صورتهای مالی مبنا
صورت مالی چیست؟ چه چیزی را نشان می دهد ؟ چرا باید به آن توجه کرد؟
اینها سوالات خوبی هستند و پاسخی هم دارند.
یک واحد تجاری جدا از مالکان آن، یک واحد تجاری می بایست اسناد مالی خود را حفظ کند .این کار مستلزم وجود یک سری قوانین فدرال و ایالتی است . اما حتی اگر قوانین وجود نداشته باشد، حفظ اسناد، معقولانه به نظر می رسد . شرکتهای تجاری کالاها و خدمات مهمی را برای اعضای جامعه تأمین می کنند . برای مرد شغل ایجاد می کنند ، با مالیاتی که می پردازند جاده ها بازسازی می شود و پارکها و مدارس ساخته می شوند و این آرزوی تمام مردم است که شرکتهای تجاری جامعة آنها موفق باشند .
صاحبان واحدهای تجاری ریسک می کنند . اگر هیچ کس تمایلی به خرید کالاها و خدمات آنها نداشته باشد ، چه اتفاقی می افتد ؟
صاحب شرکت برای شروع تجارت دقت و پول خود را صرف می کند ، زمینی را خریداری می کند و یا ساختمان و تجهیزات را خریداری می کند . افرادی را بر کار در شرکت به کار می گیرد و … وی تمام این کارها را به امید موفقیت در تجارت انجام می دهد . و اگر در تجارت خود موفقیت کسب نکند ، ممکن است تمام پس انداز (سرمایه) خود را از دست دهد ، کارکنان او بادی به دنبال شغل بگردند و بدهی طلبکاران نیز پرداخت نشود .
اگرچه اطلاعات مالی ممکن است موفقیت یک شرکت را تضمین نکند اما به صاحبان شرکت کمک می نماید در تجارت تصمیمات معقولانه ای اتخاذ نمایند . این اطلاعات همچنین می تواند به بانکها و یا طلبکاران کمک نماید تا نسبت به پرداخت وام یا سرمایه گذاری ارزیابی بهتری داشته باشند . و سازمان دارایی کشور نیز نسبت به جمع آوری صحیح مالیات علاقه مند می باشد . بنابراین اطلاعات مالی با اهداف گوناگون تنظیم می شوند . اطلاعات مالی به اشکال مختلف تدوین می شوند اما مهمترین نوع آن به شکل صورتهای مالی می باشد . اطلاعات مالی مرتبط به هم به شکلی که برای تصمیم گیریهای مهم شرکت مفید واقع شود ، در صورتهای مالی جمع آوری می شود . اگر این کار ممکن نبود تمام فرآیند جمع آوری اطلاعات ، اتلاف وقت بود . اطلاعات بسیار زیاد هم به همین میزان بی فایده می باشد . صورتهای مالی حجم زیادی از معاملات را در ردیفهای کوچکتر خلاصه می کنند . اطلاعات مالی بر آنکه مفید واقع شوند می بایست منظم و سازمان یافته باشند .
تست سریع :
صورتهای مالی مؤسسات تجاری :
الف) شامل ترازنامه ، صورت سود و زیان و اظهارنامه مالیاتی می باشند
ب) اطلاعاتی در مورد میزان سوددهی و وضعیت مالی شرکت ارائه می نماید .
ج) اولین قدم در فرآیند حسابداری می باشد .
د) با صرف هزینه ای توسط هیئت استانداردهای حسابداری مالی تنظیم می شود .
صورتهای مالی عموماً فرم یکسانی دارند و از قوانین یکسانی پیروی می کنند . این مسأله ، تمام افراد را در یک زمینة کاری یکسان قرار می دهد و مقایسة شرکتهای مختلف با یکدیگر و یا ارزیابی عملکرد مالهای مختلف یک شرکت را ممکن می سازد سه صورت مالی اصلی وجود دارد :
1ـ صورت درآمد
2ـ ترازنامه
3ـ صورت گردش نقدینگی
هر صورت مالی ، موضوع مخصوص به خود دارد . صورتهای مالی مختلف با هم یک تصویر مالی جامع از شرکت ، نتایج فعالیتهای تجاری آن ، شرایط مالی آن و منابع و موارد استفادة نقدینگی را تشکیل می دهند . ارزیابی عملکرد گذشته به مدیران کمک می نماید تا استراتژیهای موفقیت آمیزی اتخاذ کنند ، هزینه ای غیر ضروری را حذف کنند برای آینده بودجة مناسبی تعیین نمایند . مدیرانی که مجهز به این اطلاعات باشند قادرند تا به موقع تصمیمات تجاری لازم را اتخاذ نمایند .
فرآیند حسابداری به طور خلاصه :
1ـ معاملات تجاری را ثبت و ضبط می نماید .
2ـ معاملات تجاری را در حسابهای مناسب طبقه بندی می کند .
3ـ اطلاعات مربوط به معاملات را در دفاتر حساب ثبت می کند .
4ـ ترازهای دفاتر حساب را خلاصه کرده و گزارش مربوط به آنها را در صورتهای مالی ثبت می نماید .
پنج نوع حساب وجود دارد :
1ـ حساب سرمایه
2ـ حساب بدهی
3ـ حق سهام مالک (حق سهام سهامدار برای سرمایه گذاری در شرکت)
4ـ حساب هزینه ها
تمام این حسابها در یک سیستم حسابداری در یک جدول مربوط به حسابها ، لیست می شوند . این حسابها به ترتیب بالا قرار می گیرند . این جدول ها به ما کمک می نماید تا صورتهای مالی را به وسیلة حسابهای کاملاً منظم که به همان ترتیب در صورتهای مالی استفاده می شوند ، تنظیم نماییم .
صورتهای مالی :
ترازنامه ، تراز تمام سرمایه ها ، بدهیها و حقوق سهام سهامدار را نشان می دهد.
صورت درآمد ، تراز تمام درآمدها و هزینه ها را نشان می دهد .
ترازنامه و صورت درآمد می بایست با یکدیگر هم خوانی داشته باشند تا با GAAP هماهنگ باشند صورتهای مالی که به صورت جداگانه ارائه می شوند با GAAP سازگار نیستند . این کار برای ارائه یک تصویر مالی حقیقی و کامل از شرکت به کاربران صورتهای مالی ضروری می باشد .
تمامی حسابها در ترازنامه ها یا صورتهای درآمد ، و نه در هر دو آنها ، استفاده می شوند . تمامی حسابها تنها و تنها یک بار در صورتهای مالی ثبت می شوند . ترازنامه ، تراز حسابها در یک تاریخ مشخص را نشان می دهد . صورتهای مالی مجموع حسابهای درآمد و هزینه را در طی یک دورة معین که معمولاً یک سال می باشد ، نشان می دهد . صورت درآمد را می توان در برای هر دورة زمانی تنظیم کرد و شرکتها اغلب این صورتها را به صورت ماهانه یا سه ماهه تهیه می کنند .
در سازمانها اینطور معمول است که صورتی از سود انباشته و یا حقوق سهام سهامدار تهیه می کنند اما یکی از این صورتها مورد نیاز GAAP نمی باشد . این صورتها ، یک نوع ارتباط میان صورت درآمد و ترازنامه ایجاد می کند . این صورتها همچنین سبب هماهنگی میان حقوق سهام سهامدار و سود انباشته از آغاز تا پایان می شود .
صورت گردش نقدینگی , سومین صورت مالی می باشد که از طرف GAAP برای بررسی کامل خواسته می شود . صورت گردش نقدینگی میزان ورود و خروج نقدینگی را طی یک دوة زمانی که معمولاً یکسال می باشد نشان می دهد .
دورة زمانی صورت گردش نقدینگی با دورة صورت درآمد منطبق می باشد . در حقیقت ، ترازهای حساب در صورت گردش نقدینگی استفاده نمی شوند . این حسابها مورد تحلیل قرار می گیرند تا منبع (ورود نقدینگی) و استفاده (خروج نقدینگی) نقدینگی را در طول یک دوره تعیین نمایند .
سه نوع گردش نقدینگی وجود دارد :
1ـ جریانهای نقدینگی عملیاتی که با فعالیتهای عادی شرکت ایجاد می شوند .
2ـ جریانهای نقدینگی سرمایه گذاری که از طریق خرید / فروش سرمایه : ساختمان ، املاک غیرمنقول ، اوراق بهادار و تجهیزات ایجاد می شوند .
3ـ جریانهای نقدینگی تأمین مالی که از محل سرمایه گذاران و یا سرمایه گذاریهای بلندمدت ایجاد می شوند .
کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) از شرکتها می خواهد تا مطابق مقررات GAAP در تنظیم صورتهای مالی خود عمل نمایند و این بدان معناست که شرکتها اجازه ندادند هر چرا که خواستند انجام دهند . مدیران اجرایی شرکت انرون به دلایل شخصی دست به جعل اطلاعات مالی بردند چرا که از این طریق میلیونها دلار به جیب بردند . حسابرسان شرکتهای مستقلی هستند که توسط واحدهای تجاری به کار گرفته می شوند تا مشخص سازند که آیا تمامی مقررات GAAP و حسابهای مالی به درستی در صورتهای مالی رعایت شده است یا خیر .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 22 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مشخصات یک سیستم کنترل کننده :
سیستم کنترل دارای سه بخش است :
1- ورودی / 2- پردازش / 3- خروجی
ورودی: وضعیت فرایند و وردیهای کنترلی اپراتور را تعیین کرده و می خواند.
پردازش :با توجه به ورودیها ؛پاسخها وخروجیهای لازم را می سازد .
خروجی :فرمانهای تولید شده را به فرایند اعمال می کند .
ورودی ها :در قسمت ورودیها ؛مبدل های موجود در سیستم ؛کمیت های فیزیکی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند ،سیگنالهای الکتریکی که تولید می شوند معمولاً دامنه ُُُُُُُ بسیار کمتری دارند و باید تقویت شوند تا در سیستم کنترل مورد استفاده قرار گیرند ،در صنعت مبدل های زیادی نظیر دما ؛ فشار ؛ مکان ؛ سرعت ؛شتاب ؛ و ..... وجود دارند و خروجی یک مبدل ممکن است گسسته (باز یا بسته بودن کلید )یا پیوسته (تغییرات پیوسته دما و سرعت ) باشند ،
خروجیها :عمل گرهایی وجود دارند که فرامین داده شده به انها را به فرایند منتقل می کنند ،پمپها ؛موتورها ؛و رله ها از جمله این عملگرها هستند . این وسایل فرامینی که از پردازش می ایند (معمولا الکتریکی هستند ) را به کمیتهای فیزیکی دیگر تبدیل می کنند .مثلا موتورها ؛سیگنال الکتریکی راد به حرکت دوار تبدیل می کنند . ادوات خروجی نیز میتوانند مانند ادوات ورودی گسسته یا پیوسته باشند .
انواع سنسور های ورودی :
چندین نوع سنسور دما در صنعت وجود دارد که هر یک دقت و محدودة کار خاص خود را دارند که در زیر به بعضی از این نوع سنسور ها اشاره می کنیم :
ترموکوپل :
ترموکوپل نوعی سنسور دما است که از اتصال دو فلز غیر هم جنس در یک انتخاب بدست می اید اصول کار این وسیله بر مبنای سیبک است که به این صورت بیان می شود :وقتی دو فلز غیر هم جنس از یک سمت به هم وصل می شوند اگر محل پیوند این دو فلز حرارت داده شود در سمت دیگر اختلاف پتانسیل کوچکی به وجود می اید . مقدار این ولتاژ در حدود چند ده میلی وات است بنابراین برای استفاده باید ان را تقویت نمود . ترموکوبل محدوده کار وسیعی دارد و برای اندازه گیری دماهای بالا (تا 1200 درجه سانتیگراد استفاده می شوند )
مقاومتهای حساس به دما RTD :
نیز گفته می شود مقاومتهایی هستند که با افزایش RTDمقاومتهای حساس به دما دما مقاومت انها بیشتر میشود این مقاومت ها از عناصری مانند پلاتین /مس / نیکل و غیره ساخته میشوند .
با توجه به اینکه تغییرات این نوع مقاومت کمتر است یک مدار مناسب برای استفاده از ان پل وتستون است .
اغلب استفاده از این نوع مقاومتها نیاز به جبران حرارتی دارد زیرا جریان درون سیمها اندکی انها را گرم می کند بنابراین دمایی که این نوع مقاومتها نشان میدهد اندکی با دمای داخلی تفاوت دارد در صورتی که دقت زیاد مورد نظر باشد استفاده از مداهای جبران کننده که با افزایش دمای ناخواسته , این نوع مقاومت را جبران کند الزامی است.
ترمیستور :
ترمیستور شبیه مقاومت های حرارتی است با این تفاوت که ضریب حرارتی ان صفر است یعنی با افزایش دما مقاومت ان کاهش می یابد هوچنین معمولا تغییرات مقاومت ترمیستور با حرارت بیشتر از مقاومت های حرارتی است .
ترمیستور ها از مواد نیمه هادی ساخته می شوند و در دو نوع وجود دارند :
1- روکش فلزی
2- روکش شیشه ای
نوع روکش فلزی را مستقیما میتوان روی اجسام مختلف قرار داد .
از ترمیستور به شیوه های مختلف در پل ویتستون میتوان استفاده کرد: مثلا از ترمیستور برای جبران حرارتی یک اندازه گیر دقیق استفاده میشود و یا همچنین از ترمیستور برای سنجش تفاوت دمای دو نقطه مختلف استفاده میشود.
ایسی های سنسور حرارت:
ایسی های سنسور دما در اندازه یک ترانزیستور معمولا ساخته می شود و عموما سه پایه دارد . استفاده از این سنسور ها بسیار ساده است و همچنین محدوده کار این نوع ایسی ها معمولا بین 55 درجه سانتی گراد تا 150 درجه سانتی گراد است . وخروجی انها خطی است که ممکن است متناسب با درجه بندی دمای مطلق یا درجه بندی سانتی گراد باشد .
اندازه گیری دما با امواج مادون قرمز :
اندازه گیری در مواقعی که دمای مورد نظر خیلی زیاد باشد از ابزار های اندازهگیری دما با امواج مادون قرمز استفاده می گردد این ابزار بدون قرار گرفتن در محل داغ دمای ان را اندازه می گیرد . اساس کار این دستگاهها تابش از اجسام است.
هر جسمی در هر دمایی باشد از خود نوری منتشر می کند با افزایش دما میزان تابش ؛ بیشتر می شود که با اندازه گیری شدت موج و طول موج دمای جسم بد ست می اید.
دماسنج های مادون قرمز اندازه گیری دما را بدون اتصال به جسم گرم انجام میدهند و به این ترتیب در صنعت کاربرد زیادی دارند .
موارد استفاده از این وسیله عبارت است از اندازه گیری دمای فلزات مذاب ؛ دمای شیشه در حالت ساخت و همچنین در خط تولید کنترل کیفی برد های الکترونیکی برای تشخیص نقاطی از برد که بیش از حد گرم شده اند از این نوع سنسور می توان استفاده کرد .
سنسور های غیر الکتریکی :
اتصال دو نوار فلز غیر هم جنس به هم یک سنسور دمای غیر الکتریکی میسازد .فلزات ضریب انبساط حرارتی متفاوتی دارند بنا بر این با تغییر دما ؛دو فلز ؛ انبساط طولی متفاوتی پیدا می کنند و چون به هم وصل شده اند کل میله خم می گردد .
این نوع سنسور ها دقت کمی دارند ولی ارزان و در وسایل خانگی از انها استفاده می گردد
انواع سنسور فشار:
فشار سنجهای مکانیکی:
این فشار سنجها در انواع مختلفی ساخته می شود در یک نوع از این فشار سنج ها یک لوله خمیده وجود دارد که یک جهت ان مسدود است و به عقربه ای متصل است سمت دیگر لوله باز است و به مخزن گاز یا مایعی که می خواهیم فشار ان را اندازه بگیریم وصل می گردد. فشار باعث می گردد لوله خمیده اندکی باز گردد و سپس عقربه حرکت کند .
این فشار سنج ها دقت کمی دارندو برای فشارهای بالای یک اتمسفر و تا چند هزار اتمسفر استفاده می شوند نوع دیافراگمی این فشار سنج ها وجود دارد که دقت و حساسیت بیشتری داشته وبرای فشار های کمتر استفاده می گردد.
سنسور پیزو الکتریک :
کریستالهای خاصی از عناصر وقتی تحت فشار قرار می گیرند ولتاژ کوچکی در دو سر انها ایجاد می شود با اندازه گیری این ولتاژ میتوان میزان فشار را تعیین نمود .
سنسور خازنی :
در این سنسور ها که نوعی از سنسور های فشار است یک خازن متشکل از دو صفحه فلزی و ماده دی الکتریک بین انها وجود دارد ؛در اثر فشار فاصله بین صفحات تغییر کرده و این ظرفیت خازن را تغییر می دهد . به صورت مشابه از تغییر ادوکتانس یک سلف نیز در سنجش فشار استفاده می گردد .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 20 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مقدمه
حیطه فعالیت بورس اوراق بهادار با معاملات مربوط به انواع اوراق بهادار همانند سهام عادی، سهام ممتاز، اوراق قرضه و اوراق مشارکت (مختص ایران)، مرتبط میباشد. بورس اوراق بهادار مکانیزمی را فراهم میکند تا از طریق آن پساندازهای اندک جامعه به سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی تبدیل شود. این ابزار کارآمد در کشورهای پیشرفته دارای قدمت طولانی و در کشور ایران دارای پیشینه کوتاهمدت میباشد. در ایران شروع فعالیت رسمی بورس به سال 1346 بر میگردد ولی آغاز فعالیت اصلی آن از سال 1368 که همراه با اولین برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی است میباشد.
با توجه به اینکه بازار بورس اوراق بهادار رکن اصلی بازار سرمایه و بازار مالی است، توسعه متناسب دو بخش اصلی اقتصاد یعنی بخش مالی و واقعی از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار میباشد. طبق تئوریهای اقتصادی در صورت هر گونه اخلال در رشد و توسعه بخشهای مذکور یا عدم توسعه متناسب آنها، رشد و توسعه اقتصادی دچار مشکل خواهد شد. کشورهای توسعه یافته همواره دارای بخش مالی قدرتمندی هستند که بازار پول و بازار سرمایه میباشند.
عدم توسعه مناسب بازار سرمایه به عنوان زیر مجموعه مهمی از بخش مالی علاوه بر ایجاد فشار مضاعف بر سیستم پولی کشور، باعث شده که واحدهای تولیدی و خدماتی از مزایای یک بازار سرمایه فعال و پویا محروم گردند. مهمترین هدف بازار سرمایه این است که با اجرای فرآیند سالمسازی و شفافیت، پسانداز کنندگانی که دارنده منابع مالی میباشند و هدف کسب سود و بازده معقول دارند را به اشخاص حقوقی و واحدهای اقتصادی که برای توسعه فعالیتهای خود نیاز به منابع مالی دارند پیوند دهد.
اثر بورس اوراق بهادار در هر اقتصادی غیر قابل انکار میباشد و مشارکت کنندگان در این بازار اعم از سرمایهگذاران و صادرکنندگان اوراق بهادار از مزیتهای آن بهرهمند میگردند.
از دیدگاه اقتصادی، نقش بورس اوراق بهادار از چهار بعد قابل تأمل است:
الف: جمعآوری سرمایههای جزیی و پراکنده و یک کاسه کردن آنها در جهت تجهیز منابع مالی شرکتها
انتشار سهام و فروش اوراق قرضه یکی از مطمئنترین راههای جمعآوری وجوه لازم برای سرمایهگذاری است. واحدهای تولیدی و تجاری به عوض استقراض از نظام بانکی میتوانند تحت ضوابطی از طریق انتشار سهام یا فروش اوراق قرضه در بورس نیازهای مالی خود را تأمین کنند. در گذشته ایجاد واحدهای کوچک با تأمین سرمایه از سوی یک شخص یا یک خانواده میسر بود. در حالیکه امروزه دیگر تأسیس واحدهای بزرگ تولیدی و تجاری چنان سرمایه انبوهی را میطلبد که از توان مالی یک فرد یا خانواده خارج است.
بورس مکانی است که این واحدها با انتشار سهام قادر هستند سرمایههای پراکنده را جمعآوری کرده و در پروژههای بزرگ سرمایهگذاری نمایند.
ب: توزیع عادلانه درآمد و ایجاد احساس مشارکت
با تقسیم مالکیتهای بزرگ از طریق فروش سهام آنها در بورس اوراق بهادار از دید اقتصاد کلان به هدفهای توزیع عادلانهتر درآمد و نیز احساس مشارکت در عموم افراد جامعه در فعالیتهای تولیدی و تجاری کمک زیادی میکند. حتی چنانچه امکان تأمین منایع سرمایهگذاریهای بزرگ با استقراض بانکی میسر شود. معهذا انتشار و فروش سهام به عموم به منظور تأمین منابع مالی مرجح است. بسیاری از جامعهشناسان توزیع مالکیت را بین عموم طبقات به لحاظ اجتماعی مفید میدانند. امری که از دوقطبی شدن جامعه جلوگیری میکند و ناآرامیهای اجتماعی را تخفیف میدهد.
ج: ایجاد یک بازار رقابتی کامل
که در آن تعداد زیادی خریدار و فروشنده به نحوی عادلانه تحت مکانیزم بازار یعنی عرضه و تقاضا به فعالیت میپردازند و هر کس میتواند آزادانه اوراق بهادار را خریداری و یا به فروش برساند. ضمناً شرکتهای بورسی ملزم هستند اطلاعات مالی و گزارشهای مربوط به اتفاقات مهم و سرمایهگذاریها و کلاً هر اطلاعاتی که روی قیمت سهام اثرگذار است و محرمانه نباشد را به صورت سهماهه، ششماهه، نه ماهه و سالیانه به بورس ارسال نموده و بورس پس از بررسی، آنها را منتشر مینماید.
د: تخصیص مطلوب منابع
وجود فضای یک بازار کامل در بورس اوراق بهادار, تخصیص مطلوب منابع را میسر میسازد. بورس اوراق بهادار با تعیین بهای رقابتی سهام به عنوان ابزار انتظامی اقتصاد، مدیران غیر کارا و ضعیف را تنبیه و مدیران مبتکر و قدرتمند را تشویق میکند. یک شرکت زیانده نمیتواند از طریق بورس به تأمین نیازهای مالی خود اقدام نماید.
مزایایبورساوراقبهاداراز سه دیدگاه اقتصاد کلان، سرمایهگذاران و شرکتهای سرمایهپذیر
الف) مزایای بورس اوراق بهادار از دیدگاه اقتصاد کلان
1- جمعآوری سرمایههای جزئی و پراکنده و انباشت آن برای تجهیز منابع مالی شرکتها
2- بکار گیری پساندازهای راکد در امر تولید و تأمین مالی دولت و موسسات
3- کنترل حجم پول، نقدینگی و تورم از طریق انتشار سهام و اوراق قرضه (مشارکت)
4- بورس به مثابه بازار رقابت کامل (تعداد زیاد خریدار و فروشنده، آزادی ورود و خروج از بازار، شفافیت اطلاعات و تخصیص مطلوب منابع)
5- رشد تولید ناخالص ملی، افزایش اشتغال و کمک به حفظ تعادل اقتصادی کشور
6- فراهم نمودن توزیع عادلانه ثروت از طریق گسترش مالکیت عمومی و ایجاد احساس مشارکت عمومی
7- افزایش درجه نقدینگی ثروت افراد
ب) مزایای بورس اوراق بهادار از دیدگاه سرمایهگذاران
1- خرید سهام و اوراق بهادار برای کسب بازده مناسب و پوشش در مقابل تورم
2- اطمینان از گزینه سرمایهگذاری به دلیل شفافیت اطلاعات
3- قابلیت نقدینگی اوراق بهادار و سهولت نقل و انتقال سهام و استفاده از معافیتهای مالیاتی
4- مشارکت در فرآیند تصمیمگیری برای اداره شرکتها
5- ایجاد یک بازار دائمی و مستمر که امکان سرمایهگذاری بلند مدت و کوتاه مدت را فراهم مینماید.
6- وجود طیفهای متنوع از اوراق بهادار از نظر درجه بازدهی و خطر پذیری برای سرمایهگذار
7- برقراری سیستمها و روشهایی که از طریق آن، خرید و فروش اوراق بهادار منظم و رسمی گردد.
8- حمایت از سرمایهگذاران کوچک و احساس مشارکت در امور تولیدی و تجاری
9- نظارت مضاعف بر فعالیت شرکتها در چارچوب استانداردها و آئیننامههای بازار سرمایه
ج) مزایای بورس اوراق بهادار از دیدگاه واحد اقتصادی (شرکتهای سرمایهپذیر)
1- سهولت در تأمین مالی از طریق انتشار سهام و سایر اوراق بهادار
2- افزایش اعتبار داخلی و خارجی و تأمین مالی با به وثیقه گذاردن سهام شرکت در بازارهای مالی داخلی و خارجی
3- تعیین ارزش بازار بر اساس قانون عرضه و تقاضا تا زمانیکه نام شرکت در تابلو بورس درج باشد.
4- سهولت در تغییر ترکیب سهامداری و انتقال مالکیت
5- به وجود آمدن دیدگاهی مطلوب در سرمایهگذاران با کاهش ریسک واحد اقتصادی و امکان تأمین مالی با هزینه کمتر
6- برخورداری از مزایای خاص و اعتباری مانند افزایش سقف تسهیلات بانکی و انتشار اوراق مشارکت
7- انتشار اوراق مشارکت بدون اخذ مجوز از بانک مرکزی و فقط با مجوز بورس اوراق بهادار
8- برخورداری از معافیتهای مالیاتی
9- تبیین چشمانداز فعالیت شرکت در آینده و ارزیابی عملکرد شرکت
10- ارتقاء سطح اعتماد عمومی و استفاده از مشارکت عمومی در توسعه شرکت
بازارهای مالی
بازارهای مالی بازارهایی هستندکه درآنهاداراییهای مالی مبادله می شوند.داراییهای مالی داراییهای کاغذی هستندمثل سهام واوراق قرضه وارزش آنهابه ارزش تولیدات وخدمات ارایه شده توسط شرکتهای منتشرکننده آنهاوابسته است.تفاوت داراییهای مالی باداراییهای واقعی دراینست که داراییهای واقعی ماهیت فیزیکی دارندمانند اتومبیل ,املاک ومستغلات، وسایل منزل و... .
درهمه جای دنیا یکی از راههای سرمایه گذاری خرید داراییهای مالی است .مزیت خرید داراییهای مالی نسبت به خرید داراییهای واقعی ازدیدگاه اقتصادی اینست که اولا دارایی واقعی کالای مصرفی است نه وسیله پس انداز وسرمایه گذاری .دوم اینکه خرید داراییهای واقعی وبلااستفاده نگه داشتن آنهابه امید گرانترشدن درآینده به معنای بلااستفاده نگه داشتن منابع کشور است وارزش افزوده ای ایجادنمی کند.مگرآنگه ازآن استفاده شود مثل اینکه شخصی اتومبیل ویا خانهای بخردوآن رااجاره دهد.
چندنوع ازداراییهای مالی عبارتنداز:سپرده های سرمایه گذاری در بانکها,طرح های بازنشستگی که توسط صندوقهای بازنشستگی ارایه می شود,انواع بیمه نامه های شرکتهای بیمه ودرنهایت ائراق بهادار قابل دادوستد دربورس اوراق بهادار که توسط کارگزاران خریدوفروش می شود.
در اقتصاد بازارهای مالی را براساس معیارهای مختلفی تقسیم میکنند که دو نمونه اصلی آنها به شرح زیر است :
1- طبقه بندی بر اساس سررسید حق مالی
الف) بازار پول
ب) بازار سرمایه
در بازار پول اوراق بهاداری که زمان سررسید آنها کمتر از یک سال است مبادله میشوند. و در بازار سرمایه اوراق بهاداری که زمان سررسید آنها بیش از یک سال باشد دادوستد میشوند. در بازار پول بانکها و صرافیها فعالیت دارند و بازار سرمایه نیز عمدتاً بورس اوراق بهادار را شامل میشود.
2- طبقهبندی براساس مرحلة انتشار
الف) بازار اولیه
ب) بازار ثانویه
اوراق بهاداری که برای اولین بارتوسط دولت ویاشرکتها منتشرمی شود دراین بازارپذیره نویسی می شوند.نمادبازاراولیه درکشورمابانک است .درواقع تاسیس هرشرکت ویاشروع هرفعالیت اقتصادی دربازاراولیه صورت می گیرد. در بازار ثانویه اوراق بهاداری که در بازار اولیه پذیره نویسی شدهاندمورد داد و ستدمجددقرار می گیرندونمادآن درکشورما بازار بورس اوراق بهادار است.
همانطورکه اشاره شدبازاربورس بازارثانویه است .یعنی دربورس شرکتی تاسیس نمی شودوفقط سهام شرکتهای پذیرفته شده که قبلاتاسیس شده وچندسال فعالیت کرده اند,موردمعامله قرارمی گیرد.
واسطههای مالی
تمام شرکتها و فعالین بازارهای مالی را میتوان واسطههای مالی نام برد. به طور کلی میتوان واسطههای مالی را به شکل زیر طبقهبندی کرد :
1- واسطههای مالی بانکی (مقامات پولی و بانکهای سپرده پذیر)
الف) بانک مرکزی ب)سایر نهادهای بانکی ج)بانکهای سپرده پذیر
2- واسطههای مالی غیرپولی
الف)شرکتهای بیمه
ب)شرکتهای سرمایهگذاری
ج)صندوق بازنشستگی و احتیاطی
د)اتحادیههای اعتباری
ر) سازمانهای وام و پسانداز، صندوقهای پسانداز با هدفهای خاص (تعاونی های اعتباری)
ز) شرکتهای تامین مالی(به مجموعه ای از واسطه های مالی که در اعطای وام به بنگاهها و مصرف کنندگان تخصص دارند گفته می شود)
ه)شرکتهای اجارة بلند مدت (شرکتهایی هستند که دارایی های بادوام و ملموس نظیر ماشین آلات را خریداری می کنند و آنها را به شکل اجاره در اختیار افراد حقیقی و حقوقی قرار می دهند)
3- سایر موسسات ارائه کننده خدمات مالی
الف)کارگزاران بورس اوراق بهادار ب)دلالان بورس اوراق بهادار
ج)بانک های سرمایه گذار(Investment Bank )
د)بانکهای رهنی
بانکهای سرمایهگذاری سازمانهایی هستند که اعتبارات میان مدت و بلندمدت در اختیار وام گیرندگان میگذارند. این بانکها انتشار سهام و اوراق قرضة جدید دولتی را تعهد میکنند.
بانکهای رهنی فعالیتی مشابه بانکهای سرمایهگذاری دارند. این بانکها اوراق بهادار رهنی ناشی از ساخت خانه ها و مجتمعهای مسکونی جدید و بنگاههای تجاری را به دست میآورند و آنها را نزد وام دهندگان بلندمدت مانند شرکتهای بیمه، صندوقهای بازنشستگی و بانکهای پسانداز به ودیعه میگذارند.
فرآیند سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار
پس از اینکه سرمایهگذار، تصمیم خود را نسبت به سرمایهگذاری در خرید یک ورقه بهادار خاص، یا مجموعهای از اوراق بهادار اتخاذ کرد، برای اجرای منظور خود بایستی به یکی از کارگزاران مراجعه کرده، دستور خرید یا فروش خود را به آنها ارائه دهد.
-کارگزاران
کارگزاران اشخاصی حقیقی یا حقوقی هستند که نقش واسطه بین خریدار و فروشنده را در بازار بورس بازی میکنند. آنها در این نقش وظیفه یافتن خریدار برای فروشنده و فروشنده برای خریدار را بر عهده دارند. به عبارتی آنها عامل تطابق عرضه و تقاضا هستند. کارگزاران طی تشریفات و آزمونهای متعدد و خاصی انتخاب میشوند و بنابراین در کار خود صلاحیت، مهارت و دانش لازم را دارا میباشند. کارگزاران وظایف متنوعی دارند که موارد زیر از اهم آنها میباشد:
1- انجام معامله: اجرای سفارش خرید برای خریداران و سفارش فروش برای فروشندگان
2- اداره حساب سرمایهگذاری اشخاص: شرکتهای کارگزاری در برخی موارد نقش مدیریت حساب سرمایهگذاری اشخاص را ایفا میکنند.
3- مشاوره و راهنمایی: کارگزاران با دسترسی نسبتاً وسیع و سریعتر به اطلاعات و با داشتن کارشناسان متخصص معمولاً خدمات اطلاعاتی قابل توجهی به مشتریان ارائه میدهند.
4- معرفی شرکتها برای پذیرش در بورس
-معیارهای انتخاب کارگزار
1- قابلیت انجام سریع سفارش مشتری
2- داشتن اطلاعات مربوط و کافی
3- داشتن سیستمهای داخلی مناسب
- فرآیند دریافت و اجرای سفارش
بعد از انتخاب کارگزار مناسب، نوبت به ارائه سفارش خرید یا فروش میرسد. سفارشات مشتریان از طریق فرمهایی که توسط سازمان بورس در اختیار کارگزاران قرار میگیرد ارائه میشود. در صورتیکه سفارش مزبور خرید باشد، همزمان با ارائه سفارش، مشتری باید وجهی معمولاً به اندازه خرید مورد نظر خود را به حساب شرکت کارگزاری پرداخت نماید. در حالت سفارش فروش، مشتری باید علاوه بر فرم سفارش فروش، فرم دیگری که وکالتنامه فروش نامیده میشود را نیز تکمیل کند.
- سفارشهای خرید و فروش
سفارشات خرید و فروش فرمهای نمونهای(پیوست1و2) هستند که رابطه حقوقی و قراردادی بین مشتریان و کارگزار در امر خرید یا فروش را تعیین و تعریف میکنند و به همین دلیل تکمیل صحیح و دقیق آنها (چه خرید و چه فروش) از اهمیت خاصی برخوردار است. این فرمها معمولاً از دو قسمت تشکیل میشوند. یک قسمت چاپی که معمولاً در تمام فرمها یکسان و مشابه است و یک قسمت جاهای خالی که مشتریان اطلاعات مورد نظر خود در قرارداد معامله را در آنها درج میکنند. نمونهای از سفارشات خرید و فروش به شما ارائه شده است.
با توجه به شروطی که میتوان در قسمت قیمت گنجاند، انواع سفارش زیر به وجود میآید:
1- سفارش به قیمت بازار
در صورتیکه کلمه “روز” یا “جاری” در قسمت بهای سهام درج شود، سفارش به قیمت بازار شکل میگیرد. بر اساس این نوع سفارش، معامله با بهترین قیمت رایج در بازار صورت میگیرد و با این شیوه قیمتگذاری، کارگزار سعی خواهد کرد در حالت خرید، سهم مورد نظر را به پایینترین قیمت خریداری کند و در حالت فروش، آن را به بالاترین قیمت به فروش رساند. این شیوه تعیین قیمت خرید و فروش، معمولاً انعطاف عمل زیادی را برای کارگزار ایجاد میکند و بنابراین سرعت زیادی به معامله میبخشد. ولی در عین حال, برای مشتریان این خطر را نیز دارد که ممکن است قیمت معاملاتی نسبت به قیمت مورد نظر مشتری متضرر گردد.
2- سفارش قیمت معین
مشتری میتواند قیمت خاصی را در قسمت خالی مربوط درج کند. در این صورت سفارش به قیمت مشخص به وجود میآید. طبق این نوع سفارش، کارگزار تنها در قیمت خاص مورد نظر مشتری اقدام به معامله خواهد کرد. این شیوه تعیین قیمت، احتمال تغییر قیمت را کاهش میدهد ولی موجب میشود انعطاف عمل کارگزار در معامله نیز کم شود.
3- سفارش محدود
مشتری میتواند در قسمت قیمت، سقف یا کف قیمت تعیین کند. (مثلاً حداکثر ..................... ریال برای خرید و یا حداقل ..................... ریال برای فروش). با این شیوه عمل، انعطاف عمل کارگزاران در محدوده قیمت تعیین شده تا حدودی بیشتر شده، انجام سفارش نیز تسریع میشود. از طرفی مشتری نیز اطمینان بیشتری نسبت به دامنه قیمت معاملاتی و قیمت معامله خواهد یافت.
- تعیین کد معاملاتی برای مشتریان
بعد از اینکه مشتری سفارش مورد نظر خود را به کارگزار تسلیم کرد، نوبت به تعیین کد معاملاتی مشتری میرسد. کد معاملاتی، نمادی است که به صورت اختصاصی برای تمام مشتریانی که در بورس اوراق بهادار معامله میکنند. به منظور شناسایی وی در سیستم معاملاتی، سهولت انجام معاملات از نظر دادن اطلاعات متعدد مربوط به خریداران یا فروشندگان، نگهداری اطلاعات مشتریان، گزارشگریهای دورهای صحت معاملات انجام شده توسط کارگزاران تعیین میشود. (زیرا معاملاتی که در بورس صورت میگیرد، به نام شخص خریدار یا فروشنده انجام میشود.)
کد معاملاتی معمولاً علامتی است مرکب از سه حرف و 5 عدد (مجموعاً 8 حرف) که حروف آن، سه حرف اول تشکیلدهنده نام فامیل شخص و اعداد آن طبقهبندی وی در بانک اطلاعاتی سیستم کامپیوتری است. برای مثال برای نام “رضا محمدی” ممکن است در سیستم کامپیوتری کد زیر مورد استفاده قرار گیرد. “محم 1251” که “محم” برگرفته از سه حرف اول نام فامیل فرد و شماره “1251” جایگاه آن در بانک اطلاعاتی مربوط میباشد.
برای کسانی که اولین بار است اقدام به خرید میکنند، به درخواست کارگزار توسط واحد صدور کد بورس، کد معاملاتی ایجاد میشود و سپس تمام خرید یا فروشهای فرد با همان کد انجام میشود.
- اجرای سفارش مشتریان
پس از اینکه کد معاملاتی مشتری به وسیله کارگزار تعیین یا توسط بورس صادر شد، کارگزار یا نماینده وی، سفارش مشتری را وارد بازار میکند.
شبکه ارتباطات رایانهای تشکیلدهنده بازار، توسط برنامهای که به آن سیستم اجرای اتوماتیک سفارشات میگویند و نسبت به قواعد بازار و آییننامه معاملات در حدی که به آن برنامه داده شده تسط دارد، معاملات را انجام میدهد. روشی که سیستم از آن پیروی میکند دقیقاً مشابه سیستم معاملات تالار و مبتنی بر نوعی حراج دوگانه است. در این سیستم، معامله وقتی انجام خواهد شد که قیمت فروش و قیمت خرید دقیقاً مساوی یکدیگر گردند. بر اساس قواعد حراج، این سیستم به طور معمولی معاملات خرید را به حداقل قیمت و معاملات فروش را به حداکثر قیمت به انجام میرساند.
سفارشات خرید و فروش که توسط کارگزاران برای معامله وارد سیستم میشود، هریک وارد لیست مجزا میگردد. این سفارشات اول بر اساس قیمت خرید و فروش و دوم بر مبنای زمان ورود، در صف خریداران یا فروشندگان قرار میگیرند. در حالت خرید، اگر خریداری به قیمت بالاتر از دیگران بخرد، در صف خریداران، جلوتر از همه قرار خواهد گرفت (به ترتیب نزولی) و در حالت فروش، اگر فروشندهای ارزانتر از دیگران بفروشد، نفر اول فروشندگان خواهد شد. (به ترتیب صعودی)
کارگزاران از ساعت 8:30 تا 18 میتوانند دستورات خرید و فروش خود را در سیستم وارد کنند یا حذف نمایند و یا تغییر دهند. هر دستور خرید یا فروش یک مشخصه زمانی دارد. اگر کارگزار این مشخصه را “روز” وارد کند، دستور فقط برای همان روز اعتبار خواهد داشت و در صورتیکه به صورت “باز” وارد شده باشد، تا زمانیکه کارگزار آن را حذف نکند معتبر خواهد بود.
مثال: در لیست خریداران و فروشندگان سهم خاصی، در حال حاضر مقادیر تعداد و قیمت زیر وجود دارد:
سفارشات خرید سفارشات فروش
تعداد قیمت تعداد قیمت
200 8000 100 8000
250 7700 150 8200
120 7700 100 8250
1000 7000 150 8300
در این حالت معامله انجام میشود و در صفحه معاملات معاملهای با 100 سهم و به قیمت هر سهم 8000 ریال ثبت میشود و ترتیب صف به شکل زیر خواهد بود.
سفارشات خرید سفارشات فروش
تعداد قیمت تعداد قیمت
100 8000 150 8200
250 7700 100 8250
120 7700 150 8300
1000 7000
صدور اعلامیه خرید و فروش و گواهینامه موقت سهام
بعد از انجام هر معامله برای مشتریان (چه خرید یا فروش)، توسط سیستم یک سری فعالیتهای پشتیبانی و نهایی معامله انجام میشود که صدور اعلامیههای خرید و فروش و صدور گواهینامه موقت سهام نمونهای از آنها میباشد.
اعلامیههای خرید و فروش، اسنادی هستند که اطلاعات مربوط به وضعیت معامله سهام یک مشتری را نشان میدهند. این اعلامیهها در حال حاضر برای هر معامله در 3 نسخه تهیه میشوند. یک نسخه برای خریدار سهام، یک نسخه برای فروشنده سهام، یک نسخه برای شرکتی که سهامش معامله شده است.
نمونهای از این اعلامیههای خرید و فروش(پیوست3و4) ارائه شده است. همانطور که ملاحظه میشود در هر اعلامیه، اطلاعات زیر وجود دارد:
کد شرکت: برای تسهیل انجام معاملات توسط سیستم کامپیوتری، برای هر شرکت نماد خاصی طراحی شده که متشکل از چند حرف میباشد. اولین حرف این نماد، مشخصه صنعت یا گروهی است که شرکت در قالب آن فعالیت میکند. سایر حروف نیز تلخیصی است از نام شرکت و معمولاً به گونهای انتخاب میشود که به خوبی نام شرکت اصلی را تداعی کند. مثلاً نماد “وبشهر” که مختص “شرکت توسعه صنایع بهشهر” است، بر اساس اولین حرف “و” نشان میدهد که شرکت در گروه شرکتهای سرمایهگذاری (واسطه مالی) است و سایر حروف بهشهر نیز مخففی است از نام توسعه صنایع بهشهر یا مثلاً “غپارس” نشان میدهد که شرکت در گروه صنایع “غذایی” فعالیت میکند و “پارس” آن مبین “روغن نباتی” پارس است.
در صورتیکه به جای سهم، حق تقدم آن معامله شود، در آخر این کد یا نماد، معمولاً حرف “ح” که نشان دهنده حق تقدم آن سهم است درج میشود. مانند “وبشهرح” که معرف حق تقدم توسعه صنایع بهشهر است.
تاریخ انجام معامله: که معمولاً در قسمت بالای سمت چپ اعلامیه درج میشود.
مشخصات شناسنامهای مشتری: در بخش میانی اعلامیهها، اطلاعات شناسنامهای مشتریان (خریدار یا فروشنده) و همچنین کد معاملاتی آنها ثبت میشود.
مشخصات معامله: در نهایت در نیمه زیرین اعلامیه، اطلاعات مالی مربوط به معامله مشتری، از لحاظ تعداد، نرخ معامله هر سهم، کل مبلغ معامله و کل وجوه قابل پرداخت خریدار و یا قابل دریافت فروشنده ثبت میشوند.
هزینه انجام معاملات
هزینهای که مشتریان برای انجام معامله متحمل میشوند برای سفارشات خرید و فروش تا حدودی متفاوت است. در حال حاضر برای سفارشات خرید، مبلغی که خریدار میپردازد، عبارت است از 4/0% ارزش خرید بابت کارمزد کارگزار و مبلغ 15/0% ارزش خرید بابت کارمزد گسترش بورس است.
برای سفارشات فروش، علاوه بر دو مورد کارمزد کارگزار و کارمزد گسترش بورس، 5/0% مالیات فروش نیز وجود دارد. حداقل کارمزد کارگزار15000 ریال و حداکثر آن 100 میلیون ریال می باشد.
علاوه بر اعلامیههای خرید و فروش توسط سیستم، گواهینامه موقت سهام جدید صادر شده و در اختیار خریداران و یا فروشندگانی که بخشی از سهام خود را فروختهاند، قرار میگیرد. (در واقع برای فروشندگان گواهینامه جدیدی مساوی باقیمانده سهام این افراد صادر میشود). این گواهینامه که قابلیت نقل و انتقال دارد، چهار روز کاری پس از روز انجام معامله صادر میگردد و تا قبل از صدور آن شخص نمیتواند سهم خود را به فروش برساند.
در صورتیکه شخص قبلاً سهام خاصی را داشته باشد و تعداد دیگری از همان سهم را بخرد با صدور گواهینامه جدید، گواهینامه قبلی باطل شده و کل موجودی سهام وی در گواهینامه جدید ثبت میشود. در هنگام فروش هم زمانی که شخص قسمتی از سهام خود را به فروش میرساند، باقیمانده سهم وی در گواهینامه صادره جدید درج میشود و گواهینامه قبلی اعتبار ندارد. کارگزار موظف است گواهینامههای قبلی را (در هنگام خرید و فروش) از سهامدار گرفته و باطل نماید.
تسویه حساب با مشتریان
آخرین مرحله از فرایند معامله توسط مشتری، تسویه حساب نامبرده میباشد. تسویه حساب بر حسب اینکه مشتری خریدار باشد یا فروشنده، از نظر دوره زمانی تا حدودی متفاوت است. در حالتیکه مشتری خریدار باشد، تسویه حساب پس از صدور اعلامیه خرید توسط بورس و روشن شدن وضع حساب مشتری در کارگزاری ممکن خواهد بود. اما در صورتیکه مشتری فروشنده باشد، تسویه حساب چهار روز کاری بعد صورت میپذیرد. برای مثال اگر سهم در روز شنبه به فروش برسد، روز چهارشنبه کارگزار وجه مشتری را به حساب وی واریز میکند.
چگونه دربازار بورس اوراق بهادارسرمایه گذاری کنیم ؟
برای هرفرد تازه واردبه بازاربورس ممکن است این سوال پیش بیاید که برای خریدسهام خوب چه بایدکرد.درادامه سعی می شودابزارهاوعوامل موثردرجهت سرمایه گذاری صحیح نظیرتجزیه وتحلیل صورتهای مالی ,نسبتهای مالی ,عوامل موثربرقیمت سهام ,تجزیه وتحلیل شرکت وصنعت و... رابه اختصار معرفی کرد.
تجزیه و تحلیل صورتهاونسبتهای مالی
صورتهای مالی اساسی عبارتند از: ترازنامه ,صورت سودوزیان,صورت سودوزیان انباشته ,صورت گردش وجوه نقدویادداشتهای همراه صورتهای مالی . تجزیه و تحلیل این صورتها باعث میشود که مدیران شرکتها, صاحبان سرمایه، بستانکاران و سرمایهگذاران بتوانند از وضع مالی حال و آینده شرکتهای سهامی مورد نظر خود آگاه شوند و درباره آن قضاوت کنند.
1- ترازنامه
ترازنامه(پیوست5) گزارشی است که وضعیت داراییها,بدهیهاوحقوق مالکان یک شرکت را دریک تاریخ معین نشان میدهد.ترازنامه منبع اصلی اطلاعات درباره نقدینگی وانعطاف پذیری مالی شرکت می باشد.نقدینگی به مدت زمانی که انتظارمی رودسپری گرددتایک دارایی به وجه نقدتبدیل گرددویایک بدهی پرداخت گردداطلاق می گردد.هرترازنامه دوبخش مهم دارد: الف ) دارایی ها ب)بدهیهاوحقوق صاحبان سهام .
ثبت ترازنامه به گونهای است که میزان داراییهای یک شرکت همواره برابر با مجموع بدهیها و حقوق صاحبان سهام آن است. این مساله بدان معناست که دوگروه نسبت به داراییهای یک شرکت ادعادارند:
1)بستانکاران 2)صاحبان سهام
معمولاً داراییها در طرف راست ترازنامه و بدهیها و حقوق صاحبان سهام را در طرف چپ آن مینویسند.
درترازنامه می توان داراییهارا به دوطبقه داراییهای جاری وداراییهای غیرجاری تقسیم نمود.
داراییهای جاری به آن دسته ازداراییهااطلاق میشود که درمدت یکسال یایک چرخه عملیات _ هرکدام طولانی تراست _ به وجه نقدتبدیل ویامصرف شوند.چرخه عملیات مدت زمان بین تحصیل کالاوتبدیل آن به وجه نقد می باشد.
بعنوان مثال چرخه عملیات در شرکت تولیدی الف برای خط تولیدسیرترشی 7ساله ممکن است 7سال بطول بیانجامدحال آنکه درشرکت تولیدی ب (تولیدکننده تنقلات ) ممکن است چرخه عملیات بیشترازچندروزنباشد.دراینصورت دوره هفت ساله ملاک تمایزداراییهای جاری و غیرجاری درشرکت الف است درحالیکه برای فروشگاه ب ملاک این تمایزدوره یکساله است .زیراچرخه عملیات آن کمتر ازیکسال است .
لازم به ذکر است داراییهای جاری بالاترین قدرت نقدینگی رادریک شرکت دارند.
انواع دارایی جاری :
1-وجوه نقدومعادل نقد:وجوه نقدمتعارف ترین دارایی جاری است .معادل نقدبه اوراق بهادار کوتاه مدتی گفته میشوند که عموما ازابتداسررسیدی حداکثر90روزه داشته وبه سرعت قابل تبدیل به مبلغ مشخصی وجه نقد می باشند.
2-سرمایه گذاریهای کوتاه مدت :سرمایه گذاری دراوراق بدهی (اواق مشارکت ) واوراق سرمایه (سهام )که به قصدکسب سودخریداری میشوند ودرمدت کمترازیکسال قابل تبدیل به وجه نقدمیباشند.
3-مطالبات (دریافتنی های کوتاه مدت ):ادعانسبت به وجوه نقداست که انتظارمی رودظرف یکسال یایک چرخه عملیات _هرکدام طولانی تراست _دریافت شود.
4-موجودی کالا:داراییهایی هستندکه شرکتهای بازرگانی آنهارابرای فروش مجددتحصیل می کنندوشرکتهای تولیدی آنهارابرای فروش به مشتریان درجریان عادی عملیات خودتولیدمیکنند.
واحدهای تولیدی سه طبقه موجودی کالادراختیاردارند:
1)موادخام :که شامل کالا یا موادی هستندکه قراراست بخشی ازمحصول ساخته شده راتشکیل دهندول هنوزواردفرایندتولیدنشده اند.
2)کالای درجریان ساخت : کالای نیمه ساخته
3)کالای ساخته شده :کالای آماده فروش به مشتریان
ترازنامه ویادداشتهای همراه صورتهای مالی واحدهای تولیدی بایدشامل سه طبقه اصلی موجودی کالاکه بدان اشاره گردیدباشد.ازآنجاواحدهای بازرگانی فاقدفرایندتولیدمیباشنددراینگونه واحدهاموجودی موادخام وموجودی کالای درجریان ساخت به چشم نمی خورد.
5- پیش پرداخت هزینه ها:این گروه مخارجی هستندکه معمولابه منافعی به شکل خدمات تبدیل خواهندشد.مثل پیش پرداخت اجاره ,بیمه ,مالیات و... . این منافع باوجودیکه دریافت نشده انداماانتظارمی رودظرف یکسال یایک چرخه عملیات هرکدام طولانی تراست ,دریافت شوند.
داراییهای غیرجاری
داراییهای که انتظارنمی رودظرف یکسال یایک چرخه عملیات به وجه نقدتبدیل گشته ویامصرف شوند.دارایی های جاری شامل سرمایه گذاریها,وجوه نگهداری شده برای مصارف خاص ,اموال ماشین آلات تجهیزات وهمچنین داراییهای نامشهودمی باشند.
1-سرمایه گذاری هاووجوه نگهداری شده جهت مصارف خاص:
سرمایه گذاری بلندمدت :سرمایه گذاری دراوراق بهادارسایرشرکتهابه قصدنگهداری آن دربلندمدت
وجوه نگهداری شده جهت مصارف خاص :انباشت وجوه نقدجهت تحقق اهداف بلندمدت خاص نظیرتوسعه تاسیسات ویاتسویه بدهی های بلندمدت
این داراییها وسایرداراییهایی که درقالب سرمایه گذاریها ووجوه اختصاصی طبقه بندی میشوندتمامادارایی غیرجاری غیرعملیاتی محسوب میشوند وازآنهاانتظارمی رودکه جریانهای نقدی آتی برای شرکت ایجادنمایند.
تذکر:دارایی که درجهت استفاده درعملیات عادی ومستمرشرکت مورداستفاده قرارگیرد,دارایی عملیاتی نام دارد.
2-اموال ,ماشین آلات وتجهیزات (داراییهای ثابت )
داراییهای مهمی که دراین طبقه جای می گیرندعبارتنداززمین ,ساختمان ,تجهیزات ,ماشین آلات ,اثاثیه ومنصوبات ,بهسازی اموال استیجاری وبهسازی زمین .لازمه جای گرفتن یک دارایی دراین طبقه این است که شرکت ازاین دارایی درجهت ایجاددرآمدازطریق عملیات عادی ومستمرخوداستفاده نماید.اگرداراییهای فوق بطورفعال درعملیات مورداستفاده قرارنگیربایدآنهارادرگروه سایرداراییهاطبقه بندی کرد.
3-داراییهای نامشهود
نظیرداراییهای ثابت داراییهای نامشهودنیزبرای چندین دوره مالی انتفاع به همراه دارند.تفاوت اصلی بین داراییهای ثابت وداراییهای نامشهوددراین است که داراییهای نامشهودفاقدماهیت فیزیکی میباشند.آنهاازاین جهت ارزشمندهستندکه حقوق وامتیازاتی رابرای مالکان خودبه همراه دارند.حق الامتیازها ,نام وعلایم تجاری ,سرقفلی و... نمونه هایی ازداراییهای نامشهودمی باشند.
4-سایرداراییها
طبقه سایرداراییهاشامل داراییهاییست که منطقادرطبقه دیگری قرارنمی گیرند.مانندهزینه های مرتبط باتاسیس وشروع فعالیت شرکت وهزینه های چاپ وطراحی گواهینامه های سهام ,ارزش دفتری اموال بلااستفاده ونهایتااقلامی که ازاهمیت چندانی برخوردارنیستند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 57 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
تعادل جریان تولید و تغییر فرآیند تولید
چکیده:
موفقیت بسیاری از شرکت ها بستگی به توانایی هایشان در متعادل کردن جریان تولید و تغییر فرآیند تولید متناسب با تقاضای مشتریان درخصوص بهبود هزینه، کیفیت، کارکرد، تحویل به موقع کالا، انعطاف پذیری و قیمت دارد. در مدیریت سنتی هزینه بجای افزایش رضایت مشتریان تأکید بر کاهش هزینه است. به دلیل ضعف مدیریت سنتی هزینه موضوع هزینه یابی هدف مطرح گردید. هزینه یابی هدف یک رویکرد ساختار یافته و منظم برای تعیین هزینه تولید می باشد که در آن یک محصول باید با سطح مشخصی از کیفیت و کارکرد با قیمت فروش پیش بینی شده به منظور ایجاد یک سطح معینی از سود آوری تولید شود. هزینه یابی هدف یک ابزار راهبردی قوی است که سازمان ها را همزمان قادر به یافتن سه بعد کیفیت، هزینه و زمان می کند و هزینه ها را قبل از وقوع کنترل می کند. هر زنجیره عرضه شامل تأمین کنندگان، تولید کنندگان، مشتریان و همچنین عمده فروشان و خرده فروشان و خدمات رسانی و فعالیتهای پشتیبانی می باشد. هزینه یابی هدف باید به زنجیره های عرضه ای وارد شود که اعضای کاری آنها برای گسترش هزینه یابی هدف آماده باشند.
سه رویکرد هزینه یابی هدف درداخل زنجیره عرضه شامل هزینه یابی هدف مبتنی بر قیمت، هزینه یابی هدف مبتنی بر ارزش و هزینه یابی هدف مبتنی بر مدیریت هزینه فعالیت ها است که هر کدام در شرایطی قابل اعمال می باشند.
مقدمه:
امروزه شرکتها برای بقا باید در تولید محصولاتی با کیفیت و کارکرد مطلوب که مشتریان تقاضا می کنند و در عین حال سود مورد انتظار را ایجاد می کند مهارت داشته باشند. بسیاری از شرکتها برای حصول اطمینان از اینکه محصولات تولیدی، با ویژگیها و قیمتی که دارند مورد رضایت مشتریان قرار خواهند گرفت و در بازار موفق خواهند بود و نهایتاً سود مورد نظر را ایجاد خواهند کرد از هزینه یابی هدف استفاده می کنند. هزینه یابی هدف ( target costing) به عنوان ابزاری مهم برای افزایش قدرت رقابت، ایجاد شده است. یکی از مقالات مجله فورچون صراحتاً هزینه یابی هدف را به عنوان سلاح محرمانه باهوش ژاپنی معرفی کرده است. هزینه یابی هدف یک فن است که ابتدا به وسیله آن قیمت بازار تعیین می شود و سپس سود مورد نظر از این قیمت کم می شود. مبلغ باقی مانده هزینه محصول خواهد بود.
یک محصول رقابتی می بایست عاملهایی از قبیل هزینه، کارایی، کارکرد، تحویل بموقع کالا، انعطاف پذیری و کیفیت را مخاطب قرار دهد. اهمیت این فاکتورها از محصولی به محصول دیگر و از بازاری به بازار دیگر متفاوت است. گاهی میزان تقاضای مشتریان یا استفاده کنندگان از محصولی بیشتر است و اغلب آنها بدنبال محصولی با کارایی بیشتر و هزینه کمترند.
هزینه در دو موقعیت عامل بسیار مهم سود آوری یک محصول است. اول در مورد تکنولوژی یا کارایی ( زیبا شناختی) یک محصول که در سطوح مختلف بازار رقابتی تعیین می شود. دوم در یک اقتصاد که عامل تعیین شده مشتری است یا زمانی که محدودیت های مبالغ مالی بعنوان یک عامل عمده وجود دارد ممکن است تصمیم گیری در مورد تحصیل سود را تغییر دهد.
مدیریت هزینه تولید با تصوری از یک محصول جدید شروع می شود. یک درصد بالایی از سود دهی نهایی محصول یا چرخه زندگی هزینه ها به طور نمونه 7 تا 8 درصد با تصمیم های گرفته شده در ارتباط با چرخه توسعه تعیین می شود. وقتی که طرح تولید تثبیت شد نسبتاً آزادی کمتری برای کاهش هزینه تولید وجود دارد تصمیم گیریهای گرفته شده برای محصول که 10 تا 15 درصد هزینه های محصول تخمین زده می شود، به سمت تولید حرکت می کند همین طور هزینه های مربوط به فعالیت های عمومی و اداری، فروش و بازار یابی و فعالیت های توزیع محصول که با زهم حدود10 تا 15 درصد در مورد محصولات تخمین زده می شود.
زمانی که یک شرکت با مشکل سوددهی مواجه می شود و یک برنامه کاهش هزینه را پیش رو می گیرد و سعی می کند هزینه های تحقیق و توسعه را کاهش و روی فعالیت هایی از قبیل تولید، فروش و هزینه های عمومی و اداری متمرکز شود در حالیکه این روشها گامهای نامناسبی به نظر می رسند مشکل اصلی آن است که دیگر بسیار دیر شده و بیشتر ساختار هزینه در یک شرکت در جایی که طرح تصمیماتی درباره محصولات شرکت گرفته شده منتفی است.
تاریخچه هزینه یابی هدف
نوشته های هزینه یابی هدف به اواخر 1980 بر می گردد. بنابر این مدت زیادی نیست که این مبحث مطرح شده است. ولی بازشناسی مفاهیم آن به گذشته های دورتر بر می گردد. به طوری که در1947 میلادی در شرکت جنرال الکتریک به کار گرفته شد. در 1963 میلادی شرکت تویوتا آن را به کار گرفت. تویوتا، هزینه یابی هدف را بع عنوان ابزاری برای برنامه ریزی هزینه تولید یک خودرو به مبلغ هزار دلار به کا رگرفت. در واقع هزینه یابی هدف را شرکت تویوتا در طول دهه 1960 میلادی شرح و بسط داد. مجله بررسی های تجاری هاروارد از توشیروهیروموتو مقاله دیگری با عنوان زمین های پنهان حسابداری مدیریت ژاپنی را به چاپ رساند که اولین مقاله انگلیسی زبان در زمینه مدیریت هزینه است. جالب است که نگاه او به این مفاهیم تحت عنوان هزینه یابی هدف بوده است. متأسفانه این عنوان که امروزه نیز مستعمل شده است کمی نامناسب است چرا که هزینه یابی هدف گسترده تر از یک سامانه هزینه یابی محض است و در واقع یک فرایند جامع کنترل و برنامه ریزی تولید است که شامل عناصر هزینه یابی نیز می شود. از زمان معرفی هزینه یابی هدف، استفاده از آن در سراسر ژاپن رایج شده است. بیش از 80 درصد شرکت های قطعه سازی ژاپنی استفاده از این فن را پیش از 1990 میلادی آغاز کردند. زمانی که هیچ شرکتی درصنایع مختلف از هزینه یابی هدف استفاده نمی کرد همه شرکت های صنعت تجهیزات حمل و نقل ژاپن به ارزش آن پی برده بودند. تجربیات شرکت های امریکایی در مقایسه با شرکت های ژاپنی فرق دارد. شرکت های آمریکایی بیش از حد طرفدار استفاده از مدیریت سنتی هزینه هستند و در آنها سامانه های هزینه یابی هدف خیلی کند و درسطح محدود رشد کرده است.
تعریف هزینه یابی هدف
هزینه یابی هدف یک رویکرد ساختار یافته و منظم برا ی تعیین هزینه تولید می باشد که در آن یک محصول باید با سطح مشخصی از کیفیت و کارکرد و با قیمت فروش پیش بینی شده به منظور ایجاد یک سطح مشخصی از سود آوری تولید شود. به عبارت دیگر، هزینه یابی هدف فرآیندی است برای حصول اطمینان از این که آیا یک محصول با ویژگی های مشخص از لحاظ کیفیت، کارکرد و قیمت می تواند سطح رضایت بخشی از سود آوری ایجاد کند یا خیر.
هزینه یابی هدف یک ابزار راهبردی قوی است که سازمان ها را هم زمان قادر به یافتن سه بعد کیفیت، هزینه و زمان می کند و هزینه ها را قبل از وقوع کنترل می کند. هم چنین هزینه یابی هدف، فرهنگی را مقرر می کند که به مشتری ارزش می دهد، کارکردهای هم عرضی را هماهنگ می سازد و اطلاعات را شفاف می کند. و بالاخره این که، همه فعالیت های هزینه یابی هدف را نیاز های مشتریان هدایت می کند.
عناصر هزینه یابی هدف
عناصر با اهمیت هزینه یابی هدف عبارت است از برنامه ریزی و توسعه تولیدات، تعیین هزینه تولید، تعیین قیمت خرده فروشی، تعیین هزینه هدف، تعمیمم هدف کاهش هزینه، مدیریت روابط با عرضه کنندگان، رسیدن به هزینه هدف یا مهندسی ارزش.
برنامه ریزی و توسعه تولیدات، مهم ترین عنصر است. زیرا 80 درصد هزینه تولید در این مرحله نهفته است. کارهایی که در این مرحله انجام می شود عبارتند از: ایجاد مشخصات مدل جدید که به انتظارات و نیازهای مشتریان بستگی دارد، ایجاد جدول توسعه ( شامل: تصویب مدل، طراحی مجدد، احداث تجهیزات و امکانات، تهیه اجزاء و قطعات مدل و تولید انبوه)
و محاسبه هزینه تولید بر آوردی مدل جدید ( هزینه مدل فعلی + هزینه طراحی مجدد)
اهداف هزینه یابی هدف
به طور کلی سامانه هزینه یابی هدف، دو هدف زیر را دنبال می کند:
1- کاهش هزینه های محصولات جدید، به طوری که این محصولات اهداف سود را درکنار رسیدن به اهداف کیفیت، تحویل به موقع و قیمت مورد نظر بازار، تضمین کنند.
2- ایجاد انگیزه در تمام کارکنان شرکت برای رسیدن به هدف سود در فرایند توسعه محصولات جدید، با تبدیل سیستم
هزینه یابی هدف فعالیتی، سراسر مشارکتی در مدیریت سود.
مزیت های هزینه یابی هدف
اگر در اجراء و حفظ یک سامانه هزینه یابی هدف موثر، موفق باشیم قادر به انجام مواردی هستیم که در زیر به آن اشاره
می شود:
1- تعیین هزینه مورد انتظار تولید محصول یا ارائه خدمات
2- دست یابی به هزینه کاراتر
3- خرج کردن پول در جایی که بیشترین اثر را خواهد داشت.
4- شناسایی نیازهای مشتریان
5- تطابق فعالیت های شرکت با نیازهای مشتریان
6- افزایش رضایت مشتریان
7- آگاه ساختن اعضای کاری ( همکاران) از اهداف هزینه
8- اجازه دادن به اعضای کاری برای مشارکت در ایجاد اهداف کیفیت، زمان و هزینه ی تولید
9- ورود به رقابت جهانی و
10- تغییر تصور به تصوری که یک عضو ارزشمند و حیاتی به خاطر عضو دیگر کا رمی کند.
تعیین قیمت و هزینه یابی هدف
در هزینه یابی هدف به منظور دست یابی به اهداف همیشه به دنبال توسعه مدل جدید از طریق طراحی مجدد هستیم. حال
برای تعیین قیمت و هزینه مدل جدید به صورتی که در ادامه می آید عمل می کنیم. برای تعیین قیمت مدل جدید باید به چند مبنا توجه کنیم:
1- قیمت مدل فعلی
2- کیفیت و عملکرد مدل
3- قیمت تولیدات رقیب
4- شرایط اقتصادی
برای تعیین هزینه هدف از فرمول زیر استفاده می شود:
حاشیه سود هدف- قیمت فروش = هزینه هدف
که در آن قیمت فروش به صورت فوق الذکر تعیین می شود و حاشیه سود با در نظر داشتن فاکتورهایی مانند بازار سهام مطلوب، حجم فروش مورد انتظار، طول و مرحله چرخه عمر مدل و اهداف راهبردی کل شرکت تعیین می شود.
نمایشگر 1- فر آیند تعیین بهای تمام شده هدف
رویکرد سنتی هزینه
در بسیاری از شرکتها هزینه تولید با چرخۀ عمر هزینه ها علاج قبل از وقوع است. هزینه ها بعنوان اساسی برای قیمت گذاری محصولات تطابق داده شده و استفاده می شود. تمرکز اولیه روی کارایی تولیدف کارکرد و تکنولوژی است. شرکتها ممکن است در بعضی از بازارها یا بعضی از محصولات با این رو شها روبرو شوند اما سرانجام رقابت انجام خواهد شد و محصول زیاد رقابتی نمی شود.
در رویکرد سنتی زنجیره ی عرضه، هر بخش از این زنجیره بعنوان واحدی مستقل اداره می شد و تنها به تحقق اهداف داخلی بدون توجه به تأثیرش بر عناصر دیگر زنجیره می پرداخت. این رویکرد به افزایش تضاد بین عملکرد بخشها و بر آورد نشدن اهداف می انجامید و سطح رضایت مشتریان را کاهش می داد. بالاخره ناتوانی شرکت در راضی کردن مشتریانش به کاهش سود آوری و قیمت سهام بازارش منجر می شد.
این رویکرد سنتی زنجیره ی عرضه به سامانه مدیریت سنتی بر می گردد که بجای افزایش رضایت مشتریان تأکید بر کاهش هزینه است. بنابراین برای اثر بخشی مدیریت زنجیره عرضه، شرکت ها باید یک رویکرد مدیریتی جدید اتخاذ کنند. بعضی شرکت ها برای حل مشکلات مدیریت سنتی زنجیره عرضه به مدیریت مبتنی بر فعالیت روی آورده اندامامدیریت مبتنی برفعالیت به هزینه های فعالیت ها می پردازد و از نشان دادن راهی که به ما بگوید چگونه از زنجیره عرضه می توان برای افزایش رضایت مشتریان استفاده کرد عاجز است. هزینه یابی هدف یک انتخاب بهتر برای مدیریت زنجیره عرضه است. به رغم نامگذاری هزینه یابی هدف، این فن به نیازهای مشتریان بیش از هزینه می پردازد و هزینه بعنوان نتیجه چرخه اقتصادی مدنظر قرار می گیرد. زنجیره عرضه در هزینه یابی هدف همه عرضه هایی را که برای بر آورده کردن انتظارات مشتریان ازکیفیت,کارکردوقیمت لازم است,متحمل می شود.هدف معقول کردن است نه حداقل کردن هزینه تولید.
برنامه ریزی برای هزینه
لازمۀ مدیریت هزینۀ محصول کارا ,طرح یا برنامه ای برای فلسفۀ هزینه بعنوان پایه و اساس آن است که بوسیلۀ تصمیمهایی با توجه به برنامه اش گرفته شده است. هزینه یک استراتژی مدیریتی و متدولوژی حمایتی برای رسیدن به یک محصول قابل تهیه بوسیله هزینه نهایی بدست آمده است. یک برنامۀ هزینه ای شامل عاملهای زیر است:
1- دانشی از پیدا کردن مشتریان یا شرایط قیمت گذاری رقابتی
2- ایجاد تخصیص هزینه یابی هدف یه سطحی که هزینه ها بتوانند بطور موثری برنامه ریزی شوند.
3- تعهدی برای توسعه پرسنل و توسعه هزینه های استاندارد و بودجه بندی.
4- دوام و مدیریت نیازها برای تعادل آنها
5- مدلهای هزینه تولید و مدلهای هزینه چرخه زندگی برای توسعه تصمیم گیری ها
6- استفاده از تحلیلهای ارزیابی/ تحلیلهای عملی و مشتقات آن .
7- کشف ایده فعال و گزینه های طرح بعنوان اساسی برای توسعه روشهای طرح هزینه پائین
یک سیستم هزینه یابی هدف 2 هدف دارد:
1- پائین آوردن هزینه محصولات جدید تا جائیکه سطح سوددهی لازم مورد اطمینان واقع شود.
2- انگیزه داشتن همه کارمندان شرکت برای رسیدن به سود نهایی در طی توسعه محصول از طریق هزینه نهایی یک فعالیت وسیع شرکتی.
هزینه یابی هدف و مدیریت زنجیره عرضه
بر خلاف رویه های دیگر هزینه یابی، هزینه یابی هدف بر ابداع و توسعه تولیدات شرکت متمرکز می شود. به همین دلیل در فرایند هزینه یابی هدف، اطلاعات مربوط به راهبردهای رقابت، تولید و زنجیره عرضه شرکت لازم است. زمانی که این اطلاعات ( از مرحله راهبردی تولید گرفته تا مراحل نحوه تولیدف طراحی تولید، و تدارکات)گرد آمدند، فعالیت های مختلفی از هزینه یابی هدف شکل گرفته است.
در مرحله اول، شرکت با استفاده از راهبردهای رقابت و بازار، هزینه هدف را به صورتی که در بندهای فوق گفته شد
( نمایشگر1) محاسبه می کند. بعد از محاسبه هزینه، شرکت کار خودش را برای رسیدن به آن شروع می کند. مهندسی ارزش برای طراحی مجدد محصول، فرایند تولید و سامانه های توزیع و خدمات، ایجاد می شود. فرایند هزینه یابی هدف هنگامی به پایان می رسد که یا شرکت نتواند با این هزینه هدف، نیازهای مشتریان را فراهم سازد یا تولید محصول متوقف شود.
هزینه یابی هدف، نیازهای مشتریان را در قالب تلاش های شرکت برا ی توسعه و گسترش راهبردهای تولید جای می دهد. هزینه یابی هدف به نیازهای مشتریان از نظر کیفیت، عملکرد، و قیمت به عنوان کلیدی در جهت ایجاد و حفظ قدرت رقابت تولید می نگرد. به رغم پذیرش این نگرش، هزینه یابی هدف نمی تواند بدون مطالعه و بررسی، به عنوان ابزاری برای مدیریت زنجیره عرضه پذیرفته شود. فقط باید به زنجیره های عرضه ای وارد شود که اعضای کاری آنها برای گسترش هزینه یابی هدف آماده اند.
به علت تأثیرات شرایط مختلف رقابت، همه زنجیره های عرضه موجود نمی توانند سامانه هزینه یابی هدف یکسانی را اجرا نمایند. دو شرط بسیار مهم شامل، روابط بین اعضای کاری ( تجارتی) در زنجیره عرضه و ماهیت نیازهای مشتریان است. این شرایط سه رویکرد برای هزینه یابی هدف ایجاد کرده اند که باید در داخل زنجیره عرضه گسترش یابند:
1- هزینه یابی هدف مبتنی بر قیمت: هزینه یابی هدف در این رویکرد بر مشخص کردن قیمت محصولات در بازار و حاشیه سود محصولات تاکید دارد.
2- هزینه یابی هدف مبتنی بر ارزش: هزینه یابی هدف در این رویکرد بر تعیین سهم هر یک از فعالیت ها در محصول یا به عبارت دیگر ارزشی که هر یک از فعالیت های زنجیره ایجاد می کنند، تکیه دارد.
3- هزینه یابی هدف مبتنی بر مدیریت هزینه فعالیت ها: هزینه یابی هدف در این رویکرد بر خذف فعالیت های بدون ارزش افزوده و بهبود مداوم قدرت رقابت هزینه تولید زنجیره عرضه تکیه دارد. بنابر این ضروری است که رویکرد هزینه یابی هدف تنها بعد از تجزیه و تحلیل دقیق نیازهای مشتریان و روابط زنجیره عرضه انتخاب شود.
اعضای کاری زنجیره عرضه، باید رویکردی از هزینه یابی هدف را به کار ببرند که با سطح مشارکتشان متناسب تر باشد تا موثر واقع گردد. به عنوان مثال شرکت های فعال در بازار آزاد می توانند با موفقیت رویکرد هزینه یابی هدف مبتنی قیمت را به کار ببرند زیرا در این رویکرد، بین اعضای کاری، روابط قوی، فعال، و توافق تسهیم ویژه لازم نیست. در هزینه یابی هدف مبتنی بر ارزش و مبتنی بر مدیریت هزینه فعالیت ها سطح بالاتری از مشارکت در مقایسه با هزینه یابی هدف مبتنی بر قیمت لازم است. به علاوه اعضای کاری به رد و بدل کردن مقدار بیشتری از اطلاعات ملزم هستند. در این رویکرد ممکن است تلاش های مشترک اعضای کاری، به منظور طراحی مجدد و یژگی های عملیات زنجیره عرضه لزوم باشد تا حدی که نیازهای مشتریان بتواند با قیمت فروش تعیین شده بر آورد شود. اگر چه یک رابطه هماهنگ بین اعضای کاری، اغلب مبنایی کافی برای به کارگیری هزینه یابی هدف مبتنی بر ارزش در زنجیره عرضه می باشد اما هزینه یابی هدف مبتنی بر مدیریت هزینه فعالیت ها، به احتمال زیاد مشارکت کامل بین اعضای کاری را ملزم می کند.
نمایشگر 2: زنجیره عرضه
ارائه خدمات و فعالیتهای پشتیبانی
↔
عناصر اصلی زنجیره عرضه در نمایشگر 2 نشان داده شده است. همانطور که در نمایشگر دیده می شود همۀ زنجیره های عرضه اساسی دارند: تأمین کنندگان، تولید کنندگان و مشتریان. زنجیره های عرضه اغلب شامل عمده فروشان،
خرده فروشان و خدمات رسانی و فعالیت های پشتیبانی می باشند.
هر عنصر زنجیره عرضه باید به صورت هماهنگ و متناسب، در جهت دست یابی به هدف نهایی ( تحویل کالا و ارائه خدمات برای جلب رضایت مشتریان) مؤثر باشد. تولیدات و خدمات از منابع تأمین به منابع تقاضا جریان دارند. در حالی که اطلاعات و پرداخت های نقدی معمولاً در جهت عکس جریان دارند. درزنجیره عرضه، تولید کنندگان باید عرضه کنندگانشان را بعنوان اعضای ( شرکاء) کاری بدانند. بنابر این تولید کنندگان باید ارتباط پایا پای با عرضه کنندگان داشته باشند در حالیکه عرضه کنندگان باید در قابلیت ها و استعدادشان در جهت بر آورده کردن نیازهای تولید کنندگان، سرمایه گذاری کنند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
مفهوم بیماری درگیاهان:
گیاه سالم براساس استعداد ذاتی یا موروثی خود، عملیات فیزیولوژیکی مختلفی را که برای ادامه حیات لازم دارد انجام میدهد. مهمترین این عملیات عبارتند از:
تقسیم سلولی، تشکیل بافتها و اندامهای مختلف، جذب آب و موادمعدنی از خاک، انتقال مواد خام، فتوسنتز، انتقال مواد ساخته شده برای مصرف و ذخیره، متابولیسم مواد ساخته شده، تولید مثل و بالاخره ذخیره مواد غذایی برای دوران زمستانگذرانی یا تولید مثل.
هر گاه بر اثر عوامل بیماریزا یا بعضی از شرایط زیست، اختلالاتی در عملیات فیژیولوژیکی فوق بروز کند که گیاه را از رشد طبیعی باز دارد یا علائم خارجی بیماری (Symptoms) ظاهر شود و یا میزان محصول به نحو غیر طبیعی کاهش یابد، گیاه بیمار است. عوامل عمدة تولید بیماری در گیاهان، موجودات زنده بیماریزا (Pathogens) و یا عوامل فیزیکی و شیمیایی محیط زیست گیاه میباشند و چگونگی ایجاد هر بیماری بستگی به نوع عامل و گاهی اوقات بستگی به نوع گیاه دارد. در ابتدا عکسالعمل گیاه نسبت به عامل بیماریزا در نقطه شروع بیماری و بصورت فعل و انفعال شیمیایی غیر قابل روئت است ولی بزودی این واکنش توسعه یافته و باعث تغییرات سلولی و بافتی مشهود گشته و بالاخره آثار بیماری پدیدار میشود.
بنابراین مفهوم بیماری در گیاهان عبارتست از هر گونه اختلالی که بوسیله یک پاتوژن یا موجود زنده بیماریزا یا عامل محیطی در عملیات تولید، انتقال، استفاده از مواد غذایی، مواد معدنی و آب روی دهد و باعث تغییرات ظاهری و تقلیل میزان محصول گردد.
ایجاد بیماری بوسیلة پاتوژنها ممکن است به یکی از مراحل زیر انجام گیرد:
مصرف و جذب مواد داخل سلولهای میزبان.
کشتن یا ایجاد اختلال در متابولیسم سلولهای میزبان در اثر مواد سمی و آنزیمها و مواد هورمونی
انسداد راه انتقال مواد غذایی و معدنی و آب.
اهمیت بیماریهای گیاهی:
اهمیت بیماریهای گیاهی برای بشر بعلت خساراتی است که در نتیجة بیماری به گیاهان و فراوردههای گیاهی وارد میشود. میلیونها نفر از ساکنین جهان که خود تولید کننده فرآوردههای گیاهی میباشند برای ادامه حیات به این محصولات احتیاج دارند و بعبارت دیگر بیماریهای گیاهی ممکن است در سرنوشت آنها نقش موثری را ایفا کند.
مرگ حدود سیصد هزار نفر ایرلندی در نتیجه قحطی (1845) و گرسنگی میلیونها نفر مردمی که در کشورهای توسعه نیافتة امروز زندگی میکنند، نمونههای درد آوری از نتایج شوم بیماریهای گیاهی است.
بیماریهای گیاهی ممکن است عامل محدود کننده کاشت یک گیاه در یک منطقه یا کشور باشند و تمام گیاهان یک گونه را که به بیماری حساسند نابود کنند. ضمناً بیماریهای گیاهی عامل ایجاد صنایع جدید شیمیایی یا ماشین آلاتی که در مبارزه با بیماریها بکار میروند میباشند. میزان پولی که تا کنون در این قسمت خرج شده به بیلیونها دلار میرسد.
طبقه بندی عوامل بیماریزای گیاهی:
در حال حاضر دهها هزار بیماری وجود دارد که به گیاهان اصلی در سراسر جهان صدمه میزنند. بطور متوسط هر یک از گیاهان به حدود صد نوع بیماری مبتلا میشوند. هر کدام از پاتوژنها نیز ممکن است از یک واریته تا دهها تا صدها گونه گیاهان متفاوت را آلوده کنند. برای تسهیل در امر شناسایی، مطالعه و مبارزه با بیماریهای گیاهی بایستی به نحوی آنها طبقهبندی کرد. بیماریهای گیاهی را به روشهای مختلف که پایه و اساس متفاوت دارند طبقهبندی کردهاند.
این طبقهبندی گاهی براساس علائم ظاهری امراض بوده و گاهی براساس اندام بیمار گیاه و یا براساس نوع گیاه بیمار صورت میگیرد. ولی متداولترین طبقهبندی براساس نوع عامل بیماری است.
بیماریهای گیاهی را به دو گروه زنده (Biotic) و غیر زنده (ABiotic) تقسیم میکنند.
گروههای غیرزنده (ABiotic): بیماریها و اختلالاتی هستند که در اثر کمبود عناصر غذایی، بالا بودن حرارت و رطوبت و بالا بودن اسیدیتة خاک یا قلیاییت آن، زیادی برخی از میکروالمانهای غذایی در خاک و آلایندههای سمّی در اتمسفر بوجود میآیند که غیر مسری میباشند و عوامل غیر زنده هستند.
بیماریهای ناشی از عوامل زنده یا بیوتیک (پاتوژنها) آلوده کننده و مسری بوده و از گیاه بیمار به گیاه سالم منتقل میشود که مهمترین آنها بیماریهای ناشی از عوامل قارچی میباشد.
گروههای بیوتیک خود به گروههای زیر تقسیم میشوند.
1- قارچها (Fungi)
2- باکتریها (Bacteria)
3- ویروسها و ویروئیدها (Viruses and Viroids)
4- گیاهان انگل گلدار (Phanerogamic plant parasites)
قارچها:
تمام گیاهان عالی ممکن است بوسیلة یک یا چند قارچ بیمار شوند. گیاه سیبزمینی به تنهایی مورد حملة حداقل 30 قارچ بیماریزای مختلف قرار میگیرد. قارچهای بیماریزای گیاهان، سالانه در سراسر جهان خسارات فراوانی میزنند.
عوامل بیماریزای مزبور به تمام اندامهای گیاهی میتوانند حمله کنند. به بذور و همچنین به محصولات برداشت شده بخصوص سبزیجات و میوهها حمله میکنند. قارچهایی که محصولات برداشت شده را آلوده میکنند میتوانند منجر به تولید میکوتوکسینهایی شوند که در انسان منتج به مشکلات مهمی در سلامتی نظیر بروز سرطانهای مختلف در اندام انسان میشوند.
باکتریها:
پروکاریوتها گروهی از موجودات فوق العاده متنوع میباشند. در یک طرف اینها کوچکترین موجود زنده شناخته شده یعنی میکوپلاسماهای فاقد دیواره سلولی (فیتوپلاسماها) و در طرف دیگر در میان باکتریهای حقیقی باکتریهای رشتهای شکل (اکتینومیستها) قرار دارند.
ویروسها و ویروئیدها:
ویروس عامل آلوده کننده است که بوسیله میکروسکوپهای چشمی غیر قابل روئت هستند و آنقدر کوچکند که از صافیهای نگاهدارنده باکتریها عبور میکنند.
فاقد سیستم سوخت و ساز (متابولیک) خاص خودشان هستند و جهت تکثیر وابسته به سلول میزبان میباشند. اینها به عنوان یک بسته کوچک اطلاعات ژنتیکی (بیگانه با میزبان) از نوع RNA و یا DNA هستند که میتوانند سبب تحریک بیماری در میزبان شوند.
ویروسها به بیشتر آنزیمهای ضروری برای تکثیرشان به میزبان خود متکی هستند. قارچها، باکتریها، نماتدها، و گیاهان انگلگلدار همگی موجودات سلولی بوده که نیاز به مواد غذایی معدنی و آلی جهت رشد و تکثیر و تولید مثلشان دارند.
این موجودات دارای یک سیستم معین سوخت و ساز هستند. هنگامی که آنها غذا را از میزبان گیاهی کسب میکنند با هزینه موجود دیگری زندگی میکنند و پارازیت (Parasites) نامیده میشوند.
نماتدها:
نماتدها موجوداتی هستند که مشابه کرمهایی که در روده انسان هستند میباشند. آنها از موجودات طبیعی خاک و آب میباشند. نماتدها اساساً حیوانات آبی بوده و یک قشر آب که بدن آنها را میپوشاند جهت بقاء و فعالیت آنها ضروری است.
نماتدهایی که به ریشهها حمله میکنند ممکن است سبب انشعابات زیاد ریشه بشوند و رشد طولی ریشهها قطع و یا به تعویق بیافتد، نوک ریشهها متورم، نکروزه و سطح ریشهها ناهموار و زبر میشود، گال ریشهای و کاهش کل توده ریشه خواهد شد. تعداد زیادی از گونههای نماتدها روابط نزدیکی با بیماریهای قارچی، باکتریایی، و یا ویروسی دارند. خیلی از ویروسها بوسیله برخی نماتدها منتقل میشوند. نماتدها خودشان سبب پوسیدگی ریشه نخواهند شد ولی مسئول دخول عوامل پوسیدگی ریشه هستند.
گیاهان انگلگلدار: (Phanerogamic plan parasites)
اگر چه بیشتر بیماریهای گیاهی در اثر قارچها، باکتریها، نماتدها و ویروسها بوجود میآیند چند تایی هم گیاهان بذردار و فانروگام هستند که روی گیاهان و درختان باغات و کنار جاده و غیره بصورت زنده پارازیت هستند.
بسته به نوع و طبیعت گیاه، خسارت ممکن است کم یا زیاد باشد. گیاه دارواش (Viscum album) از خانوادة لورانتاسه به تدریج شیره درختان انبه یا مانگو را گرفته و احتمالاً منجر به مرگ آن خواهد شد. گیاه سس (Cuscuta) به برخی محصولات حمله و منجر به تقریباً انهدام تمامی آن خواهد شد.
برخی از گیاهان انگلگلدار فاقد کلروفیل بوده و عاری از برگهای حقیقی و همچنین فاقد سیستم ریشهای هستند (مانند سس) و کاملاً برای تغذیه به گیاه میزبان وابسته هستند. در صورتی که برخی دیگر مانند گیاه دارواش دارای کم و بیش برگ سبز بوده و فقط جهت تغذیه معدنی به میزبان وابسته است. برخی فقط پارازیت ریشه هستند (مانند گل جالیز و استریگا) در صورتیکه برخی دیگر اصولاً به ساقه حمله میکنند (سس و دارواش). این انگلها گیاهان دانهدار بوده و تشکیل گل و بذر میدهند. بذر منبع اصلی دوام و انتشار این گیاهان از طریق باد و پرندگان و دیگر حیوانات بوده و قطعات ساقه نیز بوسیله بادهای قوی و یا حیوانات ناقل همچنین به عنوان منبع انتشار برخی گیاهان انگلگلدار نیز عمل میکنند.
انگل چیست؟ (Defination of parasites)
یک معامله از دو ارگانیسم متفاوت، که یکی از آنها (پارازیت) بوسیلة مواد غذایی دیگری (میزبان) حمایت میشود.
مشخصات گیاهان عالی پارازیتی:
گیاهان عالی پارازیتی از نظر میزان احتیاج به گیاهان میزبان اختلاف زیاد دارند. بعضی که معمولاً شبیه پارازیت (hemiparasite) خوانده میشوند (مانند ارکیدهها) کلروفیل و ریشه دارند. لذا، غذای مورد احتیاج خود را از گاز کربنیک و آب میسازند اما برای برخی از مواد معدنی محلول و احتمالاً بعضی مواد آلی به میزبان خود متکی می باشند. برخی دیگر (مانند دارواشها) کلروفیل دارند اما ریشه ندارند، و لذا با وجود آنکه میتوانند تمام کربوهیدراتها را در برگها و شاخههای خود تولید کنند، برای آب و تمام مواد معدنی به میزبان خود اتکاء دارند. بالاخره برخی دیگر از گیاهان عالی پارازیتی که نه کلروفیل دارند و نه ریشه (مانند سس) کاملاً به گیاهان میزبان خود وابستهاند. چنین پارازیتهای کاملی هرگز سبز نبوده و برگهای آنها، اگر برگی داشته باشند، معمولاً کوچک و غیر قابل توجه است. ریشة آنها (مکینهها) کاملاً تغییر شکل داده و در داخل بافتهای میزبان تشکیل میگردد.
برابر اطلاعات موجود، گیاهان عالی پارازیتی از طریق محروم ساختن میزبان از آب و مواد غذایی که بایستی به مصرف رشد آن برسد، تولید بیماری میکنند. گر چه ترشح برخی از آنزیمهای هیدرولیز کننده بوسیلة بعضی از پارازیتها به اثبات رسیده و دخالت بعضی عوامل شیمیایی دیگر از قبیل مواد کنترل کننده رشد در تولید بیماری مورد بحث است، مکانیسم کامل بیماریزایی به وسیلة گیاهان گلدار پارازیتی هنوز روشن نیست.
گروههای عمده گیاهان عالی پارازیت:
تعداد نسبتاً معدودی از گیاهان عالی پارازیتی شناخته شده تولید بیماریهای با اهمیتی روی نباتات زراعی یا درختان جنگلی میکنند. عادیترین و مهمترین این پارازیتها به خانوادههای گیاهی زیر تعلق دارند.
Dodders)) یا سسها
از خانوادة کونوول و لاسه (Convolvulaceae)
جنس: Cuscute
(Dvarf mistletoes) یا دارواشهای پا کوتاه روی مخروطیان
از خانوادة لورانتاسه (Loranthaceae)
جنس: Arceuthobium
(American true mistletoes) یا دارواشهای حقیقی آمریکایی روی درختان برگ پهن
از خانوادة لورانتاسه (Loranthaceae)
جنس: Phoradendron
(European true mistletoes) یا دارواشهای حقیقی اروپایی
از خانوادة لورانتاسه (Loranthaceae)
جنس: Viscum
(Broomraps) یا گلجالیز
از خانواده اوروبانچاسه (Orobanchaceae)
جنس: Orobanche
(Witchweeds) یا علف جادوگر
از خانوادة اسکرو فولاریاسه (Scrophulariaceae)
جنس: Striga
سس:
در نواحی که گیاهانی مانند یونجه و شبدر برای تولید بذر پرورش داده میشوند ممکن است بوسیلة سس نابود گردند. گیاهان دیگری که از سس خسارت میبینند عبارتند از: لسپدزا (Lespedeza)، پیاز، بذرک (کتان)، چغندرقند، سیبزمینی، و چندین گیاه زینتی.
سس در رشد و میزان محصول گیاهان آلوده اثر گذاشته گذاشته و خسارت ممکن است ناچیز تا انهدام کامل گیاهان منطقه آلوده باشد. سس ممکن است بصورت یک پل برای انتقال ویروسها از گیاهان آلوده به ویروس به گیاهان سالم عمل نماید.
دارواشها:
دارواشهای کوتاه در تمام نقاط دنیا که درختان سوزنی برگ رشد میکنند وجود دارند.
ساقههای دارواش در رنگهای مختلف از زرد تا سبز قهوهای یا سبز زیتونی وجود دارند. شاخهها ممکن است ساده یا منشعب بوده و بندبند باشند.
گیاهان دارواش یا مادهاند و یا نر، و هنگامی که 6-4 ساله شدند تولید گل مینمایند. بعد از گل دادن شاخههای نر میمیرند، و شاخههای ماده پس از آنکه دانههایشان آزاد شد میمیرند.
علف جادوگر:
علف جادوگر یک گیاه عالی انگلی است که کوچک و زیبا بوده، برگها و ساقه براق و درخشان تولید میکند. ساقه و برگها هر دو پرزدار بوده، قد گیاه حدود 30-15 سانتیمتر است و برخی از گونهها تا 45 سانتیمتر هم رشد میکنند. گیاه نزدیک خاک و هم بالاتر روی ساقه اصلی تولید شاخههای متعدد میکند.
گلهای گیاه کوچک بوده و معمولاً برنگ سرخ آجری یا عنابیاند، ولی گاهی به رنگ نارنجی، زرد یا تقریباً سفید هم دیده میشوند و همیشه وسط آنها زرد رنگ است.
ریشة علف جادوگر استوانهای و برنگ سفید است و چون تمام مواد غذایی را از میزبان و بوسیلة مکینه کسب میکند، فاقد ریشههای موئین است.
کنترل انتخابی گل جالیز مصری (Orobanch aegypticapers) بوسیلة موقعیتها (حالات) گلیفوسیت و اسید آمینة ITSدر ارتباط با میزبان انتخابی:
چکیده:
گلهای جالیز گیاهان بدون کلروفیل و انگل بسیاری از گیاهان زراعی دو لپهای که از نظر اقتصادی با اهمیت هستند میباشد. به عنوان علف هرز، گلهای جالیز موجب کاهش محصولات زراعی، اثر نامطلوب بر کیفیت محصولات زراعی و در نتیجه باعث کم شدن زمینهای زیر کشت به خاطر کاهش تناوب، میشود. کنترل موثر اندازهگیری شده معدودی برای گل جالیز وجود دارد. یکی از امیدوارکنندهترین راه کارها، استفاده از میزان پایین گلیفوسیت در میزبانهایی با تحمل به علفکشها میباشد. اخیراً، گیاهان زراعی متحمل به گلیفوسیت به طور آماده، برای زمینهای زراعی آلوده شده توسط گل جالیز تهیه شده است. آگاهیهایی دربارة مقدار نیتروژن گلهای جالیز برای توسعة استراتژیهای جدید کنترل لازم است. گلهای جالیز دو منبع برای ذخیرة اسید آمینه دارند.
اول، ابزار هاستوریوم که در جابجایی اسید آمینه از گیاه میزبان به پارازیتها است.
دوم، گلهای جالیز ممکن است قادر به سنتز مقداری اسید آمینه برای خودشان باشند و بقیه را از میزبان به دست آورند. اگر چه، اهمیت وابستگی این دو روش کسب اسید آمینه بوسیلة گلهای جالیز روشن نیست. فشار اسمزی به عنوان یک دلیل برای جلوگیری (بازدارندگی) از جوانهزنی گل جالیز بوسیلة نیتروژن مطرح شده است. تا این تاریخ، هیچ تلاشی در ارتباط با فشار اسمزی (پتانسیل اسمزی) با نیتروژن در بازدارندگی گل جالیز استنباط نشده است (وجود نداشته است). دماهای مناسب برای آماده سازی و جوانهزنی میان گونههای مختلف گل جالیز متفاوت است. اگر چه حرارت به عنوان عامل القاء کننده رویش در گلهای جالیز شناخته شده است، حرارت متاثر است روی توالی (ترتیب) توسعة گیاهچه پارازیتی، که مطالعه نشده است. مطالعات هدایت شدهاند برای تعیین کاربرد گلیفوسیت در کنترل گل جالیز در ماش، که به میزان پایین گلیفوسیت متحمل است و مقایسة این واکنش با کنترل گل جالیز در شلغم روغنی (کلزا) که از نظر ژنتیکی برای مقاومت به گلیفوسیت ساخته شده است (طراحی نشده است).
گلیفوسیت مطالعات کاربرد فرمول تجاری و الگوهای جذب ، جابجایی و متابولیسم، کاربرد HC-GLYPHOSATE برای هر دو میزبان زراعی تعیین شده را پاسخ میدهد. گلیفوسیت به طور مشخص رشد گل جالیز را از 0.18 تا 0.36 کیلوگرم در هکتار در مزرعة ماش معمولی و 0.25 تا 0.75 کیلوگرم در هکتار در مزرعة کلزا کاهش میدهد.
بیش از 0.25% 14C-glyphosate جابجا شده در هر دو میزبان زراعی در تکمههای گل جالیز جمع میشود. سیستم پارازیتی گل جالیز موجب توزیع مجدد 14C-glyphosate منتقل شده در ریشههای گیاهان میزبان میشود. گلیفوسیت تا 25% در ماش معمولی مصرف شده (سوزانده شده) ولی در کلزا دست نخورده باقی مانده است.
مقدمه (معرفی):
گیاهان پارازیتی، آنهایی هستند که برای پایداری به گیاهان اتوتروف، برای بخشی یا تمام چرخة زندگیشان وابسته هستند. آنها یک زیست شناسی غیر مفید همراه با توجه به گیاهان اتوتروف دارند و از نظر اقتصادی مهم هستند. سیستم پارازیتی به طور مستقل در گیاهان عالی تکامل یافته است. گیاهان پارازیتی متعلق به 17 خانوادة مختلف هستند، ولی تنها 8 تا از اینها شامل گیاهانی هستند که علفهای هرز مورد توجهی میباشند. علف جادوگر (striga spp.) و گل جالیز (Orobanch spp.) از نظر اقتصادی مهمترین علفهای هرز پارازیتی در مزارع گیاهان زراعی هستند.
در ادامه، بحث به طور اولیه روی مدیریت گلهای جالیز متمرکز شده است. اگر چه کتابها روی علف جادوگر و سایر علفهای هرز پارازیتی مشابه مثال آوردهاند. برای توضیح دادن تمام جنبههای زیستی گل جالیز در جایی که تحقیق فاقد آن است.
گلهای جالیز پارازیتهای کامل فانروگام هستند که به ریشههای بسیاری از گیاهان زراعی دو لپهای حمله میکنند، آنها فاقد کلروفیل هستند و کربن، مواد معدنی وآب را بوسیلة هاستوریومهایی که پارازیتها به سیستم آوندی میزبان متصل میکنند بدست میآورند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 58 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید