دانلودمقاله مقایسه نگرش مردان و زنان معلول نسبت به ازدواج با افراد سالم

 

 

مقدمه
معلولیت از جمله عوامل و نقایص مختل کننده است که می تواند در تمامی ابعاد زندگی انسان اثر گذاشته و در صورت هدایت نشدن، انسان را به پائین ترین مراحل انسانی اش نازل گرداند.
امروزه واژة معلول به افرادی تعلق پیدا می کند که توانائی پائین تری از حد طبیعی، که ناشی از یک نارسائی کالبد شناختی می باشد را دارا می باشند و در نتیجه مشکلات زیادی در همسان سازی با افراد همسن و سال خود پیدا می کنند.آنچه که باید در تعریف معلولیت در نظر گرفته شود تفاوتی است که بین واژة Handi.capped و کلمة Disability وجود دارد کلمة Disability به معنی نقص،و کلمة Handi.capped بعنوان بی فایدگی اجتماعی معلولیت بیان شده است.در اکثر پژوهشهای مربوط به معلولین کلمة Disability را بیشتر به کار برده اند تا، بار ارزشی Handi.capped را دارا نباشد.

 

1.Handiccaped
2.Disability
بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، معلول فردی است که در اثر ضایعات ارثی، بیماری و یا حوادث و یا کهولت قسمتی از امکانات بدنی یا روانی خود را بطور دائم یا موقت از دست داده است و از استقلال فردی او در آموختن و یا کارکردن کاسته شده است.(اسلامی نسب، 1372).
معلولین با توجه به محدودیت های زندگی خصوصی، شخصی و خانوادگی از ویژگی های خاص برخوردار بوده و برای موارد مختلف زندگی اعم از آموزش، اشتغال، همسر گزینی به شیوه های خاص متوسل می شوند به نظر می رسد که متغیر سن و جنس در ازدواج معلول مؤثر می باشد و ظاهراً ازدواج مرد معلول با زن معلول رایج تر می باشد.زیرا بسیاری از خانواده ها کمتر حاضرند که فرد معمولی همسر فرزند سالم آنها باشد. مرد معلول از امکانات انتخاب بیشتری نسبت به زن معلول برخوردار بوده است و می تواند از میان افراد سالم یا معلول همسر خود را انتخاب نماید.اما برای زن معلول محدودیت بیشتری وجود دارد، ضمناً ازدواج مرد معلول با زن سالم در صورتی میسر می شود که او دارای ویژگی هایی از قبیل، سن بالا، خانواده با وضعیت اقتصادی پائین و نیز نازیبائی باشد.
بین معلول مادر زادی و معلول غیر مادر زادی از لحاظ موفقیت در انتخاب همسر تفاوت دیده می شود و به نظر می رسد که مشکل معلول مادر زادی در همسر گزینی و ازدواج به مراتب بیشتر از معلول غیر مادر زادی باشد، زیرا احتمال ارثی بودن معلولیت در اثر گذاری آن بر روی فرزندان وجود دارد. در تحقیقات انجام شده در زمینه بررسی شیوه های همسر گزینی معلولین، نتایج بدست آمده بیانگر این حقیقت است که، متغیرهای بسیار زیادی در امر ازدواج تاثیر می گذارند و گاه به عنوان عواملی بازدارنده ایفای نقش می کنند آمار نشان می دهد که حدود 45% از افراد جامعه بر اهمیت تاثیر گذاری معلولیت در امر ازدواج واقف هستند.بنظر می رسد که در میان انواع معلولیت، ناشنوایان شانس بیشتری برای تشکیل خانواده را داشته باشند.

 

 

 

 

 

 

 

2- بیان موضوع پژوهش و ضرورت اهمیت آن
معلولیت یکی از مسائل مهم و پیچیده است که جوامع با آن مواجه هستند عوامل مختلفی که موجب معلولیت ها هستند از گذشتة دور وجود داشته و هم اکنون نیز وجود دارد طبق برآورد سازمان بهداشت جهانی 10% جمعیت جهان را، معلولین جسمی، ذهنی و اجتماعی تشکیل می دهند که اختلالات حرکتی و نقص عضو3% و عقب ماندگی ذهنی3% ، نابینایی 2% کری لالی2% می باشندو یکی از مشکلات عمده افراد معلول در زمینه ازدواج و همسر گزینی می باشد که بنابر ضرورت این موضوع، پژوهشگر در این پژوهش بر آن است که بداند آیا معلولیت به عنوان عامل بازدارنده می تواند باعث عدم تمایل افراد معلول برای ازدواج با افراد عادی شود؟

 

 

 

 

 

3- اهمیت موضوع در پژوهش این است که:
با نگرش عمیق به پدیدة معلولیت روشن می گردد که این پدیده موجب محرومیت های گوناکونی می گردد و فشارهای مختلفی برای افراد معلول به وجود می آورد و از آنجائیکه معلولیت به عنوان یک پدیدة اجتماعی اجتناب ناپذیر است مسئولیت هایی را برای عموم و بویژه مسئولین به همراه دارد.این تحقیق می تواند روشن کننده دیدگاههای معلولین در زمینه ازدواج باشد و میزان تمایلات و یا عدم تمایل و بی رغبتی در رابطه با ازدواج با افراد سالم را در میان معلولین منعکس سازد و لذا این پژوهش از آن جهت که در شناسایی و فهرست بندی مسائل اساسی تشکیل دهنده، زیر ساز فکر معلولین در مورد ازدواج و خواستگاه های فکری و عاطفی آنها تلاش می کند، دارای اهمیت ویژه است.

 

 

 


4- هدف پژوهش:
پژوهشگر در این پژوهش سعی در بررسی معلولیت و تاثیرگذاری آن در شیوه نگرش و تمایلات معلولین در انتخاب افراد عادی برای ازدواج دارد.

 

5- سئوال های پژوهش:
1- آیا افراد معلول تمایلی نسبت به ازدواج با افراد عادی دارند؟
2 – چه عواملی موجب عدم تمابل در زمینه ازدواج معلولین با افراد عادی می باشد؟
3 – آیا بین نگرش زنان و مردان معلول در رابطه با ازدواج با افراد عادی تفاوتی وجود دارد؟

 

 

 


6- فرضیه پژوهش:
1 – بین نگرش زنان و مردان معلول در زمینه ایجاد ارتباط زناشویی با افراد عادی تفاوت وجود دارد.
2 – نوع معلولیت افراد معلول در تمایل آنان با ازدواج با افراد عادی تاثیر دارد.
7- متغیرهای پژوهش:
متغیر مستقل: معلولیت
متغیر وابسته: نگرش نسبت به ازدواج با افراد سالم
متغیر کنترل کننده: جنسیت
8- تعاریف عملیاتی متغیرها:
افراد معلول: افرادی که مجموعه ای از نواقص جسمی و ذهنی در زندگی آنها اثر سوءِ برجای گذاشته و مانع از ادامه زندگی شخص بصورت طبیعی می گردد و این افراد به دلیل عدم امکان زندگی مستقل از نظر شخصی و اجتماعی، نیازمند توانبخشی و کمک دیگران می باشند.افرادی از قبیل نابینایان، ناشنوایان و معلولان جسمی – حرکتی.
افراد سالم: کسانی هستند که هیچ گونه عارضه و نقص مختل کننده در بدن آنها وجود ندارد و بدون کمک دیگران فعالیتهای شخصی و اجتماعی خود را به راحتی انجام می دهند.(اسلامی نسب، 1372).
جنسیت: در این پژوهش زن و مرد بودن افراد، از لحاظ دارا بودن ویژگی های جسمانی زنانه و مردانه می باشد.
نگرش: نگرش یک حالت آمادگی ذهنی و عصبی است، که از طریق تجربه سازمان می یابد، و بر واکنش فرد نسبت به تمامی موضوعها و موقعیتهای وابسته به نگرش تاثیر مستقیم و پویا بر جای می گذارد.(گوردون آلپورت،1935).

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
گستره نظری پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

1-2 تاریخچه معلولیت(از گذشته تا کنون)
معلولیت همراه با پیدایش انسانها است و قدمتی همپای تاریخ بشر دارد.مروری بر تاریخچه معلولیت نشان می دهد که در هر دوره ای از تاریخ، در هر فرهنگ و تمدنی و در همة طبقات اجتماعات گوناگون، افرادی وجود داشته اند که از نظر فعالیتهای اجتماعی و کنش های ذهنی پایین تر از حد طبیعی عمل نموده و اگر چه نیازمند توجهات ویژه ای بوده اند، با این حال نه تنها به خواسته ها و امور اجتماعی و رفاهی آنان تا قبل از قرن نوزدهم چندان واقعی نهاده نشده است بلکه مطالعه در زندگی معلولین در سراسر تاریخ آشکار کنندة این حقیقت تلخ است که، رفتار غالب جوامع با این گروه از افراد به ویژه عقب ماندگان ذهنی، ظالمانه و بدور از هرگونه عدالت اجتماعی و رفتارهای انسانی نیز بوده است.(حلم سرشت و دل پیشه 1371).
جوامع بدوی و قبایل اولیه بشر که سخت برای بقاء خود تلاش می نموده اند افراد ضعیف و معلول را که در تلاش زندگی مؤثر محسوب نمی شدند طرد می کردند، اسپارتها کودکان ناقص را طعمة گرگها می ساختند و مردم مفلوج را به امواج خروشان رودخانه ها می سپردند.در بسیاری از نمونه های باستانی مرسوم بوده که در سالهای قحطی تعدادی از افراد معلول را قربانی یا سنگسار می نمودند.اعتقاد به ارواح خبیث و حلول آنها در جسم معلولین تا قرن اخیر در بسیاری جوامع از جمله در اروپا شایع بوده است.
در کلیه ادیان بزرگ جهان از جمله دین مبین اسلام مفهوم کمک و دستگیری از بیچارگان و عاجزین و ناتوانان را به نگرش حمایتی دین از معلولین و نیازمندان تعبیر و تفسیر کرده است.در دین اسلام رسیدگی به وضع این قبیل مردم به عنوان یک وظیفه برای مسلمین توصیه شده است.چنانچه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعاً.اگر کسی یک فرد را نجات دهد مثل این است که تمام بشریت را نجات داده است(سورة مائده، آیه 32).(اسلامی نسب،1372).
بطور کلی در تاریخ عقاید و نظرات مردم نسبت به معلولین به ویژه کسانی که عقب افتادگی روانی و ذهنی داشته اند، منعکس کنندة نظرات اجتماعی آن زمان بوده و فرهنگ خاص ملت ها در ان عقاید و نظرات تاثیری شگرف داشته است.
خوشبختانه در عصر حاضر عقاید اجتماعها در مورد این گروه از افراد جامعه بر اثر گذشت زمان و پیشرفت چشم گیر در دانش و تکنولوژی و تلاش بی وقفه دانشمندان و محققین همچون، سگین، مونتسوری، هاوگوگن بول، آلفرد بینه و.. که در امر تعلیم و تربیت معلولین خدمات بسیار ارزنده ای انجام داده و پذیرفته شدن آنان را در کنار دیگران در جامعه بعنوان حق مسلمی برای این قبیل از افراد مطرح و دنبال نموده اند، تفاوت محسوسی را با گذشته نشان می دهد به نحوی که در حال حاضر در اکثر جوامع و ملل، معلولین تحت توجهات ویژه ای قرار گرفته و این امر در جهت سرویس دهی هر چه بهتر به منظور تامین هر چه بیشتر استقلال فردی آنان همواره در بسط و توسعه می باشد.
در مورد بیشتر استقلال فردی آنان همواره در بسط و توسعه می باشد.در مورد واژه معلولیت، تعاریف و تعابیر وختلفی انجام گرفته است و برای معلولین نیز مشخصاتی را برشمرده اند لیکن طبق آخرین تعریف علمی که توسط سازمان جهانی بهداشت1 در سال 1981 در مورد معلولیت ارائه گردیده است، معلولیت را "ایجاد اختلال در رابطه بین خود و محیط" تعریف کرده است.
به بیان دیگر معلولیت عبارت است از مجموعه ای از عوامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و یا ترکیبی از آنها که به نحوی در زندگی شخص اثر سوء بر جای گذارده و مانع2 ادامه زندگی وی به صورت طبیعی می گردد.چنین فردی اصطلاحاً معلول نامیده می شود و غالباً به دلیل عدم امکان زندگی مستقل از نظر شخصی و اجتماعی نیازمند توانبخشی 3 می باشد.بنابراین معلولیت به ناتوانی4 در انجام تمام یا قسمتی از ضروریات عادی زندگی فردی یا اجتماعی به علت وجود یک نقص مادرزادی یا عارضی در قوای جسمانی یا روانی اطلاق می شود.
هنگامی که سازمان ملل، سال 1981 را سال معلولین اعلام کرد تمام ممالک دنیا همبستگی خود را، در حمایت از معلولین و بازتوانی و تطابق مجدد آنها با دنیای کار و زندگی اعلام داشتند، گروهی از این ممالک که از نظر پیشرفت های علمی و بهداشتی و اعتلای سطح زندگی در حد بالایی قرار داشتند، توانستند اقدامات خود را در این راه بیش از پیش توسعه داده و تقویت نمایند ولی گروهی که به دلایل متعدد در حد پایین تری بودند توانستند حمایتی را که شایسته انسانیت و نوعدوستی است در حق همنوعان خود به جا آورند، در حالی که این گروه از جوامع بشری بیش از دیگران نیاز به اقدام داشتند.
چرا که طبق امار سازمان جهانی بهداشت از حدود 500 میلیون معلول جهان قریب به 80 درصد آن در این کشورها سکونت دارند و مخارجی که در این کشورها برای آنان صرف می شود، 20 درصد مخارج جهانی ان است، بدین معنی که 80 درصد مخارج جهانی صرف 20 درصد معلولین در کشورهای پیشرفته می گردد.مسئله قابل توجه دیگر اینکه، از این 500 میلیون معلول در جهان قریب به 3/1 آن را کودکان تشکیل می دهند.یعنی انسانهائی که در سر آغاز زندگی هستند و باید یک عمر با معلولیت در این جهان بسربرند.مواردی که در زیر به آنها اشاره می گردد مربوط به اعلامیه سازمان ملل متحد درباره حقوق معلولین می باشد که در سال 1975 به تصویب کشورهای عضو رسیده است.
1. منظور از معلول، کسی که به علت نقص جسمی یا روحی (چه مادرزادی و چه غیر آن) تا حدی یا به کلی از تامین ضرورت های زندگی عادی فردی و یا اجتماعی ناتوان است.
2. معلولین باید از تمام حقوقی که در این اعلامیه مقرر شده برخوردار شوند در اعطای این حقوق به معلولین نباید هیچ گونه استشناء و تمایز و تبعیض بر پایه نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی و غیر آن، ملیت و پایگاه اجتماعی، میزان ثروت، وضع تولد یا هر وضع دیگری که به معلول و یا خانواده اش مربوط می شود وجود داشته باشد.
3. حفظ حیثیت انسانی معلولین حق ذاتی آنهاست.معلولین نیز صرف نظر از علت، کیفیت و شدت نقص و ناتوانائیشان دارای همان حقوق اساسی هستند که سایر هموطنان انها ازآن برخوردارند حق برخورداری از یک زندگی دلپذیر و حتی المقدور عادی، در راس این حقوق قرار دارد.
4. معلولین دارای همان حقوق مدنی و سیاسی هستند که انسانهای دیگر از آنها برخوردارند و اعلامیه های مربوط به حقوق اشخاص عقب افتاده، ناظر بر رفع هر نوع محدودیت یا نقص این حقوق در مورد معلولین روانی است.
5. باید اقداماتی به عمل آورد تا معلولین بتوانند حتی المقدور متکی به خود باشند.
6. معلولین حق برخورداری از معالجات پزشکی، روانی و ناتوانی از جمله به کمک اعضای مصنوعی، توانبخشی، طبی و اجتماعی، تحصیلات، تعلیمات حرفه ای، مشورت، اشتغال و غیره را دارند تا بتوانند قابلیت ها و استعدادهای خود را به حد اعلاء ارتقاء دهند و سریعاً به زندگی اجتماعی بازگردند.
7. معلولین حق برخورداری از امنیت اقتصادی و اجتماعی و حق برخورداری از یک زندگی دلپذیر را دارند آنان موافق استعدادهای خود، حق استخدام شدن و اشتغال به حرفه های سودمند و مولد و عضویت در اتحادیه های کارگری را دارند.
8. مقتضی است نیازهای خاص معلولین در تمام مراحل برنامه ریزی اقتصادی و اجتماعی مد نظر باشند.
9. معلولین حق زندگی کردن با خانوادة خود یا خانواده ای که آنان را به فرزندی قبول می کند و حق شرکت در تمام فعالیتهای اجتماعی، تولیدی و یا تفریحی را دارند. و هیچ معلولی را نمی توان ملزم به سکونت در محل متفاوت کرد مگر آنکه وضع وی و نفع وی ، مستلزم سکونت در آنجا باشد . چنانچه سکونت معلول در یک محل خاص اجتناب ناپذیر باشد.محیط و شرایط زیست وی در آنجا باید تا حد امکان نزدیک به شرایط زندگی افراد عادی همسن او باشد.
10. معلولین باید در قبال هر گونه استثمار، مقررات و رفتار تبعیض آمیز، اهانت آمیز و ناشایست مورد حمایت قرار گیرند.
11. معلولین به هنگام لزوم باید حق برخورداری از کمک های حقوقی برای حمایت از نفس و دارائیشان را داشته باشند چنانچه معلولی به محاکمه کشیده شود، دادگاه باید وضع جسمی و روانی او را کاملاً در نظر بگیرد.
12. مشورت با سازمانهای معلولین در مورد مسایل مربوط به حقوق معلولین ، سودمند خواهد بود.
13. معلولین، خانواده ها و جامعه های آنان را باید بهر طریق مناسب نسبت به حقوقی که در این اعلامیه قید شده است اگاه کرد.(حلم سرشت و دل پیشه، 1371).
2-2 انواع معلولیت1
معلولیت به دسته های مختلف حسی و حرکتی تقسیم می شود.در زیر مجموعه حسی، می توان به نابینائی 2و ناشنوائی 3 و در زمینه نقص حرکتی می توان به اختلالات جسمانی4، نقص عضوها، ضایعات نخاعی، c.p5 و انواع ناهنجاریهای مربوط به اسکلت بدنی اشاره کرد که در زیر بطور مختصر، این معلولیت ها را شرح خواهیم داد.
نابینائی: شناخت و تعریف نابینائی مطلق امری سهل و مشهود است، لیکن وقتی نابینائی مطلق نباشد موضوع قابل بحث و گفتگو خواهد بود.
نابینائی را به گونه های مختلف تعریف کرده اند که هر یک، مبتنی بر هدف خاصی است.بعبارت دیگر از نظرهای مختلف تعاریف متفاوتی از نابینائی بیان شده است و بدین ترتیب نابینائی طبی، قانونی، حرفه ای و شغلی، آموزشی و نظایر آنها تعریف هایی است.
که بر حسب مورد، در نظر گرفته شده است.از نظر آموزشی ، نابینا به کسی گفته می شود که میزان دید او به قدری کم یا ضعیف باشد که برای آموزش وی از متدها و روشهای بینایی نمی توان استفاده نمود و این گونه افراد حداکثر قادر به رویت نور و روشنایی و اشیاء بزرگ هستند.علاوه بر آنهائیکه مطلقاً فاقد دید می باشند، قانوناً، نابینا به کسی گفته میشود که میزان دید وی از چشمی که از یک سلامت نسبی برخوردار است پس از حداکثر ترمیم برابر با 200/20 یا کمتر از آن باشد و یا زاویه دیدش از 20 درجه کمتر باشد.به طور کلی با توجه به تعاریف فوق، چگونگی شناخت و تشخیص میزان نابینایی را به شرخ زیر می توان خلاصه نمود:
1- نابینائی مطلق و یا فردی که فقط نور را تشخیص می دهد و حرکت دست را از فاصله سه پایی(حدوداً 60 سانتی متر) تشخیص نمی دهد، یعنی میزان بینائی حدود 200/2 است.
2- میزان بینائی افراد نابینائی را که از فاصله سه پایی قادر به شمردن انگشتان نیستند، لیکن حرکت دست را به خوبی نشخیص می دهند، یعنی میزان بینایی حدود 200/5 است.
3- افرادیکه به خوبی و راحتی قادرند رفت و آمد خود را به تنهائی انجام دهند، لیکن خط های درشت روزنامه را تشخیص نمی دهد، یعنی میزان بینائی خدود 200/10 است.
4- افرادیکه قادرند حروف درشت روزنامه را بخوانند، یعنی میزان بینائی حدود 200/15 است.
5- افرادی که در مرز بینائی و نابینائی قرار دارند و قادر به انجام کارهایی که بینایی رکن اساسی آن را تشکیل می دهد نیستند، یعنی میزان دیدشان حدود 200/20 است.(نامنی،1363).
ناشنوایی:
شنوایی یکی از حیاتی ترین توانائیهای حس است که بدون آن بسیاری از توانائیهای انسان برای سازگاری با محیط تحت الشعاع قرار گرفته، باعث نوعی عقب ماندگی و ناتوانائی در رشد ذهنی می گردد.ناشنوا: کسی است که احساس شنوایی اش نتواند او را در زندگی روزمره یاری دهد.در فکر عامه، ناشنوا به کسی گفته می شود که هیچ گونه شنوایی ندارد اما در حقیقت از نظر صوتی عده معدودی را می توان یافت که دستگاه شنوایی آنها از بین رفته باشد و بیشتر افرادی که از نظر آموزش در گروه ناشنوایان قلمداد می شوند دارای مقدار جزئی شنوایی هستند.ناشنوایان از نظر شدت معلولیت در گروههای خفیف، ملایم، متوسط، شدید و عمیق قرار می گیرند.ناشنوایان خفیف نیروی لازم 40 – 15 دسی بل برای درک صوت دارند و فقط در نجوا مشکل دارند.ناشنوایان ملایم نیروی 55 – 40 دسی بل و اغلب در گفتار معمولی اشکال دارند.ناشنوایان متوسط نیروی 70 – 55 دسی بل که اغلب در گفتار بلند اشکال دارند و ناشنوایان شدید نیروی 90 – 70 دسی بل که فقط فریاد یا گفتار تقویت شده را می فهمند و ناشنوایان عمیق که نیرویی بیش از 90 دسی بل برای درک لازم دارند و معمولاً حتی صدای تقویت شده را نیز درک نمی کنند.از آنجا که نقص شنوایی و تکلم شخص اثر می گذارد، یکی از معلولیتهای مهم بشمار می اید.آدمی از کودکی و بدو تولد از طریق حس شنوایی، گفتار اطرافیان را می شنود و به تدریج انچه را شنیده است به خاطر می سپارد و سپس بازگو می کند.پس اگر حس شنوایی دچار نارسایی گردد و به خصوص اگر این نارسایی از بدو تولد یا قبل از پایه گذاری تکلم باشد با توجه به شدت نارسایی این حس مهم، شخص از نعمت تکلم نیز محروم می گردد.
در بررسی عوامل مؤثر در ناشنوایی افراد، می توان به عوامل ارثی، مادرزادی و عوامل عارضی که بعد از تولد، نقایص شنوایی را سبب می گردند از قبیل ابتلاء به بیماریهای عفونی چون مننژیت، اوریون، سوء تغذیه، تصادفات و اشتغال در حرفه های پر سر و صدا اشاره نمود.(حلم سرشت و دل پیشه، 1371).

 

3- 2 گروه بندی معلولین جسمی:
معلولین جسمی، معلولینی هستند که، دچار ضایعات و اختلالات جسمی می باشند و شایع ترین معلولیت های حسمی عبارتند از:
1- نقص عضوها: منظور از این دسته از معلولین کسانی هستند که بر اثر عوامل مختلفی از قبیل عوامل ارثی، مادرزادی و یا حوادث و اتفاقات گوناگون، یک یا چند عضو اصلی خویش را بصورتی از دست داده اندکه قادر به انجام امور روزمره، قبل از توانبخشی نیستند.
از مهمترین عوامل که قطع عضو را سبب می گردند، می توان به ضربه ها، بیماریهای عروقی محیطی، تومورها، عفونتها، ضایعات عصبی و ناهنجاریهای مادرزادی اشاره نمود.
2- ضایعات نخاعی: مجموعاً بیماریها و اختلالاتی که منجر به ضایعه نخاع شوکی و ستون فقرات گردد به ضایعات نخاعی موسوم بوده و این گونه معلولین را معلولین ضایعات نخاعی می نامند.نخاع شوکی بخشی از دستگاه عصبی مرکزی است که همچون طنابی باریک و ضعیف در داخل ستون مهره ها قرار دارد.در طول و طرفین نخاع، عصبهایی خارج می شود که بر امین مغز را به تمام بدن و احساسهای مختلف و متعدد را، بالعکس به مغز انتقال می دهند.نخاع همچون دستگاه تلفن باعث ایجاد یک ارنباط دو طرفه بین مغز و سایر نقاط بدن می باشد.بدین معنی که دستورات مغز از طریق نخاع به اعصاب و اعضای بدن می رسد همچنین وصول و انجام فرامین مغز و احساسهای پوستی و محیطی از طریق همین نخاع به مغز اعلام می گردد.ایجاد ضایعه یا قطع نخاع باعث می گررد که این نظم مختل شده از اندامها واعضای زیر سطح ضایعه ارتباط خود را با مغز از دست بدهند و اختیار آنها را از دست خارج گردد.
3- ناهنجاریهای مربوط به اسکلت: گروه معلولین مبتلا به ناهنجاریهای استخوان کسانی هستند که مبتلا به انحرافات ستون مهره و یا ناهنجاریهای استخوانهای اصلی دست و پا و یا سر و گردن می باشند.این افراد از اینکه به علت مادرزادی و یا حوادث و اتفاقات گرفتار معلولیت شده باشند، در هر صورت از نقطه نظر توانبخشی در یک چارت کلی قرار خواهند گرفت.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  60  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله مقایسه نگرش مردان و زنان معلول نسبت به ازدواج با افراد سالم


دانلود مقاله ترجمه شده حسابداری صنعتی به همراه متن انگلیسی

 

 

 

 

حسابداری هزینه
حسابداری هزینه ، پروسه ردگیری ، ثبت و تجزیه و تحلیل هزینه های اخنصاص یافته به محصولات یا خدمات یک شرکت است.در حسابداری مدرن ،هزینه ها بر اساس اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) اندازه گیری میشوند. (GAAP) رویدادهای تاریخی را ثبت میکند و یک ارزش پولی را برای آنها در نظر میگیرد. هزینه ها بر مبنای ارز رایج اندازه گیری میشود. حسابداری هزینه را میتوان به صورت نوعی حسابداری مدیریتی که زنجیره منابع (مجموعه ای از رویدادهای مرتبط با تولید محصول) را به مقادیر مالی تبدیل میکند ،تعریف کرد. مدیران از حسابداری هزینه برای پشتیبانی از تصمیم گیری در مورد کاهش هزینه های شرکت و افزایش سوددهی استفاده میکنند.
حداقل چهار روش وجود دارد:
• حسابداری هزینه یابی استاندارد
• هزینه یابی بر مبنای فعالیت
• حسابداری ظرفیت
• هزینه یابی نهایی

 

پیدایش:
از حسابداری هزینه برای مدتهای طولانی برای کمک به مدیران در شناخت هزینه های اجرایی یک شرکت استفاده می شده است.حسابداری نوین هزینه در طی سالهای انقلاب صنعتی ایجاد شد ، زمانی که پیچیدگیهای اجرایی یک شرکت بزرگ باعث توسعه سیستمهای ثبت و ردگیری هزینه ها برای کمک به مالکان شرکت و مدیران در تصمیم گیری شد.
در اوایل عصر صنعتی شدن ،بیشتر هزینه های انجام شده توسط یک شرکت ، از طرف حسابداران جدید "هزینه های متغیر"نامیده میشدند ، زیرا آنها مستقیماً با مقدار تولید تغییر میکردند. پول به کارگران ، مواد اولیه و برق و غیره پرداخت میشد که مستقیماً در تولید نقش داشتند. مدیران به راحتی میتوانستند مجموع هزینه های متغیر را برای یک محصول بدست آورده و از آن بعنوان یک معیار نادرست برای تصمیم گیری استفاده کنند.
بر خلاف هزینه های متغیر که با حجم کار افزایش و کاهش پیدا میکنند، برخی از هزینه ها در طی دوره فعالیت ثابت می مانند. در طی زمان ،اهمیت این "هزینه های ثابت" برای مدیران آشکار شد. نمونه هایی از هزینه های ثابت عبارتند از:
استهلاک تجهیزات و ماشین آلات و هزینه بخشها همانند نگهداری ، ابزارآلات ، کنترل تولید ، خرید ، کنترل کیفی ، انبارداری و حمل ونقل ، سرپرستی و مهندسی سایت .
در اوایل قرن بیستم ،این هزینه ها اهمیت کمی برای اکثر شرکته داشت. با اینحال در قرن بیست و یکم ، این هزینه ها اهمی بیشتری از هزینه های متغیر پیدا کردند ، و اختصاص آنها به رنج وسیعی از محصولات باعث تصمیم گیریهای اشتباه شد. مدیران بایستی برای تصمیم گیری ،هزینه های ثابت را بشناسند.
برای مثال :یک کارخانه واگنهای راه آهن را تولید میکند و همین یک محصول را دارد. برای تولید هر واگن ،شرکت باید $60 مواد اولیه و قطعات خریداری کند و بابت هر واگن به 6 کارگر نفری $40 پرداخت کند. بنابراین مجموع هزینه هایب متغیر او برای هر واگن $300 است . با دانستن این مطلب که برای هر واگن نیاز به پرداخت $300 است ، اینک مدیران میدانند که در صورت فروش واگن زیر $300 متحمل زیان خواهند شد. هر قیمت بالای $300 ناشی از هزینه های ثابت شرکت است . اگر هزینه های ثابت بابت اجاره ، بیمه و حقوق مالک ،$1000 باشد ، اگر شرکت بتواند در هر ماه 5 واگن با قیمت کلی $3000 (هر واگن $600) ،یا 10 واگن با قیمت کلی $4500 (قیمت هر کدام $450) بفروشد ، آنگاه در هر دو حالت $500 سود خواهد کرد.
حسابداری هزینه یابی استاندارد:
در حسابداری هزینه نوین ، مفهوم ثبت تاریخی هزینه ها ،با اختصاص هزینه های ثابت شرکت در طی یک دوره زمانی خاص و به اقلام تولید شده و ثبت نتایج بعنوان هزینه کلی تولید ،گسترش یافته است.
این مطلب باعث شده است که هزینه محصولاتی که در دوره تولید شده به فروش نرسیده اند را با استفاده از انواع روشهای پیچیده حسابداری که مطابق با اصول (GAAP) هستند ، به صورت موجودی ثبت گردند.
این وضعیت همچنین این امکان را به مدیران میدهد که به طور موثر هزینه های ثابت را نادیده گرفته و به نتایج دوره با توجه به "هزینه یابی استاندارد" برای هر محصول خاص توجه داشته باشند.
برای مثال : اگر شرکت تولید کننده واگن به طور عادی در هر ماه 40 واگن را تولید کند و هزینه های ثابت آن در هر ماه $1000 باشد ،آنگاه میتوان گفت که به هر واگن یک سربار $25 تعلق میگیرد.اضافه کردن این هزینه به هزینه های متغیر $300 برای هر واگن باعث میشود که هزینه کل به $325 برسد.
این روش باعث میشود که در هزینه هر واحد اندکی انحراف ایجاد شود ، اما در صنایع با تولید انبوه که دارای یک خط تولید هستند ، و هزینه های ثابت به نسبت کم است ،این انحراف بسیار ناچیز است.
برای مثال: اگر شرکت تولید کننده واگن در هر ماه 100 واگن را تولید کند ،آنگاه هزینه هر واگن تولید شده $310 (($100/$1000)+$300) خواهد شد. اگر در ماه بعد شرکت 50 واگن را تولید کند ،آنگاه هزینه هر واگن $320 ((50/$1000)+$300) خواهد شد ،که دارای انحراف کمی است.
یک بخش مهم در حسابداری هزینه یابی استاندارد تحلیلهای واریانس است که انحراف بین هزینه واقعی و هزینه استاندارد را به اجزای مختلف (انحراف حجم ، انحراف هزینه مواد ، انحراف هزینه نیروی کار و غیره)تقسیم میکند به نحوی که مدیران میتوانند بفهمند که چرا هزینه ها نسبت به آنچه برنامه ریزی شده بو ،تغییر کرده است و برای اصلاح آن تصمیم گیری مناسب را انجام دهند.

 

 

 

 

 

INDUSTRIAL ACCOUNTING
• Cost accounting
Cost accounting is the process of tracking, recording and analyzing costs associated with the products or activities of an organization. In modern accounting, costs are measured in accordance with Generally Accepted Accounting Principles (GAAP). GAAP reporting records historical events and assigns a monetary value to each event that has taken place. Costs are measured in units of currency by convention. Cost accounting could also be defined as a kind of management accounting that translates the Supply Chain (the series of events in the production process that, in concert, result in a product) into financial values. Managers use cost accounting to support decision making to reduce a company's costs and improve its profitability.
There are at least four approaches:
• Standard Cost Accounting
• Activity-based Costing
• Throughput Accounting
• Marginal Costing
Origins
Cost accounting has long been used to help managers understand the costs of running a business. Modern cost accounting originated during the industrial revolution, when the complexities of running a large scale business led to the development of systems for recording and tracking costs to help business owners and managers make decisions.
In the early industrial age, most of the costs incurred by a business were what modern accountants call "variable costs" because they varied directly with the amount of production. Money was spent on labor, raw materials, power to run a factory, etc. in direct proportion to production. Managers could simply total the variable costs for a product and use this as a rough guide for decision-making.
Some costs tend to remain the same even during busy periods, unlike variable costs which rise and fall with volume of work. Over time, the importance of these "fixed costs" has become more important to managers. Examples of fixed costs include the depreciation of plant and equipment, and the cost of departments such as maintenance, tooling, production control, purchasing, quality control, storage and handling, plant supervision and engineering. In the early twentieth century, these costs were of little importance to most businesses. However, in the twenty-first century, these costs are often more important than the variable cost of a product, and allocating them to a broad range of products can lead to bad decision making. Managers must understand fixed costs in order to make decisions about products and pricing.
For example: A company produced railway coaches and had only one product. To make each coach, the company needed to purchase $60 of raw materials and components, and pay 6 laborers $40 each. Therefore, total variable cost for each coach was $300. Knowing that making a coach required spending $300, managers knew they couldn't sell below that price without losing money on each coach. Any price above $300 became a contribution to the fixed costs of the company. If the fixed costs were, say, $1000 per month for rent, insurance and owner's salary, the company could therefore sell 5 coaches per month for a total of $3000 (priced at $600 each), or 10 coaches for a total of $4500 (priced at $450 each), and make a profit of $500 in both cases.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله ترجمه شده حسابداری صنعتی به همراه متن انگلیسی


دانلود مقاله بررسی تأثیر درجه استحصال آرد بر ترکیب آرد، خواص رئولوژی

بررسی تأثیر درجه استحصال آرد بر ترکیب آرد، خواص رئولوژی خمیر و کیفیت نان
چکیده
اطلاعات موجود مبتنی بر دانش امروزی، قدمت نان را تا 6000 سال قبل تأیید نموده و در بررسیهای باستان شناسی دلایل غیر قابل تردیدی در این زمینه بدست آمده است. نان یکی از ارزانترین و مهمترین مواد غذایی مورد استفاده انسان می باشد، گرچه با ارتقاء سطح زندگی در کشورهای پیشرفته از میزان مصرف نان کاسته شده است، لیکن نان هنوز هم بخش عمده ای از انرژی روزانه مردم کشورهای مختلف و بویژه اقشار کم درآمد جامعه را تأمین می کند (1).
ترکیب آرد و کیفیت نان همواره تحت تاثیر عوامل مختلف محیطی، توارثی و نوع فرآیندهای عمل آوری می باشند. از مهمترین فاکتورهای مؤثر بر ترکیب و ویژگیهای آرد و متعاقباً کیفیت نان حاصل، درجه استحصال آرد می باشد. در این مقاله ابتدا به تعریف واژه درجه استحصال آرد و روشهای محاسبه و تعیین آن پرداخته و سپس تأثیر درجه استحصال آرد بر ترکیب و ویژگیهای آرد (خاکستر، رنگ، رطوبت، پروتئین، فیبر خام، چربی، گلوتن مرطوب، عدد رسوبی، عدد فالینگ و اندازه ذرات آرد)، خواص رئولوژی خمیر وخواص کیفی نان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.



مقدمه
بر اساس تحقیقات و بررسیهای بعمل آمده، عمده ترین گروه غذایی در تأمین انرژی و پروتئین دریافتی در رژیم غذایی افراد کشور، نان می باشد (1). بویژه این امر در مورد اقشار کم درآمد جامعه که غذای اصلی آنها نان می باشد، حائز اهمیت است. با توجه به اینکه در کشور ما اکثریت مردم در سطح متوسط و کم درآمد جامعه قرار دارند، لذا هر گونه تحقیقی در رابطه با بهبود کیفیت نان در کشور ما کاربردی و مثمرثمر خواهد بود.
کیفیت نان تا حدود زیادی وابسته به ترکیب آرد بوده و عوامل متعددی در این رابطه تاثیر گذار می باشند. در رابطه با ویژگیهای آرد، یکی از فاکتورهایی که روی کیفیت نان می تواند تاثیر داشته باشد، درجه استحصال آرد می باشد. با توجه به اینکه اختلاف قابل ملاحظه ای در ترکیب آندوسپرم و پوسته دانه گندم وجود دارد، آردهایی که درجه استحصال مختلف دارند، از لحاظ ترکیب و میزان پروتئین یکسان نخواهند بود و امروزه ثابت شده که ترکیب آرد و بویژه مقدار و کیفیت پروتئین آن از فاکتورهای عمده در تعیین کیفیت نان می باشند.
از عمده ترین نانهای مسطح که در سطح وسیع در ایران پخت و به مصرف مردم می رسد، می توان نانهای لواش، بربری، سنگک و تافتون را نام برد. در تهیه نان سنگک از آرد تقریبا کامل (با درجه استحصال 98%) استفاده می شود. درصد استحصال آرد مورد استفاده برای تهیه نانهای بربری، تافتون و لواش به ترتیب در حدود 81%، 5/86% و 5/86% می باشد که این ارقام صرفاً بر اساس معیارهای اقتصادی توسط واحدهای تولید کننده آرد در نظر گرفته شده است (1، 5 و 6).

درجه استحصال آرد
هر چند که تعریف واژه درجه استحصال آرد در خود کلمه نهفته است، اما اگر در کاربرد این واژه دقت نشود ممکن است مفهوم آن مبهم باشد. دو نوع اشتباه عمده که در تعریف این واژه اغلب مشاهده می شود، انتخاب روش مورد استفاده جهت محاسبه آن و استفاده از واژه بازدهی آرد بجای استحصال آرد می باشد (3).
نسبت گندم بازیابی شده به ‌شکل آرد توسط فرایند آسیاب کردن، درجه استحصال آرد نامیده می‌شود (3). در تعریف دیگر، تعداد قسمتهای وزنی آرد حاصل از آسیاب کردن یکصد کیلوگرم گندم ‌را در صد استحصال ‌آرد نامیده‌اند (2).
درجه استحصال آرد ممکن است بوسیله یکی از روابط پنجگانه ذیل محاسبه گردد (3).
الف) بر اساس گندم دریافت شده (گندم پاک نشده).
100 × وزن آرد = درصد استحصال
وزن گندم پاک نشده
ب) بر اساس گندم خشک تمیز که برای عملیات نم زدن و متعادل کردن مورد استفاده قرار می گیرد.
100 × وزن آرد = درصد استحصال
وزن گندم خشک تمیز
ج ) بر اساس گندم تمیز حالت داده شده که وارد اولین غلتک خرد کننده می شود.
100 × وزن آرد = درصد استحصال
وزن گندم تمیز حالت داده شده
د ) بر اساس کل محصول بدست آمده از فرآیند آسیاب کردن گندم.
100 × وزن آرد = درصد استحصال
وزن آرد + وزن محصولات جانبی فرآیند آسیابانی (خوراک دام)
و ) بر اساس مجموع فرآیندهای آسیاب.
100× وزن آرد = درصد استحصال
وزن آرد + وزن خوراک دام + وزن مواد باقیمانده روی الکهای آسیاب
از مهمترین روشها برای بیان کردن درصد استحصال می توان به روابط (الف) و (ج) اشاره نمود. رابطه (الف) یک ارزیابی از ارتباط هزینه مواد اولیه و آرد حاصل شده می باشد و رابطه (ج) کارایی فرایند آسیابانی را نشان می دهد.
بازدهی آرد بر خلاف مفهوم متداول واژه بازده، بیانگر مقدار آرد حاصل از یک مقدار معینی از گندم نیست، بلکه بصورت مقدار گندم مورد نیاز برای تولید مقدار معینی آرد (معمولا یکصد پوند) تعریف می شود (3).

تأثیر درجه استحصال بر ترکیب و ویژگیهای آرد
1-4- درصد استحصال و خاکستر آرد
با افزایش درصد استحصال آرد مقدار خاکستر آن نیز افزایش می یابد. زیرا مقدار املاح معدنی که ناشی از حضور لایه های بیرونی تر دانه گندم است، در آردهای با درصد استحصال بالا، زیادتر می باشد (7).
2-4- درصد استحصال و رنگ آرد
با افزایش درصد استحصال، رنگ آرد افزایش پیدا می کند. با توجه به اینکه در آردهای با درصد استحصال بالا، حضور مواد غیر آندوسپرمی بیشتر می باشد، لذا حضور این اجزاء باعث تیره رنگ شدن آرد می شوند. تغییرات رنگ آرد تا استخراج 65% اندک است. مابین 65 تا 70 درصد، رنگ آرد افزایش می یابد و در استخراج بالای 75% رنگ آرد بطور فزاینده زیاد می شود (7).
3-4- درصد استحصال و رطوبت آرد
با افزایش درصد استحصال آرد، رطوبت آن کاهش می یابد. علت این کاهش مربوط به حضور لایه های بیرونی دانه گندم در آردهای با درصد استخراج بالا می باشد، که این اجزا به دلیل داشتن مقدار رطوبت کمتر نسبت به قسمتهای داخلی تر دانه، باعث کاهش مختوای رطوبت این آردها می شوند، که این امر در قابلیت ماندگاری و میزان جذب آب بعدی این آردها مؤثر می باشد (5).
4-4- درصد استحصال و میزان پروتئین آرد
با افزایش درصد استحصال، میزان پروتئین آرد افزایش می یابد. این امر از یکسان نبودن توزیع پروتئین در آندوسپرم و لایه های مختلف دانه گندم ناشی می شود. میزان پروتئین در لایه های خارجی تر دانه گندم یعنی لایه آلرون و لایه های مجاور آن بیشتر از قسمتهای داخلی تر دانه، یعنی آندوسپرم می باشد. حتی توزیع پروتئین در آندوسپرم نیز یکسان نیست و میزان پروتئین از قسمتهای داخلی تر به طرف پیرامون دانه، افزایش می یابد. اما کیفیت پروتئین از قسمتهای مرکزی دانه بطرف لایه های خارجی تنزل می نماید (7).
5-4- درصد استحصال و میزان فیبر خام
توزیع مواد فیبری نظیر سلولز، همی سلولز، لیگنین، پکتین و پنتوزانها همانند پروتئین، در داخل دانه گندم یکسان نبوده و بیشتر در لایه های خارجی یعنی سبوس و لایه آلرون ظاهر می شوند. لذا با افزایش درصد استحصال، درصد سبوس و متعاقبا میزان فیبر خام افزایش خواهد یافت (6).
6-4- درصد استحصال و میزان چربی
با افزایش درصد استحصال آرد، میزان چربی آن افزایش می یابد. توزیع چربی نیز همانند پروتئین و مواد فیبری یکسان نبوده و در لایه های خارجی مقدار آن بیشتر است. میزان چربی در آندوسپرم 99/0%، در پوسته 58/3% و در جوانه 72/6% گزارش شده است (3).
7-4- درصد استحصال و میزان گلوتن مرطوب
افزایش درجه استحصال تا یک حد معینی، میزان گلوتن مرطوب اندازه گیری شده را افزایـــش می دهد. اما بالاتر از آن حد باعث کاهش میزان گلوتن مرطوب می شود. (5).
8-4- درصد استحصال و میزان عدد رسوبی (عدد زلنی)
با افزایش درجه استخراج آرد، عدد رسوبی کاهش می یابد. چون با وجود اینکه میزان پروتئین در لایه های بیرونی تر دانه گندم بیشتر از آندوسپرم می باشد، اما کیفیت آن در لایه های خارجی افت می کند و بنابراین عدد رسوبی که معیاری از کیفیت پروتئین می باشد، کاهش می یابد (8).
9-4- درصد استحصال و میزان عدد فالینگ
عدد فالینگ معیاری از فعالیت آنزیمی آرد می باشد. بطوریکه هر چه فعالیت آنزیم آلفا آمیلاز در آرد بالاتر باشد، عدد فالینگ کاهش بیشتری می یابد. توزیع آنزیم ها و بویژه آلفا آمیلاز در دانه غلات بگونه‌ای است که عمدتا در لایه های خارجی دانه گندم، مخصوصا در قسمت جوانه متمرکز می باشد. از اینرو با افزایش درصداستحصال آرد، عدد فالینگ کاهش می یابد (8).
10-4- درصد استحصال و میزان اندازه ذرات آرد
با افزایش درصد استخراج آرد، اندازه ذرات آن افزایش می یابد. این امر ناشی از حضور ذرات سبوس در آردهای با درصد استخراج بالا می باشد، که باعث زبری این آردها می شود. درشت بودن اندازه ذرات آرد، روی خصوصیات رئولوژی خمیر و کیفیت شبکه گلوتنی و در نتیجه حجم نان تأثیر منفی دارد (7).

تأثیر درجه استحصال آرد بر خواص رئولوژی خمیر
در ارتباط با تاثیر درجه استحصال روی خواص رئولوژیکی خمیر وکیفیت پخت نان تحقیقات زیادی انجام گرفته است. موتو و همکاران (Moto, 1973) در رومانی و ارث و همکاران (Orth, 1974) در استرالیا، تاثیر درصد استحصال روی خواص رئولوژیک خمیر وکیفیت پخت نانهای محلی خود را مورد بررسی قرار دادند. با افزایش درصد استحصال آرد، مقاومت خمیر کاهش می یابد. از شاخص های مهمی که مقاومت خمیر را نشان می دهند، می توان به درجه سست شدن خمیر که با دستگاه فارینوگراف و مقاومت ماکزیمم که با دستگاه اکستنسوگراف تعیین می شود، اشاره کرد. با افزایش درصد استحصال، میزان سست شدن خمیر افزایش و مقاومت ماکزیمم آن کاهش می یابد (شکل 1 و 2) (6، 7 و 8).
با وجود اینکه میزان پروتئین با افزایش درصد استحصال افزایش می یابد، اما مقاومت و استحکام گلوتن کاهش می یابد. آردهای با درصد استخراج بالا، خمیرهایی تولید می کنند که شبکه گلوتنی آنها به راحتی توسط عملیات مداوم بهم زدن و مخلوط کردن از هم فرو می پاشد و این خمیرها مقاومت کمی در مقابل کشش از خود نشان می دهند که این امر نشان دهنده این است که با افزایش درصد استخراج، کیفیت پروتئین آرد بر عکس کمیت آن، تنزل می کند. از طرفی حضور ذرات سبوس به ساختمان یکنواخت و منسجم شبکه گلوتنی لطمه وارد کرده و مقاومت خمیر در برابر عوامل مکانیکی و قابلیت نگهداری گاز توسط شبکه کاهش می یابد. رابطه بین درصد استحصال آرد و میزان جذب آب آرد، یک رابطه خطی و مستقیم می باشد (شکل 3). این امر از آنجا ناشی می شود که با افزایش درصد استحصال آرد، میزان آسیب دیدگی نشاسته زیاد شده و متعاقباً میزان پنتوزان بالا رفته، که در نتیجه باعث بالا رفتن میزان جذب آب آرد خواهد شد. لذا مدت زمان لازم برای شکل گیری خمیر (زمان گسترش خمیر) افزایش می یابد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله بررسی تأثیر درجه استحصال آرد بر ترکیب آرد، خواص رئولوژی


دانلود مقاله کارآموزی حسابداری اداره کار و امور اجتماعی شهرستان میانه

 

ص 2..
گزارش کل کار امور اجتما عی شهرستان میانه:
مقدمه:
گسترش عدالت اجتماعی.اقتصادی.فرهنگی به ویژه توزیع عادلانه درامدوایجاد فرصتهای شغلی در سطوح مختلف مهارتی مشاغل گونا گون از اهداف برنامه پنج ساله توسه اقتصادی است.
از طرفی توجه به سرمایه گذاری اقتصادی و اجتماعی برای نسل ها ی آینده کشور
به ویژه در زمینه های تغذیه بهداشت و درمان پوشاک آموزش. و رشد فرهنگی اجتناب ناپذیر است. لذا در جهت اجرای هدف برنامه کلان در سطح کشور برنامه ریزی های ما منطقه ای و شهرستانی نیز به منظور شناخت منابع و احتیاجات به نیروی انسانی همرا و هماهنگ با برنامه ریز ی های سایر بخشها الزامی به نظر
می رسد در شرایط کنونی تآمین نیازهای اساسی نیروی انسانی به یک استراتژی مناسب نیاز دارد. تا ضمن ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای نیرو کار . اقدامی مناسب
در جهت توسعه برنامه های اقتصادی انجام گیرد. باید دانست مشکلات در زمینه
فراهم کردن فرصتهای کافی اشتغال وجود دارد که حل این معضل در یک برنامه
ریزی بلند مدت و با تعین سیاستها و خط مشی منطقی امکان پذیر خواهد بود.
برنامه ریزی نیرئی انسانی و اشتغال عامل هماهنگی جمعیت فعال با نیازهای برنامه توسعه اقتصادی . اجتماعی در شهرستان . ومنطقه و کل کشور است.

 

دستیابی به هدفهای مورد نظر در قالب برنامه های عمرانی نخواهد شد مگر اینکه
امکانات و تسهیلات مورد لزوم برای تجهیز نیروی انسانی و تربیت انها برای امراز مشاغل جدید در برنامه های تولید(کشاورزی. صنعت ) و خدمات ارزیابی شود.
ص ..3...

وظایف واحدهای استانی و وزارت کار و امور اجتماعی:

 

1-رسیدگی به اختلافات و شکایات کارگری و کارفرمایی از طریق تشکیل مراجع
حل اختلاف.

 

2- راهنمایی و ارشاد کارگران در مورد چگونگی انعقاد پیمان های دسته جمعی

 

3- برسی طرحهای بهره وری و رسیدگی به قراردادها . پاداش افزایش تو.لید

 

4- انجام خدمات لازم در زمینه اجرای قانون و مقرات بیمه بیکاری

 

5- ارائه طرحهای تیپ اشتغالزا به متقاضیا ن و نظارت بر اجرای انها

 

6- ایجاد توسه و نگهداری مجمو عه ورزشی . تفریحی. وفرهنگی کارگران

 

7- انجام امر مربو ط به اشتغال ابتاع خارجی بر اساس مقررات و دستور العملهای مربوط

 

8- انجام امور مربوط به تشکیلات کارگری و کارفرمایی با توجه به قوانین و مقررات و آئین نامه های زیربط.
ص...4....

 


9- اجرا قانون و ائین نامه های تشکلهای کارگری و کارفرمایی در سطح استان

 

10- انجام امور حقوقی مربوط به حوزه عملکرد در حدود اختیارات یا هماهنگی واحد حقوقی

 


من کار آموزیم را در اداره کار و امور اجتماعی در بخش(( خود اشتغالی)) مشغول به کار میباشم.
روزهای کاری من در هفته کلآ به دلیل حجم زیاد درسهایم فقط متوانم در روزهای
شنبه. یکشنبه.دوشنبه میباشد . و ساعات کاری من نیز از ساعت 8 صبح اغاز و در ساعت اداری نیز به پایان مرسید.

 

نوع فعالیت من نیز در انجا بایگانی پرونده ها . نوشتن لیست اسامی. به اطلاع رساندن اشخاصی که وام خود اشتغالی به انها تعلق یافته است و تکمیل کردن
پرونده های انها و نوشتن لیست اسامی که در بانک وام گرفته اند.

 

 

 

 

 

ص..5...
گردشکار واحد تنظیم روابط کار:

 


1- مراجعه شاکی به هیت تشخیص و یا هیتهای حل اختلاف پس از اخراج یا ایجاد
اختلاف در محیط کاری جهت تعین تکلیف
2- تکمیلفرم شکایت و یا دادخواست توسط شاکی یا شاکیان
3- ارائه کلیه مدارک و مستندات به هیت های تشخیص و یا حل اختلاف دال بر
حقانیت شاکی یا شاکیان باشد.
4- صدور دعوتنامه توسط هیت تشخیص و جهت حضور خوانده و خواهان در موعد مقرر به منضور ادای توضیحات
5- تنظیم صورت جلسه و ثثبت اظهارات طرفین دعوی در هئیت تشخیص
6- صدور دعوتنامه نوبت دوم در صرت عدم حضور یا تناقض در اظهارات یکی از طرفین
7- صدور رآی قانونی توسط هئیت تشخیص بر اساسئ مدارک مستند موجود در پرونده و اظهارات طرفین
8- طرح دعوی شکایت در هئیت های حل اختلاف درصدی اعتراض هر یک از طرفین دعویدر مهلت تعین شده (تا پانزده روز از زمان ابلاغ رآی صادره)
9- صدور انشای رای توسط هیتهای حل اختلاف که به استناد ماده 159 قانون کار
قطعی و لازمالجراست

 


ص..6....

وظایف شغلی واحد تنظیم روابط کار:

 


1- رسیدگی به شکایات کارگران و کارفرمایان و در صورت امکان هدایت انها به سازش.

2- دعوت از طرفین دعوی برای شرکت در جلسات هیات تشخیص و جلسات ذیربط.
3- شرکت در جلسات هیات تشخیص و تنظیم صورت جلسه بین طرفین.
4- ابلاغ تصمیمات میان تشخیص و حل اختلاف بین طرفین.
5- انجام اقدامات لازم جهت اجرای آرا قطعی هیات تشخیص و حل اختلاف.
6- نظارت بر انجام امور متصدیان مربوط و راهنمایی آنان در ارتباط با مقررات قانون کار.

 

 

 

ص....7.....
گردشکار واحد اشتغال :
1- مراجعه متقاضی کار و اشتغال به واحدهای اشتغال مستقعر در ادارات کار و امور اجتماعی.
2- مشاوره شغلی و رااهنمایی متقاضی و اخذ اطاعات.انجاک مصاحبه با متقاضی شغل و شناخت استعداد توانایی مادی توسط کار یاب .
3- هدایت متقاضی اشتغال و یا وان خود اشتغالی به مراجع ذیصلاح با توجهه به نوع درخواست و خواسته متقاضی و همچنین توانایی های مادی .
4- ارائه درخواست نیروی کارفرمایان کارگا ههای تحت شمول قانون کار.
5- معرفی و متقاضی کار و اشتغال به کار فرمایان کار گا ههای دایر جهت اشتغال به کار در صورت وجود فرصت شغلی مناسب و متناسب با توانمندی و کار آرایی متقاضی کار.

 

 

 

ص....8....
شرح وظایف عمومی بازرسان کار::
1- انجام بازرسی دوره ای از کارگا ههای حوزه عملکرد طبق برنامه به منطور نظارت بر حسن اجرای مقررات قانون کار.
2- انجام بازرییهای مخوردی بنا به درخواست متقاضیان در کاییه زمینه های قانون کار و مصوبات شورای عالی و شو رای عالی حفاظت فنی(پروانه تاسیس-پروانه بهره برداری).
3- ابلاغیه پیشگیری از بروز حوادث مشابههجهت اجرای مقررات حفاظت فنی کار گاهها .
4- مراجعه به مراجع قضایی و انتظامی به عنوان ضابط دادگستری در چهار چوب قانون کار.
5- شناشایی عوامل و شرایط خطر سازی دستگاهای خطرناک و حادثه آفرین در کار گا ها و انجام اقدامات قانونی جهت جلو گیری از ادامه فعالیت آنها با توجه به مقررات ماده 105 قانون کار.

 

ص.....9....
6- شرکت در جلسات کمیته حفاطت فنی و بهداشت کارگا هها و برسی صورت جلسه کمیته های حفاظت فنی و بهداشت کار گا هها و ارائه راهکارها و دستورالعملهای ایمنی به کارفرمایان جهت ایجاد شرایط ایمنی محیط کار .

7- راهنمایی موسسین به منظور برسی نقشه های ساختمان کارگهای جدیدالاحداث و توسعه کارگاهی.

 

 

 

 

 

 

 


ص.....10...
8- انجام تحقیقات لازم در خصوص ثوابق کار شاکیان ارجاعی از مراجع حل اختلاف
9- معرفی کار فرمایان متخلف از ضوابط و مقررات قانونی به مراجع قضایی و پیگیری تا حصول اطمینان.
10- حضور در مراجع حل اختلاف به عنوان کارشناس خبره مطلع (در موارد لزوم)
11- بازرسی و برسی حوادث ناشی از کار و تهیه گزارش لازم و ارسال ان به وراجع درخواست کننده (انتظامی و قضایی ) .
12- برسی مجدد حوادث در قالب هیتهای کار شنلسی بنا به درخواست مراجع قضایی و اعلام نظر کارشناسی.
13- حضور فعالانه در تنشههای اعتصاب کارگری و راهنمایی کارگران و کارفرمایان
و انجام خدمات ضروری جهت ایجاد آرامش در محیط کارگاهها با حفظ حقوق و تکالیف
کارگران و کارفرمایان در کارگاهها .
14- حضور در جلسات کارگران و کارفرمایان به منظور انتقعاد پیمان دسته جمعی
15- پیشنهاد اصلاح یاتغیر متون آئین نامه ها و دستور العملهای حفاظت فنی .

 

ص...10....
گردشکار واحد بیمه بیکاری:
1- برسی شمولیت متقاضی جهت بهر ه مندی از قانون بیمه بیکاری
2- تشکیل پر ونده و آخذ مدارک
3- معرفی به سازمان تآمین اجتماعی و برقراری بیمه بیکاری
4- معرفی به کلاسهای آموزش فنی حرفه ای و نهضت سواد آموزی
5- بازرسی مشترک جهت کنترل مقرری بگیران
6- کنترل حضورو غیاب مقرری بگیران
7- تهیه و تنظیم آمار ماهیانه و سه ماهه
8- صدور مجوز پرداخت مقرری
9- قطع مقرری. مقرری بگیراندر صورت عدم رد یا قبول شغلهای پیشنهادی و اشتغال

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود  دانلود مقاله    کارآموزی حسابداری  اداره کار و امور اجتماعی شهرستان میانه


دانلود مقاله حسابداری مدیریتی

 

 

یک نقطه نظر : نقش حسابداری مدیریتی .
حسابداری مدیریتی همانطور که توسط NAA تشریح می شود ، شیوه ای در شناسایی ، اندازه گیری ، گرد آوری ، تحلیل ، آماده سازی و ارتباطی با اطلاعات مالی می باشد که مدیریت آن را به منظور برنامه ریزی ، برآورد و کنترل یک سازمان به کار می برد . آن استفاده ای مناسب از منابع سازمان را تضمین می نماید . حسابداری مدیریتی ، مسئولیت آماده سازی گزارشات مالی را برای گروه های غیر مدیریتی مثل آژانس های قانونی و مقام های مالیاتی ، ایجاد می نماید . به طور ساده می توان گفت که حسابداری مدیریتی ، حسابداری است برای طرح ریزی ، کنترل ، فعالیت های تصمیم گیری برای یک سازمان .
حسابداری مالی در برابر حسابداری مدیریتی .
حسابداری مالی عمدتاً مربوط می باشد به جنبه های تاریخی از گزارش خارجی که آن اطلاعات مالی ای را برای گروه های خارجی مثل سرمایه گذاران ، طلبکاران و دولتمردان فراهم می آورد . به منظور جلوگیری از انحراف گروه های خارجی ، حساب مالی توسط آنچه که GAAP نامیده می شود ، تحت کنترل است . حسابداری مدیریتی به عبارتی دیگر مرتبط می باشد با فراهم اطلاعات برای مدیران داخلی ، کسانی که مسئول برنامه ریزی و کنترل عملکرد مؤسسه ( شرکت ) و تصمیم گیری های مدیریتی می باشند. به علت استفادۀ داخلی حسابداری مدیریتی ، آن از GAAP پیروی نمی کند . تفاوت های بین حسابدارهای مدیریتی و حسابدارهای مالی در زیر خلاصه می شود :
حسابدارهای مدیریتی
1 ـ برای کاربران داخلی داده ها را فراهم می آورد .
2 ـ توسط قانون اجباری نمی باشد .
3 ـ پیرو GAAP نیست .
4 ـ بر ارتباط و انعطاف پذیری داده ها تأکید می کند .
5 ـ تأکیدی بیشتری بر آینده دارد .
6 ـ روی گروه ها همانند کل یک تجارت تمرکز می کند .
7 ـ خیلی زیاد از دیگر بخش ها مثل مدیریت مالی ، مدیریت اقتصادی و تأمین بودجه بهره مند می شود
8 ـ وسیله ایست برای یک پایان
حسابداری های مالی
1 ـ برای کاربران خارجی ، داده ها را فراهم می آورد .
2 ـ در قانون اجباری است .
3 ـ پیرو GAAP است .
4 ـ باید تولید کنندۀ داده های زمانی و صحیح باشد .
5 ـ بر گذشته تأکید دارد.
6 ـ به تجارت به طور کلی می نگرد .
7 ـ در درجۀ اول به خودش تکیه می کند .
8 ـ خودش یک پایان است .
حسابداری هزینه ای در برابر حسابداری مدیریتی .
تفاوت بین حسابداری هزینه ای و حسابداری مدیریتی بسیار دقیق می باشد . NAA حسابداری هزینه ای را به عنوان« گروهی حساب شده و منظم از شیوه ها جهت ثبت و گزارش اندازه های هزینۀ تولید کالا و انجام خدمات در جمع کل و در جزئیات » معرفی می نماید. آن شامل روش هایی برای تشخیص ، طبقه بندی ، جمع بندی ، تخصیص و گزارش هزینه ها می باشد و آنها را با استاندارد های هزینه ای مقایسه می نماید . از طریق این معرفی حسابداری هزینه ای و تشریح NAA از حسابداری مدیریتی یک چیز بسیار روشن می شود : عملکرد عمدۀ حسابداری هزینه ای ، گردآوری هزینه برای برآورد سرمایه و تصمیم حقوقی ( در آمدی ) می باشد . حسابداری مدیریتی ، بر استفاده از داده های هزینه ای برای برنامه ریزی ، کنترل و اهداف تصمیم گیری ، تأکید دارد .
ــ کار مدیریت .
به طور کلی ، کاری که مدیریت انجام می دهد را می توان این گونه طبقه بندی نمود :
( a ) برنامه ریزی (b ) هماهنگ (تنظیم ) کردن ( c ) کنترل ( d ) تصمیم گیری
( a ) برنامه ریزی : نقش برنامه ریزی مدیریتی در بر گیرندۀ انتخابی از اهداف کوتاه مدت و طولانی مدت می باشد و همچنین کشیدن نقشه های استراتژیکی را برای دستیابی به آن اهداف شامل می شود .
(b ) هماهنگ /تنظیم نمودن : در انجام نقش هماهنگی ، مدیریت باید تصمیم بگیرد که چگونه به بهترین نحو ، منابع شرکت را به منظور اجرای نقشه های طراحی شده در کنار هم قرار دهد .
( c ) کنترل : کنترل مستلزم اجرای یک روش تصمیمی و استفاده از بازخورد می باشد به طوریکه اهداف شرکت ( مؤسسه ) و نقشه های ویژۀ استراتژیکی به طور مناسب به دست آیند .
( d ) تصمیم گیری : تصمیم گیری انتخابی هدفمند در میان گروهی از انتخاب ها و راه ها در خصوص یک هدف داده شده می باشد .
اطلاعات حسابداری مدیریتی در انجام همۀ نقش های ذکر شده ، مهم می باشد .
ــ جنبۀ تشکیلاتی حسابداری مدیریتی .
دو نوع مقام در ساختار مدیریتی وجود دارد : 1 ـ کار 2 ـ کارکنان
کار ، آنچه است که به توابع دستور می دهد . مدیران کاری مسئول رسیدن به گروه اهداف توسط سازمان ، تا حد امکان ، می باشند . محصولات و مدیران فروش معمولاً صاحب مقام کاری می باشند .
مقام کارکنان آنچه است که توصیه ، حمایت و خدمات را به دپارتمان کار عرضه می دارد.مدیران کارکنان بر دیگران فرمانده نمی باشند ( یا غلب نمی باشند ) . مثال هایی از کارکنان شامل خدمه ، خریدارها ، مهندسین و ادارۀ امور مالی می باشد . نقش حسابداری مدیریتی معمولاً یک نقش کارکنانی ( پرسنلی ) می باشد همراه با مسئولیتی در فراهم آوری مدیران کاری و همچنین دیگر کارکنان با یک سرویس ویژه ، این سرویس در بر گیرندۀ ( a ) بودجه (b ) کنترل ( c ) قیمت گذاری و ( d ) تصمیم های ویژه است .
ــ کنترلر شیب
حساب مدیریتی اصلی یا اجرای حسابداری اصلی یک سازمان « کنترلر » نامیده می شود . کنترلر مسئول دپارتمان حسابداری می باشد . مسئول کنترلر به طور اساسی در کارکنان ( پرسنل ) می باشد ، به طوریکه دفتر کنترلر مشاوره و خدماتی به دیگر دپارتمان ها می دهد . اما در یک زمان ، کنترلر دارای مجوز کاری در میان اعضای دپارتمانش می باشد مثل حسابرس ، کتابدار ها ، تحلیل گران بودجه و ... . ( به شکل 1 ـ15 نگاه کنید . ) نقش های اصلی کنترلر از قرار زیر می باشد :

 



1 ـ برنامه ریزی برای کنترل
2 ـ گزارش و تفسیر مالی
3 ـ اداره و سرپرستی مالیات
4 ـ حسابرسی های مدیریتی ، پیشرفت سیستم حسابداری و پردازش داده های کامپیوتری
5 ـ حسابرسی های داخلی

مفاهیم هزینه ، شرایط و طبقه بندی :
در حسابداری مالی ، بیان « هزینه » به عنوان یک اندازه گیری ، در عبارت پولی ، از مقدار منابع مورد استفاده جهت برخی اهداف ، تشریح می شود . در حسابداری مدیریتی ، بیان «هزینه » در راه های بسیار متفاوتی به کار می رود . در واقع انواع متفاوتی از هزینه ها وجود دارد ، که برای اهداف مختلفی مورد استفاده می باشد . بعضی از هزینه ها برای برنامه ریزی ، بودجه و کنترل قیمت ها مفید می باشند و همچنین برای تصمیم گیری های طولانی مدت و کوتاه دوره به کار می روند .
ــ طبقه بندی هزینه ها :
هزینه ها را می توان به طبقه های متنوعی تقسیم نمود ، این دسته بندی بر اساس :
1 ـ نقش مدیریتی آنها :
( a ) هزینه های تولید (b ) هزینه های غیر تولیدی
2 ـ سهولت آنها در ردیابی :
( a ) هزینه های مستقیم ( بلا واسطه ) (b ) هزینه های غیر مستقیم ( با واسطه )
3 ـ زمان بندی مسئولیتی آنها در برابر در آمدهای فروش .
( a ) هزینه های محصولاتی (b ) هزینه های دوره ای
4 ـ شیوۀ آنها بر اقتضای تغییرات فعالیتی :
( a ) هزینه های متغیر (b ) هزینه های ثابت ( c ) هزینه های نیمه متغیر
5 ـ ارتباطشان با کنترل و تصمیم گیری :
( a ) هزینه های قابل کنترل و غیر قابل کنترل (b ) هزینه های استاندارد
( c ) هزینه های افزایشی ( d ) هزینه های سانک
( e ) هزینه های موقعیتی ( f ) هزینه های ارتباطی
ـــ هزینه های نقش مدیریتی .
در یک شرکت تولیدی ، هزینه ها به دو طبقۀ اصلی تقسیم می شود ، با فعالیت های کار آمد آنها را پیوند می دهند به : ( 1 ) هزینه های تولیدی و ( 2 ) هزینه های غیرتولیدی که آنها را هزینه های عملی نیز می نامند .
ــ هزینه های تولیدی : هزینه های تولیدی آن هزینه هایی می باشد که مربوط هستند به فعالیت های تولیدی کمپانی . هزینه های تولیدی به سه طبقه تقسیم می شوند : کالای مستقیم ، کار مستقیم و هزینه های ثابت کارخانه .
کالای مستقیم همۀ کالاهایی هستند که قسمت مکملی از محصول به پایان رسیده می باشد . مثالاً ، استیل به کار رفته در ساخت یک اتومبیل و یا چوب مورد استفاده در ساخت وسایل .
چسب ها ، میخ ها و دیگر موارد کوچک به عنوان کالای غیر مستقیم یافت می شوند و همچنین به عنوان بخشی از هزینه های ثابت کارخانه در نظر گرفته می شود .
کار مستقیم کاریست که به طور بلاواسطه در برگیرندۀ تولید محصول می باشد . برای ذکر مثال هایی از هزینه های کاری مستقیم ، دستمزد کارگران در یک خط ، حقوق اپراتورهای ابزار ماشینی ، را می توان نام برد . کار غیر مستقیم همانند حقوق کارکنان سوپروایزر که به عنوان بخشی از هزینه ثابت کارخانه در نظر گرفته می شود .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله حسابداری مدیریتی