رساله مرکز آفرینش های هنرهای تجسمی (معماری,گرافیک,نقاشی) در 195 صفحه کامل فایل (word) می باشد.
فهرست مطالب
چکیده 1
فصل اول – بیان مسئله طراحی. 2
1-1 معرفی مرکز آفرینشهای هنرهای تجسمی. 2
1-2 هدف تحقیق. 2
1-3 اهمیت موضوع. 2
1-4 سابقة پژوهشهای انجامشده در زمینة موضوع و جنبههای نوآوری پروژه 3
1-5 روش تحقیق و چگونگی انجام آن. 4
1-6 محل سایت و اهمیت انتخاب آن. 4
2- مطالعات اولیه جهت طراحی. 8
2-2 هوش.. 13
2-2-3 اهمیت تفکیک هوش و استعداد از یکدیگر. 16
2-3 خلاقیت.. 17
2-4 اهمیت علاقه و تجربه در یادگیری.. 20
2-5 فرهنگ... 21
2-6 گسترش فرهنگ... 24
2-7 فراغت.. 26
2-8 مفهوم نوجوانی. 29
2-11 روانشناسی کودک و نوجوان. 35
2-12 آموزش و نوجوان. 40
2-13 نقد وبررسی نظامهای آموزشی. 42
تاثیر عامل سن برعلایق ونیازهای کودکان ونوجوانان در مطالعه. 51
2-14 بررسی مقوله هنر. 52
2-14-6 پیوند هنرها 62
2-14-9 هنرهای تجسمی. 67
2-14-10-1-1-2 تعریفهای معماری بر پایه فضا 70
فصل سوم- تجزیه و تحلیل سایت.. 81
فصل چهارم-نمونه های مشابه موردی.. 99
موزه هنرهای معاصر. 99
4-1 تاریخچه موزه هنرهای معاصر. 101
دانشکده هنرهای زیبا 117
دانشگاه تهران. 117
4-2 تاریخچه دانشکده هنرهای زیبا 119
6-2 ضوابط و استانداردهای کلی فضاها 155
6-2-5 اصول طراحی ایمنی در برابر آتش (مبحث فرار) 158
6-2-7 عوامل آسیبزا درساختمان مدارس.. 161
فصل هفتم-روند طراحی. 167
7-5 جانمایی متناسب با سایت.. 169
7-7 سیستم تأسیسات.. 173
منابع و مأخذ 177
بخشی از چکیده پایانامه رساله مرکز آفرینش های هنرهای تجسمی
چکیده
پروژه مورد بحث تحت عنوان مرکز آفرینشهای هنرهای تجسمی واقع در شمال غرب تهران خیابان ایران زمین میباشد. طراحی این مرکز با هدف جوانان و نوجوانان جهت کشف علایق و استعداد ها و پرورش خلاقیتهای هنری انجام شد تا آنها پیش از ورود به موسسات آموزش عالی و گذراندن دورههای تخصصی هنر و به تبع آن مشاغل آیندهشان به طور کامل از علایق و استعداد های هنری خود آگاه شوند تا با دیدی باز قدم در راه آینده بگذارند و به اشتباه وقت و انرژی خود را صرف امور هنری که علاقه و استعدادی در آن زمینه نداردند نکنند.
در نهایت پس از انجام مطالعات اولیه و انتخاب و تحلیل سایت مناسب و طی کردن مراحل اولیه مثل تهیه برنامه فیزیکی و جانمایی در سایت متناسب با کانسپت اولیه طراحی معماری انجام شد. همزمان طراحی سیستم سازهای مناسب با طرح و..
و ............
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:38
گاهی انسان نسبتبه خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند میفرماید: ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود. (احزاب;۷۲).
مسئولیت دین در زندگی انسان، تنظیم روابط انسانی است و روابطی که دین در زندگی انسان به تنظیم آنها میپردازد چهار نوع است:
۱) رابطه انسان با خدا
۲) رابطه انسان با خود
۳) رابطه انسان با دیگران
۴) رابطه انسان با اشیاء و افکار
این روابط جنبه مثبت و منفی دارند. رابطه انسان با خدا گاهی به بندگی، توبه، تضرغ، اخلاص، حسن ظن، شکر و یقین متصف میشود و گاهی به کفر، انکار، استکبار و سوءظن. رابطه انسان با دیگران گاهی به تندی، زورگویی، ملامت، دشمنی، جنگ، بغض، خیانت و تنفر متصف میشود و گاهی به نرمی، بخشش، آسانگیری، تسامح، خدمت، دوستی، نیکی و امانت. رابطه انسان با اشیاء و افکار گاهی به افساد، تبذیر، تخریب و اهمال متصف میشود و گاهی به اصلاح، آبادانی، رشد و حفظ رابطه انسان با خود بعد از رابطه با خدا از مهمترین، پیچیدهترین، ظریفترین و دقیقترین این روابط بشمار میآید. گاهی انسان نسبتبه خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند میفرماید:
ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود. (احزاب;۷۲).
جاهل به خود و به ارزشهای خود، ظالم به خود است و گاهی انسان از کسانی است که خداوند خودش را به آنها نشان داده و آنها را به ارزشهای خویش واقف ساخته و به آیات خود آگاه نموده است.
چنانکه خداوند میفرماید:
«به زودی نشانههای خود را در افقها [ی گوناگون] و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است» (فصلت: / ۵۴). گاهی انسان ارزش خویش را شناخته به آن احترام میگذارد، و گاهی نفس خود و مواهبی را که خداوند در آن قرار داده کوچک شمرده و آن را حقیر میشمارد. گاهی از خود فرار میکند و به انواع کارهای بیهودهای که باعث دوری وی از خود میگردد، روی میآورد، به مواد مخدر و خودکشی پناه میبرد. گاهی میداند که چگونه با جدیتبا واقعیت مواجه شود. گاهی با خود هماهنگ است و گاهی در رابطهاش با خود دچار آشفتگی و پریشانی است. گاهی دوست دار خود است و گاهی دشمن خود، گاهی به یاد خویش است و گاهی خود را فراموش میکند. گاهی بر خویشتن مسلط است و گاهی نفس بر او غالب است، گاهی در خود فرو میرود و گاهی عکس این حالت را دارد، گاهی خود را هلاک میکند و گاهی باعث احیاء خود میشود، خداوند میفرماید: «و جز خویشتن را به هلاکت نمیافکنند» (انعام: ۲۴)
گاهی با خود صادقانه رفتار میکند و گاهی به آن خدعه میزند، خداوند میفرماید: «ببین چگونه به خود دروغ میگویند و آنچه بر میبافتند از ایشان یاوه شد.» (انعام: ۲۴) گاهی به خطای خویش اعتراف نموده و خود را مورد انتقاد قرار میدهد، گاهی مغالطه میکند و خطاهای خود و هواهای نفسانی را نیکو جلوه میدهد، گاهی عنان نفس را در شهوترانی رها میکند و گاهی با تمام نیرو آن را تحتسلطه خویش قرار میدهد و از حدود الهی تجاوز نمیکند. گاهی در طلب راحتی و غرق در شهوات عنان نفس را رها میکند و گاهی با تحمل زحمت و مشقت در رشد و کمال آن میکوشد. گاهی خود را بالا میبرد و گاهی خود را کوچک میشمارد، گاهی به حالت از خود بیگانگی دچار میشود، گاهی با آن مانوس و در خلوت تنهائی با تامل در خود لذت میبرد و از این قبیل روابط مثبت و منفی با خود. از آنجا که رابطه انسان با خود غالبا ازظرافتخاصی برخوردار است، هنگامی که این رابطه منفی استخسارت آن را درک نمیکند. گاهی انسان در تجارت مال (کم یا زیاد) ضرر میبیند اما آن را احساس میکند و درصدد جبران بر میآید، لکن گاهی به خودش زیان میرساند - که از بزرگترین نوع خسارت به شمار میآید - و این خسارت پیوسته زیاد میشود تا همه وجودش را فرا میگیرد، «قسم به عصر که واقعا انسان دستخوش زیان است.» (و العصر) و باز میفرماید: «خودباختگان کسانیاند که ایمان نمیآورند.» (انعام: ۱۲) گاهی انسان به فرد دیگری غیر از خودش ظلم میکند در این صورت آن را احساس میکند و میکوشد از طریق نیکی و عدل آن را جبران کند، لکن گاهی به خود ظلم میکند اما آن را احساس نمیکند گاهی انسان بیگناهی را از بین میبرد و به بزرگی گناه خود پی میبرد، و گاهی خودش را هلاک میکند اما این گناه را درک نمیکند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:9
کنیه:
معنای اسم :
محل هبوت:
مدت عمر
محل دفن:
نسب :
تعداد فرزندان:
مختصری از زندگی نامه
حضرت آدم
حضرت آدم
لقب:خلیفۀ ا.....
کنیه:
ابوالبشر
معنای اسم :
آدم = آفریده از سطح زمین
خداوند متعال آدم را ا ازخاک آفرید وجان دراو دمید
تاریخ ولادت:قبل از هبوت آدم
مدت عمر: 930
محل هبوت:
آن حضرت در کوه صفا و بنا به قول مسهور در کوه سر اندیب فرود آمد.
محل دفن:
نجف اشرف در کشورعراق
نسب :
خداوند متعال بعد از خلقت آسمانها و زمین و سایر موجودات اراده فرمود سرآمد مخلوقات یعنی انسان را بیافریند ونخستین انسان و نخستین انسان وپیامبری که سرگذشت او در قرآن ذکر شده حضرت آدم است.
تعداد فرزندان:
آن حضرت فرزندان زیادی دارا بود.
مختصری از زندگی نامه
خداوند متعال بعد از اینکه آدم وحوا را آفرید،به آنها اجازه داد در بهشت زندگی کنند
و از تمامی نعمت ها آن استفاده کنند بجز میوه خاصی را که آدم و هوا را از آن نهی کردو فرمود اگر به آن درخت نزدیک روید و از میوه آن بخورید از بهست راننده خواهید سد. ولی با وسوسه های سیطان به درخت نزدیک سدند و از میوه آن نخوردند و خداوند آنها را از بهست بیرون راند و به زمین فرستاد . آدم و حوا از اعمال خود سخت پسیمان سدند و به درگاه خداوند ناله و زاری کردند و طلب مغفرت نمودند . خداوند مهربان توبه آنها را پذیرفت و از گناه آنان گذست نمود .
فهرست سوره های که نام حضرت آدم در آن ذکر سده عبارتند از :
عمران،ماعده،اعراف،اسراء،کهف،مریم،طه،یس
در بیان خلقت عالم و آدم
در اساطیر الاولین آمده است : جبرئیل فرشته خدا به امر او مامور شد مشتی از خاک زمین را به پیشگاه باریتعالی ببرد تا در کارگاه افرینش به صورت انسان در آید. جبرئیل در اجرای فرمان الهی
به زمین امد اما به هرقطعه از خاک زمین دست زد با عجز و التماس او مواجه شد. زمین به تضرع و التماس افتاده و استدعا نمود به خاطر خدا دست از او بردارد.
به روایت مرحوم طبری این فرشته (نزد خدای تعالی رفت و گفت: یا رب تو دانی که زمین مرا به حق تو سوگند داد تو از من بر نداری نیارستم به برداشتن ) حضرت میکائیل و اسرائیل که ازفرستگان درگاه خدا بودند
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:10
و او همان است که آسمان ها و زمین را در حالی که تخت [سلطنت] او بر آب بود در شش روز بیافرید... هود:7
عرش به معنای سقف و کنایه از قدرت و سلطنت است؛ و منظور از شش روز شش دوره است که هر دوره ممکن است میلیون ها و یا میلیاردها سال باشد؛ و شاید این شیوة خلقتْ علم و حکمت و قدرت و عظمت پروردگار را بهتر بنمایاند. دربارة خلقت عالم چند مطلب مهم از قرآن فهمیده می شود:
1) منشأ آفرینش آب بوده است. اما باقر علیه السلام می فرماید: «همه چیز آب بود و عرش خدا بر آب بود. پس خداوند به آب فرمان داد، آتشی شعله ور شد. سپس آتش خاموش شد و از آن دودی برخاست؛ و آسمان ها را از آن دود آفرید وزمین را از خاکستر آن آتش خلق کرد.»
2) خداوند عالم را به نیکوترین وجه و صورت آفریده است.
3) توحید در خالقیت یعنی این که خدای تعالی به هیچ سبب در آفرینش موجودات نیازمند نبوده است. البته این مطلبی است که حتی مشرکان هم غالباً به آن معترف اند؛ چنان که قرآن می فرماید: «اگر از مشرکان بپرسی چه کسی آسمان ها و زمین را آفریده است؟ می گویند: اَلله.»
4) خداوند خالق و حافظ همه چیز و ناظر بر همة اشیاست: «اَللهُ خالِقُ کُلِّ شَیءٍ و هُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ وَکیل.»
5) خلقت خداوند دایم و مستمر است؛ و لحظه به لحظه فیض وجود از ناحیة خداوند به ممکنات می رسد و اگر یک دم رابطة ما با او قطع شود، همه نابود می شویم، مانند خورشیدی که آفتابش دایماً فیض بخش است و اگر لحظه ای قطع شود، عالم ظلمانی می شود. پس نه تنها در اصل وجود به او محتاجیم، بلکه در بقا نیز متکی به اوییم.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:7
فهرست مطالب
راههای خداشناسی
شناساندن صحیح خداوند سبحان
والاتر از صفات پدیده ها
شناخت قدرت پروردگار
اگر مردم در عظمت قدرت خدا، و بزرگی او می اندیشیدند، به راه راست باز می گشتند،و از آتش سوزان می ترسیدند، اما دلها بیمار ،وچشم ها معیوب است. آیا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند؟که چگونه آفرینش آن را استحکام بخشید؟و ترکیب اندام آن را بر قرار، وگوش و چشم برای آن پدید آورد،واستخوان وپوست متناسب خلق کرد؟به مورچه و کوچکی جثه آن بنگرید، که چگونه لطافت خلقت او با چشم واندیشه انسان درک نمی شود،نگاه کنید چگونه روی زمین راه می رود،وبرای بدست آوردن روزی خود تلاش میکند؟دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد،ودر جایگاه مخصوص نگه می دارد،در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده،و به هنگام درون رفتن،بیرون آمدن را فراموش نمی کند!.روزی مورچه تضمین گردیده ، و غذاهای متناسب با طبعش آفریده شده است.خداوند منان از او غفلت نمیکند،وپروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد،گرچه در دل سنگی سخت وصاف یا در میان صخره ای خشک باشد.اگر در مجاری خوراک وقسمتهای بالا وپائین دستگاه گوارش وآنچه در درون شکم او از غضروف های آویخته به دنده تا شکم، وآنچه در سر اوست از چشم وگوش،اندیشه نمائی،از آفرینش مورچه دچار شگفتی شده واز وصف او به زحمت خواهی افتاد.پس بزرگ است خدائی که مورچه را بر روی دست وپایش بر پا داشت،وپیکره وجودش را با استحکام نگاه داشت،در آفرینش آن هیچ قدرتی او را یاری نداد وهیچ آفریننده ای کمکش نکرد.اگر اندیشه ات را بکار گیری تا به راز آفرینش پی برده باشی،دلائل روشنی به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست،به جهت دقتی که جدا جدا در آفرینش هر چیزی به کار رفته،واختلافات وتفاوتهای پیچیده ای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است.همه موجودات سنگین وسبک،بزرگ وکوچک،نیرومند وضعیف،در اصول حیات وهستی یکسانند،وخلقت آسمان و هوا بادها و آب یکی است.