فرمت فایل:word
تعداد صفحات:46
مقدمه:
در این تحقیق تلاش شده است راه های روابط زناشویی موفق را نشان دهیم و دستورالعملی برای ایجاد یک رابطه ی مبتنی بر عشق و علاقه را بازگو گردانیم. این تحقیق نشان میدهد که زن و مرد چگونه در همه زمینه ها تفاوت دارند. زن و مرد نه تنها متفاوت از یکدیگر با هم ارتباط برقرار می سازند، بلکه در احساس، اندیشه، درک، واکنش و عشق با هم تفاوتهایی اصولی دارند. و شاید بتوان گفت که زن و مرد حتی از دو سیاره متفاوتند. با درک تفاوتهای اصولی زن و مرد در موقعیتی قرار می گیریم که بسیاری از ناراحتی ها موجود میان خود و همسرانمان را از میان برداریم و می توان سوء تفاهم را تخفیف داد و یا حتی از آن به طور کلی اجتناب کرد. یا با استفاده از روش های مختلف، تنشها را تخفیف داد و در مقابل در روابط زناشویی عشق و مهر را بیشتر کرد.
تنش های موجود در روابط زناشویی اغلب مردم از آن روست که یکدیگر را درک نمیکنند به همین علت بسیاری از زوج ها از مناسبات زناشویی خود ناراحتند. بسیاری از افراد صادقانه به شرکای زندگی خود عشق می ورزند ولی با این حال چون تنش از راه می رسد نمی دانند که برای رفع آن چه باید بکنند. غالب اختلاف های زندگی از عدم اطلاع افراد از نیروهای روحی سرچشمه می گیرد و اگر هر دو به هدف والای زندگی مشترک زناشویی به دیده احترام بنگرند و قدر زندگی خویش را بدانند و از جوانی هم لدت ببرند هرگز غبار کدورت آیینه پیونده مقدسشان را تیره و تار نخواهد کرد و باید تفاوت ها را شناخت و به آنها احترام گذاشت و این سبب کاسته شدن اختلاف ها می شود البته باید متذکر شد که این تحقیق به مدت تقریبی چهار ماه برای جمع آوری و تکمیل پرسشنامه و تهیه نهایی آن وقت صرف شده و بیش از بیست پرسشنامه تهیه گردید که هر دو پرسشنامه توسط یک زوج تکمیل شد و فقط دو پرسشنامه تکمیل نشده برگشت. نمودارهای آماری بر اساس اطلاعات همین پرسشنامه بوده که از اسفند سال هشتاد و چهار تا اول خرداد هشتاد و پنج بوده با امید اینکه مجموعه ایی از این اطلاعات راهنمای کوچکی به تحقق بهتر شدن زندگی افراد باشد.
و در طول تحقیق از چندین کتاب و مجله نیز استفاده شده که به اختصار اسامی آنها را در فهرست مأخذ و منابع آمده است.
با تشکر
حال فرضیه ها:
1-اکثر افراد بعد از ازدواج دوست دارند مستقل زندگی کنند زیرا:
آن را دلیلی برای عدم مشاجره می دانند
2-اکثر افراد تصور می کنند مشاجره ها بعد از بچه دار شدن به وجود می آید.
3-افرادی که از کتب آیین همسرداری استفاده می کنند در مشاجرات خود منطقی تر فکر می کنند.
4-تعداد زیادی از افراد برای حل مشکلات خود مشاوره را راه خوبی نمی دانند.
تفاوت های زن و مرد:[1]
یکی از تفاوت های آشکاری که در زن و مرد وجود دارد کنار آمدن هر دو با استرس است. مردها تمایل دارند که در خود فرو روند و در سکوت به آنچه که آنان را آزار میدهد بپردازند ولی زن ها تمایل دارند در مورد آنچه که آنان را آزار میدهد حرف بزنند. یکی دیگر از تفاوت ها برانگیختن انگیزه است، مردها زمانیکه انگیزه پیدا می کنند که احساس کنند مورد نیاز هستند. حال آنکه زن ها وقتی احساس کنند دیگران آنان را گرامی می دارند برانگیخته می شوند. همینطور زن و مرد به دلیل طرز تکلم متفاوت، یکدیگر را درست درک نمی کنند، وقتی که زن و مرد برای نخستین بار همدیگر را ملاقات کردند متوجه این تفاوت شدند اما همین سبب ارتباط خوب آنان شد.
