مجموعه فیلم آموزشی آتش بازی در آخربازی شطرنج؛ Endgame Fireworks

مجموعه فیلم آموزشی آتش بازی در آخربازی شطرنج؛  Endgame Fireworks

Endgame Fireworksby  Alexei Shirov

 

فیلم آتش بازی در آخر بازی شطرنج

توسط الکسی شیروف

سطح:بازیکنان مسابقات؛حرفه ای

مدت زمان فیلم: 4.5 ساعت

محصول چیس بیس

در این دی وی دی آخر بازی الکسی شیروف نشان می دهد که ممکن است بازیکنی تلاش بکند که خود را به آخر بازی نگه دارد. اگر شما خلاق و بلند پروازانه هستید از آنجا که حتی در پوزیسیون های عینی کاملا متعادل، شما می توانید اغلب به یک مبارزه پیچیده راهی پیدا کنید. برای بازیکنان مسابقات، اغلب تمام آنچه که مهم است اینکه که قادر به حل مشکلات عملی  حریف خود را که در جلوی راهش می گذارد بر آیند. بنابراین شیروف خودرا به عنوان یک practicioner آخر بازی، قرار دادن موفقیت های خود را در این مرحله از بازی در مورد مواضع نظری از اصول کلی، شهود و محاسبه دقیق از تغییرات به درک درستی برسند. یک تاکید اصلی این دی وی دی آخر بازی با رخ ها  و فیل های مختلف رنگی میکند که شیروف تجزیه و تحلیل پنج نمونه ازپوزیسیون های به خصوص جالبرا می نماید.ازدیگرویژگی های مهم تنظیم بسیار پیچیده و دشوار با چهار رخ ها میکند (سه نمونه)،در جایی از پوزیسیون که اصول کلی در آن بیشتر مفید است کار می کند . همه در همه، شیروف بررسی 17 نمونه از کارهای شخصی خود را،در مقابل توپالف که در میان آنها  فیل های معروف به رنگی مختلف  خود پایان میدهد. الکسی شیروف در ریگا درست مثل قهرمان جهان میهایل تال متولد شد، و همچنین سبک بازی او به یاد بسیاری از طرفداران شطرنج از تال جوان است.

 

 

 

 

On this DVD Alexei Shirov shows that also in the endgame, it is possible to keep struggling for the full point to the very last - if you are creative and ambitious. Because even in objectively quite balanced positions, you can frequently find ways to sharpen up or complicate the fight. For the tournament player, often all that matters is to be able to pose practical problems which his or her opponent might finally fail to solve. Thus Shirov sees himself rather as an endgame practicioner, putting down his successes in this phase of the game less to concrete knowledge about theoretical positions than to the understanding of general principles, good intuition and exact calculation of variations. One main emphasis of the DVD is the endgame with rooks and different coloured bishops which Shirov finds particularly interesting, analysing five examples. Another important feature is the very complex and difficult setting with four rooks (three examples), where he works out most helpful general principles. All in all, Shirov examines 17 examples out of his own practice, among them his famous different coloured bishop ending versus Topalov which went around the whole world. Running time: 4,5 hours. This Fritztrainer is also running under Pocket Fritz 3!

 

 

 

 

 

 

این فیلم آموزشی را به راحتی میتوانید با نرم افزار های    (chessbase,12,13وfritz)چس بیس یا فریتز و چس بیس ریدر نگاه کنید , 

خرید و دانلود مجموعه فیلم آموزشی آتش بازی در آخربازی شطرنج؛  Endgame Fireworks


فیلمنامه بایسیکل ران

فیلمنامه بایسیکل ران

لینک پرداخت و دانلود "پایین مطلب:
فرمت فایل: word (قابل ویرایش)
تعداد صفحه: 37
فهرست مطالب:

 

فیلمنامه: بایسیکل‏ران

بیمارستان اول، روز.

تفریحگاه عمومی، روز.

بیمارستان دوم، روز.

تفریحگاه عمومی، ظهر.

جلوی یک قهوه‏خانه، روز.

بیمارستان دوم، روز.

ساختمانی نیمه تمام، روز.

گود آجرپزی، شب.

قهوه‏خانه گود، شب.

خیابان‏ها، روز.

