دانلود مقاله دایره امور مالی شهرداری

 

ایجاد شهرداری در ایران
« بلد » به معنای شهر است و « بلدیه » نام قدیم شهرداری است. تأسیس بلدیه در ایران یک قرن قدمت دارد و اولین بلدیه در کشاکش حوادث مشروطه در تهران تأسیس شد.
پیش از آنکه اداره‌ای به نام بلدیه در تهران قدیم تشکیل شود، اداره‌ای تأسیس شده بود که تقریباً همان وظایف بلدیه را انجام می‌داد. این اداره نامش « اداره احتسابیه » بود و اعضای آن را « محتسب » می‌گفتند. این اداره از دو شعبه احتساب و تنظیف که هر کدام عده‌ای نایب و فراش و سپور تحت فرمان داشته‌اند، تشکیل شده بود.
محتسبین قبلاً زیر نظر حکومت و کلانتر شهر کار می‌کردند و در مجازات امورخلافی و حتی در داد و ستد و فروش اجناس دخالت می‌کردند. شعبه ظافت اداره احتسابیه جمعی سقا برای آبپاشی در اختیار داشت و با استفاده از صد رأس الاغ و قاطر کار حمل زباله را انجام می‌داد.
در سال 1285 شمسی و با پیروزی نهضت مشروطه، به دلیل مشکلات متعددی که در اداره امور شهرها در زمینه‌هایی مانند بهداشت شهری، برسانی و ... وجود داشت نمایندگان مجلس اول درصدد تدوین قانونی برای اداره امور شهرها برآمدند، که این عمل به تدوین اولین قانون شهرداری‌ها با عنوان « قانون بلدیه » در تاریخ 19 خرداد 1286 شمسی انجامید.
این قانون در 108 ماده به تصویب نمایندگان مجلس رسید، هدف از تأسیس بلدیه در این قانون تأمین منافع شهرها و رفع نیازهای شهرنشینان اعلام شد. در این قانون تشکیل انجمن بلدیه پیش‌بینی شده بود که اعضای آن را مردم انتخاب می‌کردند ( البته مطابق این قانون زنان حق رأی نداشته‌اند ). انجمن بلدیه دارای اختیارات گسترده‌ای در امور شهری بود.
ریاست اداره بلدیه بر عهده رئیس انجمن بلدیه بود که از میان اعضای انجمن بلدیه با اکثریت آرا انتخاب می‌شد و عنوان وی « کلانتـر » بود که معادل معاون اول شهردار بوده است با تدوین این قانون برای اولین بار مردم توانستند در انتخاب اعضای انجمن بلدیه شرکت کنند و منتخبان آنها از اختیارات وسیعی در بلدیه برخوردار شدند. ولی باید توجه داشت که هرچند انجمن‌های بلدی اقداماتی را در سطح شهرها انجام دادند ولیکن در عمل تشکیل اداره بلدیه و انجمن بلدیه به صورت قانونی با مشکلات متعددی روبه رو شد.
با توجه به شرایط نامناسب سیاسی بعد از پیروزی مشروطیت و چالش‌ها وتقابل‌های دولت و مشروطه خواهان بر سر مسائل مختلف، اقدامات اصلاحی بلدیه تحت تأثیر این عوامل قرار گرفت. در کنار این عوامل، کمبود بودجه و درآمدهای مالی بلدیه و همچنین ضعف عملکرداعضای انجمن‌های بلدی نیز در کاهش کارآیی آن مؤثر بود. لذا می‌توان گفت که باتوجه به شرایط و فضای سیاسی کشور در اوایل مشروطیت، حمایت جدی از تشکیل یک بلدیه قانونی انجام نگرفت. تأثیرگذاری این عوامل به حدی بود که با وجود تلاش‌های صورت گرفته بلدیه به مفهوم قانونی در اوایل مشروطیت شکل نگرفت چنان که اولین بلدیه قانونی در تهران در 1289 یعنی نزدیک به سه سال پس از تصویب قانون تأسیس بلدیه در مجلس شورای ملی، شکل گرفت.
اولین بلدیه قانونی تهران به هنگام نیابت سلطنت « عضد‌الملک قاجار » ( رئیس ایل قاجار )، به ریاست« دکتر خلیل‌خان اعلم‌ الدوله ( ثقفی ) » تأسیس شد. این اداره مقابل سبزه میدان و در محلی به نام خیام‌خانه یا چادرخانه استقرار یافت. اداره جدید یک معاون داشت به نام « علیرضاخان بهرامی » که بعدها به « مهذب السلطنه » معروف گردید و یکی از چشم‌پزشکان سرشناس تهران قدیم بود و در علوم فلسفی و روان شناسی وارد بود. رئیس محاسبات و تنظیم بودجه و کارگزینی نیز به یک نفر ارمنی به نام « مسروپ ‌خان مسروپیان » سپرده شد.
اداره بلدیه بعداً زیر نظر وزارت داخله انجام وظیفه می‌کرد و نخستین کسی که از طرف این وزارتخانه حکم ریاست بلدیه را دریافت کرد شخصی به نام « یمین ‌السلطنه » بود و به طوری که در حکم صادره وی نوشته بودند، ایشان ماهانه مبلغ هشتاد تومان دریافت می‌کرد. وظیفه عمده و اساسی بلدیه در تهران قدیم و در زمان « عضدالملک » علاوه بر نظافت خیابانها و کوچه‌های دارالخلافه، سنگفرش کردن چند خیابان هم بوده است. در آن زمان معمولاً رفتگران یا نظافت‌چی‌های بلدیه با مشک خیابانها را آبپاشی می‌کردند تا گرد و غبار خیابانها مردم و رهگذران را آزار ندهد.
تنها عوارضی که اداره بلدیه از مردم در اوایل کار خود می‌گرفت، عوارضی بود که از وسایل بارکشی که وارد تهران می‌شدند وصول می‌کرد. از این طریق هزینه و حقوق و مواجب کارگران ( رفتگران ) تأمین می‌گردید و چیزی اضافه نمی‌آمد که به مصرف امور اساسی مثل خیابان‌سازی و تعمیم روشنایی شهر برسد.
در جریان نخستین اقداماتی که انجمن بلدیه انجام داد ضعف‌های آشکاری مشاهده شد، چنانکه این مسئله موجب اعتراض نمایندگان مجلس گردید. زیرا در میان اعضای انجمن بلدیه افراد سنت‌گرا و کسانی که با محتوای قانون به طور دقیق آشنا نبودند وجود داشت و چون نظارت قانونی و مستمری بر کار آنها وجود نداشت موجب خودسری‌هایی در کار اعضای بلدیه شد. بنابراین دلایل نمایندگان مجلس درصدد اصلاح قانون بلدیه برآمدند و در این راستا در 9 رمضان 1329 قمری ( 1290 شمسی )؛ با پیشنهاد دولت مبنی بر انفصال انجمن‌های بلدی موافقت کردند. این موضوع به معنای نسخ قانون بلدیه نبود بلکه برای اصلاح قانون بلدیه و افزایش میزان کارآیی انجمن‌های بلدی چنین تصمیمی گرفته شد.
اداره بلدیه همچنان براساس قانون به کار خود ادامه داد. با وجود اینکه دولت سعی کرد بلدیه را به خود وابسته کند ولیکن این کار تا کودتای 1299 عملی نشد.
پس از کودتای 1299 و روی کارآمدن دولت سید ضیاءالدین طباطبایی و تسلط دولت بر تمامی امور، نخست وزیر برای رسیدن به اهدافش تصمیم گرفت نهادهای مستقلی مانند بلدیه را به دولت وابسته کند. از این رو با تدوین نظامنامه‌ای در هیأت دولت در سال 1300 شمسی اداره بلدیه وابسته به دولت شد و بدین سان تحولات آن تحت تأثیر تصمیمات « قدرت سیاسی » قرار گرفت.بر اساس این نظامنامه ریاست تشکیلات بلدیه تهران زیر نظر ریاست وزرا قرار گرفت و نخست وزیـر از طرف خود کفیلی را برای اداره بلدیه تعیین می‌کرد. ضمناً در همین سال ساختمان مرکزی بلدیه به میدان سپه انتقال یافت.با روی کارآمدن رضا خان روند تمرکزگرایی دولت با شدت بیشتری دنبال شد و از همین رو دولت در 30 اردیبهشت 1309 قانون جدیدی برای تشکیلات بلدیه تصویب کرد. متن قانون به منظور رفع مشکلات مالی دولت در زمینه امور شهری تدوین شده بود و نحوه دریافت عوارض و مالیات‌هارا برای دولت مشخص و راحت‌تر کرده بود. با وجود اینکه مطابق این قانون تشکیل انجمن بلدیه پیش‌بینی شده بود ولیکن نظامنامه انجمن‌های بلدی طوری تدوین شده بود که دست دولت در نحوه اداره آن آزاد بوده و براساس اهداف دولت کار می‌کرده است.
ایجاد سازمان شهرداری
ایجاد سازمان شهرداری با عنوان بلدیه در 29 اسفند ماه سال 1285 هـ.ش. (پس از استعفای میرزا نصرالله‌خان مشیر‌الدوله )، در مجلس اول مطرح شد. در آن دوران « سلطان علی‌خان وزیر افخم » با اینکه عنوان ریاست وزرایی نداشت، عملاً وظایف شهردار تهران را انجام می‌داد. در سازماندهی ابتدایی،اداره بلدیه جزو تشکیلات وزارت کشور منظور گردید و متعاقب آن « نظام نامه بلدیه » تقدیم مجلس شد.
این نظام نامه در 20 ربیع الثانی سال 1325 هـ.ق. در 5فصل و 108ماده به تصویب نمایندگان مجلس رسید. هدف از تأسیس بلدیه در این نظام نامه، حفظ منافع شهرها و برآورده کردن حوایج شهرنشینان (مثل اداره کردن اموال منقول و غیرمنقول و سرمایه‌هایی که متعلق به شهر است، تسهیلاتی برای دسترسی آسان مردم به مواد غذایی‌، پاک نگه داشتن کوچه‌ها و میدان‌ها و خیابان‌ها، روشن کردن شهر، پاکیزگی حمام‌ها، بیمه بناهای متعلق به شهر در برابر حریق و ...) بوده است.
وظایف شهرداری :
نیز هر چند همان وظایف مندرج در نظام ‌نامه بلدیه است، اما در حال حاضر این وظایف به دلیل گسترش شهر تهران و تغییر شیوه‌های زندگی در آن، با تکنولوژی روز هماهنگ شده است.
بعنوان مثال ایجاد شهر سالم در یکی از مناطق جنوبی تهران و تبدیل آن به منطقه‌ای استاندارد برای سکونت، از جمله اقدامات مهم این شهرداری می‌باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



فصل ا فصل اول
شهرداری
در حکومت‌های محلی از جمله شهرداری‌ها، شهروندان قدرت را مستقیماً از طریق برگزاری انتخابات به نمایندگان رسمی خود که اعضای شوراهای شهر و روستا می‌باشند و از طریق آنان به مسئولین حکومت‌های محلی یعنی شهرداران و دهیاران تفویض می‌نمایند. در تبصره بند یک ماده 71 قانون تشکیلات ، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران آمده است : " شورای اسلامی شهر موظف است بلافاصله پس از رسمیت یافتن نسبت به انتخاب شهردار واجد شرایط اقدام نماید."
در شهرداری‌ها، شهرداران بعنوان مسئولین اجرایی (در حدود وظایف محوله )، در مقابل شوراهای اسلامی شهر و روستا مسئول بوده و هر دو در مقابل شهروندان مسئولیت پاسخگویی دارند. البته دولت مرکزی نیز بر حسن اجرای قوانین و مقررات نظارت می‌نماید.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش را مورد توجه قرار داده و به موجب اصل ششم این قانون « امور کشور به اتکای آرای عمومی اداره می‌شود و از راه انتخابات؛ رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شوراها انتخاب می‌شوند ».
بنابراین از شهرداری‌ها و به طور کلی از تمامی نهادهای عمومی انتظار می‌رود که در مقابل عملکردها و نتایج حاصل از آنها، در مقابل شهروندان و نمایندگان قانونی ایشان پاسخگو باشند. به بیان ساده می‌توان گفت که مسئولیت پاسخگویی شهرداران را ملزم می‌نماید در مورد اعمالی که انجام می دهند به شهروندان توضیح دهند ونتایج حاصل از برنامه های مصـوب را در معرض ارزیابی و قضاوت نهادهای مستقل نظارتی و در نهایت عموم مردم قرار دهند. همچنین بر مبنای مفهوم مسئولیت پاسخگویی عمومی‌، شهرداری‌ها مکلفند در مورد افزایش منابع مالی که عمدتاً از طریق معاملات غیر مبادله‌ای صورت می‌گیرد و همچنین میزان و نحوه مصرف اینگونه از منابع، دلایل قانع کننده و منطقی ارائه نمایند.
براساس بند 8 قانون مذکور یکی از وظایف شوراها عبارت است از :" نظارت بر حسن اداره و حفظ سرمایه ودارایی های نقدی، جنسی و اموال منقول و غیرمنقول شهرداری و همچنین نظارت بر حساب درآمد و هزینه آنها به گونه‌ای که مخل جریان عادی امور شهرداری نباشد." همچنین در بند 10 در تشریح وظایف شورای شهر بیان شده : " تایید صورت جامع درآمد و هزینه شهرداری که هر شش ماه یک بار توسط شهرداری تهیه می‌شود و انتشار آن برای اطلاع عموم و ارسال نسخه‌ای از آن به وزات کشور ."
و در بند 26 نیز در تشریح وظایف شورای شهر آمده است : " تصویب نرخ خدمات ارائه شده توسط شهرداری و سازمان‌های وابسته به آن با رعایت آیین نامه مالی و معاملات شهرداری‌ها ."
بنابراین، شهرداری‌ها به لحاظ نوع فعالیت‌ها و خدماتی که ارائه می‌دهند، مشابه سازمان‌های دولتی بوده و محیط گزارشگری و چارچوب نظری مورد استفاده برای این واحدها نیز متفاوت از واحدهای انتفاعی است. در حقیقت شهرداری‌ها، « نهادهای عمومی غیر دولتی » هستند که هدفشان ارائه خدمات به مردم ساکن در یک منطقه است و لذا عملکردی مشابه دولت‌ها در سطحی کوچک‌تر دارند. به طوری که از لحاظ گزارشگری مالی، همانند دولت‌های مرکزی بوده و معیارهای گزارشگری دولت برای شهرداری‌ها نیز می تواندمورد استفاده قرار گیرد. زیرا « اصل استفاده از حسابهای مستقل » و یا « اصل لزوم اعمال کنترل بودجه‌ای » و یا سایر اصولی که در حسابداری دولتی متداول است، برای شهرداری‌ها نیز کاربرد داشته و می‌توان گفت که حسابداری شهرداری‌ها، تابع حسابداری دولتی است.
بعنوان نمونه در تشریح وظایف شوراها در بند 13 این قانون مربوطه آمده است: " تصویب بودجه، اصلاح و متمم بودجه و تفریغ بودجه سالانه شهرداری و مؤسسات و شرکت‌های وابسته به شهرداری با رعایت آیین نامه مالی شهرداری‌ها و همچنین تصویب بودجه شورای شهر ."

ثبت های حسابداری
برای ثبت های حسابداری که مراحل اولیه حسابداری است نیاز به صدور برگه دفترروزنامه ودفترکل ودفترمعین است وبرای موازنه حسابهای دفترمعین عینا همانند دفترکل است.در این جا کافی است که باید عملیات حساب های فرعی هر حسابهای فرعی هرحساب اصلی با جمع ان حساب دردفترکل برابری نماید و مراحل انجام هزینه در سازمان شهرداری می باشد.
یکی از مهمترین و اساسی ترین مراحل حسابداری تهیه و تنظیم گزارشات مالی می باشد که در پایان دوره مالی به وسیله واحد حساب داری تهیه وجهت اگاهی مدیران و عامه ی مردم ازچگونگی فعالیتهای انجام شده در سازمان شهرداری به موجب قانون منتشر می گردد.
در حال حاضردانش حسابداری به عنوان یک دانش فراگیردرامده که بسیاری خود رانیازمند دانستن ان احساس می کنند که هدف اصلی ان اشنایی فراگیر ان با مبنای حسابداری است.این مبنا شامل روشهای عمومی حسابداری است که درقالب حسابداری واحدهای خدماتی انفرادی بیان می شود .
باگسترش روابط اقتصادی دربین بنگاههای اقتصادی وگوناگونی مبادلات بازرگانی وتنوع محصولات واحدهای اقتصادی بسیاری درقالب موسسات بازرگانی ایجادشده به فعالیت می پردازند.درجوامع نوین موسسات بازرگانی در مجموعه ی بنگا ههای اقتصادی سهم بسیاری دارند. این موضوع باعث می شود که تا د ر فرایند اموزش حسابداری به موسسات بازرگانی توجه ویژه ای شود.
در حال حاضر با توجه به تاثیر مهمی که عملیات ومحاسبات حسابداری در برنامه ریزیهای سازمانها وتصمیم گیریهای مدیران دارد اموزش ان از اهمیت و یژه ای برخوردار است تا با استفاده از اطلاعات ومنابع جدید مطالب ومسا ئل مفید و کاربردی مطرح شود تا ¬هنر جویان عزیز با مطالعه ویاد گیری ان ها بتوانند پس از فراغت از تحصیل با توانایی بیشتری از عهده وظایف محوله در قسمت های مالی سازمان های مختلف بر ایند. اصول حساب داری سازمان شهرداری که جزئی از حسابداری دولتی می باشد فن تطبیق تجمیع وتلفیق اصول وموازین حساب داری با قانون ومقررات مربوط بیان گردیده است لذا این امیختگی و تشکیل در اصول و و روشهای حسابدری و قانون و مقررات موضوع ازلحاض سیاسی/اجتماعی واقتصادی بدیهی است زمانی حسابداری هر موسسه می تواند تعریف فوق را عینیت بدهد که نسبت به بسط و تکامل حسابداری ازجهات نظری و عملی همت نماید وبرای بسط وتکامل ازهر دو نظر بایستی اصول استانداردهای حسابداری وقواعد و روشهای متداول در حسابداری مورد عمل حسابداری موسسه قرار گیرد . زیرا عمل نکردن به اصول واستانداردها و واقعه متداول در حسابداری – عدم صحت گزارشات مالی تهیه شده را در پی داشته و تصمیمات متخذه نیز غیر منطقی خواهد بود.
برگه حسابداری :
برگه حسابداری عبارت است از ورقه ای است که مبین جامع و کامل یک فعالیت مالی در یک موسسه می باشد .
برگه حسابداری از لحاض قانونی چنین تعریف شده است :
برگه یا مدرک حساب عبارت است از نوشته ای که در ان یک یا چند داد وستد انجام شده به مناسبت حساب هایی که بدهکار یا بستانکار شده تجزیه و صادرمیشود و چنین مدرکی پس از امضای مرجع ذی حساب قابل ثبت در دفاتر معین و روزنامه وکل است .
اهمیت این فرم به مراتب بیش از سایرامور مربوط به ثبت و نگهداری حساب است ومسئولیت تشخیص بدهکاری حساب و بستانکاری حساب که در بالای برگه های حسابداری نوشته می شود .با نظررئیس حسابداری از وظایف مختص متصدی تنظیم برگه حسابداری می باشد .
بعضی از مشخصات برگه حسابداری کد رایانه ای (جزئ معین و کل ) عنوان سرفصل شماره ردیف می باشد:
1.تشخیص حساب بدهکار و بستانکار: از اهم وظایف متصدی تنظیم برگه حسابداری می باشد .متصدی مربوطه پس از تجزیه و تحلیل حساب و تشخیص بدهکار وبستان کار ان نتیجه تشخیص خود را در سند حسابداری منعکس می کند .
2.عنوان سر فصل در برگه حسابداری وجود دارد مانند تنخواگردان پرداخت کسور بازنشستگی و وصول در امد عمومی انتقالی کسور ارسالی.
3.متصدی صدور برگه پس از ثبت اقلام در یافت یا پرداخت در ستون مربوطه و نوشتن جمع به حروف ان را امضاء های مجازبرای صدور نزد متصدی دفتر صدور برگه ارسال می دارد . تامین اعتبار وذخیره تامین اعتباربه میزان تنخواه گردان پرداخت و حساب اسناد وصولی عامل ذی حساب به میزان کل سند هزینه می باشد.
تعریف اوراق بهادار
ماده 46ق.م.ع. نحوه چاپ /تحویل ونظارت بر امور چاپی اوراق بهادار را به شرح زیرتصریح نموده است.
انواع تمبر اوراقی که برای وصول در امدها ی عمومی منظوردر بودجه کل کشور مورد استفاده قرار می گیرندو انواع گذر نامه/ شناسنامه/ سند مالکیت و همچنین سایر اوراق واسناد رسمی دولتی در شرکت سهامی چاپ خانه دولتی ایران تحت نظارت هیئتی مرکب ازدونفر نماینده وزیرامور اقتصاد ودارایی ویک نفر نماینده دادستان کل کشور یک نماینده دیوان محاسبات کشور و یک نفر به انتخاب مجلس شورای اسلامی چاپ وتحویل وزارت یا تحویل موسسه زیربط می گردد.
واگذاری تنخواه گردان:
به منظور مصرف یافروش اوراق بهاداردر واحدهای تابعه دستگاههای اجرائی مستقر در مرکز استان نمایند گی خزانه درهر استان اوراق مورد نیاز را به صورت تنخواه گردان در اختیار ذیحساب ان دستگاه قرار می دهد.
فروش اوراق بهادار:
معامله جمع ارزش ریالی اوراق بهادار به فروش رفته توسط دستگاه مصرف کننده از موجودی مخزن اوراق بهادارکسر وتنخواه واگذاری ترسیم می شود وجه ان به حساب بانک تمرکز وجوه درامد مربوطه واریز می گردد با توجه به این که حساب جاری مذ کور غیر قابل برداشت است و موجودی ان در پایان هر ماه به حساب خزانه منتقل می گردد با توجه به اینکه سال مالی بر گروه حسابهای اوراق بهادار مرتبت نیست لذا تسویه تنخواه گردان اوراق بهادارنیز لزومی ندارد.
دفتر ثبت اسناد:
برای ثبت اسناد در حال راه اندازی شده که با توجه به شماره ها ی مسلسل د ر دفتر مربوط به هر سند با تا ریخ روز شما ره ای اختصا ص می گرد د تا ان سند دوباره پرداخت نشود.
سند هزینه رسمی:
تنظیم هزینه صورتحساب ودرج مبلغ بابت دستمزد یاخرید وسائل وسایر هزینه ها جهت پرداخت وجه ذیحق وذینفعمی باشد.

 

برگه حسابهای جاری برای عملیات انتقالی: فیش حقوق که در دو برگ نوشته می شود تا کارمند بتواند مبلغ حقوق خود را از بانک مربوطه دریافت نماید به این صورت یک برگه جهت بانک و برگه دیگر برای کارمند می باشد.برای محاسبه اضفه کاری کارمندانحقوق ومزایای مستمر که
شامل:حقوق مبنا+افزایش سنواتی+فوقالعاده شغل+حق مسئولیت+حداقل دریافتی که مجموئا بر175/1تقصیم می شود تا مبلغ یک ساعت به دست اید.

 

ماموریت کارمند:
از کاری مشخص که به شخص مامور داده می شود تا طبق مقررا ت اداری انجام گیرد ومامور کارمند در مقابل اجرت می گیرد که به دو صورت می باشد عادی و پیوسته .
حکم کار گزینی:
برای هر کارمند از طر ف سازمان مد یریت و برنامه ریزی کشور حکم بر اساس چارت سازمانی و بوجه اسمی صادر می شود وکارمندان بر اساس حکم کارگزینی و شغل مورد تصدی انجام وظیفه می نماید که دریافت مبلغ حقوق با توجه به مدرک تحصیلی می باشد که شامل 24بند طبقه حکم پیوستی می باشد.
دفاتر حسابداری
دفتر روزنامه:
بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم دفتر روزنامه دفتری است که اشخاص حقیقی یا حقوقی کلیه عملیات مالی وپولی خود را اعم از خریدوفروش ودیون مطالبات و ظهر نویسی وهر گونه فعالیتی که ایجاد دین یا طلب کند وسایر عملیات محاسباتی که طبق اصول حسابداری وعرف متداول دفترداری در پایان دوره مالی برای تنظیم حساب سود وزیان وتراز لازم است بلا استثنا به ترتیب تاریخ وقوع در ان ثبت کند. می توان گفت دفترروزنامه دفتری است که کلیه فعالیت مالی درهرموسسه به ترتیب تاریخ وقوع وبا توجه به جنبه بدهکاروبستانکار ثبت وتوضیح داده می شود و هرچند یک بار که به موجب قانون حداکثر تا پانزدهم ماه بعد تعین شده است می بایست به حسابها وسرفصلهای مربوط در دفتر کل نقل شود بدین ترتیب کلیه معاملات سازمان شهر داری باید در همان روز انجام دردفتر روزنامه ثبت شود ولی به موجب قانون تاریخ مندرج درمدارک یا فاکتور فروش یا خرید وغیره و ملاک قطعی تاخر تحریر شناخته نمی شودوهر گاه انجام وختم معامله با توجه به طرزوسیستم کار موسسه تابع تشریفات وطی مراحلی باشد تا معامله اماده برای ثبت در دفترروزنامه شود وفاصله ستون بدهکار و بستانکار در دفتر صدور برگه نیز برابری نماید.
بین تاریخ فاکتور با مدارک و زود اماده شدن معامله برای ثبت در دفتر مذبورتاخیر ثبت تلقی نخواهد شد. دفتر روزنامه انواع مختلفی دارد که دفاتر روزنامه دوستونی وچندستونی ازان جمله هستند. معروف است که دفتر مشترک روز نامه و کل که بعضی از ستونهای ان را برای ثبت اقلامی اختصا ص می دهند که حجم عملیات ان زیاد باشد جمع در ستون بدهکار دفتر روز نامه نه تنها بایست با یکد یگر برابر باشند .
دفتر کل:
دفتر کل دفتری است که به حساب های اصلی اختصاص داشته وکلیه حسابها در این دفتر تحت سر فصل های معین متمرکزمی شود. که موجب قانون(1)دفتر کل دفتری است که کلیه عملیات ثبت شده در دفاترروزنا مه بر حسب سر فصل یا کد گزاری حسابها در صفحات مخصوص ان ثبت می شود صفحات دفتر کل بایستی با توجه به احتیاجات شهرداری ها صورت بگیرد این تقصیم بندی قبل از شروع سال انجام شده و فهرست ان در ابتدای دفتر منعکس می شود تا راهنمای مراجعه کنند گان باشد.
انواع سرفصل هایی که دردفتر کل شهر داری ها مورد استفاده است به دو دسته قابل تفکیک است

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   50 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله دایره امور مالی شهرداری


دانلود مقاله فتنه در نهج البلاغه و راههای مقابله با آن

 

 فتنه شناسی از دیدگاه نهج البلاغه
موضوع مورد بحث، بررسی معانی و مصادیق فتنه در قرآن و نهج البلاغه است.واژه فتنه دارای معانی و وجوه مختلفی می باشد که در اصل، به معنی آزمودن بوده برای اینکه خالص آن از چیزهای دیگر جدا گردد. فتنه دارای دو چهره است، آنجا که به خدای سبحان نسبت دارد از روی حکمت و مصلحت بوده، موجب تکامل و سعادت فرد و جامعه می شود و سیمای حقیقی افراد مشخص می گردد. آفرینش جهان و نحوة خلقت آدمی به گونه ای است که همواره با عوامل مختلفی مانند مشقت، گرسنگی، ترس، فقر و غنا و نعمتها و ... تحت آزمایشات قرار می گیرد و هیچ انسانی از اصل سنت فتنه در امان نمی باشد. خدای سبحان وقایعی همچون قربانی کردن اسماییل را فتنه نامیده و می فرماید:«ان هذا لهو البلاء المبین» و در این امتحان میزان بندگی و عبودیت ابراهیم(ع) را به نمایش می گذارد و در جای دیگر اموال و اولاد را مطرح نموده و می فرماید«انما اموالکم و اولادکم فتنه» خداوند به مسلمانان هشدار می دهد که مراقب باشید علاقه به اولاد و منافع زود گذر دنیا باعث نشود که حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام بشمارید و بدانید که اموال و اولاد وسیله آزمایش شما هستند . از نمونه های دیگری همچون فتنه فرعون و قوم لوط و جریان گمراه شدن بنی اسرائیل بوسیلة سامری نام برده که در این خصوص حضرت موسی(ع) با عبارت«ان هی الا فتنتک»(این نیست جز امتحان از تو) بیان نمودند که هلاک کردن همراهان من یکی از موارد امتحان عمومی توست، که بندگان خود را با آن می آزمائیم تا هر که گمراه شدنی است گمراه شده و هر که هدایت شدنی است هدایت شود. فتنه ها آنجا که به غیر خدا نسبت می یابد، فاعل آن انسان و یا شیطان است که زمینة گمراهی و شقاوت را هموار کرده و موجب ضلال و انحراف از صراط مستقیم و خروج از دین می شود. امام علی علیه السلام اشاره ای به ابزار و وسایل فتنه نموده و عناصری همچون دنیا، تفرقه و جدایی، رزایل اخلاقی، شیطان را از عوامل بوجود آوردنده فتنه در جامعه می داند حضرت ریشة همة فتنه ها را پیروی از خواسته های نفسانی و احکام دروغین و بدعت آمیز دانسته که در آنها حکم خدا مخالفت می شود و می فرماید:«انما بدع وقوع الفتن اهواک تتبع واحکام تبتدع» و نجات از مضّلات فتنه را پناه بردن به خدا و خود را به او سپردن، تمسک به اهل بیت علیه السلام دانسته و می فرمایند:«ایها الناس شقوا امواج الفتن بسفن النجاه»(ای مردم موجهای فتنه را با کشتی های نجات و تمسک به قرآن و اهل بیت علیه السلام بشکافید). اولین نجات یافتگان فتنه و آشوبهای حکومت خودکامة بنی امیه و سران سقیفه، یگانه دختر پیامبر(ص) و همسر گرامی اش علی علیه السلام، امام حسن و امام حسین علیه السلام و سایر خاندان نبوت بودند و انصاف آن است که سران سقیفه را به باد انتقاد گرفته و مظلومیت و حقانیت امام علی و زهرای اطهر و سایر اهل بیت علیه السلام را باور کنیم زیرا حوادث تلخ و ناگواری پس از رحلت پیامبر اسلام دامنگیر جامعه شد و مصیبت های جانسوزی بر اهل بیت رسول گرامی اسلام وارد شد و با غضب کردن حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زهرای اطهر و دست برداشتن از اسلام و ولایت و رهبری اهل بیت و شکستن پیمان روزغدیر، جایگزین کردن حکومت بشری و خودکامگی بجای حکومت الهی، و تبدیل تغییر احکام الهی منع نقل و نوشتن حدیث پیامبر(ص) و جداسازی قرآن از شرح و تفسیر پیامبر و سوزاندن مصحفها عقده ها را گشودند اما علی علیه السلام همچون کوهی استوار باطل را رسوا ساخت، حق را اثبات نمود و بر زمان شناساند.
بخش اعظم زندگانی امیرالمؤمنین در ستیز و رویارویی با «فتنه ها» سپری گردید. از
ایـن رو شـنـاخـت فـتنه و کشف معیارهای حق و باطل در کشاکش بروز فتنه ها اهمیتی ویژه می یـابـد. چـنـانـچـه پیداست آن امام همام نیز سعی فراوانی در تبیین مشکله فتنه نموده است و هموست که فریاد برآورده است:
«من چشم فتنه را کور کردم، در حالی که احدی جراءت چنین کاری را نداشت.»1
حضرت درطول مدت زمامداری خود با فتنه ناکثین، قاسطین و مارقین مبارزه کرد و به یقین کسی که فتنه ها را با جان خود لمس کرده است خصایص و ابعاد فتنه را بهتر و عینی ترمی تواند بیان کند و به درمان آن بپردازد.
عاملی که فتنه جویان را در عمل سخیف خود جری می سازد،ایجاد شک و تردید در میان عوام و گـاهـی، خـواص اسـت،
در صـورتـی کـه اگـر جـوانـب فـتـنـه، قـبـل از وقـوع تـوسـط عالمان آگاه، تبیین گردد و این تبیین به آگاهی و بیداری جوامع بـیـانـجـامـد، فتنه جویان، راهی برای نفوذ در قلوب مردم نخواهند یافت و وقتی چنین شد فتنه جو به سوراخی خواهد خزید وتوان هرگونه حرکتی از او سلب خواهد شد.
فتنه» چیست و منظور از این تعبیر که بارها در قرآن و نهجالبلاغه و احادیث آمده است چه حقیقتی میباشد؟
اصل فتنه در لغت به معنای سوزانیدن در آتش است و معانی دیگر و استفادههای گوناگون آن همه به آن بازگشت میکند، مانند امتحان و اختیار، گمراهی و گناه، فضیحت و عذاب و آشوب و اختلاف.
در قرآن و نهج البلاغه از دو نوع فتنه سخن به میان آمده است:
1. به معنای امتحان الهی یا کیفری که خداوند به گنهکاران میدهد،
2. به معنی آشوب و طغیان و ایجاد اختلال در نظم و ثبات جامعه که به وسیله قدرتطلبان و آشوبگران به وجود میآید.
فتنه به معنای اول کار خداوند است و آثار تربیتی دارد و افراد را به تلاش و کوشش و اصلاح حال خود وادار میسازد و این معنا در موارد متعددی از قرآن کریم آمده است
مانند:
احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایفتنون و لقد فتنا الذین من قبلهم.1
آیا مردم گمان میکنند که به صرف اینکه بگویند ایمان آوردهایم، به حال خود رهامیشوند و مورد امتحان قرار نمیگیرند؟ همانا امتهای پیشین را هم امتحان کردیم.
و اتقوا فتنه لاتصیبن الذین ظلموا منکم خاصه.2و بترسید از فتنهای که فقط به ظالمان از شما نمیرسد.
فتنه به این معنی شامل نعمتهای الهی هم میشود مانند اموال و اولاد که وسیله امتحان و آزمون الهی قرار میگیرند. زیرا همانگونه که پیش از این گفته گاهی خداوند با دادن نعمت بندگان خود را مورد آزمایش قرار میدهد.
1.سوره عنکبوت آیه 1
2.سوره انفال آیه 25
فتنه به معنای دوم نیز که همان آشوبگری و به هم ریختن نظم و آرامش در جامعه است، در قرآن کریم آمده و از آن به عنوان چیزی که بدتر و شدیدتراز آدمکشی است یاد شده و جامعه اسلامی به جنگ با عاملان فتنه فراخوانده شده است :
الفتنه اشد من القتل.1
فتنه سختتر از کشتار است.
و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه.2
با آنان بجنگید تا فتنه ای باقی نماند.
امیرالمومنین (ع) در اشاره به این دو نوع فتنه که یکی کار خدا و دیگری کار آشوبگران است، میفرماید:
لایقولن احدکم اللهم انی اعوذبک من الفتنه لانه لیس احد الا و هو مشتمل علی فتنه ولکن من استعاذ فلیستعذ من مضلات الفتن. فان الله سبحانه یقول: «و اعلموا انما
اموالکم و اولادکم فتنه.» و معنی ذلک انه سبحانه یختبر عباده بالاموال و الاولاد.
هیچ یک از شما نگوید خداوندا به تو پناه میبرم از فتنه زیرا هیچ کس
نیست مگر اینکه او را فتنه ای است. کسی که میخواهد به خدا پناه ببرد، از فتنه های گمراهکننده پناه ببرد. زیرا خداوند فرموده:«بدانید که اموال و اولاد شما فتنه
هستند.» و معنای آن این است که خداوند بندگان خود را با اموال و اولاد امتحان
میکند.
بحثهایی که در نهجالبلاغه راجع به فتنه آمده بیشتر ناظر به معنای دوم آن است که به وسیله آشوبگران و فرصتطلبان ایجاد میشود و زمینه را برای سقوط و هلاک جامعه مهیامیسازد.
امیرالمومنین (ع) که خود قربانی فتنههایی شد که پس از رحلت رسولخدا (ص) به وجود آمد، جامعه را از افتادن در مسیر فتنه برحذر میدارد و هشدارهای لازم را میدهد و برای اینکه مردم آگاهی لازم داشته باشند، کیفیت پیدایش فتنه و شگردهای فتنهگران و خطرهای آن برای جامعه و راه مقابله با آن را تذکر میدهد.
چگونه یک فتنه در جامعه پیدا میشود و سبب ناامنی و آشوب و به هم ریختن نظم و قانون و از بین رفتن ارزشهای پذیرفته شده جامعه میگردد؟
به عقیده امام فتنه از هواپرستیها و قانونشکنیهای جماعتی شروع میشود که برای رسیدنبه هدفهای نامشروع خود، حق و باطل را درهم می آمیزند و فریبکارانه وارد عمل میشوند:
انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احکام تبتدع یخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها
رجال رجالا علی غیر دین الله: فلو ان الباطل خلص من مزاج الحق لم یخف علی المرتادین و لو ان الحق خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندین. 1
همواره آغاز پیدایش فتنهها پیروی از هواهای نفسانی و پیدایش قوانین مجعول و
بدعتگونه است قوانینی کبه با کتاب خدا مخالف است و جمعی برخلاف دین خدا به حمایت ازآن برمیخیرند. اگر باطل از آمیخته شدن با حق نجات مییافت، بر حقیقتجویان پوشیده نمیماند و اگر حق از آمیزش با باطل خلاص میشد، زبان معاندان از آن قطع میگردید.
هشدار امام علی ع درباره فتنه ها
همچنین امام هشدار میدهد که شروع فتنه و پیدایش نطفه آن به صورت آرام و مخفیانه است و به طور خزنده پیش میرود و گسترش مییابد. بنابراین لازم است که در همان آغاز، با عوامل آن قاطعانه برخورد کرد و پایداری و استقامت نمود: و تثبتوا فی قتام العشوه اعوجاج الفتنه عند طلوع جنینها و ظهور کمینها و انتصاب قطبها و مدار رحاها تبدء فی مدارج خفیء و توول الی فظاعه جلیه. شبابها کشباب الغلام و آثارها کاثارالسلام یتوارثها الظلمه بالعهود. 1
با احتیاط و بصیرت گام بردارید به هنگام برخاستن گرد و غبار حادثههایی که نمیتوان به درستی واقع آن را درک کرد و در هم پیچیدن فتنهها به هنگام تولد نوزاد آن و آشکار شدن باطن آن و برقرار شدن قطب و مدار آسیای آن فتنههایی که از مراحل ناپیدا شروع میشوند و به مرحله شدید و روشن میرسند. رشد آنها مانند رشد نوجوان و آثار آن مانند آثار سنگ سخت و محکم است. ستمکاران آن را با پیمانهایی که دارند از یکدیگر ارث میبرند آثار وعواقب نامطلوب فتنه ها از زبان امیر المومنان علی ع
آنگاه امام آثار و عواقب نامطلوب فتنه را پس از پاگرفتن و بزرگ شدن بیان میکند: ثم یاتی بعد ذلک طالع الفتنه الرجوف و القاصمه الزحوف فتزیغ قلوب بعد استقامه و تضل رجال بعد سلامه و تختلف الاهواء عند هجومها و تلتبس الاراء عند نجومها. من اشرف لهاقصمته و من سعی فیها حطمته... 1
سپس بعد از آن، دولت فتنه وحشتآور که شکننده و نابودکننده است فرامیرسد. پس قلبهاپس از استواری میلغزند و مردان پس از درستی و سلامت گمراه میشوند و افکار به هنگام هجوم آن پراکنده و اندیشه هاپس از آشکار شدن آن دچار شک و تردید میگردند. کسی که به مقابله با آن برخیزد و پشتش را میشکند و کسی که در آن کوشش کند هلاک میشود.
مطلب مهم دیگری که دربارهی فتنه در سخنان امام آمده است، کیفیت برخورد با آن و عکسالعملی است که هنگام بروز فتنه باید نشان داد.
راهنمایی های مولی الموحدیدن امیر المومنان در زمان بروز فتنه امام میآموزد که وقتی نشانههای فتنه آشکار شد اولین و آسانترین کار این است که با
فتنه گران همکاری نشود.
آن گاه باید همگام با اکثریت مردم قدم برداشت، زیرا تا فتنه گسترده نشده اکثریت باآن مخالف است و باید بدون انحراف به چپ و راست، راه مستقیم را پیش گرفت و با قدرت و شجاعت در مقابل موجهای فتنه ایستادگی کرد تا فتنه از بین برود:
کن فی الفتنه کابن اللبون لاظه فیرکب و لالبن فیحلب. 1در فتنه ها همچون شتر کم سن و سال باش که نه پشتی دارد که سوار شوند و نه شیری که
بدوشند.
فلا تکونوا انصاب الفتن و اعلام البدع و الزموا ما عقد علیه حبل الجماعه.2
نشانه های فتنه و پرچم های بدعت نباشید و به آنچه ریسمان اکثریت مردم به آن بسته شده است ملتزم باشید.
الیمین و الشمال مضله و الطریق الوسطی هی الجاده علیها باقی الکتاب و آثار النبوه.3
انحراف به راست و چپ مایه گمراهی است و راه وسط و مستقیم همان جاده حق است و قرآن و آثار نبوت بر همین راه است.
إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ; یُنْکَرْنَ مُقْبِلات، وَ یُعْرَفْنَ مُدْبِرَات، یَحُمْنَ حَوْمَ الرِّیَاحِ، یُصِبْنَ بَلَداً وَ یُخْطِئْنَ بَلَداً...
امام على علیه السلام در بخشى از خطبه (93) اشاره به ویژگى هاى فتنه نموده و مى فرماید:هنگامى که فتنه ها روى مى آورد به شکل حق خودنمایى مى کند و هنگامى که پشت مى کند (مردم را از ماهیّت خود) آگاه مى سازد. در حال روى آوردن ناشناخته است و به هنگام پشت کردن شناخته مى شود; مانند گرد بادها به بعضى از شهرها اصابت مى کند و از بعضى مى گذرد.
«فتنه» واژه اى است که همه از آن وحشت دارند و نتیجه آن را شوم و ناگوار مى دانند، ولى فتنه چیست؟ و نشانه هاى آن کدام است؟ امام(علیه السلام) در خطبه(93) نهج البلاغه،هم نشانه هاى فتنه را بیان فرمود و هم تعریف آن را با تکیه بر این نشانه ها، روشن ساخته است. فتنه به حوادث پیچیده اى مى گویند که ماهیّت آن روشن نیست; ظاهرى فریبنده دارد و باطنى مملوّ از فساد; جوامع انسانى را به بى نظمى، تباهى، عداوت، دشمنى، جنگ و خونریزى، و فساد اموال و اعراض مى کشاند. و از همه بدتر این که قابل کنترل نیست.غالباً، در ابتدا چهره حق به جانبى دارد و ساده اندیشان را به دنبال خود مى کشاند و تا مردم از ماهیّت آن آگاه شوند، ضربات خود را بر همه چیز وارد ساخته است. فتنه ها، هیچ قانونى را به رسمیّت نمى شناسند; ممکن است در یک شهر همه چیز را به آتش کشد و در کنار آن شهر دیگرى باشد که در امان بماند. فتنه همان گونه که امام(علیه السلام)در فراز بالا بیان فرمود، مانند گِردباد است که همه چیز را با خود مى چرخاند و مى برد و گاه دیده شده گردبادهاى سنگین، انسانها، حتّى اتومبیل را از جا کنده و به آسمان برده و به هر سو پرتاب مى کنند!! فتنه ها نیز با شخصیّت هاى بزرگ اجتماعى، دینى، علمى و سیاسى و با اموال مردم و سرمایه هاى جامعه، همین کار را مى کند. مى دانیم گردبادها بر اثر وزشِ دو جبهه قوىّ باد در دو جهت مخالف، پیدا مى شود; یعنى دو جبهه مخالف در هم مى پیچند و به گرد هم مى گردند و گردباد را به وجود مى آورند; فتنه ها نیز بیشتر از اختلافات بر مى خیزد; آنگاه که دو جناح، بى فکر و بى مطالعه، بى رحمانه به جان هم مى افتند، فضاى جامعه را تیره و تار مى سازند، نتیجه اش آن است که گردبادهاى حوادث و ناامنى، همه چیز را از بیخ و بن مى کند و نابود مى سازد!به همین دلیل، در برابر حوادث اجتماعى باید خوش بینى ها را تا حدّى کنار گذاشت و درباره کسانى که روى صحنه و پشت صحنه هستند، دقّت کرد و سوابق آنها را بررسى نمود و اگر فتنه اى در کار است، مردم را با خبر ساخت و این وظیفه اندیشمندان هر جامعه است.(1)
اول :
بسیاری از حوادث و رخدادهای تلخ و ناگوار و دشواری که حیات اجتماعی جامعه ما را تهدید می نماید و جزء لاینفک زندگی اجتماعی و روایط بین المللی ما گردیده است را می توان به تعبیر معارف دینی ‌« فتنه» دانست . البته تعبیری که در این مجال از فتنه مقصود است ، غیر از آن است که از منظر اسلام ، ابتلائات و آزمونهای الهی که از سنت های قطعی و بدون تردید خداوندی هستند و بر اساس مشیت و حکمت خدا و از سر خیرخواهی و به منظور تنبه ، عبرت آموزی و آزمودن انسانها و جداشدن سره از ناسره رخ می دهند ، نیز فتنه خوانده می شوند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 17   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلود مقاله فتنه در نهج البلاغه و راههای مقابله با آن


دانلودمقاله مبانی شهادت زنان در شریعت اسلام

 

 

مبحث اول : مفهوم قاعده
گفتار اول : معنای لغوی قاعده
احمد بن خلیل فرهودی (175هـ.ق)، از یاران امام باقر(ع) و نویسنده العین ، اوّلین کتاب لغت نوشته شده در عرب ، درباره لفظ (قاعده) که از (قعود) به معنای نشستن برگرفته شده ، می نویسد: (قعد ، یقعد ، قعوداً ، خلاف قام… والمقعد والمقعده اللذان لایطیقان المشی… وقعده الرجل مقدار ما اُخذ من الأرض… و ذوالقعده اسم شهر کانت العرب تقعد فیه ثم تحجّ فی ذی الحجه.)
بنابراین ، (قعود) به معنای نشستن است و مرد و زن زمینگیر را (مُقعَد) و مقدار زمینی را که هرکس جا می گیرد ، (قِعدَه الرجل) گویند و چون عرب در ماه ذوالقعده می نشست (از حرکت باز می ایستاد) و در ذوالحجه به حج می رفت ، این ماه را (ذوالقعده) نامیدند.
بدین سان (قعود) توقف و رکون را نیز برمی تابد.کتاب لغت معجم الوسیط (از آخرین نوشتارها در باب لغت ) (قعود) را چنین معنی کرده است:
(قعد ـُـ قعوداً جلس من قیام… القاعد عن الأمر من لایهتمّ به أو یتراخی فی إنجازه وفی التنزیل العزیز: (لایستوی القاعدون من المؤمنین غیر اولی الضرر والمجاهدون فی سبیل الله) والمرئه التی انقطعت عن الولد أو عن الحیض او عن الزواج ، ج قواعد و فی التنزیل العزیز: (والقواعد من النساء) و القاعده من البناء أساسه.)
از این گفته نیز آشکار می شود که مفهوم (قعود) همان نشستن است و درباره کسی که از جنگ باز می ماند و سستی می کند ، یا زنی که از ازدواج و فرزنددار شدن فرو می ماند، به گونه مجاز به کار می رود. همچنین (قاعده) پایه ساختمان است که ساختمان را بر آن پی می ریزند.
لغویان و دایره المعارف نویسان ، بی توجه به کاربرد اصطلاح (قاعده) در علمی ویژه، آن را چنین معنی کرده اند: (القاعده = الضابط أو الأمر الکلّی ینطبق علی جزئیات ، مثل کلّ أذون ولود وکلّ صموخ بیوض) ؛ (قاعده)، همان ضابطه یا امر کلی است که بر جزئیات بار می شود [و با توجه به اصل لغت آن]، مانند: ظرفی ثابت که جزئیات و فروع در آن ریخته می شوند و قالب می پذیرند.
پس قاعده، قالب است و برای همین، از تهانوی آورده اند: (انها أمر کلی منطبق علی جمیع جزئیاته عند تعرف أحکامها منه)

 

 

 

گفتار دوم : تعریف و معنای اصطلاحی قاعده
این قاعده به این معنی است که هرگاه در طهارت ونجاست چیزی شک پیدا شود بدون اینکه از وضعیت سابق آن در مورد طهارت ونجاستش آگاهی وجود داشته باشد در این صورت قانون وقاعده شرعی حکم به پاکی آن چیز می کند .حال فرقی نمی‌کند که شک وشبهه در این باشد که آیا این شیء ذاتاً نجس یا نه مثلاً رنگ سرخی که بر روی لباس هست آیا خون هست که ذاتاً نجس می‌باشد یا چیز دیگری هست؟ ویا اینکه شبهه وتردید در این باشد که چیزی که ذاتاً پاک است ایا به سبب برخورد با شیء نجسی طهارت خود را از دست داده است یا نه مثلاً لباس پاکی که جایی از آن خیس شده است آیا آن قسمت خیس با جایی از بدن که خون خشک شده بر آن آن هست تماس یافته یا نه؟
در هر دو مورد قاعده طهارت جاری شده حکم به پاکی می‌شود. در نتیجه هم چیزی را که ندانیم از نجاسات هست پاک می‌دانیم مانند مثال اوّل و هم چیزی را که ندانیم نجس شده است پاک می‌دانیم .

 

 

 

 

 

مبحث دوم : معنای طهارت‏و بررسی منشا پیدایش مفهوم طهارت و نجاست در بین مردم
کلمه(طهارت- پاکی)که در مقابلش کلمه(نجاست - پلیدی)قرار دارد از کلماتی‏است که معنایش در ملت اسلام‏دایر است، و احکام و خواصی برای آنها تشریع شده، و قسمت‏عمده‏ای از مسائل دینی را تشکیل می‏دهد، و این دوکلمه به خاطر اینکه بسیار بر سر زبانهااست، حقیقتی شرعی و یا حداقل حقیقت متشرعه‏ای‏گردیده است که معنای این دو جور حقیقت در فن اصول بیان شده.
و اما معنای طهارت، چیزی است که همه مردم با وجوداختلافی که در زبانهایشان‏هست می‏دانند، و از همینجا باید دانست که طهارت از آن معانی است که اختصاص به یک‏قوم‏و دو قوم یا یک عصر و دو عصر ندارد، بلکه تمامی انسانها در زندگی خود با آن سروکاردارند.
چون اساس زندگی بر تصرف در مادیات، و بوسیله آنها رسیدن‏به هدفهای زندگی‏است، باید از مادیت استفاده کند تا به مقاصد زندگی خود برسد، آری انسان هرچه را که‏می‏خواهد و طبعش متمایل به آن می‏شود بدین جهت است که در آن فایده و خاصیتی سراغ‏دارد، و به خاطرآن فایده به سوی آن چیز جذب می‏شود، و از همه فوایدی که آدمی دارد، فایده‏های‏مربوط به تغذی و تولید دامنه‏دارتر است، و با خیلی چیزها سروکار دارد.
و این چیزهائی که مورد استفاده خوردن و تولید واقع می‏شود ، گاهی مورد هجوم‏ عوارضی واقع می‏شود ، که آن صفات رغبت انگیزش را که بیشتر رنگ و بو و طعم ‏است از دست‏می‏دهد، و دیگر انسان به آن چیزها رغبتی پیدا نمی‏کند، بلکه طبع انسان از آن متنفر می‏شود، آن‏حالت اولی طهارت، و حالت دومی نجاست، نامیده می‏شود پس طهارت و نجاست دو صفت وجودی است که در اشیا هست، اگر صفت اولی‏در چیزی وجود داشت، و مایه‏رغبت انسان در آن شد، آن چیز طاهر است و اگر صفت دومی پیدا شد، آن چیز پلید است.
و اولین باری که انسان متوجه این دو معنا شد، در محسوسات‏به آن برخورد، آن گاه آن دو را در معقولات هم استعمال کرد ، و لفظ در هر دو جور طهارت و نجاست ‏بکار برد، چه طهارت ونجاست مادی و محسوس، و چه طهارت و نجاست معنوی مثلا طهارت حسب و نسب،وطهارت در عمل، و طهارت در اخلاق، و عقاید، و اقوال، و نجاست در آنها.
این خلاصه گفتاری‏است که در معنای طهارت و نجاست از دیدگاه مردم باید دانست،کلماتی که بر طهارت و نجاست مادی و معنوی دلالت‏دارند، و اینکه اسلام هر دو قسم طهارت و نجاست را معتبرشمرده است
و اما نظافت، و نزاهت، و قدس، و سبحان ، الفاظی هستند که از نظر معنا با لفظ طهارت ‏نزدیکند ، چیزی که هست نظافت به معنای طهارتی است که بعداز پلیدی در چیزی حاصل‏می‏شود، (مثلا لباس بعد از شسته شدن نظیف می‏شود، و بهمین جهت)کلمه نظافت بخصوص‏در محسوسات استعمال می‏شود.
و اما کلمه(نزاهت)در اصل به معنای دوری بوده،و اگر در طهارت استعمال شود، بطور استعاره استعمال شده است.
و کلمه(قدس)و(سبحان)تنها مخصوص طهارت معنوی است.
و همچنین کلمات(قذارت) و(رجس) قریب المعنای باکلمه(نجاست)است.لیکن‏قذارت در اصل به معنای دوری بوده: مثلا می‏گفتند: (ناقه قذور)، یعنی شتری که،همیشه ازگله شتران دوری می‏کند، و یا می‏گفتند: (رجل قاذوره)یعنی مردی که به خاطر بد خلقیش بامردم‏نمی‏جوشد، و از مردم دوری می‏کند و حاضر نیست با آنان یک جا جمع شود، و(رجل‏مقذر)با فتحه میم، یعنی مردی که مورد نفرت و اجتناب مردم است.
و نیز می‏گفتند: (قذرت الشی‏ء)، و یا(تقذرت الشی‏ء)، و یا(استقذرت‏الشی‏ء)که‏در هر سه عبارت معنا این است که من از فلان چیز بدم می‏آید، و بنابر این‏استعمال قذارت درمعنای نجاست در اصل استعمالی مجازی بوده چون نجاست هر چیزی مستلزم آن است که‏انسان از آن دوری کند .
و همچنین کلمه(رجس)، و کلمه(رجز)به کسره را، وگویا اصل در معنای رجزهول و وحشت بوده، پس دلالت آن بر نجاست نیز به استعاره است.
و اسلام معنای طهارت و نجاست را معتبر شمرده، و همچنین‏طهارت و نجاست مادی ومعنوی هر دو را پذیرفته، بلکه در معارف کلیه و در قوانین مقرره نیز سرایت داده،بعضی قوانین راطاهر، و بعضی را نجس خوانده است . شریعت اسلام همچنین یک عده چیزهائی را نجس شمرده، مانندخون ، و بول ، وغائط ، و منی ، از انسان(و بعضی حیوانات) ، و پاره‏ای حیوانات زنده چون خوک، و حکم کرده‏به‏اینکه در نماز و خوردن و نوشیدن از آنها اجتناب شود و اموری را هم طهارت خوانده، مانندشستشوی جامه‏و بدن از نجاستی که به آنها برخورده که آن را طهارت خبیثیه خوانده، و طهارت‏با وضو و غسل آن طورکه در کتب فقهی شرح داده شده به دست می‏آید و آن را طهارت حدثیه‏خوانده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مبحث سوم : تفاوتها و جایگاهها
گفتار اول : تفاوت میان قاعده و اصل
فقها در تفاوت قاعده فقهى و قاعده اصولى امورى را متعرض شده‏اند که با دقت در آن‏ها تعریف قاعده فقهى روشن مى‏شود. تفاوت‏هایى که ذکر شده عبارت است از:
1. مسئله اصول فقط حکم کلى یا وظیفه کلى را نتیجه مى‏دهد، ولى از قاعده فقهى حکم جزئى به‏دست مى‏آید.
2. استنتاج مسئله اصولى متوقف بر قاعده فقهى نیست، ولى قاعده فقهى در استنتاج از متون نیازمند مساله اصولى است.
3. اجراى قاعده اصولى از وظایف مجتهد است؛ زیرا ارتباطى به عمل عامى ندارد، ولى قاعده فقهى را عامى نیز مى‏تواند اجرا کند. شیخ اعظم انصاری در نخست گفتار استصحاب ، برای آن که روشن کند: استصحاب ، اصل اصولی است یا قاعده فقهی ، مسئله اصولی را ابزاری در دست مجتهد برمی شمرد که تنها مجتهد از آن بهره می برد و آن را به کار می گیرد ، اما قاعده فقهی را مجتهد و مقلد ، به کار می بندند و آن را بر مواردش بار می کنند. محقق نائینی نیز افزون بر یادکرد این نکته ، قواعد اصولی را کلی و عام برمی شمرد و آنها را واسطه در ثبوت احکام یاد می کند؛ چنان که ملاک مسئله اصولی نیز همین است. وی، کاربرد قاعده فقهی را در موارد جزئی و شخصی می داند، هرچند آن قاعده عام باشد.
4. قاعده اصولى اختصاص به باب یا موضوع معینى ندارد و همه موضوعات در ابواب فقهى را به حسب ذات شامل مى‏شود، ولى قاعده فقهى یا فقط به باب معینى اختصاص دارد، مثل قاعده طهارت یا اختصاص به موضوعات معین خارجى دارد هر چند در همه ابواب وجود داشته باشد، مثل قاعده لاحرج و لاضرر.
5 . مسأله یا قاعده اصولی کبرای قیاسی قرار می گیرد که از آن یک حکم کلی فرعی الهی به دست می آید. وقتی گفته می شود: مقدمه واجب، از مسائل اصولی است، یعنی مقدمه واجب، کبرای قیاسی است که از آن حکم کلی استنباط می شود. هر مقدمه واجب، واجب است، کبرای قیاسی ماست. در نتیجه وضو ، یا غسل که مقدمه نمازند واجب خواهند بود.
مرحوم محقق نائینی، این تفاوت را نمی پذیرد. معتقد است: قاعده فقهی نیز کبرای قیاس واقع می شود. منتهی حکمی که از مسأله اصولی به دست می آید، کلی، و آنچه از قاعده فقهی استنتاج می شود، جزئی است، گرچه موارد متعددی را شامل می گردد.
قاعده اصولی، ارتباط مستقیم با عمل مردم ندارد و شناخت آن، برای مکلف لازم نیست و این از وظائف مجتهد است؛ از این روی، در هنگام فتوا به آن اشاره نمی کند. ولی قاعده فقهی، به مکلف ارتباط دارد. بدین خاطر، وقتی حجیت قاعده ای از نظر مجتهد
تأیید شد، مکلف می تواند از آن بهره برد. قاعده فقهى، برزخى است‏بین قواعد عامه اصولى و احکام جزئى فردى. هرگونه پایه و اساس فقهى که احکام جزئى متعددى برآن اتکا یابد به عنوان قاعده فقهى قابلیت‏حضور در فقه را دارد. قاعده فقهى ممکن است صریحا از متن دینى معتبر اخذ شده‏باشد، مثل قاعده لاضرر، لاحرج و على الید و گاه از مجموعه ابواب فقهى اصطیاد مى‏گردد، مثل قاعده اتلاف یا قاعده «مایضمن بصحیحه، یضمن بفاسده‏» .
قاعده فقهى از جنبه‏هاى مختلف قابل تقسیم‏بندى است. براساس یکى از آن‏ها قاعده فقهى را به قاعده فقهى عام (قاعده‏اى که در ابواب مختلف فقه جارى است) مثل قاعده لاضرر و قاعده فقهى خاص (قاعده‏اى که به باب خاصى از ابواب فقه اختصاص دارد) تقسیم مى‏نمایند. قاعده خاصى گاهى مختص باب عبادات است مثل قاعده ی فراغ و تجاوز. گاهى به معاملات اختصاص دارد، مثل قاعده ما یضمن و گاه مختص معاملات به معناى اعم است، مثل قاعده طهارت. هم‏چنین گاهى قاعده فقهى براى کشف موضوعات خارجى اعمال مى‏گردد تا موضوع احکام معین شود ، مثل قاعده حجیت‏ بینه و قاعده ید.
اگر اسراف به صورت قاعده فقهى مطرح گردد اختصاص به باب خاصى در فقه ندارد بلکه در ابواب طهارت، زکات، جهاد، معاملات، صید و ذباحه، اطعمه و اشربه، احیاء موات و... جارى مى‏گردد.
4. ناگفته نماند که مشکلی با تفاوت گذاری یاد شده نخواهد ماند (اگر تفاوت گذاری پذیرفته شود)، اما بعضی تعبیرات که در تفاوت میان آن دو گفته شده، به گونه ای است که می توان آن را مخدوش دانست. برای نمونه: گفته اند که قاعده فقهی و مختص باب خاص است، اما قاعده اصولی عمومیت دارد . در حالی که پاره ای از قواعد فقهیه نیز عام است و شاید این تفاوت گذاری به تفاوت گذاشته شده میان قاعده فقهی و ضابطه فقهی برگردد. این تعبیر، در کلمات آخوند خراسانی در کفایه الاصول وجود دارد و کلمات مرحوم آقا ضیاء نیز استفاده می شود و مرحوم آیت الله صدر نیز بدان گرایش داشته است.
امام خمینی، در نخست بحث اصول، قاعده اصولی را آلت و وسیله ای برای استنباط احکام شرعی برشمرده، اما قواعد فقهی را مستقل یاد کرده است. همچنین ایشان در کتاب مناهج الوصول الی علم الاصول، علم اصول را چنین می شناساند:
(إنه هو القواعد الآلیه التی یمکن أن تقع کبری استنتاج الاحکام الکلیه الالهیه أو الوظیفه العلمیه … فتخرج بها القواعد الفقهیه: … فلا تکون آلیه بل استقلالیه.)
قاعده طهارت نیز با اصل طهارت یا اصاله الطهاره دارای اختلافاتی است . زیرا که قاعده طهارت، حکم اوّلی و واقعی است که یا از سوی شارع صادر شده و یا در کلام او مفروغ عنه فرض شده است در حالی که اصاله الطهاره، حکم ظاهری است و مرتبه اش هم از حکم واقعی، پسین تر است. یعنی وقتی نوبت به حکم ظاهری می رسد که پیش از آن شارع مقدس، به پاکی بعضی چیزها و به نجاست بعضی چیزهای دیگر حکم کرده باشد. در مرحله بعد، شک پیش آید که آیا برای فلان موضوع، شارع چه حکمی جعل کرده است؟ یا فلان چیز که حکم طهارت یا نجاست را داشته، و اکنون تغییر صفت یا تغییر حالت دارد، نجس است یا پاک؟

 


گفتار دوم : جایگاه قواعد فقهی بین فقه و اصول
قواعد فقهی ، چهره فقه را همیشه شاداب نگه می دارند، در هر حادثه نو پیدائی فقیه می تواند از آنها بهره برد و برای مردم، راه بگشاید. امامان شیعه(ع) افزون بر پاسخگویی به سؤالات حقوقی و اجتماعی شیعیان، با بیان قواعد کلی و ضوابط اساسی، آنان را در راهیابی به پاسخ صحیح سؤالاتی که در آینده مطرح می شود یاری و پایه های اجتهاد مستمر و پویا را طرح ریزی می کردند ، چرا که دنیای متحول و زندگی پرفراز و نشیب، مسأله آفرین است و مجتهد در گذر زمان، باید پاسخ درخور برای مسائل جدید بیابد. او، مرجع در حوادث واقعه است، نه حوادث و مسائل سابقه.
قواعد، استوانه اجتهادند، هم فقیه را در استنباط توانا می کنند و هم اجتهاد او را جهت می دهند. قواعد فقهی، نوعی از مسائل فقهی اند، ولی بسیار کلی که منشأ استنباط قوانین و احکام محدودتر واقع می شوند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   154 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله مبانی شهادت زنان در شریعت اسلام


دانلودمقاله الگوریتم های متراکم سازی

 

 

 

 

 

فایلهای قبل از چاپ اغلب بزرگ هستند .بنابر این ، این یک امر منطقی است که داده اغلب فشرده شده است . تعداد کاملاً کمی الگوریتم وجود دارد که بتواند هم برای نوشتار و هم برای تصاویر استفاده کرد . یک دانش ابتدایی درباره اینکه چگونه الگوریتم های متفاوت کار می کنند می تواند ارزنده باشد . این اوراق یک دید کلی از الگوریتم های تراکم سازی گوناگون که در صنعت پیش چاپ استفاده می شود ارائه خواهد کرد . آن به هیچ وجه یک دید کلی کامل از همه الگوریتم های موجود نیست .
انواع تراکم سازی ملاک عبارتند از :
متراکم سازی CCITT ‌ گروه 3 و 4 ( هم اکنون در حال ساخت )
• متراکم سازی Flate / deflate
• متراکم سازی JPEG
• متراکم سازی LZW
• متراکم RLE
انواع الگوریتم های متراکم سازی
الگوریتم های بالا می توانند به 2 بخش جداگانه تقسیم شوند آنها یا بی فایده هستند و یا بافایده .
الگوریتم های بی ضرر محتوای یک فایل را تغییر نمی دهند . اگر شما یک فایل را متراکم سازید و آنگاه آن را گسترده کنید ، آن تغییر نکرده است . الگوریتم های زیر بی ضرر هستند :
• متراکم سازی CCITT ‌ گروه 3 و 4 ( هم اکنون در حال ساخت )
• متراکم سازی Flate / deflate
• متراکم سازی Huffman
• متراکم سازی LZW
• متراکم RLE
الگوریتم های مضر نرخ تراکم بهتری را به وسیله خلاص شدن از برخی اطلاعات گزیده در فایل حاصل می آیند . چنین الگوریتم هایی می توانند برای تصاویر یا فایل های صدا و نه برای داده های برنامه یا نوشتاری استفاده بشوند. الگوریتم های زیر مضر هستند :
• متراکم سازی JPEG
کدام الگوریتم بهترین است ؟
متاسفانه پاسخ قاطعی برای آن سوال وجود ندارد . آن همه اش بستگی به نوع فایلی که باید فشرده بشود ، همچنین مفهوم واقعی فایل و این سوال که آیا شما مایل به پذیرش یک الگوریتم مضر برای آن فایل ویژه هستید یا نه ، دارد .
به عنوان یک قانون عمومی قبل از فشرده سازی افراد موارد زیر را در نظر
می گیرند :
نوشتار
ارزش فشرده سازی ندارد برخی اوقات RLE به کار رفته است .
تصاویر تک رنگ LZW
داده های سینمایی و هنری تک رنگ CCITT گروه 4
تصاویر فانتری LZW برای فایل هایی که جزئیات خیلی زیادی را دربرنمی‌گیرند. تصاویر رنگی JPEG اگر متراکم سازی با ضرر مطلوب باشد .
کشیدن خط به وسیله برنامه های کاربردی حمایت نشده است .
پایان شماره 1
متراکم سازی Flate / deflate
الگوریتم متراکم سازی بدون اتلاف deflate بر مبنای 2 الگوریتم متراکم سازی دیگر است :
رمز کردن هاف من و متراکم سازی LZVV . شما باید بدانید که این دو الگوریتم چگونه کار می کنند به منظور درک فشرده سازی Flate / deflate چگونه کار می کند . deflate یک الگوریتم باهوش است که مبتنی با روشی که داده را به داده اصلی خودشان فشرده می کند . 3 روش فشرده سازی که موجود هستند :
1- هیچ گاه فشرده نشده باشد . این یک انتخاب هوشمند است برای داده ای که قبلاً فشرده بوده است می باشد . داده ذخیره شده در این وضعیت به مقدار کمی گسترش خواهد یافت ، اما نه آنقدر که اگر قبلاً‌ فشرده باشد و یکی از روشهای دیگر فشرده سازی بر روی آن انجام شده باشد توسعه نمی یابد .
2- فشرده سازی می کند ابتدا با lzvv و سپس با یک نسخه کمی اصلاح شده کد کردن هاف من .
شاخه هایی که برای فشرده سازی این وضعیت به وسیله مشخصه deflate خودش تعریف شده است ، بنابر این هیچ فضای اضافی برای ذخیره کردن این شاخه ها نیاز نداریم .
3- متراکم سازی می کند ابتدا با LZVV و سپس با نسخه کمی تغییر یافته از کد گذاری هاف من با شاخه هایی که فشرده ساز ایجاد می کند و در طول داده ذخیره می شود .
داده ها به بلوک ها شکسته می شود و هر بلوک یک روش واحد از متراکم فشرده سازی را به کار می برد . اگر فشرده ساز بخواهد از ذخیره غیر فشرده به فشرده سازی با شاخه هایی ویژه تغییر وضعیت دهد یا به متراکم سازی با شاخه های هاف من مشخص کند یا به متراکم سازی با یک جفت متفاوت از شاخه های هاف من تغییر وضعیت دهد بلوک جاری باید پایان یابد و یک بلوک جدید شروع شده باشد .
من نظری ندارم . برای من بفرستید اگر شما چیزی درباره نفع و ضررها می دانید متراکم سازی Flate / deflate در کجا به کار رفته اند . من فقط از یک کاربرد قبل از فشرده سازی عمومی که مبتنی بر متراکم سازی Flate که Adobe Acrobat هست مطلع هستم . متراکم سازی Flate یک خاصیت استاندارد از قالب فایل PDF که Acrobat می تواند به کار برد ، است .
فشرده سازی JPEG
JPEG گرفته شده از گروه ماهر عکاسی است ، که یک کمیته استاندارد است . همچنین الگوریتم متراکم سازی به وسیله این کمیته ایجاد شده است .
دو الگوریتم فشرده سازی JPEG وجود دارند : قدیمی ترین آن به عنوان JPEG درون این صفحه به سادگی به کار می رود . الگوریتم جدید تر 2000 JPEG در پایین این صفحه مطرح شده است . لطفاً توجه کنید که شما باید بین الگوریتم فشرده سازی JPEG – که درون این صفحه مطرح شده – و متناظر با آن قالب بندی فایل JFIF ( که خیلی از مردم آن را با نام فایل های JPEG می شناسند ) .
JPEG یک الگوریتم فشرده سازی پر اتلاف است که ایجاد شده است تا اندازه طبیعی فایل تصاویر رنگی شبیه عکاسی به اندازه ممکن بدون تاثیر بر کیفیت تصاویر همانگونه که به وسیله موتور درک انسانی تجربه شده کاهش دهد . ما تغییرات کوچک در روشنایی را آسانتر از تغییرات کوچک در رنگ درک می کنیم . آن ، این جنبه از آگاهی ماست که فشرده JPEG از آن بهره برده و تلاش می کنند تا اندازه فایل را کاهش دهد .
JPEG چگونه کار می کند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله الگوریتم های متراکم سازی


دانلودمقاله مدیریت

 

 


کیده:
در اقتصاد پرشتاب و مبتنی بر دانش امروز کارکنان ارزشمند ترین سرمایه های سازمان هستند ولی همین سرمایه های ارزشمند چنانچه درست مدیریت نشوند می توانند به بزرگترین تهدید برای سازمان تبدیل شوند و همچنین نتایج پژوهشی نشان می دهد که مدیران ارشد پرچالش ترین و مشکل ترین بخش وظایف مدیریتی خود را اداره کارکنان و مدیریت منایع انسانی سازمان می دانند این مهم حاصل نخواهد شد مگر با ایجاد و توسعه فرهنگ کار تیمی در یک سازمان.
هدف مشترک و ایجاد تعهد به هدف و ارزشهای گروهی به عنوان گام اول در تشکیل یک تیم شناخته شده است وانضباط گروهی ارتباطات موثر انگیزش و شوق کامیابی اعتماد متقابل و بالاخره آموزش مستمر به عنوان عوامل مهم پایداری و موفقیت یک تیم ذکر شده اند .
مقدمه: واقعیت این است که تیمی بزرگ نمی توان ساخت مگر اینکه بازیگرانی بزرگ داشته باشیم و در واقع کارآیی یک تیم با کارآیی اعضای آن افزایش می یابد با توسل به خصوصیات و ویژگی هایی که در این مقاله آمده است می توانید عضو بهتری برای تیم خود باشد.
اصل اول : سازگار و انعطاف پذیرند.
در واقع نخستین گام در راه ایفای نقش در تیم ها میل به سازگاری با تیم است نه این که این انتظار داشته باشید که تیم خود را با شما سازگار کند.
بازیگران تیمی که سازگار و انعطاف پذیرند؛ ویژگیهایی دارند:
1- احساس امنیت می کنند: در واقع کسی که احساس امنیت می کند از تغییر باکی ندارد چنین آدمی موقعیت جدید یا تغییر مسئولیت های خود را برپایه ی
واقعیت های موجود ارزیابی می کند.
2- خلاق هستند: یعنی اینکه وقتی روزگار دشوار می شود راهی می یابند در واقع کسانی که در هنگام سختی ها دچار هراس نمی شوند و با تفکر گامی نو بر می دارند خلاق هستند و این خلاقیت هست که سازگاری را تقویت می کند؛ زیرا می تواند با شرایط جدید؛ به شیوه ای نو کنار بیایید.
برای سازگار تر شدن و انعطاف پذیر شدن نقش خودرا ارزیابی کنید و ببینید که آیا نقش دیگری هست که آن را به خوبی یا حتی بهتر از این ایفا کنید!
گاهی هم ممکن در تیم با مسئله ای روبرو شوید در این مواقع همیشه باید فراتررا ببینید به این حالت که کمی خودتان را به عقب بکشید و سعی کنید از دید و زاویه دیگری به مسئله نگاه کنید.
دیگه اینکه بهتر است خود را به آموختن مهارت دهید.
اغلب هروقت که بحث از آموختن می شود اکثرا به یاد کتاب و جزوه و غیره می افتند و این که اگر قرار است چیز جدیدی یاد بگیرند؛ کتاب بخوانندو... این به نظرشان دشوار می آید. اما همه آموخته ها به کتاب خواندن نیست.
فرصت های خیلی خیلی زیادی برای آموختن هست؛ فقط بر این شرط که درآن مکان و زمانی که باید بشنوید و ببینید واقعا گوشهای شنواو چشم های بصیری داشته باشید و مطمئن باشید که به آموخته های هرچند اندک شما می تواند در یک مکان و زمان دیگر به کار و کمک شما به عنوان اعضای یک تیم یا گروه بیاید.

 

اصل دوم: اول باید با یکدیگر کار کرد؛ بعد با یکدیگر برنده شد.
همواره چالش های بزرگ کار تیمی بزرک می طلبد و ضروری ترین صفتی که تیم را در کارهای دشوار موفق می سازد همکاری توام با همدلی اعضای آن است.
باید دقت کنید که منظور صرفا همکاری تنها نیست؛ زیرا همکاری یعنی اینکه با توافق یکدیگر کاری را انجام دهیم اما اگر همدلی هم با آن جمع شود؛ یعنی انجام کار در کنار یکدیگر و اعضای تیم های همدل؛ عالم دیگری دارند.
عواملی که باعث همدلی اعضای تیم می شود:
بزرگترین عامل تحول در برداشت و بینش است بینشی در راستای آن اعضای تیم باید به چشم هماکارانی همدل به آن بنگرند نه به چشم رقیب!
البته ما منکر این نمی شویم که در هر تیمی رقابت وجود دارد در یک گروه از فرزندان خانواده اما اگر می خواهید این تیم به هدف بزرگ برسد باید در راستای رقابتی سالم و مکمل آنها بود.
مورد بعدی کانون توجه ماست؛ این که هر وقت اتفاقی افتاد اول این سوال را از خودتان کنید که این اتفاق چه پیامدی برای تیم دارد در مرحله بعد بپرسید چه چیزی برای من دارد! در واقع باید به جای خود؛ تیم را در کانون توجه قرار دهید و به فکر همه باشید.
اصل سوم:مشتاقند
در واقع انسان در هر کاری که اشتیاق داشته باشد؛ توفیق می یابد. چون برای پذیرش هر چیزی در هستی اشتیاق و نیاز لازم است. رابرت هوبارد می گوید: اگر می خواهید به اشتیاق برسید سعی کنید هر کاری را در سطح عالی آن انجام دهید چون کاری که خوب انجام شد؛ اشتیاق شما را بر می انگیزد.
اصل چهارم: تعهد پذیرند.
William hmarray در این باره می گوید :
لحظه ای که خود را به انجام کاری متعهد می سازیم خداوند هم به یاری می آید؛ دست هایی به یاوری می آیند که اگر تعهدی نداشتید؛ نمی آمدند.
بسیاری از مردم تعهد را از دریچه ی حساس خود می نگرند اما تعهد راستین چیز دیگری است؛ تعهد امری احساسی نیست بلکه ریشه ی آن در منش ماست. چون احساسات پیوسته احساسات پیوسته در نوسانند؛ اما تعهد به سنگ خارا می ماند.
تعهد به استعداد توانایی بستگی ندارد.به قدرت بیشتر؛ توانایی یا فرصت گرانبها تر نیازی نیست. بنابراین است که آن چه را داریم به کار گیریم. یعنی اگر خود را به کاربرد آنچه داریم؛ متعهد سازیم خواهیم دید که هم استعداد داریم؛ هم توانایی و می توانیم به تیم خود بهره بیشتر برسانیم.
اما چه طوری می شود یک تعهد پایدار داشت؟
اساسی ترین پاسخ این است که اگر پایه های تعهد ما براساس اعتقادات و ارزش های ما بنا شده باشند؛ حفظ آن تعهد آسان تر خواهد بود.
و از طرفی باید قبل از هر چیز تعهدات اعضای تیم خود را ارزیابی کنیم؛ چون اساسا تعهد نسبت به آدم های نا متعهد ناممکن است.
در انتها در راستای تعهد خود دل به دریا بزنید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   9 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید



خرید و دانلود دانلودمقاله مدیریت