امروز وقتی که زنان و مردان با هم صحبت می کنند کلمات واحدی را بر زبان می رانند ولی به ندرت منظورشان یکی است. زنان برای ابراز احساسات خود از انواع صفات عالی، استعاره ها و تعمیم های مبالغه آمیز استفاده می کنند اما مردان به اشتباه به معنای واقعی این کلمات توجه دارند و از آن جایی که منظور زن را به اشتباه فهمیده اند اغلب به گونه ای غیر حمایت گر واکنش نشان می دهند. مثال جملات زنان: ما هرگز از خانه بیرون نمی رویم، مثال جملات مردان: این حقیقت وجود ندارد و هفته پیش با هم بیرون رفتیم.همان طوری که ملاحظه می شود، مردان سخن زنان را با توجه به معنای لغوی آنان معنی می کنند که ممکن است موجب سوء تعبیرهایی شود زیرا مردان از زبان صرفاً برای مبادلة حقایق و اطلاعات استفاده می کنند در عین حال می دانیم که چگونه واکنشهای مردان می تواند به مشاجره بینجامد. حال اگر مرد بتواند از معنای حقیقی سخنان همسرش آگاه شودو با رعایت علاقه زن به پاسخ به او پاسخ دهد کاری میکند که همسرش راضی شود و بداند که به گفته های او توجه می شود. از دیگر تفاوت ها اینکه زن و مرد برای صمیمی شدن نیازهای متفاوتی دارند، بسیاری از زنان تعجب می کنند که می بینند حتی وقتی که مرد زنی را دوست دارد. برای نزدیک شدن به او گاه عقب کشیده می شود مردان به غریزه این را خوب می دانند، مسئله تصمیم گیری یا انتخاب مطرح نیست، زنان عقب نشینی مرد را به درستی تفسیر نمیکنند زیرا معمولاً زنان خود به دلایل دیگری عقب نشینی می کنند. وقتی که رنجشی به دل دارد و از آسیب دیدن دوباره می ترسد و یا وقتی که کاری را به اشتباه انجام میدهد زن را مأیوس میکند و زن خود را عقب می کشد. مرد خود را عقب میکشد زیرا بع استقلال و خودمختاری علاقه دارد. وقتی که به اندازة کافی خود را به عقب کشید، مانند متر جمع می شود و به جلو می آید. مرد پس از فاصله گرفتن از زن، تحت تأثیر نیازی که به دوست داشتن و صمیمیت دارد مجدداً به جلو پرتاب می شود تا به صمیمتی که از قبل به آن نیاز داشت برسد. از تفاوت های دیگر این است که یکی از عجایب روابط زناشویی این است که وقتی همه چیز به خیر و خوشی جریان دارد و ما احساس می کنیم که مورد محبت همسرمان هستیم ناگهان احساس می کنیم که از همسر خود فاصله می گیریم و به گونه ای عاری از محبت به او واکنش نشان می دهیم. مثلاً: احساس می کنید همسرتان را تا حد پرستش دوست دارید و صبح روز بعد وقتی که بیدار می شوید احساس می کنید ناراحت هستید و از او رنجشی دارید و یا حتی فکر اینکه همسرتان را دوست ندارید به ذهنتان خطور نمی کند. آنگاه روز بعد با او مشاجره می کنید و ناگهان فکر متارکه ذهنتان را اشغال میکند و… زمانی که با یکی از این موارد رو به رو شدید، مدتی وقت بگذار و خوب فکر کنید. انگار احساسات نفی شده منتظر هستند تا عاشق شویم. همة ما احساسات سرکوب شده متعددی داریم. جراحات مربوط به گذشته ها در درون ما پنهان می مانند و به انتظار فرصت مینشینند. وقتی ما احساس محبت می کنیم، فرصت مناسبی برای خودنمایی این احساسات نهفته به دست می آید. وقتی احساس امنیت می کنیم، احساسات جریحه دار شده ما مطرح می شوند.
