اصل بیست و دوم
حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.
اصل سی و دوم
هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضائی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل، طبق قانون مجازات می شود.
اصل سی و سوم
هیچ کس را نمی توان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقه اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت، مگر در مواردی که قانون مقرر می دارد.
اصل سی و چهارم
دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هرکس می تواند به منظور دادخواهی به دادگاه های صالح رجوع نماید. همه افراد ملت حق دارند این گونه دادگاه ها را در دسترس داشته باشند و هیچ کس را نمی توان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد.
اصل سی و پنجم
در همه دادگاه ها طرفین دعوی حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آن ها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.
اصل سی و ششم
حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.
اصل سی و هفتم
اصل، برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.
اصل سی و هشتم
هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. متخلف از این اصل، طبق قانون مجازات می شود.
اصل سی و نهم
هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است.
اصل چهلم
هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.
اصل شصت و یکم
اعمال قوه قضائیه به وسیله دادگاه های دادگستری است که باید طبق موازین اسلامی تشکیل شود و به حل و فصل دعاوی و حفظ حقوق عمومی و گسترش و اجرای عدالت و اقامة حدود الهی بپردازد.
اصل هفتاد و نهم
برقراری حکومت نظامی ممنوع است. در حالت جنگ و شرایط اضطراری نظیرآن، دولت حق دارد با تصویب مجلس شورای اسلامی موقتاً محدودیت های ضروری را برقرار نماید ولی مدت آن به هر حال نمی تواند بیش از سی روز باشد و در صورتی که ضرورت همچنان باقی باشد، دولت موظف است مجدداً از مجلس کسب مجوز کند.
اصل یکصد و چهل و هشتم
هر نوع بهره برداری شخصی از وسایل و امکانات ارتش و استفاده شخصی از افراد آن ها به صورت گماشته، راننده شخصی و نظایر این ها ممنوع است.
اصل یکصد و چهل و نهم
ترفیع درجه نظامیان و سلب آن به موجب قانون است.
اصل یکصد و پنجاه و ششم
قوه قضائیه قوه ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده دار وظایف زیر است:
1- رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلّمات، تعدیّات، شکایات، حلّ و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبیّه که قانون معین می کند.
2- احیای حقوق عامّه و گسترش عدل و آزادی های مشروع.
3- نظارت بر حسن اجرای قوانین.
4- کشف جرم و تعقیب، مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدوّن جزائی اسلام.
5- اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین.
اصل یکصد و پنجاه و نهم
مرجع رسمی تظلّمات و شکایات، دادگستری است. تشکیل دادگاه ها و تعیین صلاحیت آن ها منوط به حکم قانون است.
اصل یکصد و شصت و یکم
دیوان عالی کشور به منظور نظارت بر اجرای صحیح قوانین در محاکم و ایجاد وحدت رویة قضائی و انجام مسئولیت هایی که طبق قانون به آن محول می شود بر اساس ضوابطی که رئیس قوه قضائیه تعیین می کند تشکیل می گردد.
اصل یکصد و شصت و پنجم
محاکمات، علنی انجام می شود و حضور افراد بلامانع است مگر آن که به تشخیص دادگاه، علنی بودن آن منافی عفت عمومی یا نظم عمومی باشد یا در دعاوی خصوصی، طرفین دعوا تقاضا کنند که محاکمه علنی نباشد.
اصل یکصد و شصت و ششم
احکام دادگاه ها باید مستدل و مستند به مواد قانون و اصولی باشد که بر اساس آن، حکم صادر شده است.
اصل یکصد و شصت و هفتم
قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمی تواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.
اصل یکصد و شصت و نهم
هیچ فعل یا ترک فعلی به استناد قانونی که بعد از آن وضع شده است جرم محسوب نمی شود.
اصل یکصد و هفتادم
قضات دادگاه ها مکلفند از اجرای تصویب نامه ها و آیین نامه های دولتی که مخالف با قوانین و مقررات اسلامی یا خارج از حدود اختیارات قوه مجریه است خودداری کنند و هر کس می تواند ابطال این گونه مقررات را از دیوان عدالت اداری تقاضا کند.
اصل یکصد و هفتاد و یکم
هرگاه در اثر تفسیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در حکم یا در تطبیق حکم بر مورد خاص، ضرر مادی یا معنوی متوجه کسی گردد، در صورت تقصیر، مقصر طبق موازین اسلامی ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیلة دولت جبران می شود و در هر حال از متهم اعاده حیثیت می گردد.
اصل یکصد و هفتاد و دوم
برای رسیدگی به جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی یا انتظامی اعضای ارتش، ژاندارمری شهربانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، محاکم نظامی مطابق قانون تشکیل می گردد. ولی به جرائم عمومی آنان یا جرائمی که در مقام ضابط دادگستری مرتکب شوند در محاکم عمومی رسیدگی می شود.
دادستانی و دادگاه های نظامی، بخشی از قوه قضائیه کشور و مشمول اصول مربوط به این قوه هستند.
قانون دادرسی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
مصوب 22/2/1364 مجلس شورای اسلامی
تأییدی 25/2/1364 شورای نگهبان
ماده 1. رسیدگی به جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی اعضای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران «ارتش، سپاه، ژاندارمری، شهربانی، پلیس قضایی، کمیته های انقلاب اسلامی و هر نیروی مسلح قانونی دیگر» بر طبق مواد این قانون در صلاحیت دادگاه های خاص نظامی است.
تبصره 1. منظور از جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی، بزه هایی است که اعضای نیروهای مسلح در ارتباط با وظایف و مسئولیت های نظامی و انتظامی که طبق قانون و مقررات به عهده آنان است مرتکب گردند.
تبصره 2. جرائمی که در مقام ضابط دادگستری مرتکب شده باشند در محاکم عمومی رسیدگی می شود.
ماده 2. دادگاه های نظامی به دادگاه های نظامی یک و دادگاه های نظامی دو تقسیم می شوند.
ماده 3. کیفیت تشکیل و صلاحیت دادگاه های نظامی 1 و 2 و موارد لزوم ارسال پرونده به دیوان عالی کشور، مانند کیفیت تشکیل و صلاحیت محاکم کیفری یک و کیفری دو می باشد.
ماده 4. اولویت در تصدی سمت های قضایی در دادگاه ها و دادسراهای نظامی با حقوقدانان نظامی واجد شرایط است.
ماده 5. هرگاه رئیس یا عضو علی البدل نسبت به مواردی از رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح یا رئیس سازمان قضائی حوزه مربوطه درخواست مشاور کند، رئیس مکلف به اعزام مشاور است. در این صورت، قبل از اتخاذ تصمیم دادگاه، مشاور مکلف است پرونده را دقیقاً مطالعه و بررسی نموده نظر مشروح و مستدل خود را در اسرع وقت کتباً اعلام نماید.
ماده 6. در مراکز استان ها سازمان قضائی نیروهای مسلح استان، مرکب از دادگاه و دادسرای نظامی و در شهرستان های مورد نیاز ناحیه، دادسرای نظامی تشکیل می شود. تصویب تشکیلات مزبور و تعیین تعداد شعب دادسرا و دادگاه به عهده رئیس قوة قضائیه می باشد.
تبصره. رئیس شعبه اوّل دادگاه نظامی یک هر استان به عنوان رئیس سازمان قضائی استان، بر کلیه شعب دادگاه و دادسرای استان، نظارت و ریاست اداری خواهد داشت.
ماده 7. متهم به ارتکاب چندین جرم از انواع مختلف جرائم خاص نظامی و انتظامی، در دادگاهی محاکمه می شود که صلاحیت رسیدگی به جرمی را دارد که مجازات آن اشدّ است.
ماده 8. در استان هایی که تراکم پرونده در حد تشکیل سازمان قضائی نیست، با پیشنهاد رئیس سازمان قضائی و تصویب رئیس قوه قضائیه، دادگاه نظامی دو مستقل با اختیارات همانند دادگاه حقوقی دو مستقل در امور کیفری تشکیل می شود.
ماده 9. نیروهای نظامی و انتظامی بنا به پیشنهاد رئیس سازمان قضائی، مکلف به انتقال یا مأموریت حقوقدانان نظامی و پرسنل مورد لزوم به این سازمان هستند.
ماده 10. رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح که ریاست شعبه یک دادگاه نظامی یک مرکز را نیز بر عهده دارد، حق بازرسی و نظارت بر دادگاه ها و دادسراهای نظامی سراسر کشور را داشته و عند اللزوم می تواند به تعداد کافی معاون داشته باشد.
تبصره. رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح می تواند در موارد ضروری با موافقت قاضی رسیدگی کننده در دادسرا یا دادگاه مربوطه، پرونده را از شعبه رسیدگی کننده به یکی از شعب مشابه در استان احاله نماید.
ماده 11. اختیارات و وظایف دادستان و بازپرس و دادیار دادسراهای نظامی با رعایت مقررات این قانون همان اختیارات و وظایفی است که در قانون آیین دادرسی کیفری برای دادستان و بازپرس و دادیار دادسرای عمومی تعیین شده است و آیین رسیدگی به ترتیب مقرر در قانون مزبور خواهد بود.
ماده 12. کلیه قوانینی که با این قانون مغایرت دارد، ملغی است. قانون فوق مشتمل بر دوازده ماده و هشت تبصره، در جلسه روز یکشنبه بیست و دوم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و شصت و چهار مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 25/2/1364 به تأیید شورای نگهبان رسیده است.
قانون مجازات جرائم نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی ایران
مصوب 18/5/1371 مجلس شورای اسلامی
تأییدی 8/6/1371 شورای نگهبان
فصل اول – مقررات عمومی
ماده1. دادگاه های نظامی به جرائم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی اشخاص زیر که در این قانون به اختصار نظامی خوانده می شوند رسیدگی می کند.
1- کلیه پرسنل ارتش جمهوری اسلامی ایران و سازمان های وابسته.
2- کلیه پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سازمان های وابسته و اعضای بسیج مستضعفین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
3- کلیه پرسنل وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و سازمان های وابسته.
4- کلیه پرسنل وظیفه از تاریخ شروع خدمت تا پایان آن.
5- کلیه پرسنل مشمول قانون نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مصوب 27/4/1369.
6- محصلان مراکز آموزشی نظامی و انتظامی در داخل و خارج از کشور.
7- کلیه کسانی که به طور موقت در خدمت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران می باشند اعم از ایرانی و غیر ایرانی در مدت مزبور.
تبصر 1. جرائم نظامی و انتظامی پرسنل مذکور که در سازمان های دیگر خدمت می کنند در دادگاه های نظامی رسیدگی می شود.
تبصره 2. رهایی از خدمت، مانع رسیدگی به جرائم زمان اشتغال نمی شود.
ماده 2. در مواردی که مجازات جرمی در این قانون ذکر نشده باشد دادگاه طبق قوانین عمومی، تعیین کیفر خواهد نمود.
ماده 3. دادگاه های نظامی می توانند مجازات حبس را با توجه به مراتب جرم، امکانات خاطی و کیفیات مخففه یا سایر اوضاع و احوال به مجازات تعزیری دیگری به شرح زیر تبدیل نمایند.
در مورد پرسنل وظیفه مجازات حبس کمتر از یک سال به شلاق تا 74 ضربه یا جزای نقدی از بیست هزار تا دویست هزار ریال و حبس های بیشتر از یک سال به تبعید در حال خدمت یا اضافه خدمت حداکثر تا یک سال یا جزای نقدی از دویست هزار الی یک میلیون ریال.
در مورد پرسنل کادر، حبس های کمتر از یک سال به شلاق تا 74 ضربه یا جزای نقدی از سی هزار تا سیصد هزار ریال یا انفصال از خدمت به طور موقت حداکثر به مدت یک سال یا اقامت اجباری یا منع اقامت در نقطه یا نقاط معین یا انتقال به منطقه معین حداکثر به مدت 6 ماه یا کسر حقوق به میزان یک سوم حداکثر به مدت 6 ماه و یا تنزی درجه یا محرومیت از ترفیع حداکثر تا یک سال یا حبس با خدمت حداکثر تا یک سال و در مورد حبس های یک سال تا دو سال به جزای نقدی از دویست هزار تا دو میلیون ریال، انفصال موقت یا انتظار خدمت حداکثر به مدت یک سال، اقامت اجباری یا منع اقامت در نقطه یا نقاط معین حداکثر به مدت دو سال، محرومیت از ترفیع حداکثر به مدت دو سال، تنزیل یک یا دو درجه یا محرومیت از تصدی بعضی از مشاغل و مسئولیت ها حداکثر به مدت 10 سال.
ماده 4. پرسنل کادر نظامی که به موجب احکام قطعی دادگاه ها به مجازات های زیر محکوم شوند از خدمت در نیروهای مسلح اخراج خواهند شد.
1- محکومیت یا محکومیت های (در صورت تعدّد) به حبس غیر تعلیقی زائد بر دو سال.
2- محکومیت به حدود.
3- محکومیت به سبب ارتکاب جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور.
4- محکومیت به سبب ارتکاب جرائم عمدی مستوجب قصاص نفس یا عضو.
تبصره. در صورت وجود شرایط خاص خدمتی و عدم مصلحت اخراج، با تقاضای فرمانده مربوطه، دادگاه می تواند با ذکر دلایل و تصریح در متن حکم از اجرای اثر تبعی حکم جلوگیری نماید.
ماده 5. دادگاه نظامی می تواند حسب مورد در محکومیت های تعزیری، به عنوان تتمیم مجازات، متهم را به مجازات های زیر محکوم نماید.
الف – در مورد پرسنل وظیفه :
1- توقف کارت پایان خدمت تا یک سال.
2- اضافه خدمت تا 6 ماه.
ب – در مورد سایر پرسنل:
1- انفصال موقت از خدمت در نیروهای مسلح یا مشاغل دولتی حداکثر به مدت شش ماه.
2- اقامت اجباری یا منع اقامت در نقطه یا نقاط معین از سه ماه تا سه سال.
3- کسر حقوق به میزان یک سوم حداکثر به مدت 6 ماه.
4- محرومیت از ترفیع حداکثر تا دو سال.
5- تنزیل یک درجه.
6- محرومیت از تصدی بعضی از مسئولیت های نظامی و انتظامی حداکثر به مدت 5 سال.
تبصره. عفو مجازات محکومین، شامل آثار تبعی آن نمی گردد مگر این که تصریح شده باشد.
ماده 6. افسران و درجه داران وظیفه ای که به یکی از مجازات های مستلزم اخراج محکوم شوند بقیه مراحل خدمتی را پس از اجرای مجازات مثل سرباز عادی انجام خواهند داد.
ماده 7. حداکثر محکومیت به انفصال موقت در مورد پرسنل نیروهای مسلح یک سال است و محکومین به این مجازات از مزایای بدون کاری موضوع مواد 99 و 48 قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران استفاده خواهند کرد .
فصل دوم – جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی
ماده 8. هر نظامی که به منظور براندازی نظام جمهوری اسلامی جمعیتی تشکیل دهد یا اداره نماید یا در چنین جمعیتی شرکت یا معاونت مؤثر داشته باشد، محارب محسوب می شود.
تبصره 1. در صورتی که اداره کننده و تشکیل دهنده جمعیت یا اکثر اعضاء از پرسنل نیروهای مسلح باشند به جرائم همه اعضاء در محاکم نظامی رسیدگی خواهد شد.
تبصره 2. منظور از جمعیت مذکور در این ماده همکاری سه نفر یا بیشتر است.
ماده 9. هر نظامی که به نحوی از انحناء برای جدا کردن قسمتی از قلمرو حاکمیت جمهوری اسلامی ایران یا برای لطمه وارد کردن به تمامیت یا استقلال کشور ایران اقدام نماید محارب محسوب می شود.
ماده 10. هر یک از اشخاص مذکور در مواد 8 و 9 قبل از کشف توطئه و دستگیری توبه نماید و خود را به مأموران معرفی کند و اطلاعات خود را در اختیار بگذارد به نحوی که توبه وی نزد قاضی محرز شود، حدّ محاربه از او ساقط می گردد.
ماده 11. نظامیانی که مرتکب جرائم زیر شوند در صورتی که ارتکاب جرم آنان به منظور براندازی نظام و همکاری با دشمن باشد، با علم به تأثیر آن در براندازی در حکم محاربند و در غیر این صورت به 5 تا 15 سال حبس تعزیری محکوم می شوند.
