دانلودمقاله مبانی شهادت زنان در شریعت اسلام

 

 

مبحث اول : مفهوم قاعده
گفتار اول : معنای لغوی قاعده
احمد بن خلیل فرهودی (175هـ.ق)، از یاران امام باقر(ع) و نویسنده العین ، اوّلین کتاب لغت نوشته شده در عرب ، درباره لفظ (قاعده) که از (قعود) به معنای نشستن برگرفته شده ، می نویسد: (قعد ، یقعد ، قعوداً ، خلاف قام… والمقعد والمقعده اللذان لایطیقان المشی… وقعده الرجل مقدار ما اُخذ من الأرض… و ذوالقعده اسم شهر کانت العرب تقعد فیه ثم تحجّ فی ذی الحجه.)
بنابراین ، (قعود) به معنای نشستن است و مرد و زن زمینگیر را (مُقعَد) و مقدار زمینی را که هرکس جا می گیرد ، (قِعدَه الرجل) گویند و چون عرب در ماه ذوالقعده می نشست (از حرکت باز می ایستاد) و در ذوالحجه به حج می رفت ، این ماه را (ذوالقعده) نامیدند.
بدین سان (قعود) توقف و رکون را نیز برمی تابد.کتاب لغت معجم الوسیط (از آخرین نوشتارها در باب لغت ) (قعود) را چنین معنی کرده است:
(قعد ـُـ قعوداً جلس من قیام… القاعد عن الأمر من لایهتمّ به أو یتراخی فی إنجازه وفی التنزیل العزیز: (لایستوی القاعدون من المؤمنین غیر اولی الضرر والمجاهدون فی سبیل الله) والمرئه التی انقطعت عن الولد أو عن الحیض او عن الزواج ، ج قواعد و فی التنزیل العزیز: (والقواعد من النساء) و القاعده من البناء أساسه.)
از این گفته نیز آشکار می شود که مفهوم (قعود) همان نشستن است و درباره کسی که از جنگ باز می ماند و سستی می کند ، یا زنی که از ازدواج و فرزنددار شدن فرو می ماند، به گونه مجاز به کار می رود. همچنین (قاعده) پایه ساختمان است که ساختمان را بر آن پی می ریزند.
لغویان و دایره المعارف نویسان ، بی توجه به کاربرد اصطلاح (قاعده) در علمی ویژه، آن را چنین معنی کرده اند: (القاعده = الضابط أو الأمر الکلّی ینطبق علی جزئیات ، مثل کلّ أذون ولود وکلّ صموخ بیوض) ؛ (قاعده)، همان ضابطه یا امر کلی است که بر جزئیات بار می شود [و با توجه به اصل لغت آن]، مانند: ظرفی ثابت که جزئیات و فروع در آن ریخته می شوند و قالب می پذیرند.
پس قاعده، قالب است و برای همین، از تهانوی آورده اند: (انها أمر کلی منطبق علی جمیع جزئیاته عند تعرف أحکامها منه)

 

 

 

گفتار دوم : تعریف و معنای اصطلاحی قاعده
این قاعده به این معنی است که هرگاه در طهارت ونجاست چیزی شک پیدا شود بدون اینکه از وضعیت سابق آن در مورد طهارت ونجاستش آگاهی وجود داشته باشد در این صورت قانون وقاعده شرعی حکم به پاکی آن چیز می کند .حال فرقی نمی‌کند که شک وشبهه در این باشد که آیا این شیء ذاتاً نجس یا نه مثلاً رنگ سرخی که بر روی لباس هست آیا خون هست که ذاتاً نجس می‌باشد یا چیز دیگری هست؟ ویا اینکه شبهه وتردید در این باشد که چیزی که ذاتاً پاک است ایا به سبب برخورد با شیء نجسی طهارت خود را از دست داده است یا نه مثلاً لباس پاکی که جایی از آن خیس شده است آیا آن قسمت خیس با جایی از بدن که خون خشک شده بر آن آن هست تماس یافته یا نه؟
در هر دو مورد قاعده طهارت جاری شده حکم به پاکی می‌شود. در نتیجه هم چیزی را که ندانیم از نجاسات هست پاک می‌دانیم مانند مثال اوّل و هم چیزی را که ندانیم نجس شده است پاک می‌دانیم .

 

 

 

 

 

مبحث دوم : معنای طهارت‏و بررسی منشا پیدایش مفهوم طهارت و نجاست در بین مردم
کلمه(طهارت- پاکی)که در مقابلش کلمه(نجاست - پلیدی)قرار دارد از کلماتی‏است که معنایش در ملت اسلام‏دایر است، و احکام و خواصی برای آنها تشریع شده، و قسمت‏عمده‏ای از مسائل دینی را تشکیل می‏دهد، و این دوکلمه به خاطر اینکه بسیار بر سر زبانهااست، حقیقتی شرعی و یا حداقل حقیقت متشرعه‏ای‏گردیده است که معنای این دو جور حقیقت در فن اصول بیان شده.
و اما معنای طهارت، چیزی است که همه مردم با وجوداختلافی که در زبانهایشان‏هست می‏دانند، و از همینجا باید دانست که طهارت از آن معانی است که اختصاص به یک‏قوم‏و دو قوم یا یک عصر و دو عصر ندارد، بلکه تمامی انسانها در زندگی خود با آن سروکاردارند.
چون اساس زندگی بر تصرف در مادیات، و بوسیله آنها رسیدن‏به هدفهای زندگی‏است، باید از مادیت استفاده کند تا به مقاصد زندگی خود برسد، آری انسان هرچه را که‏می‏خواهد و طبعش متمایل به آن می‏شود بدین جهت است که در آن فایده و خاصیتی سراغ‏دارد، و به خاطرآن فایده به سوی آن چیز جذب می‏شود، و از همه فوایدی که آدمی دارد، فایده‏های‏مربوط به تغذی و تولید دامنه‏دارتر است، و با خیلی چیزها سروکار دارد.
و این چیزهائی که مورد استفاده خوردن و تولید واقع می‏شود ، گاهی مورد هجوم‏ عوارضی واقع می‏شود ، که آن صفات رغبت انگیزش را که بیشتر رنگ و بو و طعم ‏است از دست‏می‏دهد، و دیگر انسان به آن چیزها رغبتی پیدا نمی‏کند، بلکه طبع انسان از آن متنفر می‏شود، آن‏حالت اولی طهارت، و حالت دومی نجاست، نامیده می‏شود پس طهارت و نجاست دو صفت وجودی است که در اشیا هست، اگر صفت اولی‏در چیزی وجود داشت، و مایه‏رغبت انسان در آن شد، آن چیز طاهر است و اگر صفت دومی پیدا شد، آن چیز پلید است.
و اولین باری که انسان متوجه این دو معنا شد، در محسوسات‏به آن برخورد، آن گاه آن دو را در معقولات هم استعمال کرد ، و لفظ در هر دو جور طهارت و نجاست ‏بکار برد، چه طهارت ونجاست مادی و محسوس، و چه طهارت و نجاست معنوی مثلا طهارت حسب و نسب،وطهارت در عمل، و طهارت در اخلاق، و عقاید، و اقوال، و نجاست در آنها.
این خلاصه گفتاری‏است که در معنای طهارت و نجاست از دیدگاه مردم باید دانست،کلماتی که بر طهارت و نجاست مادی و معنوی دلالت‏دارند، و اینکه اسلام هر دو قسم طهارت و نجاست را معتبرشمرده است
و اما نظافت، و نزاهت، و قدس، و سبحان ، الفاظی هستند که از نظر معنا با لفظ طهارت ‏نزدیکند ، چیزی که هست نظافت به معنای طهارتی است که بعداز پلیدی در چیزی حاصل‏می‏شود، (مثلا لباس بعد از شسته شدن نظیف می‏شود، و بهمین جهت)کلمه نظافت بخصوص‏در محسوسات استعمال می‏شود.
و اما کلمه(نزاهت)در اصل به معنای دوری بوده،و اگر در طهارت استعمال شود، بطور استعاره استعمال شده است.
و کلمه(قدس)و(سبحان)تنها مخصوص طهارت معنوی است.
و همچنین کلمات(قذارت) و(رجس) قریب المعنای باکلمه(نجاست)است.لیکن‏قذارت در اصل به معنای دوری بوده: مثلا می‏گفتند: (ناقه قذور)، یعنی شتری که،همیشه ازگله شتران دوری می‏کند، و یا می‏گفتند: (رجل قاذوره)یعنی مردی که به خاطر بد خلقیش بامردم‏نمی‏جوشد، و از مردم دوری می‏کند و حاضر نیست با آنان یک جا جمع شود، و(رجل‏مقذر)با فتحه میم، یعنی مردی که مورد نفرت و اجتناب مردم است.
و نیز می‏گفتند: (قذرت الشی‏ء)، و یا(تقذرت الشی‏ء)، و یا(استقذرت‏الشی‏ء)که‏در هر سه عبارت معنا این است که من از فلان چیز بدم می‏آید، و بنابر این‏استعمال قذارت درمعنای نجاست در اصل استعمالی مجازی بوده چون نجاست هر چیزی مستلزم آن است که‏انسان از آن دوری کند .
و همچنین کلمه(رجس)، و کلمه(رجز)به کسره را، وگویا اصل در معنای رجزهول و وحشت بوده، پس دلالت آن بر نجاست نیز به استعاره است.
و اسلام معنای طهارت و نجاست را معتبر شمرده، و همچنین‏طهارت و نجاست مادی ومعنوی هر دو را پذیرفته، بلکه در معارف کلیه و در قوانین مقرره نیز سرایت داده،بعضی قوانین راطاهر، و بعضی را نجس خوانده است . شریعت اسلام همچنین یک عده چیزهائی را نجس شمرده، مانندخون ، و بول ، وغائط ، و منی ، از انسان(و بعضی حیوانات) ، و پاره‏ای حیوانات زنده چون خوک، و حکم کرده‏به‏اینکه در نماز و خوردن و نوشیدن از آنها اجتناب شود و اموری را هم طهارت خوانده، مانندشستشوی جامه‏و بدن از نجاستی که به آنها برخورده که آن را طهارت خبیثیه خوانده، و طهارت‏با وضو و غسل آن طورکه در کتب فقهی شرح داده شده به دست می‏آید و آن را طهارت حدثیه‏خوانده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مبحث سوم : تفاوتها و جایگاهها
گفتار اول : تفاوت میان قاعده و اصل
فقها در تفاوت قاعده فقهى و قاعده اصولى امورى را متعرض شده‏اند که با دقت در آن‏ها تعریف قاعده فقهى روشن مى‏شود. تفاوت‏هایى که ذکر شده عبارت است از:
1. مسئله اصول فقط حکم کلى یا وظیفه کلى را نتیجه مى‏دهد، ولى از قاعده فقهى حکم جزئى به‏دست مى‏آید.
2. استنتاج مسئله اصولى متوقف بر قاعده فقهى نیست، ولى قاعده فقهى در استنتاج از متون نیازمند مساله اصولى است.
3. اجراى قاعده اصولى از وظایف مجتهد است؛ زیرا ارتباطى به عمل عامى ندارد، ولى قاعده فقهى را عامى نیز مى‏تواند اجرا کند. شیخ اعظم انصاری در نخست گفتار استصحاب ، برای آن که روشن کند: استصحاب ، اصل اصولی است یا قاعده فقهی ، مسئله اصولی را ابزاری در دست مجتهد برمی شمرد که تنها مجتهد از آن بهره می برد و آن را به کار می گیرد ، اما قاعده فقهی را مجتهد و مقلد ، به کار می بندند و آن را بر مواردش بار می کنند. محقق نائینی نیز افزون بر یادکرد این نکته ، قواعد اصولی را کلی و عام برمی شمرد و آنها را واسطه در ثبوت احکام یاد می کند؛ چنان که ملاک مسئله اصولی نیز همین است. وی، کاربرد قاعده فقهی را در موارد جزئی و شخصی می داند، هرچند آن قاعده عام باشد.
4. قاعده اصولى اختصاص به باب یا موضوع معینى ندارد و همه موضوعات در ابواب فقهى را به حسب ذات شامل مى‏شود، ولى قاعده فقهى یا فقط به باب معینى اختصاص دارد، مثل قاعده طهارت یا اختصاص به موضوعات معین خارجى دارد هر چند در همه ابواب وجود داشته باشد، مثل قاعده لاحرج و لاضرر.
5 . مسأله یا قاعده اصولی کبرای قیاسی قرار می گیرد که از آن یک حکم کلی فرعی الهی به دست می آید. وقتی گفته می شود: مقدمه واجب، از مسائل اصولی است، یعنی مقدمه واجب، کبرای قیاسی است که از آن حکم کلی استنباط می شود. هر مقدمه واجب، واجب است، کبرای قیاسی ماست. در نتیجه وضو ، یا غسل که مقدمه نمازند واجب خواهند بود.
مرحوم محقق نائینی، این تفاوت را نمی پذیرد. معتقد است: قاعده فقهی نیز کبرای قیاس واقع می شود. منتهی حکمی که از مسأله اصولی به دست می آید، کلی، و آنچه از قاعده فقهی استنتاج می شود، جزئی است، گرچه موارد متعددی را شامل می گردد.
قاعده اصولی، ارتباط مستقیم با عمل مردم ندارد و شناخت آن، برای مکلف لازم نیست و این از وظائف مجتهد است؛ از این روی، در هنگام فتوا به آن اشاره نمی کند. ولی قاعده فقهی، به مکلف ارتباط دارد. بدین خاطر، وقتی حجیت قاعده ای از نظر مجتهد
تأیید شد، مکلف می تواند از آن بهره برد. قاعده فقهى، برزخى است‏بین قواعد عامه اصولى و احکام جزئى فردى. هرگونه پایه و اساس فقهى که احکام جزئى متعددى برآن اتکا یابد به عنوان قاعده فقهى قابلیت‏حضور در فقه را دارد. قاعده فقهى ممکن است صریحا از متن دینى معتبر اخذ شده‏باشد، مثل قاعده لاضرر، لاحرج و على الید و گاه از مجموعه ابواب فقهى اصطیاد مى‏گردد، مثل قاعده اتلاف یا قاعده «مایضمن بصحیحه، یضمن بفاسده‏» .
قاعده فقهى از جنبه‏هاى مختلف قابل تقسیم‏بندى است. براساس یکى از آن‏ها قاعده فقهى را به قاعده فقهى عام (قاعده‏اى که در ابواب مختلف فقه جارى است) مثل قاعده لاضرر و قاعده فقهى خاص (قاعده‏اى که به باب خاصى از ابواب فقه اختصاص دارد) تقسیم مى‏نمایند. قاعده خاصى گاهى مختص باب عبادات است مثل قاعده ی فراغ و تجاوز. گاهى به معاملات اختصاص دارد، مثل قاعده ما یضمن و گاه مختص معاملات به معناى اعم است، مثل قاعده طهارت. هم‏چنین گاهى قاعده فقهى براى کشف موضوعات خارجى اعمال مى‏گردد تا موضوع احکام معین شود ، مثل قاعده حجیت‏ بینه و قاعده ید.
اگر اسراف به صورت قاعده فقهى مطرح گردد اختصاص به باب خاصى در فقه ندارد بلکه در ابواب طهارت، زکات، جهاد، معاملات، صید و ذباحه، اطعمه و اشربه، احیاء موات و... جارى مى‏گردد.
4. ناگفته نماند که مشکلی با تفاوت گذاری یاد شده نخواهد ماند (اگر تفاوت گذاری پذیرفته شود)، اما بعضی تعبیرات که در تفاوت میان آن دو گفته شده، به گونه ای است که می توان آن را مخدوش دانست. برای نمونه: گفته اند که قاعده فقهی و مختص باب خاص است، اما قاعده اصولی عمومیت دارد . در حالی که پاره ای از قواعد فقهیه نیز عام است و شاید این تفاوت گذاری به تفاوت گذاشته شده میان قاعده فقهی و ضابطه فقهی برگردد. این تعبیر، در کلمات آخوند خراسانی در کفایه الاصول وجود دارد و کلمات مرحوم آقا ضیاء نیز استفاده می شود و مرحوم آیت الله صدر نیز بدان گرایش داشته است.
امام خمینی، در نخست بحث اصول، قاعده اصولی را آلت و وسیله ای برای استنباط احکام شرعی برشمرده، اما قواعد فقهی را مستقل یاد کرده است. همچنین ایشان در کتاب مناهج الوصول الی علم الاصول، علم اصول را چنین می شناساند:
(إنه هو القواعد الآلیه التی یمکن أن تقع کبری استنتاج الاحکام الکلیه الالهیه أو الوظیفه العلمیه … فتخرج بها القواعد الفقهیه: … فلا تکون آلیه بل استقلالیه.)
قاعده طهارت نیز با اصل طهارت یا اصاله الطهاره دارای اختلافاتی است . زیرا که قاعده طهارت، حکم اوّلی و واقعی است که یا از سوی شارع صادر شده و یا در کلام او مفروغ عنه فرض شده است در حالی که اصاله الطهاره، حکم ظاهری است و مرتبه اش هم از حکم واقعی، پسین تر است. یعنی وقتی نوبت به حکم ظاهری می رسد که پیش از آن شارع مقدس، به پاکی بعضی چیزها و به نجاست بعضی چیزهای دیگر حکم کرده باشد. در مرحله بعد، شک پیش آید که آیا برای فلان موضوع، شارع چه حکمی جعل کرده است؟ یا فلان چیز که حکم طهارت یا نجاست را داشته، و اکنون تغییر صفت یا تغییر حالت دارد، نجس است یا پاک؟

 


گفتار دوم : جایگاه قواعد فقهی بین فقه و اصول
قواعد فقهی ، چهره فقه را همیشه شاداب نگه می دارند، در هر حادثه نو پیدائی فقیه می تواند از آنها بهره برد و برای مردم، راه بگشاید. امامان شیعه(ع) افزون بر پاسخگویی به سؤالات حقوقی و اجتماعی شیعیان، با بیان قواعد کلی و ضوابط اساسی، آنان را در راهیابی به پاسخ صحیح سؤالاتی که در آینده مطرح می شود یاری و پایه های اجتهاد مستمر و پویا را طرح ریزی می کردند ، چرا که دنیای متحول و زندگی پرفراز و نشیب، مسأله آفرین است و مجتهد در گذر زمان، باید پاسخ درخور برای مسائل جدید بیابد. او، مرجع در حوادث واقعه است، نه حوادث و مسائل سابقه.
قواعد، استوانه اجتهادند، هم فقیه را در استنباط توانا می کنند و هم اجتهاد او را جهت می دهند. قواعد فقهی، نوعی از مسائل فقهی اند، ولی بسیار کلی که منشأ استنباط قوانین و احکام محدودتر واقع می شوند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   154 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله مبانی شهادت زنان در شریعت اسلام


دانلودمقاله الگوریتم های متراکم سازی

 

 

 

 

 

فایلهای قبل از چاپ اغلب بزرگ هستند .بنابر این ، این یک امر منطقی است که داده اغلب فشرده شده است . تعداد کاملاً کمی الگوریتم وجود دارد که بتواند هم برای نوشتار و هم برای تصاویر استفاده کرد . یک دانش ابتدایی درباره اینکه چگونه الگوریتم های متفاوت کار می کنند می تواند ارزنده باشد . این اوراق یک دید کلی از الگوریتم های تراکم سازی گوناگون که در صنعت پیش چاپ استفاده می شود ارائه خواهد کرد . آن به هیچ وجه یک دید کلی کامل از همه الگوریتم های موجود نیست .
انواع تراکم سازی ملاک عبارتند از :
متراکم سازی CCITT ‌ گروه 3 و 4 ( هم اکنون در حال ساخت )
• متراکم سازی Flate / deflate
• متراکم سازی JPEG
• متراکم سازی LZW
• متراکم RLE
انواع الگوریتم های متراکم سازی
الگوریتم های بالا می توانند به 2 بخش جداگانه تقسیم شوند آنها یا بی فایده هستند و یا بافایده .
الگوریتم های بی ضرر محتوای یک فایل را تغییر نمی دهند . اگر شما یک فایل را متراکم سازید و آنگاه آن را گسترده کنید ، آن تغییر نکرده است . الگوریتم های زیر بی ضرر هستند :
• متراکم سازی CCITT ‌ گروه 3 و 4 ( هم اکنون در حال ساخت )
• متراکم سازی Flate / deflate
• متراکم سازی Huffman
• متراکم سازی LZW
• متراکم RLE
الگوریتم های مضر نرخ تراکم بهتری را به وسیله خلاص شدن از برخی اطلاعات گزیده در فایل حاصل می آیند . چنین الگوریتم هایی می توانند برای تصاویر یا فایل های صدا و نه برای داده های برنامه یا نوشتاری استفاده بشوند. الگوریتم های زیر مضر هستند :
• متراکم سازی JPEG
کدام الگوریتم بهترین است ؟
متاسفانه پاسخ قاطعی برای آن سوال وجود ندارد . آن همه اش بستگی به نوع فایلی که باید فشرده بشود ، همچنین مفهوم واقعی فایل و این سوال که آیا شما مایل به پذیرش یک الگوریتم مضر برای آن فایل ویژه هستید یا نه ، دارد .
به عنوان یک قانون عمومی قبل از فشرده سازی افراد موارد زیر را در نظر
می گیرند :
نوشتار
ارزش فشرده سازی ندارد برخی اوقات RLE به کار رفته است .
تصاویر تک رنگ LZW
داده های سینمایی و هنری تک رنگ CCITT گروه 4
تصاویر فانتری LZW برای فایل هایی که جزئیات خیلی زیادی را دربرنمی‌گیرند. تصاویر رنگی JPEG اگر متراکم سازی با ضرر مطلوب باشد .
کشیدن خط به وسیله برنامه های کاربردی حمایت نشده است .
پایان شماره 1
متراکم سازی Flate / deflate
الگوریتم متراکم سازی بدون اتلاف deflate بر مبنای 2 الگوریتم متراکم سازی دیگر است :
رمز کردن هاف من و متراکم سازی LZVV . شما باید بدانید که این دو الگوریتم چگونه کار می کنند به منظور درک فشرده سازی Flate / deflate چگونه کار می کند . deflate یک الگوریتم باهوش است که مبتنی با روشی که داده را به داده اصلی خودشان فشرده می کند . 3 روش فشرده سازی که موجود هستند :
1- هیچ گاه فشرده نشده باشد . این یک انتخاب هوشمند است برای داده ای که قبلاً فشرده بوده است می باشد . داده ذخیره شده در این وضعیت به مقدار کمی گسترش خواهد یافت ، اما نه آنقدر که اگر قبلاً‌ فشرده باشد و یکی از روشهای دیگر فشرده سازی بر روی آن انجام شده باشد توسعه نمی یابد .
2- فشرده سازی می کند ابتدا با lzvv و سپس با یک نسخه کمی اصلاح شده کد کردن هاف من .
شاخه هایی که برای فشرده سازی این وضعیت به وسیله مشخصه deflate خودش تعریف شده است ، بنابر این هیچ فضای اضافی برای ذخیره کردن این شاخه ها نیاز نداریم .
3- متراکم سازی می کند ابتدا با LZVV و سپس با نسخه کمی تغییر یافته از کد گذاری هاف من با شاخه هایی که فشرده ساز ایجاد می کند و در طول داده ذخیره می شود .
داده ها به بلوک ها شکسته می شود و هر بلوک یک روش واحد از متراکم فشرده سازی را به کار می برد . اگر فشرده ساز بخواهد از ذخیره غیر فشرده به فشرده سازی با شاخه هایی ویژه تغییر وضعیت دهد یا به متراکم سازی با شاخه های هاف من مشخص کند یا به متراکم سازی با یک جفت متفاوت از شاخه های هاف من تغییر وضعیت دهد بلوک جاری باید پایان یابد و یک بلوک جدید شروع شده باشد .
من نظری ندارم . برای من بفرستید اگر شما چیزی درباره نفع و ضررها می دانید متراکم سازی Flate / deflate در کجا به کار رفته اند . من فقط از یک کاربرد قبل از فشرده سازی عمومی که مبتنی بر متراکم سازی Flate که Adobe Acrobat هست مطلع هستم . متراکم سازی Flate یک خاصیت استاندارد از قالب فایل PDF که Acrobat می تواند به کار برد ، است .
فشرده سازی JPEG
JPEG گرفته شده از گروه ماهر عکاسی است ، که یک کمیته استاندارد است . همچنین الگوریتم متراکم سازی به وسیله این کمیته ایجاد شده است .
دو الگوریتم فشرده سازی JPEG وجود دارند : قدیمی ترین آن به عنوان JPEG درون این صفحه به سادگی به کار می رود . الگوریتم جدید تر 2000 JPEG در پایین این صفحه مطرح شده است . لطفاً توجه کنید که شما باید بین الگوریتم فشرده سازی JPEG – که درون این صفحه مطرح شده – و متناظر با آن قالب بندی فایل JFIF ( که خیلی از مردم آن را با نام فایل های JPEG می شناسند ) .
JPEG یک الگوریتم فشرده سازی پر اتلاف است که ایجاد شده است تا اندازه طبیعی فایل تصاویر رنگی شبیه عکاسی به اندازه ممکن بدون تاثیر بر کیفیت تصاویر همانگونه که به وسیله موتور درک انسانی تجربه شده کاهش دهد . ما تغییرات کوچک در روشنایی را آسانتر از تغییرات کوچک در رنگ درک می کنیم . آن ، این جنبه از آگاهی ماست که فشرده JPEG از آن بهره برده و تلاش می کنند تا اندازه فایل را کاهش دهد .
JPEG چگونه کار می کند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله الگوریتم های متراکم سازی


دانلودمقاله مدیریت

 

 


کیده:
در اقتصاد پرشتاب و مبتنی بر دانش امروز کارکنان ارزشمند ترین سرمایه های سازمان هستند ولی همین سرمایه های ارزشمند چنانچه درست مدیریت نشوند می توانند به بزرگترین تهدید برای سازمان تبدیل شوند و همچنین نتایج پژوهشی نشان می دهد که مدیران ارشد پرچالش ترین و مشکل ترین بخش وظایف مدیریتی خود را اداره کارکنان و مدیریت منایع انسانی سازمان می دانند این مهم حاصل نخواهد شد مگر با ایجاد و توسعه فرهنگ کار تیمی در یک سازمان.
هدف مشترک و ایجاد تعهد به هدف و ارزشهای گروهی به عنوان گام اول در تشکیل یک تیم شناخته شده است وانضباط گروهی ارتباطات موثر انگیزش و شوق کامیابی اعتماد متقابل و بالاخره آموزش مستمر به عنوان عوامل مهم پایداری و موفقیت یک تیم ذکر شده اند .
مقدمه: واقعیت این است که تیمی بزرگ نمی توان ساخت مگر اینکه بازیگرانی بزرگ داشته باشیم و در واقع کارآیی یک تیم با کارآیی اعضای آن افزایش می یابد با توسل به خصوصیات و ویژگی هایی که در این مقاله آمده است می توانید عضو بهتری برای تیم خود باشد.
اصل اول : سازگار و انعطاف پذیرند.
در واقع نخستین گام در راه ایفای نقش در تیم ها میل به سازگاری با تیم است نه این که این انتظار داشته باشید که تیم خود را با شما سازگار کند.
بازیگران تیمی که سازگار و انعطاف پذیرند؛ ویژگیهایی دارند:
1- احساس امنیت می کنند: در واقع کسی که احساس امنیت می کند از تغییر باکی ندارد چنین آدمی موقعیت جدید یا تغییر مسئولیت های خود را برپایه ی
واقعیت های موجود ارزیابی می کند.
2- خلاق هستند: یعنی اینکه وقتی روزگار دشوار می شود راهی می یابند در واقع کسانی که در هنگام سختی ها دچار هراس نمی شوند و با تفکر گامی نو بر می دارند خلاق هستند و این خلاقیت هست که سازگاری را تقویت می کند؛ زیرا می تواند با شرایط جدید؛ به شیوه ای نو کنار بیایید.
برای سازگار تر شدن و انعطاف پذیر شدن نقش خودرا ارزیابی کنید و ببینید که آیا نقش دیگری هست که آن را به خوبی یا حتی بهتر از این ایفا کنید!
گاهی هم ممکن در تیم با مسئله ای روبرو شوید در این مواقع همیشه باید فراتررا ببینید به این حالت که کمی خودتان را به عقب بکشید و سعی کنید از دید و زاویه دیگری به مسئله نگاه کنید.
دیگه اینکه بهتر است خود را به آموختن مهارت دهید.
اغلب هروقت که بحث از آموختن می شود اکثرا به یاد کتاب و جزوه و غیره می افتند و این که اگر قرار است چیز جدیدی یاد بگیرند؛ کتاب بخوانندو... این به نظرشان دشوار می آید. اما همه آموخته ها به کتاب خواندن نیست.
فرصت های خیلی خیلی زیادی برای آموختن هست؛ فقط بر این شرط که درآن مکان و زمانی که باید بشنوید و ببینید واقعا گوشهای شنواو چشم های بصیری داشته باشید و مطمئن باشید که به آموخته های هرچند اندک شما می تواند در یک مکان و زمان دیگر به کار و کمک شما به عنوان اعضای یک تیم یا گروه بیاید.

 

اصل دوم: اول باید با یکدیگر کار کرد؛ بعد با یکدیگر برنده شد.
همواره چالش های بزرگ کار تیمی بزرک می طلبد و ضروری ترین صفتی که تیم را در کارهای دشوار موفق می سازد همکاری توام با همدلی اعضای آن است.
باید دقت کنید که منظور صرفا همکاری تنها نیست؛ زیرا همکاری یعنی اینکه با توافق یکدیگر کاری را انجام دهیم اما اگر همدلی هم با آن جمع شود؛ یعنی انجام کار در کنار یکدیگر و اعضای تیم های همدل؛ عالم دیگری دارند.
عواملی که باعث همدلی اعضای تیم می شود:
بزرگترین عامل تحول در برداشت و بینش است بینشی در راستای آن اعضای تیم باید به چشم هماکارانی همدل به آن بنگرند نه به چشم رقیب!
البته ما منکر این نمی شویم که در هر تیمی رقابت وجود دارد در یک گروه از فرزندان خانواده اما اگر می خواهید این تیم به هدف بزرگ برسد باید در راستای رقابتی سالم و مکمل آنها بود.
مورد بعدی کانون توجه ماست؛ این که هر وقت اتفاقی افتاد اول این سوال را از خودتان کنید که این اتفاق چه پیامدی برای تیم دارد در مرحله بعد بپرسید چه چیزی برای من دارد! در واقع باید به جای خود؛ تیم را در کانون توجه قرار دهید و به فکر همه باشید.
اصل سوم:مشتاقند
در واقع انسان در هر کاری که اشتیاق داشته باشد؛ توفیق می یابد. چون برای پذیرش هر چیزی در هستی اشتیاق و نیاز لازم است. رابرت هوبارد می گوید: اگر می خواهید به اشتیاق برسید سعی کنید هر کاری را در سطح عالی آن انجام دهید چون کاری که خوب انجام شد؛ اشتیاق شما را بر می انگیزد.
اصل چهارم: تعهد پذیرند.
William hmarray در این باره می گوید :
لحظه ای که خود را به انجام کاری متعهد می سازیم خداوند هم به یاری می آید؛ دست هایی به یاوری می آیند که اگر تعهدی نداشتید؛ نمی آمدند.
بسیاری از مردم تعهد را از دریچه ی حساس خود می نگرند اما تعهد راستین چیز دیگری است؛ تعهد امری احساسی نیست بلکه ریشه ی آن در منش ماست. چون احساسات پیوسته احساسات پیوسته در نوسانند؛ اما تعهد به سنگ خارا می ماند.
تعهد به استعداد توانایی بستگی ندارد.به قدرت بیشتر؛ توانایی یا فرصت گرانبها تر نیازی نیست. بنابراین است که آن چه را داریم به کار گیریم. یعنی اگر خود را به کاربرد آنچه داریم؛ متعهد سازیم خواهیم دید که هم استعداد داریم؛ هم توانایی و می توانیم به تیم خود بهره بیشتر برسانیم.
اما چه طوری می شود یک تعهد پایدار داشت؟
اساسی ترین پاسخ این است که اگر پایه های تعهد ما براساس اعتقادات و ارزش های ما بنا شده باشند؛ حفظ آن تعهد آسان تر خواهد بود.
و از طرفی باید قبل از هر چیز تعهدات اعضای تیم خود را ارزیابی کنیم؛ چون اساسا تعهد نسبت به آدم های نا متعهد ناممکن است.
در انتها در راستای تعهد خود دل به دریا بزنید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   9 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله مدیریت


دانلودمقاله اصول اولیه طراحی بدنه خودرو

 

 


در این مقاله آموزشی اصول اولیه طراحی بدنه خودرو آموزش داده شده است:
ابتدا از پرسپکتیو های اولیه شروع میکنیم. ما 3 نوع پرسپکتیو داریم.
1- یک نقطه ای 2- دو نقطه ای و 3- سه نقطه ای که فراخور زاویه و نوع دیدمان از از آن موضوع یکی از آنها را انتخاب میکنیم.
ابتدا یک نقطه ای: در همه پرسپکتیو ها ما یک خط افقی داریم که به نام خط افق محسوب می شود و تمام خطوط منشعبه از آن و از دو نقطه مشخص انشعاب میگیرند

به این نقاط نقطه گریز میگوییم.
اگر یک نقطه را 1 بنامیم و دیگری را 2 تداخل خطوط منشعبه از آنها که می توانند زاویه های مختلفی هم داشته باشند، گوشه های کار ما را تشکیل می دهند. این خطوط را محور های اصلی می نامیم Minor Axis و ما محورهای دیگری هم داریم که آنها را Major Axis یا محورهای غیر اصلی می نامیم که مثلآ در این تصویر می تواند محور منصف بیضی چرخهای ما باشد و گاهآ تابعی از محورهای اصلی کار ما نیست. کارمان را ابتدا در یک مکعب محاطی یا بعبارتی Bending box ترسیم میکنیم. این مکعب کمک بسیار شایانی در رسم صحیح کار به ما میکند.
اما در پرسپکتیو یک نقطه ای ما یک نقطه گریز داریم که تمام خطوط متشکله ما از این نقطه خارج میشوند.

 

 

 

 

 


گاهآ ما هرچه به سمت بالا برویم وجه روبرویی ماهم به خودی خود وارد یک پرسپکتیو دیگر خواهد شد و شکل ما به پرسپکتیو دو نقطه ای و گاهآ سه نقطه ای نزدیک می شود مانند تصویر زیرین عکس بالا.
به همان صورت که گفته شد ابتدا ما مکعب مناسبمان را ترسیم می کنیم و بعد شروع به ترسیم خودروی مورد نظرمان در این مکعب می کنیم ، به این صورت که در تصور خودمان ما شروع میکنیم به برش زدن از نواحی مختلف مکعب. البته نقطه یابی بصورت اصولی کمک بسیار زیادی به ما می کند که به آن هم در آینده پرداخته خواهد شد. به تصویر زیر دقت کنید و شما هم برای خودتان با ترسیم مکعب مناسب اقدام به ترسیم خودرو در آن مکعب بکنید. ابتدا برای مبتدایان بد نیست که با خودروهای گوشه تیز Hard Edge شروع کنند.

 



با ترسیم درست و استفاده از قواعد پرسپکتیو ما میتوانیم تصاویر دقیقتر و معقول تری را از سوژه مورد نظر در ذهنمان داشته باشیم . مثال زیر نمونه ای از طراحی یک Interior یا فضای داخلی خودرو با شیوه پرسپکتیو دو نقطه ای است.

 

در یک صفحه با رعایت اصول پرسپکتیو سه عنصر مکعب، استوانه و کره را ترسیم کنید.
حال با قرار دادن یک منبع نور فرضی تاثیر نور بر اجسام را نشان بدهید. مدیا شما میتواند مداد باشد. ما با درنظر گرفتن محل منبع نور Light Source که در این تصویر با یک فلش مشخص است در هر جسم 3 نوع تاثیر نوری یا روشنایی خواهیم داشت که به ترتیب عبارتند از:
1- Lightest و یا روشنترین ها
2- Mid tone یا رنگ های میانه یا سایه روشن ها
3- Dark و یا تیرگی ها
که در این تصویر با سه شماره به روشنی و کاملآ قابل دیدن میباشند. نکته مهم تطابق سایه و نور با فرم کلی احجام هستند که بسته به نرمی و خشکی آنها میتواند تخط یا قوسدار باشد همچنین بازتاب نور بر روی سطح زمینه در این کار یک انعکاس سایه روشن نیز در زیر کره ایجاد کرده است. این تمرین را هم میتوانید بر روی کاغذ با مداد و یا مارکر انجام دهید.
حال یک مکعب و یک استوانه استیل را در ذهن خود تجسم کنید و بر روی کاغذ مانند شکل زیر ترسیم کنید.

 


در اینجا هم ما تاثیر نور ،‌انعکاس اجسام به خودی خود و انعکاس اجسام در همدیگر را میبینیم. همینطور سایه اجسام هم متاثر از انعکاس نور اجسام و انعکاس نور زمینه هم در جاهایی تغییر کرده است. حال شما هم این تمرین را میتوانید با همین زاویه و در مراحل بعدی با زاویه های دیگر و با اشیاع دیگر انجام دهید. پیش از هر چیز این را متذکر می شویم که تمرین زیاد و حوصله و دقت بیشتر شما ضامن موفقیت های آینده شما خواهد بود. مامعمولآ در یک جسم صیقلی و یا نیمه صیقلی انعکاسی از محیط اطراف به این صورت خواهیم داشت. مثال آن را در یک کره به این صورت می شود نشان داد که در بالای کره انعکاسی از آسمان و یا اتمسفر داریم Sky Reflection or Atmosfer Reflection که بدلیل مدور بودن حجم ما در سایه روشن آسمان به صورت مدور خواهد بود. همینطور در وسط کره نیز انعکاسی از اتفاقات دوردست در افق را خواهیم داشت که به آن Horizon Reflection میگویند.این قسمت از کار با رنگ تیره ترسیم میشود و در وسط این انعکاس باریک شده و در کناره ها هم وسیع میگردد. همچنین در پایین کار هم ما یک انعکاس از زمین خواهیم داشت که با رنگی تیره تر از رنگ آسمان ترسیم میکنیم. به انعکاس سایه کلی خود کره بر روی زمین نیز توجه کنید که در طبیعی جلو دادن آن بی تاثیر نخواهد بود. تمرین زیر را هم انجام دهید.

 

 

 

معمولا استیل بدنه اتومبیل (Body Style) به کلاس اتومبیل، ابعاد اتومبیل، قیمت و شرایط محیطی وابسته‌است. به عنوان مثال اتومبیل‌های ۴*۴ برای جاده‌های کوهستانی و اتومبیل‌های کوپه برای حرکت در جاده‌های معمولی مناسب هستند.

 

اشکال مختلف بدنه اتومبیل
۴×۴ یا ۴WD
شاسی این گونه از خودروها به نسبت بلند است. سیستم انتقال قدرت در این گونه اتومبیل‌ها هر ۴ چرخ را به حرکت در می‌آورد(Four Wheel Drive). نیسان پاترول از جمله ماشین‌های ۴×۴ است.
یک بی‌ام‌دبلیو کانورتیبل
کانورتیبل (Convertible)
این گونه خودروهای دارای سقف(همراه شیشهٔ عقب) تاشو هستند که در پشت اتومبیل جمع می‌گردد و یا دارای نوعی سقف هستند که به طور کامل از خودرو جدا می‌گردد. البته نوع سمی کانورتبل (Cabrio coach or Semi-convertible) یک سان روف بزرگ (SunRoof) بر روی سقف خود دارد
کوپه (Coupé)
خودرویی همراه دو در با ظرفیت ۲ یا ۴ سرنشین است. تفاوت کوپه با سدان(خودروی چهار نفرهٔ معمولی) در طول در جلو، ارتفاع سقف و مقدار فضای سرنشینان عقب است. در خودروی کوپه، طول در بیشتر و ارتفاع سقف و فضای سرنشینان عقب کم تر است. البته نوعی از کوپه به نام ۲+۲ وجود دارد که فضای سرنشینان عقبش از کوپهٔ عادی نیز کم تر است. اتومبیلی مانند Mercedes Benz CLS ۲۰۰۸ تلفیقی از سدان و کوپه‌است که اصطلاحا به آن سدان کوپه می‌گویند.
اس.یو.وی متقاطع (XUV or Crossover SUV)
گونه‌ای از اس.یو.وی که بیشتر بر مبنای خودروهای سبک است تا کامیون‌های کوچک.
فست بک (Fastback)
در این نوع خودرو، سقف با یک زاویه کم و به صورت بیضی شکل به انتهای اتومبیل وصل می‌شود. در فست بک، هیچ گونه دری برای پشت اتومبیل تعبیه نمی‌گردد.
هاچ بک (Hatchback)
در خودروی‌های هاچ بک، در عقب شامل شیشهٔ عقب هم می‌گردد که با باز کردن این در به یک صندوق بار کوچک می‌توان دسترسی داشت. اتومبیل‌های هاچ بک دارای ۲ یا ۴ در هستند که معمولا با به حساب آوردن در عقب، هاچ بک‌ها در دو نوع ۳ در و ۵ در قرار می‌گیرند.
نعش کش (Hearse)
این اتومبیل‌ها نوع تبدیل یافتهٔ ماشین‌های لوکس(Luxury Car) هستند که به مراتب دراز تر و سنگین تر از اتومبیل‌های عادی بوده و معمولا برای حمل مرده به کار می‌روند.
لیفت بک (Liftback)
تلفیقی از کوپه و هاچ بک می‌باشد.
لیموزین (Limousine)
اتومبیلی گرانقیمت همراه با رانندهٔ مخصوص(chauffeur) که برای حمل اشخاص مهم به کار می‌رود. طول این اتومبیل‌ها بیشتر از اتومبیل‌های عادی است.
مینی بوس (Minibus)
نمونهٔ کوچکی از اتوبوس که توانایی حمل بیش از ۱۶ نفر را دارد.
مینی ون (MiniVan)
اتومبیلی که دارای ۳ تا ۴ ردیف صندلی همراه با فضای اضافه‌است. نوع سوپرمینی (Supermini) نمونهٔ کوچکی از ون است که دارای ۲ تا ۳ ردیف صندلی است.
اتومبیل‌های عضلانی (Muscle car)
اتومبیل‌هایی با بدنه‌ای نسبتا سنگین همراه با یک موتور قوی که مربوط به دههٔ ۶۰ تا ۷۰ میلادی هستند. از این نوع خودروها به عنوان اتومبیل‌های مخصوص مسابقه هم استفاده می‌شد.
ام.پی.وی. (MPV)
ام.پی.وی‌ها اتومبیل‌های چند منظوره‌ای هستند(Multi-purpose vehicle) که برای عبور از مناطق ناهموار، حمل بار و حمل مسافر (به عنوان یک اتوبوس کوچک) به کار می‌روند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   28 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله اصول اولیه طراحی بدنه خودرو


دانلود مقاله احتمال و احتمال شرطی

 

 

احتمال و احتمال شرطی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله دارای تصاویر و فرمول است که در سایت قابل نمایش نیست
مدل احتمال شرطی
اگر A و B دو پیشامد از فضای نمونه ای S باشند و ، و بدانیم آگاهی از رخداد حتمی پیشامد B در مقدار احتمال سایر پیشامدها اثر می گذارد، احتمال پیشامد A به شرط این که پیشامد B رخ دهد به صورت زیر تعریف می شود:

قاعده ضرب احتمال

این رابطه به قاعده ضرب احتمال موسوم است. به کمک این قاعده می توان احتمال رخداد هم زمان دو پیشامد را تعیین کرد.
استقلال دو پیشامد
اگر آگاهی از رخداد پیشامد B در احتمال رخداد پیشامد A مؤثر نباشد، A را مستقل از B میگویند. پس:

 

 

 

احتمال تجربی
مجموعه ی همه ی نتایج ممکن در یک آزمایش تصادفی، فضای نمونه ای نامیده می شود.
نسبت «رو» هایی که در آزمایش پرتاب سکه به دست آمد، همان فراوانی نسبی است.
اگر داده های حاصل از آزمایش در محاسبه ی احتمال مورد استفاده قرار گیرد به احتمال تجربی یا تخمین احتمال گویند.

مثال: از 50 بار پرتاب یک سکه 30 بار رو ظاهر شده است تخمین احتمال رو آمدن سکه کدام است؟

به احتمال هایی که در آن پیشامدها به طور ایده آل رخ می دهند و داده های حاصل از آزمایش در آن نقشی ندارند احتمال نظری گفته می شود و در این حالت نتایج آزمایش هم شانس هستند.

مثال: در پرتاب یک تاس احتمال آمدن عدد بزرگتر از 4 کدام است؟

توضیح بهتر اینکه:‌احتمال نظری به احتمالهایی گفته می شود که به کمک آنچه که به طور ایده آل باید رخ دهد تعیین می گردند و داده های حاصل از آزمایش در آن نقشی نداشته باشند. برای مثال در پرتاب یک سکه فضای نمونه به صورت {پ و ر}=S می باشد که احتمال «رو» آمدن سکه و احتمال «پشت» آمدن سکه نیز است. این دو عدد احتمال نظری می باشند.
همچنین در پرتاب یک تاس فضای نمونه به صورت {6و5و4و3و2و1}=S می باشد که احتمال آمدن عدد3، می باشد، که این عدد احتمال نظری ظاهر شدن عدد3 می باشد.
احتمال تجربی: اگر یک سکه سالم را 100 بار پرتاب کنیم و از این 100 بار 55 بار «رو» ظاهر شود کسر را احتمال تجربی (تخمین احتمال) رو آمدن در این 100 بار آزمایش می گوییم همچنین اگر یک تاس را 30 بار پرتاب کنیم و 5 بار عدد 2 ظاهر شده باشد کسر را احتمال تجربی ظاهر شدن عدد 2 در این 30 بار آزمایش می گوییم

 

ظهور احتمال
اما ظهور احتمال به صورت یک نظریه ریاضی نسبتاً جدید است.
مصریان قدیم در حدود ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد برای بازی از چیزی که امروزه آن را "قاپ" می‌نامند و شیئی استخوانی شبیه تاس چهار وجهی است استفاده می‌کردندکه در استخوان زانوی پای بعضی از حیوانات وجود دارد.
تاس شش وجهی معمولی در حدود سالهای ۱۶۰۰ بعد از میلاد ساخته شد و از آن به بعد در تمام انواع بازیها ابزار اصلی بوده است.
بدیهی است که ضمن انجام بازیهای تصادفی ،بازیکنان این بازیهادرباره فراوانی وقوع پیشامدهای معین و درباره احتمال آنها ایده‌های شهودی به دست آوردند اما تعجب اینکه تا قرن پانزدهم هیچگونه بررسی علمی در مورد پیشامدهای تصادفی انجام نشد.
گذر از احتمال کلاسیک
اوایل تئوری احتمالات به یک تعداد متناهی از نتایج یک امتحان دو شقی محدود شده بود.قانون محاسبه احتمال،در اصل بسیار ساده بود:
یک پیشامد مرکب،تعدادی پیشامد اولیه را شامل میشود.احتمال آن پیشامد مرکب برابر است با حاصل جمع احتمالات آن پیشامدهای اولیه.برای تعیین احتمالهای پیشامدهای مرکب،پیشامدهای اولیه باید احتمالهایی داشته باشند.طرح های تخمینی بر اساس پیشامدهای اولیه متقارن بنیان نهاده شده بودند.در نتیجه اگر تعداد پیشامدهای اولیه m بود،تقارن نتایج یک بازی به معنی زیبا بودن آن بازی بود.
محاسبات کلاسیک احتمالات که بسیار محدود بودند،بر پایهء تفسیر کلاسیک احتمال انجام میشدند.
تعبیر امواج دوبروی با نظریه احتمال
بر اساس اصل عدم قطعیت هایزنبرگ در مکانیک کوانتومی نمی‌توان در مورد پدیده‌ها با قطعیت کامل اظهار نظر نمود و لذا نتیجه ‌اندازه گیری‌ها و آزمایش‌های مختلف بوسیله نظریه احتمال تعبیر می‌شود. از جمله مفاهیمی ‌که در تعبیر و توصیف آنها از نظریه ‌احتمال استفاده می‌شود، تعبیر امواج دوبروی می‌باشد. امواجی که به ذرات مادی نسبت داده می‌شود.
تعبیر طبیعت موجی ذرات مادی برحسب احتمالات ، نخستین بار در سال 1926 توسط ماکس بورن ارائه شد. آن شاخه ‌از فیزیک کوانتومی‌ که مسئله یافتن مقادیر توابع موجی را بررسی می‌کند، مکانیک موجی یا مکانیک کوانتومی ‌نام دارد. مبتکران اصلی مکانیک موجی ذرات اروین شرودینگر و ورنر هایزنبرگ بودند که به‌صورت مستقل مکانیک کوانتومی ‌را با صورتهای ریاضی مختلف ، ولی هم‌ارز ، فرمول‌بندی کردند.
ارتباط مدل موجی و ذره‌ای بوسیله نظریه ‌احتمال
از الکترومغناطیس می‌دانیم که میدان موج وابسته به یک فوتون میدان الکترومغناطیسی است. تابش الکترومغناطیسی در بعضی موارد با استفاده‌ از مدل ذره‌ای و در موارد دیگر به کمک مدل موجی توصیف می‌شود. شدت تابش ، کمیتی است که در هر دو مدل به یک معنی است.با این تفاوت که در مدل ذره‌ای ، شدت تابش با تعداد فوتونها متناسب است، ولی در مدل موجی شدت تابش با مجذور میدان الکتریکی متناسب می‌باشد. از طرف دیگر ، احتمال مشاهده هر فوتون در هر نقطه با تعداد فوتونهایی که به‌ آن نقطه می‌رسند، متناسب است. چون اگر فوتونی در آن نقطه وجود نداشته باشد، در این صورت احتمال وجود فوتون صفر خواهد بود.
بنابراین با استفاده ‌از تعریف ارائه شده برای شدت در هر دو مدل موجی و ذره‌ای ، می‌توان چنین نتیجه گرفت که ‌احتمال مشاهده یک فوتون در هر نقطه ‌از فضا با مجذور شدت میدان الکتریکی در آن نقطه متناسب است. به بیان دیگر ، از دیدگاه نظریه کوانتومی‌ ، میدان الکتریکی نه تنها کمیتی است که نیروی الکتریکی به‌ازای واحد بار را بدست می‌دهد، بلکه کمیت تابعی است که مجذور آن احتمال مشاهده یک فوتون را در هر مکان مفروض بدست می‌دهد. هرچند نظریه ‌الکترومغناطیس کلاسیک قادر به توصیف خصوصیات دقیقا کوانتومی‌ تابش الکترومغناطیسی نیست، ولی قادر است با محاسبه مجذور میدان الکتریکی احتمال مشاهده فوتون‌ها را بدست دهد.
معرفی تابع احتمال
مفهوم طبیعت موجی یک ذره مادی مانند الکترون را می‌توان به ‌این صورت تشریح کرد که رابطه بین احتمال مشاهده یک ذره و مجذور دامنه موج آن دقیقا همان رابطه بین احتمال مشاهده یک فوتون با جرم سکون صفر و مجذور دامنه موج آن (که همان میدان الکتریکی است) می‌باشد. در مکانیک کوانتومی دامنه موج وابسته به یک ذره همان تابع موجی است که بر اساس رابطه دوبروی به یک ذره نسبت داده می‌شود. در مکانیک کوانتومی (یا مدل ذره‌ای) احتمال مشاهده یک ذره مادی به‌صورت مجذور تابع موج تعریف می‌شود.
بنابراین ، اگر تابع موج را با ψ نشان دهیم، در این صورت احتمال اینکه ذره در یک فاصله مفروض بین x و x + dx مشاهده شود، با ψ(x)|2dx| برابر خواهد بود. از طرف دیگر می‌دانیم که میدان الکتریکی ، در حالت کلی تابعی از مکان و زمان می‌باشد. بنابراین باید تابع موج و به تبع آن تابع احتمال نیز تابعی از مکان و زمان باشند. تعیین مکان مخصوص یک فوتون در یک زمان خاص با قطعیت کامل ، غیر ممکن است، اما تعیین احتمال مشاهده آن به کمک مجذور میدان الکتریکی امکان‌پذیر است. بطور مشابه ، تعیین مکان مخصوص یک ذره در یک زمان ویژه با قطعیت کامل غیرممکن بوده ولی تعیین احتمال مشاهده آن به کمک مجذور تابع موج ممکن است.
خصوصیات تابع احتمال
• تابع احتمال یک کمیت حقیقی است، چون به صورت مجذور تابع موج تعریف می‌شود و مجذور یک کمیت باید حقیقی باشد، هرچند خود آن کمیت مختلط باشد.
• تابع احتمال همواره مقداری بین صفر و یک دارد که یک ، بیشینه مقدار آن و صفر ، کمترین مقدار تابع احتمال است.

 

توزیع دو جمله ای
امتحان های تکراری نقش بسیار مهمی در آمار و احتمال بازی می کنند خصوصا" وقتی تعداد امتحان ها ثابت و پارامتر (احتمال پیروزی) برای تمام امتحان ها برابر و امتحان ها همگی مستقل باشند.
به منظور تهیه فرمولی برای احتمال به دست آوردن " پیروزی در امتحان " تحت شرایطی که بیان شد ملاحضه کنید که احتمال به دست آوردن پیروزی و شکست در یک ترتیب مشخص برابر است. برای هر پیروزی یک عامل و برای هر شکست یک عامل وجود دارد و بنا بر فرض استقلال عامل و عامل در یکدیگر ضرب می شوند. چون این احتمال با هر دنباله ای از امتحان که در آن پیروزی و شکست وجود دارد همراه است تنها باید تعداد دنباله هایی از این نوع را بشماریم و سپس را در این تعداد ضرب کنیم.روشن است تعداد راه هایی که می توانیم امتحان را که برآمد همه آنها پیروزی است انتخاب کنیم برابر است با و نتیجه می شود که احتمال مطلوب برای " پیروزی در امتحان " برابر است.

 


تعریف
متغیر تصادفی توزیع دوجمله ای دارد و به آن عنوان متغیر تصادفی دو جمله ای داده می شود اگر و تنها اگر توزیع احتمال آن به صورت زیر باشد:

قضیه(1)

قضیه(2)
میانگین و واریانس توزیع دو جمله ای برابرند با :

قضیه(3)
اکر توزیع دو جمله ای با پارامترهای باشد و آنکاه:

قضیه(4)
تابع مولد گشتاور توزیع دوجمله ای به صورت است.
نکته : اگر امین پیروزی در امین امتحان رخ دهد باید پیروزی در اولین امتحان وجود داشته باشد و احتمال این پیشامد عبارت است از :

احتمال یک پیروزی در امین امتحان برابر است با و بنا براین احتمال آن که امین پیروزی در امین احتمال رخ دهد برابر است با:

توزیع دوجمله ای منفی
متغیرتصادفی توزیع دوجمله ای منفی دارد و به آن عنوان متغیر تصادفی دوجمله ای منفی داده می شود اکر و تنها اگر توزیع احتمالش به ازای به صورت زیر باشد:

قضیه(5)(
قضیه(6) میانگین و واریانس توزیع دوجمله ای منفی عبارتند از :

جمع احتمالها
جمع احتمالها
(منظور از «برآمد» در جملات زیر همان «پیشامد» است)
آزمایش پرتاب یک تاس را در نظر بگیرید. شش برآمد هم شانس 1، 6،5،4،3،2 برای این آزمایش وجود دارد، یعنی فضای نمون ای 6 عضو دارد. پیشامدهای زیر را تعریف می کنیم:
A: آمدن عدد 2
B: آمدن عدد 6
C: آمدن عدد زوج
D:آمدن عدد کوچکتر از 4
هر کدام از این پیشامدها مجموعه ای از یک یا چند برآمد هستند. در واقع

چون پیشامدها زیر مجموعه های فضای نمونه ای هستند، پس فضای نمونه ای مجموعه مرجع این پیشامدها است. به روش نمودار ون، فضای نمونه ای S را به صورت یک مستطیل بزرگ و پیشامدها را به صورت شکلهایی در داخل آن نشان می دهیم. پیشامدهای D,C در نمودار زیر نشان داده شده اند:
چون شش برآمد هم شانس وجود دارد، . در پیشامد «آمدن یک 2 یا یک 6» دو برآمد وجود دارد:

در این مثال می بینیم که

آیا این رابطه برای هر دو پیشامد دلخواه برقرار است؟‌
پیشامدهای D,C در بالا را در نظر بگیرید. پیشامد «C یا D» یعنی شامل همه برآمدهای موجود در C یا D یا هر دوی آنها است، یعنی
(آمدن عدد زوج یا عددی کمتر از 4 ) p =
(آمدن 6،4،2 یا آمدن 3،2،1)P=
بنابراین، در هر برآمدی به جز 5 وجود دارد. از این رو دقیقاً 5 برآمد مجزّا وجود دارند که این پیشامد را تشکیل می دهند، زیرا در تعیین تعداد اعضای یک مجموعه، اعضای تکراری را فقط یکبار می شماریم، بنابراین

از طرف دیگر مشاهده می کنیم که که برابر است با . پس در این مثال، . علت این هماهنگی را بررسی می کنیم:
در پیشامد 3C برآمد و در پیشامد D نیز 3 برآمد وجود دارند ولی در
، 5 برآمد وجود دارند. برآمد 2 هم در C است و هم در D، ولی باید دقت کنیم که هر برآمد را دقیقاً یک بار بشماریم. هنگام محاسبه ، این برآمد را دو بار به حساب می آوریم پس باید یک بار آن را کم کنیم یعنی باید احتمال پیشامد «D,C» یا را از مجموع فوق کم کنیم، به این ترتیب

این با نتیجه ای که قبلاً برای به دست آوریم هماهنگی دارد. این مطلب ما را به قانون جمع احتمالها هدایت می کند یعنی برای دو پیشامد D,C

این رابطه برای پیشامدهای B,A در بالا نیز برقرار است زیرا B,A هیچ گاه همزمان رخ نمی دهند، یعنی رخ دادن پیشامد غیر ممکن است. چون احتمال رخ دادن پیشامدهای غیر ممکن صفر است، پس و

 


نظریه احتمالات
نظریه احتمالات مطالعه رویدادهای احتمالی از دیدگاه ریاضیات است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  28  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله احتمال و احتمال شرطی