[1] -مردان مریخی، زنان ونوسی/ دکتر جان گری، ترجمه مهدی قراچه داغی، نشر پیکان 1377
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:14
فهرست و توضیحات:
طلاق چرا
مقدمه
دین بودا
ازدواج
زرتشت
چند سالی است اینجانب افتخار عضویت در شورای حل اختلاف اردکان دارم، شورایی که وجودش حلنمودن اختلافات مردم است. در این مدت عملا با بعضی از مشکلات خانوادهها آشنا شدهام، مشکلاتی که قبلا از طریق مطالعه کتب اجتماعی، نشریات، سایتهای اینترنتی و منابع دیگر آشنا بودم. یکی از این مشکلات، ازدواجهای ناموفق است که خانوادههای بسیاری را رنج میدهد، رنجی که شاید تا آخر عمر همراه فرد باشد. لذا با توجه به اهمیت موضوع و افزایش میزان طلاق بر آن شدم تا از مطالعات و تجربیاتم چند سطری جهت همشهریان عزیزم بخصوص جوانان ازدواجنکرده و ازدواجکرده و همچنین خانوادههای معزز آنان به رشته تحریر درآورم. امید است این مطالب بتواند نسبت به رفع بعضی از معضلات اجتماعی به ویژه طلاق که امروزه به عنوان یکی از مهمترین مشکلات اجتماعی جوامع بشری محسوب میشود کمک نماید چرا که خانواده به عنوان اولین و کوچکترین نهاد اجتماعی محسوب میشود و در عین حال این نهاد به عنوان کهنترین نهاد اجتماعی برای جامعه بسیار حیاتی، اساسی و ضروری میباشد. و بر این باورم که اگر خانواده سالم باشد جامعه سعادتمند خواهد بود و بالعکس اگر خانواده ناسالم باشد جامعه نیز ناسالم است. در این گزارش به برخی از عوامل فروپاشی زندگی مشترک جوانان اشاره گردیده و تمام تلاشم این بوده که مطالب را به صورت بسیار ساده بیان نمایم و از بکاربردن اصطلاحات علمی دوری جویم تا همه طبقات بتوانند از آن استفاده نمایند.
ازدواج امری را گویند که بین دو تن که هیچگونه رابطهای با هم ندارند انس و الفتی ایجاد کند که یار و غمخوار هم و محرم راز یکدیگرند. در قبال رنجها و مزاحمتها از یکدیگر حمایت کنند.
ازدواج امری است مقدس و الهی که پایه آن کامل شدن و پابرجا بودن ایمان در تشکیل خانواده است و در توصیف معنوی آن باید گفت پیوند دو قلب در سایه عشق و محبت و تفاهم و یکی شدن است و دانش توکل و تقوی برای حفظ و محکمتر کردن زندگی مشترک است.
طلاق
طلاق به معنای جدا شدن دو زوج و بریده شدن پیوند دو نفر یا به تعبیر دیگر فروپاشی زندگی مشترک است. طلاق کلمهای است که از آن عرش خداوند به لرزه درمیآید و خانوادهای فرو می پاشد و جامعه و نسل آینده در خطر قرار می گیرند. طلاق موضوع مهمی است که در همه ادیان به نوعی به آن نگریستهاند که به طور بسیار خلاصه به آن اشاره میشود:
به نظر میرسد در آیین بودا زن آلودگی میباشد اما در منطق اخلاقی ازدواج محترم است و با همین دلیل فرد را از زنا باز میدارد و حفظ حرمت همسر را بر مرد واجب است و طلاق را رد میکند و ازدواج را یک رسم دینی میداند و آن را قابل باطل شدن نمیداند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه20
فهرست مطالب
طلاق
طلاق منفور.2- طلاق غیر منفور
گفتارمان را با سخنی از پیامبر رحمت, خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) آغاز میکنیم که فرمود:
هیچ چیز در پیشگاه خدا محبوبتر از خانهای که به ازدواج, آباد شده باشد نیست و هیچ چیز, در پیشگاه خدا منفورتر از خانهای که در اسلام, به جدایی (طلاق) ویران شود, نیست.
