دانلود مقاله مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

 

 

اشاره:
در این نوشتار به این پرسشها پاسخ خواهیم داد که چرا غیبت اتفاق افتاد و چه زمانی ظهور رخ خواهد داد؟ در لابلای پاسخ به این دو پرسش، مسائلی چون خشونت های هنگام ظهور و جایگاه آزادی و اختیار بشر در پدیدة ظهور و چگونگی ادارة جهان پس از ظهور مطرح خواهد شد.
پاسخ به این پرسشها و پرسشهای دیگری که پیرامون پدیدة غیبت و ظهور وجود دارد، نیازمند بررسی مبانی غیبت و ظهور است. با روشن شدن مبانی این پدیده، پاسخ پرسشهای گوناگون آن نیز روشن خواهد شد. این نوشتار، در سه اصل به بررسی مبانی پدیدة غیبت و ظهور خواهد پرداخت و سپس بر مبنای اصول یاد شده، پدیدة غیبت و ظهور و برخی مسایل پیرامونی آن را بررسی خواهد کرد.

 

 

 

اصل‌ اول‌
تغییرناپذیری‌ امامت‌ و ولایت‌
1-1 طرح‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور جهان‌
طرحی‌ که‌ خداوند متعال‌ برای‌ «ادارة‌ امور جهان‌» تنظیم‌ کرده‌ است‌، نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌ است‌. این‌ نظریه‌، نه‌ یک‌ نظریة‌ اسلامی‌ که‌ یک‌ نظریة‌ الهی‌ و مورد پذیرش‌ همة‌ ادیان‌ آسمانی‌ است‌.
شاید تصور شود که‌ تا پیش‌ از رحلت‌ پیامبر اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، دوران‌ نبوت‌ و رسالت‌ جریان‌ داشته‌ است‌ و بعد از آن‌ دوران‌ امامت‌ و ولایت‌ آغاز می‌شود و لذا نمی‌توان‌ ادعا کرد که‌ نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌، طرح‌ همیشگی‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور جهان‌ است‌، بلکه‌ این‌ نظریه‌ از زمان‌ رحلت‌ پیامبر اسلام‌، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌، آغاز گردید.
واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ نظریه‌ امامت‌ و ولایت‌ در تعارض‌ با رسالت‌ و نبوت‌ نبوده‌، بلکه‌ با آن‌ قابل‌ جمع‌ است‌. نبوت‌ و رسالت‌، مقام‌ گرفتن‌ و ابلاغ‌ کردن‌ وحی‌ هستند و امامت‌ و ولایت‌ مقام‌ اجرای‌ آن‌. به‌ همین‌ جهت‌ «رسول‌» و «نبیّ» می‌توانند «امام‌» و «ولیّ» هم‌ باشند، چنانکه‌ درمورد رسول‌ مکرم‌ اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، اینگونه‌ بوده‌ است‌.
البته‌ در برخی‌ نظریه‌ها ادعا شده‌ که‌ هدف‌ بعثت‌ انبیاء، «خدا و آخرت‌» بوده‌ و «امامت‌ ناس‌» جزء مأموریت‌ الهی‌ انبیاء، از جمله‌ نبی‌ مکرم‌ اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، نبوده‌ است‌. این‌ نظریه‌ هرچند در زمان‌ ما پردازش‌ شده‌ و برای‌ نظریه‌ پرداز آن‌ جدید محسوب‌ می‌شود ولی‌ ریشه‌ در تاریخ‌ اسلام‌ دارد. نظریة‌ تفکیک‌ میان‌ رسالت‌ و امامت‌، و محدود ساختن‌ مأموریت‌ انبیا به‌ ابلاغ‌ رسالت‌، یک‌ نظریة‌ اموی‌ است‌. معاویه‌ در یکی‌ از نامه‌هایی‌ که‌ به‌ حضرت‌ علی‌، علیه‌السلام‌، نوشته‌ است‌، نظر خود را این‌گونه‌ بیان‌ می‌کند:
ألا و إنّما کان‌ محمّد رسولاً من‌ الرسل‌ إلی‌الناس‌ کافة‌ فبلّغ‌ رسالات‌ ربّه‌ لایملک‌ شیئاً غیره‌.
بدان‌ که‌ محمد فقط‌ فرستاده‌ای‌ از خیل‌ فرستادگان‌ خدا به‌سوی‌ همة‌ مردم‌ بود که‌ رسالت‌ خود را تبلیغ‌ کرد و ولایت‌ و تملّک‌ بر هیچ‌ چیز دیگر نداشت‌.
همانگونه‌ که‌ معلوم‌ است‌، معاویه‌ «امامت‌» رسول‌ خدا، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، را انکار کرده‌ است‌ و مأموریت‌ الهی‌ ایشان‌ را فقط‌ ابلاغ‌ رسالت‌ می‌داند. امّا در مقابل‌ وی‌ حضرت‌ علی‌، علیه‌السلام‌، قرار دارد که‌ «امامت‌ ناس‌» را مأموریت‌ الهی‌ پیامبر اکرم‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، می‌داند. آن‌ حضرت‌ در جواب‌ معاویه‌ می‌نویسد:
والذی‌ أنکرت‌ من‌ إمامة‌ محمد، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌، و زعمت‌ أنّه‌ کان‌ رسولاً و لم‌ یکن‌ إماماً، فإنّ إنکارک‌ علی‌ جمیع‌ النبیّین‌ الائمّة‌، و لکنّا نشهد أنّه‌ کان‌ رسولاً نبیّأ إماماً، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌ .
و امّا اینکه‌ امامت‌ (حضرت‌) محمد، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، را انکار کردی‌ و پنداشتی‌ که‌ او فقط‌ رسول‌ است‌ نه‌ امام‌، این‌ در حقیقت‌ انکار همة‌ پیامبرانی‌ است‌ که‌ «امام‌» بوده‌اند، ولی‌ ما شهادت‌ می‌دهیم‌ که‌ او هم‌ رسول‌ بود و هم‌ نبّی‌ بود و هم‌ امام‌.
خلاصة‌ سخن‌ اینکه‌ «امامت‌ ناس‌» جزء مأموریت‌ الهی‌ پیامبران‌ است‌ و لذا امامت‌ فقط‌ محدود به‌ ائمه‌ دوازده‌گانه‌ شیعه‌ نمی‌شود، بلکه‌ همة‌ انبیای‌ الهی‌ نیز امام‌اند. البته‌ در شرایط‌ زمانی‌ که‌ ما قرار داریم‌، براساس‌ نظریه‌ «خاتمیت‌»، دوران‌ رسالت‌ و نبوت‌ به‌ پایان‌ رسیده‌ و آنچه‌ الان‌ وجود دارد، «امامت‌» است‌.
1-2 «ثبات‌ و تغییرناپذیری‌» طرح‌ امامت‌
طرح‌ دین‌ برای‌ ادارة‌ امور بشر (یعنی‌ طرح‌ ولایت‌ و امامت‌) طرحی‌ ثابت‌ و تغییرناپذیر است‌. شخص‌ امام‌ و ولیّ تغییر می‌کند، امّا نظریه‌ امامت‌ و ولایت‌ تغییر نمی‌کند، زیرا امامت‌ و ولایت‌، همانند توحید و معاد، در زمرة‌ اصول‌ ثابت‌ حیات‌ تکاملی‌ انسان‌ قرار می‌گیرد و لذا تغییرناپذیر خواهد بود. این‌گونه‌ نیست‌ که‌ خداوند متعال‌ با مرور زمان‌ حرف‌ جدیدی‌ و نظر جدیدی‌ و طرح‌ جدیدتر و کارآمدتری‌ برای‌ ادارة‌ امور بشر ارائه‌ کند. تغییرپذیری‌ در حوزة‌ حاکمیت‌، یا به‌ دلیل‌ غیراصولی‌ بودن‌ موضوع‌ است‌ که‌ با مقتضیات‌ زمان‌ قابل‌ تغییر است‌ و یا به‌دلیل‌ نقصان‌ دانش‌ بشری‌ و یا به‌ دلیل‌ تغییر زمینه‌های‌ انسانی‌ پذیرش‌ حاکمیت‌ها ، امّا نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌، هم‌ از اصول‌ است‌ و هم‌ از یک‌ منشأ بی‌نقص‌ و کمال‌ سرچشمه‌ می‌گیرد و هم‌ برای‌ سعادت‌ واقعی‌ بشر تنظیم‌ می‌شود، نه‌ مطابق‌ نرخ‌ روز و میل‌ این‌ و آن‌، و به‌همین‌ جهت‌ ثابت‌ و تغییرناپذیر است‌.
به‌ بیان‌ دیگر، ادیان‌ الهی‌ حرف‌ آخر و آخرین‌ و متکامل‌ترین‌ نظریه‌ را در همان‌ ابتدا بیان‌ کرده‌اند و معتقدند که‌ سعادت‌ بشر فقط‌ در این‌ طرح‌ قابل‌ تحقق‌ است‌ و لذا این‌ طرح‌ هیچگاه‌ دستخوش‌ تغییر و تحوّل‌ نشده‌ و نخواهد شد و دقیقاً به‌همین‌ جهت‌ است‌ که‌ اولین‌ بشر خاکی‌ امام‌ بود و آخرین‌ آن‌ نیز امام‌ خواهد بود، یعنی‌ بدو و ختم‌ عالم‌، امامت‌ و ولایت‌ است‌. این‌ نشان‌ از تغییرناپذیری‌ طرح‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور بشر دارد. اگر این‌ طرح‌ قابل‌ تغییر می‌بود، می‌بایست‌ به‌ مرور زمان‌ دگرگون‌ شود و دچار تحوّل‌ گردد، نه‌ این‌که‌ از بدو خلقت‌ تا ختم‌ آن‌ یکسان‌ باشد. یکسان‌ بودن‌ طرح‌ خداوند برای‌ اداره‌ امور بشر و تغییرناپذیر بودن‌ آن‌ در طول‌ زمان‌، یکی‌ از مسایل‌ مهمی‌ است‌ که‌ در متون‌ دینی‌ به‌ آن‌ اشاره‌ و بلکه‌ تصریح‌ شده‌ است‌.
امام‌ باقر، علیه‌السلام‌، دراین‌باره‌ می‌فرمایند:
والله ما ترک‌ الله أرضاً منذ قبض‌ آدم‌، علیه‌السلام‌، إلاّ و فیها إمام‌ یهتدی‌ به‌ إلی‌ الله و هو حجته‌ علی‌ عباده‌، و لا تبقی‌ الارض‌ بغیر حجة‌ لله علی‌ عباده‌ .
به‌ خدا سوگند که‌ خدا از زمان‌ رحلت‌ حضرت‌ آدم‌، علیه‌السلام‌، هرگز زمین‌ را بدون‌ امامی‌ که‌ مردم‌ را به‌وسیلة‌ او به‌سوی‌ خود هدایت‌ کند، رها نکرده‌ است‌. او حجّت‌ خدا است‌ و زمین‌ بدون‌ حجّت‌ نخواهد بود.
در این‌ حدیث‌ تصریح‌ شده‌ است‌ که‌ از آغاز آفرینش‌، زمین‌ همواره‌ از نعمت‌ وجود امام‌ و حجّت‌ خداوند برخوردار بوده‌ است‌، و در حدیث‌ دیگری‌ از امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، آمده‌ است‌ آخرین‌ کسی‌ که‌ در زمین‌ به‌ دیار باقی‌ رحلت‌ می‌کند، امام‌ است‌:
إنَّ آخر من‌ یموت‌ الاءمام‌.
از این‌ دو حدیث‌ شریف‌ استفاده‌ می‌شود که‌ بدو و ختم‌ جهان‌ با «امام‌» است‌ و از دیدگاه‌ خداوند، «امامت‌» تنها طرح‌ مفید برای‌ ادارة‌ امور جهان‌، از آغاز تا فرجام‌ آن‌ است‌.
در پاره‌ای‌ از احادیث‌ نیز حقیقت‌ یاد شده‌، به‌صورت‌ کلی‌ آمده‌ است‌، یعنی‌ هرچند اشاره‌ به‌ بدو و ختم‌ عالم‌ نشده‌ است‌، ولی‌ تصریح‌ شده‌ است‌ که‌ زمین‌ در هیچ‌ زمانی‌ بدون‌ حجّت‌ و امام‌ نبوده‌ و نخواهد بود. درهمین‌باره‌ «عبدالله خداش‌ بصری‌» می‌گوید: شخصی‌ از امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، پرسید:
تخلواالارض‌ ساعة‌ لایکون‌ فیها إمام‌؟
آیا زمین‌ لحظه‌ای‌ بدون‌ امام‌ خواهد بود؟
و امام‌، علیه‌السلام‌، در جواب‌ وی‌ فرمودند:
لاتخلوا الارض‌ من‌ الحق‌ .
زمین‌ از (حجّت‌ بر) حق‌ خالی‌ نخواهد ماند.
و این‌، یعنی‌ شمول‌ و فراگیری‌ امامت‌ در همة‌ زمانها. همچنین‌ آن‌ حضرت‌ در حدیث‌ دیگری‌ بیان‌ فرموده‌اند که‌ جهان‌، با این‌ عمر طولانی‌ خود، حتی‌ یک‌ روز هم‌ بدون‌ امام‌ نخواهد ماند:.
لاتبقی‌ الارض‌ یوماً واحداً بغیر إمام‌ منّا تفزع‌ إلیه‌ الافمّة‌.
زمین‌ حتی‌ برای‌ یک‌ روز هم‌ بدون‌ امامی‌ از میان‌ ما که‌ مردم‌ به‌سوی‌ او پناه‌ آوردند، نخواهد ماند.
گذشته‌ از این‌ که‌ «امامت‌» از جنبة‌ زمانی‌ شمول‌ دارد، از جنبة‌ جمعیتی‌ هم‌ شمول‌ دارد، یعنی‌ اجرای‌ طرح‌ امامت‌ و ارسال‌ هدایت گران‌ الهی‌، متوقف‌ بر وجود جمعیت‌ کثیر نیست‌، بلکه‌ اگر زمین‌ فقط‌ یک‌ نفر ساکن‌ داشته‌ باشد، خداوند متعال‌ برای‌ او «امام‌» خواهد فرستاد تا او را در راه‌ تکامل‌ و انسانیت‌، هدایت‌ و راهبری‌ کند. به‌ بیان‌ دیگر، نظریه‌ اسلام‌ در باب‌ جامعه‌ و حکومت‌، نظریة‌ (یک‌ به‌اضافة‌ یک‌) تا به‌ (یک‌ به‌ اضافة‌ بی‌نهایت‌) است‌. یعنی‌ اگر جامعه‌ از دو نفر تشکیل‌ شده‌ باشد حتماً یکی‌ از آنان‌ امام‌ است‌. این‌ از قوانین‌ حتمی‌ الهی‌ است‌. این‌ یکی‌ از تفاوتهای‌ مهم‌ میان‌ طرح‌ امامت‌ و ولایت‌ با طرحهای‌ بشری‌ است‌. بخشی‌ از احادیث‌ منقول‌ از امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، به‌ این‌ جنبه‌ پرداخته‌ است‌ که‌ به‌ برخی‌ از آنها اشاره‌ می‌شود:
لو لم‌ یبق‌ فی‌ الارض‌ إلاّ إثنان‌، لکان‌ أحدهما الحجة‌.
اگر در زمین‌ بیش‌ از دو نفر کسی‌ نمانده‌ باشد، بدون‌ شک‌ یکی‌ از آن‌ دو «حجّت‌ خدا» است‌.
و همچنین‌ می‌فرمایند:
لو لم‌ یکن‌ فی‌الارض‌ إلاّ إثنان‌، لکان‌ الاءمام‌ أحدهما.
اگر در زمین‌ فقط‌ دو نفر وجود داشته‌ باشند، حتماً یکی‌ از آن‌ دو «امام‌» است‌.
و در جای‌ دیگری‌ فرموده‌اند:
لو کان‌ الناس‌ رجلین‌ لکان‌ أحدهما الاءمام‌.
اگر جمعیت‌ بشر دونفر باشد، بدون‌ شک‌ یکی‌ از آن‌ دو «امام‌» خواهد بود.
اینها همه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ خداوند متعال‌ حتی‌ یک‌نفر را هم‌ به‌حال‌ خود رها نخواهد کرد و این‌ نشان‌ از نظر لطف‌ و رحمت‌ خداوند بر بشر دارد. امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، دراین‌باره‌ می‌فرمایند:
إنَّ الله أجلّ و أعظم‌ من‌ أن‌ یترک‌ الارض‌ بغیر إمام‌ عادل‌.
شأن‌ خداوند متعال‌ والاتر و بالاتر از آن‌ است‌ که‌ زمین‌ را بدون‌ امام‌ عادل‌ رها سازد.
خلاصة‌ سخن‌ اینکه‌: اولاً، طرح‌ امامت‌ و ولایت‌، از اصول‌ حیات‌ انسانی‌ است‌ که‌ نه‌ محدودیت‌ زمانی‌ دارد و نه‌ محدودیت‌ جمعیّتی‌، بلکه‌ از نظر زمانی‌ به‌ مجرد پیدایش‌ «اولین‌ حیات‌ انسانی‌» و تا وجود «آخرین‌ حیات‌ انسانی‌»، و از نظر جمعیتی‌ با «کمترین‌ تعداد» ممکن‌ تا «بیشترین‌ تعداد» ممکن‌، اجرا می‌شود.
و ثانیاً، همین‌ ویژگی‌ یاد شده‌، نشان‌ می‌دهد که‌ این‌ طرح‌ طرحی‌ است‌ تغییرناپذیر که‌ از بدو عالم‌ تا ختم‌ آن‌ ثابت‌ خواهد ماند.
و ثالثاً، از آنجا که‌ این‌ طرح‌، یک‌ طرح‌ الهی‌ است‌ نه‌ بشری‌، ثبات‌ و تغییرناپذیری‌ آن‌، نشانة‌ ناکارایی‌ آن‌ نیست‌. تکاملف در طول‌ زمان‌، از ویژگی‌های‌ انسان‌ و پدیده‌های‌ انسانی‌ و امور غیراصولی‌ است‌. به‌همین‌ جهت‌ طرح‌ امامت‌ و ولایت‌، به‌ جهت‌ الهی‌ بودن‌، کامل‌ترین‌ و مترقی‌ترین‌ طرح‌ ادارة‌ جهان‌ و تنها راه‌ سعادت‌ بشری‌ است‌.
1-3 تغییرناپذیری‌ شؤون‌ امامت‌
طرح‌ ولایت‌ و امامت‌ دارای‌ حوزه‌های‌ مختلفی‌ است‌. برای‌ این‌ که‌ روشن‌ شود اصل‌ تغییرناپذیری‌ طرح‌ امامت‌ و ولایت‌ به‌چه‌ معنا است‌، لازم‌ است‌ بحث‌ را در حوزه‌های‌ مختلف‌ این‌ طرح‌ مورد بررسی‌ قرار دهیم‌. این‌ حوزه‌ها عبارتند از: حوزه‌ قانون‌ و حوزه‌ امام‌.
الف‌) حوزه‌ قانون‌
قانون‌ مبنای‌ کنشها و واکنشهای‌ بشری‌ و ترسیم‌ کننده‌ راه‌ سعادت‌ آدمی‌ است‌ و به‌همین‌ جهت‌، نقش‌ تعیین‌کننده‌ای‌ در سرنوشت‌ بشر دارد... و در این‌ میان‌ آنچه‌ اهمیتی‌ چندبرابر خواهد داشت‌، «منشأ قانون‌» است‌. دربارة‌ منشأ قانون‌ به‌ دو دیدگاه‌ می‌توان‌ ‌.
اشاره‌ کرد: یکی‌ دیدگاهی‌ که‌ قانون‌ را متغیّر می‌داند و دیگری‌ دیدگاهی‌ که‌ قانون‌ را ثابت‌ ولایتغیّر می‌داند. دیدگاهی‌ که‌ قانون‌ را متغیّر می‌داند، منشأ بشری‌ برای‌ آن‌ قائل‌ است‌ و براین‌ باور است‌ که‌ مشروعیت‌ قوانین‌، به‌ بشری‌ بودن‌ آن‌ است‌ و قانونی‌ که‌ بشر آن‌ را تنظیم‌ نکرده‌ باشد، مشروعیت‌ ندارد. از همین‌جا است‌ که‌ نظریه‌ دموکراسی‌ در قانون‌ پیدا می‌شود.
امّا دیدگاهی‌ که‌ قانون‌ را ثابت‌ و تغییرناپذیر می‌داند، منشأ الهی‌ برای‌ قانون‌ قائل‌ است‌ و براین‌ باور است‌ که‌ مشروعیت‌ قانون‌، به‌ الهی‌ بودن‌ آن‌ است‌ و لذا دراین‌ نظریه‌، قانون‌ طبق‌ خواست‌ مردم‌ تغییر نمی‌کند و حاکم‌ الهی‌ نیز براساس‌ خواست‌ مردم‌ عمل‌ نمی‌کند. امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، در تبیین‌ این‌ دو دیدگاه‌ می‌فرمایند:
إنَّ الائمّة‌ فی‌ کتاب‌ الله عزّوجلّ إمامان‌. قال‌ الله تبارک‌ و تعالی‌: «وَ جَعَلناهفم‌ أئمَّةً یَهدونَ بفأمرفنا» لا بأمر النّاس‌، یقدمون‌ أمرالله قبل‌ أمرهم‌ و حکم‌ الله قبل‌ حکمهم‌.
قال‌: «وَ جَعَلناهم‌ أئمَّةً یَدعونَ إلی‌ النّارف» یقدمون‌ أمرهم‌ قبل‌ أمرالله و حکمهم‌ قبل‌ حکم‌ الله و یأخذون‌ بأهوائهم‌ خلاف‌ کتاب‌ الله عزّوجلّ .
از دیدگاه‌ قرآن‌ پیشوایان‌ دو دسته‌اند: خداوند متعال‌ می‌فرماید: «و ما آنان‌ را پیشوایانی‌ قرار دادیم‌ که‌ مردم‌ را به‌وسیلة‌ امر ما هدایت‌ می‌کنند» نه‌ خواست‌ مردم‌؛ فرمان‌ خدا را بر فرمان‌ مردم‌ و حکم‌ خدا را بر حکم‌ مردم‌ مقدم‌ می‌دارند.
و می‌فرماید: «و ما آنان‌ را پیشوایانی‌ قرار دادیم‌ که‌ مردم‌ را به‌سوی‌ دوزخ‌ فرا می‌خوانند»، فرمان‌ مردم‌ را بر فرمان‌ خدا و حکم‌ مردم‌ را بر حکم‌ خدا مقدم‌ می‌دارند و خواسته‌های‌ هوس‌آلود آنان‌ را ملاک‌ عمل‌ خویش‌ قرار می‌دهند نه‌ کتاب‌ خدا را!!
در این‌ حدیث‌ شریف‌، بصراحت‌ بیان‌ شده‌ است‌ که‌ پیشوایان‌ نور براساس‌ حکم‌ خداوند متعال‌ عمل‌ می‌کنند، نه‌ خواست‌ مردم‌. آن‌چه‌ در توضیح‌ این‌ مطلب‌ می‌توان‌ گفت‌ این‌ است‌ که‌ در اندیشة‌ دینی‌، حکومت‌ تدبیرگر امور مردم‌ است‌، یعنی‌ این‌گونه‌ نیست‌ که‌ حکومت‌ دینی‌ ضد مردم‌ و مخالف‌ سامان‌ امور مردم‌ باشد و فقط‌ برای‌ تأمین‌ منافع‌ خدا یا حاکمان‌ آمده‌ باشد، مأموریت‌ حکومت‌ دینی‌ نیز سامان‌دهی‌ امور مردم‌ است‌. منتهی‌ تفاوت‌ اساسی‌ میان‌ حکومت‌ الهی‌ و حکومت‌ طاغوتی‌ در ملاک‌ تدبیرگری‌ است‌. حکومت‌ الهی‌ و دینی‌ معتقد است‌ که‌ امور مردم‌ را با «امر مردم‌» (یعنی‌ قانون‌ مردم‌) نمی‌توان‌ سامان‌ داد و باید به‌ قانون‌ الهی‌ عمل‌ کرد ولی‌ حکومت‌های‌ غیرالهی‌ معتقدند که‌ امر مردم‌ را باید با امر مردم‌ (یعنی‌ قانون‌ مردم‌) سامان‌ داد. قرآن‌ کریم‌ دربارة‌ منشأ قانون‌ می‌فرماید:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    16صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام


دانلود مقاله جامعه شناسی روستایی

 

 

آن چه جامعه شناسی روستایی را تکان داده و هنوز هم می لرزاند، مباحثات برآمده از تو جهات گوناگونی است که هر یک از آن ها موضوع گیری نظری ویژه ای دارد و البته هیچ یک از آن موضع گیری ها بی طرفانه نیست. در این مباحثات غالباً روستایی و شهری را همچون دو پدیده جداگانه در مقابل هم قرار می دهند. این تقابل که جنبه بیانی و آکادمیک آن مهم تر از جنبه واقعی آن است, یک موضوع تاریخی به شمار می‌رود و با واقعیت کنونی, که شهری و روستایی در حیطه نفوذ یکدیگر قرار گرفته اند, همخوانی ندارد, زیرا این معنی بیشتر از آن که حاصل یک بینش تحلیلی همه جانبه باشد, از یک مفهوم فضایی و یک برش جغرافیایی به دست آمده است.
شکل گیری جامعه شناسی روستایی و انشعاب آن از جامعه شناسی عمومی در دوره ای اتفاق افتاد که آغاز آن سال های پایانی قرن نوزدهم و انجام آن مقارن پیدایش رکود اقتصادی 1930 است.
در این دوره, جامعه شناسی روستایی در فهم جوامع روستایی و جهان کشاورزی مشارکت نمود.
تا وقتی که جامعه روستایی بر حیات ملی سیطره داشت و دورنمای اصلی را تشکیل می داد, مورد غفلت بود, ولی زمانی که این جامعه دستخوش تغییر شد ((موضوعی برای علم)) گردید.
محیط روستایی برای جامعه شناسی همیشه یک مشغله ثانویه تلقی می شد؛ زیرا تاسیس این شاخه علمی به موازات توسعه فزاینده محیط های شهری و مراکز صنعتی صورت گرفت.
1-2. جامعه شناسی روستایی چیست؟
یکی از مشکلات عمده ای که در جامعه شناسی روستایی مطرح می شود، دقیقاً معنا و مفهوم آن و تعیین حدود میدان تحقیق آن است.
اندیشه مطالعات و بررسی های روستایی, امروزه به دام سیاهه‌ای که ما از قبل در ذهن خود داشته‌ایم، افتاده است. و ما نام این گونه مطالعات و بررسی ها را جامعه شناسی روستایی، اقتصاد روستایی، و از نظایر آن که شناخته شده‌اند، می گذاریم. یک چنین شیوه تشخیصی، فقط امکان توسل به تحلیل‌های افواهی و نظری را برای ما فراهم می سازد. اگر بخواهیم کار بهتری ارائه دهیم, شایسته است که ابتدا در اندیشه تعیین کردن تعدادی ((مسیر نماهای هادی)) باشیم و سپس راه های جدیدی را که با ضوابط موجود تقریباً مورد بی اعتنایی‌اند و با معیارهای کنونی اهمیت درجه دومی دارند امتحان کنیم.
در چنین تحلیلی شاید مناسب تر باشد که به جای تاکید بر بعد کمی امور، بیشتر به بعد کیفی آن ها پرداخته شود.
شایسته است که نخست مفهوم اصطلاح کلیدی ((محیط روستایی)) را مشخص کنیم. این اصطلاح معانی متعددی دارد و معانی متعدد این اصطلاح به سه دسته تقسیم می‌شوند که عبارتند از:
1-معنای محیط روستای در گذشته و در نزد جامعه سنتی کنونی. 2-معنای محیط روستایی در اندیشه طرفداران روستاگرایی جدید (نئورورالیسم). 3-معنای محیط روستایی در ناکجا آباد جامعه روستایی در حال فروپاشی یا فروپاشی شده.
((برای این که محیط روستایی را از دیدگاه جامعه شناسی معنی کنیم باید از منطق گفت و شنودهای کنشگران دست برداریم.))
2-1.مارکس و سرمایه داری ارضی
از دیدگاه مارکس، تاریخ کشاورزی، تاریخ سلب مالکیت از روستاییان و ادغام ناگزیر آن ها در شیوه تولید سرمایه داری است. مارکس خاطرنشان می کند که ویژگی های تولید سرمایه داری در روستا, همان ویژگی های سرمایه داری در شهرند, یعنی سرمایه, در هر دو جا, در مقابل کار قرار دارد.
با وجود این, به نظر می رسد که نظریه پردازان مارکسیست بعدی, به واقعیت های روستایی عصر خودشان توجه کمی مبذول داشته‌اند.
جامعه شناسی روستایی غیر مارکسیستی از وقتی که تحولات در کشاورزی جدید خودنمایی کردند, به توصیف جامعه روستایی و روستاییانی که حالا طبقه متوسط جدید را تشکیل می دادند، پرداختند.
تحلیل این گروه اجتماعی جدید التاسیس، متوقف بر تحلیل هنجارهای رفتاری این گروه، ارزش های آن‌ها و طرز تلقی هایشان و از این قبیل ارزش ها, یعنی همان اموری است که دیگر تضادی با امور مشابه شهری ندارند. به سخن دیگر گروه های روستایی و شهری جدید, فقط در همان اموری اختلاف دارند که ((معمولاً اعضای دو گروه متعلق به یک جامعه و یک تمدن با هم اختلاف دارند))
روستاییانی که به کارفرمایان اقتصادی تبدیل شده‌اند، دیگر ((علاوه بر دنیای سنتی، بر دنیای جدید هم اشراف دارند, زیرا در عین حال که گرفتار ساختارهای قدیمی روستا هستند, مجذوب شهر و پدیده نو بوده، به ترقی و پیشرفت فکر می کنند)).
((نکته ضروری این است که یک سیاست اقتصادی مناسب برای ده ها هزار واحد بهره برداری بی‌نقص و عالی، طراحی شود)).
جریانات نظری یاد شده، به رغم اختلافات بنیادین شان، در یک نکته اتفاق نظر دارند. آن‌ها تصور می‌کنند که استحاله کشاورزی و تبدیل آن به بنگاه های تولیدی سرمایه داری، اجتناب ناپذیر است و هیچ چیزی نمی‌تواند جلو این استحاله را بگیرد.
با وجود این می‌بینیم که باز هم اختلاف نمایان بین و اقعیت‌ها و نتایج این گونه تحلیل‌ها که در واقع فقط همین‌ها, دگرگونی می‌پذیرند, وجود دارد. تکامل این تحلیل‌ها, در عین این که از مسیر تحلیل‌های پیشین، منحرف می‌شوند، در جهت تعبیر و تفسیرهای سیر می کنند که هر کدام با دیگری تا حدودی متفاوت است.
در آخر به منظور فراهم کردن افقی انتقادی در مطالعات روستایی، سه عنصر معنی دار زیر را یادآوری می‌کنیم:
1-نخست این که، مناسبات کار زراعی به عنوان مناسبات خانوادگی تلقی شود که در این صورت بهره‌برداری خانوادگی زراعی قابل مقایسه با بنگاه تولیدی صنعتی نخواهد بود.
2-دوم این که، بین طبقات مختلف و مناسبات تولیدی مختلف در کشاورزی کشورهای غربی, جداسازی و تفاوت گزاری صورت گیرد.
3-و سوم این که، هرگاه در اثر کشاورزی صنعتی, محیط صدمه ببیند، باید در این باره که: این نوع کشاورزی، یگانه الگوی ارزشمند و خلاق است، تجدید نظر شود.
باید گفت که پدید آوردن الگوهای جدید برای تولید, مصرف و زندگی, برای مجموعه جامعه, کار دشواری است. فراوانی پایدار سازی‌ها و ابداعات تازه, و اصالتی که این روزها در زمینه ابتکارات مربوط به رابطه کاری و ساختار قدرت بروز می‌کند, دست آوردهایی هستند که کشاورزی را, برای ایجاد گزینه‌ای دیگر و یا گزینه‌هایی دیگر, در بین موضوعاتی قرار می‌دهد که آن موضوعات نقطه های عطف مقدم مسائل اجتماعی به شمار می روند.
خانواده روستایی
خانواده به عنوان یکی از نهادهای اصلی اجتماعی در رابطه با وظایف متعددی که در جامعه روستایی دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. ارتباط دایم خانواده روستایی با مزرعه، به آن ویژگیهایی بخشیده است که می‌توان به شرح زیر آنها را مورد بررسی قرار داد:
خانواده روستایی به عنوان یک واحد بهره برداری
(پیوستگی کامل گروه خانوادگی و واحد بهره برداری
در خانواده روستایی نوعی ادغام یا پیوستگی کامل بین گروه خانوادگی و سازمان کار و حرفه وجود دارد که باعث نوعی استقلال داخلی در زمینه اقتصادی و خانوادگی می‌شود. این پیوستگی و تداخل جنبه های دوگانه در خانواده کشاورز کاملتر است. زیرا از طرفی، کشاورزی خصوصاً وقتی دامداری مکمل آن شود باعث ایجاد کارهای متنوعی می‌شود که مشارکت زنان و حتی اطفال کم سن و سال را ایجاب می‌کند, از طرف دیگر, کشاورزی سنتی به دلیل بازده ضعیفی که دارد, کارهای جنبی فراوانی ایجاد می کند که این خود موجب تقسیم کار باز هم بیشتر در درون گروه خانوادگی می شود.
بنابراین، در جامعه روستایی، خانواده یک واحد تولیدی محسوب می شود در این واحد تولیدی، با تقسیم کار میان اعضای خانواده، مراحل مختلف تولید انجام می‌شود و اساس زندگی اقتصادی در درون گروههای خانوادگی شکل می‌گیرد, در حالیکه در جوامع صنعتی و شهری، به دلیل جدایی بین فعالیتهای اقتصادی و سایر فعالیتها, معمولاً ((کار)) در خارج از گروه خانوادگی انجام می‌گیرد و مواردی نیز که کار در درون گروه خانوادگی صورت می‌گیرد, نادر است.
خانواده روستایی به عنوان یک واحد خودکفا
اساساً منشاء خودکفایی جوامع روستایی را بایستی در درون خانواده جستجو کرد, این خودکفایی حاصل نمی‌آید, مگر برپایه نوعی تقسیم کار بین اعضای خانواده. در جوامع روستایی منابع معیشت محدود است و اقتصاد خود کفا مبتنی بر پایه هایی است که منابع و استعدادهای آن در درون جامعه روستایی و محیط طبیعی آن به صورت بالقوه وجوه دارد.
به عبارت دیگر، تولید کننده محصول در واقع همان مصرف کننده محصول بود و تولید بر مبنای احتیاجات مصرفی خانوار تنظیم می شد و این به معنای همان اقتصاد بسته ای است که اقتصاد دانان از آن صحبت می‌کنند. در رابطه با تولید به منظور مصرف خانوادگی و خود کفایی خانواده روستایی، بعضی از جامعه شناسان عنوان ((گروه خانوادگی)) را به کار می برند و از آن مجموعه افرادی را در نظر دارند که بنا به اصطلاح قدیمی زیر یک سقف و دور یک سفره گرد هم می‌آیند و در عین حال به نیازهای اقتصادی افراد خانواده پاسخ می‌گویند. اصطلاح گروه خانوادگی همچنین, محیطی که افراد در آن زندگی می‌کنند را نیز در بر می‌گیرد, در حالی که اصطلاح خانوار صرفنظر از معنای خاصی که آمار شناسان بدان می‌دهند افراد در آن, لزوماً دارای فعالیت اقتصادی مشترکی نیستند.
خانواده روستایی معیشت اعضایش را تامین می کند.
گروه خانوادگی ملزم است نیازهای کلیه اعضایش را بر آورده کند. سالمندان تا زمان مرگشان در خانواده می‌مانند و از طرف اعضای خانواده خصوصاً جوانان مورد کمک و حمایت قرار می‌گیرند. فرزندانی که ازدواج نمی‌‌کنند, حتی بعد از مرگ والدین در خانه پدری می‌مانند؛ برای مثال خواهر مجرد, در خانه پدری نزد برادر متاهل خود بسر می‌برد. گاهی نیز برادران و خواهران بعد از فوت والدین، بدون اینکه ازدواج کنند به زندگی جمعی خود در درون خانه پدری ادامه می‌دهند، بدین ترتیب خانواده روستایی حمایت از فرد را تا زمانی که به زندگی خود در درون خانه پدری ادامه می‌دهد, به عهده دارد و به همین دلیل برخلاف خانواده شهری, خانواده روستایی کمتر دچار از هم گسیختگی شده و با مشکلات فرهنگی و روانی و اجتماعی کمتری روبرو می‌گردد.
خانواده روستایی، نوعی از پدر سالاری
خانواده سنتی روستایی را می‌توان از نوع خانواده پدر سالاری دانست. فرزندان حتی پس از ازدواج نزد والدین خود می‌مانند و پدر اقتدار خود را بر روی آنان تا دم مرگ حفظ می‌کند. اخلاف, حتی بعد از مرگ پدر نیز سعی در ادامه زندگی جمعی دارند. آنهایی که ازدواج نمی‌کنند, در خانه پدری نزد برادری که عنوان رئیس خانوار را پیدا می‌کند باقی می‌مانند. به هر صورت از لحاظ جامعه شناختی, خانواده گروهی کاملا متمرکز پیوسته را با مسئولیت متقابل و همیاری شدید و انسجام خانوادگی تشکیل داده است. چنین گروهی در طول زمان تداوم حاصل می‌کند.
اینچنین خانواده از نوع پدرسالاری را نمی یابد با خانواده به معنای وسیع کلمه, یعنی با گروه خویشاوندی متشکل از چندین کانون خانوادگی مستقل اشتباه گرفت، زیرا در حقیقت، در این کانونهای خانوادگی که در مجموع, شبکه خویشاوندی را به وجود می‌آورند، روابط خویشاوندی خاصی وجود دارد که خصوصاً در دید و بازدیدهای متقابل، جشنها و بعضی حوادث مثل ازدواج و فوت منعکس می شود. در جامعه‌ای که نوع پدر سالاری حاکم است, تحرک اجتماعی به ندرت صورت می‌گیرد و اکثراً فرزندان پی شغل پدران را می‌گیرند.
وظایف متعدد خانواده گسترده به شکل روستایی آن، آنرا از سایر انواع خانواده متمایز می کند.
فرد روستایی کاملا مطیع منزلهای اجتماعی است و منزلت فرد بستگی به خانواده دارد. به عبارت دیگر, شخصیت وی از شخصیت خانواده نشات می گیرد و موقعیت اجتماعی او بستگی مستقیم با موقعیت اجتماعی خانواده دارد, بدین ترتیب که فرد در خانواده‌‌های پدر سالار جوامع روستایی مطرح نیست و شخصیت فرد در خانواده محو می‌شود. به همین علت و به مناسبت نفوذ خانواده بر فرد، فرزند بزودی راه و رسم زندگی را از خانواده خود کسب می کند و زندگی آتی خود را همانند پیشینیان خود پی ریزی می کند.
اولین نقش رئیس خانوار، نقش خانوادگی و نقش پدری است.
اولین نقش رئیس خانوار که به منظور ایجاد نظم در درون خانه است، در رابطه با مسائل زیادی بوده یعنی مترتب بر شبکه ای از روابط به منظور ایجاد تعادل و بوجود آوردن تفاهم در درون خانواده و انجام وظایف تربیتی است.
دومین نقش رئیس خانوار مبتنی بر انجم کار تولیدی مشخص است.
اگر پیوستگی این دو نقش طبیعتاً موجب تشدید اقتدار در درون خانواده کشاورز شود, روابط صمیمی بین پدر و پسر, کمکی در جهت ایجاد روابط نزدیک بین ((ارباب)) و ((کارگر)) نمی کند و در هر حال در چنین خانواده ای پدر، نقش پدری و اربابی را تواماً ایفا می کند.
نقش زن در خانواده روستایی
زن در خانواده روستایی وظایف خانوادگی و تولیدی را با هم انجام می دهد, یعنی مانند سایر زنان, زوجه، مادر و خانه دار است, ولی در عین حال نقش تولیدی کننده را نیز دارد.
همیشه افزونی کار زنان بر مردان تایید شده است. در عین حال زن دارای موقعیت اجتماعی بسیار نازلتری از مرد بوده و این وضع نه تنها در ایران بلکه در کشورهای اروپایی نیز مصداق داشته است.
خانواده روستایی در ایران
در مورد خانواده روستایی در ایران غالباً گرایش براین بوده است که از آن به عنوان خانواده گسترده نام ببرند، یعنی خانواده ای که لااقل سه نسل را در خود جای داده و علاوه بر زن و شوهر و فرزندان و نوه ها سایر خویشاوندان را هم در بر می‌گیرد.
ولی براساس بررسیهای انجام شده تقریباً در تمام مناطق, ساختار بسیاری از خانواده های روستایی، صرفنظر از کار کردهای متنوع و بیشماری که در رابطه با تولید کشاورزی دارند با ساختار خانواده گسترده متفاوت است.
ویژگیهای دمو گرافیک خانواده روستایی در ایران و تمایز آن با خانواده ی شهری:
الف. ازدواج:
تاهل در خانواده روستایی بیشتر صورت می گیرد تا در خانواده شهری. در روستا تقریباً همه افراد ازدواج می‌کنند.
ب. ازدواج درون گروهی:
رواج ازدواج درون گروهی از ویژگیهای دیگر خانواده روستایی است
با ازدواج درون گروهی, نظیر ازدواج دختر عمو و پسر عمو، پیوندهای خانواده گسترده قدرت و استحکام بیشتری می یابد
ازدواج درون گروهی در طول زمان, باعث خویشاوندی تمامی افراد یک قبیله یا همه اهالی روستا با هم می‌شده است.
ج.بعد خانوار در روستا:
بعد خانوار روستایی معمولا بزرگتر از شهری است و همین این امر دلالت بر وجود خانواده گسترده و تعداد فرزندان زیاد دارد.
به طور کلی, در کشورهای در حال توسعه, خصوصاً در مناطق روستایی آنها, میزان ولادت بسیار بالاست, در حالی که در جوامع صنعتی و نیز در غالب شهرهای بزرگ این میزان بسیار پایین است.
روشن است که وسعت خانوار روستایی ایران در مقایسه با بعد خانوار شهرنشین بسیار بالاست با توجه به کوچکی ابعاد خانوار در کشورهای صنعتی که غالباً به طور متوسط بین 5/2 تا 5/3 نفر است، تفاوت چشمگیری میان کشورهای در حال توسعه و کشورهای صنعتی از این لحاظ وجود دارد.
1-طرح مسائل جامعه شناسی امروزه, ترجمه دکتر عبدالحسین نیک گهر, مشهد, سال 1347, ص 191 و 192.
2-رجوع کنید به تحقیقات روستایی خصوصاً مونو گرافیها انجام شده در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران.
3-GIOVANNI HOYOIS: Sociologie Rurale, Edition Universitaire, Paris, 1968, p.138.
4-HENRI MENDRAS: La Fin des payranns, paris, 1967.
10-دکتر جمشید بهنام: ساختهای خانواده و خویشاوندی در ایران, از انتشارات خوارزمی, چاپ سوم، 1356، ص 29-32.

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 



خرید و دانلود دانلود مقاله جامعه شناسی روستایی


دانلود مقاله اتاق فکر، نیاز امروز مراکز تصمیم گیری

 اشاره:
مدتهاست که در محافل سیاسی ایران از اتاق فکر سخن گفته می شود و افرادی با آن مخالفت کرده و آن را معادل منبع توطئه دیده و گروهی دیگر نظیر صاحب این قلم از این پدیده دفاع کرده و آن را برای نظام اجرایی کشور مفید تلقی می کنند.
اما شاید لازم بود پیش از طرح بحث اتاق فکر و یا حداقل همزمان با طرح این بحث تعریف، تاریخچه و انواع اتاق فکر مورد تحلیل، تبیین و بازشناسی قرار می گرفت. در همین راستا نوشتار حاضر کوشیده است مقدمه ای بر این باب باشد.
تعریف اتاق فکر
اتاق فکر معادلی است که برای اصطلاح فرنگی (Tink Tank) ابداع شده، هرچند از عباراتی چون مخزن فکر هم بهره گرفته شده است ولی اتاق فکر مناسب تر به نظر می رسد.
در تعرف اتاق فکر هم گفته اند: اتاق فکر موسسه یا سازمانی تحقیقاتی است که ایده ها یا مشاوره هایی را حول محور مسائل سیاسی، تجاری، و نیز پاره ای از مسایل مرتبط با امور نظامی ارائه می کند و غالباً در ارتباط کاری با موسسات و مراکز دانشگاهی، لابراتوارهای نظامی، شرکت ها یا مراکز سیاسی می باشند.
معمولا هم این اصطلاح به طور خاص بر سازمان هایی اطلاق می شود که از تئوریسین ها و روشنفکران صاحب تحلیل حمایت می کند یعنی از اندیشمندانی که در تلاشند تا تحلیل ها یا توصیه های سیاسی (سیاستنامه هایی) را برای مراکز تصمیم گیری تهیه کنند.
تاریخچه اتاق فکر
از زمانی که اصطلاح اتاق فکر در دهه پنجاه میلادی پدید آمد بحثی وجود دارد که اولین اتاق فکر با توجه به شاخصه های تعریف شده کدام بوده است؟
فعلا دو کاندیدا برای عنوان "اولین اتاق فکر" وجود دارد: انجمن نایبانی در انگلستان که به سال 1882 برای پیشبرد تدریجی تغییرات اجتماعی تاسیس شد و موسسه بروکینگز که به سال 1916 در ایالات متحده به وجود آمد.
البته می دانیم که ابتداو اساساً اصطلاح اتاق فکر اشاره به سازمان هایی داشت که مشاوره های نظامی ارایه می کردند، نظیر موسسه رند (RAND) که در سال 1945 شکل گرفت.
تا دهه 70 میلادی تعداد اتاق های فکر چندان زیاد نبود و این تعداد محدود نیز عمدتا پیرامون مسایل نظامی و غیرسیاسی به دولت آمریکا مشورت می دادند. این ************** تحقیقاتی دولتی بهره می بردند. از سال 1970 به بعد ناگهان به صورت انفجاری تعداد اتاق های فکر رو به افزایش گذاشت به صورتی که تعداد بسیار زیادی از اتاق های فکر کوچکی پدید آمد که در همه زمینه ها من جمله مسایل حزبی، سیاسی و دیدگاه های ایدئولوژیکی به ابراز نظر می پرداختند.
ریشه شناسی
گفته می شود تا دهه 1940 بیشتر اتاق های فکر با عنوان موسسه شناخته می شدند. در دوران جنگ جهانی دوم به جای اتاق فکر (TINK TANK) از اصطلاح (IRAN BOXES) استفاده می شد عبارت (TINK TANK) در اصطلاح عرف عام دوران جنگ آمریکا بر اتاق هایی اطلاق می شد که استراتژیست ها در آن پیرامون طراحی اقدامات جنگی بحث می کردند.
اولین بهره گیری ثبت شده از این عبارت که به اتاق های فکر نوین اشاره می کرد به 1959 باز می گردد تا دهه 60 اساسا این عبارت به موسسه رند و سایر گروه هایی اطلاق می شد که با نیروهای مسلح کار می کردند. اما در دوران جدید، اتاق فکر به طیف گسترده ای از موسسات گفته می شود که در زمینه های بازاریابی تا روابط عمومی به ویژه در حوزه روابط بین الملل فعالیت می کنند.
انواع اتاق فکر:
1) اتاق های فکر در آمریکا: اتاق فکر در ایالات متحده نقش بسیار مهمی را در شکل دهی سیاست داخلی و بین المللی بازی می کند. این اتاق های فکر در ایالات متحده عمدتا ادعا می کنند که منبع درآمدی آنها کمک مالی افراد خصوصی (هبه) است لذا افراد درگیر در مباحث جنجالی در اتاق های فکر احساس راحتی بیشتری نسبت به کارکنان موسسات دولتی دارند.
2) اتاق های فکر در چین: در جمهوری خلق چین اتاق های فکر معدودی وجود دارندکه توسط منابع دولتی تغذیه می شوند لذا امکان ورود جدی به بحث های چالشی را ندارند اما روابطی میان آنها و اتاق های فکر سایر کشورها به وجود آمده و داد و ستد فکری با آنها آغاز شده است.
3) اتاق های فکر در انگلیس: وضعیت اتاق های فکر در انگلیس مشابه آمریکا بوده و ارتباط زیادی میان اتاق های فکر این دو کشور وجود دارد.
4) اتاق های فکر در آلمان: در آلمان بیشتر احزاب سیاسی ارتباط مناسبی با اتاق های فکر ندارند اما بنیادهایی وجود دارند که در جایگاه اتاق فکر با احزاب همکاری می کنند. مثلاً بنیاد کنراد آدنائر با حزب (CDU) یعنی حزب اتحاد دموکرات مسیحی کار می کند. یا بنیاد فردیش ایرت یا حزب (SPD) با حزب سوسیال دموکرات همکاری دارد، حزب سبزها هم از همکاری بنیاد هاینریش بول و حزب چپ هم از همکاری بنیاد رزالوکزامبورگ بهره می گیرد.
منتقدان اتاق های فکر:
پدیده اتاق فکر دارای منتقدانی نیز هست مثلاً رالف نیدر فعال سیاسی آمریکایی و کاندیدای حزب سبز برای انتخابات ریاست جمهوری در سال های 1996 و 2000 میلادی و کاندیدای مستقل در سال 2004 بر آن است که اتاق های فکر به دلیل وابستگی به منابع مالی بنیادهای خصوصی، ممکن است که نتایج تحقیقاتشان را به سوی منافع آن موسسات انحراف دهند، بعضی از منتقدان هم معتقدند که اتاق های فکر ممکن است به چیزی مشابه ابزارهای تبلیغی تبدیل شوند که تحقیقات علمی را در خدمت تبلیغات سیاسی ایجاد کنندگانشان قرار دهند، بعضی هم اتاق های فکر را متهم می کنند که به عنوان نوعی لابی در خدمت شکل دهی افکار عمومی به نفع افراد و سازمان های ذی نفع در می آیند.
اتاق فکر در ایران
در سایت نیرا که لیست اتاق های فکر را منتشر کرده است ایران فقط در بخش خود یک نام را دارد ان هم مرکز مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت خارجه است که آدرس اینترنتی ذکر شده در آن فهرست نیز به جای آنکه ما را به *** متصل کند به شرکت مهندسی رهنمون می شود.
البته بی گمان تعدادی اتاق فکر به صورت موسسات تحقیقاتی در ایران پدید آمده است ولی فقر شدید در این زمینه تا حدی است که به هیچ وجه نیاز مراکز تصمیم گیری را برطرف نمی سازد. از این رو، بر این باورم که باید سرمایه گذاری خردمندانه ای برای ایجاد اتاق های فکر صورت پذیرد تا به نحو صحیح تمامی سرمایه اندیشه و تجربه اندیشمندان ایرانی در خدمت تصمیم سازان کشور قرار بگیرد.
اتاق فکر از فلسفه تا ضرورت
دردنیای امروز، فرآیند سیاستگذاری و تصمیم گیری در سطوح مختلف به سازماندهی ویژه ای نیاز دارد. تحولات سریع جهانی و ابعاد روزافزون توسعه از عواملی هستند که ضرورت تدوین سریع سیاست ها و الگوهای تصمیم گیری را به ویژه در کشورهای در حل توسعه مشخص می کنند، امری که بدون استفاده وسیع از ایده های نو و مستندسازی و جمع بندی تجارب و نظرات خبرگان و افراد خلاق میسر نیست.
سیاستگذاری به زبان ساده از سه بخش: شناسایی وضع موجود، شناسایی آینده های ممکن و مطلوب و در نهایت مشخص کردن راه ها و رسیدن از وضع موجود به آینده ممکن و مطلوب تشکیل شده است. بنابراین تعریف مشخص می شود که سیاستگذاری امری بسیار پیچیده و حساس است.
کانون فکر، نوعی سازمان ویژه برای تفکر و پژوهش در زمینه سیاست سازی و تصمیم سای است که بر اصل جمع اندیشی یا ایده پردازی جمعی استوار است.
کانون های تفکر با انجام مطالعات بین رشته ای و با بکارگیری کارشناسان متعدد، خوراک فکری لازم را در حوزه های مختلف برای مدیران و سیاستگذاران جامعه تامین می کنند.
فکر کردن در اصلاح فکر نوعی پیشداوری و گردن نهادن به عقلانیت پایه است و اتاق فکر، انقلابی برای فکرسازی در حوزه انسانی است که این انقلاب نشانه ای برای باشگاه فکرسازی است که هم در سطح فراگیر معنا دارد هم در زندگی روزمره مایه می گستراند. بنابراین اتاق فکر، مغزی برای اندیشیدن، ذهنی برای پرواز کردن و فکری برای گشودن است تئوری اتاق فکر برای کسانی است که دغدغه تفکر دارند و درصدند راهی برای ورود به اندیشه و خردمندی پیدا کنند.
فکر، پویشی روش مند وبی پایان است و در اثر تعامل ذهن و مغز پدیدار می شود و فلسفه راهی عقلانی و استدلالی برای ورود به عرصه فکر است فلسفه فکر، سفری از سطح به عمق است.
پدیده فکر و انسان نشان از عمق و بزرگی دارد و چون فکر انسانی، زیر ساخت وجودی او به شمار می آید و با مفهوم سازی نشانه ای از خود بر جای می گذارد از این رو نوشته یا گفته یا اشاره سه نسخه برای تبیین فکر می باشند.
در فکر، سه پرسش بنیادی وجود دارد چه کسی فکر می کند؟ چگونه فکر می کند؟ تا چه اندازه فکر می کند؟
در نهاد فکر، انسان هم می اندیشد، هم اندیشه سازی می کند و هم درباره اندیشه و اندیشیدن می پرسد و تصمیم می گیرد. فکر با حیرت شروع می شود و سپس با مفهوم سازی ساختارش قابل فهم می شود.
فکر در نهاد سکوت می روید بارور می شود و گشایش پیدا می کند. فکر هم سرچشمه آگاهی است و هم منشاء پدیداری آگاهی منطق فکر؟
منطق فکر نشانی از حقیقت فکر دارد که اهمیت فکر را می نمایاند. منطق فکری به نحوی ساده کردن فکر است که درست فکر کردن را به زیبایی بیان کند، چون فکر در این حالت در ملاحظات روشی توجیه می شود و به مقتضای منطق فکری از جدل، سفسطه، شعر خطابه در امان می ماند. منطق فکری کلید فهم هر آگاهی است که بدون آن نه پرسشی بنیادین آفریده می شود و نه انتظار آگاهی بنیادین انتظاری بایسته است. شکوفایی فرهنگی نیز نیازمند پدیده فکر و اندیشیدن است. ذهن هم مدل سازی می کند و هم در صدد ارزیابی مدل ها برمی آید و هم مسائل را در ساختار جدید به عمق و وسعت معنای می آراید فکر با روش و منطق فکری، مدل فکری می سازد. این مدل درصدد شکار ریشه و مسایل پایه است تا طبق آن آگاهی پایه پدیدار شود. این مدل، اصل را بر ساده سازی قرار می دهد تا مفهوم شی به روشنی نمایش داده شود. پدیده فکر همواره در حال تحول و تکامل است.
در فرآیند سازی، پرسش متدی اصلی کلیدی است که کمتر مورد هوش ورزی و تعمق جدی قرار گرفته است.
اصلاح فکر با پرسیدن آغاز می شود و با بازایستادن در معرض نابودی قرار می گیرد.
مانع اصلی اندیشیدن در بستر اجتماعی، مدیریت آموزش و پژوهش و سپس فرهنگ بیمار آموزشی و پژوهشی است در ایران هر سه مدیریت به دلیل فقر منطق آموزشی، پژوهشی و فرهنگی در سطح وسیعی سایه سنگین خود را بر این سامانه ها گسترانیده است. طبیعی است برای گذار از این مانع راه میان بری وجود ندارد و چاره ای جز مواجه شدن با آن نیست. در ایران مدیریت آموزشی، پژوهشی و به ویژه فرهنگی به گونه ای سازمان یافته است که اغلب فرآیند غیرفکری را دنبال می کند. به طوری که اغلب کپی برداری صورت می گیرد و کمتر نشانه های اندیشیدن در سرای دانشگاهی و پژوهشگاهی و نهادهای فرهنگی مانند فرهنگستان ها و موسسات علمی و فرهنگی یافت می شود.
