.1 مقدمه
در فصل گذشته با ساختمان اتمی کریستالهای نیمه هادی و اتصال PN آشنا شدیم. در این فصل به مطالعه یکی دیگر از قطعات مهم اکترونیکی یعنی ترانزیستور میپردازیم. در ترانزیستور پیوندی هم الکترونها و هم حفرهها در ایجاد جریان دخالت دارند. بدین لحاظ این نوع ترانزیستور را پیوندی دو قطبی BJT (Bipolar Junction Transistor) مینامند. در بخش اول این فصل به بررسی ساختمان ترانزیستور میپردازیم و بخشهای بعدی را به عملکرد ترانزیستور در مدارات تقویت کننده اختصاص خواهیم داد.
12.2 ساختمان ترانزیستور
یک ترانزیستور پیوندی از سه کریستال نیمه هادی نوع N و P که در کنار هم قرار میگیرند، تشکیل شده است. با توجه به نحوه قرار گرفتن نیمههادیها در کنار هم ترانزیستور به دو صورت NPN و PNP خواهند بود. در شکب 12.1 ترانزیستورهای PNP و NPN بطور شماتیک نشان داده شده است. در مدارات الکترونیکی ترانزیستورهای NPN و PNP را با علامت اختصاری شکل 12.2 نمایش میدهد. پایههای خروجی ترانزیستور به ترتیب امیتر (منتشر کننده)، بیس (پایه) و کلکتور (جمع کننده) نام دارد. امیتر (Emiter) را با حرف E، بیس (Base) را با حرف B و کلکتور (Collector) را با حرف C نشان میدهند.
شکل 12.1 نمایش شماتیک ساختمان ترانزیستور
12.3 تغذیه (بایاسینگ) ترانزیستور
برای اینکه بتوان از ترانزیستور به عنوان تقویت کننده استفاده نمود، ابتدا باید ترانزیستور را از نظر ولتاژ dc تغذیه نمود. عمل تغذیه ولتاژ پایههای ترانزیستور را بایاسینگ مینامند. برای درک این مطالب ترانزیستور بایاس شده شکل 12.3 را مورد مطالعه قرار میدهیم. این نحوه بایاتس ترانزیستور را اصطلاحاً بایاس در ناحیه فعال مینامند. در اکثر تقویت کنندههای خطی ترانزیستور در ناحیه فعال بایاس میشود. در ناحیه فعال اتصال بیس ـ امیتر به صورت مستقیم و اتصال کلکتور ـ بیس به صورت معکوس بایاس میگردد. برای اینکه بتوانیم از ترانزیستور به عنوان تقویت کننده سیگنالهای الکتریکی و یا .... استفاده کنیم، باید ترانزیستور را با ولتاژ dc تغذیه نمود. در هرحالت، ولتاژهایی که به قسمتهای مختلف ترانزیستور باید اعمال شود، فرق میکند. ولتاژی که بین پایههای بیس و امیتر قرار میگیرد، با VBE نشان میدهند و مقدار آن برابر 7/0 ولت میباشد. ولتاژی که در قسمت کلکتور ـ بیس قرار میگیرد با VCB، ولتاژی که بین کلکتور ـ امیتر وصل میشود با VCE نشان میدهیم. شکل 12.4 ولتاژهای قسمتهای مختلف ترانزیستور را نشان میدهد.
شکل 12.2 علامت مداری ترانزیستور
شکل 12.3 بایاس ترانزیستور PNP در ناحیه فعال
12.4 جریان ترانزیستور
جریانی که از کلکتور عبور میکند با IC و جریانی که از بیس عبور میکند با IB و جریانی که از امیتر عبور میکند را با IE نشان میدهند. همانطور که در شکل 12.3 نشان داده شده است، جریانی که از امیتر عبور میکند به دو انشعاب تقسیم میشود. قسمت بسیار کمی از جریان از بیس و قسمت اعظم آن از کلکتور عبور میکند. لذا جریان امیتر برابر است با:
IE = IB + IC (1.2)
معادله جریان کلکتور در ناحیه فعال به صورت زیر میباشد:
IC = βIB (2.12)
که در آن β بهره جریان امیتر مشترک مینامند. معمولاً وقتی ترانزیستور در ناحیه فعال باشد، جریان کلکتور با جریان امیتر متناسب است. ضریب این تناسب را با α نشان میدهند.
شکل 12.4 نمایش ولتاژهای مختلف ترانزیستور
IC = αIE (3.12)
مقدار α برای ترانزیستورهای مختلف بین 9/0 تا 98/0 تغییر میکند و به آن بهره جریان سیگنال بزرگ مدار بیس مشترک مینامند.
12.5 منحنی مشخصه خروجی ترانزیستور
در مدار امیتر مشترک (بعداً توضیح داده خواهد شد) منحنی مشخصه خروجی ترانزیستور، رابطه بین جریان و ولتاژ خروجی (ICE, VCE) به ازای مقادیر مختلف جریان ورودی (IB) را نشان میدهد. در شکل 12.5 منحنی مشخصه خروجی ترانزیستور نمایش داده شده است. مشخصه خروجی ترانزیستور در این مدار را میتوان به سه ناحیه فعال، قطع و اشباع تقسیمبندی نمود.
ناحیه فعال: ناحیهای است که در ان اتصال بیس ـ امیتر در حالت هدایت و اتصال کلکتور ـ بیس در حالت قطع باشت. بخش بالای IB1=0 و سمت راست خط VCEVCE(sat)=0.1V را ناحیه فعال تشکیل میدهد. در این ناحیه ترانزیستور تقریباً به صورت خطی عمل میکند. معمولاً برای ترانزیستور سیلیکن VCE(sat)=0.2V و برای ترانزیستور ژرمانیم VCE(sat)=0.1V درنظر گرفته میشود.
ناحیه قطع: ناحیهای است که در آن هر دو اتصال بیس ـ امیتر و کلکتور ـ بیس در حالت قطع باشد. در این حالت در کلکتور، هیچ جریانی نبوده و IC=0 میباشد. در مشخصه خروجی ناحیه قطع، ناحیه زیر منحنی IB1=0 است.
ناحیه اشباع: ناحیهای است که در آن هر دو اتصال کلتور ـ بیس و بیس ـ امیتر ترانزیستور در حالت هدایت باشند. ناحیه اشباع در سمت چپ خطچین عمودی قرار دارد.
شکل 12.5 مشخصه خروجی ترانزیستور در مدار امیتر مشترک
شکل 12.6 نمایش تقویت کننده
12.6 ترانزیستور به عنوان تقویت کننده
ترانزیستور میتواند سیگنالهای ضعیف را به سیگنالهای قوی تبدیل نماید. این عمل به صورت خاصی در ترانزیستور انجام شده و به آن عمل تقویت کنندگی میگویند. فرض کنیم به طور کلی یک تقویت کننده شامل دستگاهی باشد که به ورودی آن سیگنال الکتریکی داده شود و از خروجی آن، سیگنال تقویت شده را دریافت نماییم. این تقویت کننده در شکل 12.6 نشان داده شده است.
اگر در تقویت کننده از یک ترانزیستور استفاده نماییم، از آنجایی که ترانزیستور سه پایه بیشتر ندارد، لذا باید یکی از پایهها را بین ورودی و خروجی مشترک بگیریم. اگر پایه امیتر را بین ورودی و خروجی مشترک بگیریم، تقویت کننده امیتر مشترک و اگر بیس ورودی و خروجی مشترک باشد، تقویت کننده بیس مشترک و اگر کلکتور بین ورودی و خروجی مشترک باشد، تقویت کننده را کلکتور مشترک مینامند. هر یک از تقویت کنندههای فوق میتوانند جریان، ولتاژ و یا هر دو را تقویت نمایند. شکل 12.7 به طور ساده هر سه نوع تقویت کننده را نشان میدهد. در شکلهای فوق مدارات مربوط رسم نشدهاند و شکلها فقط نشان دهنده اشتراک پایانهها میباشد تقویت کننده امیتر مشترک بیشترین کاربرد را در انواع تقویت کننده دارد، زیرا این تقویت کننده علاوه بر تقویت ولتاژ، جریان را نیز تقویت میکند. بنابراین در این فصل تقویت کننده امیتر مشترک را مورد توجه قرار میدهیم.
مثال 12.1: در مدار شکل 12.8 برای ترانزیستور بکار رفته β=100, VBE=0.7V میباشد. مطلوب است محاسبه VCE, IC.
حل: با نوشتن معادله KVL در حلقه ورودی، جریان IB را محاسبه مینماییم.
شکل 12.7 نمایش حالتهای مختلف تقویت کنندههای ترانزیستور
شکل 12.8 مدار مثال 12.1
در ناحیه فعال جریان کلکتور برابر است با:
IC=ΒiB=100*0.1=10mA
برای محاسبه VCE معادله KVL را برای حلقه خروجی چنین مینویسیم:
-VCC+RCIC+VCE=0
VCE=VCC-ICRC=20-1*10=10V
12.7 تقویت کننده امیتر مشترک
برای اینکه بتوانیم یک سیگنال الکتریکی را از نظر دامنه و یا جریان تقویت نماییم، باید ابتاد تقویت کننده را از نظر ولتاژ dc تغذیه نموده، سپس سیگنال را به ورودی وصل کرده و از خروجی تقویت کننده سیگنال تقویت شده را دریافت نماییم. در شکل 12.9 یک مدار تقویت کننده امیتر مشترک نشان داده شده است. در این مدار خازنهای C1, C3 خازنهای کوپلاژ نام دارند و عمل آنها جلوگیری از عبور جریان DC میباشد. C2 خازن بای پاس نام دارد و عمل آن، عبور سیگنالهای متناوب به زمین میباشد. مقاومتهای R1, R2 به عنوان مقسم ولتاژ به منظور تامین ولتاژ بیس میباشند. مقاومت RL به منظور تغذیه مورد نیاز کلکتور و همچنین به عنوان بار خروجی بکار رفته است. مدار معادل سیگنال این تقویت کننده در شکل 12.10 نمایش داد شده است. در این شکل مقاومتا RB معادل ترکیب موازی R1, R2 میباشد.
شکل 12.9 مدار یک تقویت کننده امیتر مشترک
12.8 مدل تقریبی هیبرید ترانزیستور
برای محاسبه مشخصات تقویت کننده امیتر مشترک از قبیل بهره ولتاژ (AV) و بهره جریان (Ai) شکل 12.9، در مدار معادل ac شکل 12.10 بجای ترانزیستور مدل تقریبی هیبرید آن را جایگزین نموده و از روشهای متداول تجزیه و تحلیل مدارهای خطی استفاده میکنیم.
شکل 12.10 مدار معادل ac تقویت کننده شکل 12.9
مدل تقریبی هیبرید ترانزیستور در حالت امیتر مشترک در شکل 12.11 نشان داده شده است که در آن Ri مقاومت ورودی میباشد. مدار معادل سیگنال کوچک 12.10 با استفاده از مدل تقریبی هیبرید امیتر مشترک در شکل 12.12 نمایش داده شده است.
شکل 12.11 مدل تقریبی هیبرید ترانزیستور در حالت امیتر مشترک
بهره ولتاژ (AV): منظور از بهره ولتاژ نسبت ولتاژ خروجی VO به ولتاژ ورودی Vi میباشد. پس:
(4.12)
در مدار شکل 12.12 داریم:
VO=-βIbRL (5.12)
به طوری که:
(6.12)
بنابراین بهره ولتاژ چنین بیان میشود:
(7.12)
شکل 12.12 مدار معادل سیگال کوچک شکل 12.9
بهره جریان (Ai): بهره جریان به صورت نسبت جریان خروجی به جریان ورودی تعریف میشود:
(8.12)
جریان خروجی برابر است با:
IO=-βIb (9.12)
اما نسبت با تقسیم جریان چنین بدست میآید:
(10.12)
بنابراین:
(11.12)
مثال 12.2: مدار شکل 12.9 را درنظر بگیرید. فرض کنید Ri=1.1KΩ, R2=30KΩ, R1=60KΩ, β=100, RL=1.1KΩ باشد. مطلوب است محاسبه Ai, AV.
حل: با استفاده از معادله 12.7 داریم:
و از معادله 12.11 داریم:
ترانزیستور پیوندی دو قطبی BJT یکی از مهمترین ادوات الکتروینکی است. مسائل این فصل به روابط بین جریانهای ترانزیستور و نوشتن معادلات KVL در مدارهای ترانزیستوری مربوط میشود. تقویت کنندههای تک ترانزیستوری و روش کلی تحلیل سیگنال ـ کوچک یک مدار الکترونیکی با گذاشتن مدار معادل سیگنال ـ کوچک از دیگر مطالب این فصل است.
مسائل
1. در مدار شکل 12.13 ترانزیستور دارای VBE=0.7V, β=100 میباشد. IC و VCE را محاسبه نمایید.
2. در مدار شکل 12.14 با فرض اینکه VBE=0.7, β=100 میباشد. IC و VCE را محاسبه نمایید.
3. در مدار شکل 12.15 با فرض اینکه VBE=0.7V, β=200 باشد، مقادیر IC و VCE را محاسبه نمایید.
4. در مدار شکل 12.16 با فرض اینکه VBE=0.7V, β=100 میباشد. IC و VCE را محاسبه نمایید.
5. در مدار شکل 12.17 ترانزیستور دارای VBE=0.7V, β=100 میباشد. VCE را محاسبه نمایید.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
ها
سر در عالی قاپو
یکی از بناهای مهم دوره صفویه در قزوین «حیاط نادری» با عمارت ها و باغ های بسیار زیبا بوده است. این مجموعه هفت در داشته است که یکی از آن ها را عالی قاپو می نامیدند. از درهای آن جز در عالی قاپو، اثری باقی نمانده است.
این بنا درگاه بلندی دارد که به خیابان شهدای قزوین مشرف است. این در به هشتی بزرگی متصل است و در داخل، در دو طرف آن دو اتاق وجود دارد که جایگاه دربانان بوده است. راهرو طبقه دوم بنا نیز از همین اتاق ها می گذشته است. در سمت غرب این در، سه اتاق طولانی پهلوی هم در اتاق ها در دوره قاجاریه به قرائت خانه و دیگری به چای خانه و دیگری به چای خانه تبدیل شد. اکنون تمام اتاق ها متعلق به چای خانه است. در طرف شرقی بنا، بعدها، مدرسه ای ساخته شد. این قسمت نیز در گذشته مانند طرف غربی، جایگاه قراولان و نگهبانان بوده است. جلو در عالی قاپو جلوخانی است که در دو طرف آن دو سکوی پهن با سنگ ساخته شده است.
از اره های سردر، با کاشی پوشیده شده اند و بقیه سر در با گچ پوشیده شده است. در قسمت میانی سر در و بالای در، کتیبه ای به خط ثلث جلی به قلم علی رضا عباسی- نقاش معروف- در کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه در وسط سر در، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق نوشته شده است. بالای کتیبه، در وسط سردر، پنجره مشبک بزرگی از کاشی معرق دورو قرار دارد نظیر آن را در دیوار شمالی نیز کار گذاشته اند. یکی از پنجره ها به خیابان شهدا و دیگری به حیاط شهربانی کنونی گشوده می شود. امروزه سر در عالی قاپو و حیاط و ساختمان های شمالی آن، از محل اداره شهربانی قزوین است.
عمارت چهل ستون
این بنای تاریخی که یادگاری از دوران صفویه است، در وسط یک باغ قرار گرفته است. این بنا در دو طبقه ساخته شده و تالار بزرگی دارد و در روزگار رونق، دارای درهای خاتم کاری، راهروهایی با تزئینات نقاشی، کاشی کاری و طلا کاری جالب بوده است که به مرور زمان، این تزئینات از بین رفته و یا زیبایی اولیه خود را از دست داده است.
قطعه های تاریخی
در نقاط مختلف استان قزوین، قلعه های متعددی وجود دارد که برجسته ترین آن ها قلعه الموت است که با جنبش سیاسی و دینی حسن صباح ارتباط مستقیم دارد. در زیر، به معرفی مهم ترین قلعه های محدوده استان قزوین می پردازیم:
قلعه الموت
این قلعه بر فراز کوهی است که اطراف آن را پرتگاه های عظیم بریدگی های شگفت فرا گرفته است. این کوه از نرمه گردن (میان نرمه لات و گمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا کرده است. صخره های پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده اند. پیرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه دسترسی به آن راه بسیار باریکی است که در جانب شمال آن قرار دارد.
قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» می نامند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده است. هر بخش به دو بخش: قلعه پایین و قلعه بالا تقسیم شده است که در اصطلاح محلی، آن ها را «جورقلا» و «پیازقلا» می نامند. طول قلعه حدود 120 متر و عرض آن در نقاط مختلف بین 10 تا 35 متر متغیر است.
دیوار شرقی قلعه بالا یا قلعه بزرگ که از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، کم تر از سایر قسمت ها آسیب دیده است. طول آن حدود 10 متر و ارتفاع آن بین 4 تا 5 متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقی کنده شده که محل نگهبانی بوده است. در جانب شمال غربی قلعه بالا نیز دو اتاق به داخل در داخل سنگ کوه کنده اند. در اتاق اول، چاله آب کوچکی قرار دارد که اگر آب آن را کاملا تخلیه بکنند، داشته باشد. در پای این اتاق، دیوار شمالی قلعه به طول 12 متر و پنهای 1 دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت، قلعه پایین تر واقع شده است و پرتگاه مخوفی دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت قلعه، حوضی به طول 8 متر و عرض 5 متر در سنگ کنده اند که هنوز هم بر اثر بارندگی های زمستان و بهار پر از آب می شود. در کنج جنوب غربی این حوض، درخت تاک کهن سالی که هم چنان سبز و شاداب است، جلب توجه می کند. اهالی محل معتقدند که آن را «حسن صباح» کاشته است. این قسمت از قلعه، به احتمال زیاد همان محلی است که حسن صباح مدت 35 سال در آن اقامت داشته و پیروان خود را رهبری می نموده است.