با سخنی از الگوی صداقت, صادق آل محمد (صلی الله علیه و آله) بیاراییم که فرمود:
خداوند خانهای را که در آن مراسم عروسی باشد, دوست میدارد و خانهای را که در آن طلاق باشد, دشمن میدارد و هیچ چیزی در پیشگاه خداوند, منفورتر از طلاق نیست.
و نیز فرمود: هیچ حلالی در نزد خدا منفورتر از طلاق نیست و خداوند کسی را که زیاد طلاق میدهد و زیاد زنها را میچشد, دشمن میدارد.
ممکن است با توجه به روایت بالا و یا روایتی که ضمن توصیه به ازدواج و نهی از طلاق, می فرماید: «طلاق عرش خدا را میلرزاند.» این سؤال برای خواننده گرامی مطرح شود که: چرا اسلام, قانون طلاق را تشریع کرده و حداقل, دست مردان را در گسستن پیوند زناشویی بازگذاشته است؟! آیا بهتر نبود اسلام نیز
پایان نامه کارشناسی روانشناسی
موضوع: اثرات وعوامل مؤثر بر طلاق در خانواده ها
وقتی که جغد طلاق بر آستانه ی خانه ای نشست و غبار غربت و تنهایی فضای غمگین آشیانه ای را در خود گرفت، جوجه های بی پناه و سرگردان در جستجوی پدر و مادر خویش پرپر می زنند. گاه در دامن مادر می آویزند تا لانه را رها نکند و گاه پدر را صدا می زنند تا برای همیشه ترکشان نگوید، زیرا آنان هنوز در آستانه ی پروازند، هنوز دهان گرسنگی خود را برای غذای محبّت والدین گشوده اند، هنوز گرمای تن مادر را می طلبند تا بال و پر بگشایند و در آسمان پاک و صاف خوشبختی اوج گیرند و زمزمة صدایشان دشت سرسبز زندگیشان را پراکند، ولی اکنون این جغد طلاق است که بر سرشان فرود آمده و کابوس غربت و اندوه بر چشمان منتظرشان نشسته است. اینک پدر یا مادر کدامیک پرواز را تا انتها به آنان خواهند آموخت؟ کدامیک بال نوازش بر سر این جوجگان بی پناه خواهد گسترد؟ کدامیک فروغ محبّت را به لانه ی تاریک هدایت خواهد کرد؟ و اینها پرسشهایی است که کودک در جستجوی پاسخ آنان است.
او قانون نمی داند، او تنها می خواهد به یک اندازه با هر دوتای پدر و مادر باشد و از رنج بی پدری یا بی مادری به یک میزان افسرده و نگران است.
فراموش نکنیم که طلاق یک فاجعه است امّا اگر تنها راه حل موجود باشد وظیفه داریم اثرات مخرب آنرا به حداقل برسانیم. کودکان قربانیان بلافصل طلاق والدین خویشند. اگر نتوانستیم فضای مطلوب و شادی بخش خانوادگی را برایشان فراهم کنیم دست کم باید بیاموزیم که چگونه آنها را از صدمات ناشی از طلاق تا حد امکان در امان داریم.
طلاق یکی از غامض ترین پدیده های اجتماعی عصر ما را از دیدگاه کسانی که بیش از همه آنها لطمه می بینند بررسی می کند. پدیدة طلاق (راه حل) رایج و قانونی، عدم سازش زن و شوهر، فروریختن ساختمان خانواده، قطع پیوند زناشویی و اختلاف ارتباط پدرو مادر با فرزند، توجه اصلی به پیامدهای طلاق و اثرات روحی، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی آن بر فرزند است و در کنار آن به علل و موجبات طلاق اشاره ی کوتاهی کرده، سابقه ی طلاق به 20 قرن می رسد. مذاهب عمده همانگونه که در زمینه ی ازدواج و روابط زن و مرد رهنمودها و معیارهایی مقرّر کرده اند به امکان قطع این رابطه و نحوه ی آن نیز پرداخته اند امّا فقط در چند دهه ی اخیر است که طلاق به عنوان یک مسأله ی جدی اجتماع مطرح است.