خیابان‏ها، روز.

میدان تمرین اسب‏دوانی، روز.

محل مسابقة موتورسواری، عصر.

انبار متروکة سیرک قدیمی، شب.

انبار متروکة سیرک قدیمی، روز اول.

میدان مسابقة موتور سواری، روز اول.

انبار متروکه، روز اول.

بیمارستان، شب اول.

انبار متروکه، شب اول، برهوت و جاده، زمان گذشته.

انبار متروکه، روز دوم.

انبار متروکه، شب دوم.

خانة شرط‏بند اول، نیمه شب.

کنسولگری روسیه، همان زمان.

فرمانداری، لحظه‏ای بعد.

خیابان‏ها، میدانی در شهر، روز سوم.

درون آمبولانس‏ها، روز سوم.

بیابان، غروب.

 

قسمتی از متن:

 

میدان مسابقة موتور سواری، روز اول.

موتورسواران از حلقة آتش می‏پرند. شرطبندان بزرگ در جایگاه مخصوص هستند. مردم نیز به تماشا آمده‏اند.

شرط‏بند اول: یه سوژة خوب. خبر آوردند از دیروز یه افغانی سوار دوچرخه شده که هفت شبانه روز دور بزنه. چی فکر می‏کنی؟

شرط‏بند دوم: (فکر می‏کند.) به دلم افتاده که نمی‏تونه.

شرط‏بند اول: من روش دو میلیون می‏ذارم که بتونه. اون باید بتونه. حاضری روش شرط ببندیم؟

شرط‏بند سوم: من تا سوژه رو نبینم باور نمی‏کنم.

 

انبار متروکه، روز اول.

شلوغ‏تر شده است. چند طوّاف در اطراف جنس می‏فروشند. مردی در کنار زمین سلمانی می‏کند. جماعتی از افغانی‏ها و دیگران به تماشا ایستاده‏اند. نسیم سوار بر دوچرخه دور می‏زند. بعضی با صدای بلند، لبو، شلغم، باقلا، تخمه و آش می‏فروشند. کسی قهوه‏خانة سرپایی راه انداخته است. زنی برای دخترش بادکنک می‏خرد.

دختربچه: مامان! این آقا برای چی دوچرخه سوار شده؟

زن: برای این که مردم تفریح کنن.

شرطبندان با ماشین‏هایشان از در بزرگ وارد می‏شوند و در گوشه‏ای به تماشا می‏ایستند.

معرکه‏گیر: (با فریاد) قهرمان افغان از دیروز روی این دوچرخه زندگی کرده. هرکی حالشو داره مهمون ما باشه تا شاهد یه رکورد جهانی باشه. به ریختش نیگا نکن. قهرمان‏های روسیه رو شکست داده.

دوچرخه‏سوار، دو تک زنگ می‏زند.

معرکه‏گیر: (به جمعه) قضای حاجت داره. آفتابه رو بده بهش.

جمعه، آفتابه‏ای را به پدرش می‎دهد و نسیم زیر پالتو روی همان دوچرخه‏ای که می‏راند، ادرار می‏کند. جماعت، هو می‏کنند و متلک می‏گویند. بعضی روی می‏چرخانند. جمعه تحقیر می‏شود. آفتابه را از دست نسیم می‏گیرد و دور می‏شود. در همین اثنا یک زن کولی به همراه دخترش وارد جمعیت می‏شود و بساطش را زمین می‏گذارد.

زن کولی: سیخ کباب، قندشکن، چخماق، بادبزن، آتیش گردون، کفبینی‏ام می‏کنیم.

حواس معرکه‏گیر، متوجه زن کولی می‏شود . دوچرخه‏سوار، تک زنگی می‏زند.

معرکه‏گیر: (به جمعه) گشنشه.

شرط‏بند دوم: از حالا داره گیج گیجی می‏ره. دو میلیون می‏ذارم که نمی‏تونه. من رو حرف دلم شرط می‎بندم. ولی بعدش روش برنامه می‏ریزم.

شرط‏بند اول: یه داور صدا کن! (به سومی) رو تو حساب کنیم؟

شرط‏بند سوم: من رو حیوون و ماشین شرط می‏بندم. به حیوون بیشتر می‏شه اعتماد کرد. آدمو می‏شه خرید.

شرط‏بند اول: (در گوش نوچه‏اش) بفرست سراغ آمبولانس! از فرمانداری‏ام اجازه بگیر!

مینی بوسی داخل انبار می‏ایستد و عده‏ای نوجوان با لباس راه راه زندانیان و سرهای تراشیده، همراه با چند محافظ و مربیشان پیاده می‏شوند. در دست هر یک گلی است. معرکه‏گیر به استقبالشان می‏رود. شرطبندان بیرون می‏روند. نوجوانان زندانی، دور زمین به صف می‎ایستند. معرکه‏گیر برای مربی دارالتأدیب صندلی می‏گذارد. مربی روی صندلی می‏رود.

یک محافظ: (به معرکه‏گیر) یه دقه درها رو ببند، کسی در نره!

مربی: (رو صندلی، سخنرانی می‏کند.) شما رو آوردیم این جا که درس زندگی بگیرین. تو زندگی شما به یه جایی می‏رسین که دو راه جلوی روی شماست. دزدی و کار خلاف، و مبارزه‏ای سالم برای زنده موندن. اون جاست که باید یکی رو انتخاب کنین. یکی عین این مرد راه شرافتمندانه زندگی کردنو انتخاب می‏کنه؛ یکی عین تو (به یک نوجوان زندانی) راه دزدی رو.

نوجوان زندانی: مادرم داشت می‎مرد آقا.

مربی: همسر این مرد هم داره می‏میره. ولی اون راه شرافتمندانه رو انتخاب کرده. یا مثلاً تو (به نوجوان دیگر)، تو یک نمک نشناسی. کسی رو که به تو اعتماد کرده بود و تو رو توی خونه‏اش راه داده بود، با چاقو زدی و شبونه از خونه‏اش فرار کردی.

نوجوان دوم: بهم نظر بد داشت آقا.

مربی: تو به همه بدبینی. باید خودتو عوض کنی. حالا همگی، این مرد شرافتمند و مبارز رو گلباران می‏کنیم.

نوجوان‏ها به سر دوچرخه‏سوار گُل می‏ریزند؛ چنان که گویی به او سنگ می‏زنند.

مربی: (در گوشه معرکه‏گیر) من می‏تونم برات مشتری بیارم خیلی جاها هست که بودجه برای فعالیت فوق برنامه دارن نمی‏تونن جذبش کنن.

معرکه‏گیر: ما از خدامونه. شما بیار، باهاتون نصف بهاء حساب می‏کنیم.

 

بیمارستان، شب اول.

جمعه به سراغ حسابداری می‏رود. پول را روی پیشخوان می‏گذارد. حسابدار او را می‏بیند. می‏خواهد حرفی بزند که جمعه می‏دود و دور می‏شود. وقتی جمعه به اتاقی می‏رسد که نقره در آن بستری است، نقره را از روی تخت به زمین گذاشته‏اند و ماسک اکسیژن را از بینی او برداشته‏اند و دوباره در حال جان کندن است. جمعه در دهان او فوت می‏کند. دو پرستار سر می‏رسند و او را روی تخت می‏گذارند و ماسک اکسیژن را به صورتش وصل می‏کنند. کم‏کم حالش طبیعی می‏شود. برای نقره، درون یک ظرف سوپ و مرغ می‏آورند و روی میزی می‏گذارند. جمعه به جای او با ولع مشغول خوردن می‏شود. نقره به او نگاه می‏کند و به موهایش دست می‏کشد. جمعه به او می‏خندد و به خوردن ادامه می‏دهد و با بستة قند و نمک بازی می‏کند.

جمعه: (با دهان پر) غم آته‏رو نخور! کُلگی سِیلِش می‏کنن. سر بای‏سکل کار می‏کنه. ( نمای کوتاهی از تصویر نقره: شوهرش نسیم، درون یک اتاقک شیشه‏ای در حال ساختن دوچرخه‏ای است که دسته‏هایش مثل دو بال بلند پرواز است و زین آن به عقابی می‏ماند. تماشاچیان با اعجاب او را می‏نگرند.) بوبو! خداحافظ. 

 

خرید و دانلود فیلمنامه بایسیکل ران