دانلود گزارش تخصصی معلمان علاقه مند نمودن دانش آموزان به درس کار و فناوری به کمک راهبرد های خلاقانه بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات25
دانلود گزارش تخصصی,راهکارها و پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
چکیده
دانش آموزانی که از طریق یادگیری فعال به یادگیری می بردازند نه تنها بهتر یاد می گیرند بلکه از تجربه یادگیری لذت بیشتری نیز می برند .حتی اگر دبیر بهترین سخنران باشد ودر تمام مدت جلسه درسی به سخنرانی بپردازد ممکن است یادگیری صورت گیرد اما این یادگیری به اندازه یادگیری که در موقعیت فعال به وجود می آید کامل جامع وپایدار نیست . به نظر بین وویتاکر یکی ازمهمترین راهبرد های فعال کردن دانش آموزان در فرآیند یادگیری ازگروهها مطالعه در کلاس و فراهم کردن فرصت بحث تبادل نظر وپرسش و باسخ است (بین وویتاکر 2000)
اینجانب ..... در طرح ابتکاری فوق الذکر بر آنم که از طریق مشارکت و فعالیت و کار گروهی و روش تدریس فعال دانش آموزانم را به درس کار و فناوری علاقه مند سازم. طرح ابتکاری حاضر با هدف بهبود عملکرد دانش آموزان در انجام کارگروهی در مهارتهای عملی درس کار و فناوری گردآورس شده است. ابزارهای گردآوری کارهای عملی دانش آموزانی است که به منظور تعیین سطح علاقه و نگرش دانش آموزان به انجام کار گروهی در کارهای عملی کار و فناوری بود که اعتبار آن از سوی صاحب نظران مورد تأیید قرار گرفته است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص گردید که عملکرد دانش آموزان در سطح پایینی قرار دارد. راه حل های اعمال شده در این طرح ضمن بهره گیری از مشارکت ونظرات ذیربطان شامل آموزش مهارت کار گروهی در انجام کار عملی مطرح کردن موضوع با مدیر مدرسه و درخواست کمک از مدرسه بود. پس از انتخاب راه حل ها با ابزارهای استفاده شده در شواهد یک به ارزشیابی اقدام پرداختیم که نتایج حاصل کار عملی دانش آموزان نشان می دهد که عملکرد آنها در شواهد یک بیشتر است.
مقدمه کوتاه
انسان می تواند با توانایی هایی که خداوند در اختیارش گذاشته و با استفاده از امکانات طبیعی و قدرت تفکر دست به اختراع و خلاقیت بزند.
استفاده از ابزار و منابع و امکانات طبیعی به دانش و کسب مهارت نیاز دارد و انسان این مهارت ها را به مرور زمان و کسب آموزش و تجربه به دست می آورد. این مهارت ها برای رفع نیازهای زندگی فردی و اجتماعی لازم است. مهارتهای عملی امر آموزش را تسهیل می کند و یادگیری مطالب درسی را با معناتر ، کامل تر و در نتیجه مفیدتر خواهد کرد. آزوبل و برونر به استفاده از وسایل دیداری و شنیداری و کارگاهی تأکید می کردند و معتقد بودند که با استفاده از این وسایل می توان به درجه بالایی از آگاهی و مهارت عملی دست یافت. استفاده ی هم زمان از دروس تئوری و عملی در مدارس و استفاده از وسایل کمک آموزشی در قالب کارگاهی می تواند به بهبود آموزش و یادگیری کامل تر منجر شود. همچنین موفق شدن در ساخت وسیله کارگاهی باعث برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی، قدرت تصمیم گیری و ابتکار، خلاقیت و نوآوری، سلامت فکر و بهداشت روانی، رابطه ی مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خود ارزشمندی فرد دارد. و همچنین امروزه در اصطلاح و درمان اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان نظیر کمرویی و گوشه گیری، لجبازی و پرخاشگری تنبلی و کمرویی به عنوان اولین و مؤثرترین گام به پرورش احساس عزت نفس، تقویت اعتماد به نفس و مهارتهای فردی و اجتماعی آنان می پردازند. مسئله عزت نفس و اعتماد به نفس از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت نوجوانان است. نوجوانانی که دارای احساس عزت نفس قابل توجهی هستند نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه، پیشرفت تحصیلی و کارآمدی بیشتری از خود نشان می دهند و افرادی خلاق و خودکفا و کارآمد و از دیدگاه روشنتری برخوردار هستند.
غرض از اعتماد به نفس وجود قدرت و اتکایی مستقل در نفس است که در سایه آن آدمی بدون چشمداشت از کمک و مدد دیگران کاری را که آغاز کرده و می کوشد آن را به فرجام برساند. ( قائمی، علی 1364 ص 48)
بیان وضعیت موجود
اینجانب .....سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت می باشم.در پایه هفتم این آموزشگاه 30 نفر دانش آموز دارم که علاقه ای به شرکت در کار گروهی و فعالیت های درس کار و فن آوری نداشتند.
در مقدمه ی کتاب آموزش کار و فناوری برای تدریس آن هفت هدف در نظر گرفته شده است. که از اهداف آن عبارت از «تقویت روحیه انجام دادن کار گروهی در دانش آموزان» و دوم «ایجاد زمینه برای شکوفایی استعدادهای علمی، و پرورش خلاقیت در دانش آموزان». در جای دیگر آمده است که رعایت نکات زیر در طول اجرای برنامه موجب تسهیل در تحقق اهداف یاد شده خواهد شد. فعالیت هایی برای فعال سازی دانش آموزان و به کارگیری اطلاعات و تجربیات دانش آموزان طراحی شده است. که سعی شود این فعالیت ها به دقت اجرا شود و در پایان یک بحث کوتاه تکمیلی از طرف معلم داشته باشیم.
بیشتر مواقع برای تدریس کار و فناوری در این درس دانش آموزان را گروه بندی می کنم که از فواید آن:
1. کمبود وسایل کمک آموزشی
2. تشویق به یادگیری بیشتر در بین گروه
3. وجود رقابت بین گروهها
4. درگیر و فعال شدن همه ی دانش آموزان
در این بین مسئله ای که با آن مواجه شدم به عهده نگرفتن مسئولیت در گروه و اینکه برای انجام کار عملی آن چنان علاقه ای از خود نشان نمی دادند و با اینکه بعضی از دانش آموزان تمایل به کار گروهی نداشتند و دوست داشتند خود به تنهایی کار انجام دهند. لذا تصمیم گرفتم این موضوع را برای پژوهش انتخاب کنم تا بتوانم راه درست حل مشکل دانش آموزان را بیابم.
شناسایی مسئله
دنیای امروز دنیای تشکیل تیم های کاری است و اگر در هر موسسه یا سازمان افراد موفق به کار گروهی نشوند، شرکت و سازمان، یکی از کلید های مهم موفقیت را از دست داده است. دوران کنونی، دوران تخصص های متفاوت است. امروز دیگریک نفر تنها به صرف این که در یک رشته تخصص یا حتی فوق تخصص دارد نمی تواند در فعالیت های مختلف آموزشی، تجاری، اقتصادی، درمانی و... موفق باشد.
یکی از معیارهایی که کشورهای توسعه یافته را از کشورهای در حال توسعه مجزا میکند، فرهنگ گروهی کار کردن است، در کشورهای توسعه نیافته، افراد علاقهیی به فعالیتهای گروهی ندارند و همین امر سبب می شود علاوه بر صرف انرژی بیشتر، کارها با کیفیت پایینترین انجام پذیرد. اصولا جهت رسیدن به یک جامعه کارآفرین، رشد فعالیتهای گروهی نیز ضروری است و بدون چنین ویژگی، کارآفرینی در جامعه فراگیر نخواهد شد. حال ما با این سوال روبرو خواهیم بود که چگونه باید یک گروه کاری موفق را سازماندهی کنیم و چه شرایط فرهنگی باید بر این گروه حاکم شود تا بتواند به اهداف مورد نظر خود دست یابد. برای رسیدن به این هدف باید از قدمهای کوچک آغاز کرد تا در نهایت با کسب تجربیات لازم بتوان به تشکیل گروههای بزرگتر اقدام نمود.
یکی از معیارهایی که کشورهای توسعه یافته را از کشورهای در حال توسعه مجزا میکند، فرهنگ گروهی کار کردن است، در کشورهای توسعه نیافته، افراد علاقهیی به فعالیتهای گروهی ندارند و همین امر سبب می شود علاوه بر صرف انرژی بیشتر، کارها با کیفیت پایینترین انجام پذیرد. اصولا جهت رسیدن به یک جامعه کارآفرین، رشد فعالیتهای گروهی نیز ضروری است و بدون چنین ویژگی، کارآفرینی در جامعه فراگیر نخواهد شد. حال ما با این سوال روبرو خواهیم بود که چگونه باید یک گروه کاری موفق را سازماندهی کنیم و چه شرایط فرهنگی باید بر این گروه حاکم شود تا بتواند به اهداف مورد نظر خود دست یابد. برای رسیدن به این هدف باید از قدمهای کوچک آغاز کرد تا در نهایت با کسب تجربیات لازم بتوان به تشکیل گروههای بزرگتر اقدام نمود.
اثرات یادگیری از طریق کار گروهی و همیاری را می توان در این 5 بند خلاصه کرد :
1.افراد از یکدیگر می آموزند
2.انگیزه جهت یادگیری راافزایش می دهد
3.احساسات مثبت نسبت به یکدیگر را افزایش می دهد واز جدایی و تنهایی می کاهد وروابط دوستانه ایجاد می کنند
4.باعث تقویت مهارتهای اجتماعی می گردد.
5. منجربه تقویت عزت نفس می شود.
بنا بر این بنده تصمیم گرفتم از طریق رویکرد مشارکت و همیاری دانش آموزان را به این درس جذاب علاقه مند نموده و علاقه به همیاری را در آنها نهادینه سازم.
جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات
یکی از اصول عمده فلسفه گرایان در تعلیم و تربیت؛ اهمیت دادن به محیط فعال یادگیری است. برای استفاده از محیط فعال بایستی کلاس درس را به گروه های کوچکی از دانش آموزان که بتوانند به صورت هماهنگ با یکدیگر کارهای فکری و عملی را کار کنند و در روش کار عملی بصورت گروهی علاوه بر رشد مهارت تحصیلی و درسی زمینه های لازم را برای رشد مهارتهای اجتماعی و تفکر انتقادی را به وجود می آورد.
برای این منظور جهت کسب اطلاعات در مورد میزان آمادگی دانش آموزان در مورد فعالیت گروهی و عملی بعد از حضور در کارگاه ارزشیابی تشخیصی از شناخت فراگیران نسبت به وسایل ، مفاهیم و کاربرد انجام شد.
1- بررسی وضعیت کارگاه مدرسه میزان استفاده از آن و بررسی دفتر ثبت فعالیت های کارگاهی، که این دفتر نشان دهنده ی میزان کارهای عملی انجام شده و ثبت شده در دفتر با ذکر تاریخ و ابزار و وسایل لازم به کار رفته است و همچنین نشان دهنده ی نحوه ی انجام کار و مراحل کار کارگاهی و تعداد کارهای عملی انجام شده در طول سال تحصیلی است هرچه تعداد گزارشات بیشتر باشد نشان دهندة علاقه و توامندی گروههای دانش آموزی و مهارت های لازم در زمینه ی انجام کار عملی را نشان می دهد.
2- گفتگو با مدیر مدرسه مدرسه جهت تهیه وسایل برای انجام کارهای کارگاهی. مدیر مدرسه در هماهنگی و پیشرفت کار خیلی مؤثرند. زیرا مدیر می تواند با همکاری معلم در تهیه وسایل، تشویق دانش آموزان در انجام کارهای کارگاهی مؤثر واقع شود.
3- گفتگو با والدین دانش آموزان ، و در مواردی می توان از فرم نظر سنجی نیز در بین اولیاء دانش آموزان استفاده کرد. دانش آموزانی که به لحاظ تواناییهای مهارتی ضعیف هستند شناسایی شوند ، شناخت دانش آموزان به لحاظ تفاوت های فردی برای انجام کار خیلی مهم است. زیرا دانش آموزان با توجه به موقعیتهای اجتماعی – فرهنگی – اقتصادی در موقعیت های مختلف قرار دارند. والدین می توانند معلم را یاری کنند. برای شناخت دانش آموزان به لحاظ انجام کارهای مهارتی و دستی و هماهنگی در انجام کار عملی در بین بچه های گروه خود که والدین می توانند معلم را یاری کنند.
4- تبادل نظر با دانش آموزان در باره نحوه انجام کارهای کارگاهی نحوه ی تدریس و نحوه انجام کار گروهی و اعضای گروهها با همدیگر و در کل مصاحبه با دانش آموزان پیرامون موضوع. این قسمت خیلی مهم است زیرا نظرات دانش آموزان خیلی سازنده است و می تواند در پیشبرد اهداف آموزشی کمک کننده ی مؤثر برای معلم باشد نظرخواهی از دانش آموزان در باره نحوه ی تدریس، نحوه کار گروهی نحوه ی تقسیم بندی گروهها – هماهنگی اعضای گروه علاقه و رغبت دانش آموزان را در انجام کار عملی و حضور پر شور و فعال در انجام کار گروهی را موفق تر می کند. اهداف آموزشی زمانی تحقق خواهد یافت که با توجه به نیازهای افراد فراگیر باشد.
دانلود گزارش تخصصی معلمان چگونگی برطرف کردن مشکلات روانخوانی و اختلالات یادگیری دانش آموزان با فرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 25
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها و پیشنهادات,زارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه کوتاه
در سال های اخیر مطالعات و پژوهش های گوناگونی درباره دانش آموزانی آغاز شده است که وضعیت آن ها در مدرسه برای بسیاری از اولیا و معلمان جای سؤال دارد. اگر کودکی از نظر جسمانی معلول باشد یا عقب ماندگی ذهنی داشته باشد والدین در چند هفته اول زندگی کودک نسبت به مشکل او آگاهی می یابند.اما اختلال یادگیری در سال های قبل از مدرسه با رویداد مهمی همراه نیست و والدین نسبت به این مسئله که مشکلی وجود دارد شک نمی کنند. وقتی مشکل به وسیله مربیان مدرسه اطلاع داده می شود والدین ابتدا انکار می کنند، سپس به پزشک و یا مشاور ویا هر جایی که آن ها را آرامش دهد مراجعه می کنند. تحت چنین شرایطی دانش آموزان سعی می کنند به بهترین وجه عمل کنند اما شکست های مداوم او را خرد کرده و باعث می شود شخصیتش متلاشی شود، این احساسات در روزهای تعطیل و پس از مدرسه هم نمایان است.میزان شیوع اختلال یادگیری با توجه به تعاریف، مبانی نظری و روش های ارزیابی تعیین می شود،به همین دلیل نیز در گزارش های مختلف آمار متفاوتی ارائه شده است. میزان افزایش تعداد دانش آموزان با اختلالات یادگیری سیر متغیری داشته است فراوانی اختلالات یادگیری بسیار گوناگون بوده اما آن چه به یقین می توان گفت این است که تعداد دانش آموزانی که به عنوان اختلال یادگیری شناسایی می شوند هر روز افزوده می شود به صورت نظری، میزان رخداد این نارسایی یک تا سه درصد است. اینجانب محمد سیف آموزگار پایه اول در میان دانش آموزانم دانش آموزی با اختلالات یادگیری وجود داشت که در نوشتن و املاء مشکلات عمده ای داشت. او که امیر نام داشت با اینکه تلاش خود را در درس هایش انجام می داد ولی باز هم دچار اختلالات یادگیری می شد. بنا بر این بنده تصمیم گرفتم طرح خود را در این راستا تدوین نمایم. امید است که پژوهش فوق الذکر مورد قبول همگان قرار گیرد.
یکی از عوامل نبود موفقیت تحصیلی در دانشآموزان، وجود اختلالات یادگیری در آنان است که منجر به افت تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس و ترک تحصیل آنها میشود. برچسبهای «عقب مانده»، «تنبل» و غیره به این قبیل دانشآموزان آنها را از ادامه تحصیل بازمیدارد و لطمات جبرانناپذیری از نظر روانی و اقتصادی به کودک و خانواده و نظام آموزش و پرورش کشور وارد خواهد کرد.
از آنجا که دانشآموزان مبتلا به اختلالات یادگیری، جزو بچههای در معرض خطر و شکننده محسوب میشوند، آموزش و پرورش باید از این افراد پشتیبانی کند و یک سپر دفاعی برای آنان باشد. همچنین نظام اجتماعی نیز باید از آنان حمایت و مراقبت کند. برای کاهش آمار بالای مبتلایان به این اختلالات و عوارض جانبی، ضرورت دارد معلمان با این اختلالات آشنایی پیدا کنند.
روانشناسان با اندک تفاوتهایی اختلالات یادگیری را چنین تعریف میکنند: کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری کسانی هستند که در یک یا چند فرایند اساسی در رابطه با خواندن، سخن گفتن، درک کردن و نوشتن دارای اشکال هستند به شرطی که این مشکلات ناشی از عقبماندگیهای ذهنی، نقص بینایی، نقص حرکتی و یا نقائص فرهنگی نباشد. علائم این اختلالات ممکن است به صورتهای مختلف از قبیل اختلال در توجه به تفکر، تکلم، نوشتن و یا حساب کردن باشد. اختلالات یادگیری ترجمه واژه (Learning disabilities) است که به ناتوانیهای یادگیری نیز ترجمه شده است و به مجموعهای از نارساییها در یادگیری اطلاق میشود که برخلاف نارساییهای جسمانی، اغلب تا زبان آموزش رسمی در مدرسه ناشناخته میماند. در دوران تحصیل دانشآموز در مدرسه نیز به علت شناخت نداشتن برخی از معلمان، بیشتر اوقات این اختلالات به عنوان اختلالات خاص یادگیری تشخیص داده نمیشوند، بلکه با عقبماندگی ذهنی اشتباه گرفته و زمینه فشار روانی بر کودک فراهم میشود. در این میان اختلاف دیدگاه میان اولیا و مربیان، رفع این اختلالات را به تأخیر میاندازد.
بیان وضعیت موجود
اینجانب ........... آموزگار پایه اول دبستان.............،با مدرک فوق لیسانس علوم تربیتی و دارای ...... سال سابقه خدمت بوده و اکثر سال های تدریس خود را در پایه اول دبستان مشغول به خدمت بوده ام.
تعداد کل دانش آموزان در این دبستان در سال تحصیلی ........دانش آموز و یک مدیر مستقل و..... نفر آموزگار می باشد که بنده در کلاس اول این دبستان به سمت آموزگاری با.......نفر دانش آموز مشغول تدریس شده ام.
در میان دانش آموزانم دانش آموزی با اختلالات یادگیری وجود داشت که در نوشتن و املاء مشکلات عمده ای داشت. او که امیر نام داشت با اینکه تلاش خود را در درس هایش انجام می داد ولی باز هم دچار اختلالات یادگیری می شد و این موضوع به تدریج به مسئله ای بغرنج برای او تبدیل شده بود.سطح سواد مادر امیر دیپلم و پدرش لیسانس بود.دارای یک برادر بود که برادرش باز همین مشکل را در سالهای گذشته داشته بود.
شناسایی مسئله
برخی از اولیا به صورت ناخودآگاه گرایش دارند تا کودکان خود را (حتی در صورت داشتن مشکل) سالم تلقی کنند و در پذیرش این نکته که فرزند آنان دچار اختلال است از خود مقاومت نشان میدهند و اصرار دارند که کودکشان مشکل ندارد و مشکل از شیوه آموزشی معلم یا عوامل دیگر است. غافل از این که کودکانی که دچار این اختلالات هستند با روشها مرسوم تعلیم و تربیت کودکان عادی قادر به یادگیری نیستند و نیاز به کمکهای ویژه دارند. متأسفانه، دانشآموزان با ناتوانی یادگیری گاهی به اشتباه به عنوان دیرآموز (Show Learner) درنظر گرفته میشوند. درحالی که فهم کودک دیرآموز در پیامدهای رفتار ناپخته خود کم است. درحالی که دانشآموز با اختلال یادگیری هرچند ممکن است به صورت نامناسب عمل کند، ولی از پیامدهای بدرفتاری خود کاملاً آگاه است. متأسفانه این فهم نمیتواند راهنمای رفتار او باشد حتی با وجود مداخله، پیشرفت دانشآموز دیرآموز خیلی آهسته است ولی روشهایی که برای بهبود وضع دانشآموز با ناتوانی یادگیری بکار برده میشود ممکن است پیشرفتهای مداوم و نزدیک به هنجار در برخی از زمینههای تحصیلی بهوجود آورد.
مسائل سازشی اجتماعی در دانشآموزان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری فراوان به چشم میخورد مشاهدات و درجهبندیهای رفتاری که از همسالان، معلمان و والدین صورت گرفته، نشان میدهند که این دانشآموزان چندان مورد علاقه دیگران نیستند. دانشآموزان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری نسبت به تواناییهای درسی خود ناامید هستند. کمتر در آنها انگیزهای به وجود میآید و انگیزههایی که در آنها دیده میشود به جای این که درونی باشد، جنبه خارجی دارند. آنان نمیتوانند تصدیق کنند که اگر کار و کوشش بیشتری از خود نشان دهند، موفقیتهایشان زیادتر خواهد شد. به جای آن سعی دارند که شکست را به ناتوانیهای خویش نسبت دهند. این حالت بدبینی درباره علل موفقیتها و شکستهایشان در آنان حالتی به وجود میآورد که اصطلاحاً به آن درماندگی اکتسابی میگویند و این حالتی است که فرد فکر میکند هر اندازه کوشش کند، باز نتیجهای جز شکست به بار نخواهد آورد.
تعریف اختلالات یادگیری
از بررسی تحقیقات و مطالعات پیشینیان چنین بر می آید که زمانی کودکان با نارسایی های یادگیری را در رده کودکان با آسیب مغزی طبقه بندی می کردند و زمانی آنان را کسانی با مشکلات خفیف مغزی می پنداشتند.اما در تازه ترین مطالعات دراین زمینه برای آنان اصطلاح "کودکان با نارسایی های ویژه یادگیری"گزیده شده است.شمار دانش آموزانی که دچار برخی از مشکلات رفتاری یا تحصیلی هستند قابل توجه است.اصطلاح کودکان دارای اختلال یادگیری به کودکانی اشاره دارد که در یک یا چند مورد از فرآیندهای اساسی روان شناختی از قبیل درک و فهم استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری اختلال دارند و این اختلال ممکن است خود را به صورت ناتوانی در شنیدن،فکر کردن،صحبت کردن،خواندن،نوشتن،هجی کردن یا محاسبات ریاضی نمایان سازد.بین معلولیت های بنیادین از قبیل بینایی،شنوایی،عقب ماندگی های ذهنی و حرکتی را شامل نمی شود.آمار دانش آموزانی که اختلال یاگیری به معنای خاص دارند بین 4 تا 12 درصد گزارش شده است.بی تردید شمار افرادی که دچار برخی مشکلات یادگیری هستند به مراتب بیشتراز این می باشد.مربیان مدارس و والدین کودکان غالبا برای حل مشکلات آنان از روش های قدیمی و گاه منسوخ کمک می گیرند که علاوه بر صرف انرژی و وقت فراوان،نه تنها حاصل چندانی به دنبال ندارد،بلکه ممکن است موجب یاس،دلزدگی،سرخوردگی وعصبیت والدین و خستگی و از دست رفتن علاقه دانش آموزان شده ونهایتا افت تحصیلی را به دنبال خواهد داشت.
اهمیت موضوع
از سال 1950 به بعد،توجه مربیان،روانشناسان و پزشکن به گروه خاصی از کودکان و آموزش آنان معطوف گشت که از نظر جسمی و مغزی دارای هیچگونه عارضه مشخصی نیستند،ولی دچار نارسایی های ویژه یادگیری و گاهی اوقات نابه هنجاری های رفتاری می باشند و نیز درمان آنان با روش های متداول امکان پذیر نیست.نارسایی های این کودکان با واژه های مختلف در کتابهای روانشناسی و علوم تربیتی نام گذاری شده. است.متداول ترین این واژه ها عبارتند از:ضایعات خفیف مغزی و آسیب های عصبی.
این اصطلاحات که در آنها ریشه اصلی نارسایی های یادگیری،عوامل بدنی شمرده شده است،با اعتراضات و انتقادات زیادی مواجه گشته است.متخصصان آموزشی با بسیاری از کودکان مواجه می شوند که دچار اختلالات یادگیری هستند ولی علم پزشکی هیچگونه علامتی از نابه هنجاری های عصبی یا ضایعات مغزی در آنها دیده نمی شود،در حالی که کودکان دیگیر هستند که دچار ضایعات مشخص شده مغزی هستند ولی هیچگونه مشکلی در یادگیری ندارند.بنابراین اصطلاحات ذکر شده در بالا اعتبار خود را از دست داده است.
اکنون لقب نارسایی های ویژه یادگیری را برای این گونه کودکان که با وجود هوش به هنجار در یک یا چند زمینه مانند:خواندن،نوشتن،سخن گفتن،فهم ریاضی و...دچار ناتوانی یا اشکال یادگیری هستند به کار می رود.
جمع آوری و تجزیه تحلیل اطلاعات
پس از مشورت با مدیر و معلمان جلسه ای با حضور اولیاء دانش آموز و دانش آموزان مشابه به صورت جمعی برگزار کردم. در آن جلسه نحوه برخورد با مسائل آموزشی و عاطفی را به فرزندان خود بیان کرده و بعد هم جلسه های خصوصی با اولیاء این دانش آموزان مخصوصا دانش آموز نامبرده شده و در آخر امیر را به مرکز اختلالات یادگیری شهرستان معرفی کردم . او به صورت مداوم در این جلسات شرکت می نمود.
در ارزیابی حافظه شنیداری و توالی شنیداری که از امیر گرفتم مشخص شد دارای مشکل است. او در مرحله پنج کاراکتری ها توقف داشت همچنین اعداد و کلمات را جابجا می گفت نایج ارزیابی حافظه در جدول ذیل آمده است. اما در آزمون وپمن که برای ارزیابی حساسیت شنیداری گرفته شد مشکلی نداشت
دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی نظام رشد آفرینی انگیزشی در آموزش و پرورش و فرصت ها و قوت ها بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات25
دانلود گزارش تخصصی,راهکارها و پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
چکیده
تغییر رویکرد و نگاه به مدرسه لازمه و مبنای تحقق ارتقای نظام یاددهی و یادگیری در کشور است. این تغییر نگاه به مدرسه اساس و بنیادش ایجاد مدرسه کیفی است به گونه ای که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از مدرسه کیفی در افق چشم انداز به عنوان مدرسه صالح یادشده است. با این تغییر نگاه به مدرسه به این نکته اساسی پی برده می شود که مدرسه یک موجود رشد یابنده و زنده برای رشد و تعالی با همه ابعاد است .هدف مدرسه کیفی ایجاد و ارتقای حیات است و قطعا باید مدرسه بستر سازی لازم و ایجاد فرصت برای تحقق مراتب حیات طیبه را فراهم آورد.مدرسه شرایط را به نحوی برای دانش آموز باید بیان کند که در فرایند یاددهی و یادگیری نه تنها تعلیم و تربیت لازم محقق شود بلکه زندگی دانش آموزان رشد یافته و به حیات طیبه نزدیک شود. چنین تغییری در مدرسه و روند تعلیم و تربیت موجب می شود نظام تعلیم و تربیت در خدمت موضوعات یادگیری باشد که در این مسیر خودیادگیرنده یعنی دانش آموز نقش اساسی را خواهد داشت. بنا بر این باید نظام تعلیم و تربیت کشور از موضوعات درسی و معلم به عنوان محور یاددهی به سمت یادگیرنده و دانش آموز حرکت کند و این مهم محقق نخواهد شد مگر توجه به نیازهای یادگیرنده که همان دانش آموز است. عوامل و بخش های متعدد مدرسه باید در این مسیر هم جهت شوند و این نکته نیز با آگاهی مدیران از ویژگی ها و راههای تحقق مدرسه کیفی عملی می شود.طرح تحول مدیریت مدرسه نقطه آمال ارتقای کیفیت در آموزش و پرورش است .باورهای انگیزشی دستهای از معیارهای شخصی و اجتماعی هستند که افراد برای انجام یک عمل به آنها مراجعه میکنند. این باورها دربرگیرندهی چندین سازهی متفاوت هستند که توسط الگوهای نظری متفاوت مانند نظریههای اسناد، خود کارآمدی، هدف و انگیزش درونی به وجود آمدهاند. در طرح حاضر تصمیم داریم به بررسی نظام رشد آفرینی انگیزشی در آموزش و پرورش پرداخته و فرصت ها و قوت های این مقوله را مورد مطالعه قرار دهیم.
کلیدواژه :
نظام،رشد آفرین،انگیزشی، آموزش و پرورش،طرح تعالی،مدیریت ،کیفیت مدار
مقدمه کوتاه :
موقعیت وشرایط محیط آموزشی از جمله عواملی است که با انگیزش دانش آموزان ارتباط نزدیک دارد. معلم مهمترین نقش را در آموزشگاه ایفا می کند و چگونگی عملکرد دانش آموز به رفتار معلم بستگی دارد. برای معلم انگیزش دانش آموز به این سبب که هم در حکم هدف و هم به منزله ی وسیله ی پیشرفت های بعدی در سایر زمینه های تربیتی است اهمیت زیادی دارد. معلمان می توانند از منابع و راههایی که انگیزش از طریق آنها افزایش می یابد استفاده کنند.
اگرچه در بیشتر کلاسهای درس می توانیم هم انگیزش بیرونی و هم انگیزش درونی را مشاهده کنیم, اما وجه غالب با انگیزش بیرونی است. البته نشانه های انگیزش درونی نیز در مدارس یافت می شود. دانش آموزان می توانند دارای انگیزه درونی باشند و معلمان هممی باید درکنار انگیزش بیرونی به انگیزش درونی توجه کنند . لازم است تا میان این دو تعادل و توازنی ایجاد گردد و دانش آموزان بیاموزند که چگونه قادرند از انگیزش بیرونی به انگیزش درونی دست یابند .
بنابراین از آنجا که معلمان بایستی از راهبردهای انگیزش بیرونی و درونی آگاهی یافته و با ایجاد تعادل و توازن بین این دو نوع انگیزش زمینه ی بهبود کیفیت آموزشی را فراهم نمایند , معاونت آموزش وپرورش عمومی سازمان با اجرای طرح تلاش آفرین و ارائه راهکارهای اجرایی در نظر دارد در زمینه ی افزایش انگیزش در دانش آموزان برنامه های زیر را به اجرا در آورد به منظور آشنایی همکاران محترم با انواع انگیزش ابتدا به تعریف هر یک از آنها پرداخته و سپس توضیحات لازم در زمینه ی شیوه ی اجرایی طرح ها و راهکارها ارائه خواهد شد .
بیان وضعیت موجود
اینجانب .............سال سابقه تدریس در آموزش و پرورش هستم. امکانات مدرسه در حد محدود بوده و وسایل آموزشی به ندرت دیده می شد . والدین اغلب کشاورز و دامدار بو دند و در ابتدای سال تحصیلی فرصتی برای رسیدگی به امور تحصیلی فرزندشان نداشتند . دانش آموزان در حالی که مشتاق به نظر می رسیدند ازامکانات زیادی برخوردار نبودند با توصیف چنین شرایطی تصمیم گرفتم در حد امکان از تمام امکانات برای رشد و پیشرفت دانش آموزان استفاده نمایم و تحولی در امر ارزشیابی بوجود آورم.
حدود سه ماه از شروع سال تحصیلی گذشته بود. پس از چندین جلسه تدریس . درباره پیشرفت دانش آموزان نگرانی هایی احساس کردم . به نظر می رسید بعضی ازدانش آموزان در فعالیت های کلاسی شرکت جدی نداشتند و نمی توانستند درس های تدریس شده قبلی را بخوانند بنا به اهمیت موضوع تصمیم گرفتم با انجام مطالعات بیشتر و تحول در ارزشیابی سطح دانش و معلومات دانش آموزان را بالا ببرم.
شناسایی مسئله
انگیزش: انگیزش موضوعی گسترده و پردامنه بوده و طیفی گوناگون از تشویق و تنبیه گرفته تا ویژگی های عاطفی افراد را شامل می گردد.به طور کلی، هر عاملی که با برانگیخته شدن مرتبط باشد، در زیر مجموعه ی انگیزش جای دارد.
البته موضوع انگیزش، فقط به دادن و ندادن جایزه(تشویق یا تنبیه) محدود نمی گردد و در جریان آموزش بسیاری از نکات می توانند جزء موضوعاتی آنگیزشی تلقی شوند. بطور مثال: وقتی از معلم خواسته می شود در آغاز درس، هدف های آموزشی را بیان نماید، یا وقتی شرایطی را بوجود می آوریم که دانش آموزان از عملکرد خود احساس رضایت نمایند، یا هنگام آموزش مطالب تازه، از مثال های آشنا و کاربردی استفاده می کنیم، یا با استفاده از روش های متنوع آموزشی دانش آموزان را به مشارکت در یادگیری ترغیب می کنیم، در همه ی این موارد، در واقع با موضوعی انگیزشی سر و کار داریم.
وقتی از تشویق سخن می گوییم، فقط تصوراتی مانند دست زدن یا جایزه دادن (پاداش های عینی) به ذهن افراد می آید. تنبیه هم به طور معمول، کتک زدن (تنبیه بدنی)، البته با درجات متفاوت، تلقی می شود. لذا اگر با دیدی عمیق و گسترده تر به مفهوم انگیزش توجه کنیم، شاید بعضی از تصورات رایج را در مورد تشویق و تنبیه از ذهن خود پاک کنیم.محدود کردن اصطلاح انگیزش به چند موضوع معمولی و قدیمی، ما را از فهم کارکرد واقعی آن دور خواهد ساخت. صاحب نظران روان شناسی تربیتی، انگیزش را عاملی مهم و اساسی در یادگیری مؤثر و به عبارت بهتر، قلب تربیت دانسته اند.
لذا انگیزش را نمی توان مانند همه ابعاد و مباحث شخصیّتی موضوعی مجزا و مجرد در نظر گرفت. بلکه انگیزش از یک سو بر ابعاد شخصیّتی انسان تاثیر می گذارد و از سوی دیگر، از شخصیت انسان نیز تاثیر می پذیرد.مثلاً پیشرفت یک دانش آموز در یک درس انگیزش او را بالا می برد و به همین ترتیب،دانش آموزی که انگیزه ی بالایی دارد، بهتر درس ها بهتر یاد می گیرد. یا دانش آموزی که روابط اجتماعی مطلوبی دارد، از اطرافیان بازخوردهای مثبت دریافت نموده و روحیه ی خوبی برای مشارکت دارد. دانش آموز با انگیزه هم، از زمینه های بیشتری برای حضور در جمع و گسترش روابط اجتماعی برخوردار است.نکته اساسی و مهم این است که انگیزش موضوعی درهم تنیده با همه ی ابعاد شخصیت است.
برخلاف تصور بعضی، انگیزش نه تنها مفهوم ساده ای نیست،بلکه ایجاد و تقویت آن نیز کار آسانی نیست، اگر برداشت های کلیشه ای از انگیزش را کنار بگذاریم، اهمیت و جایگاه آن را بهتر درک خواهیم کرد. این مهم، هم برای مدرسه و هم برای معلم، نتایجی در بر دارد. نتیجه ی مدیریّتی موضوع آن است که مدرسه باید برای انگیزش هم طرح و برنامه داشته باشد. داشتن غرفه ی جوایز، نصب عکس دانش آموزان برتر روی تابلو، دادن کارت جایزه و ... ، تصوراتی ساده انگارانه از موضوع انگیزش است. بحث در باره ی نظام انگیزشی، می تواند یکی از موضوعات جدی هر مدرسه ای باشد.
گاهی لازم است معلمین نیز دانش خود را در باره ی انگیزش و به همین منوال در باره ی تشویق و تنبیه ارتقا دهند. ما معلمان ناگزیریم در باره ی انسان امروزی، به ویژه کودک و نوجوان، حقایق تازه ای را بیاموزیم. امروزه در مورد مباحث مربوط به تربیت و یادگیری، نکته ها و دیدگاه های جدیدی مطرح هستند. بخش عمده ای از این نظریه ها به انگیزش مربوط است. در همه ی مباحث امروزی آموزش و یادگیری، از جمله هوش های چند گانه، خلاقیّت ، آموزش پژوهش محور، و یادگیری مشارکتی، انگیزش یکی از ارکان مهم به شمار می رود.
جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات
برای ایجاد انگیزه ، هوش، استعداد، مهارت و تلاش لازم است؛ اما کافی نیست. انگیزه درونی نیز باید به آنها اضافه شود تا انگیزه شکل گیرد. ما باید برای کودکانمان فرصتهایی را به وجود بیاوریم و مهارتهایی را به آنها آموزش دهیم تا استعدادهایشان را گسترش دهند و این محقق نخواهد شد مگر اینکه بین مهارتها و علایق آنها وجه مشترکی را بیابیم و آنها را رشد دهیم.در روش آموزش سنتی که مبتنی بر یادگیری مطالب بدون تفکر و توجه به معنی آن است، دانش آموزان به گونه ای تربیت می شوند که بدون توجه به چگونگی ارتباط مطالب و بدون تفکر، برای به دست آوردن نمره خوب آنها را می آموزند. اما این نوع آموزش و یادگیری برای انجام یک کار خلاق، واقعاً بی فایده است.» شیوه های سنتی با ساختار انعطاف ناپذیر و محدودیت زیادی که برای دانش آموزان قائل می شود، همچنین با تکیه بر انتقال معلومات و محفوظات، امکان هر گونه رشد فکری، ابتکار و اکتشاف را از یاد گیرنده سلب می کند. چنانکه دانش آموز نمی تواند بین آموخته هایش و مسائل بیرونی ارتباط برقرار کند در حالی که سبک آموزش و پرورش باز یا روش فعال تدریس با دادن آزادی به دانش آموز و عدم نظارت دائمی بر کارها و برنامه ها به او فرصت می دهد تا به جست وجو و کشف مسائل بپردازد. بدین ترتیب دانش آموز خود در فرآیند یادگیری دخیل می شود و انگیزه های درونی و به دنبال آن امکان بروز انگیزه در او افزایش می یابد. این مهم در طرح ارزشیابی توصیفی مورد توجه و عنایت خاص قرار گرفته است. معلمین این طرح با ارزشیابی دانش آموز به شکل نامحسوس، فضای باز و فعالی را برای رشد انگیزه ایجاد کرده اند. ارزشیابی توصیفی سعی کرده با تغییر در ساختار نظام ارزشیابی آن را به قدری انعطاف پذیر کند که با شیوه ها و علائق یادگیری متفاوت، انطباق پیدا کند. در کلاس ارزشیابی توصیفی، کودکان در یادگیری فعال هستند و احساس غرور و مالکیت نسبت به کلاس درس خود دارند. آنها در این کلاس آزاد هستند تا انتخاب کنند. راهنمایی می شوند و اختیار دارند تا در محیط کلاس، آن گونه که دوست دارند، یاد بگیرند.معلمین طرح ارزشیابی توصیفی با ایجاد جوی صمیمی و مطمئن در کلاس درس فضایی مساعد را برای رشد انگیزه دانش آموزان فراهم کرده اند تا آنها بتوانند با آسودگی در کلاس به اظهار نظر بپردازند و بدون نگرانی هر سؤالی را که در ذهن دارند، مطرح کنند. آنها یاد گرفته اند که چگونه مهارتهای یادگیری را در قلمرو خاص به کودکان بیاموزند. آنها روش تفکر درباره مسائل و قوانین علمی را به دانش آموزان آموزش می دهند. «تحقیقات نشان داده است روابط صمیمانه و توأم با علاقه و احترام، نقش مؤثری در انگیزه دانش آموز دارد.»
طرح ابتکار به کارگرفته شده و ویژگی آن
قبل از آغاز درس دقیقاً به آنها بگوید که چه انتظاراتی ازآنان دارد، به عبارتی معلم باید قبل از آغاز درس کلیه هدفهای آموزشی، نوع رفتار و یا مهارتهائی را که از آنان می خواهد از پیش دراختیارشان قرار دهد تا دانش آموزان پیش زمینه ای مناسب داشته باشند.
- استفاده از اظهاراتی چون «خوب»، «عالی» و «مرحبا» پس از عملکرد درست دانش آموز در افزایش علاقه او بسیار مؤثر است، اما باید توجه داشت که مؤثرترین تشویق آن است که به رفتار و عملکرد درست دانش آموز وابسته باشد.علاوه بر اظهارات شفاهی، سایر تشویقها از جمله، تشویقهای کتبی در ورقه امتحانی ودفترچه تکالیف دانش آموزان بر یادگیری آنان اثر مثبت دارد.
- از آنجا که نتایج آزمونها به صورت نمره هایی که به یادگیرندگان داده می شوند با پاداشهای اجتماعی چون تأیید معلم و والدین، ارتقاء به کلاس بالاتر، دریافت گواهینامه، امکان ورود به دانشگاه، کسب مشاغل و مواردی نظیر اینها وابسته اند، لذا نمره های معلمان دارای ارزش انگیزش زیادی هستند. بنابراین، معلم می تواند بااجرای امتحانهای مختلف و دادن نتایج حاصل به یادگیرندگان، سطح انگیزش و علاقه آنان را نسبت به یادگیری وکسب مهارتها و اطلاعات تازه افزایش دهد، اما همیشه ازاین تدابیر آموزشی باید به صورت مثبت استفاده کرد، نه به عنوان وسیله ای برای ترساندن و تنبیه کردن یادگیرندگان.
- ارائه مطالب درسی به صورت متوالی، از ساده به دشوار، موجب می شود که یادگیرندگان ابتدا در یادگیری مطالب ساده، به اندازه کافی موفقیت به دست آورند. این کسب موفقیت اولیه، انگیزش یادگیری را برای یادگیریهای بیشتر افزایش می دهد و بر آمادگی او می افزاید.
- ایجاد رقابت فردی بین دانش آموزان به کسب موفقیت در معدودی از آنان و شکست اکثریت کلاس می انجامد، بنابراین باید از آن پرهیز کرد.
- مشارکت دانش آموزان در فعالیت یادگیری یکی از عوامل مهم ایجاد علاقه و انگیزش است.
- بهترین تکالیف و فعالیتهای یادگیری ازلحاظ ایجاد انگیزش آنهایی هستند که نه خیلی ساده و نه خیلی دشوارند. به عبارتی بهترین تکالیف یادگیری آنهایی هستند که یادگیری در انجام آنها نیاز به قدری تلاش داشته باشد.
چگونگی اجرا و نتایج حاصله
1-طرح مطالب درسی به صورت پرسش های جالب : مطلب یا موضوعی را که می خواهیم کودک و نوجوان یادبگیرد ، به صورت پرسش یا پرسش هایی روشن و جالب که آنها را به فعالیت ذهنی و پویندگی ترغیب نماید ، مطرح کنیم . باید تلاش نمود تا در دانش آموزان احساس نیاز به وجود آید . 2-دانش آموزان در اثر شکست در درسی نسبت به آن نگرش منفی پیدا می کنند باید به آنها کمک کرد تا با کسب موفقیت در درس جدید ، به تصویری مثبت از توانایی خود دست یابند زیرا یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزه منجر می شود .
3-تجربه و تماس مستقیم با مطالب درسی : سعی نمایید تا دانش آموزان آنچه را که می خواهند یادبگیرند با آن تماس پیدا نموده و تجربه مستقیم و عملی داشته باشند .
4-اهداف آموزشی مورد انتظار از دانش آموزان را در آغاز درس برای آنها بازگو نمایید . اهداف باید روشن و متناسب با توانایی دانش آموزان باشد .
5-اجرای نقش : بهتر است در زمینه برخی از موضوعات ازجمله تاریخ ، ادبیات ، دینی و … دانش آموزان را تشویق نماییم تا موضوع مورد نظر را به صورت نمایش در آورند . اجرای نمایش در تفهیم مسائل تربیتی و اخلاقی بسیار مفید و مؤثر می باشد .
6-در شرایط مقتضی و مناسب از تشویق های کلامی استفاده کنید . مثلا“ خوب ، آفرین ، مرحبا و …
7-باید شرایطی فراهم شود تا دانش آموز موفقیت خود را احساس کند زیرا هیچ چیز همانند خود موفقیت به موفقیت کمک نمی کند .
8-تکالیف ارائه شده نه باید بسیار مشکل باشد و نه ساده ، از ارائه تکالیف یکنواخت باید پرهیز کرد و به عبارتی تکالیف باید خاصیت برانگیختگی داشته باشند .
9-مشخص کردن نحوه انجام کار برای یادگیرنده : کاری را که دانش آموز قرار است انجام دهد باید دقیقا“ مشخص شود .
10-تبادل نظر با دانش آموزان در باره مشکلات درسی و شرکت دادن آنها در طرح نقشه های کار و فعالیت
11-استفاده از نمرات و آزمون ها برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان
12-علاقه مندی یاددهنده به موضوع : دربسیاری از مواقع مشاهده می کنیم که بی علاقه بودن یادگیرندگان به موضوعی خاص ناشی از علاقه مند نبودن والدین و مربیان آنهاست . معلمی که در زنگ انشاء ، ورقه های ریاضی را تصحیح می کند یا در ساعت ورزش به بافندگی مشغول می شود ، عملا“ به یادگیرندگان می گوید که برای این فعالیت ارزش قائل نیست .
13-مطالب آموزشی را باید از ساده به دشوار ارائه کرد . می توان با فعال سازی دانش آموز به هنگام تدریس در او ایجاد انگیزه نمود .
14-به وضع جسمانی دانش آموزان و وضع ظاهری کلاس باید توجه نمود . کلاس درس را باید از نظر ظاهری و روانی تبدیل به محیطی امن و آرام نمود .
15-از مقایسه نمودن دانش آموزان با یکدیگر خودداری نمایید .
16-قدردانی از کار دانش آموز او را به کوشش و تلاش بیشتر و دلبستگی به درس وادار خواهد نمود .
17-برقراری ارتباط بین مطالب درسی با واقعیات زندگی در ایجاد انگیزه مؤثر می باشد .
18-بلافاصله دانش آموز را از میزان پیشرفت در کارش مطلع نمایید . آگاهی از نتیجه کار در هر مرحله از آموزش ، دانش آموز را از عملکرد خود آگاه نموده و باعث می شود تا به تقویت نقاط مثبت و اصلاح نقاط ضعف و منفی خود بپردازد .
19-استفاده از علائق یادگیرنده : مربیان و والدین میتوانند با شناسایی علائق دانش آموز از آن استفاده مطلوب نمایند .
20-مقابله با بازدارنده های عاطفی و هیجانی که موجب دلسردی و کاهش علاقه دانش آموز به درس و تحصیل می شود . مثلا“ معلمی ممکن است از دانش آموز توقع زیاد داشته باشد و یا پس از ورود به کلاس به هیچ دانش آموزی اجازه ورود ندهد و یا تکالیف سنگین تعیین کند ، زیاد درس بدهد ، سخت نمره دهد و گاهی تبعیض روا دارد .
21-انگیزش از راه سرمشق گیری : معلم در این شیوه از شخصیتی خاص تمجید و تجلیل نموده و او را یک نمونه و سرمشق ارزشمند و قابل احترام معرفی می کند و دانش آموزان نیز از طریق همانند سازی با آن به درس و مدرسه علاقه مند می شوند .
22-تحریک حس کنجکاوی دانش آموزان
23-آموزش برنامه ریزی به دانش اموزان از طریق رفتار و گفتار و کردار خود در کلاس درس و ارائه نظرات مشورتی به آنها درتهیه برنامه
24-در آمیختن درس با تفریح و بازی دانش اموزان را به یادگیری بیشتر علاقه مند می سازد .
آموزش انگیزه
دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی نقش ارتباطات انسانی بین معلم و دانش آموزان در کلاس با توانایی و سطح یادگیری دانش آموزان بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات20
دانلود گزارش تخصصی,راهکارها و پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه
با نگاهی به مدارس و توجه بیشتر به روش عمل آنها خواهید دید که با وجود تفاوت های بسیار اندک در ساختار و شکل مدارس و نیز یکسان بودن مواد و کتب درسی، تفاوت های زیادی بین مدارس و سطح درسی و نتایج دانش آموزان آنها مشاهده می شود. پس با اندکی تأمل می توان فهمید که عاملی دیگر وجود دارد که موجب می شود سطح درسی، حال و هوای مدرسه و روابط بین فردی در این مراکز آموزشی متفاوت شود.در سالهای اخیر تحقیقاتی انجام شده است که تأثیر برخی ابعاد غیر درسی را بر رشد جنبه های آموزشی و شخصیتی دانش آموزان اثبات کرده است. اموری همچون رابطه بین فردی دانش آموزان، رابطه میان آنها و معلمان و مدیران، وضعیت اقتصادی-اجتماعی و بسیاری مسائل دیگر در تحصیل و موفقیت دانش آموزان بسیار مؤثرند. بدون تردید مدیران و معلمان بیش از هر عامل دیگر در به وجود آوردن جوّ مناسب در مدرسه و کلاس مؤثرند و رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان وابسته به جوّ سازمانی مدرسه است. آموزش به معنای تجربه ای مبتنی بر یادگیری و به منظور ایجاد تغییرات نسبتا" پایدار در فرد با هدف قادر سازی او به انجام کار و بهبود بخشی تواناییها ، تغییر مهارتها ، دانش ، نگرش و رفتار اجتماعی دانسته و تلقی شده است .بنابراین آموزش در واقع تغییر نگرش و مهارت افراد است.از مدیریت کلاس تعاریف زیادی شده است که بر اساس اهمیت کاربرد آنها در رفتار کلاسی به برخی اشاره می شود.یکی از تعاریف قابل قبول در امررفتار کلاسی این تعریف است: مدیریت کلاس تعنی هنر انجام کارها به وسیله دیگران. در جای دیگر مدیریت کلاس کار کردن با افراد و بوسیله افراد و گروهها برا ی تحقق اهداف سازمانی بیان شده استدر تعریف دیگری مدیریت کلاس کلا سدرس عبارت از رهبری کردن امور کلاس درس از طریق: تنظیم برنامه درسی، ساذماندهی مراحل کار و منابع، سازماندهی محیط به منظوربالابردن کارایی، نظارت بر پیشرفت دانش آموزلنو پیش بینی مسائل بالقوه است.فن معلمی هنری است ظریف و حساس که با کمترین لغزش و خطا خسارت جبران ناپذیری بر شخصیت فراگیر وارد شده و قطعا هرگونه رفتار صحیح و سنجیده موجب آینده ای درخشان میگردد.
بیان وضعیت موجود
اینجانب ..... سال سابقه در آموزش و پرورش هستم. امکانات مدرسه در حد محدود بوده و وسایل آموزشی به ندرت دیده می شد . والدین اغلب کشاورز و دامدار بو دند و در ابتدای سال تحصیلی فرصتی برای رسیدگی به امور تحصیلی فرزندشان نداشتند . دانش آموزان در حالی که مشتاق به نظر می رسیدند ازامکانات زیادی برخوردار نبودند با توصیف چنین شرایطی تصمیم گرفتم در حد امکان از تمام امکانات برای رشد و پیشرفت دانش آموزان استفاده نمایم و تحولی در امر ارزشیابی بوجود آورم.
شناسایی مسئله
صاحب نظران برای روابط انسانی چند تعریف ارائه کرده اند. کیمبل وایلز می گوید:((سرپرست آموزشی باید به ارزش شخصیت دیگران اعتقاد داشته باشد وبه خواسته ها واحساسات معقول آنها احترام گذارد وبداند زندگی وکار با هم آمیخته اند ورضایت خاطر در کار می تواند تا حد زیادی رضایت زندگی را حاصل کند.))
امروزه در مدیریت کلاس از انگیزه ها وارتباط آن با کارآمدی کارکنان وبازده ی کار سازمانهای مختلف بحث زیادی شده ،وبه ارتباط لازم بین بازده آموزشی وتولید سازمانها وشدت وضعف انگیزه های اعضای هر سازمان اشاره کرده اند.در زمینه ی طبقه بندی انگیزه ها ،محققان مطالعات زیادی کرده اند ونظر به درونی بودن انگیزه ها ونتایج متنوع متفاوت حاصله از این مطالعات ،طبقه بندی متعددی ارائه شده است.انگیزه های اجتماعی ،انگیزه هایی هستند که ارضای آنها به همکاری با پذیرش فرد از طرف سایر افراد بستگی دارد ؛ مثلا ،دریک سازمان آموزشی پذیرش یک معلم به عنوان عضوی از اعضای سازمان مدرسه از طرف سایر کارکنان ،موجب ارضای انگیزه ی اجتماعی او خواهد بود.ولذا داشتن مدیران وسرپرستان خوب ،همکاران خوب ،شغل مورد ارزش دیگران ،خود عاملی برارضای انگیزه های اجتماعی کارکنان یا معلمان ،می تواند تلقی شود.با توجه به این دسته از انگیزه های اجتماعی ،دانشمندان علم مدیریت کلاس بر خلاف دیدگاه صاحبنظران مدیریت کلاس کلاسیک تنها معتقد به ارضای انگیزه های اقتصادی و فیزیکی کارکنان نیستند ،بلکه توجه به سازمان ((غیر رسمی )) و روابط انسانی افراد و توجه به انگیزه های اجتماعی را در مدیریت کلاس و توفیق مدیران موثر می دانند. یکی از نظریه های مهم مدیریت کلاس که بعد از نظریه ی مدیریت کلاس علمی مطرح شده ،نظریه روابط انسانی است.در این نظریه ،شیوه ی رفتار و کنش متقابل مدیران با زیر دستان مورد بحث قرار می گیرد.التون مایو از صاحب نظران مدیریت کلاس است که مطالعات علمی خود را بیشتر در زمینه انجام داده است.در این تئوری به روابط انسانی در سازمان وجنبه ی انسانی محیط کار توجه می شود.احترام به انسان مورد تاکید قرار می گیرد.به رفاه کارکنان و رضایت آنان توجه شده وبر استفاده از افراد در تصمیم گیری از طریق مشارکت گروهی تاکید می شود.انگیزه های روانی ،این انگیزه ها را خاص آدمی می دانند.آرمانها و آرزوها واهداف هر فرد ،ارزشهای مورد قبول هر فرد واعتقادات او ،از انگیزه های موثر در رفتار اوست.افراد زیادی را می یابیم که بدون چشمداشت مادی به تلاش وکوشش در خدمت به انسانها می پردازند یا بدون تظاهر ودر عین گمنامی در امور خیریه فعالیت دارند ،هم وقت خود را صرف می کنند وهم ،سرمایه گذاری می نمایند.به ویژه آنان که در جهت قرب ((الی ا... )) وکسب رضای خداوند رفتار خود را تنظیم می کنند و مخلصانه به فعالیت می پردازند.این نوع انگیزه ها را انگیزه های روانی گویند.دقت در طبقه بندی انگیزه های فوق در آدمی ،واثرات انگیزه ها در رفتار نشان می دهد که در مدیریت کلاس ومدیریت کلاس آموزشی ،مدیران باید به انگیزه های کارکنان ،تقویت انگیزه های روانی ،توجه کافی کنند وبدانند که از این طریق می توانند کارکنان سازمان خود را به تحریک بیشتر در جهت نیل به اهداف سازمان وا دارند.
جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات
اساسیترین عامل برای ایجاد موقعیت مطلوب در تحقق هدفهای آموزشی ، معلم است. اوست که میتواند حتی نقص کتابهای درسی و کمبود امکانات آموزشی را جبران کند یا برعکس ، بهترین موقعیت و موضوع تدریس را با عدم توانایی در ایجاد ارتباط عاطفی مطلوب به محیطی غیر فعال و غیر جذاب تبدیل کند. در فرایند تدریس ، تنها تجارب و دیدگاههای علمی معلم نیست که موثر واقع میشود، بلکه کل شخصیت اوست که در ایجاد شرایط یادگیری و تغییر و تحول شاگرد تاثیر میگذارد. دیدگاه معلم و فلسفهای که به آن اعتقاد دارد، در چگونگی کار او تاثیر شدیدی میگذارد، بطوری که او را از حالت شخصیتی که فقط در تدریس مهارت دارد خارج میکند و به صورت انسان اندیشمندی در می آورد که مسئولیت تربیت انسانها را بر عهده دارد. روحیه درفرایند روابط انسانی اهمیت خاصی دارد زیرا ،می تواند نمایانگر وضع کلی روابط انسانی در یک سازمان باشد. روحیه مجموعه ای از احساسات ،عواطف وطرز فکر آدمی است.در مواردی آن را با رضامندی شغلی مترادف ذکر کرده اند.نکته ی مهم این است که روحیه با درجه رضامندی هر فرد در سازمان به گونه ای که نیازهای معنوی ومادی او ارضا شود ،ارتباط زیادی دارد.روحیه عبارت است از شیوه ی اندیشه ،نحوه ی برداشت افراد وگروه کارکنان از محیط کارشان ،ونیز کوشش وهمکاری ومیل و رغبتی که کارکنان برای رسیدن به هدفهای سازمان از خود نشان می دهند.
دیدگاه مکتب کلاسیک در رفتار کلاسی(تاثیر رفتار معلم از جنبه علمی )
معلمان پیرو این مکتب را درس نگر می نامندزیرا بیشتر به درس اهمیت میدهند تا پرورش شاگرد. تمام کوشش آنها بر این است که به هر طریقی که شد، درس را به شاگرد انتقال دهند. گروه درسنگر ، به شاگردان و تفاوتهای فردی آنها توجه ندارند، یا آن را چندان مهم تلقی نمیکنند. به نظر این گروه شاگردان موظفند که درس را بطور کامل یاد بگیرند و به معلم پس دهند. به اعتقاد افراد این گروه ، حقایق علمی شاگردان را برای زندگی اجتماعی آماده میسازند و به همین دلیل ، کسب دانش در درجه اول اهمیت قرار دارد.
این سبک رفتار کلاسی با توجه به تک محور بودن رفتار یعنی تنها توجه به محتوی درسی و نیز درس نگری وبه کارگیری سبک وظیفه مداری ازجانب معلم سبب می گردد که تنها رفتار آمرانه و توجه به محفوظات مورد نظر قرار گیرد و توجه به دانش آموز و نظریات وی مورد فراموشی واقع گردد و درنتیجه رشد خلاقیت و ابتکار و نوآوری در دانش آموزان نادیده گرفته شود و در شرایطی که توجه به شخصیت دانش آموز و رشد مهارتهای اجتماعی، روانی و عاطفی مورد نظر است، مهارتهای مورد نیاز در این رابطه به فراموشی سپرده شود.دانش آموزان در این کلاسها مجبورند که دستورات معلم را بدون هیچ گونه سوالی بپذیرند.معلمان برای درک رفتار دانش آموز تلاش نمی کنندبلکه کج رفتاری دانش آموز را توهین شخصی تلقی می کنند. آنان دانش آموزان را افرادی غیر مسئول و بی انضباط که بایستی از طریق اجرای تنبیهات کنترل شوند تلقی می کنند.
دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی تاثیر الگوهای تدریس برتر در نقش آفرینی دانش آموزان در کلاس و بهبود وضعیت تحصیلی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات20
دانلود گزارش تخصصی,راهکارها و پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه کوتاه
دنیای امروز دنیایی است با ابعاد و ویژگیهای مختلف و گوناگون که ماهیت این ابعاد نحوه زندگی را در جوامع و کشورهای مختلف روشن مینماید. برای زیستن در این جهان پارامترها و فاتورهای بسیاری وجود دارد که در صورت آگاهی از روش صحیح برخورد با این عوامل و استفاده از این روشها میتوان به بهترین نحو زیست به جرأت میتوان یکی از مهمترین مواردی که از ابتدای خلقت تاکنون بشر یا آن برخورد داشته و سعی در بهبود آن همواره در نظرش بوده را آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت دانست. با مراجعه به قرآن کریم درمییابیم که حتی قبل از اینکه انسان پای به عالم خاکی بگذارد نیز در حال آموزش بوده است. «خداوند به آدم (ع) علم اسرار آفرینش را آموخت تا از اسرار معنوی و مادی جهان آگاهی یابد.» این آیه مؤید چند نکته اساس و مهم میباشد که به این شرح میباشد.
الف ) اهمیت آموزش و پرورش در زندگی.
ب ) اینکه اولین آموزگار انسان خداوند متعال میباشد.
ج) اینکه اولین دانشآموز حضرت آدم بوده است.
باید این مسئله را دانست که برای دستیابی به آموزش بهتر و مفیدتر نیاز به آگاهی و استفاده از مواردی میباشد که مهمترین آنها شیوه تدریس معلم در کلاس درس میباشد. با نگاهی به گذشته متوجه میشویم که در هر عصر و دورهای با توجه به تعداد شاگردان ، موضوع درس و شخص مدرس شیوهها متفاوت بود و با گذشت زمان و نحوه تحقیقات مختلف بر تنوع و تعداد این شیوهها افزوده شده است. و بایستی اذعات داشت که هدف از پیدایش و استفاده از این شیوهها یادگیری و فهم هر چه بیشتر مطالب و موضوعات درسی و در نهایت رشد همه جانبه دانشآموز میباشد، بدیهی است که هر آموزگاری در کلاس درس از روش یا روشهایی استفاده مینماید که این روشها با توجه به عواملی از قبیل ماهیت و محتوای درس ، سن و سال دانشآموز ، علاقمندی وی به مطلب آموزشی و ... میتواند در رشد همه جانبه فراگیران مفید و یا بیبهره واقع شوند پس در تعیین و استفاده از این روشها هم بایستی دقت و اهتمام لازم را بعمل آورده، و اینکه کدامیک از روشها مفیدـر میباشد را تشخیص دهد.
امروزه در شناساندن روشهای مناسب آموزش و پرورش تحقیقات فراوانی صورت گرفته است. دفتر بینالمللی تعلیم و تربیت وابسته به یونسکو تعداد بیش از 300 روش تدریس شناخته شده را ذکر مینماید.
بیان وضعیت موجود
اینجانب ..... سال سابقه در آموزش و پرورش هستم و در سال تحصیلی اخیر در آموزشگاه ....می باشم. در سال تحصیلی اخیر تصمیم گرفتم بر روی موضوع نقش الگوهای تدریس برتر در بهبود عملکرد و یادگیری دانش آموزان کار کنم و آن را به آموزگاران مدرسه انتقال دهم.
شناسایی مسئله
در دنیای پیچیدهء امروز هیچکس بینیاز از تعلیم و تربیت نیست.امروز فعالیت در مدرسه و آموختن،خود بخش عظیمی از زندگی انسانها شده است؛دیگر نمیتوان با طرز تلقی گذشته به شاگرد و تربیت او نگریست.معلمان اگر با اصول و مبانی هدفهای تعلیم و تربیت،ویژگیهای فراگیران و نیاز آنان و روشها و فنون آشنایی نداشته باشند،هرگز قادر نیستند بهعنوان سازندگان جامعه ایفای نقش کنند.
تدریس،فعالیتی است که موجب یادگیری میشود.اگر نتیجه تدریس با یادگیری همراه نباشد،در واقع میتوان گفت که امر تدریس انجام نگرفته است.بهترین ملاک شایستگی معلم،توانایی او در ایجاد تغییرات پیشبینی شده در برنامهء درسی و هدفهای آموزشی در شاگردان تلقی شده است.
انسانها از راه یادگیری،توانای انجام اعمال را کسب میکنند.بعضی اوقات این توانایی بهطور نهانی باقی میماند و نمود آن به صورت تغییر رفتار تا مدتی به تأخیر میافتد.از اینجا تمایز بین یادگیری و رفتار مشخص میشود.یادگیری نوعی توانایی است که بر اثر تجربه در فرد ایجاد میشود و تنها از طریق مراجعه به رفتار آشکار فرد میتوان از وقوع آن اطلاع حاصل کرد.از سوی دیگر،رفتار به اعمال مختلف درونی و بیرونی فرد گفته میشود.
بنابراین ما برای کسب اطلاع از میزان یادگیری فرد،به رفتار قابل مشاهده یا به عبارت دقیقتر،به عملکرد او مراجعه میکنیم.عملکرد نیز مانند رفتار آشکار به جنبهء قابل مشاهدهء یادگیری اشاره میکنند؛اما تفاوت رفتار با عملکرد آن است که رفتار به هرگونه عمل مشخص گفته میشود،در حالی که عملکرد شخص محصول یادگیری اوست.به این ترتیب، ما با مشاهدهء تغییرات حاصل در عملکرد شخص استنباط میکنیم که در فرد یادگیری، صورت گرفته است.
یافتههای گلدوی و دیگران(1974)در مورد ماهیت کلاسهای سنتی حاکی از این است که در روش تدریس به صورت سخنرانی،شاگردان از رویهء معلم(سخنرانی)گله دارند و بهخصوص از گوش دادن به نطقهای طولانی خسته میشوند و در نتیجه،بازده یادگیری کاهش مییابد.
لیویت و مولر نشان دادند که یادگیری شاگردان و صحت شناختهای آنها وقتی بیشتر میشود که معلم از طریق درس خود،با شاگردان ارتباط برقرار کند و شاگردان در مقابل فرصت داشته باشند در برابر اطلاعاتی که معلم به آنها میدهد،به صورت پرسش و بحث،واکنش نشان دهند.در این حال،میزان مطالب انتقال یافته بیشتر و جریان ارتباطات بهتر خواهد بود.
"وقتی پرسیده میشود روش سخنرانی بهتر است یا روش بحث،باید در پاسخ،سؤال کرد که برای چه هدفی؟"کولیک(1979)چند پژوهش انجام شده توسط پژوهشگران مختلف را باهم مقایسه کرده و دربارهء تأثیر نسبی روشهای سخنرانی و بحث،نتایج زیر را گزارش کرده است.«مرورکنندگان پژوهشها در چند نتیجهگیری باهم توافقنظر دارند.نخست اینکه وقتی ملاک اثربخشی آموزش،یادگیری دانش واقعی است،آموزش با روش سخنرانی و روش بحث گروهی اثربخشی یکسانی دارد.
دوم اینکه آموزش با روش بحث،از آموزش با روش سخنرانی برای هدفهای شناختی سطح بالا،نظیر ایجاد تواناییهای حل مسأله،مؤثرتر است.همچنین تأثیر روش بحث گروهی در ایجاد تغییر نگرش در یادگیرندگان از روش سخنرانی بیشتر است».
به زعم کوفر و اسنیک دانشآموزانی که از طریق روش اکتشافی مطالبی را میآموزند، نگرشهای مثبتی نسبت به موضوع درسی پیدا میکنند و به این ترتیب،یادگیری بهطور اعم را کسب کرده و به آن مطلب ادامه میدهند و بیشتر به احساس کفایت دست مییابند.
هدف از آموزش و پرورش ارتقای یادگیری است، به گونه ای که بر پایه چهار ستون یادگیری برای دانستن، انجام دادن، با هم زیستن و زیستن استوار است. در تحقق این هدف، یعنی ارتقای یادگیری، هر یک از عناصر نظام آموزش و پرورش نقش ویژه ای بر عهده دارند. از این میان، نقش برنامه های درسی که به وسیله معلم در کلاس درس به اجرا گذاشته می شود، از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین برنامه درسی باید به گونه ای سازماندهی شود که دانش آموزان را برای زندگی در جامعه ای که به سرعت در حال پیشرفت و تغییر است، آماده کند.
رویکرد یادگیری پژوهش محور فرصت یادگیری از طریق عمل را برای دانش آموزان در زمینه موضوع های مورد علاقه شان به گونه ای فراهم می کند که به رشد مهارت های زندگی آنان منجر شود. دانش آموزان علاوه بر کسب تعداد زیادی از مهارت های زندگی بتوانند به تولید دانش و استفاده از اصول جست و جوگری نظام مند برای معنا بخشیدن به آنچه آموخته اند و عمل به آن در کلاس درس و خارج از آن مبادرت ورزند.
هیچ یک از روش های تدریس فی نفسه خوب یابد نیستند، بلکه نحوه و شرایط استفاده از آنهاست که باعث قوت یا ضعفشان می شود. لذا معلم باید با توجه به:هدف های آموزشی، محتوای تدریس، نیازها و علایق دانش آموزان، امکانات موجود (زمان، فضا، وسایل و...)، تراکم دانش آموزی و... مناسب ترین شیوه را برای یک تندریس مطلوب انتخاب کند.
در یک جلسه تدریس ما نباید الزاما فقط از یک روش استفاده کنیم و بر حسب موقعیت می توانیم ترکیبی از الگوها و روش های تدریس را مورد بهره برداری قرار دهیم برای انجام این مهم باید شناخت، توانایی و مهارت فراوان در به کار بردن الگوهای متنوع تدریس داشته باشیم.
● نمونه هایی از روش های نوین تدریس روش کارگاهی
روش تدریس کارگاهی یکی از روش های موثر یاددهی و یادگیری است که در بیشتر موارد با روش سخنرانی، سمینار سمپوزیوم و کنفرانس یکسان به کار برده می شود این مرحله ده شصتم از کل زمان کارگاه است، در این مرحله مبانی نظری مورد بحث توسط مدرس کارگاه تحلیل می شود.
▪ مرحله فعالیت و کار:
دانش آموزان، دانشجویان، مربیان و... شرکت کننده در کارگاه به گروه های کوچک ۲ الی ۳ نفره تا انفرادی تقسیم و بر روی موضوعات تعیین شده فعالیت می نمایند (حداکثر زمان این مرحله چهل شصتم از کل زمان کارگاه است.)
▪ مرحله مشارکت:
در این مرحله مجددا دانش آموزان شرکت کننده در کارگاه به گروه های ۲ الی ۳ نفره یا انفرادی تقسیم شده، دور هم جمع می شوند، که به بحث و بررسی جمع بندی موضوعات تعیین شده می پردازد.
حداکثر زمان این مرحله ده شصتم از کل زمان کارگاه است.
بدیهی است که در اجرای کلاس کارگاه آموزش باید از روش مهارت آموزی (ابتدا و انتهای فعالیت کاملا مشخص شده است) سود جست.
▪ مرحله درسی کوتاه و فشرده:
۱) معلم ابتدا اهداف و انتظاراتی که از دانشآموزان دارد، دقیقا بیان و تحلیل می کند و از طریق آزمون تشخیصی، رفتار ورودی آنها را می سنجد.
۲) معلم مبانی نظری هر محور کلی را در سالن عمومی تحلیل و تبیین کرده و به رفع اشکالا ت دانشآموزان در ابعاد نظری می پردازد. بهتر است قبل از تشکیل کارگاه مبانی نظری را (به منظور تسلط دانشآموزان) برای آنها ارسال نماید.
۳) معلم (مدرس) دانشآموزان را به گروه های کوچک کاری تقسیم نموده و یک نفر به عنوان مسوول و گزارشگر و یک نفر به عنوان منشی انتخاب که جلسات کارگاهی را اداره و نکات کلیدی را یادداشت نمایند. در ضمن استاد وحدت رویه کارگاهی را تشریح می نماید.
۴) زمان بهینه برای این مرحله حداکثر معادل ده شصتم کل زمان کارگاه آموزشی است.
▪ مرحله فعالیت گروهی و انجام وظایف انفرادی:
۱) در این مرحله کار مسوول گروه کاری، همانا استخراج مفاهیم کلیدی براساس مباحثات همه دانشآموزان (یا کارورزان) است. منشی گروه کاری کلیه نکات کلیدی را (که مورد توافق اکثریت گروه است) نوشته و طبقه بندی می نماید. منشی جلسه خوب است که نکات مطروحه را بر روی تابلو نوشته تا دانشآموزان (یا کارورزان) آنها را مشاهده و سرانجام پس از نهایی شدن روی کاغذ منعکس نماید.
۲) زمان بهینه برای این مرحله حداکثر معادل چهل شصتم کل زمان کارگاه آموزشی است.
۳) محل تشکیل گروه های کاری باید جدا از یکدیگر باشد.
● روش تفکر استقرایی گردآوری، سازماندهی، کنترل مطالب
هلیواتابا، صاحب نظر فقید در برنامه آموزشی، عامل عمده گسترش اصطلا ح راهبرد تدریس محسوب می شود. کار او در مدرسه ناحیه کانترا کاسنا نمونه ای دست اول از یک شیوه تدریس در بهبود توان دانشآموز در پردازش اطلا عات است. او سه فرض درباره رویکرد خود معین می سازد:
۱) تفکر را می توان آموخت.
۲) تفکر درگیر شدن فعالیت فرد و مطالب است.
۳) جریانات تفکر در توالی (قانونمند) نضج می گیرد.
براساس معتقدات تابا، ما با استفاده از راهبردهای تدریس به شاگردان کمک می کنیم تا از طریق تمرین های مختلف برای تفکر استقرایی خود تلا ش کنند. این بدان معنی است که به دانشآموزان مجموعه ای از اطلا عات در قلمرو خاص (شعر، فرهنگ، کشورها و ...) داده می شود. آنها اطلا عات را در مغز خود سازمان می دهند نکات و مطالب را به یکدیگر ارتباط می دهند و آموخته های خود را در موقعیت های جدید تعمیم داده و به کار می گیرند وبه این ترتیب به فرضیه سازی، پیش گویی، توضیح پدیده های ناآشنا می پردازند. لا زم به ذکر است که معلم می تواند با کاربرد راهبردها والگوهای تدریس و کاهش نقش مستقیم و فعال خود در کلا س، یادگیری را درونی کرده ودر مفهوم سازی به دانشآموزان یاری دهد.
فرض تابا بر این است که برای چیرگی برمهارت های معین تفکر نخست باید بر مهارت های معین قبلی آن تسلط یافت و این توالی را نمی توان معکوس کرد. تابا به وسیله سد شیوه منطقی آن را به وجود آورده است که عبارتند از:
الف) تکوین مفهوم (راهبردهای اساسی تدریس)
ب) تفسیر مطالب
ج) کاربرد اصول یا عقاید.