برای احیای منطق اندیشیدن باید مدارس، دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و فرهنگستان ها را جدی گرفت و آن ها را به صورت محسوسی در مواجه فکری قرار داد. مشکل این است که ما به دنبال نوآوری منهای فکرورزی و احیای عقلانیت آموزشی، پژوهشی و فرهنگی بدون اندیشیدن هستیم و اندیشه ورزی باید سرلوحه دانشگاه ها و پژوهشگاه ها، حوزه ها و فرهنگستان های ما قرار گیرد.
اتاق فکر، رودخانه ای همیشه جاری است و همواره ماهیتی این نه آنی می یابد فکر نیز پیوسته می روید و می میرد، بنابراین اتاق فکر، منطق فکر شفاهی و باشگاه فکرسازی است و به طور کلی با اتاق بحران مدیریت و اعمال استراتژی برای تحول و تکامل وضعیت موجود متفاوت است. این اتاق مکانیسمی برای تصمیم سازی فکری جهت تصمیم گیری عملی در حوزه انسانی است. فکر، قواعدی روش مند برای احیای آگاهی و پدیداری آگاهی است. این اتاق، راهبردی عقلانی و منطقی برای نهادهای فکرسازی، فکرورزی و بازسازی فکرها است.
این اتاق، بازوی مطالعات فکری و مشاوره مطالعاتی طراحان و مدیران ارشد حکومتی: آموزشی، پژوهشی و فرهنگی خواهد بود به طوری که در برنامه نویسی و برنامه سازی مفهومی و فکری نقش بایسته ایفا خواهد کرد و امکان نقدگرایی و پرسش آفرینی جریان می یابد.
اتاق فکر، استراتژی سیستمی برای فکرکردن است و در عین حال سیستمی بودن این اتاق، طرحی برای یکسانی و همسانی نیست و در قلمرو متفاوتی امکان ظهور می یابد.
اتاق فکر هم پیوندی به گذشته دارد و هم نگاهی به آینده دوخته است.
اتاق فکر، پایگاه فکرسازی و گشودن راهی نو برای منطق خودباوری و احیای فکر خودبنیاد بر پایه عقل خودبنیاد است.
اتاق فکر دو نقش کلیدی در برنامه سازی وبرپایی فکر خود بنیاد و فکر پایه ایفا می کند:
1- فکر سازی برای مفهوم آفرینی
2- گشودن گره های فکری که در فرآیند عمل رخ می دهد.
این اتاق راهی برای کارشناسی کردن منطق عملی پژوهش، آموزش، فرهنگ، رسانه و حکومت است تا هر کاری پشتوانه تفکر داشته باشد.
این اتاق دعوتی به فکرورزی و نشان دادن راهی برای فکرکردن است هرچیزی باید ماهیت سیستمی داشته باشد. در این فرایند هرچیزی توجیه فکری پیدا می کند و فکرکردن در سامانه زندگی، پایه هر وضعی قرار می گیرد.
تاریخچه کانون های فکر:
در اوایل قرن 20 (1915- 1910) مراکزی در اروپا و آمریکا تشکیل شدند که هدف عمده آنها ارائه مشاوره به دولت ها برد اما تاسیس کانون های تفکر به شکل رسمی به نیمه های قرن بیستم برمی گردد.
بعد از جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی آمریکا اولین کانون تفکر رسمی را با عنوان اندیشگاه رند در سال 1947 با هدف تدوین سیاست های نظامی تاسیس کرد. این اندیشگاه را کانون های تفکر جهان نامیدند. در دهه 1960 واژه کانون تفکر به شکل رسمی مورد استفاده قرار گرفت و هدف از ایجاد کانون های تفکر، ایجاد ارتباط بین دانش و قدرت بود از آن زمان به بعد تعداد کانون های تفکر در جهان رشد چشمگیری پیدا کرد.
وظائف نهادهای مولد اندیشه:
1- شناسایی، توصیف و صورتبندی دقیق مسائل موردنظر
2- ارزیابی نقادانه سیاست ها، برنامه ها و مسائل جاری و مسائل در شرف ظهور و ارائه دیدگاه های تحلیل گرایانه
3- تبدیل ایده های کلی و شکل نگرفته و پیشنهادهای خام، به سیاست ها و برنامه های دقیق و قابل اجرا در عمل
4- ارزیابی نقادانه سیاست ها و برنامه ها
5- فراهم آوردن زمینه برای مبادله سازنده اطلاعات و نظرات میان چهره های اصلی مشارکت کننده
6- شناسایی و تربیت نیروهای صاحب نظر در قلمرو تحقیقات مربوط به سیاستگذاری
7- انجام مطالعات تطبیقی و مورد تجربه کشورهای توسعه یافته و بررسی نقاط قوت و ضعف سیاست های آ‹ها
8- معرفی و عرضه نیروی کار ماهر به دولت مردان و سیاست گذاران
9- توضیح و تفسیر سیاست ها برای رسانه ها و افکار عمومی
10- بومی سازی سیاست ها و الگوهای اندیشه ای به دست آمده از ترازیابی ها و مطالعات تطبیقی
11- ایجاد اجماع بین مجریان
12- مطالعات آینده شناسی و آینده نگاری (Foresight)
ویژگی های کانون تفکر:
کانون های تفکر جهان ویژگی عمده دارند که آنها را از سایر سازمان های پژوهشی متمایز می سازند:
1- جمع اندیشی
2- تولید فرآورده های فکری و انتقال به مخاطب
3- معطوف بودن کوشش ها به مسائل روز
4- درگیر نشدن در مسائل اجرایی و تشریفات رسمی سیاستگذاری
5- نقد گفتمان وضعیت فکری و دانشی برای ساختن وضعیت و موقعیت فکری جدید
6- دعوت به موضوع خودباوری، خودآگاهی و فراهم سازی فکر خودبنیاد و فراهم نمودن منطق امکان خوداصلاحی
7- بوجود آوردن دغدغه فکرورزی و فکرسازی پایه جهت تصمیم سازی و تصمیم گیری
8- زیرساخت مدلهای طرح و برنامه ای و شیوه ای برای اعمال مدیریت فکری
9- باشگاه فکرسازی و راهی برای حاکمیت تفکر
10- هدایت ذهن جامع به سمت نوگرایی
11- کانونی برای فکرکردن و فکرورزی روشمند در خانه تاریکی
تشکیل اتاق های فکر راهبردی چندمنظوره
1- طرح مسئله
تفکر ساعه افضل من عباده سبعین سنه
با یک نگاه اجمالی به رون تحولات فرهنگی و سیاسی در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی، شاهد پیچیده تر شدن اوضاع و شرایط محیطی هستیم. حساسیت و اهمیت مطلب در شرایط کنونی به این جهت است که استکبار جهانی و صهیونیزم بین الملل در یک پیوند سیاسی و ایدئولوژیک، جنگ صلیبی علیه جهان اسلام را دامن زده و در رویارویی آشکار و علتی با محروم کردن ایران از حق طبیعی و مسلم دانش و فناوری هسته ای، اهانت به ساحت مقدس پیامبر (ص)، تخریب قبور ائمه (ع) و کشتار مسلمانان در فلسطین، عراق و افغانستان و... به دنبال تحقق اهداف و برنامه های خود در چارچوب طرح خاورمیانه بزرگ بوده و انقلاب اسلامی، بیداری مسلمانان و جهان اسلام را به چالش کشیده اند.
در چنین فضایی به طور طبیعی بالاترین، قویترین و برنده ترین سلاح، تقویت فرهنگ مقاوم «استقم کما امرت» انسجام و وحدت ملی است که می تواند ما را در چالش با دشمنان اسلام و رسیدن به اهداف نظام یاری نماید. از سوی دیگر در فرآیند رشد، توسعه و تکامل جامعه، روحیه خودباوری، اعتماد به نفس، اتکا به نیروها، امکانات و توانمندی های دالی، ارتقای سطح مدیریتی جامعه، نوآوری، خلاقیت و تقویت نهضت نرم افزای و تولید علم و در یک کلام تقویت کارآمدی نظام در ابعاد مختلف، مکمل حرکت بالنده و انقلابی امت اسلامی خواهد شد. این در حالی است که ملت ایران با آن پیشینه فرهنگ و تمدن تاریخی خود وبرکات پیروزی انقلاب اسلامی، استحقاق و ظرفیت دستیابی به رتبه جهانی را دارد و حداقل در چشم انداز 20 ساله نظام در منطقه باید این جایگاه برتر را احراز نماید. از طرف دیگر، غنای فرهنگی و استحکام مبانی و اصول دین مبین اسلام و تعالیم الهام بخش و هدایتگرانه اهل بیت (ع) و وجود نظریه پردازان علوم نظری و عملی در مراکز حوزوی و دانشگاهی، ایران را در جایگاه رفیع علمی و الهام بخش به جهانیان قرار داده است که استمرار این حرکت مبارک با رهبری داهیانه مقام معظم رهبری، ان شاء الله موجبات اعاده هویت و عزت جهان اسلام و تمدن اسلامی را فراهم خواهد آورد. به دنبال درج مطالب ارزشمند مقام معظم رهبری در خصو صنهضت علمی و نرم افزاری و بایدها و نبایدهای این حرکت بالنده و عظیم در صفحه معارف کیهان، به نظر رسید یکی از مهمترین راهکارهای عملیاتی کردن این رهنمودهای حکیمانه، تشکیل اتاق های فکر، در کنار مدیران فعلی به خصوص در سطح وزرای کابینه و حتی رؤسای سه قوه است. به گونه ای که در سازوکار اداره و رهبری جامعه در کنار هر مدیری در هر سطحی یک اتاق فکر به نحوی نهادینه شده و ساختاری در تشکیلات آن وجود داشته باشد و هیچ مدیری بدون مشورت و هماهنگی با اتاق فکر، اقدام به تصمیم سازی و یا اجرای تصمیمات متخذه ننماید.
2- کارکردهای اتاق فکر
به طور کلی تشکیل اتاق های فکر که تجربه موفق در تمامی کشورهای پیشرفته و توسعه یافته است، فواید و آثار ایجابی فراوانی را به شرح زیر در بر دارد:
1) اتاق های فکر در واقع اتاق نخبگان فکری، اندیشگان و استراتژیست هاست که با هدف احیای فکرسازی، فکرشناسی و راهکاری برای استراتژی فکرسازی به حساب می آید. به بیان دیگر شأن نزول و فلسفه وجودی اتاق های فکر، ایده پردازی، نظریه پردازی و تولید فکر و اندیشه در عرصه های مختلف مدیریتی و سطوح متفاوت آن است که مدیران باید آنها را عملیاتی نمایند.
2) یکی از مهمترین رسالت های اتاق های فکر تبیین رهنمودهای مقام معظم رهبری در عرصه های مختلف است که جهت عملیاتی کردن آنها، سازوکارهای اجرایی را بررسی و طرح ها و برنامه های لازم را تهیه و در اختیار مدیران سازمانی قرار می دهند.
3) از حیث مدیریتی اتاق های فکر به غنای مدیریتی و ارتقای سطح کیفی رفتار مدیران کمک شایانی نموده و کلیه طرح ها و برنامه های مدیران، با بررسی همه جانبه و تایید نخبگان فکری و مدیریتی انجام خواهد گرفت.
4) با دعوت و حضور کلیه مدیران قلبی در اتاق های فکر، گسست میان دوره جدید مدیریتی و دوره های قبلی از بین می رود و تمامی تصمیم سازی های جدید محصول تجارت مدیران قبلی و یافته های جدید مدیران با اندیشه و فکر نو خواهد بود.
5) از نظر تلطیف فضای تنش آمیز و تالیف قلوب، حضور مدیران قبلی در اتاق های فکر و یا برخی اصحاب فکر و اندیشه که بعضاً ممکن است از گروه ها و جریان های دیگر نیز باشند. شرایط اداره جامعه را به یک فضای مشارکتی تبدیل نموده که در پرتو آن دلها به یکدیگر نزدیک شده و فضای تنش آمیز و تقابل جای خود را به فضای صمیمیت و تقارب داده و تخاصم و کینه ورزی را به مصداق آیه شریفه: «رحماء بینهم» به رحمت و محبت تبدیل خواهد کرد.
6) از حیث تعامل با دنیای جدید و تمدم امروزی، اتاق های فکر، ضمن بحث و بررسی از آخرین یافته ها، افکار و اندیشه های مطرح در ابعاد مختلف کاری و دستیابی به آنها، تلاش نموده با شناخت دقیق و عمیق از مبانی، اصول و افکار فرهنگ بومی، آمیزه ای میمون و مبارک بوجود آورده که در آن ضمن تاکید بر هویت دینی و ملی و فرهنگ داخلی از محسنات افکار و دست آوردهای تجربی دنیای جدید نیز بهره برده و پایه های تمدن اسلامی را در ابعاد گوناگون مستحکمتر می نمایند.
7) اگر بپذیریم که هرگونه افراط و تفریط معلول جهل انسان می باشد و به فرموده علی (ع): لا یری الجاهل الا مفرطا او مفرطا. جاهل دیده نمی شود مگر در دو حالت یا افراط یا تفریط.
