دانلود مقاله ی توافق هسته ای ،فرصت ها و تهدیدها بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 21
چکیده
همانطور که واقفیم همه می دانند که تحریم ها یا اساسا تحریم برای هر اقتصادی زیان بار است. همچنین صاحبنظران تاکید دارند که تحریم هایی که طی سال های گذشته براقتصاد ایران تحمیل شده، ظالمانه بوده است. بنابراین به صورت روشن و مشخص خواسته بخش خصوصی و صاحبان کسب و کار رفع تحریم هاست. اما نکته این است که در صورت رفع تحریم ها آیا وضعیت اقتصادی کشور سامان پیدا می کند؟ پاسخ این است که وضعیت به جهت ارتباط با بازارهای بین المللی بهتر می شود ولی واقعا در اینکه کسب و کار در ایران رونق می گیرد، شک و تردید وجود دارد. آنچه موجب شده ما در اقتصاد کارمان سخت شود هم تحریم های خارجی و هم مشکلات داخلی است. در واقع در جهت بهبود وضعیت و همچنین استفاده بهینه از فرصت های طلایی بوجود آمده پس از توافق هسته ای دولت ها باید در مسیری حرکت کنند که فعال بخش خصوصی و سرمایه گذار با خیالی آسوده اقدام به راه اندازی کسب و کار کند. اما متاسفانه محیط کسب و کار در اقتصاد ایران مطلوب نیست. در سال های اخیر در شرایط تحریمی زمینه فساد برای برخی بهوجود آمده بود تا در این فضا پولهای کلانی را از طریق واردات و... به جیب بزنند اما لغو تحریمها البته با حفظ عزت ملی و اقتدار در چارچوب خاص میتواند تا حد قابل توجهی به فسادهای اقتصادی پایان دهد: البته لغو تحریمها در صورت عدم مدیریت صحیح در کنترل واردات کالای خارجی ضربه مهلکی به اقتصاد کشور بویژه بخش تولید و اشتغال وارد میکند و چنانچه بعد از توافق هستهای کشور جولانگاه واردات بیرویه کالاهای خارجی شود تاثیر این موضوع بر اقتصاد کشور بشدت منفی خواهد بود. هرچند برداشته شدن دیوار تحریمها و تعامل با دنیا میتواند اثرات قابلتوجهی در روابط بینالمللی (سیاسی ـ اقتصادی) به همراه داشته باشد اما این فرصت طلایی باید با استراتژی راهبردی درست در جهت بازسازی توان تولید و تکنولوژی صنایع کشور به کار برده شود تا راهبرد جدید در راستای رونق تولید و حمایت از صادرات مدرن شکل عملی به خود گیرد. در مقاله فوق بر آنیم که درباره توافق هسته ای و فرصت ها و تهدید ها پرداخته و به بررسی و تحلیل این فرصت ها و راهکار ها و راهبرد های موجود در رابطه با آن بپردازیم. روش تحقیق و بررسی این مقاله به صورت کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از منابع موجود و تحلیل اخبار و وقایع روز صورت گرفته است. کلیدواژه : توافق هسته ای ،تحریم،فرصت،ایران،برجام، فرصت ،تهدید مقدمه همانطور که می دانیم کارشناسان و فعالان اقتصادی چندین سال است که در انتظار حصول توافق هستهای هستند و امیدوارند که پساز آن گشایشی در اقتصاد ایران ایجاد شود. و اکنون پیشبینی میکنند که کاهش نرخ دلار و کاهش قیمت کالاهای وارداتی و بهتبع آن رونق بازار در کوتاهمدت نمایان شود. همین کارشناسان تأکید میکنند که بهرهبرداری درست و مناسب از این فرصتها به سیاستهای اقتصادی دولت بستگی دارد. در واقع ایران هماکنون باید اقتصاد خود را از نو بسازد چراکه بهاندازه کافی سرمایهگذاری و خلاقیت در صنعت نفت ایران در طول 10 سال اخیر وجود نداشته است و در صورت لغو تحریمها، مشکلاتی مثل سوء مدیریت، فساد مالی و کمبود نوآوری در طول یکشب از بین نخواهد رفت. به دلیل تحریمهای مالی و اقتصادی غرب، سرمایهگذاریهای خارجی در ایران به میزان قابلتوجهی کاهشیافته است و ایران آماده جذب سرمایهگذاران خارجی پس از لغو تحریمهاست. کارشناسان اقتصادی کشور پیشبینیهای مشابهای داشته و اعتقاددارند که این توافق فرصتهای اقتصادی خوبی ایجاد خواهد کرد اما بهرهگیری از این فرصتها و تدوین استراتژی مؤثر برای این کار از خود ایجاد فرصتها بیشتر اهمیت دارد. بیان مسئله با توجه به اینکه انجام توافق هستهای ظرفیتهای خوب و مهمی در اقتصاد کشور ایجاد میکنند اما تحقق آن به برنامهریزی صحیح دولت و عزم و ارادهای فراتر از دولت نیاز دارد و دستیابی به این توافق موجب یک رونق اولیه در کوتاهمدت خواهد شد. یکی از دلایل کاهش ارزش پول ملی ما همین تحریمها و کم بودن تقاضا برای آن است لذا بعد از توافق و حذف تحریمها انتظار میرود که ارزش پول ملی بیشتر شود. علاوه بر این با گشایشی که حاصل میشود تقاضا برای پول ملی افزایش مییابد و بر این اساس نرخ ارز کاهش خواهد یافت. در واقع روشن است که بعد از حذف تحریمها هزینه معاملات تجاری کاهش مییابد زیرا تجار در وضعیت کنونی هزینه بسیاری به خاطر محدودیتهای تحریمی میپردازند که با حذف آنها قیمت تمامشده کالاهای وارداتی کاهش مییابد.این فرصتها ایجاد میشود و عوایدی نیز دارد اما مسئله مهمتر این است که عواید آن چطور در جامعه توزیع خواهد شد. باید دید که این کاهش قیمتها به مردم انتقال مییابد یا فواید آن نصیب کسانی میشود که اکنون هم از رانت اقتصادی برخوردار هستند. در ادامه این گشایشها و رونقی که ایجاد میشود درآمدهای مالیاتی دولت که حاصل گسترش فعالیتهای اقتصادی است افزوده میشود. در این خصوص هم باید دید که این درآمد چطور صرف خواهد شد. ظرفیتهایی بسیاری مانند ایجاد نظام حمایتی در سطح جامعه و ... وجود دارد اما استفاده از همه این ظرفیتها به یک عزم سیاسی نیاز دارد. اگر قرار باشد که سیاستهای اقتصادی فعلی ادامه پیدا کند باید منتظر باشیم که نهتنها اتفاق خاصی در اقتصاد نیفتد بلکه اوضاع بدتر نیز شد و موجب یاس و ناامیدی گروه بزرگی از فعالان اقتصادی و مردم بهعنوان مصرفکننده شود. دولت باید برای استفاده از این فرصت بزرگ برنامه جامع داشته باشد. میدانیم که همهچیز در دست دولت نیست اما میتواند با نهادهای ذیربط هماهنگی ایجاد کند تا به وحدت نظر رسیده و سیاستهایی را اتخاذ کنند که درنتیجه آن فضای کسبوکار بهبود یابد.سرمایهگذار خارجی به سرمایهگذار داخلی نگاه میکند و اگر شرایط کسبوکار برای بخش خصوصی فراهم نباشد نمیتوان به جذب سرمایه خارجی هم امیدوار بود. در شرایط کنونی که شاهد فرار سرمایه از کشور هستیم و حتی پیمانکاران خارجی نیز ایران محل امنی برای سرمایهگذاری مجدد سودهای به دست آورده از فعالیت اقتصادی در ایران نمیدانند باید یکبار برای همیشه این مسئله را حل کنیم زیرا در غیر این صورت فرصت اقتصادی بعد از توافق نهتنها کمکی به ما نمیکند بلکه ممکن است به آشفتگی اقتصادی فعلی نیز دامن زند. طبیعی است که با صورت گرفتن این توافق گشایشهایی در فضای اقتصاد کشور صورت گیرد. مهمترین بخش از این گشایشها هم در حوزه نفت و گاز خواهد بود.از محل افزایش ارزشافزوده در بخش نفت و گاز، ارزشافزوده در بخشهای دیگر نیز افزوده خواهد شد. انجام این توافق و ثمرات اقتصادی آن میتواند تا حدودی تورم را محدود کند. در خصوص نرخ دلار انتظار میرود که نرخ دلار در مرحله اول فروکش کند اما بعد از سه، چهار ماه به نرخی متعارف بازمیگردد.در آن شرایط دولت میتواند نرخ ارز مبادلهای را افزایش دهد زیرا بازار واکنش شدیدی نشان نخواهد دارد. با این روشن امکان تکنرخی شدن ارز ظرف دو سال فراهم میشود.آرامش به دولت اجازه میدهد که سیاستهای کموبیش انبساطی خود را برای مبارزه با رکود بدون تورم دنبال کند اما اینکه این سیاستها چقدر مؤثر واقع شود به میزان کارآمدی سیاستها بستگی دارد. اگر سیاستهای دولت با همین کیفیت و شیوه کنونی ادامه یابد چندان اثرگذار نخواهد بود اما اگر اصلاحات اساسی لحاظ شود حتماً شاهد نتیجه بهتری خواهیم بود. بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که اگر تحریمها تدریجی برداشته شود اثری بر اقتصاد ایران ندارد. مهمترین چیزی که باید برداشته شود تحریم بانکی است زیرا با همین محدودیتهایی که در فروش نفت وجود داشت، سال گذشته نزدیک 50 میلیارد دلار صادرات نفتی داشتیم. اگر تحریمهای بانکی را بردارند این 50 میلیارد به سرعت به 60 میلیارد هم میرسد و دسترسی ما به منابع بانکی بینالمللی باعث میشود که بتوانیم برای واردات مواد اولیه از خارج، از تسهیلات بانکی با بهره 4 یا 5 درصد استفاده کنیم. این امکان به تولیدکنندگان ما کمک میکند که با هزینه کمتری تولید کنند و قابلیت رقابتپذیری بیشتری داشته باشند. مردم اقتصاد شاید هیچ دولتی به اندازه دولت یازدهم برای مذاکره و چانهزنی سیاسی اختیارات نداشته و به همین علت هنوز برای خیلیها این مقدار اختیارات قابل هضم نیست؛ اینکه دولت بر سر آب سنگین راکه فوردو و محدودیت شدید هستهای بتواند با طرف غربی مذاکره کند در نظام جمهوری اسلامی کمسابقه است. با قرائت بیانیه لوزان و اینکه گفته شد تحریمها برداشته میشود خیلیها به آینده امیدوار شدند؛ آیندهای که قرار است تیم اقتصادی دولت یازدهم برای مردم بسازد. سرنوشت ایران بعد از توافق هسته ای یکی از موانع بزرگی که بر سر راه تولیدکنندگان کشور قرار دارد، تحریمهای اقتصادی است. لغو تحریمها روند طولانی در پی خواهد داشت اما تجربه تحریم کشور عراق ثابت کرد که حتی بعد از توافقات اولیه، تحریمها با سرسختی سابق ادامه نخواهد داشت. با شکلگیری توافقات، روابط بازرگانی و بانکی دوباره آغاز و همچنین موانع السی برای تولیدکنندگان برداشته خواهد شد. با این حساب هزینه تامین مواد اولیه که برای صنایع ایران 15 درصد گرانتر از تولیدکنندگان خارجی است، به حالت عادی بازمیگردد. از سوی دیگر انتقال تکنولوژی و قطعات بهتر صورت میگیرد و صنایع با تکنولوژی به روزتر که از آن محروم بودند، تولیدات مطلوبتری ارایه خواهند داد. قطعا با افزایش کیفیت محصولات ایرانی روبه رو خواهیم شد که این افزایش کیفیت و تولید تنها در داخل کشور نیست و میتوان آن را به صادرات نیز بسط داد با وجود مثبت شدن رشد اقتصادی و سهم بالای بخش صنعت در آن، این میزان رشد در همه سطوح صنعت ملموس نیست. علت این موضوع که رشد اقتصادی در صنعت کشور قابل لمس نیست، کاهش تقاضا از طرف بازار و مردم است. عدم افزایش توان خرید مردم دلیل اصلی این موضوع است زیرا تقاضای جدیدی وارد بازار نشده و فروش تولیدات صنعتی رونقی نداشته است. زمانی میتوان رشد اقتصادی را به صورت ملموس مشاهده کرد که اتفاقی در بخش مصرف مردم بیفتد. تولیدات با افزایش تقاضا جان دوبارهای میگیرند اما وقتی شاهد هستیم که مردم به صورت کنترلشدهای نیازها و کالاهای خود را خریداری میکنند نباید انتظار معجزه داشت. صنعتگری که در بازار تقاضا نداشته باشد، رشد تولیداتش نیز با کندی پیش میرود و در واقع با مشکلات بسیاری روبهرو میشود که یکی از این مشکلات کمبود نقدینگی است. کمبود نقدینگی تاکنون فشارهای بسیاری به بخش صنعتی وارد کرده و متاسفانه این زخم همچنان هم سرش باز مانده است. اگرچه توافق نهایی، احساس حاکم بر جامعه را در اواسط و اواخر سال 2015 بهبود خواهد بخشید اما ابهام اجرای توافق، قیمت پایین تر نفت و سیاست های انقباضی داخلی همگی نشان دهنده رشد کُند اقتصادی در نیمه دوم امسال برای ایران است. ، بر اساس این گزارش، درحالیکه مذاکرهکنندگان در وین به پایان ضربالاجل تعیین شده نزدیک میشوند، مطالعات انجام شده نشان می دهد، با توجه تحت تاثیر قرار گرفتن رشد اقتصادی به علت قیمت پایین نفت، احتیاط سرمایهگذاران خارجی و ابهام در مورد سیاستهای دولت ایران، بهرهای که ایران از یک توافق موفق خواهد برد، تا نیمه دوم 2016 مشاهده نخواهد شد. اقتصاد ایران پس از توافق همزمان با نزدیک شدن به توافق هستهای ایران و غرب، هفتهنامه اکونومیست در تازهترین شماره خود با انتشار دو تحلیل مجزا موضوع هستهای و وضعیت اقتصاد ایران را مورد تحلیل قرار داده است. در سرمقاله این شماره اکونومیست که به صفآرایی هستهای جدید در سطح جهان اختصاص یافته است، با اشاره به سخنان مداخلهجویانه اخیر نتانیاهو در مورد مذاکرات هستهای ایران و غرب آمده است: نتانیاهو درباره این توافق کاملا در اشتباه است. چون چنین توافقی، به اعتقاد بسیاری از کشورها، بهترین توافقی خواهد بود که تاکنون منعقد شده و رسیدن به این توافق بسیار بهتر از نبود آن است که درنهایت به حل و فصل اختلافات بین طرفین منجر خواهد شد. در مورد تهدید بمب هستهای، نباید نگران ایران بود. حال 25 سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان درحال ورود به عصر جدید هستهای است. اقتصادنیوز در ترجمهای که از این سرمقاله آورده، نوشته است: «ایران در قبال رفع تحریمهای غرب، فعالیتهای هستهای خود را در چارچوب توافق جامع دنبال خواهد کرد و پس از یک دوره محدود زمانی اجازه مییابد فعالیتهای خود را گسترش دهد. ایران بارها تاکید کرده که فعالیتهای هستهای این کشور صلحآمیز است اما برخی کشورها همچنان نمیخواهند این حقیقت را بپذیرند.
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه ارشدرشته جغرافیا ژئوپولیتیک قزاقستان، فرصت ها و چالش ها بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 166
چکیده
قزاقستان از جمله چهارده جمهوری شوروی سابق است که به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991 تحت عنوان «جمهوری قزاقستان» اعلام استقلال نمود. این کشور در بخش شمالی آسیایی مرکزی قرار گرفته و با حدود 16 میلیون نفر جمعیت، وسعتی بیش از 000/700/2 هزار کیلومتر مربع دارد. در این پژوهش به مطالعه و تحلیل «فرصت ها و تهدیدهای ژئوپولیتیکی» قزاقستان پرداخته و با تدوین «کدهای ژئوپولیتیکی» این کشور به این نتیجه رسیده ایم که «تنگناهای جغرافیایی» به خصوص عدم دسترسی به آب های آزاد و «تنگناهای جمعیتی» شامل ترکیب ناموزون و نامتجانس جمعیت و تراکم جمعیت پایین مشکلات ژئوپولیتیکی زیادی برای این کشور ایجاد نموده است. این کشور علیرغم فرصت های ژئوپولیتیکی خوبی که در اختیار دارد (ذخایر عظیم نفت و گاز، منابع طبیعی متنوع و وسعت سرزمین) به دلیل تنگناهای جغرافیایی و جمعیتی که با آنها روبرو است نمی تواند به جایگاه یک قدرت جهانی دسترسی یابد. اهداف این پژوهش عبارتند از: ترسیم حوزه های ژئوپولیتیکی و ژئواکونومی جدید ایران در آسیای مرکزی و قزاقستان، شناخت زمینه ها و فرصت های همکاری اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران و قزاقستان، یافتن راهکارهای کاربردی برای تبدیل فرصت ها و تهدیدهای ژئوپولیتیکی قزاقستان به فرصت های همکاری این کشور با ایران. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و روش کار بهره گیری از منابع مکتوب شامل کتب مرجع، مجلات تخصصی و سایت های اینترنتی می باشد.
مقدمه
ایران کشوری است با تمدن سه هزار ساله و یکی از چهار تمدن بزرگ و باستانی جهان می باشد که در کنار کشورهایی چون یونان ، روم ، چین و مصر قرار می گیرد و از دوران قبل از میلاد مسیح یعنی از زمان عیلامی ها و بعد مادها دارای حوزه تمدنی وسیعی بوده است و با آغاز دوران پادشاهی و به نوعی دوران هخامنشی، حوزه سیاسی و حکومتی ایران به مناطق خراسان بزرگ که شامل بخشهایی از آسیای مرکزی امروز هم می شد گسترش یافت. بعدها با تلاش دولت های بعدی ایران و بویژه در دوره ساسانیان عمده این مناطق و سرزمین های حاشیه دریای خزر به تمدن ایران پیوستند و به صورت استان های شمالی ایران در آمدند و تا قرون اخیر یا بخشی از قلمرو سیاسی ایران محسوب می شدند و یا در ارتباط مستقیم با دولت ایران بودند. با پایان یافتن دوران هفتاد ساله حاکمیت کمونیستی بر این منطقه و ظهور پدیده شگرف فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در آخرین سال های قرن بیستم، که به همسایگی جدید ایران با دولتهای تازه استقلال یافته ی آسیای مرکزی (و قفقاز) منجر شد، مردم ما و حتی محققین و دانشگاهیان، به یکباره با همسایگانی جدید مواجه شدند که شناخت کمی از ایشان داشتند اما با تاریخ این سرزمین تا حدودی آشنا بودند. توجه به همسایگی ایران در دریای خزر با چهار کشور قزاقستان، ترکمنستان، روسیه و آذربایجان و سابقه تاریخی و فرهنگی خود در منطقه، منافع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زیادی برای ما خواهد داشت. برای ایران تنظیم روابط با کشورهای آسیای مرکزی یک ضرورت است اما منفعت ناشی از گسترش روابط جز در پرتو برقراری تعادل در ارتباط با کشورهای اروپایی و امریکا حاصل نخواهد شد چرا که موقعیت ویژه جغرافیایی به ایران اجازه می دهد که از رقابت دیگران به نفع خود و در راستای ارتقای منافع خود بهره لازم را ببرد، این دقیقاً همان کاری است که تاکنون آنطور که باید و شاید، از سوی دولتمردان به درستی انجام نگرفته است. کشور قزاقستان که مولود فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است درمیان 14 دولت جدید بوجود آمده به دلیل موقعیت استراتژیک و ممتاز در بین کشورهای منطقه و نیز به علت وجود منابع سرشار زیرزمینی خصوصا منابع انرژی از اهمیت خاص و به سزایی برخوردار است. وسعت زیاد سرزمین و دارا بودن مرزهای طولانی با دو قدرت بزرگ منطقه یعنی روسیه و چین و ساحل طولانی در دریای خزر از ویژگیهای خاص این کشور بشمار می رود. این کشور به عنوان پل ارتباطی بین آسیای مرکزی، اروپا و شرق آسیا نقش قابل ملاحظه ای در صحنه روابط بین الملل ایفا می نماید و توجه خاص بسیاری از کشورها خصوصا دولتهای بزرگ را در خصوص ایجاد روابط هر چه وسیعتر با این کشور و سرمایه گذاری در آن جلب نموده است. بطوری که از همان ابتدای استقلال، سیل سرمایه گذاران غربی به این کشور سرازیر شده است. با توجه به رقابت و تنشهای تاریخی و عمیق غرب با روسیه و چین که در حال حاضر به جنگ تجاری و اقتصادی تبدیل گردیده است، این کشور برای سرمایه گذاران کشورهای غربی یک امتیاز برجسته و یک موقعیت ویژه و برتر محسوب می گردد. با پیدایش دولتهای جدید در آسیای مرکزی در سال 1991، قزاقستان ازجمله کشورهایی است که مورد توجه قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای قرار گرفته است، زیرا این سرزمین همواره مکمل استراتژی اقتصادی و استراتژی دفاعی قدرتهای همجوار و قدرتهای فرامنطقه ای بوده است. در این میان، وضعیت ژئوپولیتیکی قزاقستان بدلایل مختلف با دیگر کشورهای آسیای میانه تفاوت دارد و این کشور را می توان مهمترین کشور این منطقه دانست. اگر بر اساس نظریات جهانی ژئوپولیتیک، کشورهای شمال ایران را بخشی از سرزمین هارتلند به حساب آوریم، ایران به عنوان سرزمین حاشیه ای این کشورها از اهمیت زیادی برخوردار است. با توجه به شرایط جدید کشورهای آسیای مرکزی و به واسطه شکاف و جدایی که بین آنها ایجاد شده و به خاطر موقعیت جغرافیایی این کشورها که محاط در خشکی بوده و جهت فعال شدن در اقتصاد بین الملل نیاز به سرزمین های مکمل خارجی خواهند داشت، خاک ایران می تواند گزینه ای بسیار مناسب باشد. آشنایی بیشتر با کشور قزاقستان و برآورد نقاط قوت و ضعف ژئوپولیتیکی این همسایه جدید اما تاریخی، می تواند قدمی هرچند کوچک در شناخت بهتر این کشور و این منطقه و بالطبع فراهم آوردن زمینه ای مناسب تر برای ترسیم و تنظیم بهینه روابط سیاسی - اقتصادی میهن عزیزمان، ایران اسلامی با این منطقه مهم از جهان باشد
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات و مبانی نظری
بخش اول : کلیات
1-1) بیان مسئله 2
1-2) سوالات اصلی 3
1-3) فرضیه ها 3
1-4) قلمرو تحقیق 4
1-6 ) اهداف پژوهش 4
1-7 ) روش کار تحقیق 4
5) پیشینه تحقیق 4
بخش دوم : مبانی نظری
1-2-1) مفهوم ژئوپولیتیک 7
1-2-2-) کدهای ژئوپولیتیکی 11
1-2-3) مفهوم تهدید و فرصت 12
1-2-4) بحران های قومی (تبیین نظری) 14
1-2-5) آسیای مرکزی، نام و موقعیت 16
فصل دوم : جغرافیای سیاسی آسیای مرکزی و دریای خزر
2-1) موقعیت آسیایی مرکزی 19
2-2) روابط خارجی 21
2-3)نقش آسیای مرکزی در امنیت جدید خاورمیانه 35
2-4) نگاهى به منابع انرژی آسیای مرکزی و حوزه خزر 38
2-5) سازمان های منطقه ای 40
2-6)دریای خزر 50
2-7) رژیم حقوقی در یای خزر 59
فصل سوم : جغرافیای طبیعی و انسانی قزاقستان
3-1) موقعیت جغرافیایی کشور قزاقستان 68
3-2) اقلیم 70
3-3) منابع آب 71
3-4) دریاچه آرال 74
3-5) مشکلات زیست محیطی دریاچه آرال 75
3-6)عوارض طبیعی 78
3-7) بنادر مهم 78
3-8) شهرهای مهم 79
3-9) انتقال پایتخت از آلماتی به آستانه 83
3-10) اوضاع اقتصادی 84
3-11) تولیدات کشاورزی 87
3-12) انرژی 89
3-13)پیشینیه تاریخی 92
3-14) جغرافیای انسانی 99
3-15) ادیان و مذاهب 107
3-16) اوضاع اجتماعی 113
3-17) تلویزیون در جامعه قزاقستان 126
فصل چهارم : ژئوپولیتیک قزاقستان
4-1) چکیده ای از جغرافیای قزاقستان 128
4-2)موقعیت ژئوپولیتکی قزاقستان 130
4-3) کدهای ژئوپولیتیکی و تاثیر آن بر روابط کشورها 132
4-4) کدهای ژئوپولیتیک منفی یا تهدیدات ژئوپولیتیکی قزاقستان 133
4-4-2) تنگناهای جغرافیایی 133
4-4-2) تنگناهای جمعیتی 138
4-4-3) مشکلات اقلیمی 141
4-5) کدهای ژئوپولیتیک مثبت یا فرصت های ژئوپولیتیکی 145
4-5-1) موقعیت جغرافیایی و ارتباطی 145
4-6-2) منابع طبیعی متنوع و فراوان 147
4-6-3)تولید وسیع غلات 151
4-6-4) وسعت سرزمین و عمق استراتژیک 153
4-6-5) انتقال پایتخت از آلماتی به آستانه 154
4-6-6)در اختیار داشتن میراث استراتژیک شوروی سابق 155
4-6-7) نرخ با سوادی بالا 157
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1) جمع بندی و نتیجه گیری 159
5-2) آزمون فرضیه ها 161
5-3)پیشنهادات 164
منابع و ماخذ 166
دانلود مقاله ی روند تغییرات خانواده ،فرصت ها و چالش ها با فرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 23
چکیده
خانواده در دهههای اخیر با تحولات و تغییرات گوناگونی مواجه بوده است. برای مثال، احساس میشود در فضای مناسبات و زندگی خانوادگی در خانوادههای گذشته، روابط خویشاوندی و ارتباطات بیشتر و گرمتر بود و مردم امروزه، با حالتی نوستالژیک از دوران قدیم یاد میکنند. امروزه، به نحو آشکاری متوجه میشویم الگوی «خانواده قدیمی»، دگرگون شده و ما وارد مرحله دیگری از تاریخ خانواده شدهایم و «خانواده جدید» متولد شده است.حساسیتهایی که نسبت به خانواده وجود دارد، افراد را نسبت به تحولات خانواده حساس میسازد. دگرگونی در خانواده موجب تحول در «مسیر زندگی» و «تجربه زیستی» تکتک انسانها شده است. تحول خانواده به معنای تحول در سرنوشت همه افراد است. علاوه بر این، تحولات خانواده از یک طرف، ریشه در متحول شدن بنیانها و نهادهای جامعه مانند دین، علم، فناوری، هنر، جهانبینی، سیاست و اقتصاد دارد و از طرفی دیگر، پیامدهای تحول خانواده، دامنگیر تمامی ارکان جامعه، اقتصاد، فرهنگ و سیاست میشود. بنابراین نه تنها زندگی فردی مردم بلکه سرنوشت جمعی ما نیز به تحول خانواده گره خورده است. در واقع خودآگاهی روز افزون ما در زمینه زندگی اجتماعی و فرهنگی انسان امروز نسبت به گذشته باعث میشود تا به تغییرات خانواده در گستره بیشتری توجه کنیم و به نحو عینیتر و عریانتری این تغییر و تحولات و فرصت ها و چالش های در رابطه با این موضوع را درک کنیم. پرداختن به مدل خانواده، تغییرات ،فرصت ها و چالش ها بواقع موضوع اصلی این مقاله می باشد. چرا که تغییرات خانواده از خانواده قدیم به خانواده جدید به دلایل متعدد برای همه اهمیت دارد.
کلید واژه : تغییرات،خانواده،فرصت،چالش
دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی نظام رشد آفرینی انگیزشی در آموزش و پرورش و فرصت ها و قوت ها بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات25
دانلود گزارش تخصصی,راهکارها و پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
چکیده
تغییر رویکرد و نگاه به مدرسه لازمه و مبنای تحقق ارتقای نظام یاددهی و یادگیری در کشور است. این تغییر نگاه به مدرسه اساس و بنیادش ایجاد مدرسه کیفی است به گونه ای که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از مدرسه کیفی در افق چشم انداز به عنوان مدرسه صالح یادشده است. با این تغییر نگاه به مدرسه به این نکته اساسی پی برده می شود که مدرسه یک موجود رشد یابنده و زنده برای رشد و تعالی با همه ابعاد است .هدف مدرسه کیفی ایجاد و ارتقای حیات است و قطعا باید مدرسه بستر سازی لازم و ایجاد فرصت برای تحقق مراتب حیات طیبه را فراهم آورد.مدرسه شرایط را به نحوی برای دانش آموز باید بیان کند که در فرایند یاددهی و یادگیری نه تنها تعلیم و تربیت لازم محقق شود بلکه زندگی دانش آموزان رشد یافته و به حیات طیبه نزدیک شود. چنین تغییری در مدرسه و روند تعلیم و تربیت موجب می شود نظام تعلیم و تربیت در خدمت موضوعات یادگیری باشد که در این مسیر خودیادگیرنده یعنی دانش آموز نقش اساسی را خواهد داشت. بنا بر این باید نظام تعلیم و تربیت کشور از موضوعات درسی و معلم به عنوان محور یاددهی به سمت یادگیرنده و دانش آموز حرکت کند و این مهم محقق نخواهد شد مگر توجه به نیازهای یادگیرنده که همان دانش آموز است. عوامل و بخش های متعدد مدرسه باید در این مسیر هم جهت شوند و این نکته نیز با آگاهی مدیران از ویژگی ها و راههای تحقق مدرسه کیفی عملی می شود.طرح تحول مدیریت مدرسه نقطه آمال ارتقای کیفیت در آموزش و پرورش است .باورهای انگیزشی دستهای از معیارهای شخصی و اجتماعی هستند که افراد برای انجام یک عمل به آنها مراجعه میکنند. این باورها دربرگیرندهی چندین سازهی متفاوت هستند که توسط الگوهای نظری متفاوت مانند نظریههای اسناد، خود کارآمدی، هدف و انگیزش درونی به وجود آمدهاند. در طرح حاضر تصمیم داریم به بررسی نظام رشد آفرینی انگیزشی در آموزش و پرورش پرداخته و فرصت ها و قوت های این مقوله را مورد مطالعه قرار دهیم.
کلیدواژه :
نظام،رشد آفرین،انگیزشی، آموزش و پرورش،طرح تعالی،مدیریت ،کیفیت مدار
مقدمه کوتاه :
موقعیت وشرایط محیط آموزشی از جمله عواملی است که با انگیزش دانش آموزان ارتباط نزدیک دارد. معلم مهمترین نقش را در آموزشگاه ایفا می کند و چگونگی عملکرد دانش آموز به رفتار معلم بستگی دارد. برای معلم انگیزش دانش آموز به این سبب که هم در حکم هدف و هم به منزله ی وسیله ی پیشرفت های بعدی در سایر زمینه های تربیتی است اهمیت زیادی دارد. معلمان می توانند از منابع و راههایی که انگیزش از طریق آنها افزایش می یابد استفاده کنند.
اگرچه در بیشتر کلاسهای درس می توانیم هم انگیزش بیرونی و هم انگیزش درونی را مشاهده کنیم, اما وجه غالب با انگیزش بیرونی است. البته نشانه های انگیزش درونی نیز در مدارس یافت می شود. دانش آموزان می توانند دارای انگیزه درونی باشند و معلمان هممی باید درکنار انگیزش بیرونی به انگیزش درونی توجه کنند . لازم است تا میان این دو تعادل و توازنی ایجاد گردد و دانش آموزان بیاموزند که چگونه قادرند از انگیزش بیرونی به انگیزش درونی دست یابند .
بنابراین از آنجا که معلمان بایستی از راهبردهای انگیزش بیرونی و درونی آگاهی یافته و با ایجاد تعادل و توازن بین این دو نوع انگیزش زمینه ی بهبود کیفیت آموزشی را فراهم نمایند , معاونت آموزش وپرورش عمومی سازمان با اجرای طرح تلاش آفرین و ارائه راهکارهای اجرایی در نظر دارد در زمینه ی افزایش انگیزش در دانش آموزان برنامه های زیر را به اجرا در آورد به منظور آشنایی همکاران محترم با انواع انگیزش ابتدا به تعریف هر یک از آنها پرداخته و سپس توضیحات لازم در زمینه ی شیوه ی اجرایی طرح ها و راهکارها ارائه خواهد شد .
بیان وضعیت موجود
اینجانب .............سال سابقه تدریس در آموزش و پرورش هستم. امکانات مدرسه در حد محدود بوده و وسایل آموزشی به ندرت دیده می شد . والدین اغلب کشاورز و دامدار بو دند و در ابتدای سال تحصیلی فرصتی برای رسیدگی به امور تحصیلی فرزندشان نداشتند . دانش آموزان در حالی که مشتاق به نظر می رسیدند ازامکانات زیادی برخوردار نبودند با توصیف چنین شرایطی تصمیم گرفتم در حد امکان از تمام امکانات برای رشد و پیشرفت دانش آموزان استفاده نمایم و تحولی در امر ارزشیابی بوجود آورم.
حدود سه ماه از شروع سال تحصیلی گذشته بود. پس از چندین جلسه تدریس . درباره پیشرفت دانش آموزان نگرانی هایی احساس کردم . به نظر می رسید بعضی ازدانش آموزان در فعالیت های کلاسی شرکت جدی نداشتند و نمی توانستند درس های تدریس شده قبلی را بخوانند بنا به اهمیت موضوع تصمیم گرفتم با انجام مطالعات بیشتر و تحول در ارزشیابی سطح دانش و معلومات دانش آموزان را بالا ببرم.
شناسایی مسئله
انگیزش: انگیزش موضوعی گسترده و پردامنه بوده و طیفی گوناگون از تشویق و تنبیه گرفته تا ویژگی های عاطفی افراد را شامل می گردد.به طور کلی، هر عاملی که با برانگیخته شدن مرتبط باشد، در زیر مجموعه ی انگیزش جای دارد.
البته موضوع انگیزش، فقط به دادن و ندادن جایزه(تشویق یا تنبیه) محدود نمی گردد و در جریان آموزش بسیاری از نکات می توانند جزء موضوعاتی آنگیزشی تلقی شوند. بطور مثال: وقتی از معلم خواسته می شود در آغاز درس، هدف های آموزشی را بیان نماید، یا وقتی شرایطی را بوجود می آوریم که دانش آموزان از عملکرد خود احساس رضایت نمایند، یا هنگام آموزش مطالب تازه، از مثال های آشنا و کاربردی استفاده می کنیم، یا با استفاده از روش های متنوع آموزشی دانش آموزان را به مشارکت در یادگیری ترغیب می کنیم، در همه ی این موارد، در واقع با موضوعی انگیزشی سر و کار داریم.
وقتی از تشویق سخن می گوییم، فقط تصوراتی مانند دست زدن یا جایزه دادن (پاداش های عینی) به ذهن افراد می آید. تنبیه هم به طور معمول، کتک زدن (تنبیه بدنی)، البته با درجات متفاوت، تلقی می شود. لذا اگر با دیدی عمیق و گسترده تر به مفهوم انگیزش توجه کنیم، شاید بعضی از تصورات رایج را در مورد تشویق و تنبیه از ذهن خود پاک کنیم.محدود کردن اصطلاح انگیزش به چند موضوع معمولی و قدیمی، ما را از فهم کارکرد واقعی آن دور خواهد ساخت. صاحب نظران روان شناسی تربیتی، انگیزش را عاملی مهم و اساسی در یادگیری مؤثر و به عبارت بهتر، قلب تربیت دانسته اند.
لذا انگیزش را نمی توان مانند همه ابعاد و مباحث شخصیّتی موضوعی مجزا و مجرد در نظر گرفت. بلکه انگیزش از یک سو بر ابعاد شخصیّتی انسان تاثیر می گذارد و از سوی دیگر، از شخصیت انسان نیز تاثیر می پذیرد.مثلاً پیشرفت یک دانش آموز در یک درس انگیزش او را بالا می برد و به همین ترتیب،دانش آموزی که انگیزه ی بالایی دارد، بهتر درس ها بهتر یاد می گیرد. یا دانش آموزی که روابط اجتماعی مطلوبی دارد، از اطرافیان بازخوردهای مثبت دریافت نموده و روحیه ی خوبی برای مشارکت دارد. دانش آموز با انگیزه هم، از زمینه های بیشتری برای حضور در جمع و گسترش روابط اجتماعی برخوردار است.نکته اساسی و مهم این است که انگیزش موضوعی درهم تنیده با همه ی ابعاد شخصیت است.
برخلاف تصور بعضی، انگیزش نه تنها مفهوم ساده ای نیست،بلکه ایجاد و تقویت آن نیز کار آسانی نیست، اگر برداشت های کلیشه ای از انگیزش را کنار بگذاریم، اهمیت و جایگاه آن را بهتر درک خواهیم کرد. این مهم، هم برای مدرسه و هم برای معلم، نتایجی در بر دارد. نتیجه ی مدیریّتی موضوع آن است که مدرسه باید برای انگیزش هم طرح و برنامه داشته باشد. داشتن غرفه ی جوایز، نصب عکس دانش آموزان برتر روی تابلو، دادن کارت جایزه و ... ، تصوراتی ساده انگارانه از موضوع انگیزش است. بحث در باره ی نظام انگیزشی، می تواند یکی از موضوعات جدی هر مدرسه ای باشد.
گاهی لازم است معلمین نیز دانش خود را در باره ی انگیزش و به همین منوال در باره ی تشویق و تنبیه ارتقا دهند. ما معلمان ناگزیریم در باره ی انسان امروزی، به ویژه کودک و نوجوان، حقایق تازه ای را بیاموزیم. امروزه در مورد مباحث مربوط به تربیت و یادگیری، نکته ها و دیدگاه های جدیدی مطرح هستند. بخش عمده ای از این نظریه ها به انگیزش مربوط است. در همه ی مباحث امروزی آموزش و یادگیری، از جمله هوش های چند گانه، خلاقیّت ، آموزش پژوهش محور، و یادگیری مشارکتی، انگیزش یکی از ارکان مهم به شمار می رود.
جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات
برای ایجاد انگیزه ، هوش، استعداد، مهارت و تلاش لازم است؛ اما کافی نیست. انگیزه درونی نیز باید به آنها اضافه شود تا انگیزه شکل گیرد. ما باید برای کودکانمان فرصتهایی را به وجود بیاوریم و مهارتهایی را به آنها آموزش دهیم تا استعدادهایشان را گسترش دهند و این محقق نخواهد شد مگر اینکه بین مهارتها و علایق آنها وجه مشترکی را بیابیم و آنها را رشد دهیم.در روش آموزش سنتی که مبتنی بر یادگیری مطالب بدون تفکر و توجه به معنی آن است، دانش آموزان به گونه ای تربیت می شوند که بدون توجه به چگونگی ارتباط مطالب و بدون تفکر، برای به دست آوردن نمره خوب آنها را می آموزند. اما این نوع آموزش و یادگیری برای انجام یک کار خلاق، واقعاً بی فایده است.» شیوه های سنتی با ساختار انعطاف ناپذیر و محدودیت زیادی که برای دانش آموزان قائل می شود، همچنین با تکیه بر انتقال معلومات و محفوظات، امکان هر گونه رشد فکری، ابتکار و اکتشاف را از یاد گیرنده سلب می کند. چنانکه دانش آموز نمی تواند بین آموخته هایش و مسائل بیرونی ارتباط برقرار کند در حالی که سبک آموزش و پرورش باز یا روش فعال تدریس با دادن آزادی به دانش آموز و عدم نظارت دائمی بر کارها و برنامه ها به او فرصت می دهد تا به جست وجو و کشف مسائل بپردازد. بدین ترتیب دانش آموز خود در فرآیند یادگیری دخیل می شود و انگیزه های درونی و به دنبال آن امکان بروز انگیزه در او افزایش می یابد. این مهم در طرح ارزشیابی توصیفی مورد توجه و عنایت خاص قرار گرفته است. معلمین این طرح با ارزشیابی دانش آموز به شکل نامحسوس، فضای باز و فعالی را برای رشد انگیزه ایجاد کرده اند. ارزشیابی توصیفی سعی کرده با تغییر در ساختار نظام ارزشیابی آن را به قدری انعطاف پذیر کند که با شیوه ها و علائق یادگیری متفاوت، انطباق پیدا کند. در کلاس ارزشیابی توصیفی، کودکان در یادگیری فعال هستند و احساس غرور و مالکیت نسبت به کلاس درس خود دارند. آنها در این کلاس آزاد هستند تا انتخاب کنند. راهنمایی می شوند و اختیار دارند تا در محیط کلاس، آن گونه که دوست دارند، یاد بگیرند.معلمین طرح ارزشیابی توصیفی با ایجاد جوی صمیمی و مطمئن در کلاس درس فضایی مساعد را برای رشد انگیزه دانش آموزان فراهم کرده اند تا آنها بتوانند با آسودگی در کلاس به اظهار نظر بپردازند و بدون نگرانی هر سؤالی را که در ذهن دارند، مطرح کنند. آنها یاد گرفته اند که چگونه مهارتهای یادگیری را در قلمرو خاص به کودکان بیاموزند. آنها روش تفکر درباره مسائل و قوانین علمی را به دانش آموزان آموزش می دهند. «تحقیقات نشان داده است روابط صمیمانه و توأم با علاقه و احترام، نقش مؤثری در انگیزه دانش آموز دارد.»
طرح ابتکار به کارگرفته شده و ویژگی آن
قبل از آغاز درس دقیقاً به آنها بگوید که چه انتظاراتی ازآنان دارد، به عبارتی معلم باید قبل از آغاز درس کلیه هدفهای آموزشی، نوع رفتار و یا مهارتهائی را که از آنان می خواهد از پیش دراختیارشان قرار دهد تا دانش آموزان پیش زمینه ای مناسب داشته باشند.
- استفاده از اظهاراتی چون «خوب»، «عالی» و «مرحبا» پس از عملکرد درست دانش آموز در افزایش علاقه او بسیار مؤثر است، اما باید توجه داشت که مؤثرترین تشویق آن است که به رفتار و عملکرد درست دانش آموز وابسته باشد.علاوه بر اظهارات شفاهی، سایر تشویقها از جمله، تشویقهای کتبی در ورقه امتحانی ودفترچه تکالیف دانش آموزان بر یادگیری آنان اثر مثبت دارد.
- از آنجا که نتایج آزمونها به صورت نمره هایی که به یادگیرندگان داده می شوند با پاداشهای اجتماعی چون تأیید معلم و والدین، ارتقاء به کلاس بالاتر، دریافت گواهینامه، امکان ورود به دانشگاه، کسب مشاغل و مواردی نظیر اینها وابسته اند، لذا نمره های معلمان دارای ارزش انگیزش زیادی هستند. بنابراین، معلم می تواند بااجرای امتحانهای مختلف و دادن نتایج حاصل به یادگیرندگان، سطح انگیزش و علاقه آنان را نسبت به یادگیری وکسب مهارتها و اطلاعات تازه افزایش دهد، اما همیشه ازاین تدابیر آموزشی باید به صورت مثبت استفاده کرد، نه به عنوان وسیله ای برای ترساندن و تنبیه کردن یادگیرندگان.
- ارائه مطالب درسی به صورت متوالی، از ساده به دشوار، موجب می شود که یادگیرندگان ابتدا در یادگیری مطالب ساده، به اندازه کافی موفقیت به دست آورند. این کسب موفقیت اولیه، انگیزش یادگیری را برای یادگیریهای بیشتر افزایش می دهد و بر آمادگی او می افزاید.
- ایجاد رقابت فردی بین دانش آموزان به کسب موفقیت در معدودی از آنان و شکست اکثریت کلاس می انجامد، بنابراین باید از آن پرهیز کرد.
- مشارکت دانش آموزان در فعالیت یادگیری یکی از عوامل مهم ایجاد علاقه و انگیزش است.
- بهترین تکالیف و فعالیتهای یادگیری ازلحاظ ایجاد انگیزش آنهایی هستند که نه خیلی ساده و نه خیلی دشوارند. به عبارتی بهترین تکالیف یادگیری آنهایی هستند که یادگیری در انجام آنها نیاز به قدری تلاش داشته باشد.
چگونگی اجرا و نتایج حاصله
1-طرح مطالب درسی به صورت پرسش های جالب : مطلب یا موضوعی را که می خواهیم کودک و نوجوان یادبگیرد ، به صورت پرسش یا پرسش هایی روشن و جالب که آنها را به فعالیت ذهنی و پویندگی ترغیب نماید ، مطرح کنیم . باید تلاش نمود تا در دانش آموزان احساس نیاز به وجود آید . 2-دانش آموزان در اثر شکست در درسی نسبت به آن نگرش منفی پیدا می کنند باید به آنها کمک کرد تا با کسب موفقیت در درس جدید ، به تصویری مثبت از توانایی خود دست یابند زیرا یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزه منجر می شود .
3-تجربه و تماس مستقیم با مطالب درسی : سعی نمایید تا دانش آموزان آنچه را که می خواهند یادبگیرند با آن تماس پیدا نموده و تجربه مستقیم و عملی داشته باشند .
4-اهداف آموزشی مورد انتظار از دانش آموزان را در آغاز درس برای آنها بازگو نمایید . اهداف باید روشن و متناسب با توانایی دانش آموزان باشد .
5-اجرای نقش : بهتر است در زمینه برخی از موضوعات ازجمله تاریخ ، ادبیات ، دینی و … دانش آموزان را تشویق نماییم تا موضوع مورد نظر را به صورت نمایش در آورند . اجرای نمایش در تفهیم مسائل تربیتی و اخلاقی بسیار مفید و مؤثر می باشد .
6-در شرایط مقتضی و مناسب از تشویق های کلامی استفاده کنید . مثلا“ خوب ، آفرین ، مرحبا و …
7-باید شرایطی فراهم شود تا دانش آموز موفقیت خود را احساس کند زیرا هیچ چیز همانند خود موفقیت به موفقیت کمک نمی کند .
8-تکالیف ارائه شده نه باید بسیار مشکل باشد و نه ساده ، از ارائه تکالیف یکنواخت باید پرهیز کرد و به عبارتی تکالیف باید خاصیت برانگیختگی داشته باشند .
9-مشخص کردن نحوه انجام کار برای یادگیرنده : کاری را که دانش آموز قرار است انجام دهد باید دقیقا“ مشخص شود .
10-تبادل نظر با دانش آموزان در باره مشکلات درسی و شرکت دادن آنها در طرح نقشه های کار و فعالیت
11-استفاده از نمرات و آزمون ها برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان
12-علاقه مندی یاددهنده به موضوع : دربسیاری از مواقع مشاهده می کنیم که بی علاقه بودن یادگیرندگان به موضوعی خاص ناشی از علاقه مند نبودن والدین و مربیان آنهاست . معلمی که در زنگ انشاء ، ورقه های ریاضی را تصحیح می کند یا در ساعت ورزش به بافندگی مشغول می شود ، عملا“ به یادگیرندگان می گوید که برای این فعالیت ارزش قائل نیست .
13-مطالب آموزشی را باید از ساده به دشوار ارائه کرد . می توان با فعال سازی دانش آموز به هنگام تدریس در او ایجاد انگیزه نمود .
14-به وضع جسمانی دانش آموزان و وضع ظاهری کلاس باید توجه نمود . کلاس درس را باید از نظر ظاهری و روانی تبدیل به محیطی امن و آرام نمود .
15-از مقایسه نمودن دانش آموزان با یکدیگر خودداری نمایید .
16-قدردانی از کار دانش آموز او را به کوشش و تلاش بیشتر و دلبستگی به درس وادار خواهد نمود .
17-برقراری ارتباط بین مطالب درسی با واقعیات زندگی در ایجاد انگیزه مؤثر می باشد .
18-بلافاصله دانش آموز را از میزان پیشرفت در کارش مطلع نمایید . آگاهی از نتیجه کار در هر مرحله از آموزش ، دانش آموز را از عملکرد خود آگاه نموده و باعث می شود تا به تقویت نقاط مثبت و اصلاح نقاط ضعف و منفی خود بپردازد .
19-استفاده از علائق یادگیرنده : مربیان و والدین میتوانند با شناسایی علائق دانش آموز از آن استفاده مطلوب نمایند .
20-مقابله با بازدارنده های عاطفی و هیجانی که موجب دلسردی و کاهش علاقه دانش آموز به درس و تحصیل می شود . مثلا“ معلمی ممکن است از دانش آموز توقع زیاد داشته باشد و یا پس از ورود به کلاس به هیچ دانش آموزی اجازه ورود ندهد و یا تکالیف سنگین تعیین کند ، زیاد درس بدهد ، سخت نمره دهد و گاهی تبعیض روا دارد .
21-انگیزش از راه سرمشق گیری : معلم در این شیوه از شخصیتی خاص تمجید و تجلیل نموده و او را یک نمونه و سرمشق ارزشمند و قابل احترام معرفی می کند و دانش آموزان نیز از طریق همانند سازی با آن به درس و مدرسه علاقه مند می شوند .
22-تحریک حس کنجکاوی دانش آموزان
23-آموزش برنامه ریزی به دانش اموزان از طریق رفتار و گفتار و کردار خود در کلاس درس و ارائه نظرات مشورتی به آنها درتهیه برنامه
24-در آمیختن درس با تفریح و بازی دانش اموزان را به یادگیری بیشتر علاقه مند می سازد .
آموزش انگیزه