پایان نامه بررسی مشکلات اقتصادی- اجتماعی زنان

پایان نامه بررسی مشکلات اقتصادی- اجتماعی زنان

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 100 صفحه می باشد.

 

چکیده
زنان می توانند تاثیر شگرفی در ساختار و نظام فکری و فرهنگی حاکم بر یک جامعه داشته باشند. حال این سوال اساسی مطرح می‌شود که زنان برای به دوش کشیدن وظیفه ای به این مهمی چه آموزشهای لازمی را می بینند که بتوانند آنها را در فراز و نشیب های زندگی، تربیت انسانهای آزاد اندیش و مستقل یاری دهند و یا حداقل به عنوان یک انسان آنان را دارای یک هویت اجتماعی و شخصیت مستقل سازند.
توسعه هر جامعه در گرو توانمندی و مشارکت اعضای آن جامعه است و به این منظور باید فرصت های لازم را فراهم نمود تا آحاد افراد جامعه اعم از زن و مرد بتوانند در سطوح مختلف محلی، منطقه ای و ملی با فرآیند توسعه مرتبط گردند. تردیدی نیست که در این میان نقش زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه، محور خانواده و مربی نسل آینده نقشی حساس و کارساز می‌باشد. لیکن این نقش همیشه و بنا به دلایل گوناگون مورد غفلت واقع شده است و هرگاه که دولتها سعی در توسعه منابع انسانی کشور از این طریق داشته اند، به دلیل مشکلات اقتصادی گریبانگیر از توجه جدی به این مقوله باز مانده اند.
توسعه اساسی ترین مقوله مورد بحث جهان امروز است که در نتیجه رشد روز افزون دانش های بشری در حال دگرگونی است. انسان هوشمند هزاره سوم بر بام انتخاب راه صعود قرار گرفته است. لذا محیط پیرامون ما خواسته یا ناخواسته با تغییرات شگرفی در تمدن و فرهنگ به سوی توسعه و یکپارچه شدن گام بر می دارد. لیکن دستیابی به اهداف توسعه پایدار، همه جانبه و موزون، نیازمند تلاشی مجدانه است که در آن زنان و مردان جهت پیشبرد اهداف جامعه کوششی آگاهانه و بهره ای متعادل دارند، زیرا زنان به عنوان نیمی از منابع انسانی نه تنها موضوع و هدف هر نوع توسعه ای هستند، بلکه اهرم موثری در پیشبرد اهداف آن محسوب می گردند و تجهیز این منبع مهم علاوه بر تسهیل دسترسی به اهداف توسعه، منجر به توزیع عادلانه تر درآمد نیز خواهد گشت. از این رو نگاه جوامع مترقی در سنوات اخیر از نگرشی حمایتی به نفع جامعه تغییر کرده است و این خود موجب تغییر رویکرد به مسائل زنان شده است. بدین گونه که باید علاوه بر توانمند سازی زنان، زمینه های لازم جهت استفاده از توانمندیهای ایشان فراهم گردد تا در سایه دو عمل فوق بتوان تمایل کارکردی زن و مرد در اجتماع را به حالت پایدار رساند.
با نگاهی اجمالی به وضع موجود زنان در جامعه و عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران و معضلات موجود می‌توان میزان تلاشهای لازم جهت دستیابی به توسعه پایدار را مشخص نمود.
برای مردان پذیرش زنان به عنوان یک معیار دشوار است، ویژگی های بسیاری در زنان وجود دارد که مردان به آنها حسادت می‌کنند از جمله توانایی زنان در بیان احساسات خود- خلاق بودنشان- داشتن شم خاص زنانه که مختص خانمهاست.
شخصیت و احترام حقیقی زن هیچگاه از طریق خودنمایی و عرضه داشتن جمال و زیبایی و اطوار دلربایی به دست نخواهد آمد بلکه این احترام وقتی تحصیل خواهد شد که جنس لطیف به صورت دختران شایسته و همسران خوب و مادران نمونه در آیند، آن وقت می توانند احترام مردان را به خود جلب و شخصیت خود را حفظ کنند این وضعی که در جامعه غربی معمول است و به اصطلاح احترام زن رعایت می‌شود احترام حقیقی نیست زیرا بر اساس شهوت پرستی و لاابالی گری پایه گذاری شده است و بیشتر از آنکه واجد نقش مهم مادران و نگهبانان نسل باشد جواز آزادی بی بند و باری و نامحدودی است که به این صورت درآمده و در واقع زن به صورت بازیچه ای برای مردان درآمده است.
بانویی که در برابر شوهرش استقلال همه جانبه داشته باشد نقش رئیس خانواده را تضعیف و تخریب می‌کند، بالنتیجه در خانواده‌هایی که مادران حکومت می‌کنند، احترام فرزندان نسبت به پدران از بین می‌رود.
اسلام شوهر را مکلف می سازد که از همسر و فرزندانش سرپرستی کند و توصیه و تاکید می‌نماید که زن در حدود معینی مطیع شوهرش باشد و فرزندان، پدر و مادر، هر دو را احترام کنند در نتیجه خانه مرکز حیات خانوادگی و پاکدامنی می‌شود، و زنان از آمیزش با مردان اجنبی باز داشته می‌شوند و جنس لطیف در صورت انحراف و ابتلای به بی عفتی به مجازات سختی محکوم می‌شود.
همه این عواملی که در محیط اسلامی حکومت می‌کند دلیل آن است که اسلام به جای حفظ حدود و شئون خانواده و ارزش آن عنایت خاصی داشته است.
اسلام با یک حرکت مدبرانه و ماهرانه نظرات مغرضانه ای که مذهبهای جهان روی شخصیت زن وارد آوردند محو کرد اسلام اعلام نمود که زن و مرد هر دو دارای یک روح هستند و از یک گوهر به وجود آمده اند در این صورت اگر زن شرور فاسد باشد پس مرد هم مانند اوست و با همان نظر باید به او نگریست و اگر در وجود مرد یک نقطه مثبت و درخشان وجود داشته باشد زن هم امتیاز را دارد.
جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق شامل ۶۰ نفر از خانواده هایی که خود یا بستگان آنها دارای زنان تحصیل‌کرده و شاغل بوده پرسشنامه «خود ساخته» محقق را با گزینه های مختلف جواب داده اند و در تهران انتخاب و انجام شده.
انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری و به صورت اتفاقی بوده است.
واژه های کلیدی: خانواده، زنان، وضعیت مسکن، مشکلات اجتماعی،
فهرست مطالب
پیشگفتار
فصل اول : کلیات پژوهش
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت پژوهش
اهمیت موضوع
چارچوب نظری پژوهش
اهداف پژوهش
هدف کلی پژوهش
هدفهای ویژه
سوال پژوهش
فرضیه های پژوهش
تعاریف نظری متغیرها
فصل دوم : پیشینیه پژوهش
مقدمه ای بر فصل دوم
زن در ادبیات ایران
جایگاه واقعی زن در خانواده
دستیابی به حقوق اجتماعی زنان
زمینه های فعالیت اقتصادی بانوان فراهم نشده است
اشتغال زنان از پشت عینک روشنفکری
یکی از شاخصه های توسعه یافتگی باشد؟
تلاش هایی فراتر از برنامه
آمارها چه می گویند
۹ درصد حاشیه ها سواد ندارند
در ردیف کشورهای در حال توسعه
نخبه گرایی زنانه
اعتبارات ناچیز
زنان ۱۰ سال پس از پکن
پیام هایی برای اجلاس بازبینی و ارزیابی پکن: فقر
حقوق
سیاست
خشونت
بهداشت باروری
بیماری ایدز و ویروس آن
مناقشه مسلحانه
قاچاق زنان
آموزش
فرهنگ و شخصیت زنان
اختلاف فرهنگی در رابطه با شخصیت زنان
اختلافات سطح فرهنگی
دیدگاه روانشناسان در رابطه با شخصیت زنان
زنانی که فقط کار می‌کنند
بازیگران نقش آفرین
زنان و کارگاه: چشم انداز تاریخی
نابرابریها در کار
مشاغل کم ارزش
مسائل موفقیت
ویژگی های زنان موفق
دستمزد کم و دام فقر زنان
فصل سوم : روش پژوهش
مقدمه
جامعه آماری
نمونه و روش نمونه گیری
روش جمع‌آوری اطلاعات
روش آماری
فصل چهارم : توصیف و تحلیل داده ها
فصل پنجم نتایج پژوهش
نتیجه داده های آماری
بحث و بررسی
محدودیت های تحقیق
پیشنهادها
منابع مورد استفاده

 


مقدمه
زن نیمی از پیکره اجتماع است و به تعبیر رابیندرانات تاگور- متفکر بزرگ هندی- بهترین دوست مرد، همچنانکه حیات انسان ها بسته به وجود زن است، تکامل او نیز ارتباط مستقیمی با نحوه نگرش و منش او در معاشرت با زن دارد. چنانکه انسان را موجود ناقص دانسته اند که برای رسیدن به کمال می بایست «جفت» مطلوب خود را بیابد و در کنار او به آرامش و تکامل برسد. گذشته از این انگاره فردی، زن همواره در ابعاد کلان‌تر نیز در جوامع بشری حضور داشته و دارد که این واقعیت بزرگ هیچگاه از چشم اندیشمندان و خردمندان به دور نبوده و هیچ متفکر واقع بین و حق شناسی نمی تواند این حقیقت مسلم را مورد انکار قرار دهد که اگر نقش زنان در پیشرفت و تعالی جامعه‌ای از مردان آن جامعه بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.
باید به زن بهایی داد که درخور آن است البته نه در سخن بلکه در عمل اگر به زن به عنوان یک انسان کاملاً برابر با مرد، همانگونه که خلق شده نگاه شود و نه به عنوان یک ابزار یا تنها برای ارضای غرایز مرد و یا بیگاری کشیدن از او و در همه حال تحقیر کردن او، هرگز این همه فساد اخلاقی وجود نخواهد داشت. در غرب نیز با آن همه پیشرفت علم و تکنولوژی که تنها زاده هوش و استعداد انسان هاست و نه عقلانیت و شعور همه جانبه آنها، اگر زن را از صورت کالا خارج کنند مطمئناً فساد و تباهی رو به کاهش خواهد گذارد و در محیط خانواده هنگامی که جوان از کودکی متوجه احترام پدر و مادر (و البته بالعکس) گشت و نیز متوجه شد که پدر به مزایای اخلاقی و روحی مادر و دیگر بانوان توجه کامل دارد و به آنها به عنوان انسانی کامل و با شخصیتی ارزشمند می نگرد آیا در سنین نوجوانی و جوانی می‌تواند به زن تنها به عنوان رفع نیازهای غریزی نگاه کند و دائماً حریص تر شود و دنیا از همین زوایا بنگرد؟ و آیا داشتن خانواده‌ای آگاه که هر کس در آن جایگاه واقعی خود را داراست و نیز برخوردار شدن از تربیتی صحیح در محیطی پر از ایمان و عاطفه، ایمان توام با آگاهی و نه کورکورانه، نمی تواند احساسات سرکش جوانی را تحت کنترل درآورده و متعادل سازد؟
در طول قرن های متمادی، در عرصه های گوناگون ، زنانی ظهور کرده اند که با ایفای نقش خود به عالی‌ترین شکل ممکن و با اثبات توانایی ها و شایستگی های خویش، تاثیر بسیار مهم و تعیین کننده ای در بهبود اوضاع جامعه خویش داشته اند.
برخی از این زن ها از چنان لیاقت و خصایصی بهره‌مند بوده اند که شعاع فعالیت ها و تاثیرات آنها از دایره اجتماع و محدوده جغرافیایی کشورشان نیز فراتر رفته و عالمگیر شده است.
با چنین مصداق که دارای شعاع حیرت انگیز و پویایی هستند ضمن آنکه حکایت از توانمندی های بالقوه زنان دارد، نگرش های جاهلانه ای که تساوی زن و مرد را زیر سوال می‌برد کمرنگ و بی رمق جلوه می‌دهد و به اصل مشارکت جهت پیشبرد و توسعه اجتماعی، قوام بیشتری می بخشد.
تجربه «اصلاح ساختار فرهنگی» و تجدید نظر در باورها و نگرش ها ثابت کرده است هر اندازه جامعه ای شرایط مساعد و همسانی را برای رشد و سپردن مسئولیت ها (فارغ از چارچوب های تنگ نظرانه و متحجرانه) فراهم آورده، به همان میزان توسعه و ترقی جامعه نیز روند شتابان تری یافته است.
در جهان معاصر، یافته های علمی و تجربه های علمی به طور روشن و واضحی برتری جنس خاصی را مردود اعلام کرده است و نقش اولیه و دگرگون کننده را به عواملی فرا جنسیتی داده است.
بی تردید اجحاف در حق زنان و نادیده انگاشتن حقوق فردی و اجتماعی آنان یکی از علل عقب ماندگی از قافله تمدن بشری است و با توجه به سرعت سرسام آور عصر امروز، هر میزان که جامعه ای بر استمرار این نگرش باطل اصرار و سماجت ورزد، این عقب ماندگی تشدید خواهد شد. لذا برای ترقی و حرکت به سمت آینده چاره ای جز تعجیل در رفع موانع و شکستن حصارهای نابخردانه وجود ندارد. (کیهان نیا، اصغر،۱۳۸۰، زن امروز، مرد دیروز)
همه افراد ملت از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
بیان مسئله
مساله اصلی در پژوهش حاضر «بررسی مشکلات اقتصادی- اجتماعی زنان ساکن در شهر اسلامشهر» است. لازم به ذکر است که در اعصار گذشته زن در جامعه نقشی نداشت و تنها تهیه مواد غذایی را فراهم می کرده است. غذا و نگهداری فرزندان را به عهده داشت و آن زمان زنان حق اظهار نظر و اظهار وجود نداشتند و تنها مردان بودند که در تمامی امور نقش داشتند و نظرات خود را تحمیل می‌کردند. در یک جمله کوتاه می‌توان گفت در آن زمان مردسالاری بوده است و هیچ ارزشی برای زن به عنوان یک نسل یا انسان قائل نبودند. اما جایگاه مردانه در داخل گروه خانگی لزوماً به معنی بهبود پایگاه زن نبود. آنچه که احتمالاً تحقق می یافت تحمیل تصویر مردی یا پدر بزرگ بر خانواده بود این وضع را طبیعی می دانستند و اگر غیر از این با آنها رفتار می‌شد شاید برای آنها غیر قابل قبول بود در نهایت باید گفت که نگاه و نظر آن زمان به زن خیلی خوار و خفیف بوده است در حالی که در عصر حاضر زن در جامعه نقش نسبتاً قابل توجهی دارد و اغراق نگفته ایم اگر بگوییم بخشهایی از جامع در دست زنان است و جامعه روی آنها حساب می‌کند. زن در عصر حاضر در خانواده و هم در جامعه نقش مهمی را ایفا می‌کند از جمله تربیت فرزندان آگاه و عالم، فراهم کردن محیط آرام و ایجاد آرامش در خانواده و فعالیت در امور اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و سیاسی موجب شده است که باری از جامعه را بدوش بکشند و پا به پای مردان در پیشبرد اهداف جامعه نقش مهمی داشته باشند حتی زنان در بخشهایی مشغول فعالیت هایی هستند که مردان نمی توانند جایگزین آنها شوند. در عین حال شرایط اجتماعی فرهنگی جامعه در خیلی از موارد پویایی متناسب با آن را نداشته است. اشتغال زنان از سویی با مسائل حاد و برخی از موارد مواجه گردیده و از سوی دیگر اختلاف عقیده را در میان گروه های مختلف مردم موجب شد.
خوشبختانه زنان در عرصه فعالیتهای شغلی و فرهنگی و خانوادگی و سیاسی دیگر آن شیئی زینتی و تجملی نیستند که پیش از این به شمار می آمدند. در گذشته زنان دست آویزی می‌شدند تا احزاب و گروه های سیاسی برای زینت بخشیدن به شعارهای تبلیغاتی خود به آنها بدهند. اما اکنون به رسمیت شناختن نیروی کار زنان در تمام امور فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خواست و نیاز جوامعی است که در قرنها این نیرو را زیر انواع پوشش های اخلاقی نادیده گرفته‌اند.[۱]
زمانی که نوع نگرش به زن تغییر کند غرایز می‌تواند تحت کنترل قرار گیرند؟ مطمئناً چنین است و خواهند توانست. پس زن در مرحله نخست باید سعی کند شخصیت ارزش انسانی خود را درک کند و آن را حفظ نماید. اگر با طرز تفکری غلط خود را رها کند یا به اصطلاح دست کم بگیرد آنقدر دست کم که از زن بودن خود در بالاترین مرز آن برای جلب توجه غریزی مرد استفاده کند و نیز اجازه دهد از او بیگاری بکشند که این هر دو منتهای تحقیر به اوست، بنابراین بیش از آن که قصوری متوجه مرد باشد او خود مقصر است، باید به او آگاهی داد و از خطری جدی که زندگی او و نسل های بعد از او را تهدید می‌کند وی را باخبر ساخت. چقدر خوب است که در خانواده احترام و محبت متقابل، همدلی، همفکری و همکاری و حس مسئولیت پذیری متقابل و نیز شهامت معذرت خواهی و در نهایت صداقت و صمیمیت و گذشت متقابل وجود داشته باشد. تنها در این صورت است که آرامش لازم در محیط کوچک خانواده و سپس در اجتماع به وجود خواهد آمد، این اعمال به ظاهر کوچک پیامدهای بسیار بزرگی خواهد داشت و زمانی که انسان به آرامش و آسایش روحی رسید ذهن روشن تر و فعال تر شده و افکار درست و صحیح که عملکردهای درست را به دنبال دارند در آن متجلی می گردند و انسان آگاهی که با شعور و عقلانیت خود و ایمان آگاهانه خود توانسته است زندگی مادی و دنیوی خود و اطرافیانش را پر از عشق و آرامش کند رفته‌رفته می‌تواند به فراسوی آگاهی رسد و روح خود را رشد داده آن را شکوفا سازد، یعنی همان شود که خالق او می خواهد و از او به عنوان یک انسان، چه زن و چه مرد انتظار دارد.[۲]
ضرورت پژوهش
اثر مشکلات اجتماعی- اقتصادی زنان در اسلامشهر از آن جهت ضرورت دارد که نکات مثبت و منفی زنان در خانواده را برای ما روشن می سازد و عوارض ناشی از این امور را آشکار می سازد. در واقع باید دید که چگونه می‌توان مابین پذیرش مسئولیت های اجتماعی از طرف زنان و قبول مسئولیت های خانگی از طرف ایشان رابطه ای قبول و انسانی ایجاد کرد. بدیهی است که ایجاد شرایط مناسب باب اشتغال زنان تنها هنگامی میسر است که ایجاد شرایط متناسب با این امر پذیرفته و تبلیغ شوند. به هر حال با اینکه در اکثر جوامع و بخصوص در جامعه ما رشد تکنولوژی و صنعت خواستار ورود زن به بازار کار است اما به دلیل عدم پذیرفتن فرهنگی امر تحقق کامل اشتغال زنان در کلیه مشاغل امکان‌پذیر نشده است و فاصله حقوقی میان زن و مرد همچنان مشهود است البته از بین بردن این فاصله به معنای تساوی تصنعی زن و مرد نیست زیرا هر کدام از اینان در جامعه به عنوان یک انسان و در خانواده به عنوان پدر و مادر دارای ویژگی ها و وظایفی هستند که ایشان را از یکدیگر متمایز می‌کند. آنچه که در این مبحث مورد نظر ماست از بین بردن تعصبات و تبعیض هایی است که به عناوین مختلف چه از نظر حقوقی و چه از نظر فرهنگی باعث جدایی زن و مرد و اجحاف حقوق زنان شده است. زنان در هر جامعه ای دارای دو نقش دوگانه ای هستند به این معنی که از یکسو به شدت مایلند که نقش خود را در خانه و خانواده به نحو احسن ایفا کنند و از سوی دیگر تمایل دارند تا شخصیت خود را به حد کمال پرورش دهند و در صحنه زندگی اقتصادی و اجتماعی نقش عمده‌ای داشته باشند. نادیده انگاشتن هر یک از این دو نقش می‌تواند نابسامانی اجتماعی و اقتصادی را به دنبال داشته باشد. اگر کار زن در خارج از خانه بازتاب نامطلوبی بر خانواده داشته باشد و در نتیجه تربیت کودکان با دقت و توجه کافی صورت نگیرد عواقب ناگواری برای نیروی کار آینده به بار خواهد آورد. از سوی دیگر چنانچه زن بر فعالیتهای اقتصادی شرکت بکند فرآیند توسعه سرعت کمتری خواهد داشت برای اینکه نقش دوگانه زنان بتواند در پیشرفت اقتصادی اجتماعی کشور موثر افتد لازم است تعادل منطقی میان این دو وظیفه پدید آید. بنابراین در این بخش از بررسی سعی می‌شود تا تغییرات ناشی از اشتغال زن بر خانواده مورد بررسی قرار گیرد. زیرا اشتغال زن در ایران نقش سنتی او را در معرفی و دگرگونیهای بی شماری قرار داده است و این دگرگونی ها نیز به نوبه خود بر عرصه های مختلف زندگی خانوادگی اثرات مختلفی بر جای گذاشته و روابط و وظایف خانواده و نقش زن و شوهر را در درون خانواده دچار تغییراتی کرده است.»[۳]
اهمیت موضوع
انتخاب این موضوع به عنوان یک پژوهش دانشگاهی از آن جهت حائز اهمیت است که تجربه «اصلاح ساختار فرهنگی» و تجدید نظر در باورها و نگرش ها ثابت کرده است هر اندازه جامعه ای شرایط مساعد و همسانی را برای رشد و سپردن مسئولیت ها (فارغ از چارچوب های تنگ نظرانه و متحجرانه) فراهم آورده، به همان میزان توسعه و ترقی جامعه نیز روند شتابان تری یافته است.
در جهان معاصر، یافته های علمی و تجربه های علمی به طور روشن و واضحی برتری جنس خاصی را مردود اعلام کرده است و نقش اولیه و دگرگون کنده را به عواملی فراجنسیتی داده است.
بی تردید اجحاف در حق زنان و نادیده انگاشتن حقوق فردی و اجتماعی آنان یکی از علل عقب ماندگی از قافله تمدن بشری است و با توجه به سرعت سرسام آور عصر امروز، هر میزان که جامعه ای بر استمرار این نگرش باطل اصرار و سماجت ورزد، این عقب‌ماندگی تشدید خواهد شد. لذا برای ترقی و حرکت به سمت آینده چاره ای جز تعجیل در رفع موانع و شکستن حصارهای نابخردانه وجود ندارد. در جامعه کنونی کشور اسلامیمان زنان ایران همچنین احتمالاً شرایط مادی و زیست اجتماعی و سیاسی خود را با کشورهای پیشرفته نیز مقایسه خواهند کرد. آمارها و ارقام و اطلاعات در دسترس نشان می‌دهد که جامعه ایرانی در مقایسه سطح رفاه مادی و شرایط اجتماعی کشور با دیگران به ویژه گروه دوم از کشورها، خرسند نخواهد بود. زنان در جامعه ایرانی، حتماً با توجه به اطلاعات و تفسیرها و تحلیل‌های مسئولان رسمی، کارشناسان، روشنفکران و سایر منابع اطلاعاتی تلاش دارند تصویری از آینده ای را که در انتظارشان است نیز ترسیم کنند. یکی از مسائلی که احتمالاً در آینده نگری مورد توجه جدی جامعه ایرانی به ویژه زنان کشور است، امکانات و شرایط کسب و کار است. پیدا کردن شغلی که درآمدی درخور داشته و متناسب با مهارتها و دانش آنها باشد، یکی از اصلی ترین نیازها و خواسته های بانوان است که امروزه از آن به عنوان بحران اشتغال نام برده می‌شود. در روزها و هفته ها و ماههای گذشته تعداد پر شماری از مسئولان درجه یک اقتصادی کشور، کارشناسان و فعالان اقتصادی نسبت به بحرانی تر شدن وضع اشتغال زنان در کشور سخن گفته و هشدار داده اند و همین هشدارها در ایجاد و توسعه نگرانی بیکاران فعلی و افراد جویای کار آینده تاثیر داشته است.[۴]
در حال حاضر عدم حضور زنان در رده های مدیریت کلان و میان کلان اجرایی سیاسی کشور موجب شده است تا در رده های بعدی مدیریت های اجرایی نیز زنان نتوانند به کرسی های تصمیم‌گیری دست پیدا کرده و سهم خود را در تصمیم گیری های سیاسی اجرایی کشور از ۲ درصد به بیشتر ارتقا دهند.
واگذاری مدیریت و خواستن مسئولیت یعنی به رسمیت شناختن حق زنان ایران از تولید به نسبت سهم مشارکت آنان، هموار کردن راه برای مشارکت زنان در تصمیم گیری های کلان اجرایی سیاسی اقتصادی کشور، قائل شده حق اولویت برای شایسته‌ترین ها از بین متقاضیان زن و مرد در فرآیند انتصابات دولتی، قانونی کردن نسبت های عقلانی در توزیع امکانات بازسازی نیروی انسانی و استخدام و بالاخره، باور کردن و پرداختن به توسعه انسانی زنان ایران مد نظر است.[۵]



خرید و دانلود پایان نامه بررسی مشکلات اقتصادی- اجتماعی زنان


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.