بنابراین تشکیل اتاق های فکر هر نوع گرایش و مواضعی را منوط به شناخت، فکر و اندیشه می نماید که در این شرایط دیگر جایی برای افراط گری باقی نمی ماند و اگر شدت و غلظت و قاطعیتی در این رابطه مطرح باشد یقیناً بر اساس شناخت دقیق و عمیق از مبانی، اصول و ارزشها خواهد بود. بنابراین خط مشی اعتدال در پرتو تشکیل اتاق های فکر تحقق عملی خواهد یافت.
8) اتاق های فکر در شرایطی که متغیرهای محیطی دائماً و به سرعت در حال تغییر و تحول است با بررسی های مستمر محیطی در عرصه داخلی ضعف ها و قوت ها و در صحنه خارجی فرصت ها و تهدیدها را مورد شناسایی قرار داده و براساس تجزیه و تحلیل های محیطی، راهبردهای سازمانی را برای مدیران خود، طراحی و ارائه می نمایند.
9) اتاق های فکر محیطی برای پرورش استعدادها و تربیت کادرهای سازمانی آینده خواهد بود و بستر بروز و ظهور چنین نیروهایی را فراهم خواهند ساخت.
10) تشکیل اتاق های فکر همچنین شیهه جمود و تحجر را در عمل نفی خواهد کرد زیرا در فرایند تولید فکر و اندیشه نه تنها بسته و تنگ نظرانه عمل نمی شود بلکه در چارچوب فرهنگ بومی، مصالح و منافع ملی تمامی کسانی که می توانند اثرگذار و اثربخش باشند و به غنای این روند کمک کنند در اتاق های فکر حضور پیدا می کنند.
موارد مذکور اهم کارکردهای اتاق های فکر یا اندیشگان است که در صورت نهادینه شدن در ساختارهای سازمانی می تواند موجبات اعتلا و خیر و برکت و الهام بخشی نهادهای سازمانی را در اداره جامعه، کل کشور، منطقه و جهان فراهم سازد.
ضرورت اتاق فکر حکومتی
مفهوم سازی و مفهوم ستانی
سید یونس ادیانی
نظریه فکر حکومتی مدل جدیدی در گفتمان فکرسازی بشر است که در صورت پدیداری، ادبیات آموزشی و پژوهشی رایج را به کلی متحول می سازد. در این مدل به جای دانشگاه ها، آموزشگاه های فکری جایگزین می شود و به جای پژوهشگاه های دانش حکومتی، پژوهش های فکر حکومتی به وجود می آید. در این منطق کسانی استاد و پژوهشگر حکومتی خواهند بود که دارای فکر حکومتی باشند و درصدد انتقال یا پژوهیدن آن برآیند. بنابراین لازم است به جای دانش پژوهی، فکرپژوهی حکومتی در دستور آموزش و پژوهش قرار گیرد و طبق آن کارگاه فکرپژوهی و فکرسازی به وجود آید تا بر جای کارگاه دانش شناسی حکومتی تکیه زند.
شناسایی
شناسایی فکر حکومتی مانند هر چیز جدیدی بسیار دشوار و در عین حال کاری ممکن در جهان واقع است. اتاق فکر حکومتی، مرکزی برای شناسایی فکرسازان و فکرپژوهان حکومتی است. در این مرکز حکومتی، فکرورزی روشمند برای مفهوم سازی و مفهوم ستانی در جهان واقعی و در حوزه انسانی صورت می گیرد. این مرکز بستری فراهم می آورد که احیای فکرپژوهی و فکرسازی روشمند در جامعه حکومتی ممکن شود و به نحوی در منطق بنیادین فکر حکومتی احیایی صورت گیرد. استراتژی فکر حکومتی در جستجوی احیای فکر بنیادین حکومتی است. این احیای فکری در دوره سکون یا آرامش به وجود نمی آید و در درون بحران ها، تعارض ها و بی ثباتی ها به وجود می آید.
مفاهیم بنیادین
در اتاق فکر حکومتی 3 مفهوم از مفاهیم کلیدی به شمار می آیند.
الف- مفهوم کارگاه فکرسازی حکومتی در کنار کارگاه دانشی
ب- مفهوم فکرپژوهی حکومتی در کنار پارادیم های مسلط دانشی
ج- مفهوم مساله سازی فکر حکومتی در کنار پارادیم های مسلط دانشی
ضرورت پژوهش فکر حکومتی در 3 پایه نهاده شده است:
1- فراموشی فکر حکومتی و در نتجه به فراموشی سپرده شدن انسان حکومتی
2- پیچیدگی فکرشناسی، فکرستانی، فکرسازی و فکرورزی حکومتی
3- پیچیدگی روابط انسانی در گفتمان های فکری و عرفی حکومتی
اتاق فکر حکومتی، 3 نقش کلیدی در حکومت و جامعه برپایه فکر خودبنیاد و فکر پایه ایفا می کند.
الف- شناسایی فکرسازان و کسانی که زمینه فکرسازی حکومتی دارند.
ب- فراهم آوردن امکانی برای فکرسازی و مفهوم آفرینی پایه طبق منطق بنیادین فکر حکومتی
ج- گشودن تاریکی های فکر حکومتی که اغلب در فرآیند عمل رخ می دهد.
ادبیات اتاق فکر
فکرپژوهی حکومتی، ادبیات جدیدی در ایران است که بر سیستمی بودن ادبیات فکری تاکید می کند. برای پیدایی فکرپژوهی لازم است فرهنگ سازی صورت گیرد تا با پشتوانه تحقیقات فکری اتاق فکر حکومتی یا پژوهش های فکر خودبنیاد حکومتی تاسیس شود. اتاق فکر حکومتی دیباچه ای برای «پژوهشکده فکر حکومتی» و «پژوهش های فکر بنیادین حکومتی» است.
ادبیات اتاق فکر مانند تئوری اتاق فکر حکومتی مساله ای جدید و نوبنیاد است. از آنجا که پدیداری ادبیات اتاق فکر حکومتی ساده تر است، احیای منطق فکر حکومتی ساده تر است، احیای منطق فکر حکومتی با ادبیات اتاق فکر حکومتی شروع شده است. ادبیات اتاق فکر گفتمان مسلطی دارد که از آن به گفتمان مفهومی یاد می شود. طبق این ادبیات با باید مفهوم سازی و مفهوم ستانی کرد یا به کلی گفتن و نوشتن را به فراموشی سپرد.
به تناسب موضوع
فکرپژوهی به تناسب موضوع فکری متفاوت است. موضوع فکر ممکن است مساله فکر حکومتی باشد که وظیفه اصلی پژوهش ها فکرشناسی حکومتی است. یا ساماندهی و بازسازی فکر حکومتی بر گونه جدید است که خود نحوه ای از خانه تکانی فکر حکومتی خواهد بود، یا حالتی برای فکرآفرینی حکومتی برپایه مفاهمه کردن با پارادیم های مسلط در جهان واقع است.
سیستمی بودن
اتاق فکر حکومتی استراتژی سیستمی برای فکرکردن حکومتی است. در عین حال سیستمی بودن این مرکز طرحی برای یکسانی یا همسانی نیست و در قلمرو متفاوتی امکان ظهور می یابد، در این صورت ممکن نیست از پژوهش های فکر بیگانه ای سخن گفت. چون دنیایی از فکرپژوهی به تناسب موضوع فکر وجود دارد. فکر منطقی، فکر ریاضی، فکر فلسفی، فکر اقتصادی، فکر دینی، فکر کشاورزی، فکر صنایع، فکر سیاسی، فکر اجتماعی، موسیقی، فکر رسانه و فکر فرهنگی و تمدنی در شمار پژوهش های فکر بنیادین هستند.
وضع بشری
اتاق فکر حکومتی، مرکزی برای فکرکردن و فکرورزی روشمند در خانه تاریکی هاست. این مرکز، نهادی برای فکرشناسان و فکرسازان حکومتی است که در فضای وضعی حال خانه کرده و نگاهی به گذشته و آینده دارد تا در خانه تاریکی ها روشنگری به وجود آید.
اتاق فکر حکومتی در وضع بشری به گونه ای تایک است و هر صورت بندی آن در مناسبت های فکرسازی می روید. چون هر فکری با سیاه چاله ای مواجه است که در استراتژی فکرسازی حکومتی به کندی روزنه ای از روشنایی به وجود می آید.
اتاق فکر حکومتی جایی برای گشودن تاریکی ها و دمیدن روشنایی هاست. از نظر این مرکز، جهان بشری سراسر سیاه چاله است و اندک اندک امکانات روشنایی یا فکرپژوهی و فکرسازی حکومتی پدیدار می شود.
اتاق فکر حکومتی از نظر ساختاری پیوندی به گذشته دارد و نگاهی به آینده دوخته است. در عین حال التفات عمده پژوهش های حکومتی تکیه کردن بر فضای وضعی و موقعیت حال است. طبق این اصل پژوهش های فکر حکومتی مرکزی برای فکرشناسی وفکرپژوهی بر پایه فکرسازی حکومتی است که در کنار آن دانش شناسی حکومتی صورت می گیرد. بنابراین فکرپژوهی، فکرشناسی، دانش شناسی و دانش پژوهی حکومتی فرع لازم برای احیای فکرسازی در پژوهش های فکرحکومتی هستند.
مرکز استراتژیست ها
اتاق فکر حکومتی مرکزی برای استراتژیست های فکر حکومتی است. در این مرکز استراتژیست های فکر حکومتی گرد هم می آیند تا بنیادی از فکرشناسی و فکرسازی حکومتی پدید آورند. استراتژیست های حکومتی هم فکرشناسان حکومتی را می یابند و هم فکر خودبنیاد حکومتی را دنبال می کنند و هم به احیای فکرپژوهی و فکرسازی حکومتی در نظریه های جامعه فکری کمک می کنند.
در اتاق فکر حکومتی 2 دغدغه عمده وجود دارد:
1- دغدغه فکر خودبنیاد حکومتی
2- دغدغه فکر کاربردی حکومتی
هر دو دغدغه فکر حکومتی به صورتی با نقد پارادیم های مسلط شروع می شوند و امکانات خود را در بحران ها، تعارض ها و بی ثباتی ها به تصویر می کشند. اگر نقد پارادیم ها بر گونه منطقی صورت نگیرد، گشودن سیطره های مسلط دانشی ممکن نمی شود و در نتیجه فکر خودبنیاد حکومتی در این سامان به ظهور نمی رسد.
مفاهمه
فکرپژوهی حکومتی با مفاهمه فکری در جهان واقعی صورت بندی پیدا می کند. اگر مفاهمه فکری صورت نگیرد، راهی برای گفتگوی افکار حکومتی به وجود نمی آید و در نتیجه گفتمان فکر حکومتی بنیاد نمی شود. واقعیت این است با مفاهمه فکری هم تعامل افکار حکومتی صورت می گیرد و هم امکانی برای سیستمی شدن فکرها بوجود می آید.
در پارادیم فکر حکومتی لازم است به اصولی توجه شود.
الف- بازسازی فکر حکومتی که در خودسازی فکرحکومتی ممکن می شود.
ب- بازاندیشی فکر حکومتی که در امکان مفاهمه فکر حکومتی نهفته است.
ج- فکرشناسی حکومتی که مطالعه و تامل در فضای وضعی و موقعیت های وجودی فکر حکومتی است.
د- فکر کردن در فکرهای حکومتی که چگونه فکر حکومتی به وجود آمده است.
نقد گفتمان وضعیت
فکرپژوهی حکومتی نقد گفتمان وضعیت فکری و دانشی برای ساختن وضعیت و موقعیت فکری جدید است. نقد وضعیت حکومتی با گشودن و فهم وضعیت شروع می شود. در فهم وضعیت لازم است با تعامل افکار، سیستمی بودن فکر حکومتی را دریافت کرد و بر سیستمی شدن آن افزود.
امکان فکرسازی حکومتی: فکرسازی حکومتی به 2 صورت ممکن می شود. یکی فکرسازی مناسبتی و دیگر فکرسازی استراتژی است. فکرسازی مناسبتی با صورت بندی فکر ممکن می شود. فکرسازی استراتژی، پویشی برآمده از ذهن و مغز خودبنیاد است.
فکرآگاهی و فکرپژوهی: گفتمان فکرسازی در اتاق فکر حکومتی با فکرآگاهی در اتاق فکر صورت بندی پیدا می کند. برای فکرسازی حکومتی باید گفتمان فکرپژوهی پیشه کرد تا در کنار کارگاه دانش حکومتی که نقش خدماتی برای فکرپژوهی ایفاء می کند، کارگاه فکرسازی حکومتی بر پایه مفهوم سازی حکومتی به وجود می آید.
پایگاه فکرسازی حکومتی
پژوهش های فکربنیادین حکومتی پایگاهی برای فکرشناسی، فکرسازی و گشودن راهی نو جهت خودباوری و احیای فکر خودبنیاد بر پایه عقل خودبنیاد حکومتی است. در این پایگاه حکومتی، نظریه های جامعه فکری در جامعه بشری راهی در درون سیاه چاله می یابد و تلاش می کند که برای هر چیزی توجیه فکری بیابد.
توجیه فکر حکومتی: در اتاق فکر حکومتی هر چیزی توجهی فکری می خواهد و توجیه دانشی یا هر توجیه جانبی دیگر نقش کلیدی در آن ایفاء نمی کنند. بر این پایه توجیه فکر حکومتی جای توجیه دانشی را می گیرد و منابع دانشی حکومت، قدرت تصمیم سازی در پژوهش های فکر حکومتی ندارند و توجیه فکری در پایگاه فکرسازی و فکرپژوهی و عقلانیت فکرحکومتی مبنای هر تصمیم سازی آغازی و پایانی در پژوهش های فکر بنیادین حکومتی است.
اتاق فکر و اعتمادآفرینی مخاطب

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 



خرید و دانلود دانلود مقاله اتاق فکر، نیاز امروز مراکز تصمیم گیری


دانلود مقاله کودکانگی و شاعری

 

 

سالها قبل در کتابی که مجموعه مقالاتی از یوسفعلی میرشکاک بود، مقاله ای خواندم با عنوان «کودک ، شاعر، دیوانه».
در آن مطلب ، میرشکاک تلاش کرده بود ویژگی ها و مشابهت هایی را که میان یک انسان دیوانه و یک شاعر و یک کودک وجود دارد، نشان بدهد.
اخیرا قیصر امین پور، شاعر و پژوهشگر نام آشنای معاصر نیز در کتاب جدیدی به نام «شعر و کودکی» به رابطه میان شاعرانگی و کودکانگی پرداخته است.
این کتاب پژوهشی ، بتازگی از سوی نشر مروارید منتشر شده است و این نوشتار، قصد معرفی و بررسی این اثر را دارد.
چندی پیش ، دیدن نام قیصر امین پور روی جلد کتابی که طرحی کودکانه داشت ، توجهم را جلب کرد. به گمان این که کتاب ، یک مجموعه شعر تازه (احتمالا شعر کودک و نوجوان) از قیصر امین پور است ، به سراغش رفتم ؛ اما نه! مجموعه شعر نبود. کتاب «شعر و کودکی» آن گونه که امین پور در مقدمه آن گفته است ، پژوهشی است که قبلا فصلی از آن به صورت مقاله در یکی از نشریات ، چاپ شده ، سپس برای دسترسی بهتر و راحت تر دانشجویان و اهل تحقیق ، به صورت کتاب عرضه شده است.
امین پور در این کتاب تلاش کرده است تا به قول خود، بی آن که بخواهد به طرح نظریه های ادبی درباره شعر و شاعری بپردازد، از طریق دستاوردهای دانش روانشناسی نگاهی بیندازد به محدوده بیکران و گسترده ذهن شاعر.
به اعتقاد او، برای شناخت ساده تر هنر و بویژه شعر، می توان به کودکی برگشت. در واقع ، آنچه میرشکاک در مقاله «کودک ، شاعر، دیوانه» بیان کرده بود؛ در این کتاب از منظری عینی ، دقیق تر و کامل تر مورد توجه قرار گرفته است.
امین پور می کوشد به این سوال پاسخ دهد که آیا شعر نوعی بازگشت به کودکی است ؟ و معتقد است برای پاسخ به این سوال ، باید به شناخت کودک و دوره کودکی پرداخت.
ناگزیر باید سراغ روانشناسان و پژوهش های آنان درباره کودکی رفت. در این کتاب ، نویسنده از میان روانشناسانی که درباره رشد و شناخت کودک به تحقیق پرداخته اند، به بررسی نظریات پیاژه - به عنوان بزرگترین روانشناس معاصر کودک - می پردازد.
فصل اول کتاب به بیان «مراحل تحول شناخت کودک» از دیدگاه پیاژه اختصاص دارد. در این فصل ، نویسنده دوره های مختلف تحول کودک را به اجمال بیان کرده ، سپس به ذکر ویژگی های این دوره ها و مقایسه آن با شعر و رفتار شاعران می پردازد و بیشتر بر دوره حسی حرکتی» و مرحله «پیش عملیاتی» که تا 7 سالگی کودک را دربر می گیرد، تاکید دارد. به عنوان مثال در این بخش به مرحله «خود میان بینی» در کودک اشاره می کند و می نویسد: کودک در این مرحله به طور دائم سوال می کند و اصرار دارد متکلم وحده باشد... حتی زمانی که هیچ کس به حرفش گوش نمی دهد، به صحبت کردن ادامه می دهد.
حادثه شاعرانه در زبان کودکی
مبحث بعدی که جزو بحثهای خواندنی کتاب است ، بحث «زبان» است. در این قسمت ، نویسنده به زبان مخصوصی که کودکان برای خود دارند، اشاره می کند، این که کودکان با اسباب بازی ها، درختان و اشیا و حتی با خود حرف می زنند، از موضوعی به موضوعی دیگر می پرند. سوالات پی درپی کودکان که گاهی خطاب به هیچ کس نیست ، بازیهای زبانی با اصوات و ریتمها و... در این بخش ، ضمن طرح نظریه پیاژه درباره تحول زبان در کودک می افزاید: «در ظاهر به نظر می رسد که بین شعر که عالی ترین و پیچیده ترین جلوه تکامل زبان است و زبان کودک که ابتدایی ترین صورت زبان به حساب می آید، هیچ گونه شباهتی نیست ؛ اما اگر بپذیریم که شعر، حادثه ای و رستاخیزی در زبان است ، می بینیم که این حادثه ها در زبان کودک هم اتفاق می افتد.» آن گاه نمونه هایی از شباهت شعر و زبان کودکانه را نشان می دهد:
صنعت سوال و جواب در شعر (یادآور سوالها و جوابهای بی پایان کودکان):
من نمی دانم / که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی است / کبوتر زیباست / و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست؟... / سهراب سپهری
گاهی کودک قسمتهایی از یک داستان را می اندازد یا توالی حوادث را رعایت نمی کند، شاعر نیز گاهی شعر را بدون مقدمه یا زمینه قبلی شروع می کند:

 

که تازیانه فرود آمد / و باز شکوه نکرد / شفیعی کدکنی
اما نمی دانی چه شبهایی سحر کردم! / اخوان ثالث
اشتباهات کودک در کاربرد الفاظ که یادآور گریز از هنجارهای دستوری و انحراف از نرمهای زبانی در شعر است:
من فقط سپیدی اسب را گریستم / احمدرضا احمدی
بازیهای لفظی و زبانی و جناس پردازی در کودک که در شعر به صورت انواع صنایع لفظی و... جلوه می کند:
می بویم ، بو آمد، از هر سو، های آمد، هو آمد
من رفتم ، او آمد، او آمد / سهراب سپهری
ای مطرب خوش قاقا توقی قی و من قوقو / تو دق دق و من حق حق تو هی هی و من هو هو / مولوی
و نمونه های بسیار دیگر...
او در این مرحله به جاندارپنداری یا زنده انگاری اعتقاد دارد و همه اشیای بی جان را زنده می داند... پیاژه از بسیاری از کودکان سوال کرد که آیا باد، رودخانه ، ابر و خورشید زنده اند؟ و دریافت که کودکان زیر 7 سال آنها را زنده می پندارند» در ادامه ، نویسنده می افزاید: «کودک فیلسوفی است که جهان را به گونه ای که تجربه کرده است ، درک می کند و خود را مرکز کائنات می داند. او فکر می کند هر چه اطراف او سیر می کند و اتفاق می افتد، منحصرا برای لذت اوست...» امین پور می نویسد: «اگر در جملات بالا، کلمه کودک را برداریم و به جای آن ، شاعر بگذاریم ، تفاوتی حاصل نخواهد شد.چراکه شاعر نیز اشیای پیرامون خود را آنچنان می بیند و ادراک می کند که خود می بیند»
نیز تفسیر شخصی شاعر از جهان و وحدت درونی شاعر با جهان پیرامون...
شاعر نیز مانند کودک ، همه اشیا را زنده می پندارد و به زبان آنها سخن می گوید.(تشخیص) بنابراین می توان به این نتیجه رسید که شاعر نیز هنگام سرودن شعر، کودک می شود یا دست کم کودکانه می اندیشد.
در ادامه این بحث جذاب و خواندنی ، نویسنده به ذکر مثالهایی از شعر شاعران دیروز و امروز می پردازد که در این نمونه ها، شاعر همانند کودک ، خود را مرکز کائنات می بیند و جهان را از چشم خود می نگرد و با دید خود تفسیر می کند: ای آسمان که بر سر ما چرخ می زنی! / در عشق آفتاب ، تو هم خرقه منی / مولوی
وقتی حضور خود را یافتم / دیدم تمام جاده ها از من / آغاز می شوند/ شفیعی کدکنی
نمونه هایی نیز برای جاندارپنداری یا تشخیص ذکر می کند.شاعر نیز مانند کودک همه اشیا رازنده می پندارد و به زبان آنها سخن می گوید
در قسمت بعد، به بحث «بازی » می پردازد و انواع بازی را از دیدگاه پیاژه مطرح می کند: بازیهای تمرینی یا مهارتی. بازیهای نمادین و بازیهای با قاهده. او می نویسد: «پیاژه معتقد است اگر گرایش بازی گونه در کودک در حال تحول ، بماند، فرصت بهتری دارد که در بزرگسالی دارای قدرت تخیل و خلاقیت زیاد باشد... بزرگسالان نیز بازی را ادامه می دهند....» امین پور با توجه به این گفته پیاژه و نیز این مطلب که بازی را با تقلید همراه می داند و همچنین مقایسه نظر او با نظر ارسطو که سبب ایجاد شعر را محاکات می خواند، شعر را نوعی برگشت به بازیهای کودکانه می داند. در ادامه این بحث ، با توجه به مبحث نماد به طور عام ، می نویسد: نماد از تشبیه ساده آغاز می شود و می توانیم ماده اصلی و خام تمام صورتهای خیال را همان بازیهای نمادین کودکانه بدانیم. سپس به ارائه نمونه هایی از جلوه های بازی کودکانه در شعر شاعران می پردازد.
در بحثی دیگر، به بررسی مفاهیم فضا، زمان و عدد در کودکان از منظر روانشناسی می پردازد و به اشتباهات کودکان در درک زمان و شمارش اعداد و کل و جزئ و... اشاره کرده آن گاه برای برخورد کودکانه شاعران با این مفاهیم ، نمونه هایی را ذکر می کند، به عنوان مثال به این قطعه از شعر سپهری اشاره می کند که در برخورد با مساله زمان ، مثل کودکی که مفهوم آن را نمی داند و با معیارهای خاص خود، زمان را می سنجد، سخن می گوید:
پدرم پشت دو بار آمدن چلچله ها / پشت دو برف
پدرم پشت دو خوابیدن در مهتابی / پدرم پشت زمان ها مرده است!
در ادامه این فصل ، امین پور به عنوان نمونه ای شاخص و درخشان از شعر «کسی که مثل هیچ کس نیست» فرخزاد یاد می کند و آن را یکی از روشن ترین جلوه های شاعرانه بازگشت به کودکی که هم در ژزف ساخت و هم در رو ساخت ، کودکانه است ، بررسی می کند.
در پایان فصل اول چند پرسش و پاسخ پیاژه را با کودکان درباره خواب می آورد و نیز از کتاب «خدا عشق را برکت دهد» از نویسنده معاصر انگلیسی یاد می کند که در این کتاب ، درباره مفهوم «عشق» و «مرگ» با کودکان صحبت شده است.
در فصل دوم کتاب ، نویسنده ابتدا چند پرسش مهم را مطرح می کند و تلاش دارد تا در این فصل ، به این پرسشها پاسخ دهد: حال که گفته ایم شعر نوعی بازگشت به کودکی است ، این بازگشت چه نوع بازگشتی است؟ آگاهانه است یا ناخودآگاه؟ آیا تنها در شعر این بازگشت صورت می گیرد یا در همه هنرها؟ آیا این بازگشت به کودکی انسان است یا کودکی نوع بشر؟ و در نهایت آیا این همان بازگشتی است که فروید می گوید؟ در این فصل ، هر جا نویسنده عینی سخن می گوید و به ذکر مصداق ها و نمونه مثال های شعری می پردازد، بحث ، شیرین و جذاب می شود اما آنجا که نظریه های فروید و یونگ و... را بیان می کند، اندکی بحث خسته کننده می شود و شاید به همین دلیل باشد که این فصل نسبت به فصل نخست ، جذابیت کمتری دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  8  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله کودکانگی و شاعری


دانلود مقاله آشنایی باکلیه آزمایشات قبل از ازدواج و هپاتیت

 

 

 آشنایی با کلیه آزمایش هاای قبل از ازداواج :
برای آغاز یک زندگی سالم، مسلماً چیزی جز سلامت و صحت طرفین ملاک نیست.به همین منظور، عروس و داماد با مراجعه به محضر از انجام پاره‌ای آزمایشات مطلع می‌شوند. محضر، زوجین را با معرفی‌نامه عکس‌دار مهرشده به آزمایشگاه می‌فرستد.
آزمایشات مربوطه شامل :
۱- آزمایش عدم اعتیاد از هر دو نفر؛ اعتیاد به عنوان یک معظل اجتماعی است و تأثیرات سویی که بر ادامه یک زندگی دارد مورد توجه ویژه قرار گرفته است.
۲- بررسی بیماری سیفلیس؛ انجام این تست برای آقایان الزامی است.
۳- بررسی زوجین از نظر تالاسمی؛ تالاسمی یک نقص ژنتیکی است که به دلیل شیوع بالای آن مورد توجه قرار می‌گیرد.
۴- تزریق واکسن کزاز برای خانم‌ها.
۵- گذراندن کلاس مشاوره تنظیم خانواده.
در ادامه مطلب به بررسی تک تک موارد بالا می پردازم :
آزمایش VDRL
سیفلیس یک بیماری مقاربتی عفونی است که عامل آن یک نوع باکتری به نام ترپونما پالیدوم می‌باشد.این باکتری به طور طبیعی فقط انسان را آلوده می‌کند و از آن‌جایی که بسیار حساس و ظریف است برای ایجاد بیماری در بیشتر موارد تماس مستقیم با منبع آلودگی لازم است. ترپونم از طریق خراش جزئی در پوست یا غشای مخاطی اندام تناسلی یا دهان و غیره وارد بدن می‌شود.
سیر بیماری سیفلیس به ۳ دوره تقسیم می‌شود:
۱- دوره اول با ورود باکتری و ایجاد یک زخم نسبتاً سفت در ناحیه تناسلی به نام شانکر مشخص می‌شود، پایان این دوره همراه با بهبودی خود به خود این زخم است.
۲- پس از آن، دوره دوم شروع می‌شود که مشخصه بارزآن ایجاد یک عفونت فراگیر است، یعنی باکتری به‌طور وسیعی در بدن پخش می‌شود و سبب ایجاد ضایعاتی در مخاط‌ها، چشم‌ها، استخوان‌ها، مفاصل و سیستم قلبی- عروقی و عصبی مرکزی می‌شود. سیستم دفاعی بدن در اکثر بیماران درمان‌نشده، قادر به مقابله با این هجوم گسترده باکتری در خون است. به عبارت دیگر بیشتر مبتلایان درمان‌نشده، قابلیت لازم برای از بین بردن عفونت و ایجاد بهبودی بیولوژیک را دارند.
۳- بیماری در ۴۰ درصد بیماران درمان‌نشده از حالت ژنرالیزه خارج و وارد دوره سوم می‌شود. در این مرحله به علت واکنش‌های بیش از معمول دفاع سلولی بدن (سیفلیس هیپرآلرژیک) بافت‌ها و اعضای بدن تخریب می‌شوند. مهم‌ترین ضایعات، مربوط به دستگاه قلبی- عروقی (سیفلیس قلبی- عروقی) و دستگاه عصبی (سیفلیس عصبی) است. این عوارض ۱۰ تا ۲۰ سال پس از شروع بیماری ظاهر می‌شوند.موارد مرگ‌ومیر این بیماری مربوط به دوره سوم (سیفلیس عصبی یا قلبی- عروقی) است.
سیفلیس مادرزادی
مادر مبتلا به سیفلیس پس از ماه چهارم بارداری می‌تواند جنین خود را آلوده کند. اگر عفونت مادر شدید باشد، جنین سقط می‌شود ولی اگر عفونت مادر خفیف باشد، بچه زنده به دنیا می‌آید و علایم مختلفی از خود نشان می‌دهد.اگر ۲ سال پس از ابتلا، مادر باردار و جنین مبتلا شود، جنین می‌تواند سقط شود یا با علایم دوره دوم سیفلیس اکتسابی متولد شود. ولی اگر بعد از ۲ سال یعنی زمانی که مادر وارد دوره سوم سیفلیس شده بارداری رخ دهد، نوزاد متولدشده می‌تواند بدون علایم خاصی باشد یا علایم مشخصی مثل سه‌گانه هوچینسون را نشان دهد.
معمولاً این سه علامت هوچینسون که تا ۲۰ سالگی خود را نشان می‌دهند عبارتند از:
۱- دندان‌های هوچینسون که دندان‌های تغییر شکل‌یافته ثنایای دایمی است.
۲- کدورت قرنیه که منجر به کوری می‌شود.
۳- ضایعه عصب زوج هشتم که منجر به کری می‌شود.
درمان این بیماری در کلیه مراحل ذکرشده به کمک آنتی‌بیوتیک پنی‌سیلین انجام می‌شود، ولی نوع و میزان مصرف آن به مرحله بیماری بستگی دارد.پس از کشف پنی‌سیلین از تعداد مبتلایان به آن کاسته شد ولی از سال ۱۹۵۸ مجدداً تعداد مبتلایان، سیر صعودی پیدا کردند. دلایل آن را می‌توان به عوامل متعدد اجتماعی و اخلاقی ربط داد. مثل عدم رعایت اصول اخلاقی، آزادی و بی‌بند و باری، افزایش روابط جنسی، مهاجرت مردم و جهانگردی و وجود بیمارانی که به بیماری خود توجهی ندارند.
در کشور ما به منظور پیشگیری از شیوع این بیماری با توجه به شرایط حاکم بر جامعه، انجام آزمایش تشخیصی برای کلیه مردان در زمان ازدواج و فقط خانم‌هایی که ازدواج مجدد هستند، اجباری است. همچنین برای جلوگیری از بروز موارد سیفلیس مادرزادی، این آزمایش جزء آزمایشات روتین دوران بارداری هم است.محضرها در فرم‌های معرفی‌نامه خود از این آزمایش با عناوین متفاوتی نام می‌برند. به عنوان مثال: تست بیماری آمیزشی، تست بیماری مسری، آزمایش خون، آزمایش VDRL.
برای انجام این آزمایش کمی سرم (یا پلاسما) خون مورد نیاز است. پس از خون‌گیری و جدا کردن سرم (یا پلاسما)، یک قطره از سرم را روی صفحه خاصی قرار می‌دهند و به آن یک قطره معرف مربوطه را اضافه می‌کنند و اجازه می‌دهند ۸ دقیقه روی دستگاهی که حرکت چرخشی در سطح افق دارد (روتاتور) با یکدیگر مخلوط شوند و پس از آن تشکیل دانه‌های سیاه‌رنگ مورد بررسی قرار می‌گیرد. حضور دانه‌های سیاه‌رنگ یعنی مثبت بودن. از آن‌جایی‌که این روش جزء روش‌های غربالگری محسوب می‌شود (یعنی در بیشتر موارد نتیجه منفی آن ارزش تشخیصی دارد) ولی نتیجه مثبت آن می‌تواند به دلیل برخی بیماری‌های دیگر مثل بیماری‌های خودایمن، بیماری‌های کبدی (هپاتیت حاد …) بیماری‌های عروقی و عفونت‌های ویروسی مفید باشد. لذا نتایج مثبت حاصله را باید با یک روش تأییدی اثبات کرد. این روش در اغلب آزمایشگاه‌های مراکز بهداشتی انجام نمی‌شود در این‌گونه موارد، شخص مورد نظر با یک معرفی‌نامه به سازمان انتقال خون فرستاده می‌شود. آزمایش تأییدی، FTA-Abs نام دارد. با نتیجه مثبت این آزمایش، مرحله بیماری قابل تشخیص نیست (در کلیه مراحل این بیماری آزمایش FTA مثبت می‌شود، حتی در دوره بهبودی) لذا فرد باید توسط متخصص مورد بررسی قرار گیرد و در صورت نیاز اقدام درمانی انجام شود. پس از پایان درمان و اجازه کتبی پزشک معالج صدور گواهی ازدواج توسط آزمایشگاه بلامانع خواهد بود.
آزمایش اعتیاد
نمونه ادرار از زوجین به منظور شناسایی افرادی که ترکیبات تریاک را استعمال می‌کنند، گرفته می‌شود. مصرف مواد مخدر جزء ناهنجاری‌های اجتماع محسوب می‌شود، لذا دور از انتظار نیست اگر مصرف‌کننده این مواد که برای ازدواج مراجعه می‌کند سعی در مخفی نگه‌داشتن آن نماید (مثلاً از طریق تقلب در گرفتن نمونه ادرار).بدین خاطر نمونه‌گیری در این بخش با حضور ناظر انجام می‌شود. در سیستم‌های قدیمی نظارت به کمک آینه‌های نصب‌شده روی دیوارهای اتاق نمونه‌گیری انجام می‌شد. اگرچه هنوز هم آزمایشگاه‌هایی بدین طریق نمونه‌گیری می‌کنند، ولی به کارگیری تکنولوژی دوربین‌های مداربسته در برخی آزمایشگاه‌ها ضمن رعایت اصول اخلاقی و احترام گذاشتن به شأن افراد، صحت نمونه‌گیری را هم تضمین می‌کند. اولین بار در تهران آزمایشگاه شهید هاشمی‌نژاد وابسته به مرکز بهداشت غرب تهران، در سال ۱۳۷۶ مجهز به این سیستم شد که رضایت‌مندی توأم مراجعه‌کننده و پرسنل ناظر را دربر داشت.لازم به ذکر است انجام این آزمایش نیازی به ناشتا بودن ندارد و نمونه ادرار در لیوان یک‌بار مصرفی که در اختیار مراجعه‌کننده قرار می‌گیرد، گرفته می‌شود.
به طور کلی اگر آزمایش خاصی باید روی تعداد زیادی از افراد انجام شود، باید از تستی استفاده کرد که سریع نتیجه آن مشخص می‌شود. به این تست‌ها، تست‌های غربالگری می‌گویند، نتیجه منفی این تست‌ها با اطمینان قابل گزارش است ولی نتیجه مثبت آن‌ها را باید با روش تأییدی (جداسازی به روش کروماتوگرافی لایه نازک [TLC]) آزمایش کرد که البته به زمان بیشتری برای انجام آن نیاز است. تست غربالگری عدم اعتیاد به کمک تست‌های نواری (Strip Test) یا (Rapid Test) انجام می‌شود. بدین ترتیب که قسمت جذب‌کننده این نوارها در داخل ادرار تازه قرار می‌گیرد و نتیجه حداکثر پس از ۵ دقیقه قابل گزارش است. تکنیک به‌کار رفته در این نوارها ایمن و کروماتوگرافی است.
در تست عدم اعتیاد، جدا از مصرف ترکیبات تریاک، مصرف یک‌سری داروها باعث می‌شود نمونه ادرار با روش غربالگری نتیجه مثبت دهد، لذا با آزمایش تأییدی (TLC) باید مورد بررسی قرار گیرد. بیشترین دارویی که در روش غربالگری باعث نتیجه مثبت می‌شود، داروهای کدئین‌دار است. متأسفانه به دلیل مصرف بی‌رویه داروهای کدئین‌دار (به خصوص استامینوفن کدئین) تعداد مراجعین ازدواجی که نمونه‌هایشان برای آزمایش تأییدی کنار گذاشته می‌شود کم نیستند. از نظر آزمایشگاه جداسازی، یعنی جدا کردن افرادی‌ که ترکیبات تریاک مصرف کرده‌اند از کسانی که کدئین مصرف کرده‌اند. ولی از نظر زوحین یعنی پرداخت هزینه بیشتر و به هم خوردن برنامه‌ریزی‌های از پیش تعیین‌شده مراسم عقد. برخی افراد داروهای کدئین را با تجویز پزشک مصرف می‌کنند لذا آزمایشگاه نمی‌تواند به همه تکلیف کند قبل از آزمایش دارو مصرف نکنید بلکه می‌تواند با اطلاع‌رسانی اعلام نماید حتی‌الامکان ۷۲ ساعت قبل از آزمایش، از مصرف داروهای کدئین خودداری نمایید. بعضی از آزمایشگاه‌ها در تهران با مکاتبه به محضرها و پیغام روی نوار تلفن گویای خود می‌کوشند مشکلات مراجعین خود را در این خصوص کمتر کنند.این امر باعث می‌شود کسانی هزینه آزمایش جداسازی را پرداخت نمایند که واقعاً مجبورند داروها را مصرف کنند و لذا انتظار بیش از وظیفه، از آزمایشگاه‌ نخواهند داشت.
این نکات به شما در انجام آزمایش و به آزمایشگاه در ارایه نتیجه صحیح کمک می‌کنند.
۱- مادر و دختری که کپی نتیجه آزمایش ازدواج یک سال قبلش را به همراه دارد، با داد و فریاد به مسؤول آزمایشگاه می‌گویند: «آزمایش شما نشان نداد که آقا معتاد است، ولی بعداً فهمیدیم تریاک مصرف می‌کرده و نتوانستیم ترکش دهیم؛ به خاطر همین کار به دادگاه کشید.» مادر که در عصبانیت دست کمی از دخترش ندارد ادامه می‌دهد: «ظاهراً آن موقع هم معتاد بوده، پس چرا آزمایش شما این را نشان نداده؟» پس از آرام کردن آن دو، مسؤول آزمایشگاه توضیح می‌دهد که وقتی کسی مواد مخدر مصرف می‌کند، بنا نیست این مواد جزء وجود فرد شود. مواد مخدر مثل هر چیز دیگر که وارد بدن می‌شود، به تدریج از بدن خارج می‌شود. بنابراین اگر کسی به خودش فرصت دهد و از مصرف مواد خودداری کند، نتیجه جوابش منفی خواهد شد. به عبارت دیگر جواب منفی فقط نشان‌دهنده وضعیت فرد در چند یا چندین روز اخیر است. لذا خانواده‌ها نباید با اتکا به این آزمایش مهر تأیید روی فردی بزنند و بررسی‌های رایج در عرف را رها کنند.
۲- مراجعه‌کننده دیگری که برگه جواب مثبت در دست دارد به مسؤول آزمایشگاه می‌گوید من نه تنها دارو نخورده‌ام، بلکه سیگار هم نمی‌کشم. حالا حاضرم دوباره نمونه بدهم تا ثابت شود که شما اشتباه کرده‌اید. پس از پرسش و پاسخ‌های متعدد مشخص می‌شود که وی چند روز قبل به دلیل درد کمر، یک قاشق از شربت گیاهی قهوه‌ای‌رنگی را مصرف کرده است. مسؤول آزمایشگاه یادآوری می‌کند در اغلب داروهای شربت‌مانند که در عطاری‌ها موجود است و به عنوان ضد درد تجویز می‌شوند، ترکیبات تریاک به کار رفته است و از مصرف آن‌ها باید پرهیز کرد.
۳- مورد دیگر فردی بود که اظهار می‌کرد یکی از بستگان نزدیک وی در خانه مواد مخدر مصرف می‌کند ولی تا به حال خودش مصرف نکرده، چطور آزمایش او مثبت شده است؟ با همین توضیحات جواب سؤال این فرد روشن است: افرادی‌که در معرض استنشاق مستقیم دود ناشی از مواد مخدر هستند، تا حد زیادی در معرض آلودگی قرار دارند و ممکن است نتیجه آزمایش آن‌ها مثبت باشد.
۴- نگرانی بیش از اندازه پدر دختری باعث می‌شود داماد آینده‌اش را برای تست عدم اعتیاد به آزمایشگاه بیاورد. وی درخواست انجام آزمایش از نظر مواد اعتیادزای قدیمی و جدید را دارد. وی آن‌قدر از مواد مخدر وحشت‌زده است که در ادامه اظهار می‌کند: «ممکن است چیزی خورده باشد تا جوابش منفی شود؟» به وی توضیح داده می‌شود در حال حاضر ترکیبات تریاک چون شیوع بیشتری در کشور دارند، (به دلیل فراوانی آن و قیمت کمتر نسبت به سایر مواد اعتیادزا و بومی بودن آن در منطقه) بیشتر مورد توجه هستند و آزمایشگاه‌ها فقط برای شناسایی آن‌ها تجهیز شده‌اند. از نظر علمی وجود هیچ دارو یا ترکیب دیگری که در صورت مصرف نتیجه آزمایش را منفی کاذب نماید، اثبات نشده است. جهت اطمینان از صحت نمونه گرفته شده، pH نمونه و وزن مخصوص آن و درجه حرارت نمونه کنترل می‌شود.
آموزش و مشاوره تنظیم خانواده
مرحله بسیار مهمی از زندگی است؛ نه تنها برای زن و شوهر، بلکه برای نسل‌های بعد هم سرنوشت‌ساز است. افزایش آگاهی‌های بهداشتی نقش مهم و مؤثری در تأمین سعادت و سلامت افراد خانواده‌ها و جامعه دارد.واحدهای بهداشت خانواده در تمام مراکز بهداشتی و درمانی کشور وظیفه دارند درباره مسائل بهداشتی ازدواج، بارداری، زایمان، نگهداری و تأمین سلامت کودکان بهترین راه حل‌ها را در اختیار مراجعان خود قرار دهند یا آن‌ها را به افراد با صلاحیت معرفی کنند. آموزش تنظیم خانواده که در ادامه آزمایشات ازدواجی انجام می‌شود، در راستای اهداف مطرح‌شده است. اگرچه زمان کافی در اختیار پرسنل این بخش وجود ندارد و نیز حجم مطالب اجازه توضیحات بیشتر را نمی‌دهد، ولی آشنایی زوجین با این واحد می‌تواند گره‌گشای مشکلات آنان در آینده باشد.در مشاوره قبل از ازدواج توصیه‌های لازم راجع‌به پیشگیری از بیماری‌های ارثی، بارداری، سن مناسب برای بارداری، تعداد بچه‌ها و روش مناسب تنظیم خانواده به زوج‌های جوان داده می‌شود.
واکسن کزاز
کلستریدیوم تتانی یک نوع باکتری از دسته باکتری‌های اسپوردار و عامل بیماری کزاز در انسان است. شکل فعال باکتری در برابر حرارت و مواد شیمیایی مقاومت چندانی ندارد، ولی اسپور آن‌ سال‌ها در خاک خشک و گردوغبار زنده می‌ماند و نسبت به حرارت و مواد شیمیایی مقاومت زیادی دارد. این باکتری یک سم (اگزوتوکسین) قوی به نام تتانواسپاسمین ترشح می‌کند که عامل اصلی بروز علایم بیماری است. علایم این بیماری با فعالیت شدید اعصاب حرکتی، سفتی و انقباض شدید عضلات مشخص می‌شود.
سم کزاز یک ترکیب پروتئینی است که نسبت به حرارت، مواد شیمیایی، اسیدها و قلیاها حساس می‌باشد و سریع تجزیه می‌شود. حتی الکل ۷۰ درجه آن را زود خراب می‌کند.منشأ عفونت که حاوی اسپور باکتری است، می‌تواند خاک (۲۰ تا ۶۴ درصد نمونه‌های خاک، آلوده هستند)، لباس کثیف، گردوغبار، مدفوع (بیشتر مربوط به اسب)، خار گل، میخ، وسایل جراحی (کامل استریل‌نشده) باشد. بیماری در نتیجه آلودگی یک زخم (اغلب زخم عمیقی که بافت له‌شده داشته باشد) با اسپور باکتری به وجود می‌آید. این اسپورها درون زخم در شرایط بی‌هوازی به فرم فعال تبدیل می‌شوند و سم تولید می‌کنند سم تولیدشده به طور موضعی عضلات همان ناحیه را منقبض می‌کند و همچنین از طریق رشته‌های عصبی خود را به سلول‌های عصبی- حرکتی در شاخ قدامی نخاع می‌رساند و با تحریک آن‌ها انقباض موضعی ناحیه آلوده را تشدید می‌کند. پس از آن با انتشار سم در تمام قطعات نخاعی، تمام عضلات بدن به حالت انقباض درمی‌آیند. تحریک‌پذیری شدید سلول‌های عصبی شاخ قدامی باعث می‌شود هرگونه عامل تحریکی محیطی (هر چند ضعیف مثل تماس دست با بدن بیمار یا محرکات بینایی و شنوایی) اسپاسم عضلانی را تشدید کند.تعداد این حملات تشنج (انقباض عضلانی) و زمان آن در بیماران، بسیار متفاوت است. مشکلات تنفسی عامل بیشتر موارد منجر به مرگ در این بیماری است.
کزاز نوزادان
به بیماری کزاز در یک ماه اول عمر اطلاق می‌شود که به علت استفاده از وسایل آلوده ضمن بریدن بند ناف، ختنه کردن، پانسمان و سوراخ کردن گوش به وجود می‌آید. کزاز نوزادان با واکسیناسیون مادر حداکثر تا ماه ششم بارداری قابل پیشگیری است. یکی از بهترین راه‌های جلوگیری از بروز این بیماری کشنده این است که به واکسن کزاز هنگام ازدواج توجه کافی شود.واکسیناسیون علیه این بیماری با توجه به پراکندگی گسترده اسپور این باکتری در اغلب نقاط دنیا، راه پیشگیری از بروز این بیماری است. این واکسیناسیون به منظور مقابله با سم باکتری انجام می‌شود.واکسن کزاز، سم غیر فعال‌شده باکتری (توکسویید) است. جهت اثربخشی بیشتر این واکسن، واکسن دیفتری و سیاه‌سرفه هم، همراه آن تزریق می‌شوند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله آشنایی باکلیه آزمایشات قبل از ازدواج  و هپاتیت