عنوان : فلسفه حج
با فرمت قابل ویرایش word
تعداد صفحات: 20 صفحه
تکه های از متن به عنوان نمونه :
چکیده :
حج دارای ابعاد گوناگون است فردی ،اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و عبادی و غیره . که هر کدام از این ابعاد به تنهایی نیاز به آگاهی و بصیرت خاص دارند . گه اگر این بصیرت را حج گذار بدست آورد به پالایش روح و پاک شدن از آلودگی های روحی واخلاقی دست می یابد در نتیجه می تواند پله های کمال انسان را طی کند و خودرا به خدای خویش نزدیک و داخل بهشت با مقامات عالی شود .
واژگان کلیدی : کعبه ، اسرار ، مشعر ، منی ، قربانگاه ، رمی ، حجرالاسود .
فهرست مطالب
1- تاریخچه حج و بنای کعبه 3-2
1-1 حج درلغت
1-2 حج در قرآن و روایات
1-3 پیشینه تاریخی کعبه
1-4 حج از دیدگاه نهج البلاغه
1-5 حقیقت حج
2- اسرار ارکان و اجزای حج 4-3
2-1 راز تربیع و اهتمام ویژه به کعبه
2-2 اسرار حجر الاسود
2-3 مقام ابراهیم
3- فلسفه واجبات عبادی مناسک حج
3-1 احرام
3-2 لبیک گفتن
3-3 نام گذاری صفاومروه
4- عرفات
4-1 عرفات و وقوف در آن
4-2 حضور امام زمان ( عج )
4-3 استحباب جمع آوری سنگریزه
5-منی
5-1 اسرار منی
5-2 قربانی و حکمت آن
5-3 اصل حلق و تقصیر
5-4 دفن موی سردرمنی
نتیجه
پی نوشت :
فهرست منابع
بسم الله الرحمن الرحیم
قطره اى از دریاى مناقب شیرخوار خاندان وحى الهى
و برگرفته ازعلم و شرافت و بزرگوارى، شهید والا مقام، سرور شهیدان
حضرت اباعبداللَّه الحسین صلوات اللَّه علیه
مؤلف این کتاب شریف مرحوم آیة الله علامه سید احمد مستنبط است.
پیشنهاد میکنم حتما این روایات زیبا را مطالعه نمائید.
قطب الدین راوندى رحمه الله در کتاب «خرائج» از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که:
شخصى خدمت امام حسین علیه السلام شرفیاب شد و عرض کرد:
حدّثنی بفضلکم الّذی جعل اللَّه لکم .
از فضائلى که خدا براى شما قرار داده حدیثى براى من بفرمائید .
امام علیه السلام فرمود : تو طاقت شنیدن و توان پذیرفتن آن را ندارى .
عرض کرد: اى فرزند رسول خدا ! حدیث را بفرمائید ، من آن را تحمّل مىکنم و مى پذیرم .
امام علیه السلام که اصرار او را دید حدیثى برایش بیان فرمود ، ولى هنوز گفتارش به پایان نرسیده بود موهاى سر و صورت آن شخص سفید شد و حدیث را فراموش کرد .
امام حسین علیه السلام فرمود: أدرکته رحمة اللَّه حیث نسی الحدیث.
رحمت خداوند شامل حال او شد که حدیث را فوراً فراموش کرد.
ویژگیهای حضرت عباس علیه السلام
1- ایمان راسخ: حضرت عباس علیه السلام به دلیل پرورش در دامان خانواده ای مؤمن و پرهیزکار، به کاملترین مراحل ایمان رسیده و در راه حاکمیت احکام الهی آماده شهادت بود.
2- بصیرت: امام صادق علیه السلام در توصیف صفات حضرت عباس ( علیه السلام) می فرمایند: «خدا رحمت کند عموی ما عباس را، او از بصیرت و ژرف بینی بسیار نافذ و ایمان بسیار استوار برخوردار بود . به همراه اباعبدالله به جهاد پرداخت و در نهایت هم به فیض شهادت نایل آمد.