1- هر نظامی که افراد تحت فرماندهی خود یا پایگاه یا محلی که حفاظت آن به عهده او سپرده شده است یا تأسیسات و تجهیزات و ساز و برگ نظامی یا نقشه ها و اسناد و اسرار نظامی و نظایر آن ها را به دشمن تسلیم یا افشاء نماید.
2- هر نظامی که برای انجام مقاصد دشمن با او تبانی کند.
3- هر نظامی که با سوء نیت و عمداً تأسیسات، ساختمان ها، استحکامات نظامی، کشتی یا هواپیما یا امثال آن ها یا انبارها، راه ها، وسایل ارتباطی و مخابراتی یا مراکز محتوی اسناد و دفاتر یا اسناد طبقه بندی شده مورد استفاده نیروهای مسلح یا وسایل دفاعیه یا تمام یا قسمتی از ملزومات جنگی، اسلحه یا مهمات را آتش بزند یا تخریب کند یا وادار به انجام آن نماید.
4- هر نظامی که در مقابل دشمن داخلی یا خارجی، نظامیان یا اشخاصی را که به نحوی در خدمت نیروهای مسلح هستند اجبار یا تحریک به فرار یا تسلیم یا عصیان نماید یا به هر صورت دیگر موجبات اجبار یا تحریک دیگران را فراهم سازد.
5- هر نظامی که علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام مسلحانه نماید.
6- هر نظامی که برای دولتی که علیه ایران در حال جنگ است یا برای گروه ها یا دستجات محارب و مفسد جمع آوری نیرو یا کمک نماید یا سایر افراد را به الحاق به دشمنان یا محاربین و مفسدین اغوا و تشویق کند یا عملاً وسایل الحاق آنان را فراهم آورد.
ماده 12. اشخاص زیر جاسوس شناخته شده و به مجازات مقرر ذیل محکوم می شوند.
1- هر نظامی که اسناد یا اطلاعات یا اشیاء دارای ارزش اطلاعاتی را تحصیل کند و در اختیار دشمن قرار دهد و اقدام او برای عملیات نظامی یا نسبت به امنیت تأسیسات، استحکامات پایگاه ها، کارخانجات، انبارهای دائمی یا موقتی تسلیحاتی، توقفگاه های موقت، ساختمان های نظامی، کشتی ها یا هواپیما ها یا وسایل نقلیه زمینی نظامی یا امنیت تأسیسات دفاعی کشور مضر باشد به مجازات محارب محکوم خواهد شد.
2- هر نظامی که اسناد یا اطلاعاتی برای دشمن تحصیل کند و به هر دلیل موفق به تسلیم آن به دشمنن نشود به حبس از سه تا پانزده سال محکوم می گردد.
3- هر نظامی که اسرار نظامی یا سیاسی یا اقتصادی یا صنعتی یت کلیدهای رمز را به دشمنان داخلی یا خارجی تسلیم نماید یا آنان را از مفاد آن آگاه سازد به مجازات محارب محکوم خواهد شد.
4- هر نظامی که برای به دست آوردن اسناد یا اطلاعاتی به نفع دشمن به محل نگهداری اسناد یا اطلاعات داخل شود، چنانچه به موجب قوانین دیگر مستوجب مجازات شدیدتری نباشد به حبس از دو تا ده سال محکوم می گردد.
5- هر بیگانه ای که برای کسب اطلاعات به نفع دشمن به پایگاهها، کارخانجات، انبارهای تسلیحاتی، اردوگاههای نظامی یگانهای نیروهای مسلح، توقفگاه های موقتی نظامی، ساختمانهای دفاعی نظامی یا وسایط نقلیه زمینی، هوایی، دریایی یا در محل های نگهداری اسناد یا اطلاعات داخل شود به اعدام و در غیر این صورت به دو تا ده سال حبس محکوم می گردد.
تبصره. هرگونه همکاری و معاونت با عناصر جاسوس، مانند مخفی نمودن و پناه دادن، جرم محسوب و چنانچه عمل مرتکب موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهة اسلام گردد در حکم محارب و در غیر این صورت به یک تا پنج سال حبس محکوم می گردد.
ماده 13. هر نظامی که اسناد یا تصمیمات طبقه بندی شده را در اختیار کسانی که صلاحیت اطلاع نسبت به آن را ندارند، قرار دهد یا به هر نحو آنان را از مفاد آن مطلع سازد به ترتیب ذیل محکوم می شود.
1- هرگاه سند یا مذاکرات یا تصمیمات، عنوان به کلّی سرّی داشته باشد به حبس از سه تا پانزده سال.
2- هرگاه سند یا مذاکرات یا تصمیمات، عنوان سرّی داشته باشد از دو سال تا ده سال.
3- هرگاه سند یا مذاکرات یا تصمیمات، عنوان خیلی محرمانه داشته باشد از سه ماه تا یک سال.
تبصره 1. هرگاه سند یا مذاکرات یا تصمیمات، عنوان محرمانه داشته باشد از طرف فرمانده یا رئیس مربوط، تنبیه انظباطی خواهد شد.
تبصره 2. هرگاه اعمال فوق به موجب قوانین دیگر مستلزم مجازات شدیدتری باشد مرتکب به مجازات شدیدتر محکوم خواهد شد.
تبصره 3. هرکس از اسناد یا مذاکرات یا تصمیمات مذکور مطلع گردد و با علم به ممنوعیت افشاء، آن را به هر نحو افشاء نماید به ترتیب مقرر در این ماده محکوم می شود.
تبصره 4. طبقه بندی و تغییر طبقه بندی اسناد و مذاکرات و تصمیمات و طرز نگهداری اسناد طبقه بندی شده به موجب آیین نامه ای خواهد بود که به پیشنهاد سازمان حفاظت اطلاعات مربوط، به تصویب وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح یا وزیر کشور، حسب مورد خواهد رسید.
ماده 14. هر نظامی که بر اثر بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا عدم رعایت نظامات دولتی موجب افشاء یا فقدان اسناد مذکور در ماده 13 بشود با توجه به طبقه بندی اسناد افشاء شده به ترتیب ذیل محکوم می شود.
1- هرگاه سند یا مذاکرات، عنوان به کلّی سرّی داشته باشد به حبس از سه ماه تا یک سال.
2- هرگاه سند یا مذاکرات، عنوان سرّی داشته باشد به حبس از دو ماه تا شش ماه.
3- هرگاه سند یا مذاکرات، عنوان خیلی محرمانه داشته باشد به حبس از یک ماه تا سه ماه.
فصل سوم – جرائم بر خلاف تکالیف نظامی
ماده 15. هرگاه تخلف و سرپیچی از تکالیف نظامی سبب تسلط دشمن بر اراضی یا مواضع یا افراد خودی شود، جرم محسوب و مرتکب در حکم محارب است.
ماده 16. هر فرمانده یا مسئول نظامی بدون استفاده از تمام وسایل دفاعیه که در اختیار او بوده است از انجام اقداماتی که وظیفه و شرافت نظامی او ایجاب می کرده خودداری نماید و آنچه را که حفاظت و دفاع از آن به او سپرده شده است (از قبیل تأسیسات، استحکامات، سربازخانه، کارخانجات، انبار و مخازن اسلحه و مهمات یا آذوقه یا سوخت یا ملزومات نظامی، هواپیما، کشتی و شهر) به نحوی از انحاء به دشمن تسلیم نماید در حکم محارب است.
ماده 17. فرمانده هر قسمت نظامی که با دشمن، قرارداد تسلیم منعقد نماید، حسب مورد به یکی از دو مجازات زیر محکوم می شود.
1- هرگاه تصمیم متخذه موجب خلع سلاح عده تحت فرماندهی یا اسارت نیروها یا تسلیم آنچه که دفاع و حفاظتش به عهده اوست بشود در حکم محارب است.
2- در سایر مواردی که محارب محسوب نمی شود به حبس از پنج تا پانزده سال.
ماده 18. نظامیان زیر که حداقل تعداد آنان بیش از دو نفر باشد شورش کننده محسوب و به ترتیب ذیل محکوم می شوند.
1- نظامیان مسلّحی که با تبانی قبلی یا به صورت دسته جمعی از اطاعت فرماندهان یا رؤسای خود سرپیچی نمایند چنانچه از مصادیق محارب نباشند، هر یک به حبس از سه تا پانزده سال.
2- نظامیانی که در ارتباط با خدمت، با تبانی قبلی و با سلاح گرم یا سرد به جان یا مال یا ناموس مردم یا اموال عمومی تعدی یا تجاوز نمایند، چنانچه محارب محسوب نشوند به حبس از سه تا پانزده سال.
3- چنانچه مرتکبین جرائم فوق غیر مسلّح باشند، اگر عمل آنان مشمول مجازات شدیدتری نباشد به حبس از یک تا پنج سال.
تبصره. هرگاه یک نفر از مرتکبین جرائم فوق در یک اقدام گروهی، مسلّح باشد کلیه افراد به مجازات بندهای یک و دو محکوم خواهند شد.
ماده 19. هر یک از فرماندهان یا مسئولین نظامی که بدون امر یا اجازه یا بدون این که به اقدام متقابل وادار شده باشد، علیه نیروهای نظامی یا اتباع دولتی که با ایران در حال جنگ نباشد، مسلحانه حمله یا عده ای را وادار به حمله نماید یا نیروی تحت فرماندهی خود در اراضی دولتی که با ایران در حال جنگ نباشد مرتکب عملیات خصمانه شود، هرگاه اقدامات فوق موجب اخلال در امنیت داخلی یا خارجی کشور گردد، در حکم محارب است و در غیر این صورت به حبس از سه تا پانزده سال محکوم می شود.
ماده 20. هر یک از فرماندهان یا مسئولین نظامی که پس از دریافت دستور توقف عملیات جنگی، عملیات را ادامه دهد، در صورتی که عمل وی موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهه اسلام گردد به مجازات محارب محکوم و در غیر این صورت به یک تا ده سال حبس محکوم می شود.
ماده 21. هر نظامی که بدون امر یا مجوز قانونی، فرماندهی قسمتی را به عهده بگیرد و یا بر خلاف امر مافوق، فرماندهی قسمتی را ادامه دهد، به حبس از دو تا ده سال محکوم و چنانچه مرتکب جرائم دیگری گردد به مجازاتهای آن جرائم نیز محکوم خواهد شد.
ماده 22. هر نظامی که اوامر فرماندهان یا رؤسای مربوط را لغو نماید به ترتیب زیر محکوم می شود.
1- هرگاه از امر حرکت به طرف دشمن یا محاربین و مفسدین امتناع ورزد و مخالف مقررات عمل نماید، در صورتی که حاکی از همکاری با دشمن باشد و یا موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهه اسلام گردد در حکم محارب و در غیر این صورت به حبس از سه تا پانزده سال محکوم می شود.
2- اگر مخالفت با مقررات در ناحیه ای باشد که در آن حالت جنگی یا محدودیت های ضروری باشد و آن مخالفت مربوط به امور جنگی یا مقررات حالت محدودیت های ضروری باشد در صورتی که عمل او موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهة اسلام نباشد به حبس از دو تا ده سال محکوم می شود.
ماده 23. تخلف از قوانین و مقررات نظامی و انتظامی، لغو دستور محسوب می شود و چنانچه در قانون، مجازات خاصی برای آن در نظر گرفته نشده باشد مرتکب به حبس از دو ماه تا دو سال محکوم می گردد.
تبصره 1. تخلفات انضباطی موضوع آیین نامه های انضباطی از شمول این ماده مستثنی می باشد.
تبصره 2. چنانچه مخالفت با مقررات مربوط به منع ازدواج با اتباع بیگانه یا اتباع بیگانه ای که به سبب ازدواج تبعه ایران محسوب می شوند و یا منع عضویت در سازمانها یا جمعیتها و احزاب سیاسی یا منع دخالت و شرکت در دسته بندیها یا مناقشه های سیاسی باشد، به حبس از شش ماه تا سه سال و اخراج از خدمت و استرداد هزینه های تحصیلی در صورت عدم انجام تعهد مقرر محکوم می شود.
ماده 24. هر نظامی که بر خلاف مقررات و ضوابط، مبادرت به تیراندازی نماید عمل او جرم محسوب و به حبس از دو ماه تا یک سال محکوم خواهد شد و چنانچه منجر به قتل یا جرح گردد طبق قانون قصاص و دیات با او رفتار خواهد شد.
تبصره 1. چنانچه تیراندازی مطابق مقررات صورت گرفته باشد، مرتکب از مجازات و پرداخت دیه معاف خواهد بود و در صورتی که مقتول یا مجروح، مقصر و یا مهدور الدّم نباشد دیه از بیت المال پرداخت خواهد شد.
تبصره 2. مقررات مربوط به تیراندازی به موجب آیین نامه ای خواهد بود که حسب مورد توسط سپاه یا ارتش یا نیروی انتظامی تهیه و به تصویب ستاد کل نیروهای مسلح می رسد.
ماده 25. هر نظامی که باید به طور انفرادی یا همراه چند نفر یا یگانی به مأموریت برود و عمداً و بدون عذر موجه در وقت مقرر حاضر نگردد، به ترتیب زیر محکوم می شود.
1- هرگاه حرکت برای عزیمت به منطقه جنگی باشد و عمل مرتکب موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهة اسلام گردد در حکم محارب و در غیر این صورت به حبس از سه تا پانزده سال محکوم می شود.
2- هرگاه حرکت برای عزیمت به منطقه ای که در حالت جنگ یا آماده باش رزمی یا اعلام محدودیت های ضروری موضوع اصل 79 قانون اساسی باشد به حبس از دو تا ده سال.
3- در سایر موارد به حبس از دو ماه تا یک سال.
ماده 26. هر نگهبان که محل نگهبانی خود را بدون مجوز ترک نماید در صورتی که در مقابل دشمن با همکاری یا تبانی باشد و یا عمل وی موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهة اسلام گردد در حکم محارب و در غیر این صورت به شرح زیر مجازات می شود.
1- هرگاه در مقابل دشمن و محاربین باشد به حبس از سه تا پانزده سال.
2- هرگاه در ناحیه ای باشد که در حالت جنگ و یا اعلام وضعیت و محدودیت های ضروری موضوع اصل 79 قانون اساسی و یا حالت آماده باش رزمی باشد به حبس از دو تا ده سال.
3- در سایر موارد به حبس از سه ماه تا سه سال.
تبصره. نگهبان، مأمور مسلحی است که مراقبت و حفاظت یک محل یا یک منطقه معین به او واگذار شده باشد.
ماده 27. هر نظامی در حین نگهبانی بخوابد به شرح زیر محکوم می شود.
1- هرگاه در مقابل دشمن و محاربین باشد در صورتی که عمل وی موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهة اسلام گردد در حکم محارب و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم می گردد.
2- هرگاه در ناحیه ای باشد که در حالت جنگ یا اعلام محدودیت های موضوع اصل 79 قانون اساسی یا آماده باش رزمی باشد به حبس از شش ماه تا دو سال.
3- در سایر موارد به حبس از دو ماه تا یک سال.
ماده 28. هر نظامی در حین خدمت یا در ارتباط با آن به نگهبان یا مراقب در رابطه با انجام وظیفه وی تعرض یا اهانت نماید به ترتیب زیر محکوم می شود.
1- هرگاه مرتکب با سلاح تعرض نماید به حبس از سه تا پانزده سال و اگر صدمه ای به نگهبان وارد آورد علاوه بر مجازات فوق حسب مورد به قصاص یا پرداخت دیه نیز محکوم می گردد.
2- هرگاه مرتکب بدون سلاح تعرض نماید به حبس از یک تا سه سال و اگر صدمه ای به نگهبان وارد آورد علاوه بر مجازات فوق حسب مورد به قصاص یا پرداخت دیه نیز محکوم می گردد.
3- هرگاه مرتکب به نحوی به نگهبان اهانت یا او را تهدید نماید به حبس از دو ماه تا یک سال محکوم می شود مگر آن که اهانت او قذف باشد که به مجازات آن نیز محکوم می گردد.
ماده 29. هر نظامی حین خدمت یا در ارتباط با آن نسبت به مافوق خود مرتکب ضرب یا جرح یا نقص یا قطع عضو شود حسب مورد علاوه بر قصاص یا پرداخت دیه به حبس از یک تا پنج سال محکوم می شود.
