تحقیق در مورد سرشت حق جوی انسان

تحقیق در مورد سرشت حق جوی انسان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:15

 

 

 

 

 

پرسش:

کدام یک از آیات قرآن کریم بیانگر فطرت خدا جوی انسان است ؟ آیا دلیل دیگری هم براین امر وجود دارد؟

منبع پاسخ: پایگاه حوزه6886، 6886

پاسخ:

چیست فطرت

فطرت واژه‏ای عربی از ماده (ف، ط، ر) است . «فطر» در عربی به معنی شکافتن وآفریدن ابتدائی و بدون سابقه، آمده است[i].و در قرآن به هر دو معنیبه کار رفته است[ii]

فطرت بر وزن فعله برای بیان حالت فعل و به معنی سرشت، طبیعت و خلقت‏خاص است[iii]فطرت و فطریات اصطلاح‏های متعددی دارد اما آنچه منظور این مقالهاست، نحوه خاص آفرینش انسان است:«انسان فطرت دارد» به این معنی است که انسان مانندلوح سفید یا خمیر شکل یافته‏ای، به دنیا نمی‏آید بلکه از آغاز بینش‏ها و گرایش‏هایخدادادی خاصی را به همراه دارد که انتخاب‏ها و افعال او را در طول زندگی جهت می‏دهدومنظور از «فطری بودن توحید» این است که انسان نسبت‏ به تعالیم انبیاء، لااقتضاء وخنثی نیست ،بلکه در سرشت انسان، فطرت و تقاضایی است که بعثت انبیا پاسخگوی آن استوپیامبران الهی چیزی را عرضه داشته‏اند که بشر طبق سرشت ‏خود در جست و جوی آن است[iv].درآیاتی از قرآن و روایاتزیادی به فطرت خداجوی انسان اشاره شده است:

الف - آیه فطرت« فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفًا فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ‏ ، پس روی خویش رابسوی دین یکتاپرستی فرا دار، در حالی که از همه کیش‏ها روی برتافته و حق‏گرای باشی،به همان فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده است ، آفرینش خدای ، فطرت توحید، رادگرگونی نیست، این است دین راست و استوار، ولی بیشتر مردم نمی‏دانند.»[v]

در این آیه، فطرت خداجوی بشر و بعضی از ویژگی‏های آن بیان شده است ، طبق این آیه،یکتاپرستی و خداجوئی جزء آفرینش انسان‏ها است ، و طبیعت انسان اقتضا می‏کند تا دربرابر مبداء غیبی که ایجاد، بقا و سعادت او را به دست دارد، خضوع کند و شؤون زندگیشرا با قوانین واقعی جاری در عالم هستی، هماهنگ نماید ، دین فطری که مورد تاکید قرآنو سایر کتب آسمانی است، همان خضوع و همین هماهنگی است[vi]. هم چنین طبقاین آیه، همراهی و ملازمت انسان با آفرینش و خلقت‏ خود، همان آفرینشی که خداوندهمه انسان‏ها را بر آن نوع آفریده است، با توجه کامل به دین، مساوی و برابر است[vii]  دینی که خداوند توجه به آن را از ما می‏خواهد، تشریع مبتنی برتکوین است.

ب - آیه میثاق« وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنّا کُنّا عَنْ هذا غافِلین×  أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَکَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ کُنّا ذُرّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَ فَتُهْلِکُنا بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُون،و [یاد کن] آنگاه که پروردگار تو از فرزندان آدم، از پشت‏های ایشان، فرزندانشانرا گرفت و آنان را بر خودشان گواه کرد: [گفت:] آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند:چرا، گواه شدیم: [و این گواهی را گرفتیم] تا روز رستاخیز نگویید که ما از آن بی‏خبربودیم . یا نگویید که پدران ما از پیش شرک آوردند و ما فرزندانی از پس آنان بودیم،آیا ما را به سزای آن چه کجروان و تبه‏کاران ، کافران ، کردند، هلاک می‏کنی؟!»[viii]

ظاهر آیه این است که خداوند برای اتمام حجت ‏بر انسان‏ها، از آن‏ها برربوبیت ‏خویش عهد و میثاقی گرفته است، تا کافران در قیامت، هیچ عذر و بهانه‏اینداشته باشند . با توجه به روایات امامان معصوم(ع) ذیل اینآیه، می‏توانیم آن را همسو با آیه فطرت و دلیل بر سرشت ‏خدا جوئی انسان قرار دهیم.زرارة، راوی معروف، روایتی از امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده است که این آیهرا به قرار دادن معرفت در قلب‏های بنی آدم تفسیر کرده است:« قال ثبت المعرفهفی قلوبهم ..»[ix]

از سوی دیگر، از امام محمد باقر علیه السلام نیز در تفسیر آیه فطرت چنین نقل شدهاست:«فطرهم علی معرفته انه ربهم ...»[x] از این دو روایت استفادهمی‏شود که مفاد آیه میثاق همان مفاد آیه فطرت است و منظور آیه میثاق از اینتعبیرات، معرفت فطری انسان به خالق خویش است . روایت‏های دیگری نیز این نظریه راتایید می‏کند.[xi]

به جز آیه فطرت و آیه میثاق از آیات متعدد دیگری نیز می‏توان بحث فطرت رااستفاده کرد، مانند: 10/ ابراهیم - 25/لقمان - 138/بقره آیات تذکر مانند: 54/مدثر-21/ غاشیه - 55/ذاریات و .... آیات نسیان مانند: 19/حشر و همچنین 65/عنکبوت-33/لقمان - 53/نحل - 177/آل عمران و  

ج - در نهج البلاغه آمده است:«لما بدل اکثر خلقه عهد الله الیهم فجهلوا حقه واتخذوا الانداد معه و . . . فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیائه لیستادوهم میثاقفطرته و یذکروهم منسی نعمته.....»[xii](و این هنگامی بود که بیشتر آفریدگان از فطرت خویش بگردیدند و طومار عهد درنوردیدند، و حق او را نشناختند و برابر او خدایانی ساختند و...پس هر چند گاهپیامبرانی فرستاد و به وسیله آنان به بندگان هشدار داد تا حق میثاق الست را بگذارندو نعمت فراموش کرده را بیاد آرند).



خرید و دانلود تحقیق در مورد سرشت حق جوی انسان


مقایسه ی آراء قدیس اوگوستین و امام محمد غزالی در خداشناسی

مقایسه ی آراء قدیس اوگوستین و امام محمد غزالی در خداشناسی

پایان نامه کارشناسی ارشد الهیات

گرایش ادیان و عرفان

142 صفحه

چکیده:

آرلیوس اوگوستینوس[1] در سال 354 م. در تاگاست[2] متولد شد. محور افکارش تصوری است که از خدا دارد و آن ایمان به خدای قادر، عالم و خیر مطلق است. او خدای پسر را ظهور خدای پدر میداند. خدای پسر را مقر ایده‌ها و خلقت را ظهور کلمه می‌داند و از نظر وی پدر و پسر هم گوهرند. خدای او یگانه‌ی فاعل و علت حقیقی، بزرگ بی کمیت، فراتر از همه چیز و در همه جاست. امام محمد غزالی[3] در سال450 ه.ق در طابران متولد شد. او می‌گفت: خدا غیر قابل توصیف، علت العلل، منشاء هستی و نورالانوار است. کمیت نمیتواند تحدیدش کند. او فراتر از معقولات عقلی، عالم و قادر است؛ بنابراین می‌توان گفت غزالی و اوگوستین منشأ عالم را خدا می‌دانند؛ خدایی که نور الهی و تنها وجود حقیقی است و به همه چیز داناست. خدایی غیر قابل توصیف که با اراده‌ی مطلق و غیر قابل تغییر، جهان را آفریده است. در کنار این شباهت‌ها، تفاوت‌هایی هم وجود دارد. خدای اوگوستین برای نجات آدمیان صفات بشری را پذیرفته و وارد جسم شده است؛ اما خدای غزالی نمی‌تواند در جسم وارد شود و شبیه چیزی نیست. او برتر از هرگونه تصور است و عقل نمی‌تواند آن را درک کند. از سویی، اوگوستین می‌گفت ما برای رستگاری به فیض خدا نیازمندیم؛ اما غزالی لطف را با عالم و مرید و مختار بودن خدا و آفرینش از عدم در تناقض می‌داند. از سویی دیگر، اوگوستین باور دارد صدای خدا را از طریق کودکی شنید و خدا برای آن که اعتبار آدمی ازبین نرود، به صورت انسان درآمد تا بتواند با ما ارتباط برقرار کند، اما غزالی می‌گوید سخن خدا بالاتر از هر سخنی است که به زبان آورده شود.

هدف این پژوهش، این است که نشان دهد اگر چه تفاوت‌هایی از نظر مذهب و جامعه بین این دو وجود دارد، شباهت‌هایی نیز با یکدیگر دارند، که از نوعی رابطه‌ی روحی مشترک و اشتیاق درونی آنها ناشی شده و باعث شده است تا هر دو از فلسفه و عالم ظاهر به الهیات و عرفان کشیده شوند؛ بنابراین هدف، طرح مبانی اندیشه‌های این دو تن در زمینه‌ خداشناسی است. نگاهی به دوران زندگی‌، بررسی تأثیرات اوضاع اجتماعی بر شکل‌گیری شخصیتشان، تأثیر نگرش هر دو در اجتماع و چگونگی سیر تحولات فکری از زندگی اولیه تا رسیدن به حقیقت است. پس نگارنده بر آن است تا نظریات این دو تن  را در خداشناسی با روش توصیفی - مقایسه‌ای بر اساس شیوه‌ کتابخانه‌ای مقایسه کند.

کلید واژه‌ها: اوگوستین، روح القدس، فیض، غزالی، علت العلل، ذات

[1] . Aurelius Augustin

[2] . Tagaste

[3] . Imam Mohammad Ghazali



خرید و دانلود مقایسه ی آراء قدیس اوگوستین و امام محمد غزالی در خداشناسی