در جانب شرقی قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده هایآن ها ساکن بوده اند. در حال حاضر آثار کمی از دیوار جنوبی این قسمت باقی مانده است. در جانب شمال این دیوار، ده آخور برای چارپایان در داخل سنگ کوه کنده شده است. گذشته از آثار دیور جنوبی، دیوار غربی این قسمت به ارتفاع 2 متر هم چنان پابرجاست، ولی از دیوار شرقی اثری دیده نمی شود. در این قسمت، سه آب انبار کوچک در دل سنگ کنده اند و چند اتاق نیز در سنگ ساخدته شده که در حال حاض ویران شده اند.
بین دو قسمت قلعه یعنی قلعه بالا و پایین میدانگاهی قرار دارد که بر گرداگرد آن دیواری محوطه قلعه را به دو قسمت تقسیم کرده است. در حال حاضر در میان میدان آثار فراوانی به صورت توده های سنگ و خاک مشاهده می شود که بی شک باقی مانده بناها و ساختمان های فراوانی است که در این محل وجود داشته و ویران گشته اند.
به طور کلی باید گفت، قلعه الموت که دو قلعه بالا پایین را در بر می گیرد، به صورت بنای سترگی بر فراز صخره ای سنگی بنا شده و دیوارهای چهارگانه آن به تبعیت از شکل و وضع صخره ها ساخته شده اند، از این رو عرض آن به خصوص در قسمت های مختلف فرق می کند از این برج های قلعه سه برج گوشه های شمالی و جنوبی و شرقی هم چنان بر پای اند و برج گوشه شرقی آن سالم تر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی قرار دارد. مدخل راه منتهی به دروازه از پای برج شرقی است و چند متر پایین تر از آن واقع شده است. در این محل تونلی به موازات ضلع جنوب شرقی قلعه به طول 6 متر و عرض 2 متر و ارتفاع 2 متر در دل سنگ های کوه کنده شده است. با گذشتن از این تونل، برج جنوبی قلعه و دیوار جنوب غربی آن که روی شیب تخته سنگ ساخته شده است، نمایان می گردد. این دیوار بر دشت وسیع گازرخان که در جنوب قلعه قرار دارد مشرف است؛ به نحوی که دره الموت رود از آن دیده می شود. راه ورود به قلعه با گذشتن از کنار برج شرقی و پای ضلع جنوب شرقی به طرف برج شمالی می رود. از آنجا که راه ورود آن در امتداد دیوار میان دو برج شمالی و شرقی واقع شده است، استحکامات این قسمت، از سایر قمست ها مفصل تر است و آثار برج های کوچک تری در فاصله دو برج مزبور دیده می شود. دیوارهای اطراف قلعه و برج ها در همه جا دارای یک دیوار پشت بندی است که 8 متر ارتفاع دارد و به موازات دیورا اصلی بنا شده است و ضخامت آن به 2 متر می رسد.
از آنجا که در تمام طول سال گروه زیادی در قلعه سکونت داشته و به آب بسیار نیاز داشته اند سازندگان قلعه با هنرمندی خاصی اقدام به ساخت آب انبار هایی کرده اند و به کم آب روهایی که در دل سنگ کنده اند از فاصله دور آب را بر این آب انبارها سوار می نمودند.
در پای کوه الموت، در گوشه شمال شرقی، غار کوچکی که از آب رو (مجرا)های قلعه بوده دیده می شود. آب قلعه از چشم «کلدر» که در دامنه کوه شمال قلعه قرار دارد تامین می شده است.
مصالح قسمت های مختلف قلعه سنگ (از سنگ کوه های اطراف)، ملاط گچ، آجر، کاشی و تنپوشه سفالی است. آجرهای بناها که مربع شکل و به ضلع 21 سانتی متر و ضخامت 5 سانتی مترند، روکار بنا به کار برده شده اند. در ساختمان دیوارها، برای نگهداری دیوارها، متصل کردن قسمت های جلو برج ها به قسمت های عقب، در داخل کار کلاف های چوبی به طور افقی به کار برده اند. از جمله قطعات کوچک کاشی که در ویرانه های قلعه به دست آمده قطعه ای است به رنگ آبی آسمانی با نقش صورت آدمی که قسمتی از چشم و ابرو و بینی آن کاملا واضح است.
امروزه در دامنه جنوبی کوه هودکان که در شمال کوه قلعه الموت واقع شده است، خرابه های بسیاری دیده می شود که نشان می دهد روزگاری بر جای این خرابه ها، ساختمان های بسیاری وجود داشته است. در حال حاضر، اهالی محل خرابه های این محوطه را دیلمان ده، اغوزبن، خرازرو و زهیر کلفی می نامند.
هم چنین در سمت غرب قلعه، قبرستانی قدیمی معروف به «اسبه کله چال» وجود دارد که در بالای تپه مجاور آن، بقایای چند کوره آجرپزی نمایان است. در قله کوه هودکان نیز پویه سوزهای سفالین کهن به دست آمده است.
قلعه نویزرشاه
این قلعه در شرق «شترخان» و در شمال شرقی روستای «گرم رود» بر فراز کوه بلندی که دیوارهای صخره ای آن به طور عمودی به سوی دره های اطراف پایین می رود و بلندترین نقطه آن 2000 با ارتفاع دارد، واقع شده است.
از دیوار قلعه هنوز قسمتی برپا است و در بالای یکی از دو دیوار آن، روزنی قرار دارد. از بنایهای آن چند اتاق و ساختمان بزرگ هنوز برپا است. این قلعه با توجه به وضع طبیعی آن، از جمله قلعه های مستحکم و تسخیر ناپذیر منطقه به شمار می رفته است.
قلعه لمبسر
در ناحیه رودبار نیز بیش از هر چیز ویرانه های مربوطه به قلعه های اسماعیلیه که بر فراز ستیغ کوهساران خودنمایی می کنند، نمایان است. دژ لمبسر یکی از عظیم ترین و وسیع ترین دژهای منطقه است که دو رود «نینه رود» و «لمه در» در دو سوی آن جریان دارد. قلعه لمبسر از سه جهت مشرق، جنوب و شمال به پرتگاه های مخوفی منتهی می گردد. بخشی از سمت شرقی آن یعنی سمت رودخانه نینه رود. شیب کم تری دارد. به همین جهت، دیواری عظیم و قطور با سنگ های بسیار بزرگ ساخته اند که تا امروز قسمتی از آن پابرجاست و در حدود 20 متر طول و 10 متر ارتفاع دارد.
قلعه سمیران
این قلعه بر بالای تپه سنگی در دهستانی طارم قرار دارد و دسترسی به آن جز از سمت شمال، بسیار دشوار است. سفید رود از جانب جنوبی این قلعه می گذرد و آن سوی رود، رشته ارتفاعات بلند سنگی سر به آسمان کشیده اند. بنای اصلی قلعه در بالای کوه قرار دارد و بخشی از شیب آن را که به طرف جنوب می باشد، در بر میگیرد.
در حال حاضر از دیوارهای قلعه، گذشته از دیوار اصلی در بالا قسمتی نیز در دامنه شمالی پابرجاست. ین بخش از دیوار که بر روی یک رگه سنگی استوار شده است،به خاطر به وجود آمده تا در مسیر دسترسی باشد و امکان نفوذ به قلعه را سد ساخته باشند. باید دانست که در دوران آبادانی این قلعه چنان که ناصر خسرو نقل نموده، قلعه مزبور دارای سه دیوار تو در تو است.
قلعه سنگرود
در شمال روستای زردگرد که در ناحیه کوهستانی شمال قزوین قرار دارد از دهات کوهپایه به شمار می رود، بر فراز قله کوهی آثاری از بناهای ویرانه سنگی به چشم می خورد که احتمالا یک قرار گاه و یا یک قلعه نظامی بوده است. در پای کوه، رودخانه ای به نام سنگرود در بستر دره پلنگ دره جاری است. بر روی تپه مرتفع کنار این دره، آثاری شبیه به چهار تاقی های دوره ساسانی دیده می شود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 36 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
کار آفرینی و تاثیر آن بر مدیران و سازمانهای ارگانیک
مقدمه
بسیاری از مدیران منابع انسانی و مدیران ارشد سازمانهای اداری ، آموزشی ، صنعتی و بازرگانی در ارتباط با کاهش عملکرد و کارآیی کارکنان و سازمان ، همواره خود را بامشکلاتی مواجه می بینند و طبعا سوالاتی برایشان مطرح می شود:
* چگونه می توان عملکرد کارکنان و به تبع آن کارآیی و اثربخشی سازمان را افزایش داد؟
* چگونه می توان به نیازهای انسانی کارکنان در راستای افزایش رضایت شغلی آنان پاسخ گفت ؟
* چگونه می توان ناسازگاری میان خود و کاری که انجام می دهد کاهش داد؟
* راههای مقابله با مشکلات انسانی - که در کاهش عملکرد آنان و سازمان موثرند -مانند غیبت کاری و ترک خدمت ، کیفیت ضعیف کار، ناخشنودی و... کدامند؟
* آیا افزایش حقوق راه حل است ؟ یا آنکه باید به دنبال راههای دیگری چون تجدیدسازمان و تشکیلات ، ایجاد محیط مناسب کار، بهبود مدیریت یا اساسا بهبود ماهیت مشاغل در راستای پاسخ به نیازهای کارکنان بود؟
باتوجه به اینکه زیرمجموعه های نظام مدیریت منابع انسانی در هرسازمان و موسسه به طور زنجیروار و نظام مند به یکدیگر مرتبط بوده و تعامل مستمر دارند لذا هریک ازفرآیندهای مربوط به شغل و شاغل باید به طور متناسب و متوازن درنظر گرفته شوند، درغیر این صورت حتی اگر نیروی انسانی جذب شده ، آموزش دیده ، مهارت یافته و خوب نگهداری شده براساس ویژگیهای شغلی و عوامل انسانی به کار گرفته نشوند، تمام کوششهای مدیران منابع انسانی و سازمانها بیهوده بود و تمام دلسوزیها نقش بر آب خواهد شد.
می دانیم مشاغل سنگ زیربنای هر سازمان و پیونددهنده سازمان و منابع انسانی آن هستند. مشاغل باید نمایانگر منابع درآمدی کارکنان و ابزار پاسخگویی به سایر نیازهای انسانی آنان نیز باشد. برای اینکه سازمان و کارکنان به این منافع دست یابند باید مشاغل ،کیفیت زندگی کاری بالا را فراهم سازند. حصول کیفیت زندگی کاری بالا مستلزم آن است که مشاغل به خوبی طراحی شوند. طراحی مجدد شغلی اثربخش که هم بر کارآیی و هم بر کیفیت زندگی کاری اثر می گذارد باید منطبق بر نیازهای عامل انسانی و ویژگیهای رفتاری باشد، در این صورت نقش متخصصان و مدیران منابع انسانی - که پیچیده تر ومهمتر از مدیریت مواد خام یا مدیریت مالی است - آن است که تصمیم بگیرند چه ویژگیها، نیازها و تفاوتهای رفتاری کارکنان بر عملکرد آنها و سازمان اثر می گذارند وبتوانند توازنی مطلوب بین عوامل شغلی و عوامل رفتاری منطبق بر نیازهای کارکنان برقرار سازند.
طراحی شغل چیست ؟
این مطلب که آیا طراحی شغل می تواند راه حل نیرومندی برای مشکلات سازمانی ومنابع انسانی آن باشد و به عنوان یک راهبرد قوی از آن بهره گرفته شود، محتاج شناخت همه جانبه عوامل شغلی و ماهیت کار - که در تجزیه و تحلیل شغل شناسایی می شوند -است . لذا قبل از تعریف طراحی شغل و همینطور طراحی مجدد شغل ذکر چندنکته ضروری است :
اول اینکه - ماهیت کار بستگی به تعامل با محیط و دیگر شرایط سازمان و شرایطفردی کارکنان دارد.
دوم آنکه - ماهیت کار شامل : (1) محتوی کار; یعنی فعالیتها، رفتارها، وظایف ،روابط و مسئولیتها (2) صلاحیتهای مورد نیاز انجام کار یعنی مهارتها، توانائیها و تجارب (3) مزد و عایدی جهت انجام کار یعنی حقوق ، ترفیع و رضایت حقیقی و مطلوب می شود.(1)
الف - طراحی شغل : طراحی شغل ، محتوی کار (فعالیتها، وظایف ، روابط)،صلاحیتهای مورد نیاز انجام کار (مهارتها، دانش ، معلومات و تواناییها) و مزد (واقعی وغیرواقعی ) را به طریقی که احتیاجات کارکنان و سازمان را برآورده سازند، تلفیق می کند.(2)
طراحی شغل را می توان فرآیندی دانست که طی آن ، وظایف خاص هر شغل ،روشهای انجام آن وظایف و چگونگی ارتباط آن شغل با سایر فعالیتهای سازمان تعیین می شود.(3)
براساس تعاریف فوق ، بااستفاده از اطلاعاتی که از تجزیه و تحلیل شغل حاصل می شود و عوامل شغل مورد شناسایی قرار می گیرد، طراحی شغل بدین صورت انجام می شود که وظایف و مسئولیتهای یک شغل یا گروهی از مشاغل وابسته به یکدیگرتنظیم و روابط بین آنها و سایر فعالیتهای سازمان مشخص می گردد.
در هر سازمان افراد در ابتدا کار را با دلگرمی آغاز می کنند و تا مدتی به آن ادامه می دهند ولی پس از گذشت زمان ، بسیاری مسایل و مشکلات سازمانی نمودار می شود.یکی از مسایلی که مهندسان صنعتی در دیدگاه مدیریت علمی در اوایل قرن بیستم بر آن تکیه داشتند این بود که کارگران بیش از حد توانایی خود کار نکنند یا به عبارتی خصوصیات و ویژگیهای شغل در حد توانایی افراد باشد. به همین مناسبت به تجزیه وتحلیل روشهای کار پرداختند و بسیاری از اصول طراحی شغل را تدوین کردند. مجموعه این اصول برای به حداقل رساندن اشتباه های کاری و کمینه سازی زمان و حرکت تلف شده در کار بود که کارآیی به بالاترین حد برسد. باوجود این ، بسیاری از کارگران ، مشاغلی را که برپایه مدیریت علمی طراحی شده بود نمی پسندیدند و سرانجام به بسیاری از آنهاگردن ننهادند زیرا تصور می کردند که رسیدن به هدفهای سازمانی به مفهوم از دست دادن آرمانهای فردی است .
برای اینکه موضوع بیشتر روشن شود و از دیدگاه مهندسی کار آگاه شویم اصلح است اندکی به گذشته برگردیم . روشنترین نمونه برای نشان دادن طراحی شغل دیدگاه مبتنی برتقسیم کار به اجزای هرچه کوچکتر از نظر مهندسی است . در این فناوری کار تا آنجا که امکانپذیر است به وظیفه های خرد تقسیم می شود. یکی از نمونه های بارز استفاده ازتجزیه شغلی و منافع آن در توضیحات مربوط به تغییر نحوه کار است که آدام اسمیت (ADAM SMITH 1776)نخستین بار آن را اعلام کرد. در این تغییر کاری ، آدام اسمیت دریک کارگاه تولید سنجاق ده نفر را که هریک به تنهایی مشغول تهیه سنجاق بودند، موردمطالعه قرار داد. کارگران که هریک تمام وظیفه را انجام می دادند، در روز هریک بین یک تا بیست سنجاق تولید می کردند. باتجزیه کار به وظایف خرد تخصصی ، کار به صورت زیرتحلیل شد:
<یک نفر مفتول سیم را می کشد، نفر دوم آن را صاف می کند، سومی آن را برش می دهد، چهارمی آن را گرد می کند، پنجمی نوک آن را تیز می کند و به همین ترتیب تا نفردهم که گیره آن را وصل می کند هریک جزیی از کار را انجام می دهد. نتیجه آنکه این ده نفر می توانند با همکاری یکدیگر بیش از چهل وهشت هزار سنجاق در روز تولیدکنند.>(4)
آنچه در این آزمایش توجه آدام اسمیت را به خود جلب کرد فناوری ساخت سنجاق نبود بلکه افزایش بیش از حد محصول در نتیجه تجزیه وظیفه کلی به مشاغل کوچکترتخصصی بود. اگرچه این موضوع باعث شد که از آن پس به تجزیه و تخصصی کردن کاربیش از پیش توجه شود ولی از سوی دیگر، تخصص گرایی بیش از اندازه و انجام دادن کاریکنواخت سبب سستی ، بیزاری و بیگانگی کارگران نسبت به کار شده بود.
بعد از آدام اسمیت ، تیلور و سایر دانشمندان مدیریت در آغاز قرن بیستم در جهت کسب کارآیی بیشتر به عوامل سازمانی در طراحی های شغل توجه داشتند. آنها غالب تحقیقات خود را به کشف بهترین روشهای طراحی مشاغل کارآمد اختصاص دادند.موفقیت آنها با کرونومتر، فیلم ، اصول جدیدی به نام مهندسی صنایع را به وجود آورد.تیلور نیز که تقسیم کار را براساس تخصص مبنای طراحی مشاغل قرار داده بود معتقد بودتنها از این راه است که کارکنان بیشترین بازدهی را خواهند داشت و بهترین طرح برای هرشغل آن است که حرکات اضافی برای انجام دادن آن را حذف کرده باشد. نکات زیر ازجمله مواردی است که تیلور در طراحی مشاغل مورد تاکید قرار داد:
* شغل باید به وظایف و مسئولیتهایی محدود شود که بتوان به بهترین وجه از عهده آنهابرآمد;
* شاغل باید فنون و مهارتهای خاص هر شغل را آموخته باشد;
* ابزار و وسایل کار باید در دسترس کارکنان قرار داده شود، طوری که از تعداد حرکات غیرضروری کاسته شود;
* در اندازه گیری کار باید از روشهای حرکت سنجی ، زمان سنجی استفاده گردد.
این یافته ها را می توان تحت عنوان <عوامل سازمانی > طراحی شغل اینگونه خلاصه کرد:
متغیرهای سازمانی بر کارآیی ، زمان ، هزینه های نیروی کار، آموزش و نحوه یادگیری کارکنان تاکید دارد. این عوامل هنوز به طور گسترده در عملیات خط مونتاژ حاکم است .این نوع طراحی شغل بخصوص زمانی که کارگران دارای سواد یا تجربه صنعتی کمی هستند، اثربخش است (نمودار شماره 1).
نمودار شماره 1: طراحی شغل براساس عوامل سازمانی
البته همان طور که در سطور پیشین ذکر شد تخصص گرایی در کار سبب بالابردن نتیجه و محصول می شود ولی تاثیر آن بر کارگران همیشه در زمینه ای به جز بالابردن محصول مدنظر بوده است . منتقدان پس از مکتب کلاسیک درباره آثار جانبی که ازاستفاده بیش از اندازه تخصصی شدن در طراحی شغل می شود نگران هستند. کریس آرگریس (CRIS ARGYRIS) در انتقاد تندی که درباره تخصصی شدن زیاد مشاغل به عمل آورده ، اثر آن را بر شخصیت افراد در سازمان بیان می دارد. وی تاکید می کند:
<بکاربستن به اصطلاح اصول مدیریت مانند تخصصی کردن وظیفه و نظارت نزدیک به این نتیجه می انجامد که کارها بیشتر مناسب شخصیت کودکان باشد تا افراد بزرگسال .این مشاغل نیاز به افرادی دارد که به کار خود هیچگونه نظارت نداشته باشند یا نظارت آنان در حد پائینی باشد و بسته و انفعالی عمل کنند و تنها چند مهارت ساختگی را به کاربرند.>(5)
ب - طراحی دوباره شغل : هکمن (HACKMAN) معتقد است هرگاه شغلی تغییر کندخواه به سبب فناوری تازه یا تجدیدنظر در تشکیلات سازمانی یا براساس نظر مدیران وکارشناسان منابع انسانی ، گفته می شود که طراحی مجدد کار انجام شده است . لذاطرحریزی دوباره شغل به هرگونه فعالیتی اطلاق می شود که شامل تغییر مشاغل خاصی باشد که هدف آن ; افزایش کیفیت تجربه کاری کارکنان و نیز بهره وری بیشتر ضمن کاراست .(6)
براساس تعریف فوق ، طرح ریزی دوباره شغل اشاره به آن کوششهایی برای ایجادتغییرات در مشاغل دارد که کارکنان را برای پذیرش مسئولیتهای تازه (به گونه ای که بتوانندبااستقلال بیشتر برنامه ریزی ، سازماندهی و نظارت بر کار خود کنند)، آماده سازد.
آنچه که طراحیهای مجدد شغلی مدنظر قرار می دهند، نیازهای سازمانی ، محیطی ورفتاری شغل است . طراحان شغل این عوامل را مورد توجه قرار داده و سعی در خلق مشاغلی می کنند که هم مولد و هم ارضاءکننده باشند. جابجایی هایی هم میان برخی ازاین عوامل دیده می شود که مفهوم آن در طراحی شغل بدینگونه است که بعضی ازمشاغل از مشاغل دیگر رضایت خاطر بیشتر یا کمتری را ایجاد می کنند. کارآیی و رضایت شغلی کارکنان این نتیجه را دربر دارد که یک شغل تا چه حد خوب طراحی شده است .مشاغلی که به خوبی طراحی نشده باشند ممکن است به کارآیی کمتر، غیبت بیشتر،شکایات ، ناخشنودی شغلی ، کاهش کیفیت ، بیگانگی نسبت به کار و سایر مشکلات سازمانی و انسانی بیانجامد.(7)
علاوه بر عوامل سازمانی ، توجه به توانایی و در دسترس بودن کارکنان ، انتظارات فرهنگی - اجتماعی و ملاحظات اقتصادی از جمله عوامل محیطی هستند که مدیران ومتخصصان منابع انسانی باید در طراحی های دوباره شغلی مدنظر قرار دهند. طراحان مشاغل بااستفاده از پژوهشهای رفتاری محیط کار را به گونه ای فراهم می کنند تا به ارضای نیازهای فردی کمک شود. تحقیقات نشان داده اند که توجه به نیازهای روانی و رفتاری درطراحی های مجدد شغل باعث شده است که ویژگیهایی چون تنوع ، اهمیت و هویت کار،استقلال و اختیار عمل و آگاهی از نتایج شغلی ، مورد توجه بسیار قرار گیرد. به طور کلی می توان گفت مشاغلی را که بیش از آن ساده و به بخشهای کوچکتر تجزیه شده بود، برای کارآیی بیشتر از دید مهندسی ، و رضایت شغلی کارمند از دید علوم رفتاری را کنار هم می گذارند و مسئولیت آن را مثلا به یک کارمند یا کارگر می سپارند.
ویژگیهای رفتاری
چون سازمانها و نهادها تاثیر عمده ای بر سیستم ها و از جمله سیستم های اجتماعی می گذارند، باید چگونگی فعالیت این سازمانها و نهادها به نحوی باشد که زیانی متوجه جامعه و نیروی انسانی آن نشود. بررسی بیشتر قضایای مدیریتی نشان می دهد که گروهی از مدیران ما در چگونگی سازماندهی و استفاده از نیروهای انسانی در فرآیندهای سازمان و مدیریت دچار مشکل هستند و این مشکل ، سازمانها را به تدریج به اضمحلال می کشاندو باعث آسیب دیدن دیگر سیستم های جامعه و افراد آن می شوند.(8)
باید اذعان داشت که فعالیتهای منابع انسانی چون ; تجزیه و تحلیل و طراحی شغل ،گزینش و استخدام ، ارزشیابی عملکرد، بهسازی و کاربرد نیروی انسانی قویا بستگی به توجه به نیازهای انسانی و توانائیهای فردی و رفتاری دارد. این نیازها و توانائیها درواقع توان تطبیق و سازگاری بین افراد و مشاغل است .
مدیران و مربیان قابلیتهای افراد را قبل از آموزش به دقت زیرنظر گرفته و براساس طراحی و اجرای دوره های آموزشی که منطبق بر طراحیهای مطلوب شغلی هستند،اطمینان حاصل می کنند که مساله آموزش با قدرت فراگیری و توانائیهای افراد همخوانی داشته باشد. بعد از آموزش نیز مطمئن می گردند که آموزشهای ارائه شده ، توانائیهای افرادرا بیشتر در جهت نیازهای شغلی توسعه داده و بهبود بخشیده است . بنابراین سنجش میزان توانائیها و تفاوتهای فردی (شخصیت و نگرش ) و انگیزش به همراه مدنظر قراردادن موقعیتها و در نتیجه پیش بینی رفتارهای آینده ناشی از این قابلیتها و نیازها، مهمترین هدف فعالیتهای مدیریت منابع انسانی است .(9)
بنابراین در کوششهایی که برای طراحی مجدد شغل و بهبود زندگی کاری افراد به عمل می آید چند نکته ضروری شایان توجه است . نخست اینکه ; افراد دارای نیازهای گوناگون هستند که از میان آنها می توان نیازهای اجتماعی و احساسی را در نظر آورد. افرادهنگامی که به کار مشغولند نمی توانند فارغ از اینگونه نیازها باشند. توجه به این نیازهاسبب می شود که فرد کاری را برگزیند که به آن علاقه دارد، پیشرفت خود را در آن می بیندو می تواند به خاطر آن تلاش و کوشش کند، دوم آنکه ; طرحریزی مجدد شغل می تواندبه طور مستقیم رفتار افراد را تغییر دهد و آن را بر پایه تغییر پایدار حفظ کند. افراد در کاری که انجام می دهند پای بند محدودیتهای ویژه ای هستند که طراحی شغلی برای آنان فراهم آورده است . در طراحی مجدد شغل به جای تاکید بر عوامل صرف سازمانی ، تکیه بررفتارهای شغلی است و گمان می رود به تدریج با رفتارهای تازه در شغل جدید خو گرفته و ساخت وظایف ، خود تقویت کننده رفتارهای مثبت مشخص بوده و تدریجا نظرات فردرا درباره کار در جهت مثبت تغییر می دهد. سوم آنکه ; هر نوع تغییر سازمانی به واسطه طراحی مجدد شغل سبب تغییرات دیگری می شود. با طرح ریزی دوباره شغلی وتغییراتی که در بافت و ساخت کاری سازمان پدید می آید بناچار سرپرستان و زیردستان باید در ارتباطهای خود تجدیدنظر کنند و شیوه های تازه زندگی کاری را بپذیرند. اینگونه طراحی مجدد شغلی سبب می شود که بسیاری از مشکلات سازمان با اندیشیدن راه حلهای تازه از میان برداشته شود و نکته آخر اینکه ; طراحی دوباره شغل شان انسانی افراد را کاملا منظور می دارد و از خدشه دار کردن آن جلوگیری می کند. با همه کوششهایی که برای بالابردن روحیه کارکنان در سازمانها انجام می شود، گاهی انگیزه های انسانی درحد بالا به ویژه انگیزه رشد و خودشکوفایی فرد نادیده گرفته می شود.
طراحی دوباره شغل برای افراد فرصتهایی را پدید می آورد که کارکنان به صورت افرادانسانی رشد و ترقی کنند و حس شایستگی و ارزش شخصی خود را افزایش دهند. رشدفردی هرچند هدف اصلی طرحریزی شغلی نیست ولی بدون تردید یکی از اهداف هرسازمان ، ضرورت و اهمیت پرورش نیروی انسانی و رشد و شکوفایی کارکنان آن است که طرحریزی دوباره شغل می تواند سازمان را برای دستیابی به این هدف یاری دهد وکیفیت زندگی کاری را اعتلا بخشد.(10)
3 - نیازهای کارکنان
اگر چنین استدلال کنیم که افراد براساس شرح وظایف به کار گمارده می شوند و اگرانتخاب آنان براساس صلاحیتها و شایستگیهای فنی و تخصصی باشد قاعدتا توقع داریم که توانایی ایفای وظایف محوله را داشته باشند. اما باید دانست که داشتن صلاحیت فنی و تخصصی اگرچه لازم است ولی کافی نست و به معنی انجام کار با بهره وری بالا نیست بلکه عامل انسانی و ویژگیهای فردی و رفتاری همواره در تعامل و مرتبط با توانائیهای تخصصی قرار می گیرد و واکنشهای متقابلی ایجاد می کند بنحوی که اگر عامل انسانی ونیازهای مرتبط به آن در راستای توانایی تخصصی و شایستگیهای فنی باشد، همخوانی ،تجانس ، کارآیی و ثمربخشی به دنبال خواهد داشت ، در غیراین صورت تضاد، تعارض ،بیگانگی از کار و ناکارآمدی ببار خواهد آمد.
میدانیم افراد در مهارتها و تواناییهای بالقوه و عملکرد واقعی خویش متفاوتند. ما درسازمانها استعدادهای فراوان و انواع بسیاری از مشاغل داریم . تناسب معقول و مطلوب باید هدف دوجانبه کارکنان و مدیریت باشد. هنگامی که افراد بتوانند مهارتها واستعدادهای خویش را به کار ببرند، مسرورتر و مولدترند. چنانچه مدیران این پیچیدگیها واستعدادهای متفاوت افراد را در تقبل وظایف نادیده بگیرند، این امکان وجود دارد که انگیزش - رهبری و ارتباطات را به نحو غلط اعمال کنند. البته هرگز نمی توان انتظارداشت که تمامی نیازهای روانی کارکنان یک سازمان کاملا برآورده شود ولی مدیران به طور قابل ملاحظه ای این آزادی عمل را دارند که کارکنان را باتوجه به مشاغل طراحی شده جابجا کنند. پست سازمانی کارکنان معمولا از روی برنامه سازمان تعیین می گرددولی در عین حال این امکان وجود دارد که مشاغل را به گونه ای طراحی کرد که با نیازهای روانی کارکنان انطباق یابد.
برخی عوامل موثر در تفاوتهای فردی و ویژگیهای رفتاری کارکنان (چون شخصیت ،نگرش و انگیزش ) را که می توانند بر چگونگی تفسیر نیازها به صورت توانمندیهای قوی رفتاری افراد به هنگام تصدی مشاغل تاثیر بگذارند، ذیلا به اختصار اشاره می شود:
الف - شخصیت : شخصیت یکی از عوامل موثر در ایجاد تفاوتهای فردی و رفتاری است . <تفاوتهای فردی روش فکرکردن و تشریح محیط اطراف و چگونگی واکنش دربرابر محیط به طور منحصربفرد برای هر کسی است .>(11) و شخصیت را می توان عبارت مجموعه ای از صفات و ویژگیهای مشخص دانست که می تواند [برای مقایسه اشخاص بایکدیگر مورد استفاده قرار گیرد و] هر شخصی را به صورت یک موجود منحصر به فرددرآورد. مثلا در مواجهه با مصائب و شرایط سخت زندگی ، یکی شکیبایی پیش می گیرد،دیگری آه و ناله سر می دهد و به روزگار بدوبیراه می گوید و دیگری به جنب وجوش می افتد و می کوشد خود را از آن ورطه رهایی بخشد. مفهوم شخصیت از آن جهت درمدیریت اهمیت دارد که به نظر اکثر مدیران نقش عمده ای در چگونگی ادراک ، ارزیابی وواکنش فرد در مقابله با مشکلات دارد.
به عبارت دیگر می توان گفت مهمترین تعیین کننده های شخصیت ، عاملهای زیستی ،عاملهای اجتماعی ، عاملهای فرهنگی و موقعیت هستند. وراثت در شکل گیری و رشدشخصیت انسان اثر داشته و ویژگیهای فیزیکی چون قد و قیافه بر چگونگی احساس انسان نسبت به خودش موثر است . عوامل اجتماعی چون تجربه های دوران کودکی نقش مهمی را در زندگی آینده انسانها بازی می کنند و عوامل فرهنگی نیز بر پویائیهای اجتماعی موثرند.
علاوه بر عاملهای سه گانه فوق ، عوامل موقعیتی نیز بر شخصیت اثر می گذارند. این تاثیرگذاری بیشتر ناشناخته و غیرقابل پیش بینی است .عوامل موقعیتی ویژگیهای مخفی شخصیت را آشکار می سازند. باوجود این ، چگونگی ترکیب عناصر و عوامل سازنده شخصیت (چه موروثی و چه اکتسابی ) و شدت و ضعف این عوامل در هریک از انسانهاوی را از دیگر همنوعان خویش متمایز می کند و دارای رفتاری نسبتا ثابت و یکسان می سازد تا جایی که مدیران می توانند در مورد او به پیش بینی بپردازند و براساس آن دربرخورد با یک موضوع خاص یا پیشامد معینی ، واکنش فرد را پیش بینی نمایند، یعنی حکم کنند که وی چه سلوک و رفتاری خواهد داشت .(12)
ب - نگرش : یکی دیگر از تفاوتهای فردی و رفتاری که اهمیت زیادی برای مدیران دارد،طرز تلقی یا نگرش کارکنان است . طرز تلقی یا نگرش همان حالات پایدار رفتار فرد دربرخورد با پدیده ها یا اشخاص به گونه ای خاص است که حاصل تجربه های اوست . ممکن است شخص به هر دلیلی دیدگاه مثبت یا منفی نسبت به شخص دیگر یا یک شیئی داشته باشد. دیدگاه سنتی ، نگرش را یک حالت می داند که از سه جزء عاطفه ، شناخت و قصدتشکیل شده است . البته دونفر از محققان به نامهای سالانسیک و ففر (SALANCIK ANDPFEFFER) با نظریه سنتی حالت و مشرب نگرش موافق نیستند. به نظر آنها نتایج تحقیقات نشان نداده است که طرز تلقی ها حالتهای پایدار متشکل از اجزایی باشند که به صورت پیوسته پاسخهای فرد را منعکس می کنند. بلکه به عقیده آنها نگرشها حاصل واقعیتهای ساخته و پرداخته جامعه هستند (دیدگاه موقعیتی ). این دو محقق معتقدندمحیط اجتماعی اطلاعاتی را فراهم می کند که شکل دهنده طرز تلقی افراد است . بااستفاده از اطلاعات اجتماعی می توان نگرشها و رفتارهای قابل قبول جامعه را توصیف کرد.کاربرد اینگونه اطلاعات موجب می شود که توجه فرد به طرز تلقی خاصی (مثلا محیطکار) جلب شود و در نهایت موجب ایجاد رفتارها و نگرشهایی می گردد که در مجموعه موردنظر حالت غالب داشته باشد. نظریه غالب در حال حاضر آن است که نگرشها هم به وسیله ویژگیهای عینی محیط کار و هم اطلاعات اجتماعی شکل می گیرد.(13)
بر مدیران ماست که بپذیرند افراد مختلف در سازمان در طرز تلقی ها و رفتارهایشان با یکدیگر تفاوت دارند و در طراحیهای شغلی ، این نگرشها را در راستای اهداف سازمان مدنظر قرار دهند.
ج - انگیزش : هنگامی که گروهی از کارکنان را در مشاغل مشاهده می کنیم ، ممکن است تفاوتهای آنان در عملکردهایشان ما را دچار شگفتی و حیرت سازد. برخی از افراد کار رادر سطح عالی انجام می دهند در حالی که دیگران بازده چندان مطلوبی ندارند. این تفاوتهارا چگونه باید توضیح داد؟ بدیهی است که صفات و توانائیهایی را به کارکنان مولد نسبت می دهیم . فرد ممکن است باهوش ، پرخاشجو و برونگرا باشد. لیکن چیزی بیش از صرف توانایی یعنی یک چیز ارادی در میان است که باعث تفاوت می شود. در اینجاست که به مفهوم انگیزش باید رجوع کرد. <انگیزش عبارت از مجموعه نیروهایی (درونی ) است که اشخاص را سوق می دهند به شکلهای مختلف رفتار کنند>.(14)
از نقطه نظر مدیریت ، هدف ایجاد انگیزه در کارکنان که از وظایف اولیه مدیر است ،به گونه ای باید باشد که رفتار کارکنان بیشترین نفع را برای سازمان داشته باشد و عملکردآنان را به بالاترین سطح ممکن برساند. عملکرد هم علاوه بر توانایی فرد و آمادگی محیط، بستگی تام به انگیزش دارد:
(آمادگی محیط x توانایی x انگیزش ) تابعی از = عملکرد
برای اینکه فردی به سطح بالایی از انگیزش برسد اولا باید تصمیم بگیرد که کار راانجام دهد (انگیزش ) ثانیا بتواند کار را انجام دهد (توانایی و مهارتهای انجام کار) و ثالثامواد، وسایل و شرایط مناسب انجام کار را در اختیار داشته باشد (آمادگی محیط). فقدان هریک از عوامل فوق به عملکرد لطمه می زند. توانایی بدون انگیزش یا انگیزش بدون توانایی ، تولید سطح بالا را تضمین نمی کند.
از جنبش روابط انسانی دیدگاهی نو در مورد انگیزش پدید آمد. کارمند فردی تلقی می شد که نگران جنبه های اجتماعی و متقابل میان فرد و شغل است . اگر محیط مادی وسازمانی خوشایند و مطلوب باشد، کارکنان بسیار برانگیخته می شوند. رد شیوه های سنتی جنبش روابط انسانی به چیزی منجر شد که امروزه به رویکرد اقتضایی (CONTINGENCY APPROACH)موسوم شده است . در بطن اندیشه اقتضایی این مطلب وجود دارد که <عملکرد مطلوب مشروط به تناسب شایسته میان فرد و شغل است >. عامل انگیزش هم شرایط اجتماعی و محیطی سازمان است که شغل را می سازد.هدف سازمان از کاربرد این شیوه ، به حداکثررساندن تناسب میان فرد و شغل است .حصول اطمینان از اینکه کارکنان مهارتها و توانائیهای لازم را دارند، از عوامل و فرآیندهای گزینش و آموزش استفاده می کنند و برای حصول اطمینان از اینکه محیط این افرادبرانگیزنده است ، مستلزم طراحی شغل به گونه ای مناسب و دادن پاداش به عملکرد به نحوشایسته است :(15)
4 - ارتباط متقابل ویژگیهای شغلی و رفتاری
اگر قرار باشد که واحدهای منابع انسانی در دستیابی و نگهداری نیروی کار مطلوب به سازمان کمک کنند باید متخصصان و مدیران منابع انسانی درک کاملی از خصوصیات شغل و ویژگیهای فردی کارکنان به هنگام طراحی شغل داشته باشند. در این صورت می توان با ترکیب مناسب ویژگیهای فردی و شغلی از یکسو موجبات افزایش کیفیت وارتقا عملکرد و بهره وری را فراهم کرد و از سوی دیگر، به واسطه تاثیر مثبت این فرآیند برکارکنان ، اسباب کاهش مشکلات انسانی در مدیریت منابع انسانی منجمله خشنودی ،انگیزه بالا، روحیه و رفتار مطلوب را مهیا کرد.
چارلز هیولین (CHARLES HULIN) و میلتون بلاد (MILTON BLOOD) از جمله اولین محققانی بودند که نقش تفاوتهای رفتاری و انگیزش را میان کارکنان مورد بررسی قرار دادند. از نظر آنها، افرادی که نگرش کاری قوی دارند از انگیزه بالایی برای پذیرش شغلهای پیچیده و پرتلاش برخوردارند، به همان ترتیب افرادی که دارای نگرش کاری ضعیف تری هستند، در شغلی مشابه شغل قبلی دارای علایق و انگیزش کمتری خواهندبود. محققان دیگری نیز سعی کردند در پرتو این شواهد، راههای شناخت تفاوتها وویژگیهای فردی را بشناسند. مشهورترین این محققان ریچارد هاکمن و ادوارد لاولر بودندکه عقیده داشتند ویژگیهای روانی و انگیزشی در چگونگی واکنش فرد در برابر شغل ،نقش مهمی را برعهده دارند. بخصوص آنها از تئوریهای نیاز در انگیزش استفاده وسیعی به عمل آوردند. آنها ثابت کردند افرادی که از طریق نیازهای سطح بالا مانند نیاز به خودیابی و رشد برانگیخته می شوند، خواهان شغلهای پیچیده و پرتلاش هستند وبه همان نسبت افرادی که دارای نیازهای مرتبه ضعیفی هستند کمتر به اینگونه مشاغل برانگیخته می شوند.(16)
اینک به نظر می رسد از نظر کارکنان شغلی خوب است که پیش پا افتاده و عادی نباشدو انجام دادن آن تا حدودی نیاز به فکر داشته ، برانگیخته کند و تا اندازه ای در آن تنوع وآزادی عمل وجود داشته باشد و وجهه اجتماعی خوبی داشته باشد و امکان پیشرفت شغلی را فراهم سازد. بنابراین از آنجایی که توجه به نیاز کارکنان و نیز توجه به الزامات شغلی که متناسب با این نیازها و ویژگیهای رفتاری طراحی شده باشند، افزایش کارآیی عملیات و روشها را محقق می سازد و به کارکنان نیز اجازه می دهد تا درباره نحوه انجام وظایف شغلی تصمیم گرفته و هرگونه اشتباهی را خود در مبدا اصلاح کنند.
ریچارد هاکمن با همکاری گریگوری اولدهام بااستفاده از مطالعات ویژگیهای رفتاری افراد تئوری ویژگیهای شغل را (که ابعاد اصلی آن در نمودار شماره 2 نشان داده است ) که مبتنی بر نیازهای روانی منابع انسانی است ، ارائه داد. از نظر هاکمن و اولدهام حالات روانی مهم ، هسته اصلی تئوری را تشکیل می دهند. به عقیده آنان حالات مزبورنشان دهنده چگونگی واکنش فرد نسبت به وظیفه خود تحت تاثیر ویژگیهای شغل است .در این الگوی اساسی پنج هسته اصلی ابعاد کار تشخیص داده شده است به نحوی که هرچه شغلی بیشتر دارای خصوصیاتی باشد که در هر بعد یا ویژگی آن قرار دارد، نیروی موجود در شغل برای پدیدآوردن حالتهای اساسی روانی - رفتاری بیشتر خواهد بود.(17)
نمودار شماره 2: ویژگیهای اصلی شغل مبتنی بر نیازهای روانی - رفتاری بااقتباس از: هاکمن و اولدهام نقل شده در کتاب ; کارکنان : مدیریت منابع انسانی تالیف میلکوویچ و بودرو 1989، ص 128.
همانگونه که در نمودار شماره 2 ملاحظه می شود این پنج ویژگی که برانگیزنده حالات روانی مهم هستند عبارتند از:
الف - تنوع مهارتها
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 29 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
بتن
سنگ روان در خدمت معماری نوین
بتن که میزان تولید آن بالغ بر 8/3 بیلیون مترمکعب در سال تخمین زده می شود، به علت دارا بودن خواص و ویژگی های ممتاز و نیز در دسترس بودن مصالح آن، پس از آب، پرمصرف ترین ماده روی زمین به شمار می رود. بتن در همه جا موجود است و در یکصد سال اخیر، استفاده از آن در ساخت بناهای مسکونی و اداری، پیاده روها، راه ها و جاده ها و نیز انواع مختلف ساختمان های فنی عملکردی از قبیل کارخانه ها، پارکینگ ها، متروها، فرودگاه ها، پل ها، سدها، سیلوها، سازه های دریایی، رآکتورهای اتمی و سازه های مقاوم در برابر انفجارات و زلزله، مقبولیتی همگانی پیدا کرده است.
چنانچه از عنوان این نوشتار برمی آید، بتن یک ماده متناقض است. بتن با اینکه تداعی کننده مفهوم سختی است، لیکن در ابتدای فرآیند اختلاط مواد تشکیل دهنده اش، نرم و روان است؛ اگرچه بتن، بر اساس تعریفی که از آن سراغ داریم، یک ماده پیوندی و چندرگه است که از اختلاط سیمان، آب، ماسه و مصالح دانه ای معدنی از قبیل شن یا سنگریزه به دست می آید، اما معمولا به عنوان یک ماده یکپارچه و دارای شخصیت مستقل در نظر گرفته می شود. بتن شکل ذاتی و طبیعی بخصوصی ندارد و از این رو باید با استفاده از قالب بندی به شکل معینی درآورده شود؛ یعنی شکل و بافت نهایی بتن را قالبی که بتن به درون آن ریخته می شود، تعیین می کند.
بتن می تواند هر رنگ، بافت و طرحی را به خود بگیرد، از این رو شاید بتوان آن را به یک آفتاب پرست تشبیه کرد. رنگ بتن اغلب خاکستری ست، اما از طریق انتخاب سیمان و مصالح دانه ای مناسب یا با استفاده از رنگدانه های شیمیایی می توان به آسانی آن را در رنگ های سفید، قهوه ای یا حتی قرمز روشن تولید کرد. بتن بسته به قالب مورد استفاده در تولید آن، می تواند صاف و ساده یا دارای طرح های دقیق و پیچیده باشد؛ بتن می تواند همچون شیشه صاف باشد یا همچون صخره زمخت و ناصاف. بتن ممکن است بدون پرداخت رها شده یا همچون یک تندیس به دقت روی آن کار شود. در واقع، بتن، با توجه به ویژگی های خاص سطح آن، یک فرآورده واحد نیست، بلکه طیف گسترده ای از مصالح را دربرمی گیرد که از نظر بافت، رنگ و بیان معمارانه از قابلیت های بی شماری برخوردار است.
ترکیب مقاومت فشاری سنگ و مقاومت کششی فولاد در بتن مسلح، سازه های بتنی را قادر به تحمل وزن بسیار زیاد و پوشش دهانه های بزرگ می سازد. از آنجایی که عناصر تشکیل دهنده سازه بتن مسلح می توانند بصورت یک شبکه پیوسته و یکپارچه، به هم بافته شوند، استفاده از بتن مسلح در طراحی سازه، آن را از قابلیت انعطاف پذیری بی نظیری برخوردار می کند. معماران و مهندسان از این ویژگی برای خلق عناصر ساختمانی مختلف، از صفحات بتنی یکپارچه گرفته تا قاب های سازه ای سه بعدی و کنسول های عظیم و مهیب، بهره می گیرند.
بررسی تاریخی کاربرد بتن در معماری نشان می دهد که بتن توسط معماران رومی و صدر مسیحیت مورد استفاده قرار می گرفت، اما در قرون وسطی و رنسانس اغلب بی استفاده ماند، تا آنکه در نیمه دوم قرن نوزدهم بار دیگر، عمدتا برای مصارف معمولی، مورد توجه قرار گرفت، بویژه در مواردی که ساخت ارزان، قابلیت ایجاد دهانه های عریض و نسوز بودن، ضرورت به کارگیری آن را ایجاب می کرد. مسلح کردن بتن نیز که برای این کار میلگردهای فولادی را به منظور استحکام بیشتر در میان بتن قرار می دادند، به دهه 1870 باز می گردد. معماران قرن نوزدهم بعضا به قابلیت های بتن مسلح خیلی اطمینان نداشتند و نسبت به آن بدگمان بودند. بتن در آن زمان یک ماده خیلی جدید به شمار می رفت و ویژگی های آن برای معماران بخوبی قابل درک نبود، زیرا فاقد یک فرم ذاتی و پایدار بود. جالب آنکه این دقیقا همان خصوصیتی است که بتن را برای بسیاری از معماران امروز به وسیله ای امیدوارکننده جهت تحقق ایده هایشان تبدیل می کند.
پدیده بتن در چند سال آخر قرن نوزدهم که معماران سعی کردند سبکی مبتنی بر این مصالح بیابند، آشکارتر شد. در حالی که یکی از طراحان احتمالا چنین استدلال می کرد که ویژگی انعطاف پذیری بتن آن را به ماده ای مناسب برای بیان گرایی هنری در معماری تبدیل می کند، دیگری ممکن بود بر نقش روش قاب و قاب بندی تکیه کند و مدعی ارزش گذاری بر نمونه های پیشین گوتیک یا حتی شیوه های معماری فولاد و شیشه شود. نظریات مشابه مختلفی نیز با توجه به جنبه بیرونی بتن ابراز می شد، بدین معنا که یک معمار، بتن را ماده ای معمولی و پیش پاافتاده و نیازمند پوشانیده شدن با کاشی ها و روکارهای آجری می دانست و دیگری از زیبایی ذاتی آن دم می زد که به همین دلیل باید نمایان می ماند. استفاده گسترده و فراگیر از بتن مسلح در معماری حدودا به نیمه اول قرن بیستم باز می گردد. این ماده جدید به دلیل برخورداری از قابلیت استفاده در بناهای مختلف و نیز فرم پذیری قابل توجهش، در آن زمان در مقیاس وسیع مورد استفاده قرار گرفت و با سرعت شگفت آوری تاثیرات خود را در معماری بر جای گذاشت و بین سالهای 1910 و 1920، تقریبا به علامت مشخصه معماری جدید تبدیل شد. شاید از بسیاری جهات بتوان گفت خردگرایی و بتن مسلح دو عنصری بودند که سرانجام در دوره افتخارآمیز معماری مدرن در دهه 1920 در یکدیگر ادغام شدند؛ معماران خردگرای این دهه که بتن را به لحاظ برآورده کردن نیازهای اساسی چون ارزانی، یکسان سازی، نورپردازی کافی، تهویه گسترده و فضاهای داخلی انعطاف پذیر و نامحدود، ماده ای مناسب یافته بودند، در سطح وسیع آن را مورد استفاده قرار دادند.
آگوست پره مهندس معمار فرانسوی، نخستین کسی ست که بتن مسلح را به عنوان وسیله ای برای بیان مقاصد معماری شناخت و به کار برد. آپارتمان های مسکونی که او با استفاده از قابلیت های هنری بتن مسلح ساخت، منزلت بتن را در عالم معماری افزایش داد. فرانک لویدرایت نیز یکی از معماران برجسته آمریکایی است که در پروژه هایش از قابلیت های این ماده جدید استفاده فراوانی کرده است. ارزانی بتن و قابلیت ایجاد دهانه های عریض با استفاده از آن، باعث روی آوردن او به این ماده شد. علاوه بر این، او با بتن براحتی می توانست به ایده های فضایی خود جامه عمل بپوشاند. رایت به خاطر تاکید هنری و حرفه ای اش بر ماهیت مصالح، سطح بتن را در اغلب کارهایش عاری از پوشش باقی می گذاشت. پتانسیل تقریبا نامحدود بتن جهت خلق فرم ها و سطوح انتزاعی، برخورداری از قابلیت تطابق با شرایط و کارکردهای مختلف و نیز داشتن استحکام بالا، بتن را در حال حاضر به یکی از مصالح پرطرفدار و مورد توجه در میان بسیاری از معماران و مهندسان تبدیل کرده است. بتن به خاطر داشتن خاصیت انعطاف پذیری بالا، آزادی عمل قابل توجهی در اختیار طراحان و معماران قرار می دهد. بتن، همانند خاک رس در دستان یک تندیس گر، برای معماران امکان خلق ساختمان هایی را فراهم می کند که به طور منحصر به فردی گیرا، جالب توجه و از نظر هندسی متهورانه است. فرم ها و ترکیباتی که ساختن آنها پیش از ابداع بتن مسلح، با استفاده از سایر مصالح متداول دشوار یا غیرممکن بود، با استفاده از بتن مسلح اغلب به آسانی قابل دستیابی هستند. به جرات می توان گفت که بدون استفاده از بتن، اجرای برخی از زیباترین و نوآورانه ترین آثار معماری معاصر جهان هرگز قابل تصور و تحقق نبود.
امروزه بتن با گذشت سالها از پیدایش و کاربرد آن به صورت کنونی، دستخوش تحولات و پیشرفت های شگرفی شده است. از زمان شروع استفاده گسترده از بتن مسلح در ساخت وسازها (در بیش از یک قرن قبل)، برخی انگاره های بنیادی درباره خواص این ماده و محدودیت های آن تاکنون با چالش و تردید جدی مواجه نشده بودند، اما در سالهای اخیر، با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی، تحقیقات متعددی روی خواص بتن صورت گرفته و در حال حاضر طیف متنوعی از فرآورده های آن ابداع و به بازار عرضه شده اند که این قبیل انگاره ها را به چالش کشیده و آزادی بیشتری جهت تجربه و ابداع در اختیار معماران و مهندسان قرار داده اند. بر این اساس است که در سالهای اخیر، معماران مختلف در پروژه هایشان برخی از انگاره های غالب درباره فرم معماری و فناوری بتن را به چالش کشیده و رویکرد های جدیدی را در هر دو زمینه ارائه کرده اند. بسیاری از معماران نیز با کاربرد هوشمندانه بتن، از آن به عنوان ابزاری جهت خلق زیبایی در آثارشان بهره جسته اند. البته با توجه به پیشرفت های سریع و روزافزون صنعت بتن در سالهای اخیر، به نظر می رسد در سالهای آینده شاهد استفاده گسترده تری از قابلیت های بتن در عرصه معماری خواهیم بود
فوق روان کننده و کاهش دهنده شدید آب بتن
فوق روان کننده بر اساس الزامات استاندارد ASTM-C494 Types A& F ساخته می شوند این مواد را بعنوان روانسازهای بتن و فوق روانسازهای بتن مصرف کنند و براساس استاندارد 2930 ایران ساخته می شوند.
گفتنی است این مواد ممکن است توسط تولید کنندگان بتن آماده و قطعات پیش ساخته بتنی برای تولید کار آمد و مقرون به صرفه زمانی که شکل پذیری زیاد بتن و افزایش مقاومت اولیه و نهایی مد نظر است ، مورداستفاده قرار گیرند .
باید اشاره کرد این محصولات در کاهش آب بسیار موثر بوده تا جایی که وقتی به عنوان یک کاهش آب دهنده شدید آب بتن مورد استفاده قرار می گیرند در مقادیر متعارف می تواند به سادگی بین 20%-18% کاهش در میزان آب مصرفی ایجاد نماید ودر مواردی در بتنهای خاص و با استفاده از مقادیر متعارف، کاهش آب تا حداکثر 40% نیز ممکن شده است .
همچنین خاصیت روان کنندگی زیاد این مواد سبب می شود بتنی با اسلامپ زیاد، روان و خود تراز شونده حاصل گردد . کارآیی این بتن نسبت به بتن معمولی بسیار شگرف و قابل تمایز است . بطوریکه بتن با حداقل عملیات و ویبره کردن یا حتی به خودی خود ، در حالیکه مصرف آب آن به حداقل رسیده در قالب جای می گیرد .
شایان ذکر است از ترکیب خواص فوق روان کنندگی و کاهش دهندگی شدید آب بتن مزایای زیر حاصل می گردد :
مقاومت اولیه زیاد امکان تسریع در عملیات بازکردن قالبها و باعث استفاده مقرون به صرفه تر از قالبهامی شود، مقاومت اولیه و نهایی زیاد برای بتن پر مقاومت و مقرون به صرفه، افزایش کار آیی باعث کاهش هزینه های استهلاک و سختی کار می گردد و افزایش اسلامپ ،امکان تولید بتنی خود تراز شونده رابوجودمی آورد، مقاومت نهایی بالاتر به مهندسین محاسب قدرت انعطاف بیشتری را در ارائه یک طرح بهینه اقتصادی ارائه می دهد .
خاصیت فوق العاده روان کنندگی باعث تسهیل در پمپ نمودن و کاهش نیاز به ویبره کردن بتن می گردد .
نسبت آب به سیمان کاهش یافته ، دوام و تراکم بیشتر بتن را با کاهش نفوذپذیری بتن باعث می شود
آرماتورهای غیر فولادی در بتن
در سال های اخیر استفاده محدودی از آرماتورهای غیر فلزی آغاز گشته است هر چند تحقیقات بر روی کاربرد وسیعتر آنها و عملکرد دراز مدت این نوع آرماتورها ادامه دارد این آرماتورها که معروف به آرماتورهای با الیاف پلاستیکی (FRP) هستند از الیاف مختلفی چون الیاف شیشه ای (GFRP) الیاف آرامیدی (Afrp) والیاف کربنی (CFRP) در یک رزین چسباننده تشکیل شده اند.
خاصیت عمده این آرماتورها که سبب کار برد آنها شده است مقاومت در برابر خوردگی آنهاست که می تواند در محیط های بسیار خورنده دوام دراز مدتی داشته باشند. علاوه بر این مقاومت بالا، مقاومت به خستگی بالا، ظرفیت بالای تغییر شکل ارتجاعی، مقاومت الکتریکی زیاد و هدایت مغناطیسی پایین و کم این مواد از مزایای آنها شمرده می شود. البته این مواد معایبی چون کرنش گسیختگی کم و شکننده بودن و خزش زیاد و تفاوت قابل ملاحظه ضریب انبساط حرارتی آنها در مقایسه با بتن را به همراه دارند.
اخیراً از الیاف مختلف شبکه هایی بافته شده و به صورت یک شبکه آرماتور در سطح بتن برای کنترل ترک و کم کردن عرض آن و همچنین در دیوارهای نمای بتنی ازآن استفاده می کنند. تحقیقات روی کاربرد صفحات الیافی به جای صفحات فولادی برای تقویت قطعات خمشی و تیرها و دال ها به ویژه در پل ها ادامه دارد. این صفحات با رزین های اپوکسی به نواحی کششی از خارج اتصال داده می شود. کاربرد صفحات با الیاف کربنی برای این تقویت بیشتر رایج گشته و در چندین پل در ژاپن و در بعضی کشورهای اروپایی از آن استفاده شده است.
بتن ایران ، یک پنجاهم استاندارد
بگفته رییس مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن در کشور ما عمر قطعات بتن از 5 تا 10 سال تجاوز نمی کند. در حالی که این قطعات در دنیا بیش از 500 تا هزار سال دوام دارند بتن از جمله مصالح ساختمانی است که در چند سال اخیر به دلیل میزان بالای اهمیت آن در فرآیند ساخت و ساز مشمول استاندارد اجباری شده است. اما اینکه این استاندارد تا چه حد اجرا میشود به اعتقاد بسیاری از دستاندرکاران این حوزه رضایتبخش نیست.
دکتر قاسم حیدرینژاد رییس مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن در خصوص وضعیت بتن در کشور گفت: بتن به عنوان پرمصرفترین مصالح ساختمانی در کشور به صورت گستردهای استفاده میشود و به همین دلیل حضور دستگاههای نظارتی باید در آن جدیتر باشد.
وی افزود: البته موسسه استاندارد برای اعمال این استاندارد تلاش میکند اما به دلیل گسترده بودن حوزه توزیع و استفاده از بتن این نظارت پررنگ و محسوس نیست.
حیدرینژاد با بیان اینکه در کشور ما سالانه حدود 80 میلیون مترمکعب بتن مصرف میشود، گفت: تولید سیمان در رابطه با تهیه بتن کافی است و در حوزه تولید سیمان تقریبا به مرز خودکفایی رسیده ایم. گر چه این موضوع در مواقعی که اندکی افزایش و کاهش این محصول به وجود میآید، منجر به شکل گرفتن بازار سیاه سیمان میشود.
رییس مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن با بیان اینکه تولید سیمان به دلیل استفاده فراوان از انرژی و آلوده کردن محیطزیست، گران تمام میشود، گفت: متاسفانه سیمان در کشور ما به شکل نامناسب مصرف میشود و مردم گاه برای کارهای بیارزش از سیمان استفاده می کنند.
وی افزود: با استفاده از پوزولان ها یا افزودنیهای پرحجم که تا میزان 70 درصد میتوان به بتن اضافه کرد باید مصرف سیمان را پایین آورد.
حیدرینژاد گفت: در کشور ما عرف است که با مصرف سیمان بیشتر در بتن سعی در مقاوم کردن محصول دارند. در حالی که در دنیا برای این منظور از نسبتهای استاندارد بهره میگیرند.
وی با اشاره به اینکه امروز در دنیا علاوه بر مقاومت بر دوام بتن هم بسیار تاکید دارند، گفت: به طور مثال جداول بتنی کنار خیابان را در نظر بگیرید. در کشور ما به دلیل عمر کوتاه این جدول ها، دایم در حال تعویض آن هستند. عمرقطعات بتنی در کشور ما حدود 5 تا 10 سال است، در حالی که عمر مفید یک سازه بتنی در دنیا بین 500 تا هزار سال است.
حیدرینژاد، با بیان اینکه 2 تا 3 مشکل فرعی بتن در حال حاضر در کشور ما تبدیل به مشکل اصلی شده است، گفت: تهیه بتن در کارخانهای باید صورت گیرد که امکانات و نیروی کار ماهر در اختیار داشته باشد. ضمن اینکه استفاده از سیمان تیپهای مختلف در آماده کردن بتن هم از جمله آن موارد فرعی است که به دلیل رعایت نشدن محصول غیراستاندارد میشود.
حمل بتن آماده از مراکز تولید به پای کار هم از مشکلات عمده این صنعت محسوب میشود. از آنجایی که کارخانههای فراوری بتن دور از شهر قرار میگیرند سیستم حمل و نقل بتن و رعایت استاندارد در ماشینآلات حمل و نقل از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
حیدری نژاد در این خصوص می گوید: اما متاسفانه به همین دلایل بتن بعد از رسیدن به مقصد از حالت استاندارد خارج می شود و کمی سفتتر میشود. در این مواقع کارگران ساختمانی به بتن آب اضافه می کنند که این کار از نظر ظاهری بتن را به شکل اولیهاش برمیگرداند، اما بتن از حالت استاندارد خارج می شود و کیفیت خود را از دست می دهد.
رییس مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن با اشاره به تاثیر نیروی کار ماهر در صنعت بتن در توصیف وضعیت کشور به لحاظ رعایت موازین و استانداردهای علمی در تولید بتن آماده گفت: در رابطه با صنعت بتن آماده در مرحله گذار قرار داریم. یعنی از خواب بیدار شدهایم اما کاملا هوشیار نیستیم.به همین دلیل هیچ آمار و ارقامی در مورد میزان تولید و استفاده استاندارد و غیراستاندارد هم در این صنعت در دست ما نیست.
وی با بیان اینکه مسولان از وضع موجود صنعت بتن در کشور راضی و خشنود نیستند، گفت: فکر میکنم ظرف یک دوره 3 تا 5 ساله وضعیت بتن بهتر از حال حاضر شود. چون حرکتهای مثبتی در این زمینه شکل گرفته است.
وی برگزاری روز بتن را یکی از حرکتهای مثبت در این خصوص دانست و گفت: این همایش در راستای آمادهسازی نیروهای جوان متخصص و تشویق شرکتهای موفق در تولید بتن میتواند در درازمدت تاثیرگذار باشد.
تولید بتن سبک از پسمانده های هسته ای برای کاهش تشعشعات
محققان و پژوهشگران ایرانی موفق شدند از پسمانده های هسته ای بتن سبک تولید کنند.
طبق گزارش دبیرخانه نخستین همایش سبک سازی ساختمان به نقل از حمیدرضا وثوقی فر ، عضو انجمن مهندسان عمران امریکا ، با توجه به حرکت کشورهای جهان برای دستیابی به تکنولوژی صلح آمیز هسته ای برای تولید انرژی مفید، پسمانده های هسته ای حاصل از فعالیت های هسته ای نیز افزایش می یابد.
وی افزود: محققان و پژوهشگران ایرانی تحقیقات خودشان را بر روی کاهش اثرات منفی پسمانده های هسته ای متمرکز کرده و موفق شدند با همکاری یکی از دانشگاه های صنعتی انگلستان بتن های سبک را از پسماند ه های هسته ای تولید کنند.
وی اظهار داشت: گروه محققان ایرانی با کاربرد پسمانده های هسته ای در ساخت بتن خاص با مقاومت های مناسب دریافتند ترکیبات هیدراتاسیون وسایر واکنش های شیمیایی بتن تا حدود قابل توجهی از تشعشعات این مواد می کاهد و راهکار بسیار مناسبی برای استفاده مجدد از پسمانده های هسته ای است.
دبیر اولین همایش زلزله وسبک سازی ساختمان گفت: نتایج تحقیقات موید این مطلب است که این مطلب می تواند تشعشعات را تا حدود 60 درصد کاهش دهد که برآیند این تحقیق می توان در ارتباط با کاهش خطر آفرینی پسماند ه های دیگر حاصل از فعالیت های شیمیایی مواد وغیره استفاده کرد.
وی کاربرد بتن سبک تولیدی از پسمانده های هسته ای را با توجه به ویژگی های خاص آن در ساخت دیوارهای برثی و تیرهای فرعی در بخش های مختلف سازه های عمرانی عنوان کرد.
مهندس وثوقی فر اشاره کرد: با این حال با وجود محقق شدن تمامی تحقیقات صورت گرفته در این زمینه می توان امیدوار بود که محیط زیستی عاری از هر نوع آلودگی هسته ای را در کنار توسعه این صنایع داشته باشیم
به گفته وی، این نوع بتن در کارگاه تخصصی اولین همایش زلزله و سبک سازی ساختمان و با حضور متخصصان ایرانی و خارجی تولید می شود.
شایان ذکر است این همایش در روز ششم و هفتم مهر ماه سال جاری در دانشگاه قم برگزار می شود .
مقابله با خوردگی بتن
مساله خوردگی فولاد در بتن از معضلات عمده کشورهای مختلف حهان است.
این مساله در کشورهای در حال توسعه و در کشورهای حاشیه خلیج فارس بسیار شدید تر می باشد.سازه های بتنی زیادی دچار خوردگی و فرسودگی زودرس گردیده اند. مهندس محمد ذوالقدر گفت: اگر از بتنی با مشخصات فنی این مناطق انتخاب و در اجرا و عمل آوری بتن از افراد کاردان استفاده شود بسیاری از مشکلات و معضلات بتن بر طرف خواهد شد.
وی افزود برای پیشگیری از این موضوع در سال های اخیر روش ها و موادی توصیه و بکار گرفته شده است که تا حدی جوابگوی مسئله بوده است.
وی خاطر نشان کرد استفاده از آرماتورهای ضد زنگ و نیز آرماتورهای با الیاف پلاستیکی FRP یکی از این روش هاست که به علت گرانی آن هنوز توسعه نیافته است.
همچنین وی اشاره کرد از روش های دیگر ، کاربرد حفاظت کاتدی در بتن می باشد که این روش نیاز به مراقبت دائم دارد و نسبتا پر خرج است ولی روش مطمئنی است .
وی افزود برای حفاظت آرماتور چند سالی است که ار آرماتور با پوشش اپوکسی استفاده می شود . به هر حال اگر از پوشش سالم استفاده شود می توان 10 تا 15 سال خوردگی را عقب انداخت.وی در ادامه گفت: برای محافظت آرماتور و کم کردن نفوذ پذیری ، پوشش های سطحی نیز روی بتن آزمایش شده است .که این پوشش ها اغلب پایه سیمانی یا رزینی دارند که با دقت روی سطح بتن اعمال می گردند.لازم به ذکر است عملکرد دوام این پوشش به شرایط محیطی وابسته بوده و در بعضی محیط ها عمر کوتاهی دارد .
وی اضافه کرد ، روی هم رفته پوشش های پایه سیمانی هم ارزانتر بوده و هم به علت سازگاری با بتن پایه، پیوستگی و دوام بهتری در محیط های خورنده و گرم از خود نشان می دهد.
برای نخستین بار در کشور بتن غلطکی RCCP با موفقیت اجرا شد
یک شرکت تحقیقاتی بتن توانست بتن غلطکی RCCP که جایگزین مناسبی برای آسفالت می باشد را در شهرستان هشتگردبرای اولین بار با موفقیت اجرا کنند.
کارشناسان این مرکز درباره نقش و جایگاه بتنهای غلطکی RCCP معتقدند که با توجه به مسائل زیست محیطی ناشی از آسفالت در کنار دوام اندک آسفالت در برابر تغییرات جوی، ضربه پذیری و سایش، موضوع بتن RCCP از دهه های گذشته در کشورهای توسعه یافته مورد توجه قرار گرفت به نحوی که در حال حاضر بیش از 80 درصد معابر سواره رو در اغلب کشورهای توسعه یافته با استفاده از بتن غلطکی اجرا شده است
مدیر این مرکز تحقیقاتی در ادامه افزود،تکنیک ساخت معابر سواره رو در دنیا دستخوش تغییرات وسیعی شده است و بخاطر واکنشهای مختلفی که در مواد نفتی به مرور زمان بوجود می آید، موضوع تغییر بافت خیابانها و اتوبانها جایگزینی RCCP را پیش روی کشور های توسعه یافته قرار داده است و وضعیت امروزی خیابانها در کشورهای در حال توسعه در وضعیتی است که ناشی از بی توجهی به فن آوری های جدید است لذا باید مدیران و صاحبان صنایع برای وارد کردن فناوری های جدید به هماهنگی برسند؛ در غیر اینصورت وضعیت نادرست موجود در بخشهای مختلف ادامه خواهد داشت....
وی همچنین درباره دلایل توجه به بتن غلطکی میگوید: «همه ساله صدها میلیارد تومان در کشور ما برای تأمین روکش آسفالت خیابانها هزینه می شود که پس از گذشت یک تا 5 سال این آسفالت مجدداً بایستی تعویض شود، این مسئله باعث شکل گیری نارضایتی های وسیعی در بین همه اقشار جامعه شده است.و البته ابعاد فقدان کیفیت آسفالت خیابان ها در همین جا به پایان نمی رسد بلکه باعث آبروریزی ملی و بین المللی برای صنعت و جامعه مهندسی نیز شده است
به گفته این محققان ، پیچیدگیهای بتن غلطکی به مرحله اجرا و دانش فنی تولید منتهی می شود و به نظر می رسد با تجربیاتی که بدست آمده می توان امروزه گفت که تکنولوژی ساخت خیابان و اتوبانهای با دوره دوام بالا نیز در کشور ما بومی شده است، لیکن بایستی ببینیم که مسئولین تا چه حد از این دست آورد استقبال میکنند.
خواص کامپوزیت های FRP
بر طبق گزارش اداره فدرال بزرگراه های آمریکا هنگام بررسی پلها از نظر سازه ای به دلیل پوشش کم بتن ، طراحی ضیعف ، عدم مهارت کافی هنگام اجرا و سایر عوامل همانند شرایط آب و هوایی سبب ایجاد ترک در بتن و خوردگی آرماتور های فولادی شده است.
پس از سالها مطالعه بر روی خوردگی ، FRP به عنوان یک جایگزین خوب آرماتور های فولادی در بتن پیشنهاد شده اند.
سه نوع میلگرد ( AFRP) , ( CFRP ) , ( GFRP ) از انواع تجاری آن هستند که در صنعت ساختمان کاربرد دارند.
از این مواد به جای آرماتور های فولادی یا کابلهای پیش تنیده در سازه های بتنی پیش تنیده و یا غیر پیش تنیده استفاده می شود. مواد FRP موادی غیر فلزی و مقاوم در برابر خوردگی است که در کنار خواص مهم دیگری همانند مقاومت کششی زیاد آنها را برای استفاده بعنوان آرماتور مناسب می کند.
از آنجایی که FRP ها مصالحی ناهمسانگرد هستند نوع و مقدار فیبرورزین مورد استفاده ، سازگاری فیبر و کنترل کیفیت لازم هنگام ساخت آن نقش اصلی را در بهبود خواص مکانیکی آن دارد.
به طور کلی مزایای آن به صورت زیر دسته بندی می شود:
1-مقاومت کششی بیشتر از فولاد
2- یک چهارم وزن آرماتور فولادی
3- عدم تاثیر در میدانهای مغناطیسی و فرکانس های رادیویی ، برای مثال تاثیر روط دستگاه های بیمارستانی
4- عدم هدایت الکتریکی و حرارتی
لذا به دلیل مزایای بالا به عنوان یک جایگزین مناسب برای آرماتورهای فولادی در سازه های دریایی ، سازه پارکیمگ ها ، عرشه های پل ها، ساخت بزرگراه هایی که بطور زیادی تحت تاثیر عوامل محیطی هستند و در نهایت سازه هایی که در برابر خوردگی و میدانهای مغناطیسی حساسیت زیادی دارند پیشنهاد می کند.
بررسی اثر دوده سیلیسی بر سازه های بتنی
اثر دوده سیلیس بر مقاومت و نفوذ پذیری مخلوط های بتن غلتکی سد سازی با خمیر سیمان کم یا متوسط یکی از موضوعاتی است که آقایان مهندس علیرضا باقری و مهندس مجتبی محمودیان ، مورد بررسی و پژوهش قرار داده اند.
به گفته ایشان عدم تولید خاکستر بادی در کشور و ابهامات موجود در خصوص فعالیت و یکنواختی پوزولان های طبیعی ایران، موانعی در دسرسی به مخلوط های بتن غلتکی می باشد.
به عقیده این محققان جایگزین دیگری که به عنوان ماده افزودنی معدنی می تواند مد نظر قرار گیرد ، سوپر پوزولانی به نام دوده سیلیسی است که به صورت محصول جانبی صنایع فروسیلیسیم در کشور تولید می شود.
گفتنی است، نتایح تحقیقات آزمایشگاهی انجام شده برای ارزیابی اثر کاربرد درصدهای مختلف دوده سیلیسی در ارتقاء کیفیت بتن غلتکی با مواد سیمانی کم یا متوسط ، نشانگر تاثیر قابل ملاحظه ای در افزایش مقاومت فشاری و کشش مخلوط های بتن غلتکی می باشد
ایشان در ادامه می افزایند: بهبود مقاومت بین 25 تا 60 درصد جایگزینی اثر دوده سیلیس به میزان 5 تا 15 درصد مواد سیمانی صورت گرفت. همچنین آزمایشات نفوذ پذیری انجام شده روی نمونه ها ، نشانگر کاهش قابل ملاحظه نفوذ پذیری در اثر کاربرد اثر دوده سیلیسی می باشد.
شایان ذکر است مهندس اسماعیل گنجیان و مهندس همایون صادقی پویا معتقدند استفاده از دوده سیلیسی در ساخت سازه های بتنی دریایی نظیر اسکله ها و بنادر با هدف افزایش دوام در دهه اخیر افزایش چشمگیری داشته است.
همچنین ایشان به بررسی دوام نمونه های خمیر سیمان و بتن با کاربرد سیمان نوع 2 همراه با 7 و 10 درصد اثر دوده سیلیس به عنوان جایگزین سیمان در شرایط عمل آوری در آب معمولی ، در ساحل دریا و در مخزن شبیه سازی تر وخشک در مقاومت فشاری و جذب موئینه آب پرداخته اند.
گفتنی است نمونه های حاوی دوده سیلیسی در شرایط تر و خشک افت مقاومت شدیدتری در طی زمان 180 روز پس از ساخت ، نسبت به نمونه های عمل آوری شده در آب معمولی نشان داده اند.
همچنین باید اشاره کرد با افزایش میزان اثر دوده سیلیس ، میزان جذب آب نمونه ها در شرایط مخرب ساحل دریا و شرایط جذر و مد متناوب و مخزن شبیه سازی تر و خشک ، افزوده شده است.
بلوک های بتنی بدون ملات
مهندس محمد هادی زنجانی در مقاله ای به بررسی ویژگی های بلوک بتنی بدون ملات پرداخته اند.
وی در این مقاله می نویسد: سیستم همبندی بلوک ها ( Intralock System ) یک نوع سیستم بلوک های ساختمانی بدون ملات است که شامل شش نوع ترکیب مختلف از بلوک ها می باشد.وی در ادامه می افزاید ، هر بلوک به سه قسمت توخالی جدا از هم با جداره هایی با صخامت کم تقسیم شده است.گفتنی است این نوع بلوک های بدون ملات روی هم قرار می گیرند و قسمت توخالی مرکزی آن با دوغاب سیمان پر می شوند وبه صورت صلب بتنی در می آیند.
مهندس زنجانی در ادامه خاطر نشان کرد دوغاب سیمان در میان و اطراف بلوک ها جریان یافته سبب پیوند بلوک به بلوک های کناری می گردد و همه بلوک ها و دیوارها بدون استفاده از ملات در اتصالات شبکه ای همانند شبکه تیر هاو ستونها تشکیل می دهند.
شایان ذکر است دو فضای تو خالی دیگر بلوک با ایجاد کانال های هوای داخلی و خارجی در امتداد قائم و افقی سبب عایق بندی و ایجاد خاصیت ضد صدا و ضد آتش بلوک ها می گردد.
همچنین وی اشاره کرد می توان لوله ها وسیم کشی درون ساختمان را از آنها عبور داد و نیز سیستم های اعلام خطر را در این بلوک ها تعبیه کرد.
گفتنی است این بلوک دارای مزایای منحصر به فردی است ، از جمله می توان به سرعت ساخت ، دیوار های محکمتر و کاربرد های متنوع تر آن اشاره کرد.به دلیل اینکه در این سیستم نیازی به ریختن ملات در میان بلوک ها نیست سرعت ساخت افزایش یافته و کیفیت کار به آسانی کنترل می شود.
مهندس زنجانی در ادامه افزود، فضای تو خالی میانی که به وسیله سیمان پر می شود دیوارهای سخت همانند دیوارهای بتنی ایجاد می کند. همچنین در نوعی از آنها پروفیل های فولادی را نیز می توان در فضای خالی بلوک ها جای داد و اطراف آن را با دوغاب سیمان همانند دفن فولاد بتن پر کرد.
بتن سبک(LightWeight Concrete)
تهیه کننده: مهندس محمّد علیدوستی
با گسترش استفاده از بتن سبک در سراسر دنیا بویژه در کشورهای پیشرفته و شکل گیری آیین نامه های اجرایی آنها، متاسفانه این نوع بتن که دارای قابلیت های منحصر به فردی می باشد در کشورمان هنوز شناخته شده نیست؛ در این مقاله سعی برآن شده تا با معرفی انواع این بتن کارا، جامعه ساختمانی بیش از پیش با بتن سبک و موارد کاربرد آن آشنا شوند.
لغات کلیدی: بتن، بتن سبک،بارمرده، بتن سبک سازه ای، بتن کفی ،
Cellular Lightweight Concrete(CLC)، Autoclaved Aerated Concrete(AAC)،Autoclaved Cellular Concrete (ACC) ، Leca
مقدمه:
بی شک، بشر زمانی پیشرفت و تمدن را تجربه کرد که برای مدتی طولانی، در محل مشخصی سکونت یافت؛ دیگر توان بشر صرف مهاجرت های طولانی نمی شد و برای برطرف کردن مشکلات به راه حلهای تازه و افکار تازه ای روی آورد. برای ماندگار شدن در مکانی ثابت، بدون شک، داشتن خانه ی مناسب دقدقه اصلی آنها بوده، خانه ای که آنها را در برابر بلایای طبیعی، حمله وحوش و حتی بیگانگان محافظت کند؛ پیشینیان با توجه به این که امکانات حمل و نقل محدودی داشتند، برای این منظور از مصالح در دسترس استفاده می کردند: چوب، سنگ، گل، پوست احشام و...
بدون تردید، ماندگارترین این نوع مصالح که از تخت جمشید ایران تا اهرام مصر سالیان سال پایدار مانده سنگ است؛ اما سنگ به صورت اولیه؛ با توجه به شکل پذیری کم و حمل و نقل دشوار نمی تواند به عنوان مصالح اصلی در ساختمانهای امروزی کاربرد داشته باشد و این امر باعث شد که نوعی سنگ مصنوعی توسط بشر خلق گردد، که علاوه بر داشتن خواص سنگ مانند ماندگاری بالا و سازگاری با محیط اطراف، دارای قابلیتهایی مانند شکل پذیری مناسب وحمل آسان نیز باشد؛ امروزه این نوع مصالح را به نام بتن می شناسیم.
در دنیای پیشرفته امروزی و با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در زمینه های مختلف علمی، صنعت بتن نیزدچار تحول گردیده، تولید بتن سبک نیز حاصل همین پیشرفتها می باشد؛ بتنی که علاوه بر کاهش بار مرده ساختمان از نیروی وارد به سازه در اثر شتاب زلزله می کاهد و در صورت تخریب، وزن آوار حاصل نیز کاهش می یابد و امروزه آنرا به عنوان بتن قرن می نامند. بتن سبک با توجه به ویژه گیهای خاصی که دارد دارای کاربردهای مختلف می باشد، که برحسب وزن مخصوص ومقاومت فشاری آن تفکیک می گردد.
مزایای کاربرد بتن سبک:
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 56 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
ولادت
حضرت محمد صلی الله علیه و آله در سال عام الفیل (570 میلادی) در ماه ربیع الاول دیده به جهان گشود. مورخان و دانشمندان شیعی ولادت رسول گرامی اسلام را در صبح جمعه روز هفدهم ربیع الاول و اکثر علمای اهل سنت ، دوازدهم همان ماه می دانند .
شجرهنامه پیامبر
پدر بزرگوار رسول خدا عبدالله ،پسر عبدالمطلب ،و مادر ارجمندش آمنه دختر وهب است. اجداد او عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانه بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان، همگی موحد و از مردان نیک روزگار خویش بودهاند.
سرپرست پیامبر
حضرت محمد صلی الله علیه و آله، هنوز به دنیا نیامده بود (یا در گهواره بود) که پدرش در بازگشت از شام «سوریه» در مدینه درگذشت. از آن پس سرپرستی کودک به عبدالمطلب، بزرگ خاندان قریش ،رسید و او نیز کودک را به دایهای به نام حلیمه از قبیله بنیسعد سپرد.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم پنج سال در قبیله بنیسعد نزد حلیمه بود و پس از آن به دامان خانواده خویش بازگشت. پس از مدتی، آمنه برای زیارت قبر همسر خویش، عبدالله، و دیدار خویشاوندان راهی مدینه شد. او در این سفر فرزند خود را نیز همراه برد، یک ماه در شهر مدینه درنگ کرد و هنگام بازگشت در محلی به نام« ابواء» از دنیا رفت.
عبدالمطلب پس از درگذشت آمنه، بیش از پیش از محمد محافظت میکرد؛ هر گاه در کنار کعبه با سران قریش و پسران خویش مینشست، همین که چشمش به محمد می افتاد او را در کنار خود مینشاند و میگفت:« به خدا سوگند، او دارای منزلتی بزرگ خواهد بود.»
در هشتمین بهار زندگی حضرت محمد صلی الله علیه و آله، عبدالمطلب نیز درگذشت و بنا به سفارش او ابوطالب سرپرستی حضرت وی را به عهده گرفت.
ابوطالب که مردی با ایمان، موحد و نیز از شخصیتهای برجسته قریش بود، در نگهبانی و دفاع از پیامبر از هیچ کوششی فرو گذار نکرد و در سالی که محمد دوازده ساله شد، او را همراه خود به سفر سالیانه خود برای تجارت به شام «سوریه» برد.
دراین سفر، کاروان قریش در مسیر خود در محلی به نام بصری توقف نمود. بحیرا، راهب مسیحی، که دراین مکان اقامت داشت، محمد را دید وخبر از آینده او و دین جهانگستر اوداد..
دوران نوجوانی
پیامبر صلی الله علیه و آله در بیست (یا پانزده ) سالگی همراه عموهای خود در چهارمین جنگ از جنگهای فجار شرکت کرد. این نبرد بین طایفه قریش و قبیله قبیله هوازن واقع شد. رسول خدا فرموده است: « من در این جنگ به عموهایم تیر میدادم تا آنان پرتاب کنند.»
پس از پایان نبرد فجار، پیمانی به نام «حلف الفضول» بین طایفههایی از قریش بسته شد که بر اساس آن میبایست برای یاری هر مظلومی در مکه و باز گرفتن حق او از ستمکار، متحد شوند و اجازه ندهند در مکه بر کسی ستم رود. رسول خدا بیست ساله بود که در خانه عبدالله بن جدعان در این پیمان شرکت کرد و با قریشیان همپیمان گردید تا یاور ستمدیدگان باشد.
آن حضرت سالها پس از حلف الفضول (پس از بعثت و هجرت ) در زمان بسط اسلام فرمود: « در سرای عبدالله بن جدعان در پیمانی شرکت کردم که اگر در اسلام هم به مانند آن دعوت میشدم اجابت میکردم و اسلام جز استحکام، چیزی بر آن نیفزوده است. »
حضرت محمد در سن 35 سالگی با تدبیر خود در نصب حجرالاسود (در ماجرای تجدید بنای کعبه) مانع جنگ و نزاع بین طواپف قریش گردید.
آوازه امانتداری و راستگفتاری محمد صلی الله علیه و آله باعث شد تا خدیجه، دختر خویلد، زن برجسته و ثروتمند قریش که برای تجارت، از مردان یاری میگرفت او را به همکاری دعوت نماید و آن حضرت را در قالب قراردادی برای تجارت عازم شام «سوریه» کند.
رسول اکرم پس از بازگشت، سود فراوانی را که به دست آورده بود به خدیجه سپرد. خدیجه که شیفتهی حسن خلق و صفات برجسته او شده بود، به آن حضرت پیشنهاد ازدواج داد که مورد پذیرش او قرار گرفت. ازدواج رسول خدا صلی الله علیه و آله با خدیجه دو ماه و بیست و پنج روز پس از بازگشت او از شام «سوریه» بوده است. سن خدیجه را هنگام ازدواج با پیامبر از 25 تا 40 ، متفاوت، نقل کردهاند.
همسران و فرزندان
خدیجه اولین همسر پیامبر صلی الله علیه و آله بود و تا زمانی که زنده بود رسول خدا همسر دیگری اختیار نکرد.
پیامبر از خدیجه دارای سه پسر و چهار دختر شد: قاسم (که کنیه پیامبر صلی الله علیه و آله به همین خاطر ابوالقاسم است)، عبدالله ، طاهر، رقیه ، ام الکلثوم ، زینب و فاطمه سلام الله علیها .
پیامبر از دیگر همسران خود فرزندی نداشت جز از ماریه قبطیه که صاحب پسری به نام ابراهیم گردید.
علی در دامن پیامبر
حضرت محمد برای کمک به عمویش، ابوطالب، که در تنگدستی قرار گرفته بود، فرزند او علی را همراه برد و تحت سرپرستی خود قرار داد و عباس ،عموی پیامبر، هم فرزند دیگر ابوطالب، جعفر، را به همراه برد. آنگاه رسول خدا فرمود: « من همان را برگزیدم که خدا او را برای من برگزیده است.»
بعثت حضرت محمد صلی الله علیه و آله
پیامبر اکرم هر سال مدتی را در غار حرا به اعتکاف مینشست. در این مدت که دور از مردم، تنها به عبادت خداوند می پرداخت کسی جز علی علیه السلام او را نمیدید.
پس از پایان اعتکاف به مکه باز میگشت، گرد خانه خدا طواف میکرد و سپس به خانه میرفت.
محمد صلی الله علیه و آله در بامداد بیست و هفتم ماه رجب سیزده سال قبل از هجرت، در غار حراء با نزول جبرئیل (فرشته وحی) و تلاوت آیات ابتدای سوره علق از جانب خداوند به پیامبری مبعوث گردید.پیامبر پس از نزول وحی از حرا پاپین آمد و به سوی خانه خدیجه رهسپار شد. اولین بانویی که به محمد صلی الله علیه و آله ایمان آورد و رسالت او را تصدیق کرد همسرش خدیجه و اولین مرد، علی علیه السلام بود؛ چنانکه خودش در نهج البلاغه میگوید:«
در آن زمان، اسلام درخانهای نیامده بود مگر خانهی رسول خدا و خدیجه، و من سوم ایشان بودم. نور وحی و رسالت را میدیدم و بوی نبوّت را استشمام می کردم. . .»
دعوت سرّی به اسلام
پیامبر اسلام سه سال تمام به دعوت سری پرداخت و عدهای مخفیانه به آیین اسلام گرویدند. برخی از این افراد عبارتند از:
زید بن حارثه، زبیر بن عوام، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی وقاص، طلحه بن عبیدالله، ابو عبیده جراح، ابو مسلمه، ارقم بن ابی الارقم، خباب بن الارت، ابوبکر بن ابی قحافه.
دعوت نزدیکان خود به اسلام
پس از سه سال دعوت مخفیانه، از جانب خداوند، آیه « و انذر عشیرتک الاقربین» (خویشاوندان نزدیک خود را از عذاب الهی بترسان) ـ سوره شعراء/ 214ـ بر آن حضرت نازل شد.
رسول خدا نزدیکانش از خاندان حضرت عبدالمطلب علیه السلام را به منزلش خود دعوت نمود و پس از پذیرایی از آنان، رسالت خود را اعلام فرمود ولی با انکار ابولهب مواجه شد و همه متفرق شدند.
پیامبر بار دیگرآنها را گرد آورد و علی علیه السلام خوراکی برایشان فراهم ساخت. آنگاه رسول خدا شروع به سخن نمود و آنان را به رسالت خویش از طرف خدا آگاه ساخت و فرمود: «کدامیک از شما در راه اسلام مرا کمک میدهد تا برادر من و وصی من و خلیفه من در میان شما باشد؟» هیچ کدام سخن نگفتند جز علی علیه السلام که از همه کمسالتر بود. علی گفت: «یا رسول الله! من تو را در این کار یاری میدهم.»
این ماجرا تا سه بار تکرار شد.
سپس رسول خدا فرمود: « این (علی علیه السلام)، برادر و وصی و خلیفه من در میان شماست. پس از او بشنوید و فرمانش را پیروی کنید. جمعیت به پا خاستند و خندیدند و به ابوطالب گفتند: «تو را امر کرد که حرف پسرت را گوش کنی و او را اطاعت کنی.»
از همین زمان بود که قریش، آشکارا به دشمنی با رسول خدا پرداخت.
دعوت همگانی
در مرحله دوم از دعوت پیامبر، فرمان وحی رسید که:« فاصدع بما تؤمر و اعرض عن المشرکین انا کفیناک المستهزئین.» (پس آنچه را بدان مأموری، آشکار کن و از مشرکان دوری جوی که ما شرّ مسخره کنندگان را از تو برطرف خواهیم کرد) ـ سوره حجر، آیه 94 - 95.
در پی این فرمان پیامبر، رسالت خود و دعوت به اسلام را علنی نمود.
مردم قریش او را مسخره کردند و مورد آزار و اذیّت قرار دادند. بهویژه به این دلیل که وی به صراحت از بتان و آیین و روشهای ضدانسانی آنان انتقاد میکرد. ابوطالب در این دوران علیرغم مخالفتها و دشمنیهای قریش ایستادگی کرد و از برادرزاده خود، محمد صلی الله علیه و آله، نگاهبانی نمود.
هجرت به حبشه
بهتدریج نام رسول خدا و دین اسلام به اطراف مکه و نواحی گوناگون عربستان کشیده میشد. انتشار روزافزون اسلام، افکار قریش را پریشان کرد و آنها را به فکر چاره انداخت تا از هر راه ممکن، این نور مقدس را خاموش کنند. بارها برای شکایت از پیامبر، نزد ابو طالب، بزرگ قریش، آمدند و زبان به گله و تهدید گشودند؛ لیکن ابوطالب از حمایت پیامبر قدمی عقب ننشست و لحظه ای از دفاع او فروگذار ننمود. بارها سعی کردند پیامبر را با ثروت و قدرت تطمیع کنند ولی ناکام ماندند. پس از این ناامیدی، بر دشمنی و آزار رسول خدا افزودند. بهخصوص یاران آن حضرت مانند بلال حبشی ، عمار یاسر و همسرش، عبدالله بن مسعود و .... را تحت شدیدترین شکنجهها قرار دادند. این فشارها چنان شدت گرفت که گروهی از اصحاب به نزد پیامبر آمدند و درباره مهاجرت از مکه کسب تکلیف کردند. پیامبر فرمود:« اگر به حبشه سفر کنید، بسیار برای شما سودمند خواهد بود.» و و به این ترتیب به تعدادی از یاران خود اجازه مهاجرت به حبشه را صادر فرمود. آنها به سرپرستی جعفر بن ابیطالب در گروهی متشکل از هشتاد و سه مرد و هیجده زن، رهسپار حبشه شدند.
قریش برای مقابله با پیامبر و مسلمانان از راههای مختلفی وارد شد که برخی از آنها و حوادث این دوران عبارتند از:
اقدام جهت بازگرداندن مهاجرین از حبشه که با عدم موافقت پادشاه حبشه با اخراج مهاجرین روبهرو شد.
مراجعت گروه اولیّه مهاجرین به سبب انتشار خبری دروغین
ورود گروه تحقیق مسیحیان حبشه به مکه
سفر گروهی از مشرکین به مدینه برای ملاقات با یهودیان
تهمت های ناروا به پیامبراسلام
اندیشه مقابله با قرآن
تحریم شنیدن آیات قرآن
جلوگیری از اسلام آوردن افراد
و محاصره اقتصادی که در اثر آن پیامبر و مسلمانها مجبور شدند از مکه خارج شوند و مدت سه سال را در تنگنای شدید در درّه ای بهنام شعب ابوطالب بگذرانند.
این ماجرا شش سال پس از بعثت رسول خدا در اولین شب ماه محرم سال هفتم واقع شد. رسول خدا و همه بنی هاشم و بنی مطلب سه سال ( تا نیمه رجب سال دهم) در شعب ابی طالب گرفتار بودند.
مرگ خدیجه و ابو طالب
در رمضان سال دهم بعثت (دو ماه پس از خروج بنی هاشم از شعب و سه سال پیش از هجرت)، ابوطالب و خدیجه به فاصله سه روز از یکدیگر از دنیارفتند؛ ابتدا خدیجه در سن 65 سالگی و سپس ابوطالب در سن هشتاد و چند سالگی با مرگ خود، رسول خدا را داغدار کردند. آن دو در حجون مکه به خاک سپرده شدند.
دعوت از مردم طائف
سفر رسول خدا به طائف برای دعوت مردم به اسلام و واقعه معراج از حوادث مهم این دوران است.
حضرت محمد صلی الله علیه و آله پس از آن که از طرف خداوند مامور شد دعوت خود را آشکار کند (در سال چهارم بعثت) ده سال پی در پی با قبائل گوناگون عرب تماس گرفت و آنان را به دین اسلام دعوت کرد. به آنان می فرمود: «بگوئید لا اله الا الله تا رستگار گردید.» ولی آنان از پذیرش دعوت پیامبر سر باز میزدند.
مشرکان با آنکه معجزههای گوناگونی از پیامبر صلی الله علیه و آله مشاهده میکردند، باز او را ساحر میخواندند و دعوت او را نمیپذیرفتند. در سال یازدهم بعثت، شش تن از مردان قبیله خزرج از شهر مدینه در ایام حج با پیامبر دیدار کردند. آنها در عقبه منی (دره ای در پایین منطقه منی) با رسول خدا پیمان بستند و دین اسلام را پذیرفتند.
یک سال بعد، دوازده تن از مردم مدینه (پنج تن از آنان همان کسانی بودند که سال قبل اسلام آورده بودند و هفت تن از افراد جدید بودند) در ایام حج در عقبه منی با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کردند و هنگام بازگشت، رسول خدا مصعب بن عمیر را همراه آنان به مدینه فرستاد تا به هر کس مسلمان میشود، قرآن بیاموزد و دیگر مردم مدینه را نیز به اسلام دعوت کند؛ سران دو قبیله بزرگ اوس و خزرج و قبایل آنان و بسیاری از اهل مدینه در اثر تبلیغات مصعب بن عمیر و دیگر مسلمانان مدینه به اسلام گرویدند.
پیمان عقبه
در ذی الحجه سال سیزدهم بعثت، هفتاد و پنج تن از مسلمانان مدینه که دو تن از آنان زن بودند، در موسم حج در منی با رسول خدا بیعت کردند. در پی بازگشت آنها به مدینه، آیین اسلام گسترش بیشتری یافت و به جز چند تن از بزرگان قوم که آنان نیز بهتدریج به اسلام روی آوردند، بقیه مردم مدینه مسلمان شدند.
قریش که از پیمان دو قبیله اوس و خزرج با رسول خدا صلی الله علیه و آله آگاه شدند، هر روز فشار و آزار خویش را به مسلمانان بیشتر کردند. رسول خدا صلی الله علیه و آله برای رهایی آنان از ستم مشرکان، اجازه هجرت را صادر فرمود و مسلمانان، گروه گروه به مدینه مهاجرت کردند.
هجرت پیامبر به مدینه
کسی جز رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام و تعداد انگشتشماری از مسلمانان در مکه باقی نمانده بودند که سران قریش تصمیم نهایی را گرفتند. آنها در دارالندوه (مجلس شورای مکه) گرد آمدند و به پیشنهاد ابوجهل قرارشد از هر قبیله، جوانی شجاع انتخاب شود و همگی شبانه، دستهجمعی به خانه پیامبر هجوم ببرند و او را بکشند. این فکر به اتفاق آرا تصویب شد و قرار شد چون شب فرا برسد، آن افراد ماموریت خود را انجام دهند.
در این هنگام جبرئیل فرمان هجرت به مدینه را از جانب خداوند به آن حضرت ابلاغ نمود.
آن شب (شب پنج شنبه اول ماه ربیع الاول سال چهاردهم بعثت)، علی علیه السلام به جای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در بستر خوابید.(خداوند درباره همین شب « لیلة المبیت » و فداکاری امام علی آیه 207 سوره بقره را نازل کرده است.) با ناکامماندن نقشه قریش، پیامبر اکرم پس از سه روز توقف در غار ثور ، به مدینه هجرت نمود. وی روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول، نزدیک ظهر وارد منطقه قبا واقع در 6 کیلومتری مدینه شد و در مدت توقف خود (که مدتش را از 3 تا 23 روز نقل کرده اند)، اولین مسجد اسلام « مسجد قبا » را بنا نهاد و پس از پیوستن علی علیه السلام و بعضی افراد خانوادهاش وارد مدینه شد. سپس مسجدالنبی را بنا نهاد و پس از امضاء صلحنامه با یهودیان مدینه، بین مسلمانان پیمان برادری منعقد نمود.
در سال دوم هجرت قبله مسلمانان از بیت المقدس به کعبه تغییر یافت. در همین سال اولین نبرد مسلمانان با کفار به نام نبرد بدر اتفاق افتاد که با پیروزی قاطع مسلمانان پایان یافت.
ازدواج امام علی علیه السلام با حضرت فاطمه، دختر پیامبر، از دیگر وقایع سال دوم هجرت است.
غزوهها
قریش برای انتقام جنگ بدر دست به تهیه لشگر و تجهیزات زد که منجر به جنگ دیگری به نام غزوه احد گردید که با شهادت بسیاری از مسمانان خاتمه یافت.
در همین سال بلافاصله پس از غزوه احد، حمراءالاسد واقع شد وسپس غزوه ذی امر ، بحران ، سریه های محمد بن مسلمه و زید بن حارث .
غزوهها و سریههای سال دوم هجرت: غزوه بواط، عثیده، غزوه سفوان *، بدر، بنی قینقاع ، سویق ، عبدالله بن جحش ، عمیر بن عدی ، سالم بن عمیر
نیمه ماه رمضان این سال ولادت حضرت امام حسن علیه السلام است؛ در این سال سریه رجیع و سریه بئر معونه واقع شده که با توطئه کفار به شهادت گروهی از مسلمانان منتهی شد.
غزوه بنی نضیر با یهودیان بنی نضیر که به خروج آنها از مدینه منتهی شد و غزوه ذات الرقاع و غزوه بدر صغری و سریه ابو مسلم و سریه عمربن امیه در سال چهارم هجرت واقع شد. در این سال امام حسین علیه السلام متولد شد، مادر علی علیه السلام، فاطمه بنت اسد ، وفات یافت و حکم حرمت شراب نازل گشت.
در سال پنج هجرت، غزوه احزاب (خندق) و غزوه بنی قریظه با یهودیان بنی قریظه و سریه ابوعبیده جراح واقع شد.
• غزوه به جنگ هایی گفته میشود که پیامبر شخصا در آن شرکت داشتند.
• سریه به لشگرهایی گفته میشود که اّن حضرت به فرماندهی دیگران به نقاط مختلف گسیل می داشتند.
وقایع سال ششم هجرت
در این سال غزوه ذی قرد وغزوه بنی المصطلق و واقعه صلح حدیبیه اتفاق افتاد که طبق معاهده با کفار، مسلمانان میتوانستند سه روز در سال به مناسک عمره در مکه بپردازند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این سال توسط سفیران متعدد، نامههایی را برای دعوت به اسلام به سوی فرمانروایان کشورهای مختلف ارسال نمود:
دحیه بن خلیفه کلبی را نزد قیصر پادشاه روم، عبدالله بن خدافه را نزد خسرو پرویز پادشاه ایران و نیز سفیرانی به یمامه ، بحرین ، شام، مصر ، حبشه، یمن ، اردن و برخی مناطق دیگر فرستاد.
حوادث سال هفتم هجرت
در این سال، جنگ مهمی با یهودیان منطقه خیبر در گرفت که به غزوه خیبر معروف است و با رشادتهای امام علی علیه السلام به پیروزی اسلام و فتح دژها و قلعههای یهودیان منجر شد. جعفر بن ابی طالب نیز در همین سال از حبشه بازگشت که موجب شادمانی پیامبر گردید .
در همین سال پیامبر به همراه مسلمین عازم عمره شد که به «عمرة القضا» (عمره قضا) معروف است؛ زیرا این عمره، قضای همان عمره است که سال قبل در حدیبیه به صلح انجامید.
سریههای زیر در این سال واقع شده است: سریه تربة ، نجد، فدک، سریه زبیر بن قوام، غالب بن عبدالله، بشیر بن سعد، ابن ابی العوجاء و عبدالله بن حدرد .
حوادث سال هشتم هجرت
از وقایع این سال، نبرد موته به فرماندهی جعفر بن ابیطالب است و سریه ذات السلاسل و مهمترین واقعه، فتح مکه و انهدام بتخانهها است. تا ماه شوال همین سال سریه های خالد بن سعید به عرنه، هشام بن عاص به یلمم ، غالب بن عبدالله به سوی بنی محارب ، نمیلة بن عبدالله بر سر بنی ضمرة ، خالد بن ولید و غمیصاء نیز واقع شده است.
پس از فتح مکه، در بازگشت به سوی مدینه، غزوه حنین رخ داد که با پیروزی مسلمین و بهدست آوردن غنائم زیاد پایان یافت. سپس رسول خدا عازم طائف گردید و پس از غزوه طائف برای انجام عمره وارد مکه شد. عتاب بن اسید را حاکم مکه کرد و معاذ بن جبل را به تعلیم قرآن و احکام اسلام به مکیان گماشت و آنگاه رهسپار مدینه گردید.
سریههای غالب بن عبدالله کلبی به کدیه و به فدک ، سریه کعب بن عمیر ، شجاع بن وهب ، قطبة بن عامر و سریه ابو قتاده انصاری در همین سال واقع شده است.
در پایان این سال، وفات زینب ،دختر بزرگ رسول خدا، و تولد پسرش ابراهیم نیز به وقوع پیوست.
حوادث سال نهم هجرت
از حوادث این سال غزوه مهم تبوک با رومیان است که سی هزار نفر از مسلمین در آن حضور داشتند که بدون جنگ خاتمه یافت.
در بازگشت از همین غزوه منافقین تصمیم به قتل پیامبر گرفتند که نقشه آنان با تدبیر پیامبر خنثی گردید. در این سال، مسجد ضرار (مسجدی که منافقین به عنوان پایگاه توطئهچینیهای خود بنا کرده بودند) به امر پیامبر تخریب شد.
همچنین به امر خداوند، پیامبر اکرم موظف به ابلاغ سوره برائت به علی علیه السلام شد تا برای حجاج مکه تلاوت کند.
پس از غزوه تبوک با وجودی که مسلمانان با ارتش روم درگیر نشدند، سراسر عربستان مرعوب قدرت مسلمین شد. لذا مردم طائف پس از بیست روز محاصره ، توسط عروة بنی مسعود یکی از رؤسای خود اسلام را پذیرفتند.
سریههای عقیقه بن حصن ، ضحاک بن صفیان ، علقمة بن مجزّز و سریه امام علی علیه السلام بر سر قبیله طی برای نابود ساختن بتخانهی فلس در این سال واقع شده است.
حوادث سال دهم هجرت
در این سال، حضرت ابراهیم خلیل الله علیه السلام فرزند 18 ماهه رسول خدا صلی الله علیه و آله از ماریه قبطیه، از دنیا رفت .
زنان محمد (ص)
پیرامون همسران پیامبر و بررسی تاریخی حواشی آن
از مهمترین مسائلی که همیشه محل بحث بوده و میدان گاه تاخت و تاز اسلام ستیزان، مساله تعدد زوجات و زن از نگاه پیامبر است. در این باره بسیار گفته اند و بسیار ناگفته مانده است. اولین باری که این مساله مطرح شد، سال ها پس از حیاتش و به دست روحانیون متعصب کلیسا در قرون وسطی بود. با اوج گیری روحیهی اسلام ستیزی و شانتاژ کلیسا، کتبی بر ضد اسلام و محمد تالیف شد. آش حمله به محمد و اسلام آنقدر شور شد که صدای ویلیام دراپر و سردنسن روز و پرفسور آربری، از خاور شناسان و اسلام شناسان معروف هم در آمد. در این میان نیز توماس کارلایل انگلیسی، گوتهی آلمانی، جان دیون پورت، بولانولیه، ولتر، شیمل و پرفسور ساذرن از کسانی بودند که مردانه از اسلام و زندگی محمد در مقابل اتهامات مویر، درمینگهم، واشنگتن ارونگ، دوزی و لامانس دفاع کردند.