من با طرح این مسأله و تحقیق در این مورد و با بیان اینکه طلاق بلای خانمان سوز است در صدد بررسی علل و عوامل اصلی این پدیده ی شوم برآمدم تا خوانندگان این تحقیق این مسأله را جدّی تر گرفته و راهکارهای آنرا برای زندگی خود در نظر گیرند تا بتوانند خود را از دام این بلا برهانند.
در این پژوهش سعی شده است برخی عوامل تأثیرگذار مورد بررسی قرار گیرد .
این تحقیق در 5 فصل تنظیم شده که مباحث زیر را در بردارد :
فصل اول : کلیات تحقیق - آثار اجتماعی طلاق- عوامل مؤثر بر طلاق- راه حل مسئله- اهداف تحقیق و...
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق- طلاق از دیدگاه اسلام- طلاق و انواع آن- فرضیه های تحقیق- مفاهیم و متغیر ها و...
فصل سوم : روش تحقیق- نحوه انجام کار- جامعه آمار ی- جمعیت نمونه و شیوه نمونه گیریو ...
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات و ...
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
این فایل با فرمت word و در 78ص تنظیم گشته است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:13
فهرست:
مسیحیت
مکتب اسلام
عوامل مهم فروپاشی زندگی مشترک خانوادگی
ازدواجهای تحمیلی
داشتن عشق شهوتی و فاقد منطق
طلاق به معنای جدا شدن دو زوج و بریده شدن پیوند دو نفر یا به تعبیر دیگر فروپاشی زندگی مشترک است. طلاق کلمهای است که از آن عرش خداوند به لرزه درمیآید و خانوادهای فرو می پاشد و جامعه و نسل آینده در خطر قرار می گیرند. طلاق موضوع مهمی است که در همه ادیان به نوعی به آن نگریستهاند که به طور بسیار خلاصه به آن اشاره میشود:
به نظر میرسد در آیین بودا زن آلودگی میباشد اما در منطق اخلاقی ازدواج محترم است و با همین دلیل فرد را از زنا باز میدارد و حفظ حرمت همسر را بر مرد واجب است و طلاق را رد میکند و ازدواج را یک رسم دینی میداند و آن را قابل باطل شدن نمیداند.
در دین زرتشت تعدد زوجات رواج نیست و به گرفتن یک زن فرمان داده شده است و مرد حق ندارد بیش از یک زن داشته باشد. به موجب تعالیم زرتشت زن و شوهر ملزم هستند که تا پایان عمر با هم زندگی کنند و نسبت به یکدیگر وفادار بمانند و چنین زوجینی نه تنها در دنیا به یکدیگر تعلق دارند بلکه در آخرت نیز به هم ملحق میشوندو متعلق به یکدیگرند. در آیین زرتشت تحقق طلاق را منوط به رأی دادگاه کرده یعنی بر اساس تعالیم،زوجین تا منتهای درجه میکوشند که رشته ازدواجشان گسسته نشود و به طلاق نیانجامد.
در دین یهود ازدواج عامل جدایی زن از خانواده است. ربودن دختران و کنیزان نوعی ازدواج محسوب میشود. اصل ازدواج بر مبنای خرید دختر است که قیمت او به عنوان مهریه پرداخت میشود. رضایت پدر شرط اصلی ازدواج است. اگرچه رضایت دختر در نظر گرفته میشود. زن در خانه مطیع شوهر است و عبادات او وابسته به اجازة شوهر است و طلاق را نیز رد میکنند چون زن وابسته به پدر یا شوهر است.