ماده 30. مرتکبین جرائم مواد 28 و 29 چنانچه مرتکب شوند، در صورتی که حکم قصاص در مورد آنان اجراء نشود حسب مورد به مجازاتهای مقرر در دو ماده مذکور محکوم می شوند.
ماده 31. هر نظامی حین خدمت یا در ارتباط با آن به مافوق خود به نحوی از انحاء اهانت نماید به حبس از یک ماه تا یک سال محکوم می شود.
ماده 32. هر یک از فرماندهان و مسئولین، خارج از محدوده اختیارات فرماندهی و آیین نامه انظباطی به افراد تحت امر خود اهانت یا آنها را تنبیه نماید به حبس از یک تا شش ماه محکوم و هرگاه به موجب قوانین جزائی دیگر مستلزم حد یا قصاص یا دیه باشد به آن مجازات نیز محکوم می گردد.
ماده 33. هر نظامی که برای فرار از کار یا انجام وظیفه یا تهدید فرمانده یا رئیس یا هر مافوق دیگر عمداً به خود صدمه وارد آورد یا به طور مکرر به عدم توانایی جسمی یا روحی متعذر شود و بنا به گواهی پزشک نظامی تمارض او ثابت گردد یا در انجام خدمت بی علاقه باشد و این بی علاقگی و سهل انگاری عملاً در موارد متعدد ظاهر شده باشد به ترتیب زیر محکوم می شود.
1- هرگاه در مقابل دشمنان داخلی یا خارجی باشد در صورتی که عمل وی موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهه اسلام گردد به مجازات محارب و در غیر این صورت به حبس از دو تا ده سال.
2- هرگاه در زمان جنگ باشد به حبس از یک تا پنج سال.
3- در سایر موارد به حبس از سه ماه تا یک سال.
ماده 34. هر نظامی در ارتباط با خدمت در مقابل مأموران مسلح حین انجام وظیفه آنان، به طور تجرّی مقاومت یا به آنان حمله نماید متمرد محسوب و به ترتیب زیر محکوم می شود.
1- هرگاه تمرد با اسلحه صورت گرفته باشد به حبس از دو تا هشت سال.
2- هرگاه تمرد بدون سلاح به عمل آید به حبس از شش ماه تا سه سال.
تبصره. اگر متمرّد در موقع تمرّد، مرتکب جرم دیگری هم شود به مجازات آن جرم نیز محکوم می شود.
ماده 35. هر نظامی در ارتباط با خدمت نسبت به مجروح یا بیماری که قدرت دفاع از خود را ندارد آزار روحی یا صدمه بدنی وارد نماید علاوه بر قصاص یا دیه حسب مورد چنانچه این اقدام در مناطق عملیاتی صورت گیرد به حبس از شش ماه تا سه سال و در غیر مناطق عملیاتی از سه ماه تا دو سال محکوم می شود و چنانچه مورد از مصادیق قصاص یا دیه باشد علاوه بر مجازات فوق به مجازات قصاص یا دیه نیز محکوم خواهد شد.
ماده 36. هر نظامی در ارتباط با خدمت، بر خلاف مقررات، اموال مجروح یا بیمار یا مرده ای را تصاحب کند چنانچه این اقدام در مناطق عملیاتی باشد به حبس از شش ماه تا دو سال و در غیر مناطق عملیاتی از سه ماه تا یک سال و رد هر صورت به استرداد اموال مأخوذ محکوم خواهد شد.
ماده 37. هر نظامی که با اظهار و اقدام خود به نحوی از انحاء موجبات بدبینی اشخاص را نسبت به نیروهای مسلح فراهم سازد به حبس از دو ماه تا یک سال محکوم می شود.
فصل چهارم – فرار
بخش اول – فرار در زمان صلح
ماده 38. پرسنل ثابت نیروهای مسلح هرگاه در زمان صلح، بیش از پانزده روز غیبت متوالی داشته و عذر موجهی نداشته باشند فراری محسوب و پس از دستگیری به حبس از یک تا سه سال یا تنزیل یک درجه یا رتبه یا محرومیت از ترفیع تا دو سال محکوم می شوند.
ماده 39. پرسنل ثابت نیروهای مسلح که در مأموریت یا مرخصی یا مشغول گذراندن دوره آموزشی در داخل یا خارج از کشور هستند هرگاه پس از خاتمه مأموریت یا مرخصی یا دوره آموزشی یا پس از احضار قبل از خاتمه آن به فاصله پانزده روز از تاریخ ابلاغ قانونی، خود را به قسمتهای مربوط در داخل و یا سفارتخانه ها و یا کنسولگریها و یا نمایندگان مجاز دولت جمهوری اسلامی ایران در خارج معرفی ننمایند و عذر موجهی نداشته باشند فراری محسوب و مشمول ماده 38 خواهند بود.
ماده 40. اعضای غیر ثابت نیروهای مسلح اعم از وظیفه، پیمانی و غیره که در زمان صلح، مدت غیبت آنان از پانزده روز متوالی تجاوز نماید و عذر موجهی نداشته باشند فراری محسوب و پس از دستگیری به حبس از شش ماه تا دو سال و یا اضافه خدمت تا یک سال محکوم می شوند.
ماده 41. فراریان مشمول مواد فوق در صورتی که شخصاً خود را معرفی نمایند به ترتیب زیر با آنان رفتار خواهد شد.
1- هرگاه در زمان صلح باشد حسب مورد از دو ماه تا یک سال حبس محکوم می شوند.
2- هرگاه در زمان جنگ یا بسیج یا هنگامی که یگان مربوط در آماده باش رزمی است باشد و حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ شروع جنگ یا بسیج یا اعلام آماده باش، خود را معرفی نمایند از تعقیب و کیفر معاف خواهند بود.
3- هرگاه معرفی پس از مدت مذکور باشد حکم فرار در زمان جنگ را خواهد داشت.
ماده 42. نظامیان وظیفه دوره ذخیره و احتیاط که در زمان صلح برای تجدید یا تکمیل دوره آموزشی یا بسیج همگانی یا خدمت دوره احتیاط و ذخیره فراخوانده شوند و به فاصله پانزده روز از تاریخ احضار، بدون عذر موجهی خود را معرفی ننمایند فراری محسوب و حسب مورد به مجازاتهای مقرر در این بخش محکوم خواهند شد.
بخش دوم – فرار در زمان جنگ و درگیریهای مسلحانه
ماده 43. پرسنل ثابت نیروهای مسلح هرگاه در زمان جنگ بیش از پنج روز متوالی غیبت نموده و عذر موجهی نداشته باشند فراری محسوب و به حبس از دو تا هشت سال محکوم می شوند و اگر فرار از جبهه باشد از زمان غیبت، فراری محسوب و چنانچه فرار آنان موجب شکست جبهه یا وارد شدن تلفات جانی به نیروهای خودی شود در حکم محارب است.
و در غیر این صورت به حبس از سه تا پانزده سال و یا تنزیل تا دو درجه و یا مترادف آن از رتبه و گروه محکوم می شوند.
ماده 44. اعضای غیر ثابت نیروهای مسلح اعم از وظیفه یا پیمانی و غیره هرگاه در زمان جنگ بیش از پنج روز متوالی بدون عذر موجه غیبت نموده فراری محسوب و به حبس از یک تا پنج سال محکوم می شوند و اگر فرار از جبهه باشد از زمان غیبت، فراری محسوب و چنانچه فرار آنان موجب شکست جبهه یا وارد شدن تلفات جانی به نیروهای خودی شود در حکم محارب است و در غیر این صورت به حبس از دو تا ده سال محکوم می شوند.
تبصره. منظور از جبهه مندرج در قانون، منطقه ای است که یگانی درگیری مستقیم و سریع رزمی داشته و یا مأموریت آن را دریافت کرده باشد.
ماده 45. هر نظامی که در جریان عملیات علیه عوامل خرابکار، ضد انقلاب، اشرار و قاچاقچیان مسلح از محل مأموریت و یا منطقه درگیری فرار نماید حسب مورد مشمول مجازاتهای مقرر در این بخش قرار خواهد گرفت.
ماده 46. نظامیانی که در زمان جنگ در مأموریت یا مرخصی هستند یا مشغول گذراندن دوره آموزشی در داخل یا خارج از کشور می باشند هرگاه پس از خاتمه مأموریت یا مرخصی یا دوره آموزشی یا پس از احضار قبل از خاتمه آن به فاصله پنج روز از تاریخ ابلاغ قانونی، خود را به قسمتهای مربوط در داخل یا سفارتخانه ها یا کنسولگریها یا نمایندگان مجاز دولت جمهوری اسلامی ایران در خارج معرفی ننمایند و عذر موجهی نداشته باشند فراری محسوب می شوند و حسب مورد مشمول مواد 43 و 44 این قانون خواهند بود.
ماده 47. هر نظامی که در زمان بسیج یا هنگامی که یگان مربوط در مأموریت آماده باش رزمی است مرتکب فرار شود حسب مورد مشمول مواد 43 و 44 و 45 این قانون خواهد بود.
ماده 48. فراریان مشمول مواد 43 تا 47 این قانون در صورتی که قبل از خاتمه جنگ شخصاً خود را معرفی نمایند از کیفیات مخففه برخوردار خواهند بود.
ماده 49. افراد وظیفه دوره ذخیره و احتیاط که در زمان جنگ احضار شده و به فاصله پنج روز از تاریخ احضار، بدون عذر موجهی خود را معرفی ننمایند فراری محسوب و حسب مورد به مجازات مقرر در این قانون محکوم خواهند شد.
بخش سوم – مقررات مشترک
ماده 50. هر نظامی که با سلاح گرم یا وسیله موتوری یا هواپیما یا کشتی یا وسایل دیگر مورد استفاده نیروهای مسلح، فرار نماید علاوه بر رد عین یا مثل یا قیمت و جبران خسارت وارده ناشی از ایجاد نقص یا استفاده غیر مجاز، چنانچه عمل او ضربه مؤثر به وضعیت نیروهای مسلح وارد آورد به مجازات محارب و مفسد فی الارض محکوم می شود، در غیر این صورت حسب مورد تا یک و نیم برابر مجازات مقرر در این قانون محکوم می گردد.
ماده 51. هر نظامی که به طرف دشمن فرار نماید و فرار او موجب تقویت دشمن شود محارب محسوب و به مجازات محارب محکوم می گردد و در غیر این صورت به حبس از پنج تا پانزده سال محکوم می شود.
ماده 52. فراری که با تبانی بیش از دو نفر باشد فرار با توطئه محسوب می گردد؛ چنانچه عنوان محاربه و افساد بر اقدام آنان صادق باشد به مجازات محارب و مفسد محکوم و در غیر این صورت تا یک و نیم برابر حداکثر مجازات مقرر محکوم می شوند.
ماده 53. ترغیب به فرار یا تسهیل موجبات فرار یا اخفای نظامیان با علم به فراری بودن آنان معاونت در جرم محسوب و چنانچه عمل مرتکب موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهه اسلام گردد در حکم محارب و در غیر این صورت به مجازات حبس از سه ماه تا سه سال و یا جزای نقدی از پانصد هزار ریال تا پنج میلیون ریال محکوم می شود.
ماده 54. محصلان مراکز آموزشی نیروهای مسلح از لحاظ کیفر جرائم مندرج در این قانون، تابع مقررات مربوط به کادر ثابت می باشند.
ماده 55. منظور از عذر موجّه مندرج در این قانون اموری است از قبیل:
1- بیماری مانع از حضور.
2- فوت همسر، پدر، مادر، برادر، خواهر و اولاد یا بیماری سخت یکی از آنان.
3- ابتلاء به حوادث بزرگ مانند حریق، سیل و زلزله.
4- در توقیف یا حبس بودن.
ماده 56. متخصّصان مجرّب و افرادی که از بورسیه نیروهای مسلح جهت طی دوره آموزش عالی پزشکی، مهندسی و غیره استفاده کرده اند هرگاه بدون عذر موجّه، مرتکب بیش از 6 ماه فرار از خدمت گردند علاوه بر مجازات مندرج در این قانون به پرداخت هزینه های مربوط و محرومیت از اشتغال به آن حرفه در خارج از نیروهای مسلح به مدت پنج تا ده سال محکوم خواهند شد و به هر صورت، اخراج آنان از نیروهای مسلح منوط به حکم دادگاه و یا رأی کمیسیون های مربوطه پیش بینی شده در قوانین نیروهای مسلح می باشد.
فصل پنجم – گزارش خلاف واقع
ماده 57. هر نظامی به مناسبت انجام وظیفه، عمداً گزارشی بر خلاف حقیقت به فرماندهان یا دیگر مقامات مسئول تقدیم نماید یا حقایق را کتمان کند یا گزارشی با تغییر ماهیت یا به طور ناقص ارائه دهد به ترتیب زیر محکوم می شود.
1- اگر گزارش خلاف یا کتمان حقیقت موجب شکست جبهه یا تلفات جانی گردد در حکم محارب است.
2- اگر موضوع گزارش مربوط به امور جنگی یا مسائل امنیت داخلی یا خارجی باشد به حبس از سه الی هشت سال.
3- در سایر موارد به حبس از سه ماه الی یک سال.
تبصره 1. عدم گزارش جرائم ارتکابی توسط مسئولین مربوط، به مقامات صالحه، مشمول این ماده می باشد.
تبصره 2. چنانچه اعمال مذکور موجب خسارات مالی گردد علاوه بر مجازات فوق، به جبران خسارات وارده نیز محکوم خواهد شد.
فصل ششم – تقلب و دسیسه در امور نظام وظیفه
ماده 58. هر نظامی که در ارتباط با انجام وظیفه خود، موجبات معافیت یا اعزام مشمولی را به خدمت وظیفه عمومی بناحق فراهم سازد و یا سبب شود نام کسی که مشمول قانون خدمت وظیفه عمومی هست در لیست مشمولان ذکر نگردد، چنانچه اعمال مذکور به موجب قوانین دیگر، مستلزم مجازات شدیدتری نباشد به حبس از شش ماه تا سه سال و انفصال موقت از خدمت از شش ماه تا یک سال برای مرحله اول و اخراج از خدمت در نیروهای مسلح برای مرحله دوم محکوم می شود.
تبصره. در صورتی که مرتکب از پزشکان یا متخصصان شاغل در نیروهای مسلح باشد طبق ماده 56 عمل خواهد شد.
ماده 59. هرکس برای معافیت از خدمت نظام و یا تهدید فرمانده یا رئیس و یا دیگر افراد مافوق عمداً به نحوی به خود صدمه وارد کند که مستلزم معافیت از خدمت باشد، علاوه بر انجام خدمت مقرر، به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم می شود.
فصل هفتم – فروش و حیف و میل و رهن گذاشتن اشیای نظامی
ماده 60. هر نظامی که اسلحه و یا اجزای آن یا مهمات یا مواد منفجره یا محترقه متعلق به دولت را که برای خدمت به او سپرده شده است بفروشد، در صورت موجود بودن مال به ردّ عین و در غیر این صورت، حسب مورد به پرداخت مثل یا قیمت و یا جبران خسارت وارده و پرداخت اجرت المثل و حبس از سه تا ده سال محکوم می شود و اگر عمل وی موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهه اسلام گردد محارب محسوب می شود.
ماده 61. هر نظامی که مَرْکَبْ یا وسیله نقلیه یا سایر لوازم نظامی را که برای خدمت به او سپرده شده است بفروشد، در صورت موجود بودن مال به رد عین و در غیر این صورت، حسب مورد به پرداخت مثل یا قیمت و یا جبران خسارت وارده و پرداخت اجرت المثل و حبس از یک تا سه سال محکوم می شود و اگر عمل وی موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهة اسلام گردد محارب محسوب می شود.
ماده 62. هر نظامی البسه نظامی را که برای خدمت به او سپرده شده است و فروش یا رهن آن از نظر سازمان مربوطه، غیر مجاز باشد بفروشد یا رهن بگذارد، در صورت موجود بوددن مال به ردّ عین و در غیر این صورت، حسب مورد به پرداخت مثل یا قیمت و یا جبران خسارت وارده و پرداخت اجرت المثل و حبس از دو تا شش ماه محکوم می شود.
