تحقیق در مورد آزادی و آگاهی در تربیت اسلامی

تحقیق در مورد آزادی و آگاهی در تربیت اسلامی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9
فهرست مطالب:

آزادی و آگاهی، دو عنصر بنیادی در تربیت اسلامی

علامه طباطبایی می‌نویسد:

چرا تربیت دینی اجبار‌بردار نیست؟

اما آگاهی چیست؟

استاد مطهری در توضیح این آیه می‌نویسد:

 کتابنامه

منابع :

آزادی و آگاهی، دو عنصر بنیادی در تربیت اسلامی

برای تعریف آزادی در یک نوشتة کوتاه، لزومی به نقل آرای اندیشمندان نیست؛ بنابراین، به اجمال می‌توان گفت آزادی یعنی نبودن موانع بیرونی و درونی برای اندیشیدن و بیان اندیشه‌ نظر سنجیده و منطقی و بررسی شده. در بعضی کتاب‌ها، بحث آزادی اغلب به دنبال مطالب مربوط به دمکراسی و تعلیم و تربیت مطرح شده است. مثلاً جرج نلر در کتاب مبانی تربیتی خود می‌گوید: «دمکراسی، آزادی فردی را حفظ می‌کند و رشد می‌دهد . . .» (نلر، 45:1971)؛ بروباخر در کتاب فلسفه‌های نو در تعلیم و تربیت، از دمکراسی به عنوان آزادی یاد می‌کند و آزادی معلمان را یادآور می‌شود:

 معلمان باید از تأثیر عواملی که مانع بیان حقایق آن‌طور که  می‌بینند می‌شود، آزاد باشند. البته باید در رشتة خود کاملاً‌

 ماهر و با صلاحیت باشند که بتوانند حقیقت را بررسی نمایند. (بروباخر: 60:1969)

  اما آزادی در تربیت، ریشة ژرف و گستردة همة آزادی‌های  اجتماعی و سیاسی است. کسی که تربیتی آزادانه نداشته، بینش و نگرشی مستدل وعقلانی نیافته، از خودخواهی و هواهای نفسانی نرسته و آزادگی را درک نکرده است، چگونه می‌توانددر ایجاد جامعه‌ای آزاد و آگاه و قانون‌گرا و خالی از تعصب‌های نابخردانة گوناگون شرکت داشته باشد؟

افراد باید بتوانند با آزادی و آگاهی، هدف اعلای زندگی، هدف‌های میانی و رفتارهای قابل مشاهدده را از راه خردورزی برگزینند. در نظام تربیتی اسلام، عقل و بلوغ شرط تکلیف هستند و این عقل و بلوغ در پایان دورة کودکی و بیداری گرایش‌های دینی، با پرسش‌های اساسی و وجودی مانند «من کیستم؟»، «از کجا آمده‌ام؟» «به کجا می‌روم؟»، به توانایی شناخت و درک و فهم رمز و راز هستی، پیچیدگی موجودات، علم و نظم به کار رفته در خلقت آنها و بالاخره آفریدگار می‌رسد. تربیت اسلامی با بیان رشد و غی، آزادانه و بدون اکراه، آدمی را به بیشن و منش شایسته‌ای توجه می‌دهد که حیات طیبة او را در دنیا و آخرت تضمین می‌کند.

علامه طباطبایی می‌نویسد:

رشد یعنی یافتن راه کار و جادة مستقیم؛ و غی، مقابل آن است. بنابراین، رشد و غی اعم از هدی و ضلال است، زیرا هدی ـ چنان‌که گفته‌اند ـ عبارت است از یافتن راهی که به منزل می‌رسد و ضلال عبارت است از نیافتن آن؛ و ظاهراً یافتن جادة مستقیم، از مصادیق همان مبنای اول یعنی یافتن راه کار است، زیرا یافتن راه کار نسبت به راه‌پیما این است که جادة مستقیم را پیش گیرد و از آن دور شود. (طباطبایی، 1364: ج2، ص 482)

چرا تربیت دینی اجبار‌بردار نیست؟

وَقالَتِ الاَعرابُ آمَنّا قُل لَم تُؤمِنُوا وَ لکِن قُولُو اَسلَمنا وَ لَمّا یَدخُلِ الایمانُ فی قُلُوبِکُم . . . (حجرات/ 14)

اعراب گفتند: ایمان آورده‌ایم. بگو: هنوز ایمان (حقیقی) نیاورده‌اید؛ ولی بگویید اسلام آورده‌ایم، چرا که هنوز ایمان به دل‌هایتان راه نیافته است . . .

یعنی ایمان امری قلبی است؛ و چون امری قلبی است، اکراه و اجبار در آن راه ندارد.

در روان‌شناسی اجتماعی، در مورد سه اصطلاح پژوهش شده است: 1. متابعت، 2. همانندسازی، 3. درونی‌کردن. گفته‌اند متابعت به منظور کسب پاداش یا اجتناب از تنبیه است؛ همانندسازی مبتنی بر آرزوی شخصی برای همانندشدن با شخصیتی صاحب‌نفوذ است؛ و درونی‌کردن، ناشی از اعتقاد خاصی مبتنی بر این تمایل است که می‌خواهیم رفتار و افکارمان درست و صحیح باشد (ارونسون، 1367: 24ـ23). ایمان، درونی‌سازی نظام تربیتی الهی است؛ نظامی که دو رکن اساسی دارد: ایمان به خدا و عمل صالح. و این ایمان جز با آزادی در انتخاب حاصل نمی‌شود. شاید علت ایمان و عمل درست و نیکوی عده‌ای از مردان و زنانی که پس از شهریور بیست، به‌ویژه بعد از کودتای امریکایی ضدملی وارد دانشگاه‌ها شدند، این باشد که علی‌رغم جو مارکسیسم‌زده دانشگاه‌ها، با مطالعه آثار بزرگان آن روزگار و دیدن اعمال صادقانه آنها دست به انتخاب زدند و با اندیشه و تفکر و آزادی، اسلام را برگزیدند و آن را درونی کردند.

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد آزادی و آگاهی در تربیت اسلامی


مقاله در مورد رابطه اخلاق و آزادی

مقاله در مورد رابطه اخلاق و آزادی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:25

 

  

 فهرست مطالب

 

مقدمه: طرح مسأله

مفهوم اخلاق

مفهوم آزادی

دلایل ضرورت آزادی

 آزادی، چونان روش و ارزش

موانع و محدودیت‌ها

خاتمه: جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

چکیده

 

 

مقدمه: طرح مسأله
 پرسش از نسبت اخلاق و آزادی را می توان از منظرهای مختلف معرفت‌شناختی مطرح ساخت. از این رو پرسش‌های متنوع و متکثری پیش روی پژوهشگر نهاده و از هر زاویه‌ بحثی گشوده می شود. از جمله می توان به طور کلی این پرسش را مطرح کرد که اساساً چه نوع رابطه‌ای میان اخلاق و آزادی وجود دارد؟ آیا اخلاق و ارزش‌های اخلاقی در دست‌یابی به آزادی و پایداری و استمرار آن تأثیرگذار است یا در از دست دادن و مقید شدن آزادی؟ آیا آزادی می‌تواند برای رسیدن به یک جامعه اخلاقی به انسان‌ها مساعدت نماید یا اینکه رسیدن به جامعه ضد اخلاقی را تسریع می‌کند؟ مبانی و معیارهای  مفهوم اخلاق و آزادی کدام است؟ آیا آزادی می‌تواند و یا باید بر مبانی اخلاقی استوار باشد یا تحقق اخلاق در جامعه به تحقق آزادی در آن جامعه بستگی دارد؟
در نسبتی دیگر و از منظری دیگر می‌توان پرسش‌های مذکور را به گونه‌ای دیگر نیز طرح کرد. از جمله اینکه: آیا نهال اخلاق در فضا و بذر آزاد به بار می‌نشیند و یا برعکس، این آزادی است که خود را با قامت اخلاق متناسب می‌نماید؟ آیا بدون آزادی و آزاداندیشی می‌توان معرفت اخلاقی کسب نمود و یا اینکه اعتبار آزادی نیز بر پیش‌دانسته‌ها و مبانی اخلاقی مبتنی است؟ آیا اساساً آزادی می‌تواند ارزش‌های اخلاقی را تقویت نماید یا اینکه وجود فضای آزاد باعث کاهش تأثیر ارزش‌های اخلاقی در جامعه می‌شود و چه بسا اخلاق را از میان می‌برد؟
این مقاله با این هدف نگارش شده است تا به تبیین رابطه و سنجش دو مفهوم آزادی و اخلاق، با تأکید بر اندیشة آیت‌الله مرتضی مطهری، بپردازد و تأثیر هر یک بر دیگری را بکاود. به عبارت روشن‌تر تقدم و یا تأخر آزادی یا اخلاق را بر دیگری تبیین نماید. در این رابطه نگارنده بر این باور است که برخلاف آنچه در رابطه اخلاق و سیاست در نزد اندیشمندان مسلمان معروف شده است ـ که همانا تقدم اخلاق بر سیاست است و به همین نسبت این بحث به رابطه اخلاق و آزادی نیز کشیده می‌شود و اخلاق مقدم بر آزادی فرض می‌شود ـ  نوشته حاضر این فرضیه را طرح می‌نماید که در اندیشة آیت‌الله مطهری، آزادی، به لحاظ رتبی و زمانی، مقدم بر اخلاق است. از این رو می‌بایست برای چیدن میوه‌های اخلاقی و سر برآوردن و رشد نمودن اخلاق در جامعه از آزادی عبور نمود و تحقق اخلاق در جامعه منوط به تحقق حد اقلی از آزادی در حوزه جمعی است. البته هم اخلاق و هم آزادی از ضروریات زندگی فردی و به ویژه زیست جمعی و برای رسیدن به هدف‌های خاصی مورد نیاز آدمی است، گرچه این هدف‌ها از منظرهای مختلف که به آنها نگاه شود ناهمگون جلوه ‌نماید.
در جامعه‌ای که استبداد در آن حاکم است و شیوه‌های استبدادی و توتالیتری در آن مقدم بر اخلاق و آزادی است، هم آزادی غایب و هم اخلاق جامعه منحط و فاسد است. اخلاق مناسب و درخور یک جامعه که مبتنی بر مبانی معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی و هستی‌شناختی معتبر باشد تنها در جامعه‌ای رخ می‌نماید که بهره‌ای از آزادی داشته باشد و تملق و چاپلوسی و... در آن راه به جایی نبرد و اخلاق و ارزش‌های اخلاقی حاکم باشد. هنگامی که تملق و چاپلوسی در سطح جامعه رواج داشته باشد و کارها بر مبنای آن پیش رفته و حل و فصل شود و حاکمان از انتقاد و اعتراض و صداقت و صراحت استقبال نکنند چگونه می‌توان از اخلاق و ارزش‌های اخلاقی سخنی به میان آورد و ارزش‌های اخلاقی را ستود؟ و چگونه می‌توان از آزادی سخن گفت و برای تحقق و نهادینه شدن آن تلاش نمود؟
مباحثی که در پی می‌آید به تقدم آزادی بر اخلاق اشاره دارد و در طی مباحثی همچون مفهوم آزادی، دلایل ضرورت آزادی، آزادی چونان روش و ارزش و موانع و محدودیت‌ها به اثبات این مسأله با تأکید بر اندیشه‌ و آرای آیت الله مرتضی مطهری می‌پردازد.
لازم به یادآوری است که در بحث حاضر، اخلاق و آزادی در مقابل و ضد یکدیگر نیستند، بلکه اساساً آزادی یک فضیلت اخلاقی و بلکه مهم‌ترین و اساسی‌ترین فضیلت اخلاقی شمرده می‌شود. از این رو از پژوهش فرا روی و پرسش‌های طرح شده، نمی‌توان این گونه تلقی کرد که آزادی و اخلاق از یکدیگر جدا بوده و در مقابل یکدیگر صف‌آرایی کرده‌اند، که در این صورت دیگر نمی‌توان از رابطه و نسبت آنان با یکدیگر گفت‌وگو نمود؛ زیرا حکم به تقابل آنان و در نتیجه فقدان رابطه میان آنان صادر شده است. همین طور می توان گفت که آزادی در مقابل عدالت نیز صف‌آرایی نمی‌کند، که آزادی خود در شمار مصادیق عدالت است.



خرید و دانلود مقاله در مورد رابطه اخلاق و آزادی


مقاله انواع آزادی شخصی و عمومی از دیدگاه اسلام doc

مقاله  انواع آزادی شخصی و عمومی از دیدگاه اسلام doc

مقاله  انواع آزادی شخصی و عمومی از دیدگاه اسلام، مربوط به پودمان دروس عمومی  درس : اندیشه اسلامی، کاملا ویرایش شده با قوانین دانشگاه علمی کاربردی، دارای نتیجه گیری و منابع،شامل 35 صفحه در قالب  word (قابل ویرایش)

 

مقدمه

آزادی در اسلام به لحاظ محتوایی واژه‌ای است مبهم، که در سیاست هم مورد استفاده قرار گرفت. فهم نوع برخورد اسلام با این مفهوم سیاسی، از لابه‌لای احادیث، روایات و قرآن مجید قابل دسترسی می‌باشد. در طبیعت و سرشت انسان هیچ چیز به اندازه استقلال و آزادی ارزش و قیمت ندارد؛ چنان که اگر کسی را در جایی محدود کنند و همه نعمت ها و لذت های دنیا را برای او فراهم آورند، راضی نیست و آزادی را بیشتر دوست دارد.  

 یکی از دلایل مهم بقای قداست نام انبیای الهی در میان جامعه بشریت، در این نکته نهفته است که از سویی بشریت همیشه به آزادی نیاز دارد و این حق طبیعی و فطری اوست و از سویی دیگر انبیای الهی (ع) اولین کسانی بودند که از این حق بزرگ بشریت؛ یعنی آزادی دفاع نمودند و برای شناساندن و تحقق آن تلاش نمودند و معارفی که برای بشریت به ارمغان آوردند، در بردارنده بهترین اصولی است که حافظ آزادی در میان انسان ها است. به همین جهت است که انبیا همیشه در ذهن و خاطر انسان ها زنده هستند، اما مخترعان صنایع هر چند برای رفع نیاز مردم تلاش می کنند، ولی به دلیل نوآوری های جدید و پیشرفت دایمی علم و صنعت، نامشان پس از مدتی از خاطره ها محو می گردد؛ مثلاً امروزه کسی برای مخترع شیشه که در عصر فراعنه مصر بوده قداستی قائل نیست و نامی از او نمی برد.

به هر حال آزادی حق طبیعی انسان و خواسته ای است که با سرشت او آمیخته و عجین شده است.

 بدون هیچ شک و تردیدی انسان در اسلام آزاد است، حتی در اساسی‏ترین مطلب یعنی تشرف به دین. ولی آزادی تنها صفت انسان نیست. به اصطلاح دیگر همه چیز انسان در آزادی خلاصه نمی‏شود بلکه ابعاد دیگری هم دارد که باید بدان ها پاسخ گوید.



خرید و دانلود مقاله  انواع آزادی شخصی و عمومی از دیدگاه اسلام doc


تحقیق در مورد امام خمینی احیاء کننده حکومت دینی و حاکمیت ولایی

تحقیق در مورد امام خمینی احیاء کننده حکومت دینی و حاکمیت ولایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:1

 

  

 فهرست مطالب

 

 

در نظام و حکومت دینی ، اداره امور و رسیدگی به مسایل جامعه ، مطابق دستورات و قوانین دین انجام می گیرد  و ایمان و اخلاق در تمامی شقوق و شوون زندگی فردی و اجتماعی مردم ،توسعه و تعمیق می یابد.

 

در نظام سیاسی اسلام ،اگرچه حکومت در درجه اول مختص ذات پروردگار است اما اشخاص برگزیده با اذن خداوند می توانند حکومت را برعهده بگیرند بدین ترتیب ،پیامبران در عصر خود حاکمان برگزیده خداوند تبارک و تعالی بودند و در دوران پس از نبوت ،ائمه معصومین علیهم السلام حق حاکمیت داشتند و در عصر غیبت ، مجتهدان عادل و واجد شرایط به نیابت از ایشان حق حاکمیت می یابند در واقع این اصل عقیدتی برگرفته از آیات قرآن ، زیرساخت اندیشه مترقی حضرت امام(ره) در باب حکومت دینی را شکل می دهد، مبانی فکری و اعتقادی که امام (ره) در تمامی لحظات عمر بابرکت خویش بر آن تاکید داشتند و هوشمندانه از آن دفاع نمودند.

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد امام خمینی احیاء کننده حکومت دینی و حاکمیت ولایی