دانلود مقاله ی توافق هسته ای ،فرصت ها و تهدیدها بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 21
چکیده
همانطور که واقفیم همه می دانند که تحریم ها یا اساسا تحریم برای هر اقتصادی زیان بار است. همچنین صاحبنظران تاکید دارند که تحریم هایی که طی سال های گذشته براقتصاد ایران تحمیل شده، ظالمانه بوده است. بنابراین به صورت روشن و مشخص خواسته بخش خصوصی و صاحبان کسب و کار رفع تحریم هاست. اما نکته این است که در صورت رفع تحریم ها آیا وضعیت اقتصادی کشور سامان پیدا می کند؟ پاسخ این است که وضعیت به جهت ارتباط با بازارهای بین المللی بهتر می شود ولی واقعا در اینکه کسب و کار در ایران رونق می گیرد، شک و تردید وجود دارد. آنچه موجب شده ما در اقتصاد کارمان سخت شود هم تحریم های خارجی و هم مشکلات داخلی است. در واقع در جهت بهبود وضعیت و همچنین استفاده بهینه از فرصت های طلایی بوجود آمده پس از توافق هسته ای دولت ها باید در مسیری حرکت کنند که فعال بخش خصوصی و سرمایه گذار با خیالی آسوده اقدام به راه اندازی کسب و کار کند. اما متاسفانه محیط کسب و کار در اقتصاد ایران مطلوب نیست. در سال های اخیر در شرایط تحریمی زمینه فساد برای برخی بهوجود آمده بود تا در این فضا پولهای کلانی را از طریق واردات و... به جیب بزنند اما لغو تحریمها البته با حفظ عزت ملی و اقتدار در چارچوب خاص میتواند تا حد قابل توجهی به فسادهای اقتصادی پایان دهد: البته لغو تحریمها در صورت عدم مدیریت صحیح در کنترل واردات کالای خارجی ضربه مهلکی به اقتصاد کشور بویژه بخش تولید و اشتغال وارد میکند و چنانچه بعد از توافق هستهای کشور جولانگاه واردات بیرویه کالاهای خارجی شود تاثیر این موضوع بر اقتصاد کشور بشدت منفی خواهد بود. هرچند برداشته شدن دیوار تحریمها و تعامل با دنیا میتواند اثرات قابلتوجهی در روابط بینالمللی (سیاسی ـ اقتصادی) به همراه داشته باشد اما این فرصت طلایی باید با استراتژی راهبردی درست در جهت بازسازی توان تولید و تکنولوژی صنایع کشور به کار برده شود تا راهبرد جدید در راستای رونق تولید و حمایت از صادرات مدرن شکل عملی به خود گیرد. در مقاله فوق بر آنیم که درباره توافق هسته ای و فرصت ها و تهدید ها پرداخته و به بررسی و تحلیل این فرصت ها و راهکار ها و راهبرد های موجود در رابطه با آن بپردازیم. روش تحقیق و بررسی این مقاله به صورت کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از منابع موجود و تحلیل اخبار و وقایع روز صورت گرفته است. کلیدواژه : توافق هسته ای ،تحریم،فرصت،ایران،برجام، فرصت ،تهدید مقدمه همانطور که می دانیم کارشناسان و فعالان اقتصادی چندین سال است که در انتظار حصول توافق هستهای هستند و امیدوارند که پساز آن گشایشی در اقتصاد ایران ایجاد شود. و اکنون پیشبینی میکنند که کاهش نرخ دلار و کاهش قیمت کالاهای وارداتی و بهتبع آن رونق بازار در کوتاهمدت نمایان شود. همین کارشناسان تأکید میکنند که بهرهبرداری درست و مناسب از این فرصتها به سیاستهای اقتصادی دولت بستگی دارد. در واقع ایران هماکنون باید اقتصاد خود را از نو بسازد چراکه بهاندازه کافی سرمایهگذاری و خلاقیت در صنعت نفت ایران در طول 10 سال اخیر وجود نداشته است و در صورت لغو تحریمها، مشکلاتی مثل سوء مدیریت، فساد مالی و کمبود نوآوری در طول یکشب از بین نخواهد رفت. به دلیل تحریمهای مالی و اقتصادی غرب، سرمایهگذاریهای خارجی در ایران به میزان قابلتوجهی کاهشیافته است و ایران آماده جذب سرمایهگذاران خارجی پس از لغو تحریمهاست. کارشناسان اقتصادی کشور پیشبینیهای مشابهای داشته و اعتقاددارند که این توافق فرصتهای اقتصادی خوبی ایجاد خواهد کرد اما بهرهگیری از این فرصتها و تدوین استراتژی مؤثر برای این کار از خود ایجاد فرصتها بیشتر اهمیت دارد. بیان مسئله با توجه به اینکه انجام توافق هستهای ظرفیتهای خوب و مهمی در اقتصاد کشور ایجاد میکنند اما تحقق آن به برنامهریزی صحیح دولت و عزم و ارادهای فراتر از دولت نیاز دارد و دستیابی به این توافق موجب یک رونق اولیه در کوتاهمدت خواهد شد. یکی از دلایل کاهش ارزش پول ملی ما همین تحریمها و کم بودن تقاضا برای آن است لذا بعد از توافق و حذف تحریمها انتظار میرود که ارزش پول ملی بیشتر شود. علاوه بر این با گشایشی که حاصل میشود تقاضا برای پول ملی افزایش مییابد و بر این اساس نرخ ارز کاهش خواهد یافت. در واقع روشن است که بعد از حذف تحریمها هزینه معاملات تجاری کاهش مییابد زیرا تجار در وضعیت کنونی هزینه بسیاری به خاطر محدودیتهای تحریمی میپردازند که با حذف آنها قیمت تمامشده کالاهای وارداتی کاهش مییابد.این فرصتها ایجاد میشود و عوایدی نیز دارد اما مسئله مهمتر این است که عواید آن چطور در جامعه توزیع خواهد شد. باید دید که این کاهش قیمتها به مردم انتقال مییابد یا فواید آن نصیب کسانی میشود که اکنون هم از رانت اقتصادی برخوردار هستند. در ادامه این گشایشها و رونقی که ایجاد میشود درآمدهای مالیاتی دولت که حاصل گسترش فعالیتهای اقتصادی است افزوده میشود. در این خصوص هم باید دید که این درآمد چطور صرف خواهد شد. ظرفیتهایی بسیاری مانند ایجاد نظام حمایتی در سطح جامعه و ... وجود دارد اما استفاده از همه این ظرفیتها به یک عزم سیاسی نیاز دارد. اگر قرار باشد که سیاستهای اقتصادی فعلی ادامه پیدا کند باید منتظر باشیم که نهتنها اتفاق خاصی در اقتصاد نیفتد بلکه اوضاع بدتر نیز شد و موجب یاس و ناامیدی گروه بزرگی از فعالان اقتصادی و مردم بهعنوان مصرفکننده شود. دولت باید برای استفاده از این فرصت بزرگ برنامه جامع داشته باشد. میدانیم که همهچیز در دست دولت نیست اما میتواند با نهادهای ذیربط هماهنگی ایجاد کند تا به وحدت نظر رسیده و سیاستهایی را اتخاذ کنند که درنتیجه آن فضای کسبوکار بهبود یابد.سرمایهگذار خارجی به سرمایهگذار داخلی نگاه میکند و اگر شرایط کسبوکار برای بخش خصوصی فراهم نباشد نمیتوان به جذب سرمایه خارجی هم امیدوار بود. در شرایط کنونی که شاهد فرار سرمایه از کشور هستیم و حتی پیمانکاران خارجی نیز ایران محل امنی برای سرمایهگذاری مجدد سودهای به دست آورده از فعالیت اقتصادی در ایران نمیدانند باید یکبار برای همیشه این مسئله را حل کنیم زیرا در غیر این صورت فرصت اقتصادی بعد از توافق نهتنها کمکی به ما نمیکند بلکه ممکن است به آشفتگی اقتصادی فعلی نیز دامن زند. طبیعی است که با صورت گرفتن این توافق گشایشهایی در فضای اقتصاد کشور صورت گیرد. مهمترین بخش از این گشایشها هم در حوزه نفت و گاز خواهد بود.از محل افزایش ارزشافزوده در بخش نفت و گاز، ارزشافزوده در بخشهای دیگر نیز افزوده خواهد شد. انجام این توافق و ثمرات اقتصادی آن میتواند تا حدودی تورم را محدود کند. در خصوص نرخ دلار انتظار میرود که نرخ دلار در مرحله اول فروکش کند اما بعد از سه، چهار ماه به نرخی متعارف بازمیگردد.در آن شرایط دولت میتواند نرخ ارز مبادلهای را افزایش دهد زیرا بازار واکنش شدیدی نشان نخواهد دارد. با این روشن امکان تکنرخی شدن ارز ظرف دو سال فراهم میشود.آرامش به دولت اجازه میدهد که سیاستهای کموبیش انبساطی خود را برای مبارزه با رکود بدون تورم دنبال کند اما اینکه این سیاستها چقدر مؤثر واقع شود به میزان کارآمدی سیاستها بستگی دارد. اگر سیاستهای دولت با همین کیفیت و شیوه کنونی ادامه یابد چندان اثرگذار نخواهد بود اما اگر اصلاحات اساسی لحاظ شود حتماً شاهد نتیجه بهتری خواهیم بود. بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که اگر تحریمها تدریجی برداشته شود اثری بر اقتصاد ایران ندارد. مهمترین چیزی که باید برداشته شود تحریم بانکی است زیرا با همین محدودیتهایی که در فروش نفت وجود داشت، سال گذشته نزدیک 50 میلیارد دلار صادرات نفتی داشتیم. اگر تحریمهای بانکی را بردارند این 50 میلیارد به سرعت به 60 میلیارد هم میرسد و دسترسی ما به منابع بانکی بینالمللی باعث میشود که بتوانیم برای واردات مواد اولیه از خارج، از تسهیلات بانکی با بهره 4 یا 5 درصد استفاده کنیم. این امکان به تولیدکنندگان ما کمک میکند که با هزینه کمتری تولید کنند و قابلیت رقابتپذیری بیشتری داشته باشند. مردم اقتصاد شاید هیچ دولتی به اندازه دولت یازدهم برای مذاکره و چانهزنی سیاسی اختیارات نداشته و به همین علت هنوز برای خیلیها این مقدار اختیارات قابل هضم نیست؛ اینکه دولت بر سر آب سنگین راکه فوردو و محدودیت شدید هستهای بتواند با طرف غربی مذاکره کند در نظام جمهوری اسلامی کمسابقه است. با قرائت بیانیه لوزان و اینکه گفته شد تحریمها برداشته میشود خیلیها به آینده امیدوار شدند؛ آیندهای که قرار است تیم اقتصادی دولت یازدهم برای مردم بسازد. سرنوشت ایران بعد از توافق هسته ای یکی از موانع بزرگی که بر سر راه تولیدکنندگان کشور قرار دارد، تحریمهای اقتصادی است. لغو تحریمها روند طولانی در پی خواهد داشت اما تجربه تحریم کشور عراق ثابت کرد که حتی بعد از توافقات اولیه، تحریمها با سرسختی سابق ادامه نخواهد داشت. با شکلگیری توافقات، روابط بازرگانی و بانکی دوباره آغاز و همچنین موانع السی برای تولیدکنندگان برداشته خواهد شد. با این حساب هزینه تامین مواد اولیه که برای صنایع ایران 15 درصد گرانتر از تولیدکنندگان خارجی است، به حالت عادی بازمیگردد. از سوی دیگر انتقال تکنولوژی و قطعات بهتر صورت میگیرد و صنایع با تکنولوژی به روزتر که از آن محروم بودند، تولیدات مطلوبتری ارایه خواهند داد. قطعا با افزایش کیفیت محصولات ایرانی روبه رو خواهیم شد که این افزایش کیفیت و تولید تنها در داخل کشور نیست و میتوان آن را به صادرات نیز بسط داد با وجود مثبت شدن رشد اقتصادی و سهم بالای بخش صنعت در آن، این میزان رشد در همه سطوح صنعت ملموس نیست. علت این موضوع که رشد اقتصادی در صنعت کشور قابل لمس نیست، کاهش تقاضا از طرف بازار و مردم است. عدم افزایش توان خرید مردم دلیل اصلی این موضوع است زیرا تقاضای جدیدی وارد بازار نشده و فروش تولیدات صنعتی رونقی نداشته است. زمانی میتوان رشد اقتصادی را به صورت ملموس مشاهده کرد که اتفاقی در بخش مصرف مردم بیفتد. تولیدات با افزایش تقاضا جان دوبارهای میگیرند اما وقتی شاهد هستیم که مردم به صورت کنترلشدهای نیازها و کالاهای خود را خریداری میکنند نباید انتظار معجزه داشت. صنعتگری که در بازار تقاضا نداشته باشد، رشد تولیداتش نیز با کندی پیش میرود و در واقع با مشکلات بسیاری روبهرو میشود که یکی از این مشکلات کمبود نقدینگی است. کمبود نقدینگی تاکنون فشارهای بسیاری به بخش صنعتی وارد کرده و متاسفانه این زخم همچنان هم سرش باز مانده است. اگرچه توافق نهایی، احساس حاکم بر جامعه را در اواسط و اواخر سال 2015 بهبود خواهد بخشید اما ابهام اجرای توافق، قیمت پایین تر نفت و سیاست های انقباضی داخلی همگی نشان دهنده رشد کُند اقتصادی در نیمه دوم امسال برای ایران است. ، بر اساس این گزارش، درحالیکه مذاکرهکنندگان در وین به پایان ضربالاجل تعیین شده نزدیک میشوند، مطالعات انجام شده نشان می دهد، با توجه تحت تاثیر قرار گرفتن رشد اقتصادی به علت قیمت پایین نفت، احتیاط سرمایهگذاران خارجی و ابهام در مورد سیاستهای دولت ایران، بهرهای که ایران از یک توافق موفق خواهد برد، تا نیمه دوم 2016 مشاهده نخواهد شد. اقتصاد ایران پس از توافق همزمان با نزدیک شدن به توافق هستهای ایران و غرب، هفتهنامه اکونومیست در تازهترین شماره خود با انتشار دو تحلیل مجزا موضوع هستهای و وضعیت اقتصاد ایران را مورد تحلیل قرار داده است. در سرمقاله این شماره اکونومیست که به صفآرایی هستهای جدید در سطح جهان اختصاص یافته است، با اشاره به سخنان مداخلهجویانه اخیر نتانیاهو در مورد مذاکرات هستهای ایران و غرب آمده است: نتانیاهو درباره این توافق کاملا در اشتباه است. چون چنین توافقی، به اعتقاد بسیاری از کشورها، بهترین توافقی خواهد بود که تاکنون منعقد شده و رسیدن به این توافق بسیار بهتر از نبود آن است که درنهایت به حل و فصل اختلافات بین طرفین منجر خواهد شد. در مورد تهدید بمب هستهای، نباید نگران ایران بود. حال 25 سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان درحال ورود به عصر جدید هستهای است. اقتصادنیوز در ترجمهای که از این سرمقاله آورده، نوشته است: «ایران در قبال رفع تحریمهای غرب، فعالیتهای هستهای خود را در چارچوب توافق جامع دنبال خواهد کرد و پس از یک دوره محدود زمانی اجازه مییابد فعالیتهای خود را گسترش دهد. ایران بارها تاکید کرده که فعالیتهای هستهای این کشور صلحآمیز است اما برخی کشورها همچنان نمیخواهند این حقیقت را بپذیرند.
دانلود مقاله ی روند تغییرات خانواده ،فرصت ها و چالش ها با فرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 23
چکیده
خانواده در دهههای اخیر با تحولات و تغییرات گوناگونی مواجه بوده است. برای مثال، احساس میشود در فضای مناسبات و زندگی خانوادگی در خانوادههای گذشته، روابط خویشاوندی و ارتباطات بیشتر و گرمتر بود و مردم امروزه، با حالتی نوستالژیک از دوران قدیم یاد میکنند. امروزه، به نحو آشکاری متوجه میشویم الگوی «خانواده قدیمی»، دگرگون شده و ما وارد مرحله دیگری از تاریخ خانواده شدهایم و «خانواده جدید» متولد شده است.حساسیتهایی که نسبت به خانواده وجود دارد، افراد را نسبت به تحولات خانواده حساس میسازد. دگرگونی در خانواده موجب تحول در «مسیر زندگی» و «تجربه زیستی» تکتک انسانها شده است. تحول خانواده به معنای تحول در سرنوشت همه افراد است. علاوه بر این، تحولات خانواده از یک طرف، ریشه در متحول شدن بنیانها و نهادهای جامعه مانند دین، علم، فناوری، هنر، جهانبینی، سیاست و اقتصاد دارد و از طرفی دیگر، پیامدهای تحول خانواده، دامنگیر تمامی ارکان جامعه، اقتصاد، فرهنگ و سیاست میشود. بنابراین نه تنها زندگی فردی مردم بلکه سرنوشت جمعی ما نیز به تحول خانواده گره خورده است. در واقع خودآگاهی روز افزون ما در زمینه زندگی اجتماعی و فرهنگی انسان امروز نسبت به گذشته باعث میشود تا به تغییرات خانواده در گستره بیشتری توجه کنیم و به نحو عینیتر و عریانتری این تغییر و تحولات و فرصت ها و چالش های در رابطه با این موضوع را درک کنیم. پرداختن به مدل خانواده، تغییرات ،فرصت ها و چالش ها بواقع موضوع اصلی این مقاله می باشد. چرا که تغییرات خانواده از خانواده قدیم به خانواده جدید به دلایل متعدد برای همه اهمیت دارد.
کلید واژه : تغییرات،خانواده،فرصت،چالش
دانلود مقاله ی ترجمه شده ی رشته ی حسابداری شناخت ریسک و بازده ، CAPM و مدل سه عاملی فاما – فرنچUnderstanding Risk and Return, the CAPM, and the Fama-French Three-Factor Modelفایل ترجمه با فرمت ورد وقابل ویرایش میباشد
برای دریافت رایگان اصل مقاله اینجا کلیک کنید
ریسک و بازده:
مفهوم عمومی: انتظار بازده بالاتر داشتن مستلزم پذیرش ریسک بیشتر است. بسیاری از سرمایه گذاران به این نکته توجه دارند که پذیرش ریسک بالاتر برای دریافت بازده های بالاتر الزامی است. در این مقاله ما دو مدل مهم را برای توضیح این رابطه بکار گرفته وآنها را توضیح می دهیم. آنگاه توضیح خواهیم داد که چگونه این ابزارها می توانند بوسیله سرمایه گذاران برای ارزیابی داراییهایی همانند اوراق قرضه مورد استفاده قرار گیرند. چرا باید شرکتهای با ریسک بالاتر درآمدهای بالاتری هم داشته باشند ؟ مسلمً یک سرمایه گذار به ازای پذیرش ریسک بالاتر ، نیاز به بازده پیش بینی شده بالاتری دارد. و ما در واقع این ارتباط را با بررسی بازده های بلند مدت تاریخی سهام، اوراق قرضه و داراییهای با ریسک کمتر ، همانگونه که در اولین نمودار آمده است ، مشاهده می کنیم. برای درک این مطلب ، فرض کنید که یک سرمایه گذاری که پیش بینی شده است یک میلیون دلار را بطور مستمر و سالانه ایجاد کند ، انجام گرفته است. یک فرد برای یک چنین دارایی چقدر حاضر است بپردازد؟ پاسخ به نامشخص بودن یا ریسک پذیری گردش وجوه نقد بستگی دارد. با مشخص بودن کامل شرایط که در آن گردش وجوهخ نقد بهنگام قرارداد کاملاض مشخص می شود ، یک سرمایه گذار دارایی را با نرخ بدون ریسک در نظر خواهد گرفت . همچنانکه میزان نا مشخصی افزایش می یابد ،بازده مورد نیاز برای جبران ریسک افزایش می یابد و در نتیجه در قیمت پایینتری سرمایه گذار مایل به سرمایه گذاری است ، زیرا ریسک بالاتر مستلزم دادن تخفیف است. بعلاوه اقتصاد دانان فرض می کنند که سرمایه گذاران ریسک گریز هستند ، به این معنا که آنها حاضرند از بخشی از بازده چشم پوشی کنند ( و حتی حاضرند کمتر از ارزش فعلی بازده آتی پیش بینی شده را دریافت کنند ) تا ریسک را کاهش دهند. اگر این فرض درست باشد،انتظار داریم سرمایه گذاران برای جبران ریسک اضافی پذیرفته شده بواسطه نگهداری داراییهای ریسک پذیرتر ، بازده بیشتری را تقاضا کنند. بی ثباتی شاخصی برای ریسک: یکی از معیارهای کاملاً پذیرفته شده برای ریسک ، بی ثباتی ، یعنی میزان تغییر بازده دارایی در دوره های زمانی موفق ، است که عموماً به صورت انحراف استاندارد بازده ها بیان می شود. یک دارایی که دارای نوسانات شدید است ، انتظار میرود که دارای ریسک بالاتری باشد ، زیرا ارزش دارایی در زمانی که سرمایه گذار می خواهد آنرا بفروشد کمتر از آنچه است که پیش بینی شده بود. بعلاوه ، بی ثباتی بالاتر از نظر آماری، به معنی این است که ارزش آتی و بالقوه یک دارایی که بی ثباتی بالایی دارد در رنج وسیعتری افت می کند. متنوع کردن و ریسک سیستماتیک: البته از نظر قانونی ، بی ثباتی یک سهام خاص مربوط به خودش است و بهنگام بررسی ریسک اصلاً اهمیتی ندارد.وضعیتی را در نظر بگیرید که یک سرمایه گذار بدون اینکه متحمل هزینه اضافی گردد ، بی ثباتی مربوط به پورتفولیو ی داراییهای خود را کاهش دهد. این کار معمولاً از طریق متنوع کردن انجام می شود. فرض کنید به جای یک نوع سهام ، دو نوع سهم با بازده های پیش بینمی شده برابر نگه داری می شوند. از انجاییکه بازده سهام هیچ همبستگی با هم ندارند ، غیر ممکن است که در یک زمان هر دو حرکات شدیدی را تجربه کنند و در نتیجه بی ثباتی کل پورتفولیو را کاهش می دهند. چون داراییها در یک ارتباط محدود با یکدیگر حرکت نمی کنند (البته نسبت به هم کمی همبستگی مثبت دارند ) ، بی ثباتی کل بدون آنکه بازده مورد انتظار کاهش یابد و با توزیع پول در بین چند دارایی ،کاهش می یابد . این مفهوم متنوع کردن یکی از مهمترین اصول پورتفولیو ی مدرن است ، بی ثباتی با اضافه شدن داراییهای بیشتری به پورتفولیو کاهش می یابد. اگرچه این نکته را باید متذکر شد که ، نرخ کاهش بی ثباتی بر اثر اضافه شدن داراییها در صورتی که تعداد داراییها در پورتفولیو افزایش یابد ، کاهش پیدا می کند. همانگونه که نمودار زیر برای یک سناریوی خاص نشان می دهد (%20 بی ثباتی برای هر دارایی و کووراریانس صفر بین داراییها) ، قاعده کلی این است که یک پورتفولیو که شامل حداقل 30 % دارایی است ، به خوبی متنوع شده است.
دانلود مقاله ی ترجمه شده ی مدیریت ,مدیریت ریسک آماری و کمی برای بانکداری و بیمه Statistics and Quantitative Risk Management for Banking and Insurance فایل ترجمه به صورت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 37
برای دریافت رایگان اصل مقاله اینجاکلیک کنید
چکیده
به عنوان یک زمینه نوظهور از تحقیقات کاربردی، مدیریت کمی ریسک(QRM) چالش های بسیاری را در خصوص مدل سازی احتمالی و آماری در بر دارد.این بررسی یک بحث انتخابی در گذشته، حال و زمینه های آینده ممکن پذیر از پژوهش در نقطه اتصال مدیریت رسیک کمی و اماری، ارائه می دهد.مباحث در دست بررسی شامل، استفاده از معیارهای ریسک در مقررات، از جمله برآورد آماری و خواص تجمع می شود. ادبیات گسترده خوانندگان آماری علاقه مند را با یک مقدمه به این رشته هیجان انگیز آشنا می کند. مقدمه در سال 2005،اولین مولف (Paul Embrechts) به همراه Alexander J. McNeil و Rüdiger Frey متن به خوبی تثبیت شده McNeil et al(2005) را نگاشتند.در حالی که عنوان "مدیریت ریسک کمی خوانده می شود:مفاهیم، تکنیک ها، ابزارها" تا حدودی شرح دقیق تر محتوا "روش های آماری برای مدیریت ریسک کمی" منعکس خواهد شد: مفاهیم، تکنیک ها، ابزار.اکنون تقریبا یک دهه و چند بحران مالی بعدی،بیش از هر زمان، موضوع مدیریت ریسک کمی در راس دستور کار دانشگاهیان، متخصصان،تنظیم کنندگان، سیاستمداران، رسانه و همچنین عموم مردم قرار دارد. مقاله حاضر با هدف ارائه مرور تاریخی مختصری از نحوه QRM به عنوان یک زمینه آمار و احتمال کاربردی به دست می آمد. ما برخی از موضوعات فعلی پژوهشی آن را به بحث خواهیم گذاشت و تلاش می کنیم (برخی از) چالش های اصلی پیبرد را خلاصه کنیم.این امر یک وظیه آسان نیست همانطور که واژه " ریسک" در جامعه مدرن و به تبع آن (آماری) کمی کردن آن، فراگیر است.بنابراین در این مورد مجبور است در از دست دادن بینایی جنگل مراقبت به خرج ندهد!تحت عنوان QRM: ماهیت چالش "، به گفته ی McNeil و همکاران(2005،بخش 1.5.1) نوشته شده است: ما خودمان وظیفه ی تعریف رشته جدید QRM را تنظیم می کنیم و رویکردمان به این به این کار دارای دو رشته اصلی می باشد. از یک سو، تلاش کردیم عملکرد فعلی را بر روی جای پای محکم تر ریاضی قرار دهیم.از سوی دیگر، دومین رشته از تلاش ما کنار هم قرار دادن مواد در تکنیک ها و ابزار بوده که فراتر از عملکرد فعلی رفته و برخی از کاستی ها را مورد بررسی قرار داده که بارها از سوی منتقدان مطرح شده است. به خصوص در پی بحران مالی،همواره دفاع از یک رویکرد ریاضی بیشتر در مورد "خطر" (اطلاعات بیشتر در آینده) ساده نیست. برای رسیدن به هدف مقاله، ریسک را در سطح بیشتر ریاضی (تصادفی) عدم قطعیت در هر دو فرکانس و همچنین شدت حوادث زیان شرح دادیم.ما به مسائل بسیار مهم پیرامون" ریسک و عدم قطعیت " (Knight1921) در موارد مختلف " شناخته شده ها، ناشناخته ها و ندانستنی ها" وارد نخواهیم شد. در مورد "سطح ریاضی"، اجازه دهید که نقل قول های زیر خودشان سخن بگویند.ابتدا Gale و Shapley(1962) در مقاله بریدگی مسیر(Nobel-) پرسش "ریاضیت چیست؟" را بررسی کردند.مولفان نوشتند" هر گونه استدلال که با دقت کافی اجرا شود، ریاضی است...". Lloyd Shapley( به همراه Alvin Roth) جایزه نوبل 2012 را برای اقتصاد دریافت کردند؛ به Roth و Shapley(2012) مراجعه کنید.به عنوان دومین نقل قول در موضوع، به Wiener(1923) مراجعه کنید: " ریاضیات یک علم تجربی است... آن کمی مهم است... که آزمایش های ریاضیدان با مداد و کاغذ در حالی که شیمیدان از لوله آزمایش و دستگاه تقطیرو یا زیست شناس از لکه و میکروسکوپ استفاده می کند... تنها نکته بزرگ واگرایی بین ریاضیات و سایر علوم بر تداوم به مراتب بیشتر دانش ریاضی قرار دارد، در شرایطی که تجربه تنها "بله" یا "خیر" را در پاسخ به سوال هایمان زمزمه می کند، در حالی که منطق فریاد می کشد." این امر به صراحت آماری است که بایستی فریاد جهان از منطق ریاضی را با با زمزمه ی یکی از واقعیت های عملی متصل کند. 2.زمزمه ای از عملکرد نظارتی در صنعت مالی(بانکداری و بیمه) مقررات پرداخت بدهی در حدود برای مدت طولانی بوده است.کلمات راهنما برای برای بانکداری و پرداخت بدهی برای بمیه بازل می باشند.مورد قبلی مشتق شده از کمییته بازل نظارت بانکداری ،یک نهاد فرا ملی، مستقر در بازل، سوئیس،دستورالعمل پرداخت بدهی برای بانک ها به کار می برد. چارچوب های اساسی تحت نام های بازل I، II، III همراه با برخی از مراحل میانی به پیش می رود.وبسایت www.bis.org/bcbsبانک بین المللی اسکان (BIS) بازدید منظم از هر کسی که علاقه مند به مقررات بانکی باشد را تضمین می کند.یک مروری تاریخی عالی از کار کمیته در اثر Tarullo(2008) پیدا می شود. تحولات مشابه برای صنعت بیمه به تحت عنوان پرداخت بدهی، به ویژه چارچوب پرداخت بدهی II فعلی رو به جلو رهسپار است. برای مرور وسیع تر به Sandström(2006) مراجعه کنید. در حالی که پرداخت بدهی II هنوز اجباری نیست،زیرا از ژانویه 1، 2011، آزمون پرداخت بدهی سوئیس (SST) اجباری است. اصول کلیدی که در آن SST،از سال 2003 ناشی می شوند بر اساس موارد زیر هستند: (a) مبتنی بر ریسک،کمیت بازار،بیمه و ریسک اعتباری (b) بر ارزیابی مداوم بازار دارایی ها و بدهی تاکید دارد و (c) طرفداران رویکرد ترازنامه کلی. قبل از اینکه، کارشناسان بیمه به طور عمده با قیمت گذاری مسئولیت و رزرو محاسبات درگیر شوند.در SST سناریوهای تاکیدی برای تقاضای سرمایه کمیت سنجی شده و تجمعی هستند. در نهایت، تحت رژیم بازل برای بانکداری، مدل های داخلی حمایت می شوند، و نیاز دارند توسط تنظیم کننده های مربوطه تایید شوند(FINMA در مورد سوئیس).یک متن جالب توجه مسائل اصلی را از روانشناختی و همچنین نقطه نظر عملی که SCOR(2008) است را افشاء می کند. در هر زمینه از برنامه های کاربردی اگر یک آمار گیر واقعا بخواهد تاثیر گذار باشد بایستی باید عمیقا در عمل درگیر شود. ز این نقطه نظر، برخی از نشریات فوق باید خوانده شوند. McNeil و همکاران(2005 فصل1) تا حدودی مقدمه ای روان را برای افرادی که فاقد زمان لازم هستند را ارائه می دهد. اجازه دهید در یکی از نمونه های خاص برجسته تعاملات بالقوه جالب بین روش و عمل، و درنتیجه عنوان این بخش تمرکز کنیم.همانطور که قبلا اشاره شد،کمیته بازل،به طور منظم،اسنادی را با هدف بهبود انعطاف پذیری از نظام مالی بین المللی تولید می کند. ذینفعان مختلف، از جمله دانشگاهیان،خو.استار این هستند که در مورد دستورالعمل جدیدقبل از آن که در نمایندگی های ملی مختلف برای تعین قانون محلی ارائه شود،اظهار نظر کنند.یکی از این اسناد BIS(2012) است. در سند مشاوره ای دوم،ص41،سوال زیر می پرسد(Nr. 8)"محدودیت های عملیاتی احتمالی با حرکت از VAR به ES،شامل هرگونه چالش در ارائه آزمون بازگشتی مهم،بهترین نحوه غلبه بر آن چیست؟"برای VAR و ES به تعریف2.1 مراجعه کنید. این یک سوال برجسته آماری است به این معنی که همراه با پاسخ های ممکن، ما در ادامه بحث خواهیم کرد. این مثال به عنوان یک طرح برای بحث مشابه ماهیت آماری در چشم انداز QRM فعلی بررسی شده است. برخی از توضیحات قانونی بیشتر ممکن است از این نظر مفید باشد: با صدور اسناد مشورتی، کمیته بازل خواستار تشدید مشاوره و بحث خود با ذینفعان مختلف سیستم مالی است.به ویژه دانشگاه و صنعت به اظهار نظر در مورد طرح های پیشنهادی جدید دعوت شدند و همینطور، در فرمولاسیون دقیق پیشبزد نفوذ داشته باشد.پاسخ خای رسمی در وب سایت BIS منتشر شده اند.ما قادر نخواهیم بود به تمام جزئیات مربوطه بلکه صرفا تاکید بر مسائل مربوط از نقطه نظر آماری وارد شویم. در این راستا ما چندین فرض ساده را ایجاد می کنیم.
دانلود مقاله ی ترجمه شده ی رشته مدیریت کاربرد تئوری سبد سرمایه گذاری مشتریThe Use of Customer Portfolio Theoryفایل ترجمه به صورت ورد وقابل ویرایش میباشد
برای دریافت رایگان اصل مقاله اینجا کلیک کنید
کاربرد تئوری سبد سرمایه گذاری مشتری
(مجموعه سرمایه گذاری مشتری) یک بررسی تجربی معرفی : نظریه سرمایه گذاری چون اولین باردر تصمیمات سرمایه گذاری درطی دهه 1950 مورد استفاده قرارگرفت به طورگسترده مطرح شد. درتصمیمات مالی به عنوان میزان ریسک یا میزان برگشتی انتظارداشته پذیرفته شد. به هرحال این نظریه در قسمتهای دیگری به جزء قسمتهای مالی نیز مورد استفاده قرار گرفته است. اولین قسمتی که این نظریه مورد استفاده قرارگرفت بررسی برنامه های تولیدی بود جایی که یک محصول یا گروهی از محصولات با توجه به سهم فروش آینده یا کنونی شان همچنین حجم فروش ها ، هزینه ها یا نیازهای سرمایه گذاری مورد تجزیه وتحلیل قرار می گرفتند بعدها اصل نظریه سرمایه گذاری توجه زیاد استراتژی های منسجم را به خود معطوف داشت که تمام این استراتژی ها قبلا در دسته بندی محصولات یا کارهای تجاری در ابعاد کلیدی مشخص به منظورکمک به رسیدن اهداف استراتژیکی منسجم مورد توجه قرار گرفته بودند. ابعاد کلیدی شامل سهم بازار ، افزایش فروش ، جذابیت های بازار وموقعیت رقابتی که وابسته به مدل پیشنهادی می باشد می شود. بدون توجه به ابعاد استفاده شده نظریه اصلی این است که وضعیت واحدها درشبکه باید خلاصه ای از اکثراستراتژی های مخصوص مشخص کند. این نظریه ضرورتاً مورد توجه قرار می گیرد بنابراین با تصمیمات سهولت دهنده در جمع آوری منابع محدود دربین دارایی های مختلف آن سرمایه گذاری های مالی ، تولیدات یا واحدهای تجاری استراتژیک می باشد. این منابع محدود ممکنه در روش های متناوب مورد استفاده قرار گیرد تا به اهداف توافق شده نایل شود. به هرحال همچنین انتقاداتی نیز به این نظریه وارد شده است که به این صورت ارائه شده که آن به عنوان یک ابزار تحلیلی به جای به کارگیری بیشتربه تجسم موارد می پردازد. به عبارت دیگر، انتقاداتی این مطلب را خاطرنشان می کند که این نظریه یک جواب استراتژیک برای جمع آوری منابع وخلاصه ای از استراتژی تهیه نمی کند. به هرحال آن این فشار را به وجود می آورد که آنها به تصمیم گیری کمک می کنند اما باید با احتیاط استفاده شوند. تحلیل سبد سرمایه گذاری مشتری : کاربرد این نظریه برای مصرف کنندگان یک پدیده رایج ترمی باشد. براساس این تئوری فروشندگان می توانند اعتبارهر مشتری را برخلاف موقعیتش بر روی شبکه سرمایه گذاری چک کنند. به علاوه ، آنها می توانند پیچیدگی وموجودی این مشتریان را ارزیابی کنند وآیا اینکه آنها احتمال دارد که به اهداف فروش وبازار برسند. بنابراین تحلیل سرمایه گذاری می تواند طرح فروش وارتباطات را افزایش وترقی بخشد. دوتا از مؤثرترین کارهای صورت گرفته فیوکا وکمبل می باشد. فیوکا یک تحلیل سرمایه گذاری مشتری دو مرحله ای را پیشنهاد داد. اولین مرحله دریک سطح کلی میباشد ، جایی که تکمیل سرمایه گذاری مصرف کنندگان از شرکت عرضه کننده درنظر گرفته می شود. فیوکا ذکرکرد که تقریبا درتمام شرکتها تعدادی ازمشتریانشان نسبت به دیگران به خاطر حجم زیاد کالایی که خریداری می کنند یا آنها می توانند خریداری کنند مهمترمی باشند. بعلاوه عوامل دیگری مانند وضعیت حساب یا مدیرفروش در بازار خودش می توانند اهمیت استراتژیکی حساب را افزایش دهد. همچنین فیوکا که تمام شرکتها مشتریانی دارند که نسبت به دیگران کنترلشان مشکل تراست. با ترکیب اهمیت استراتژیکی ومشکل کنترل، یک حساب با توجه به تداوم کم یا بالا یک قالب ساده می تواند ساخته شود. این قالب می تواند آن حساب هایی رانشان دهد که نیاز به تحلیلات عمیق تر یا موارد کلیدی / مشکل وکلیدی / آسان دارند. بنابراین در اولین مرحله تحلیل مدیران می توانند تصمیم بگیرند کدام حسابها نیازبه توجه ویژه دارند درنتیجه تحلیل عمیق تری را به خود اختصاص دهند. دردومین قسمت تحلیل هرحساب کلیدی بنابراین مشخص می شود که بیشتر مورد تجزیه تحلیل قرار می گیرد. دراین تحلیل دو متغیردر نظر گرفته می شوند که ابعاد به قسمتی قالب را شکل می دهند این متغیرها عبارتند از : 1) جذابیت های تجاری مصرف کنندگان (بالا، متوسط ، کم) 2) مرحله مربوط به ارتباطات کنونی فروشنده / مشتری (قوی، متوسط ،ضعیف) جذابیت های تجاری عملی است از تقاضای گرفته شده برای پیشنهادات مشتریان و همچنین موقعیت تجاری مصرف کننده. مرحله مربوط به ارتباط جاری فروشنده / خریدار می تواند به عنوان سنجش وضعیت رقابتی شرکت فروشنده درنظر گرفته شود. آن می تواند با توجه به درازای مدت ارتباط وارتباطات شخصی هم از لحاظ تجاری وهم اجتماعی بین خریداران وفروشندگان سنجیده شود. مسافت روانی همچنین بدون تاثیر نیست به عنوان مثال، جایی که نزدیکی های جغرافیایی وشباهت های فرهنگی یک تاثیر مثبت بر درازای ارتباطات خواهد داشت زمانی که آن برای رسیدن وبرقراری ارتباط آسان تر باشد. مرحله سوم: که تحلیل سبد مصرف کنندگان ارائه می شود : مشتریانی که درقسمت های مختلف سرمایه گذاری قرار می گیرند بنابراین نیاز به استراتژی های متفاوت نیز دارند که هر یک میزان مشخصی از منابع را برای رسیدن به اهدافی که برای آنها گذاشته شده را جذب می کند. کمبل یک تحلیل سه مرحله ای از مصرف کننده را ارائه داد. مجددا هدف ازتحلیل قرار است استراتژی های مخصوص فروش رابرای مصرف کنندگان متفاوت یا گروههای مشتریان خلاصه کند وبنابراین منابع لازم رابرای تکمیل آنها جمع آوری کند. مرحله اول : دسته بندی چرخه زنده ارتباطات مصرف کننده : علی رغم انتقادات وارد شده برآن مفهوم تولید چرخه زنده دراین مورد برای مصرف کنندگان عرضه کننده نیز استفاده می شود . شماری ازمعیارها برای ارزیابی هرحساب درمقابل مرحله چرخه زنده ای که درآن واقع شده استفاده می شود. مشتریان ممکنه درچهار مرحله اصلی دسته بندی شوند که به ترتیب مشتریان دیروز، مشتریان منظم امروزمشتریان مخصوص امروز ومشتریان فردا نامیده می شوند. مرحله دوم :تحلیل رقیب / مشتری به وسیله بخش بازار با رسم یک نمودار رقیب / مشتری این امکان وجود دارد تا سهم هر مشتری از فروش خودش را با همدیگربا نرخ رشد تقاضا برای محصول خود مشتری بسنجیم. بعلاوه ، سنجش می تواند از کل حجم محصول خریداری شده توسط هرمشتری با سهم هررقیب که از کل این خرید دارد گرفته شود. نموداررقیب / مصرف به مدیریت اجازه می دهد تا وضعیت رقلبتی اش را درهر بخش مصرف ارزیابی کند وتهدیدها وفرصت ها را نیز ارزیابی کند. بازنگری از نمودارهای آماده شده درسالهای قبل یک شرکت را قادر می سازد تا تاثیر رقابت را وتغییرات را در رابطه با اهمیت مشتریان مختلف مشاهده کند. بعلاوه ، چنین ارزیابی های رقابتی مدیریت را قادرمی سازد تا ساختار قدرت خریدار / فروشنده را تشخیص دهد وهمچنین وابستگی های عملی را در هر یک از بخشهای مشتریانشان. مرحله سوم : نحلیل سرمایه سبدگذاری های مشتریان کلیدی / اصلی : مرحله مالی فقط شامل مشتریان کلیدی یا اصلی می شود. در اکثریت موارد، مشتریان بزرگتر به عنوان مشتریان کلیدی در نظر گرفته می شوند گام سوم در حقیقت در دو مرحله زیر مجموعه ای تقسیم می شود. اول تمام مشتریان کلیدی که با همدیگر مورد تحلیل وتجزیه قرار می گیرند. ودوم مهمترینشان که به صورت فردی مورد تجزیه وتحلیل قرارمی گیرند. اولین مرحله زیرمجموعه ای مشتریان کلیدی را با کاربرد تنوعی از قالبهای سهام / رشد آشنا تحلیل می کند. سهم محفوظیات عرضه کننده از خریدهای مشتریان به سهامی که توسط بزرگترین رقیب حفظ می شود مربوط می باشد که یک نمایندگی می باشد که برای وضعیت رقابتی سنجیده می شود. نرخ رشد فروش یک شاخصی است که برای جذابیت های مصرف سنجیده می شود. هدف اصلی انجام این تحلیل قراراست وضعیت بزرگترین مشتریان را نشان دهد وهمچنین وضعیت انتظارات آینده را نیز معرفی کند. دومین مرحله زیرمجموعه ای استفاده می شود تا اطلاعات جزئی تری را برای بزرگترین مشتریان یا افرادی که دریافت های شرکت را مستقلا انجام میدهند داده شود. سنجش ها مرحله ارتباط هر یک از مشتریان متفاوت را با عرضه کننده با رشد واقعی خریدها را تعیین می کنند. آن دو تحلیل زیرمجموعه ای مشتریان درسه مرحله می تواند به عرضه کنندگان دربدست آوردن تصویر واضحی از وضعیت استراتژیکی با توجه به مشتریان کلیدی کمک کند. درسال 1986 یورک پیشنهاد داد که نظریه سرمایه گذاری مصرف بیشتریک مورد ویژه می باشد بخصوص جایی که خرید محصولات از تکنولوژی کمی بهرمند بود وبه صورت مداوم عرضه می شد وخطرات مربوط به آن کم بود وهمچنین جایی که اطلاعات موجود در مورد مصرف کنندگان ورقیبان کامل تر بود. بعلاوه ، قبل از ایجاد یک سرمایه گذاری توجه زیادی باید به اهداف شود. وهمچنین نیازهای مالی کوتاه مدت عرضه کنندگان یا رشد تکنولوژی متقابل بلند مدت.