3- وفاداری: امام صادق علیه السلام با اشاره به نهایت وفاداری علمدار کربلا فرمود: «شهادت می دهم که در برابر جانشین رسول خدا ( صلی الله علیه و آله) همواره تسلیم بودی ... همیشه به جهت خدا وفادار ماندی و لحظه ای از خیرخواهی برای او کوتاهی نکردی ...» .
در زیارت نامه ای که امام صادق علیه السلام آن را به اصحاب خود تعلیم میدادند میفرمایند: «شهادت میدهم که تو، ای عباس، نسبت به جانشینی رسول خدا (امام حسین علیه السلام ) در مقام تسلیم و تصدیق نهایت تلاش را به انجام رساندی و تا وقتی زنده بودی وفادار ماندی و خیرخواهی را در حق او به تمامی به جای آوردی». تقریبا در تمام زیارتنامه هایی که از ائمه اطهار علیه السلام در حق حضرت قمر بنی هاشم وارد شده است، شهادت به وفاداری بی نظیر آن حضرت تصریح شده است: «اَشْهدُ لَکَ... بِالوَفاء و النَّصیحة لَخَلَفِ النّبی صلی الله علیه وآله وسلم ».
4- ادب: قمربنی هاشم دارای منزلتی خاص است . حضرت عباس ( علیه السلام) بدون اجازه در کنار امام حسین ( علیه السلام) نمی نشست; هنگامی که در حضور برادر می نشست، همانند یک بنده در مقابل مولای خود بر روی دو زانو در کمال تواضع می نشست.
5- جوانمردی: هنگامی که عباس تنهایی امام را دید، اجازه خواست تا عازم میدان شود. امام از او درخواست کرد تا برای کودکان حرم کمی آب تهیه کند . مشک و نیزه اش را برگرفت و پس از شکستن محاصره فرات، وارد آن شد . برای لحظه ای قصد آشامیدن آب جاری فرات کرد، اما عطش امام و اهل او را از نوشیدن آب بازداشت.
6- رشادت: شجاعت حضرت عباس علیه السلام در میان اصحاب امام حسین علیه السلام بی نظیر بود، چگونگی شهادت او، و رجزهای او، و جهاد او با دست بریده، همه بیانگر اوج صلابت و شهامت او است، او تنها به سوی آب فرات رفت، و در برابر چهار هزار نفر تیرانداز قرار گرفت، صف آنها را با کشتن هشتاد نفر از آنها، درهم شکست و خود را به آب فرات رسانید (4)
7- صبر و استقامت و ... (5)
خبر از حوادث آینده
روزی امّ البنین امیرمؤمنان علیه السلام را مشاهده کرد که عباس را در آغوش گرفته و بردستانش بوسه میزند و می گرید. چون آن بانوی با فضیلت این گونه دید، دچار نگرانی و ناگواری شد؛ زیرا سابقه نداشت که فرزندی چنین نیک منظر و صاحب شمائل علوی، برای پدرش اضطراب و پریشانی به همراه آورد و برحسب ظاهر، عاملی که موجب آشفتگی شود در وی دیده نمی شد. پس امّ البنین سبب را از حضرت پرسید. حضرت علی علیه السلام او را نسبت به حقیقتی که در آینده اتفاق خواهد افتاد، آگاه کرد و فرمود دستان فرزندش در راه مددرسانی به امام حسین علیه السلام قطع می شود. با شنیدن این خبر غیبی، صدای فریاد و شیون آن مادر دلسوخته از خانه علی علیه السلام بلند شد و اهل منزل نیز به نوحه گری پرداختند. حضرت افزود: ای امّ البنین! نور دیده ات نزد خداوند منزلتی بزرگ دارد و پروردگار در عوضِ دو دست بریده اش، دو بال به او مرحمت خواهد کرد که با ملائکه در بهشت به پرواز در می آید، همان گونه که از قبل، این لطف را به جعفر بن ابیطالب عنایت نموده است. امّ البنین با شنیدن این بشارت ابدی و سعادت جاودانه، مسرور گردید. (6)