ماده 63. هر نظامی که مرکب یا اسلحه یا مهمات یا وسایل نقلیه یا سایر وسایل و لوازم نظامی را که برای خدمت به او سپرده شده است مخفی یا تلف نماید یا به مصرف غیر مجاز برساند و یا مورد استفاده غیر مجاز قرار دهد، در صورت موجود بودن مال به رد عین و در غیر این صورت، حسب مورد به پرداخت مثل یا قیمت و یا جبران خسارت وارده و پرداخت اجرت المثل و حبس از شش ماه تا دو سال محکوم می شود، و اگر عمل وی موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهه اسلام گردد محارب محسوب می شود.
ماده 64. هر نظامی که تمام یا قسمتی از اسلحه یا مهمات یا سایر وسایل و لوازم نظامی را که برای خدمت به او سپرده شده است در اختیار دیگری بگذارد، در صورت موجود بودن مال به ردّ عین و در غیر این صورت، حسب مورد به پرداخت مثل یا قیمت و یا جبران خسارت وارده و پرداخت اجرت المثل و حبس از شش ماه تا دو سال محکوم می شود و اگر عمل وی موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهه اسلام گردد محارب محسوب می شود.
ماده 65. هر نظامی که بر اثر بی احتیاطی یا عدم اجرای مقررات، به اسلحه و مهمات و سایر اشیاء و اموال و لوازم نظامی متعلق به دولت یا آنچه در اختیار دولت است خسارتی وارد آورد یا موجب فقدان و یا از بین رفتن آنها بشود علاوه بر پرداخت خسارت به حبس از دو ماه تا دو سال محکوم می شود و اگر عمل وی موجب افساد و اخلال در نظام و یا شکست جبهه اسلام گردد محارب محسوب می شود.
ماده 66. تشخیص این که این اموال و اشیاء و لوازم مذکور در این فصل، جزء اموال و اشیاء و لوازم نظامی می باشد، با رعایت مقررات نیروهای مسلح در این خصوص به عهده کارشناسان نظامی ذیربط در هر مورد خواهد بود.
فصل هشتم - سرقت
ماده 67. هر نظامی که اسلحه و مهمات متعلق به دولت را سرقت نماید به حبس از دو تا ده سال محکوم می شود.
ماده 68. هر نظامی که وسایل و لوازم نظامی (غیر از سلاح و مهمات) و وجوه و اجناس یا اشیائی را که در اختیار نیروهای مسلح است سرقت نماید، به حبس از یک تا پنج سال محکوم می شود.
ماده 69. هرگاه بزه های ارتکابی فوق در موقع اردوکشی یا مأموریت آماده باش رزمی یا عمل
مفهوم شهرهای دیجیتالی، ساختن صحنه ای است که در آن، مردم جوامع ناحیه ای می توانند به تبادل و مشارکت در دانش، تجربه و علایق متقابل بپردازند. (شهرهای دیجیتالی اطلاعات شهری را (چه دسترسی پذیر و چه در زمان واقعی) جمع آوری می کنند و فضاهای عمومی در اینترنت برای مردم که از این شهرها بازدید می کنند یا در آنها زندگی می کنند، ایجاد می کنند شهرهای دیجیتالی در حال گسترش در تمام جهان هستند) به چه دلیل فضاهای اینترنت، اطلاعات ناحیه ای، مردمی را که در این عصر جهانی شدن، زندگی می کنند به خود جذب می کنند؟ اینترنت، تجارت جهانی خود را آغاز نموده است ولی همین زمان ما را به ایجاد فضاهای اطلاعاتی غنی جهت زندگی روزمره قادر می سازد. تا زمانیکه اینترنت، جهان تجاری وتحقیقاتی را می سازد، زندگی ذاتاً به صورت محلی ادامه می یابد. تجارت به تشابهاتی احتیاج دارد تا رقابت های جهانی را ممکن سازد. در حالیکه زندگی نامتشابه منعکس کننده زمینه های فرهنگی متفاوت است. کوشش های شغلی، به پروتکل های استانداردی جهت غلبه کردن بر این تفاوت ها احتیاج دارد، ولی ما به هیچ استانداردی در زندگی نیاز نداریم. چنانچه تفاوتهایی وجود داشته باشد ما باید به حمایت از ارتباطات میان فرهنگی بپردازیم. پیشرفت سریع تکنولوژی اینترنت پیش بینی را نسبتاً غیر قابل اعتماد می سازد. شهرهای دیجیتالی همراه با کامپیوتر و تکنولوژی های وسایل ارتباطی تغییر می یابند. هیچ شهر دیجیتالی نمی تواند در وضعیت فعلی خود باقی بماند. در این شرایط ما شهرهای دیجیتالی گوناگونی را در سراسر جهان ملاحظه می کنیم. و سپس این معماری ها، هدفها و تکنولوژی ها جهت فهم بهتر وضعیت فعلی و آینده آن را مورد بررسی قرار می دهیم. ما ابتدا به شهر دیجیتالی در ایالات متحده آمریکا رجوع می کنیم. هنگامیکه شروع به جستجوی واژه شهر دیجیتالی می پردازیم، مثال های زیادی را توسط سایت America online می یابیم. AOL به صورت محلی بر خدمات شبکه ای پیوسته (on-line ) متمرکز شده که هزاران شهر را در بردارد و تعداد آنها رو به افزایش است. هر شهر دیجیتالی AOL حامل اطلاعات مربوط به صورت محلی، منابع جامعه ای، سرگرمی و تجارت می باشد. بر خلاف موتورهای کاوش معمولی که با هدف بازیابی اطلاعات در سراسر جهان ایجاد شده اند، شهرهای دیجیتالی بر اطلاعات محلی تکیه دارند. علاوه بر این خدمات اطلاعاتی، AOL ، موقعیتهای تبلیغات محلی را برای تجارت اصلی که شامل بنگاههای معاملاتی، استخدام و سلامتی می باشد فراهم می نماید. شهرهای دیجیتالی AOL بعلت دنبال کردن کارآیی اقتصادی بسیار با یکدیگر مشابه هستند. در اروپا هر چند بیش از 100 کارشناس محلی در 8 سال اخیر، به ایجاد شهرهای دیجیتالی مختلف پرداخته اند. موضوع در برگیرنده کاربردهای تلماتیک، شهرهای بدون ماشین(اتومبیل) و غیره .... می باشد. کنفرانس شهرهای دیجیتالی اروپایی از سال 1994 جهت بحث و گفتگوی وسیع در رابطه با عناوین متفاوت آغاز گردید. به عنوان مثال شهر دیجیتالی آمستردام 8 سال پیش به عنوان صحنه ای برای شبکه های جوامع گوناگون ساخته شد و به همین دلیل، اختصاصاً بر روابط اجتماعی میان شهروندان تأکید می کند. این شهر دیجیتالی در ابتدا برای ارتباطات میان انجمن شهری و شهروندان ساخته شده بود. تمامی ارتباطات به وسیله متن و مودم ها، نشان داده شده بودند. پایانه ها در مکان های عمومی مانند کتابخانه ها و مراکز حمل و نقل جایدهی شده بودند. موفقیت این تجربه، موجب افزایش علاقه شهروندان شبکه شد. سیستم به توسعه خود ادامه داد. در سال 1998، 000/80 تن از کاربران در شهرهای دیجیتالی آمستردام ثبت نام شده بودند که به وسیله یک سازمان غیر انتفاعی که De Digitale stad نام داشت، اداره می شد. پروژه صحنه 2000 هلسینکی در سال 1996 با پیشقدمی شرکت تلفن هلسینکی آغاز گردید. هدف این پروژه ایجاد شبکه شهری برای نسل آینده بود. این شبکه شهروندان را به ایجاد ارتباطات با یکدیگر، به کمک استفاده از ویدئوی زنده دو طرفه قادر می ساخت اعضای یک جامعه ماشینی و سنتی می توانند در ایجاد اصطلاحات به کمک استفاده از سیستم ویدئوی زنده، همکاری کنند. به موازات توسعه سریع شبکه ها، اقدامی جهت ایجاد تمامی شهر Helsinki/3D درحال انجام است. همچنانکه مدل های 3D، آشکارتر می شوند، به توان محاسباتی و توسعه ارتباطات جهت نمایش شهرهای دیجیتالی در خانه ها احتیاج پیدا می شود. بنابراین، شهر مجازی ممکن است یک صورتی از پروژه باشد و یک ارتباط انسانی را برای خدمات گسترده و جدید بوجود می آورد. عموماً، شهرهای دیجیتالی هم به ارائه خدمات انتفاعی و هم غیر انتفاعی می پردازند و تلاش می کنند تا تعادلی میان آن دو به وجود آورند. بدون وجود خدمات انتفاعی، شهرهای دیجیتالی به ندرت جذاب خواهند بود و دروازه مناسبی برای شهر فیزیکی نخواهند بود.
ناچار به رقابت با شرکت های خصوصی – که فقط خدمات انتفاعی ارائه می دهند می باشد. آیا شهرهای دیجیتالی قادر به رقابت با چنین شرکت هایی هستند؟ تکنولوژی ممکن است مرز میان خدمات انتفاعی و غیر انتفاعی را تغییر دهد. به عنوان مثال، شهرهای دیجیتالی اغلب جهت ضمانت یک موقعیت مساوی برای هر کس که خواهان دستیابی به اینترنت می باشد، خدمات email رایگان و فضای دیسک رایگان ارائه می دهند. خدمات email رایگان ممکن است به امری تجاری تبدیل شود، هر چند که واضح نیست که این خدمات، انتفاعی است یا غیر انتفاعی؟
شهر دیجیتالی کیوتو:
کیوتو، بیش از 1000 سال، پایتخت ژاپن بوده است و حتی بیش از آن سال ها، یک مرکز فرهنگی در ژاپن محسوب می شده است. جهت آغاز پروژه شهر دیجیتالی برای کیوتو، ما از سیاست های طراحی آن آغاز نمودیم. اولین سیاست جهت طراحی شهر دیجیتالی کیوتو، واقعی ساختن آن به کمک ایجاد روابط قوی با کیوتوی حقیقی می باشد. بر خلاف شهر دیجیتالی آمستردام، شهر دیجیتالی کیوتو یک شهر خیالی نیست که فقط در فضای فیزیولوژیکی وجود داشته باشد. به جای آن، این شهر دیجیتالی، شهر فیزیکی مربوطه را تکمیل می کند و یک مرکز اطلاعاتی برای زندگی روزمره جوامع دقیقا شهری واقعی ایجاد می نماید. فعالیتهای دیجیتالی در آینده نزدیک، بخش ضروری یک شهر واقعی خواهند بود. ما گمان می کنیم که دیجیتال و شکل فیزیکی، چیزها را واقعی می سازند و بنابراین بر روی بخش دیجیتالی یک شهر واقعی کار می شود. دومین سیاست طراحی، زنده ساختن شهر دیجیتالی به وسیله ادغام کردن پویا و مستمر اسناد وب و اطلاعات گیرنده های زمان بلادرنگ است که در شهر ایجاد شده است. ما نه محتوا را تولید می کنیم و نه آنها را انتخاب می کنیم. ما ابزاری جهت بررسی و سازماندهی مجدد فعالیتهای دیجیتالی ایجاد شده توسط مردم را فراهم می کنیم. ما مدل سه لایه را به عنوان یک سیستم معماری که برای شهرهای دیجیتالی مناسب است پیشنهاد می کنیم. اولین لایه، لایه اطلاعات است جائیکه آرشیوهای وب و داده های گیرنده های زمان واقعی با استفاده از متافور، تکمیل شده و دوباره سازماندهی می شوند. پایگاههای اطلاعاتی جغرافیایی، جهت ادغام انواع متفاوت اطلاعات، مورد استفاده قرار می گیرند. دومین لایه، (لایه interface است، جائیکه نقشه های 2D و فضاهای مجازی 3D یک چشم انداز شهودی از شهرهای دیجیتالی فراهم می کند. انیمیشن اشیاء متحرک مانند پیکره ها، ماشین ها، اتوبوس ها، قطارها و هلی کوپترها، برخی از فعالیتهای پویای این شهرها را نشان می دهد. چنانچه یک انیمیشن یک فعالیت واقعی را نشان دهد، شی متحرک می تواند بعنوان ابزاری برای رابطه اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. کاربران ممکن است بخواهند بر روی شیء کلیک کنند تا با آن ارتباط برقرار کنند. لایه سوم، لایه تکامل دهنده است. جائیکه ساکنان و توریست ها با یکدیگر ارتباط دارند. تجربیات محاسباتی جامعه، جهت تشویق این تکاملات در شهرهای دیجیتالی مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 26 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
آشنای با شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی
کلیات
این سازمان براساس رسالت خود، یک سازمان تخصصی در اجرای سیاست های دولت و مدیریت آب در منطقه آذربایجان شرقی می باشد. برای ایفای این رسالت، ارزش ها و باورهای اخلاقی زیر را اساس کار خود قرار می دهند. در تبلور این باورها در منش و کردار همکاران، شرطی ضروری برای رسیدن به اهداف تعیین شده و ایفای این رسالت حیاتی است
بیانیه رسالت :
رسالت سازمان، مدیریت آب در منطقة آذربایجان شرقی است. براین اساس مأموریت تحقق امور زیر را برای مصارف شرب و بهداشت، صنعت و کشاورزی را به عهده دارند.
انجام مطالعات پایه منابع آب
تهیه طرح جامع آب استان های تحت مدیریت و اجرای آن
مطالعه و اجرای طرح های انتقال و تأمین آب
بهره برداری و حفاظت کمی و کیفی از منابع آب
بیانة خط مشی کیفی فراگیر:
آب منشأ حیات استسازمان آب یکی از بخشهای اساسی مدیریتی کشور است و عملکرد ما تأثیر حیاتی بر زندگی افراد جامعه و سرنوشت توسعة آن دارد. برای انجام تعهدات خود در قبال جامعه، فعالیت های ما باید بر اساس استاندارد ISO 9001:00 در سازمان مستقر می شود.
برای هم سو کردن نتیجة فعالیت ها و فرآیندها، از همه همکاران انتظار دارد همواره مفاد خط مشی کیفی را در فعالیت های خود به کار گیرند.
رئوس خط مشی کیفی ما عبارتند از :
توجه جدی به رسالت اهداف کیفی سازمان و رعایت منشور اخلاقی
برنامه ریزی جامع آب برای تأمین نیازهای فعلی و آتی منطقه
مدیریت و حفاظت منابع آب مطابق با دانش روز و رعایت اصول توسعه پایدار
حفظ منابع جامعه، تأمین کنندگان و سایر ذینفعان
ارتقای مداوم دانش و مهارت کارکنان و تأمین کنندگان
مشارکت افراد سازمان در فعالیت های کیفی
بهبود مداوم اثر بخشی عمل کرد سازمان
تاریخچه تشکیل شرکت
در سال 1342 با تشکیل سازمان آب و برق اذر بایجان و با تحت پوشش قرار دادن استانهای اذر بایجان شرقی و غربی فعالیت خود را اغاز و از سال 1347 این سازمان به شرکت سهامی اب منطقه ای اذر بایجان تغییر نام داد ودر سال1359با تصویب شورای انقلاب تحت عنوان شرکت سها می اب منطقه ای اذر بایجان فعالیت خود را ادامه داده و بالاخره از تاریخ 4/2/64 با تصویب هیئت وزیران شرکت سهامی اب منطقه ای اذر بایجان شرقی و اب مشروب ارومیه به دو شرکت مستقل اب منطقه ای اذربایجان شرقی واذر بایجان غربی تبدیل و تغییر نام داد.
ضمن اینکه در جلسه مورخه21/6/1372 هیئت وزیران ویشنهادوزارت نیروو به استناد ماده 32 قانون توزیع عادلا نه اب مصوب سال1361 نام شرکت اب منطقه ای اذر بایجان شرقی به شرکت اب منطقه ای اذر بایجان شرقی واردبیل تغییر و تصویب شد.
هدف شرکت:
به طور کلی بر اساس اساس نامه شرکت سهامی آب منطقه ای آذربایجان شرقی و ارد بیل تهیه و اجرای طرحهای تامین وآبرسانی و بهره برداری از منابع آب درحوزه عمل خود را برای مصارف شهری صنعتی و کشاورزی عهده دار بوده وبرای میل به این هدف شرکت مجاز به اقدامات زیر میباشد:
1) حفاظت منابع آب (سطحی و زیر زمینی )
2) مدیریت توسعه منابع آب.
3) ایجاد مخازن سد ها و آب بند ها و خطوط آبرسانی وتصفیه خانه ها و شبکه های آ بیاری و زهکشی و سایر تاسیسات مورد لزوم و نیز اقدامات لازم و جمع آوری نزولات جوی و تغذیه مصنوعی به منظور ایجاد تعادل در منابع آبهای زیر زمینی و اداره و بهره برداری از آنها .
4) انجام وظایف مقرر در قانون توزیع عادلانه آب .
5) انجام مطالعات لازم برای توسعه و بهره برداری ا ز منابع آبهای زیر زمینی و سطحی و اجرای طرحهای مربوطه و تخصیص بهینه برای بخشهای مختلف مصرف.
6) انجام تحقیقات لازم درباره مسایل آ ب و به کار بردن روشهای جدید علمی و فنی به منظور بهره وری بیشتر و بهتر از منابع آ ب
7) احداث نیروگاههای برق آبی و بهره برداری از آ نها .
8) سرمایه گذاری و مشارکت در موسسات و شر کتهای داخلی و مو سسات آموزشی و پژوهشی که ار تباطی با مقاصد شرکت داشته باشند در حدود مقررات مربوطه با تصویب مجمع عمومی.
9) انجام هر گونه عملیات و معاملات بازرگانی که برای اجرای مقاصد شرکت ضروری بوده و به صرفه و صلاح شرکت
فصل دوم:حسابداری دولتی ونقش آن درسازمانها ازدیدگاه کلی
حسابداری دولتی: عبارت است از کلیه عملیات مربوط به تجزیه و تحلیل، ثبت، طبقه بندی، تلخیص، گزارش دهی و تفسیر فعالیتهای مالی سازمانهای دولتی که با رعایت قوانین و مقررات مالی و اصول و موازین متدوال حسابداری دولتی انجام می شود.
صورتهای مالی سازمانهای دولتی اصولا به منظور رفع نیازهای اساسی زیر تهیه می شود:
1) نیاز قانونی 2) نیاز نظارتی 3) نیاز اطلاعاتی
در حسابداری دولتی رفع نیازهای قانونی و رعایت قوانین و مقررات برای انجام و ثبت فعالیتهای مالی و تهیه صورتهای مالی در درجه اول اهمیت قرار دارد.
هدف اصلی حسابداری دولتی ایجاد امکانات لازم برای برنامه ریزی و بودجه ریزی مطلوب و اجرای صحیح برنامه ها، فعالیتها و طرحهای دولت از طریق ارائه اطلاعات مالی طبقه بندی شده و قابل استنتاج در مورد فعالیتهای مالی سازمانهای دولتی است.
موضوع حسابداری ملی بررسی عوامل اساسی فعالیتهای اقتصادی یک کشور طی یکسال است هدف اصلی آن طبقه بندی فعالیتهای اقتصادی و مالی در بخشهای دولتی و خصوصی به ترتیبی است که تصویر کامل و جامعی از ساختار، ترکیب و فعالیتهای اقتصاد ملی شامل: تولید، توزیع و مصرف کالا، خدمات، ثروت و درامد کشور ارائه دهد.
حسابهای دولتی درحقیقت اطلاعات اولیه و مواد خام حسابهای ملی را فراهم می کند
سازمان حسابداری دولتی
سازمانهای دولتی به دو شکل انتفاعی و غیرانتفاعی ایجاد و اداره می شوند.
1) سازمانهای دولتی انتفاعی معمولا هزنه ها را از حل درامدهای خود که با فروش کالا و خدمات تحصیل می نمایند تامین می کنند. بنابراین سیستم حسابداری این نوع سازمانها باید امکان شناسایی درامدها و هزینه های واقعی هر سال مالی و مقایسه آنها با یکدیگر و تعیین میزان دارائیها و بدهیها و ارزش ویژه را در پایان سال مالی فراهم نماید.
2) سازمانهای دولتی غیرانتفاعی هزینه های خود را از محل مالیاتها، عوارض و سایر وجوه دریافتی از محل اعتبارات مصوب تامین می کنند. این نوع سازمانها باید در پایان هر دوره مالی صورت درامدها، هزینه ها، داراییها، بدهیها و مازاد خود را تهیه کنند.
مقاصد و اهداف سازمان مالی دستگاه دولتی:
1- ایجاد مکانیسم و روشهای مناسب برای کنترل درامدها و سایر دریافتها
2- برقراری روشهای مناسب جهت کنترل وجوه نقد، اسناد و اوراق بهادار
3- اعمال کنترلهای متمرکز بر هزینه های جاری و هزینه های سرمایه ای
4- ایجد روشهای مناسب جهت کنترل اموال، ماشین آلات و تجهیزات
5- فراهم نمودن امکان کنترل نحوه اجرای برنامه ها، طرحها و فعالیتها
6- کنترل عملیات و فعالیتهای کارکنان سازمان دولتی در انجام وظایف مالی
7- فراهم نمودن امکان انتشار حقایق مربوط به عملیات مالی و وضع درامدها، هزینه ها، دریافتها، پرداختها و مازاد سازمان دولتی برای اطلاع دولت، قوه مقننه و مردم کشور
مقاصد اعمال کنترلهای مالی در سازمانهای دولتی:
1- حفاظت وجوه و اموال متعلق به سازمان دولتی در مقابل سرقت، مفقود شدن، خسارت، اختلاس و استفاده نامطلوب
2- قابل استناد و اعتماد بودن اطلاعات مندرج در اسناد و مدارک مالی
3- اتخاذ تصمیمات مالی بعد از بررسیها و مطالعات کافی و دور از تمایلات شخصی و گروهی
4- انجام شدن اقدامات سریع و به موقع جهت اجرای برنامه های مصوب و تصمیمات متخذه
5- کنترل سیستماتیک هر ثبت یا فعالیت مالی از طریق بررسی آن بوسیله فرد یا افرادی غیر از انجام دهنده آن.
6- تبعیت از قوانین و مقررات مالی و بودجه ای و اصول و روشهای متداول حسابداری در انجام و ثبت فعالیتهای مالی مربوط
خصوصیات سیستم کنترلهای مالی:
1- تشکیلات سازمانی مناسب که وظایف و مسئولیتهای سازمان و واحدهای تابعه آن و نیز پستهای سازمانی و شرح وظایف، اختیارات و مسئولیتهای هریک از آنها را به نحو روشن و قبل درک نشان دهد.
2- وجود تشریفات، مراحل و روشهای مربوط به پیشنهاد، تصویب، انجام، ثبت، طبقه بندی و تلخیص فعالیتهای مالی و نگهداری و حفظ وجوه و اموال سازمان.
3- وجود سیستمی که در آن برای برنامه ریزیها و تصمیم گیریهای مالی از دفاتر، حسابها و صورتهای مالی استفاده صحیح و کامل به عمل آید و تدوین و ارائه استانداردها، موازین و معیارهایی که نتایج واقعی حاصل از اجرای برنامه ها و فعالیتها با آنها تطبیق و مقایسه گردد.
علل لزوم استناد به اسناد و مدارک کتبی برای تحقق و ثبت فعالیتهای مالی در سازمانهای دولتی:
1- اطمینان از ثبت کلیه فعالیتهای مالی سازمانهای دولتی در حسابها و دفاتر
2- امکان تهیه اطلاعات، صورتحسابها و گزارشهای مالی دقیق تر و صحیح تر
3- تسهیل حسابرسی
گروه حسابها در حسابداری دولتی
در حسابداری دولتی برای ثبت داراییها و بدهیهای غیرجاری معمولا از گروه حسابهای دارایی های ثابت عمومی و بدهی های بلندمدت عمومی استفاده می شود. گروه حسابهای اخیر برخلاف حسابهای مستقل که هم واحد حسابداری و هم واحد مالی مستقل تلقی می گردند، فقط واحدهای حسابداری مستقل هستند که هریک شامل حسابهای خودتراز برای ثبت فعالیتهای مالی مربوط به داراییهای ثابت و بدهیهای بلندمدت عمومی می باشد.
الف ) گروه حساب دارایی های ثابت عمومی
داراییهای ثابت فقط در حسابهای مستقل برای وجوه سرمایه ای و برخی حسابهای مستقل برای وجوه امانی ثبت می شوند. حسابها و صورتهای مالی سایر حسابهای مستقل فقط شامل داراییهای سیال یا غیرثابتی می باشد که در عملیات عادی به وجه نقد تبدیل می گردد. در این حسابهای مستقل کنترلهای حسابداری مربوط به داراییهای ثابت با ایجاد گروه حساب دارائیهای ثابت عمومی اعمال می گردند.
با توجه به اینکه گروه حساب دارایی های ثابت عمومی شامل بدهیها و سایر داراییها نمی باشند، در حسابها و صورتهای مالی گروه حساب مذکور، منبع سرمایه گذاری در داراییهای ثابت عمومی در مقابل داراییهای مذکور در طرف بستانکار منعکس می گردد.
ب ) گروه حساب بدهی های بلندمدت عمومی
فقط بدهیهای بلندمدت حسابهای مستقل وجوه سرمایه ای، وجوه امانی و وجوه دریافتی بابت خدمات خاص در حسابهای مستقل مذکور ثبت می شوند. در سایر حسابهای مستقل بدهیهای بلندمدتی که ارتباط با فعالیتهای مالی عادی حسابهای مستقل مذکور ندارند و صرفا دیون و تعهدات عمومی سازمان دولتی تلقی می گردند، در گروه حساب بدهیهای بلندمدت عمومی منعکس می گردند. اعتبار عمومی سازمان دولتی و درامدهایی که طبق قوانین و مقررات وصول خواهند گردید محل تامین مالی و پشتوانه بازپرداخت بدهیهای مذکور را تشکیل می دهند. با توجه به اینکه داراییها در این گروه حساب منعکس نمی گردند در حسابها و صورتهای مالی آن در طرف مقابل بدهیها حسابهایی مانند: "منابع موجود برای پرداخت...." یا "منابع قابل وصول برای پرداخت...." ثبت می شوند.
حسابهای مستقلی که در ایران نگهداری می شوند:
الف- حسابهای مستقل برای وجوه دولتی
ب- حسابهای مستقل برای وجوه امانی
الف- حسابهای مستقل برای وجوه دولتی:
1- حساب مستقل وجوه جاری: در ایران هر وزارتخانه یا موسسه دولتی مکلف است برای ثبت عملیات وصول و مصرف وجوهی که از محل اعتبارات جاری مصوب از خزانه داری کل دریافت می کنند حساب مستقلی تحت عنوان حساب مستقل وجوه جاری نگهداری می نمایند.
2- حساب مستقل وجوه عمرانی: هر وزارتخانه یا سازمان دولتی برای هر یک از طرحهای عمرانی مورد اجرای خود باید حساب مستقلی نگهداری نماید که شامل حسابهای متوازن بودجه ای و حسابهای عادی می باشد. مصارف این حساب مستقل از درامدهای عمومی دولت تامین می شود و نحوه نگهداری حسابها، تهیه صورتهای مالی سالانه و انجام هزینه های آن تابع قانون محاسبات عمومی، قانون برنامه و بودجه، قانون بودجه سالانه کشور و مقررات دیگری است که در طرح صوب مشخص گردیده اند.
3- حساب مستقل وجوه اختصاصی: این حساب مستقل برای نشان دادن حسابهای مربوط به دریافت و مصرف وجوه و درامدهای اختصاصی که به موجب قانون برای مصرف یا مصارف خاص در بودجه کل کشور تحت همین عنوان منظور می گردد نگهداری می شود. نحوه ثبت حسابها، تهیه صورتهای مالی و انجام هزینه ها از محل منابع حساب مستقل وجوه اختصاصی تابع مقررات خاص مربوط به تحصیل درامدهای اختصاصی و همچنین قوانین و مقررات عمومی دولت می باشد.
ب- حسابهای مستقل برای وجوه امانی:
وجوه امانی به صورت حسابهای مستقل زیر در سازمانهای دولتی ایران نگهداری می شود:
1- حساب مستقل پرداخت حقوق بازنشستگان
2- حساب مستقل وجوه سپرده
3- حساب مستقل صندوق بازنشستگی
4- حساب مستقل صندوق پس انداز و وام
مبانی حسابداری دولتی:
1- حسابداری نقدی-2- حسابداری تعهدی-3- حسابداری نیمه تعهدی-4- حسابداری تعهدی تعدیل شده-5- حسابداری نقدی تعدیل شده
1- حسابداری نقدی:
در حسابداری نقدی درامدها در سال مالی وصول وجوه نقد مربوط و هزینه ها در سال مالی پرداخت وجوه نقد مربوطه به حساب منظور می شوند.
صورتهای مالی که با حسابداری نقدی تنظیم می شود معمولا فاقد حسابهای دریافتنی و پرداختنی است. اموال خریداری شده نیز ممکن است به جای انعکاس در حسابهای دارایی ثابت، در هنگام خرید مستقیما به حساب هزینه منظور شود، ولی سرمایه گذاریها و بدهیهای بلندمدت ناشی از فعالیتهای مالی نقدی معمولا در حسابهای ترازنامه ای ثبت می شوند. سرمایه گذاریها و اوراق بهاداری که نقدا خریداری شده اند به بهای تمام شده ثبت می شوند ولی در ترازنامه معمولا ارزش بازار آنها نیز در داخل پرانتز در مقابل بهای تمام شده نشان داده می شود. سرمایه گذاریها و اوراق بهاداری که به عنوان کمک یا هدیه دریافت شده است به ارزش متعارف بازار در تاریخ دریافت در حسابها منظور می شود.
2- حسابداری تعهدی:
در حسابداری تعهدی درامدها در سال انجام خدمات یا فروش کالاها، و هزینه ها در سال دریافت کالاها و خدمات و ایجاد تعهد به حساب منظور می شوند.
در حسابداری بازرگانی به منظور رعایت اصل وضع هزینه های هر دوره مالی از درامدهای متعلق به همان دوره و تعیین سود یا زیان سال مالی و وضعیت مالی واقعی در پایان هر دوره مالی معمولا از حسابداری تعهدی استفاده می شود. افتتاح حسابهایی مانند پیش پرداختها، هزینه های معوق و پیش دریافتها و همچنین به حساب دارایی منظور نمودن موجودی کالای پایان دوره مالی از نتایج به کار بردن حسابداری تعهدی است.
مزایای حسابداری تعهدی:
1- حسابداری تعهدی برای تعیین بهای تمام شده و هزینه های واقعی اجرای برنامه ها، عملیات و فعالیتهای سازمانهای دولتی در قالب اعتبارات مصوب ضروری می باشد.
2- کنترل دقیق درامدها و سایر منابع تامین اعتبار و هزینه ها و سایر پرداختهای حسابهای مستقل در صورتی میسر خواهد بود که از مبنای حسابداری تعهدی استفاده شود.
3- مبنای تعهدی اطلاعات کاملتر و جامعتری جهت نظارت بر عملکرد ازمانهای دولتی و ارزیابی آنها در اختیار قوه مقننه، دولت و سایر مراجع قانونی و افراد کشور قرار می دهد.
4- حسابداری تعهدی اطلاعات و گزارشهای مالی صحیح تر و دقیق تری جهت برنامه ریزی و تصمیم گیری و اجرای عملیات و برنامه ها د اختیار مدیران سازمانهای دولتی قرار میدهد.
5- در برخی حسابهای مستقل و سازمانهای دولتی انتفاعی شناخت درامدها و هزینه های واقعی و تعلق آنها به دوره مالی و نیز تعیین وضع مالی صحیح در پایان دوره مالی فقط با به کار گیری حسابداری تعهدی مقدور است.
3- حسابداری نیمه تعهدی:
در حسابداری نیمه تعهدی برای ثبت درامدها از مبنای نقدی و برای ثبت هزینه ها از مبنای تعهدی استفاده می شود. یا به عبارت دیگر در مبنای نیمه تعهدی درامدهایی که عملا وصول و هزینه هایی که تعهد یا تحمل شده است (هزینه های واقعی دوره مالی) در حسابهای هر دوره مالی ثبت می شود.
دلایل استفاده از حسابداری نیمه تعهدی در سازمانهای دولتی بسیاری از کشورها:
1- استفاده از مبنای تعهدی برای ثبت هزینه ها به منظور کنترل بیشتر آنها ضروری تر از درامدهاست
2- همیشه احتمال عدم وصول بخشی از مالیاتها و عوارض و سایر درامدهای پیش بینی شده وجود دارد که بنابر اصل احتیاط به کار بردن حسابداری نقدی را در مورد آنها ایجاب می کند.
4- حسابداری تعهدی تعدیل شده:
در حسابداری تعهدی تعدیل شده شناخت و ثبت درامدها و حسابها در دوره مالی ای انجام می پذیرد که در آن دوره درامد "آماده، در دسترس و قابل اندازه گیری" باشد. منظور از آماده و در دسترس بودن درامدها قابل وصول بودن آنها در دوره مالی جاری یا مدتی کوتاه پس از پایان دوره جاری است به ترتیبی که پرداخت بدهیها و تعهدات دوره جاری از محل درامدهای مذکور میسر باشد
شفافیت بودجه ای و نقش حسابداری دولتی
در زمانهای دور بودجه منحصر به دخل و خرج دربار میشد. به عبارت دیگر درامدهای یک کشور، درامد پادشاه و هزینه¬های آن هزینه پادشاه محسوب می¬شد و خودکامگان نیز هیچ لزومی برای پاسخدهی در مورد دخل و خرج کشور نمی¬دیدند.
در گزارشگری مالی بخش دولتی، بودجه نقشی اساسی دارد و گزارش عملکرد بودجه با هدف پاسخگویی دولتها تهیه می¬شود. شفافیت برای این گزارش یک ویژگی کیفی است. یعنی اطلاعات بهگونه¬ای ارائه شود که بتوان با مشاهده آن به عملکرد واقعی دولت پیبرد و فعالیتهای مختلف دولت را ارزیابی کرد. میزان پاسخگویی از دیرباز تحت تاثیر فشار برای پاسخخواهی بوده است. هر اندازه ملت، مجلس، مطبوعات و مجامع حرفه¬ای پاسخدهی بهتری را خواهان باشند، دولت نیز در ارائه مطلوبتر اطلاعات و در نتیجه شفاف¬سازی فعالیتهایش کوشاتر خواهد بود. امروزه جهانی¬سازی و تاثیری که کشورها از وضعیت مالی برون مرزی خود می¬گیرند مجامع بینالمللی را نیز به گروه پاسخ-خواهان اضافه کرده است.
سازمانهای بینالمللی با اعمال سیاستهای تنبیهی و تشویقی (بهخصوص در اعطای وامها) می¬کوشند دولتها را موظف به ارائه اطلاعات درست و دقیق از فعالیتهای مالیشان سازند. در این زمینه بیشترین تاکید روی پیروی از الگوهای هماهنگ بین¬المللی گزارشگری مالی دولت وجود دارد. پیاده¬کردن این الگوها نیز به نوبه خود وابستگی کامل به وضعیت حسابداری دولتی هر کشور به عنوان سیستم اطلاعات حسابداری دولت دارد. مشکلاتی که در ایران برای شفافیت بودجهای مطرح می¬شود همان مشکلاتی است که سالها سیستم حسابداری دولتی با آن دست به گریبان بوده است، یعنی کمبود نیروهای متخصص مالی، نبود انگیزه ملی برای پاسخ¬خواهی و متقابلاً فرهنگ پاسخگویی مسئولان، قوانین ناکارامد و نداشتن استانداردهای حسابداری دولتی.
در زمانهای دور بودجه منحصر به دخل و خرج دربار میشد. به عبارت دیگر درامدهای یک کشور، درامد پادشاه و هزینه¬های آن هزینه پادشاه محسوب می¬شد و خودکامگان نیز هیچ لزومی برای پاسخدهی در مورد دخل و خرج کشور نمی¬دیدند. اولین نشانه¬های پاسخخواهی با شورش اشراف انگلستان علیه پادشاه و صدور منشور کبیر (مگنا کارتا) ظاهر شد. مطابق این منشور پادشاه نمی¬توانست بدون مشورت با اشراف، مالیاتی وضع کند و در مورد چگونگی هزینه شدن مالیاتها نیز ملزم به پاسخگویی میشد.
پاسخگویی یا حسابدهی به معنی پاسخگو بودن یک کارمند، نماینده یا هرکس دیگر در باره وظیفه-ای که به وی واگذار شده یا کاری که انجام داده است می¬باشد. ایفای این مسئولیت با استناد به مدرک یا مدارکی است که شناسایی فرد انجام¬دهنده کار را امکانپذیر می¬کند. میزان مسئولیت براساس وجه نقد، آحاد اموال یا هر معیار از پیش تعیین شده دیگری اندازهگیری میشود.
برای دولت مدرک یادشده در بالا، سند بودجه است. وظیفه واگذار شده، اجرای بودجه مصوب مجلس است و پاسخدهی در مورد آن با ارائه گزارش عملکرد سالانه بودجه محقق می¬شود.
فصل سوم: کلیات مفاهیم مهم سازمان آب منطقه ای آذربایجان شرقی
چارت سازمانی مالی:
وظایف افراد درقسمت امور مالی
ذیحساب ومدیر امور مالی :
رسیدگی وگواهی صورت حساب اموال رسیده و جمعداران مربوط
نظارت بر تحویل و تحول اموال بین جمعداران و امضا صورت مجلس تحویل وتحول
رسیدگی به حساب دوره تصدی جمعداران اموال وصدور مفاصا حساب
رسیدگی به موجودی جمعداران در مواردی که وزارت دارایی ابلاغ مینماید
اعلام خطاها و جرائم جمعدارانی که در موقع رسیدگی یا ابوابجمعی انان معلوم شود مرتکب خطا یا جرمی شدند به وزارتخانه یا موسسه مربوط و اداره کل اموال دولتی
موافقت با حذف اموال ابوابجمعی و حساب جمعدار که بر اثر فروش یا انتقال یا اتش سوزی یا سرقت یا حوادث مشابه آن از تصرف جمعدار خارج شود
رئیس اداره حسابداری مالی :
آشنایی کار با کامپیوتر در حد سیستمهای مکانیزه تعریف شده.
رعایت و نظارت بر اعمال قوانین ومقررات ودستورالعملهای مالی در سطح شرکت
بررسی روشها و سیستم های مالی و حسابداری و تطبیق موارد با قوانین و مقررات و گردش کار و عملیات وارائه پیشنهادات دستورالعملهای مربوطه در جهت رفع نارسائیها و مشکلات وبهبود روشهای موجود
ایجاد هماهنگیهای لازم بین کارکنان و نظارت در انجام کارها
نظارت و پیگیری وصول درآمدها و طلبهای شرکت
و انجام وظایف معاون ذیحسابی بر اساس قانون محاسبات عمومی کشور و ضوابط وزارت امور اقتصادی و دارایی
نظارت بر انجام امور مربوط به حسابهای بیمه و بازنشستگی
بررسی کلیه عملیات مربوط به هزینه ها و معاملات وخریدها و بررسی و کنترل صورت فعالیتهای بانکی و نهایتاٌ تائید آن
رسیدگی و امضاء برگه های محاسباتی و اسناد
همکاری و نظارت در تهیه گزارشات مالی وحساب ماهانه و سالانه
رسیدگی و پاسخ گویی به درخواستهای ارباب رجوع
تهیه پیش نویس مکاتبات مربوط به امور
تهیه گزارشات لازم
انجام سایر امور محوله در محدوده وظایف حوزه
مسئول تنظیم اسناد :
آشنایی کار با کامپیوتر در حد سیستم های مکانیزه های تعریف شده
تهیه و تنظیم اسناد مربوط به پیمانکاران با توجه به صورت وضعیتهای تایید شده و سایر مدارک لازم
تهیه خلاصه حسابهای هر قرارداد
تطبیق مستمر حسابهای ثبت شده با خلاصه حسابهای هر قرارداد جهت ارائه گزارشات لازم
بررسی اطلاعات و احکام صادره پر سنلی (اعم از حکم کار گزینی ، اضافه کاری و ما مورییت و...)و ورود اطلاعات به سیستم مکانیزه
تهیه و تنظیم اسناد مربوط به پرداختهای کارکنان ( حقوق و مزایا ، ماموریت ، تفاوت ، ذخیره سنوات و مرخصی و...)
تهیه و تنظیم سایر اسناد هزینه با توجه به مدارک و مستندات مر بوطه
تهیه و تنظیم ماموریت کارکنان ستادی و واحدهای طابعه سازمان
نظارت و ارجاع کار ( ورود اطلاعات و تهیه و تنظیم اسناد و ...) به افراد تحت مسئولیت
تهیه گزارشات لازم
تهیه پیشنویس مکاتبات لازم
مسئول کنترل بوجه و اعتبارات :
آشنایی کار در حد سیستم های تعریف شده
تعهد در قالب اعتبارات ابلاغی و پی گیری جهت قطعی نمودن تعهد
مطالعه دقیق موافقت نامه های ابلاغی و رعایت مفاد آ ن حین اقدام
انجام همکاری های لازم در تنظیم بودجه سالیانه شرکت
تهیه پیش نویس مکاتبات لازم
انجام سایر امور محوله در محدوده وظایف حوزه
تهیه گزارشات لازم در خصوص مقایسه عملکرد با بودجه مصوب ابلاغی
کنترل و تامین اعتبار احکام پرسنل با ردیفهای اعتباری در قالب بودجه مصوب ابلاغی
تهیه و تنظیم در آمدهای مصوب در بودجه به تفکیک مراکز به منظور تطبیق با عملکرد مربوطه و تهیه گزارشات لازم
تطبیق حسابهای ثبت شده ( هزینه،به تفکیک مراکز هزینه و سر فصلها)و رفع و اصلاح موارد
مسئول رسیدگی اسناد:
مطالعه دقیق کلیه ی بخشنامه ها و دستورالعمل ها و ائین نامه ها و سایر مقررات و ضوابط مالی به منظور نظارت بررعایت دقیق انها در اسناد مالی صادر شده
نگهداری یک نسخه از قوانین جهت مراجعه و استفاده از انها
تهیه دستورالعملهای لازم در خصوص بخشنامه ها و آیین نامه ها با هماهنگی قبلی مسئولین جهت ارسال به واحدهای ذیربط
بررسی کامل زمائم اسناد و مدارک و تطبیق آ نها با قوانین و مقررات حاکم بر مسائل مالی و تائید صحت آنها
تائید اسناد مالی که با مقررات جاری مقایرتی نداشته باشد
بررسی کامل قراردادهای و رعایت مفاد مندرج در قراردادها و مراحل انجام کار در حین رسیدگی به اسناد مربوطه
بررسی و تائید تشخیص حساب ، اسناد و مراجعه به سوابق (ثبتها و اسناد قبلی ،...) در صورت نیاز و تطبیق آنها و پیشنهاد جهت اصلاح حساب
مسئول دفتر داری :
مطالعه و رعایت بخش نامه ها وآئین نامه ها و مقررات در خصوص ثبت و ضبط اسناد و نوشتن دفاتررسمی و قانونی و نگه داری حسابها
تهیه دفاتر رسمی مورد نیاز طبق مقررات
تهیه شیفریه جهت ثبت در دفاتر رسمی و نظارت کامل در انجام آن
تهیه طراز ماهانه و سالانه شرکت
نظارت بر حسابهای ثبت شده و بررسی آنها ر رفع مغایرتهای موجود و صدور برگه های اصلاحی
تهیه گزارشات لازم در خصوص پی گیری مانده حسابها
ارسال اسناد مالی بعد از تکمیل به بایگانی اسناد
همکاری مستمر در تهیه و تنظیم صورتهای مالی شرکت
تهیه پیش نویس مکاتبات لازم
نظارت و کنترل کیفی و بررسی حسابها ( در سطوح کل، معین ، تفصیری)
مسئول حسابهای بانکی :
مطالعه و رعایت دقیق بخشنامه ها و آئین نامه های مر بوطه و نگه داری آنها در پر ونده های مر بوطه
پیگیری و اخذ اسناد مالی مربوط به دریافت (درآمدها) و بررسی آنها و ثبت یا ورود اطلاعات و اسناد به سیستم مکانیزه موجود و تهیه صورت مغایرات بانکی مربرطه
صدور چک برای اسناد تائید شده در مرحله پرداخت و ثبت و ورود اطلاعات و تهیه صورت مغایرت بانکی مربوطه
تشکیل پرونده ضمانت نامه ها به تفکیک مورد و نظارت و نگهداری ضمانت نامه و پیگیری جهت تمدید یا ابطال و اقدام لازم با رعایت مقررات جاری
کنترل و اخذ تائید به حسابهای خزانه و جابه جایی وجه
تطبیق حسابهای موجود با حسابهای ثبت شده و کنترل موجودی حسابهای جاری و رفع و اصلاح حسابها
ارسال کلیه اسناد به دفتر داری جهت انجام اقدامات بعدی
همکاری در تهیه و تنظیم صورتهای مالی شرکت
انجام اقدامات لازم در جهت افتتاح یا بستن حسابهای بانکی با هماهنگی قبلی با مسئولین ذیر بط
مسئول حسابداری بیمه و بازنشستگی:
آشنایی کار با کامپیوتر در حد سیستم های تعریف شده
مطالعه دقیق بخشنامه ها وآئین نامه ها و مصوبه های مربوطه و نگه داری انها در پرونده های مربوطه
صدور درخواست وجه در خصوص حقوق و افزایشات باز نشستگان و وظیفه بگیران سازمان و واحد های تابعه و تسجیل ان در سازمان باز نشستگی کشوری
اخذ وجه از سازمان بازنشستگی کشوری
بررسی و تطبیق وجه دریافتی از سازمان بازنشستگی کشوری و حفظ سوابق مربوطه
صدور حواله های بانکی شهرستانها و کنترل لیستهای ارسالی و تطبیق انها و مرکز
ایجاد ارتباط با بازنشستگان جهت تکمیل فرمهای مربوطه در موارد لازم و اخذ مدارک لازم
تایید فرمهای مربوط به بازنشستگان و ارسال انها به سازمانهای ذیربط
ورود اطلاعات مربوطه به بازنشستگان و تهیه و تنظیم لیستهای مربوطه و ارائه دیسکتهای مربوط به بانک
تطبیق حسابهای معیین موجود با حسابهای ثبت شده و رفع مغایرت ها
کارشناس حسابداری انبار :
آشنایی کار با کامپیوتر در حد سیستم های تعریف شده
هماهنگی های لازم با انبار دارها در خصوص فرمهای مورد استفاده در انبار
پی گیری و دریافت رسید انبارها و حوالی انبارها ،برگشت کالا ،...جهت اعمال حساب و صدور و ثبت اسناد مربوطه
بررسی و رفع مغایرتهای موجود قبل از انبار گردی در پایان سال مالی و تهیه فرمهای مربوط و انبار گردانی
تهیه گزارشات لازم در خصوص عملکرد ،اجناس راکد انبارها
پیش بینی و تعیین نکته سفارش
نگه داری مدارک لازم در خصوص کالا های امانی و پیگیری اقدامات انجام یافته
بررسی و کنترل کالاهای بین راهی و پیگیری اقدامات انجام یافته و صدور و ثبت اسناد مربوطه
ارسال اسناد بعد از تکمیل و ثبت به دفترداری
تطبیق حسابهای انبار و موجود با اسناد ثبت شده و رفع واصلاح موارد
همکاری در تهیه و تنظیم صورتهای مالی شرکت
تهیه پیش نویس مکاتبات لازم
کارشناس حسبداری درامد مشترکین:
تهیه وتنظیم اسناد نبعی از قراردادهای منعقده با توجه به مدارک و سوابق تائید شده و نگهداری حسابهای مربوطه و ارائه گزارشهای حسابها به مسئولین ذیربط
پی گیری وصول درامد ها و مطالبات شرکت از قرارداد های موجود در پر ونده های مربوطه
تطبیق مستمر حسابهای ثبت شده با خلا صه حسابهای هر قراردادهای موجود در پرونده های مر بوطه
گزارش مستمر در خصوص در امد ها و مغایرتهای موجود به مسئولین ذیربط
تحویل بخش در امدهای مصوب بودجه و تطببیق عملکرد درامد به تفکیک مراکز و سر فصل و کنترل وتهیه گزارشات لازم
تهیه پیش نویس مکاتبات لازم
بایگانی مالی:
در یافت کلیه اسناد مالی بعد از ثبت انها و کنترل ضمائم و مستندات مربوط به اسناد
تفکیک اسناد به ترتیب شماره ثبت شده
تنظیم پرونده های مربوط به اسناد تفکیکی و بایگانی انها
حفظ حراست از اسناد و نگهداری انها در محل مناسب
پیگیری جهت عودت اسناد تحویل شده
تحویل اسناد به اشخاص مجاز در مقابل اخذ رسید طبق دستور و موافقت مسئولین مربوطه
متصدی امور دفتر و پیگیری پست:
ثبت نامه های وارده و صادره در دفاتر مربوطه یا سیستم مکانیزه
تشخیص و توزیع اسناد دریافتی و نامه های رسیده و ارسال انها به قسمتهای مربوطه
پی گیری نتیجه اقدامات انجام یافته از مسئولین ذیربط در خصوص کارهای ارجاع شده( اسناد، نامه ها ،...) و گزارش موارد به طور مستمر به مدیریت
پاسخ گویی به ارباب رجوع و کنترل تلفنهای منشی مدیریت مربوطه و تهیه و تنظیم برگ در خواست کالا جهت نیازهای ملزومات امور و تحویل انها
کنترل و مقابله نامه های تایپ شده که در حوزه مدیریت تهیه شده است
بایگانی موارد در صورت صلاحدید مدیریت به منظور دست یابی سریع به انها در پرونده های مربوطه
تعداد کارکنان در بخشهای مختلف قسمت امور مالی
نام بخشها تعداد افراد
ذیحساب و مدیر امور مالی 1
اداره حسابهای مالی 1
تنظیم اسناد 2
کنترل بودجه و اعتبارات 2
رسیدگی اسناد 2
دفتر داری 2
حسابهای بانکی 2
حسابداری بیمه و باز نشستکی 2
حسابداری صنعتی 2
حسابداری درامد مشترکین 1
بایگانی مالی 1
امور دفتر و پیگیری پست 1
کدام کارها به صورت کامپیوتری و دستی انجام میگیرد؟
تمام کارها به صورت کامپیوتری انجام میگیرد اما دربخش تنظیم اسناد کارهای زیر به صورت دستی انجام میگیرد:
1) تهیه و تنظیم اسناد مربوط به پیمانکاران
2) تنظیم کلیه اسناد هزینه های متفرقه
جریان کار در قسمت امور مالی
جریان کار در این قسمت به این گونه است که ، شخصی مانند پیمانکار یک سد که برای اداره کار میکند هر ماه یک صورت وضعیت از کل کارهای خود به اداره میفرستد و اداره این صورت وضعیت ها را به اداره قراردادها ارسال میکند و اداره قراردادها بر اساس قوانین و ائین نامه های مربوطه این صورت وضعیت ها را کنترل کرده وبعد از تایید انها مبلغی که باید به پیمانکار داده شود را مشخص می کند.سپس با اسنادی انها را به قسمت امور مالی می فرستد. سپس این اسناد به قسمت تنظیم اسناد تحویل داده می شود.و مسئول تنظیم اسناد ، این سندها را تنظیم کرده و به قسمت اعتبارات می فرستد و در ان قسمت مسئول اعتبارات قسمتهای (کل معین و تفصیلی ) موجود در صنعت را پر میکند و سپس سند به بخشهای (رسیدگی و حسابداری و امور مالی ) فرستاده میشود و بعد از تائید بخشهای مر بوطه این سند به مدیر عامل تحویل داده میشود و مدیر عامل سند را بررسی کرده و به بخش صدور چک میفرستد و مسئول این بخش قسمت پایین سند را پر میکند و بعد از در یافت امضا از پیمانکار چکی را به او تحویل میدهد و سند را به قسمت دفتر داری میفرستد و مسئول این بخش کدهای مربوط به (کل ، معین و تفصیلی ) را ذخیره میکند و سند به قسمت بایگانی فرستاده میشود و بایگانی میشود .
تعاریف واصطلاحات
بودجه کل کشور :
برنامه مالی دولت است که برای یک سال مالی تهیه میشود و حاوی پیش بینی در امدها و سایر منابع تامینی اعتبار و براورد هزینه ها برای انجام عملیاتی که منجر به رسیدن به هدف های دولت میشود بوده است و از سه قسمت تشکیل شده است :
1) بودجه عمومی دولت :
الف: بودجه عادی برای وزارتخانه ها و موسسات دولتی: این بودجه شامل اعتباراتی نیز خواهد بود که مستقیما مربوط به وظایف یک وزارت خانه یا موسسه دولتی نیست و تحت عنوان خاص منظور میگردد
ب: بودجه عمرانی: برای اجرای برنامه های عمرا نی
2) بودجه شرکتهای دولتی
بودجه موسساتی که تحت عنوان غیر از عناوین فوق در بودجه کل کشور منظور میشود .
در امد عمومی :
عبارت است از درامدهای وزارتخانه ها و موسسات دولتی و سایر منابع تامینی اعتبار که در بودجه کل کشور تحت عنوان درامد عمومی منظور میشود .
در امد اختصاصی :
عبارت است از درامدهایی که به موجب قانون برای مصرف یا مصارف خاص در بودجه کل کشور تحت عنوان درامد اختصاصی منظورمیگردد .
در امد شرکتهای دولتی:
عبارت است از در امدها و سایر منابع تامینی اعتبار که در بودجه شر کتهای دولتی تحت عنوان در امد شرکتهای دولتی اورده شده است .
تامین اعتبار :
عبارت است از تخصیص تمام یا قسمتی از اعتبار برای هزینه معین.
حواله:
سندی است که وسیله وزارت خانه یا موسسه دولتی برای پرداخت ا ز محل اعتبارات مربوط ، عهده ذیحساب در وجه ذینفع صادر میشود .
وزارتخانه :
واحد سازمانی مشخصی است که به موجب قانون به ا ین عنوان شناخته شده است .
موسسه دولتی :
واحد سازمانی مشخصی است که موجب قانون ایجاد و به وسیله دولت اداره میشود.
شرکت دولتی :
واحد سازمانی مشخصی است که با اجازه قانون به صورت شرکت ایجاد میشود و بیش از 50 % سرمایه ا ن متعلق به دولت میباشد .
سال مالی :
سال مالی یک سال شمسی است که از اول فروردین ماه اغاز و به پایان اسفند ماه ختم میشود
اعتبار :
عبارت از مبلغی است که برای مصرف یا مصارف معین در بودجه مربوط به تصویب می رسد
مواد هزینه :
نوع هزینه را در داخل بودجه و یا قسمتی از عملیات یک وزارتخانه یا موسسه مشخص میکند
در خواست وجه:
سندی است که ذیحساب برای پرداخت حواله های صادر شده از محل اعتبارات بودجه عمومی دولت به عهده خزانه در وجه حساب وزارتخانه یا موسسه مربوطه صادر میکند.
هزینه:
عبارت است از پرداختها یی که به ذینفع در قبال انجام تعهد و یا عنوان کمک یا اعانه و هر عنوان دیگری که در بودجه عمومی دولت منظور شده است صورت میگیرد.
تنخواه گردان پرداخت:
عبارت است از وجهی که از محل تنخواه گردان حساب داری از طرف ذیحساب برای انجام پاره ای هزینه های جزئی در اختیار جمع دار قرار میگیرد تا به تدریج که هزینه های مربوط انجام میشود اسناد هزینه تحویل و مجددا وجه دریافت دارند.
پیش پرداخت:
عبارت است از پرداختی که از عتبارات مربوطه طبق احکامو مقررا ت و قرار دادها پیش از انجام تعهد صورت میگیرد
علی الحساب:
عبارت است از پرداختی که به منظور ادای قسمتی از تعهد صورت میگیرد .
صورتهای مالی :
عبارت است از تهیه صورت حسابهای سود و زیان و تهیه طراز نامه ها .
جمعدار:
ماموری است که به موجب مقررات با موافقت ذیحساب به حکم وزارتخانه یا موسسه مربوطه مسئولیت تحویل و تحول و نگه داری وجوه و نقدینه ها و سپرده ها و اوراق بهادر و اموال وزارتخانه ها یا موسسه کلا یا بعضا به عهده او واگذار میشود .
ذیحساب:
ماموری است که به موجب حکم وزارت دارایی برای اداره امور حسابداری وزارتخانه یا موسسه دولتی و نگه داری حساب و حفظ اسناد و دفاتر مربوط در مرکز و یا در شهرستان به این سمت منصوب میشود و نیز به عنوان عامل خزانه مسئولیت تحویل و تحول و نگاه داری وجوه و نقدینه های دولتی و سپرده ها و اوراق بهادار را به عهده دارد ذیحساب زیر نظر و زیر یا رئیس موسسه مربوط وظایف خود را انجام میدهد .
ابوابجمعی:
اموالی است که زیر نظر جمعداران است .
مفاصا:
تصفیه حساب.
تسجیل:
تامین میزان بدهی قابل پرداخت به موجب اسناد مثبت و اسناد قابل قبول .
استهلاک: فرسو
ذنفع:
کسی است که پولی را در خواست میکند نسبت به حقی که دارد.
شیفریه:
تهیه ار قام جهت ثبت در دفاتر .
فصل چهارم : فعالیتهای طرحهای عمرانی
پیمان:
پیمان اعم ازکوچک وبزرگ ،یک توافق دو جانبه است که به موجب آن پیمانکار می تواند عملیاتی را تعهد واجرا نماید . مانند ساختن پل ، ساختمان ، کشتی ، جاده سازی یاریل گذاری راه آهن . پیمانهای بزرگ نیاز به مدت وزمان طولانی برای تکمیل دارند .
تعریف واژه ها
کارفرما :
اشخاص حقیقی ویا حقوقی که عملیاتی را برای اجرا وساخت وساز به اشخاص دیگری واگذاری می نمایند.
پیمانکار :
اشخاص حقیقی ویا حقوقی که عملیاتی رااجرا نماید وطرف دیگر قرارداد می باشند .
قرارداد :
توافق بین پیمانکار وکارفرما برای تکمیل ویا ساخت وساز یک عملیات را قرارداد نامند .
مبلغ قرارداد :
رقم توافق شده ای است که کافرما متعهد می گردد آن را در پایان مدت ویا در مقاطع معین پرداخت نماید .
قرارداد دست دوم :
بعضی اوقات پیمانکار دست اول (اصلی ) یک بخشی از کار را به پیمانکار دست دوم واگذار می نماید وبرای انجام عملیاتی مانند رنگ کاری ، سنگ ریزی کف وغیره با او قرارداد منعقد می نماید دراین صورت این قرارداد را دست دوم نامند .
کار گواهی شده :
پیمانکار براساس درصد پیشرفت کار در مقاطع مختلف اقدام به تهیه وارسال صورت وضعیت برای کارفرما می نماید . این صورت وضعیتها باید با تایید دستگاه نظارت ویا ناظر مقیم که از سوی کارفرما تعیین می شود ، برسد .مبلغ کار انجام شده توسط پیمانکار که به تایید دستگاه نظارت برسد (( کار گواهی شده )) نامند .
کار گواهی نشده :
اگر پیشرفت عملیات نا مطلوب باشد وبه مرحله مورد انتظار نیز نرسد ، اگر چه فعالیت تکمیل وانجام شده است
ماسه شور کلاسیفایر مارپیچ
ماسه شوی های کوبش ماشین جهت تفکیک وشست وشوی محصول درتاسیسات سنگ شکن وفراوری موادمعدنی وشن وماسه مورداستفاده قرارمی گیردومعمولازیرسرنداول نصب می شود.موادبه همراه آب به داخل حوضچه ماسه شوی می ریزد وتوسط حلزونی به سمت دریچه ی خروجی هدایت شده وآب مصرفی ازکانال به داخل حوضچه به بیرون هدایت می شود. ماسه شوی های کوبش ماشین دردوطرح تک حلزونی ودوحلزونی وباعرض وطول های استاندارد ساخته می شوند وعوامل موثردرظرفیت دستگاه
قطرحلزونی ،سرعت چرخش حلزونی ،حجم حوضچه ،گام وطول مارپیچ است.
ساخت وتامین قطعات ماسه شور مانند فلنچ و لوله فلنج ، لاستیک مارپیچ
Weight(Kg) Power Req(hp) Capacity t/h r.p.m Model
4300 15 40-50 16 K7M
5300 20 50-60 16 K9M
5800 20 60-80 16 K10M
خردایش سنگ های معدنی درابعاد کوچک
استفاده شده ودارای ویژگی های زیررمی باشند:
تنظیم سریع وضعیت دهانه سنگ شکن ازراه دور
تخلیه سریع سنگ هاازسنگ شکن
استفاده ازسه سیستم روغنکاری حفاظتی سیستم حفاظت اتوماتیک
طول عمربشتر نسبت به ماسه سازعمودی سایش کمتر تاپ شل
افزایش تولید ماسه وخطوط سنگ شکن دارای غبارگیرروغن
سنگ شکن های مخروطی (هیدروکن سبرد)
سنگ شکن های مخروطی کوبش ماشین برای مراحل میانی خردایش (سنگ شکن های ثانویه ومرحله سوم سنگ شکنی) وبرای خردکردن موادمعدنی باسختی بالا ازجمله سنگ آهن ،تاابعادنسبتا کوچک مورداستفاده
قرارمی گیرند. سنگ شکن های مخروطی درحقیقت نوعی ازسنگ شکن های ژیراتوری هستندکه درآنها زاویه راس هسته مخروطی تاحدود100درجه افزایش یافته است وانحناداخل بدنه تغییرکرده است درسنگ شکن های مخروطی هسته متحرک وهمچنین سطح داخلی بدنه ثابت وبه وسیله پوشش های ضدسایش قابل تعویض ازحنس فولادمنگنزدارپوشیده شده اند.
نوارنقاله های تولیدی شرکت کوبش ماشین درابعاد و طرح های مختلف و به صورت نوارنقاله ثابت و نوارنقاله (کانوایر ) متحرک طراحی و ساخته می شوند ومورد استفاده در جابجایی وانتقال ،تخلیه و بارگیری مواد فله صنعتی و معدنی درصنایع معدنی و غذایی ، در یایی گسترده ای قرار می گیرند.
انتقال دهنده حلزونی اسکرو ( نوعی نوار نقاله ) مورداستفاده دربچینگ پلنت ها و تجهیزات تخلیه و بارگیری مواد پودرشونده و سیلو غلات
سنگ شکن های ضربه ای عمودی (ماسه ساز )تولیدی گروه صنعتی کوبش ماشین:
1) دربدنه این سنگ شکن ها سه دریچه برای تعویض راحتتر قطعات سایشی تعبیه شده است
2) وجودلرزه گیرهای مخصوص باعث جلوگیری ازلرزش می شود
3) درصدبالای مصالح زیر 5 میلیمتر ازامتیازات این دستگاه می باشد
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 6 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
کلام خدا و راز آفرینش
به راستی قرآن کتاب نا متناهی و بی پایانی است و نسخه دوم طبیعت به شمار می رود که هر چه بینش ها وسیع تر و دیدها عمیق تر شود و هر چه در باره آن تحقیقات و مطالعات زیاد تری انجام گیرد ، رموز و اسرار آن رخ می نماید و حقایق نویی از ان کشف می شود .
از کتابی که از جانب خدای نامتناهی برای هدایت بشر فرستاده شده است جز این انتظار نیست . کتاب او باید بسان خود او نا متناهی و ویژگی مقام ربوبی را دارا باشد و در نمایاندن انتساب خود به حق و مبدا عالم ، به دلیل و برهانی نیاز نداشته باشد و به سا ن خورشید ، خویش را بنمایاند و محیط را روشن کند .
راز آفرینش کوه ها و نهرها :
« وَ جَعَلَ فِیها رَواسیَ وَاَنهاراًَ »
در آن ( زمین ) کوه ها و جوی ها را آفرید .
قرآن مجید در سوره های متعددی در باره آفرینش کوه ها سخن گفته و راز خلقت و اسرار وجود آنها را با تعبیرات گوناگونی روشن ساخته است . از میان راز ها ، بیشتر روی استقرار و آرامشی که در پرتو کوه ها نصیب ساکنان زمین شده است تکیه کرده و وجود آنها را مانع از پدید آمدن حرکات نا موزون و اضطراب و نوسان معرفی می نماید و در سوره های متعددی می فرماید :
« وَ اَلقَی فِی الاَرضِ رَوَاسیَ اَن تَمیدَ بِکُم »
در زمین کوه هایی افکند تا حرکات آن ، شما را مضطرب نسازد .
گاهی این حقیقت را به عبارت دیگر بیان کرده و می فرماید :
« وَ الجِبالَ اَوتاداً . . . »
کوه ها را میخ های زمین آفریدیم .
قرآن راز کوه ها را ضمن دو آیه در سرچشمه نهرها و تصفیه آب بیان نموده است . که مجال پرداختن بدان در این مجموعه نیست .
قرآن و راز آفرینش
قرآن بهار دلها ،سرچشمه دانشها ، زداینده تیرگیها ، و استوارترین و ارجمندترین مستند شناخت و معرفت است . قرآن مبنای تفکر ، منبع شناخت ، مرجع فهم و سند کرامت و شرافت ماست . قرآن چشمه سار زلالی است که آگاهان با بهره گیری از معارف آن ، دلهای تفتیده را سیراب می کنند و ژرف اندیشان با گلگشتی در بوستان رنگا رنگ آن طراوت جان می گیرند و صالحان و استوار مردانِ حراستگر از مرزهای اندیشه در برابر دیگر اندیشان ، شیوه انسانی مرزداری و حراست را فرا می گیرند .
قرآن مشعل فروزان جاودانی است بر معبر تاریخ که در تاریکی سده ها ، انبوه انسانهای سرگشته را به مقصد اعلی و مقصود والا رهنمون گشته است .
قرآن مجید برای تدریس علوم و فنون زندگی ، که بشر به نیروی تفکر می تواند به آنها دست بیابد ، نیامده است و هرگز پیامبر برای این مبعوث نگردیده ، که علوم فیزیک و یا شیمی و یا دیگر مسائل ریاضی و نجومی و فلکی را به ما بیاموزد زیرا قرآن کتاب هدایت و تربیت است و هدف از نزول آن ، رهبری بشر به سوی خدا و رستاخیز و فضائی اخلاقی و سجایای انسانی است . از یک چنین کتابی نباید انتظار داشت که روش خیاطی و معماری به ما بیاموزد و در باره انواع بیماری ها و داروهای آن و یا فرمولهای ریاضی و معادلات جبری سخن بگوید زیرا همه اینها از هدف یک کتاب تربیتی بیرون است .
به راستی قرآن کتاب نا منتهایی و بی پایانی است و نسخه دوم طبیعت به شمار می رود که هر چه بینش ها وسیع تر و دیدها عمیق تر شود و هر چه در باره آن تحقیقات و مطالعات زیاد تری انجام گیرد رموز و اسرار آن رخ می نماید و حقایق نویی از آن کشف میشود . پیامبر عالی قدر در سخنان خود به خصیصه نهایت ناپذیری قرآن اشاره می کند و می فرماید :
« ظاهِرةً اَ نیق ُوَ باطِنُه عمیقُ لا تَحصی عَجا ئِبُه وَ لا تبلی غرا ئِبُه »
قرآن ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد . شگفتیهای آن پایان نمی پذیرد و تازه های آن کهنه نمی شود .
امید است که این مجموعه مطالب چراغی فرا راه پیروان قرآن باشد و تمام طبقات مخصوصا نسل جوان را با حقایق نورانی قرآن آشنا سازد .
کلام (راز آفرینش)
مقصود از سجده فرشتگان اطاعت امر الهی، تکریم و خضوع در برابر آدم است و کسی که مسجود ملائک قرار گرفت آدم بعنوان نماد انسان ها است و خلافت امر تشکیکی و دارای مراتب می باشد مرتبه ادنای آن را تمامی انسانها دارا بوده و عالیترین مرتبه آن مربوط انسان کامل است
این پرسش که «آدمی چیست، کجاست، از کجا و چگونه و برای چه آمده است؟» و نیز پرسش هایی از این سنخ، هیچ گاه بشر اندیشمند و حقیقت جو را رها نکرده است. آدمی نیز، هیچ گاه این پرسش ها را وانخواهد گذاشت; زیرا معنای زندگی هر کس مبتنی بر پاسخی است که به این پرسش ها می دهد. در این بخش تلاش شده تا در قالب چند پرسش و پاسخ به تبیین علت سجده ی ملائک برای حضرت آدم و نیز به چالشی درباره ی چگونگی خلقت انسان های اولیه پرداخته شود.
● هدف از آفرینش انسان از دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامی چیست؟ (محمدرضا متقیان)
روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
ز کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم (مولوی)
یکی از پرسش های مهم آدمی این است که برای چه آمده ام؟ چرا خداوند مرا آفریده است و به عبارتی، چرا هستم و برای چه باید زندگی کنم؟ امیر المؤمنین علی(علیه السلام)می فرماید:
رحم الله امرء اعد لنفسه و استعد لرمسه و علم من این؟ فی این؟ و الی این؟[۱]خداوند رحمت کند آن انسانی را که آن چه لازم است، برای نفس خود تهیه و خویشتن را برای قبر مستعد و آماده سازد. آن انسانی که بداند از کجا آمده و در کدام راه است و به سوی کدام مقصد باز می گردد.
مولوی چه خوب توانسته است این کلام نورانی را به نظم در آورد; ز کجا آمده ام (مِنْ اَیْنَ); آمدنم بهر چه بود؟ (فی اَیْنَ); به کجا می روم آخر ننمایی وطنم؟ (الی اَیْنَ).
به گفته ی ژان فوارستی، دانشمند آلمانی:
هر چه بشریت ترقی می کند این سؤال بیش تر مطرح می شود که چرا باید بمیرد و منظور از این آمدن و رفتن چیست؟ و به قول سقراط: «زندگیِ بررسی نشده، ارزش زیستن ندارد».[۲]
قبل از پاسخ گویی به پرسش فوق، توجه شما را به چند نکته جلب می کنم:
۱) هدف چیست؟ هدف در لغت به معنای نقطه و نشانه ای است که تیرانداز در نظر می گیرد و تیر را به طرف آن پرتاب می کند و در محاورات عرفی به نتیجه ی کار اختیاری گفته می شود که عاقل مختار از آغاز در نظر دارد و کار را برای رسیدن به آن انجام می دهد، به طوری که اگر نتیجه ی کار منظور نباشد، آن کار انجام نمی گیرد و این نتیجه از آن جهت که منتهی الیه است «غایت» و از آن جهت که از آغاز مورد نظر و قصد فاعل بوده «هدف و غرض» و از آن جهت که مطلوبیت آن موجب تعلق اراده ی فاعل به انجام کار شده است، «علت غایی» نامیده می شود.[۳]
۲) زنگ خطر: در اولین قدم از جستوجو، برای یافتن هدف و راه رسیدن به آن، زنگ خطری به صدا در می آید که هر چند تکان دهنده است، ولی برای هوشیاری و دقت بیش تر سودمند خواهد بود. آن زنگ خطر با زبان خود به ما چنین می گوید: «تنها یک بار این راه را خواهی رفت و یک زندگی را تجربه خواهی کرد.» این اخطار و گوش زد مهم و جدی، ما را بر آن می دارد که با دقتی متناسب به موشکافی و کاوش بپردازیم و ضریب اطمینان بالایی برای یافته ی خود دست و پا کنیم.
۳) دیدگاه عرفانی و فلسفی: این دو دیدگاه در طول یکدیگر و قابل تمیز هستند. امتیاز آنها تابع امتیازشان در هستی شناسی است. از نگاه عرفانی خداوند همان هستی نامحدود و مطلق است که دارای مصداق خارجی است و در عرض و یا در طول آن هستی دیگری که مباین و یا مشارک با آن باشد یافت نمی شود; اما در نگاه فلسفی، واجب در عرض و یا در طول دیگر موجودات حقیقی قرار دارد و علت کمالات حقیقی و واقعی آنهاست. ذات واجب در سرسلسله ی هستی ها قرار گرفته و مجرد از قیود جزئی و امکانی دیگر موجودات شمرده می شود. البته باید توجه داشت که اهل فلسفه و حکمت نیز، پس از صعود بر پلکان علیت، به اطلاق و عدم تقید ذات باری پی می برند و در پایان کار بر وجه الهی نظاره و به توحید هستی اعتراف می کنند.
فلسفه و عرفان اسلامی در پاسخ به این پرسش که چرا آفریده شده ایم، به زوایا و جلوه های زیر اشاره می کند:
۱) حب ذات: پری رویْ تابِ مستوری ندارد. هدف از آفرینش، خودِ ذات حق تعالی است; چون او خود و آثارش را دوست دارد، ایجاب می کند تا صفاتش تجلی کند.[۴]
در ازل پرتو حسنت ز تجلّی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد (حافظ)
یعنی وقتی ذاتش خواست تجلی کند، عشق پیدا شد و به همه ی عالم و آدم آتش زد; عالم و آدم به سوی او عاشقانه در حرکت اند:
(أَلا إِلَی اللّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ)[۵]
فعل مضارع افاده ی استمرار می کند; یعنی برگشت امور به خدای متعال دایمی است.[۶]پس تمامی جهان به سوی آن هدف در سیلان و جریان اند و ما، چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم، رو به سوی آن هدف و غایت داریم.
(لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ)[۷]
هر طرف که رو کنید، همان جا رو به خدا دارید، که خدا واسع و داناست.
دل سرا پرده ی محبت اوست دیده آیینه دار طلعت اوست
هر گل نو که شد چمن آرای ز اثر رنگ و بوی صحبت اوست (حافظ)
۲) استجلا: جلا به معنای در خود دیدن است; مانند دیدن خود در آینه; و استجلا یعنی حضرت حق کمالات خود را بیرون می ریزد تا خود را مشاهده کند; و کمال این استجلا تنها در انسان کامل نمایان می شود; تنها انسان است که مظهر اتمّ حق است و خداوند کمالات خود را در او می بیند و هموست که بار سنگین امانت الهی را به دوش کشید.[۸]
(إِنّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً);[۹] ما امانت را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند; اما انسان آن را بردوش کشید، که او بسیار ظالم و جاهل بود.
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راه نشین باده ی مستانه زدند (حافظ)
۳) شناخت جهان: هدف آفرینش انسان آن است که او جهان را با دیدگاه الهی ببیند و بشناسد; قرآن می فرماید:
(اللّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوات وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ وَ أَنَّ اللّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْء عِلْماً);[۱۰] خدا همان کسی است که هفت آسمان و همانند آن ها هفت زمین آفرید. او فرمان (خود را) در میان آن ها فرود می آورد، تا بدانید که خدا بر هر چیزی تواناست، به راستی دانش وی هر چیزی را در برگرفته است.
اعتقاد به خدایی که علم و قدرتش نامتناهی است، برای ما سازنده است; به این صورت که چون او به همه چیز عالم است، مواظبیم که آلوده نشویم و چون به همه چیز تواناست، مواظبیم کارها را با او در میان بگذاریم و فقط از او کمک بخواهیم.[۱۱]
۴) بندگی پروردگار: آفرینش انسان برای این است که بندگی کند و خداپرست شود و غیر خدا را نپرستد:
(ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ);[۱۲] جن و انس را نیافریدم، جز برای آن که مرا بپرستند.
چون عبادت بود مقصود از بشر شد عبادتگاه گردنکش سقر
«ماخلقت الجن والانس» این بخوان جز عبادت نیست مقصود از جهان
پرستش تنها به انجام عباداتی چون نماز و روزه ختم نمی شود; حقیقت بندگی آن است که انسان، تنها خدا را بپرستد و در زندگی خویش تکیه گاهی جز خدا نداشته باشد و تنها او را کانون امیدش بداند[۱۳] و به عبارتی، هر حرکت و رفتار شایسته ای که از انسان سربزند، اگر از سرانگیزه و نیت خدایی باشد، عبادت محسوب می شود و در این صورت، خور و خواب و درس و کار، همه یکپارچه نور، نماز و حمد و قل هوالله می شود.
خوشا آنان که الله یارشان بی که حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنان که دایم در نمازند بهشت جاودان مأوایشان بی (بابا طاهر)
۵) امتحان و آزمایش: خداوند حکیم و مهربان زمینه سازی می کند و آدمی را بر سر دو راهی قرار می دهد، تا آن چه در نهانش است به ظهور و فعلیت برسد:
(الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً);[۱۴] همان کسی که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک بهتر عمل می کنید.
آن خدا را می رسد کاو امتحان پیش آرد هر دمی با بندگان
تا به ما، ما را نماید آشکار که چه داریم از عقیده در سرار
۶) قرب و رحمت الهی: هدف از آفرینش انسان، وصال به رحمت و قرب الهی است:
(وَ لا یَزالُونَ مُخْتَلِفِینَ إِلاّ مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ);[۱۵] مردم پیوسته در اختلاف اند، مگر آنان که خدا به آنان رحمت آورده و برای همین آنها را آفریده است.
▪ وجه جمع اهداف
اهداف چهارگانه ی اخیر را می توان در یک هدف جمع کرد; به این بیان که خداوند به انسان اختیار داده و او را بر سر دوراهی قرار داده است تا با انتخاب خود، راه شناخت و پرستش خدا را برگزیند و در سایه ی آن به رحمت الهی و سعادت دست یابد و چون هرگونه رحمتی در نزدیکی به خداست، می توان گفت: هدف نهایی از آفرینش انسان همان قرب الهی است. آزمایش انسان و پرستش خدا، هر یک وسیله ای برای رسیدن به این هدف نهایی هستند; بنابراین غیر از قرب و رحمت الهی، اهداف متوسطی هستند که لازمه ی رسیدن انسان به آن هدف نهایی اند.[۱۶]
▪ راه وصال
در پایان شایان ذکر است که به طور چکیده، طریق رسیدن به اهداف آفرینش انسان مطرح شود. حضرت حق، رسالت آن را بر دوش برترین انسان ها یعنی انبیا و اولیا قرار داده است و در واقع در پرتو پیروی از ایشان و عمل به هدایت ها، ارشادات و تعالیم آنان است که آدمی می تواند به اهداف اصلی آفرینش خود نایل آید; قرآن کریم در این باره می فرماید:
(فَاتَّقُوا اللّهَ یا أُولِی الْأَلْبابِ الَّذِینَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً رَسُولاً یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللّهِ مُبَیِّنات لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ);[۱۷] پس ای خردمندانی که ایمان آورده اید، از خدا بترسید. راستی که خدا سوی شما تذکاری فرو فرستاده است، پیامبری که آیات روشنگر خدا را بر شما تلاوت می کند، تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، از تاریکی ها به سوی روشنایی بیرون برد.
این آیات با لحن خاصی این حقیقت را مطرح می کنند که پیامبران آمده اند تا با کمک به انسان، او را از تاریکی هایی که با تنزلش از موطن اصلی خود، در آن افتاده است، خارج ساخته و او را به سوی نور، که همان حقیقت انسان و روح خدایی بودن اوست ببرند.
● هدف از سجده ی ملائکه برای حضرت آدم چه بود و چه کسی در این سجده مسجود واقع شد; حضرت آدم، انسان کامل، تمام انسان ها، یا مقام انسانیّت؟ (عبدالله حیدری)
سؤال فوق متضمن دو پرسش است:
▪ پرسش اوّل: به حسب ظاهر آیات قرآن کریم آدم مسجود ملائک قرار گرفت و این امر پس از امر خداوند واقع شد; پرسش این است که هدف و انگیزه ی سجده ی ملائک برای آدم چه بوده است؟ چهار احتمال مطرح شده است:[۱۸]
الف) عبادت آدم: این احتمال مردود است; چون معبود قرار گرفتن غیرخداوند شرک محسوب می شود و محال است مقصود از سجده ی آدم عبادت او باشد; به علاوه، سجود به دنبال فرمان الهی صورت گرفت و واضح است که چنین سجده ای برای اطاعت امر خداوند بوده است، نه عبادت غیر.
ب) عبادت خداوند: در این احتمال، آدم به مثابه قبله و خداوند معبود و مسجود است. این احتمال نیز از سوی مفسران رد شده است. زیرا سیاق آیات با توجه به تکریم وتجلیل از مقام آدم، می رساند که هدف از این سجده فقط عبادت خداوند نبوده است.
ج) عبادت خداوند و توبیخ ملائکه: این احتمال موافق با مذاق عارفان است. ابن عربی، بر اساس نقل برخی از مفسران معاصر، این رأی را پذیرفته است; ووجه آن این است که ملائکه در این گفتوگو به نحوی اظهار خودنمایی کردند و خداوند برای زدودن زنگار انانیت از قلبشان آنان را امر به سجده کرد.[۱۹]
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 30 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید