*مقاله ولایت فقیه یا زعامت امت اسلامی*
تعداد صفحات: 8
فرمت فایل: word
بعضی از الفاظ و مصطلحات که امروز در میان جامعه شیوع و انتشار پیدا کرده است، از قدیم الایام تا حدودی در بین برخی از اقشار و مصطلحات علمی مطرح بوده که از جمله آنها می توان ولایت فقیه را نام برد، گرچه بعضی از فقها و دانشمندان اسلامی مانند مرحوم ملا احمد نراقی و مرحوم حضرت امام خمینی (ره) و مرحوم میرزای شیرازی قدس الله نفسهم الزکیه و بعضی از فقهای دیگر کثرالله امثالهم مواردی از آن را بنا به مقتضیات زمان و سایر جهات دیگر شرح و بسط هایی داده اند. اما به نظر می رسد که این ترکیب (ولایت فقیه) آن طوری که باید و شاید ابعادش توضیح داده نشده است. و برای کثیری از دانشجویان و فرهیختگان ابهاماتی وجود دارد که ما به حول و قوه الهی با بضاعت مزجاه و تا آنجا که این مقال اجازه دهد به توضیح و تبیین آن می پردازیم . آنچه از کتب و اقوال فقهای عظام کثرالله امثالهم می توان درباره ولایت فقیه نتیجه گرفت سه قول می باشد.
قول اول:هر حیثیـت و اختیاری که معصوم (ع) دارد فقیه جامع الشرائط در زمان غیبت امام عصر (ع) دارد مگر مواردی که مخصوص نبوت و امامت است مانند وجوب 51 رکعت نماز و امثال آن که ظاهرا مرحوم محقق نراقی اعلی الله مقامه چنین اعتقادی دارند.
قول دوم: قول مشهور است به اینکه، رعیت و امت به هر امری از مورات از قبیل امور اقتصادی و سیاسی و تدبیر معاش و تکلیف در امورات نظامی و انتظامی و قضاء و امثال اینها که نیازمند و محتاج است در عصر غیبت، فقیه مرجعیت و زعامت دارد.
قول سوم: قول مرحوم صاحب حدائق و محقق اصفهانی رحمة اله علیهما و بعضی از فقهای دیگر است به اینکه فقیه زعامت و مرجعیتش در دو امر فتوی و قضاء در باب مرافعات بیشتر نیست. قبل از خوض در مسأله، مناسب است که به بعضی از اصطلاحات و مفاهیم اشاره شود و پس از آن تفصیلا وارد اصل بحث شویم.
لینک و پرداخت دانلود*پایین مطلب*
فرمت فایل: Word(قابل ویرایش)
تعداد صفحه:13
فهرست
پرسش و پاسخ
نقش ولایت فقیه در پایداری انقلاب اسلامی
مقدمه
پیروزى انقلاب مقدس اسلامی همه معادلات جهانى را برهم زد بهگونهای که همه دشمنان اسلام درصدد تحلیل این پدیده بىسابقه و شگفتانگیز برآمدند. پیروزى انقلاب اسلامی و شکست نقشههاى دشمنان که طى چند دهه طراحى شده و به اجراء در آمده بود، سبب شد که دشمنان درصدد برآیند تا علت شکست خودشان را پیدا کنند. بعضی تحلیلها فقط برای توجیه شکستشان بود، وگرنه خودشان هم باور نداشتند که آن عوامل چندان تأثیرى داشته باشد. ولی از جمله عواملى که همه آن را خوب فهمیدند و بهصورتهاى مختلف اعتراف کردند و درصدد تضعیف آن برآمدند، نقش رهبرى ولیفقیه در جریان انقلاب و بعد هم در مدیریت کشور بود. فهم این مطلب خیلی احتیاج به تخصص در مسایل سیاسى و اجتماعى ندارد؛ با یک مقایسه خیلى ساده اهمیت این نقش را میتوان درک کرد. مقایسهاى که قابل فهم است اینکه تقریباً همزمان با پیروزى انقلاب اسلامى ایران، حرکت انقلابى مردم افغانستان علیه حکومت دستنشانده وقت هم شروع شد و قریب بیست سال، اندکى بیشتر یا کمتر، ادامه پیدا کرد. تا آنجا که اطلاعات و شواهدى هست، مردم افغان در این راه خیلى فداکارى کردند. سختىهایى که آنان تحمل کردند به مراتب بیشتر از سختىهایى بود که مردم ما در دوران انقلاب علیه حکومت پهلوى تحمل کردند. گفتههاى بعضى اشخاص موثق و بعضى از رهبران شیعه آن سامان مؤید این مطلب است. به قدرى آن سختىها عجیب بود که گمان میکنم، اگر این امتحان براى مردم دیگری پیش مىآمد تا آن حد تحمل نمىکردند. به هرحال داستانهاى واقعاً شگفتانگیزى است. ولى بالاخره نتیجه چه شد؟ صدها هزار نفر کشته شدند؛ بعدها هم جنگهای داخلی درگرفت و هزاران نفر هم در این جنگها کشتهشدند. سرانجام هم حاضر شدند در مقابل آمریکا خضوع کنند، و اکنون نیز پیداست کار به کجا انجامیده و خدا مىداند بعد از این به کجا خواهد انجامید.
چکیده
ولایت یکی از ارکان مهم دو مذهب تشیع و تسنن می باشد و از دیدگاههای گوناگون قابل بررسی است. در این پایاننامه، مقایسه ای اجمالی صورت گرفته و آرای شیعه و اهل سنت در مورد ولایت بیان گردیده و سعی شده بدون ترجیح نظر یک مذهب بر مذهب دیگر، فقط آرای موافق و مخالف مطرح شود؛ و نیز انواع ولایت در قرآن و مفاهیم و مصادیق آن با عنایت به آیات شریفهای که در ارتباط با ولایت، مورد بحث می باشند مدنظر بوده است.
از جمله نتایج به دست آمده از این تحقیق می توان به موارد زیر اشاره نمود:
توجه و حساسیت فوق العادة پیروان مذهب امامیه نسبت به امر ولایت و پافشاری در اثبات حقانیت اعتقاد خویش. استدلال و نظم فکری اسماعیلیه برای اثبات ادعایشان در مورد جانشینی امام جعفر صادق (ع) و سلسلة امامان مستور. عقیدة شیخیه در مورد رکن رابع و وجه اختلافی که در مورد اعتقاد به وجود امام عصر (عج) با امامیه دارند. اصالت مهدویت در میان پیروان مذهب امامیه و اهل سنت و وجه اختلاف بین این دو مذهب دربارة غیبت امام عصر (عج). وجه اشتراک همة عرفای سنی و شیعه دربارة ولایت علی (ع) و صلح کلی که در امر خاتمالاولیا دارند. آشنایی مختصر با نظرات محییالدین ابن عربی دربارة ولی، ولایت و ختم الاولیا.
فایل ورد 178 ص
] اصول حکومت جمهوری اسلامی ایران
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:9
فهرست:
تاریخچه
رهبر
مجلس خبرگان
شورای نگهبان
ولایت فقیه پایهٔ جمهوری اسلامی ایران است، هرچند در سال ۱۳۵۸ که ۹۸٫۲ درصد از شرکتکنندگان در همه پرسیی گزینش نوع حکومت به جمهوری اسلامی رای دادند، ولایت فقیه به مفهوم کنونیی آن برای بسیاری شناختهشده نبود. به باور برخی شیعیان در زمان غیبت امام غایب، فقیه واجد شرایط به عنوان ولی فقیه انتخاب میشود که وظایف امام غایب در زمان غیبت را بر عهده دارد. نظریه ولایت مطلقه فقیه در سالهای اخیر توسط روحالله خمینی مطرح شده و نظریات مشابهی نیز در آثار فقهای اقدم و فقهای قدیم و فقهای متأخر نیز موجود میباشد(ر.ک. حکومت اسلامی-حسینعلی منتظری).
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:25
فهرست مطالب
أعُوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحِیمِ
وَ صَلَّی اللَهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ ءَالِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ
وَ لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی أعْدَآئِهِم أجْمَعِینَ مِنَ الآنَ إلَی قِیَامِ یَوْمِ الدِّینِ
وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إلاَّ بِاللَهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
متن روایت کمیل از «نهج البلاغة» سیّد رضیّ رحمة الله علیه و شرح فقرات آن بطور اختصار:
یکی از أدلّة ولایت فقیه که هم از جهت سند و هم از جهت دلالت میتوان آنرا معتبرترین و قویترین دلیل بر ولایت فقیه گرفت، روایت سیّد رضیّ أعلی الله مقامه در «نهج البلاغة» است که أمیرالمؤمنین علیه السّلام به کُمَیل بن زیاد نَخعیّ فرمودهاند.
فَفِی «نَهْجِ الْبَلا َ غَةِ» مِنْ کَلاََمٍ لَهُ عَلیْهِ السَّلاَمُ لِکُمَیْلِ بْنِ زِیَادٍ النَّخَعِیّ:
قَالَ کُمَیْلُ بْنُ زِیَادٍ: أَخَذَ بِیَدِی أَمِیرُالْمُؤمِنِینَ عَلِیُّ بنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلا َ مُ فَأَخْرَجَنِی إلَی الْجَبَّانِ؛ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَآءَ ثُمَّ قَالَ: یَا کُمَیْلُ! إنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا؛ فَاحْفَظْ عَنِّی مَا أَقُولُ لَکَ.
«کمیل بن زیاد میگوید: أمیرالمؤمنین علیّ بن أبی طالب علیه السّلام دست مرا گرفت و به سوی صحرا برد. همینکه در میان بیابان واقع شدیم، حضرت نفس عمیقی کشید و سپس به من فرمود: ای کمیل! این دلها ظرفهائی است و بهترین این دلها، آن دلی است که ظرفیّتش بیشتر، سِعه و گنجایشش زیادتر باشد. بنابراین، آنچه را که من بتو میگویم حفظ کن و در دل خود نگاهدار!» سپس میفرماید:
النَّاسُ ثَلا َ ثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَی سَبِیلِ نَجَاةٍ، وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ؛ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ، یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ، لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجَـُوا إلَی رُکْنٍ وَثِیقٍ.
«مجموعة أفراد مردم سه طائفه هستند: طائفة أوّل: عالم رَبّانی است. گروه دوم: متعلّمی است که در راه نجات و صلاح و سعادت و فوز گام برمیدارد. و دستة سوّم: أفرادی از جامعه هستند که دارای أصالت و شخصیّت نبوده، ومانند مگس و پشّههائی که در فضا پراکندهاند میباشند.
این دستة سوّم، دنبال کننده و پیروی کنندة از هر صدائی هستند که از هر جا برخیزد؛ و با هر بادی که بوزد در سمت آن حرکت میکنند؛ دلهای آنان به نور علم روشن نگردیده؛ و قلبهای خود را از نور علم مُنَّور و مُستَضیی و روشن نگردانیدهاند؛ و به رُکنِ وثیق و محلِّ اعتمادی که باید إنسان به آنجا تکیه زند، متّکی نشده و پناه نیاوردهاند.»
یَا کُمَیْلُ! الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ؛ الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ، وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ؛ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ، وَ الْعِلْمُ یَزْکُوعَلَیالاْءنْفَاقِ؛ وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ.
«ای کمیل! علم از مال بهتر است؛ علم، تو را حفظ و نگهداری مینماید، ولی تو باید مال را نگهداری کنی؛ مال بواسطة خرج کردن و إنفاق، نقصان و کاهش مییابد؛ ولی علم در أثر إنفاق و خرج کردن زیاد میشود و رشد و نُموّ پیدا میکند؛ و نتیجه و آثار مال، به زوال آن مال از بین میرود.»