در مقابل این حجم حمله و تهمت و بهتان علیه محمد، این غریب تاریخ، کسانی از دو آتشه های مسیحی در قرن ۱۸ در اروپا ظهور کردند و شروع به دفاع از او نمودند. آنها گفتند در نص صریح عهد عتیق است که یعقوب و داوود و انبیای دیگر بنی اسرائیل بدون هیچ قید و بندی هر قدر که میخواستند زن میگرفتند (مثلا نوشته اند یعقوب ۹۹ زن داشته است) و حالا شما آمدهاید و بر محمد ایراد میگیرید که چرا به مقدار محدود و معینی زوجات متعدد قائل شده است ؟!
اما در ایران حکایت به گونهای دگر بود. با وجود بافت شدیدا مذهبی، کسی عملا جرات نمیکرد به محمد متعرض شود. علی دشتی از معدود کسانی بود که با نوشتن کتاب ۲۳ سال، این تابو را شکست و با تکرار کردن حرف چند قرن پیش میسیحیان، محمد را متهم کرد. در حول و حوش انقلاب، کتاب او مورد سو استفادهی توده ای ها قرار گرفت و عملا ابزار دست شد. بعد از انقلاب نیز به زندان رفت و نوشتن کتابی با عنوان ۲۳ سال را تکذیب کرد. اما جانشین خلف او علی میرفطروس بود که با تکیه بر احادیث مجعول و مشکوکی که اغلب عالمان شیعی آنها را رد کرده اند، شروع به کوبیدن شخص پیغمبر (ص) و اسلام و مسلمین کرد. گرچه چنان افراط کرد که نوشته های او تبدیل به مطالبی طنز آمیز شدند و البته پر از خرافه و دروغ که هر ناظر بی طرفی را به این شک میاندازد که کینه و پدرکشتگی او با اسلام ریشه در چه چیزی دارد ؟
بعد از انقلاب جو اسلام ستیزی در خارج و داخل و اسلام گریزی در اکثر مردم و قشر تحصیل کرده باعث شد تا میر فطروس ها و دشتی ها، قارچ گونه تکثیر شوند و گرایشات پان ایرانیستی رواج پیدا کند. اما غالبا فراموش کردند که دیدن حقیقت بسیار آسان تر از این است که با نوشته هایی پر از گزافه و دروغ و مسخ واقعیت های تاریخی، خویشتن را فریب دهند و دیگران را نیز با نیرنگ بفریبند. کوشش ایرانیان و مبلغان رسمی دین برای تاویل و توجیه مسائل، به گونه ای زمان پسند، غالبا ناموفق بوده و محققی را که جز در پی واقعیت نیست و جز حقیقت تعصبی ندارد از جستجو بی نیاز نمیکند.
این نوشته تلاشی است هر چند اندک در بررسی مسئله تعدد زوجات و زنان محمد. تقدیم به آنان که همواره در مقابل استدلال، لعنت و نفرین شنیده اند.
ژاک برگ می گوید: "اگر محققی مساله ای را که در دوره و محیطی دیگر است، با نگاه زمان و محیط خویش بنگرد و بسنجد از دیدن واقعیت آنچنان که بوده است عاجز میماند و هرچه بگوید بیهوده گفته است".
تعدد زوجات یکی از مسائل بحث برانگیزی بوده است که بی شک وجدان عصر ما از چنین اهانت زشتی به زن جریحه دار میگردد. اما در گذشته و به خصوص در جوامع ابتدایی، این اصل به بسیاری از زنان محروم و بیسرپرست که خود و احیانا فرزندان یتیمشان برای همیشه از زندگی امن و سالم خانوادگی محروم میشده اند، امکان آن را می داده که آینده خویش را که فقر و پریشانی و فساد تهدیدش میکرده است، در پناه مردی که در آن روزگار، تنها پناه گاه زن و کودک بوده نجات دهد.
اصولا در گذشته نه تنها "تعدد زوجات" بلکه ازدواج نیز به مفهوم امروزی تلقی نمیشده است و کمتر به عنوان عشق و هوس در آن مینگریسته اند و آن را بیشتر به عنوان نوعی مراسم اجتماعی برای ایجاد پیوندی و یا پیمانی جدید به حساب میآورده اند و عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی اخلاقی درآن قوی تر از عشق و هوس بوده است. در یونان باستان با اینکه به مرحله پیشرفته ای از مدنیت رسیده بود، در عین حال ازدواج را وسیله ای برای تولید فرزند تلقی میکردند و همسر را مادر بچه ها.
هوس همواره بیرون از خانه مشغول کار خود بوده است. در این عصر اصولا زن را تنها ابزار تولید میشمرده اند و "زن را از بهر کدبانویی خانه خواهند نه از بهر تمتع" (قابوسنامه ص۷۸). میل جنسی عموما با مردی یا زنی خارج از محدوده خانه ارضا میشده است. این رابطه ها و به خصوص روابط مردان با مردان چنان عادی تلقی میشده است که آن را آشکارا اعتراف میکردند. الکپیادس که از شخصیت های بزرگ نظامی و ملی و شاگرد بقراط بوده، وقتی از سردی حکیم گلایه میکند، سقراط به صراحت استدلال میکند که "وقت تو دیگر گذشته است" (مهمانی، افلاطون ترجمه کاویانی).
در ایران نیز سعدی که مرد عرفان و مذهب و اخلاق بوده است، در همین کتاب گلستان که کتاب اخلاقی و تربیتی اوست، از سر و سر خود با قاضی همدان و نعل بند و پسر قصاب می گوید که چون وارد مسجد جامع کاشمر میشود، با یکی از طلاب سر نخ می دهد و به ماچ و بوسه مشغول میشود و چون شاهد سابقش او را میبیند، آن خلق داوودی متغیر گشته و رونق بازار حسنش شکسته کنار می گیرد و او را از ادامهی سر و سر خویش نا امید میسازد.(گلستان ص۱۲۱)
در قابوس نامه که کتاب اخلاق است و آن هم نصایح پدری به فرزندش، علنا فرزند را راهنمایی می کند که "از میان زنان و غلامان، میل خویش به یکی مدار تا از هر دو گونه بهره ور باشی و از دوگانه یکی دشمن تو نباشد. (قابوسنامه ص۶۷)
محمد تنها کسی بوده است که به صورت جدی، به سرنوشت زن پرداخته است و حیثیت انسانی و حقوق اجتماعی را به او باز داده است. اعطای حق مالکیت فردی، استقلال اقتصادی زن و در عین حال متعهد ساختن مرد به تامین زندگی وی (به گونه ای که حتی برای شیر دادن کودک میتواند حق خویش را از همسرش مطالبه کند) و نیز تعهد پرداخت مهریه (که گرچه امروز آن را به حق مطرود میدانند، نماینده شخصیت زن و نیز پشتوانهی اقتصادی احتمالات شوم آیندهی وی بوده است) زن را در دیدگاه محمد مستقل ساخته است.
محمد عملا میکوشد تا حقوق و شخصیتی را که اسلام برای زن قائل شده است، به وی عطا کند. از زنان هم چون مردان بیعت میگیرد. حتی آنان را هم چون مردان در صف اصحاب قرار می دهد (نام این زنان در کتابی مستقل به نام طبقات ابن سعد ج۸ آورده شده است).
رفتار محمد با زنانش چنان با ادب و نرمش و مهربانی آمیخته بود که در جامعهی خشن آن زمان شگفت انگیز مینمود. مردی که در بیرون خانه مظهر صلابت و قدرت بود، در درون خانه چنان نرم و ساده و مهربان رفتار میکرد که زنانش بر وی گستاخ شده بودند و آشکارا با وی مشاجره میکردند و از آزارش دریغ نمی نمودند. روزی که به سختی از آنان رنجید، بر خلاف سنت معمول که زنان را از خانه بیرون می رانند و اکنون نیز غالب مومنین چنین میکنند، خود بیرون رفت. سخنی که از زبان عمر نقل شده انقلاب ریشه داری را که در حقوق اجتماعی زن و به خصوص روابط زن و مرد در زمان پیغمبر پدید آمده بود، به روشنی نشان میدهد. وی می گوید: "به خدا سوگند ما در جاهلیت زنان را در هیچ امری به حساب نمیآوردیم تا خدا آیاتی نازل ساخت و برای آنها نصیبی مقرر داشت. وقتی من دربارهی کاری صحبت میکردم زنم میگفت چنین و چنان کن. گفتم کار من به تو چه ربطی دارد ؟ گفت عجبا تو که نمیخواهی کسی در کارت دخالت کند دخترت با رسول خدا مناقشه میکند!"
حتی در بهار جوانی که همهی جوانان به عشرت میپرداختند و بسیاری از کارها بر آنان مباح است، شنیده نشده که محمد دست به عشرتی زده یا در مقابل لذتی تسلیم شده باشد. بلکه تا دعوت، همواره به پاکی و امانت و پرهیزکاری معروف و مشهور بوده است. بعد از دعوت هم هیچ کدام از بدگویان و دشمنان که برای شکستن او گفتن هر مکروهی را واجب میدانستند، کم ترین سخنی در این مورد نگفته اند. با آنکه اگر کوچک ترین اغراق و تسلیمی در مورد او دیده بودند، همانا فریاد بر می آوردند که ای مردم جهان بیایید و ببینید جوانی را که در مقابل همهی سنت ها و آیین ها به جنگ برخاسته است و جهانیان را به عفت و پاکی دعوت میکند، خود چنین و چنان در مقابل لذات جسمانی زانو زده است. جالب است بدانیم محمد تمام جوانی و نیم قرن زندگی پاک و بیخدشه اش را در جامعه ای زندگی کرده که به شدت آلوده به فساد بوده است. برای شناخت روابط در عربستان پیش از اسلام همین بس که بدانیم، مثلا هند زن ابوسفیان بارها با بقیه مردان سر وسری داشت و وقتی عمرو از او به دنیا آمد، به خاطر این که عاص پولی به او داد، عمرو را فرزند عاص اعلام کرد، در حالی که ابوسفیان گفت "به لات و عزی قسم که این فرزند من است". یا وقتی زنی طفلی به دنیا میآورد و پدر طفل خود را نمیشناخت، بدون پروا نام مردانی را که با آنها نزدیک شده بود بر زبان میآورد و هرکدام را که به طفل بیشتر شبیه بود پدر فرزند اعلام میکرد!
مبلغان مسیحی و نویسندگان مغرض و یا بی اطلاعی که تحت تاثیر تبلیغات مذهبی یا سیاسی آنها قرار گرفته اند، کوشیده اند تا در روح نیرومند محمد نقطه ضعفی بیابند و چون تربیت اخلاقی مسیحیت زن را فریب شیطان میشمارد و گرایشات به او را فساد و انحطاط (به گونه ای که حتی ترک ازدواج را خشنودی خدا میداند و حافظ تقوای دینی و نیز وجدان امروز) تعدد زوجات را زشت و زننده تلقی می کند، کوشیده اند تا از او فردی بسازند که شیفتهی زنان است و هم چون سلاطین مشرق، حرم سرا تشکیل میدهد. فراموش کرده اند مردی که به پندار آن ها اسیر شهوت بوده است، هیچ وقت در دورهی زندگی، حتی با نان جوین سیر نشد که اگر در محمد لذات حسی وجود داشت، همانا بهترین وسیله برای سیراب کردن این هوس آن بود که پس از مرگ خدیجه ۹ تن از دوشیزگان عرب را که فتنهی جمال و شهرهی زیبایی و کمال بودند به همسری برگزیند.
عباس محمود عقاد مصری می گوید : "مبلغان مسیحی و نویسندگان استعماری خواسته اند از این طریق بر مقتل اسلام ضربه ای وارد آورند، حال آنکه در این راه سخت به خطا رفته اند. چه در اینجا بر مسلمانی که با دینش آشناست و از سیرهی پیغمبرش آگاه، تجلی حقیقت از هر چیزی ساده تر و روشن تر است. مقتلی که آنان تصور کرده اند، خود حجتی است که مسلمانان را برای بزرگ داشت پیغمبرشان و تبرئهی دینشان کفایت میکند و به حجتی دیگر نیازمند نیست. چه برای یک مسلمان بر صدق دعوت محمد هیچ دلیلی از شیوهی رفتار وی با زنانش و کیفیت انتخاب زنانش صادق تر نیست. ( حقایق الاسلام و اباطیل الخصومه عباس محمود العقاد ص ۲۵۵)
و به قول شیمل: "اغلب فراموش میکنیم که محمد بیشترین بخش عمر خود را با یک همسر و آن هم با خدیجه ای به سر برد که ۲۰ سال از او بزرگتر بود". هم او میگوید : "ازدواج های چند گانه پیامبر، نه تنها دلیل بر ضعف او در برابر نفس که نشانهی فطرت سروَِری اوست. پیامبر قدیسی نیست که از دنیا کنار گرفته باشد. محمد بدین طریق زندگی دنیویان را قداست بخشید".
کسانی که میکوشند محمد را مردی هوس باز معرفی کنند، طبیعتا به سراغ جوانی او میروند. چه هوس و شهوت همیشه گریبان گیر جوانی است. اما تاریخ که حتی شوخی های او را با زنانش حکایت میکند و کوچک ترین جزئیات زندگی محمد را نشان میدهد، کم ترین موج هوسی در سیمای جوانی محمد سراغ ندارد. از نظر متعصب ترین مبلغان مسیحی، محمد در مکه از چنین اتهامی سخت به دور است. پس چگونه تا وارد مدینه میشود، در حالی که مردی ۵۳ ساله است و مقام نبوت خدایی یافته و مسئولیت های خشن نظامی و سیاسی بر دوش دارد و اندیشه اش، روحش و زندگی اش، دین و تقوی و پارسایی را به مردم الهام می کند، یک باره آتش هوس در او سر برداشته و او را شیفتهی لذت و شهوت می کند ؟
آن چه را غالبا فراموش می کنند این است که زیبایی زن است که هوس را سیراب میکند نه شمارهی زن. مرد هوس باز در پی دختر طناز و هوس برانگیز است، نه زنان بیوه و جا افتاده و بچه داری که یا مثل دختر عمر بدترکیبند و یا اگر هم آب و رنگی داشته باشند در خانهی شوهر یا شوهران پیشینش رفته است و به جای خط سبز دوشیزگی و شور جوانی و عشوهی هوس برانگیز، چین پیری نشسته است و متانت سرد کمال و وقار سنگین نجابت.
خوشبختانه خواجه حرمسرای محمد، تاریخ است که یکایک زنان او را میشناسد و هم می داند که چرا به این خانه آمده اند و چگونه زندگی میکنند. بی شک او بهتر از همهی خاور شناسان و کشیشان اروپایی زنان محمد را میشناسد :
خدیجه: بانوی اسلام. محمد در ۲۵ سالگی با خدیجهی ۴۰ ساله ازدواج کرد. خدیجه پیش از محمد با دو کس دیگر ازدواج کرده بود که هر دوی آنها درگذشته بودند و از آنها فرزندانی به سن خود محمد داشت. او یار و یاور پیامبر در طول ۲۸ سال زندگی مشترکش بود و اولین کسی بود که به محمد ایمان آورد. محمد ۱۷ سال پیش از بعثت و ۱۱ سال پس از آن با خدیجه زندگی کرد. او از ۲۵ سالگی تا ۵۳ سالگی که اوج جوانی اش بود، با او سر کرد. بعد از وفات خدیجه همیشه از او به بزرگی یاد می کرد و او را گرامی میداشت.
سوده دختر زمعه: از نخستین مسلمانانی بود که در روزهای تیره و پر وحشت اسلام با همسرش به محمد گرویدند. وی در راه عقیده اش رنج بسیار کشید و همراه شوهرش به حبشه مهاجرت کرد. پس از بازگشت همسرش را از دست داد و بی پناه شد. از آن پس جز شومی در انتظارش نبود. یا میبایست به خانواده اش برگردد و از دین خود انصراف دهد و بت پرستی را از سر گیرد، یا با همسری مردی که دوست ندارد، تن دهد. محمد، این زن پاک و شجاع را که پس از رنج های بسیار در راه دین او، زندگیش متلاشی شده بود، در پناه خود میگیرد و با ازدواج با وی، او را جانشین خدیجه میسازد و همسر پیغمبر. محمد هدف دیگری را نیز تعقیب میکرد. دلیل دیگر آن ازدواج این بود که به مسلمانان بگوید اگر در راه خدا کشته شدند، زن و فرزندشان بدون سرپرست نخواهند ماند و بقیه امت مسلمان، خانوادهی او را در کوران زندگی تنها نخواهند گذاشت.
زینب دختر خزیمه: او زن عبیده بن حارث بود که در بدر شهید شد و بیوهاش زنی بسیار فرتوت و از کار افتاده بود. محمد وی را که آفتاب عمرش بر لب بام بود به زنی گرفت و نخواست که همسر مجاهد شهیدی در پیری و بیپناهی زندگی کند. وی دو سال بیشتر زنده نماند و تنها زنی است (جز خدیجه) که پیش از محمد مرده است. زینب زنی پارسا و مهربان و نیکوکار بود و زندگی خویش را همه در نوازش یتیمان و دستگیری بینوایان وقف کرده بود و در این کار چندان کوشید که او را "ام المساکین" (مادر بینوایان) لقب دادند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 51 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید