گزارش تخصصی معلمان چگونگی برطرف کردن مشکلات روانخوانی و اختلالات یادگیری دانش آموزان

گزارش تخصصی معلمان چگونگی برطرف کردن مشکلات روانخوانی و اختلالات یادگیری دانش آموزان

دانلود گزارش تخصصی معلمان چگونگی برطرف کردن مشکلات روانخوانی و اختلالات یادگیری دانش آموزان با فرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 25

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها و پیشنهادات,زارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه کوتاه


در سال های اخیر مطالعات و پژوهش های گوناگونی درباره دانش آموزانی آغاز شده است که وضعیت آن ها در مدرسه برای بسیاری از اولیا و معلمان جای سؤال دارد. اگر کودکی از نظر جسمانی معلول باشد یا عقب ماندگی ذهنی داشته باشد والدین در چند هفته اول زندگی کودک نسبت به مشکل او آگاهی می یابند.اما اختلال یادگیری در سال های قبل از مدرسه با رویداد مهمی همراه نیست و والدین نسبت به این مسئله که مشکلی وجود دارد شک نمی کنند. وقتی مشکل به وسیله مربیان مدرسه اطلاع داده می شود والدین ابتدا انکار می کنند، سپس به پزشک و یا مشاور ویا هر جایی که آن ها را آرامش دهد مراجعه   می کنند. تحت چنین شرایطی دانش آموزان سعی می کنند به بهترین وجه عمل کنند اما شکست های مداوم او را خرد کرده و باعث می شود شخصیتش متلاشی شود، این احساسات در روزهای تعطیل و پس از مدرسه هم نمایان است.میزان شیوع اختلال یادگیری با توجه به تعاریف، مبانی نظری و روش های ارزیابی تعیین می شود،به همین دلیل نیز در گزارش های مختلف آمار متفاوتی ارائه شده است. میزان افزایش تعداد دانش آموزان با اختلالات یادگیری سیر متغیری داشته است فراوانی اختلالات یادگیری بسیار گوناگون بوده اما آن چه به یقین می توان گفت این است که تعداد دانش آموزانی که به عنوان اختلال یادگیری شناسایی می شوند هر روز افزوده می شود به صورت نظری، میزان رخداد این نارسایی یک تا سه درصد است. اینجانب محمد سیف آموزگار پایه اول در میان دانش آموزانم دانش آموزی با اختلالات یادگیری وجود داشت که در نوشتن و  املاء مشکلات عمده ای داشت. او که امیر نام داشت با اینکه تلاش خود را در درس هایش انجام می داد ولی باز هم دچار اختلالات یادگیری می شد. بنا بر این بنده تصمیم گرفتم طرح خود را در این راستا تدوین نمایم. امید است که پژوهش فوق الذکر مورد قبول همگان قرار گیرد.
یکی از عوامل نبود موفقیت تحصیلی در دانش‌‌‌‌آموزان، وجود اختلالات یادگیری در آنان است که منجر به افت تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس و ترک تحصیل آنها می‌‌‌‌شود. برچسب‌‌‌‌های «عقب مانده»، «تنبل» و غیره به این قبیل دانش‌‌‌‌آموزان آنها را از ادامه تحصیل بازمی‌‌‌‌دارد و لطمات جبران‌‌‌‌ناپذیری از نظر روانی و اقتصادی به کودک و خانواده و نظام آموزش و پرورش کشور وارد خواهد کرد.
از آنجا که دانش‌‌‌‌آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری، جزو بچه‌‌‌‌های در معرض خطر و شکننده محسوب می‌‌‌‌شوند، آموزش و پرورش باید از این افراد پشتیبانی کند و یک سپر دفاعی برای آنان باشد. همچنین نظام اجتماعی نیز باید از آنان حمایت و مراقبت کند. برای کاهش آمار بالای مبتلایان به این اختلالات و عوارض جانبی، ضرورت دارد معلمان با این اختلالات آشنایی پیدا کنند.
روان‌‌‌‌شناسان با اندک تفاوت‌‌‌‌هایی اختلالات یادگیری را چنین تعریف می‌‌‌‌کنند: کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری کسانی هستند که در یک یا چند فرایند اساسی در رابطه با خواندن، سخن گفتن، درک کردن و نوشتن دارای اشکال هستند به شرطی که این مشکلات ناشی از عقب‌‌‌‌ماندگی‌‌‌‌های ذهنی، نقص بینایی، نقص حرکتی و یا نقائص فرهنگی نباشد. علائم این اختلالات ممکن است به صورت‌‌‌‌های مختلف از قبیل اختلال در توجه به تفکر، تکلم، نوشتن و یا حساب کردن باشد. اختلالات یادگیری ترجمه واژه (Learning disabilities) است که به ناتوانی‌‌‌‌های یادگیری نیز ترجمه شده است و به مجموعه‌‌‌‌ای از نارسایی‌‌‌‌ها در یادگیری اطلاق می‌‌‌‌شود که برخلاف نارسایی‌‌‌‌های جسمانی، اغلب تا زبان آموزش رسمی در مدرسه ناشناخته می‌‌‌‌ماند. در دوران تحصیل دانش‌‌‌‌آموز در مدرسه نیز به علت شناخت نداشتن برخی از معلمان، بیشتر اوقات این اختلالات به عنوان اختلالات خاص یادگیری تشخیص داده نمی‌‌‌‌شوند، بلکه با عقب‌‌‌‌ماندگی ذهنی اشتباه گرفته و زمینه فشار روانی بر کودک فراهم می‌‌‌‌شود. در این میان اختلاف دیدگاه میان اولیا و مربیان، رفع این اختلالات را به تأخیر می‌‌‌‌اندازد.

بیان وضعیت موجود


اینجانب ........... آموزگار پایه اول دبستان.............،با مدرک فوق لیسانس علوم تربیتی و دارای ...... سال سابقه خدمت بوده و اکثر سال های تدریس خود را در پایه اول دبستان مشغول به خدمت بوده ام.
تعداد کل دانش آموزان در این دبستان در سال تحصیلی ........دانش آموز و یک مدیر مستقل و..... نفر آموزگار می باشد که بنده در کلاس اول این دبستان به سمت آموزگاری با.......نفر دانش آموز مشغول تدریس شده ام.
در میان دانش آموزانم دانش آموزی با اختلالات یادگیری وجود داشت که در نوشتن و  املاء مشکلات عمده ای داشت. او که امیر نام داشت با اینکه تلاش خود را در درس هایش انجام می داد ولی باز هم دچار اختلالات یادگیری می شد و این موضوع به تدریج به مسئله ای بغرنج برای او تبدیل شده بود.سطح سواد مادر امیر دیپلم و پدرش لیسانس بود.دارای یک برادر بود که برادرش باز همین مشکل را در سالهای گذشته داشته بود.

شناسایی مسئله


 برخی از اولیا به صورت ناخودآگاه گرایش دارند تا کودکان خود را (حتی در صورت داشتن مشکل) سالم تلقی کنند و در پذیرش این نکته که فرزند آنان دچار اختلال است از خود مقاومت نشان می‌‌‌‌دهند و اصرار دارند که کودکشان مشکل ندارد و مشکل از شیوه آموزشی معلم یا عوامل دیگر است. غافل از این که کودکانی که دچار این اختلالات هستند با روش‌‌‌‌ها مرسوم تعلیم و تربیت کودکان عادی قادر به یادگیری نیستند و نیاز به کمک‌‌‌‌های ویژه دارند. متأسفانه، دانش‌‌‌‌آموزان با ناتوانی یادگیری گاهی به اشتباه به عنوان دیرآموز (Show Learner) درنظر گرفته می‌‌‌‌شوند. درحالی که فهم کودک دیرآموز در پیامدهای رفتار ناپخته خود کم است. درحالی که دانش‌‌‌‌آموز با اختلال یادگیری هرچند ممکن است به صورت نامناسب عمل کند، ولی از پیامدهای بدرفتاری خود کاملاً آگاه است. متأسفانه این فهم نمی‌‌‌‌تواند راهنمای رفتار او باشد حتی با وجود مداخله، پیشرفت دانش‌‌‌‌آموز دیرآموز خیلی آهسته است ولی روش‌‌‌‌هایی که برای بهبود وضع دانش‌‌‌‌آموز با ناتوانی یادگیری بکار برده می‌‌‌‌شود ممکن است پیشرفت‌‌‌‌های مداوم و نزدیک به هنجار در برخی از زمینه‌‌‌‌های تحصیلی به‌‌‌‌وجود آورد.
مسائل سازشی اجتماعی در دانش‌‌‌‌آموزان مبتلا به ناتوانی‌‌‌‌های یادگیری فراوان به چشم می‌‌‌‌خورد مشاهدات و درجه‌‌‌‌بندی‌‌‌‌های رفتاری که از همسالان، معلمان و والدین صورت گرفته، نشان می‌‌‌‌دهند که این دانش‌‌‌‌آموزان چندان مورد علاقه دیگران نیستند. دانش‌‌‌‌آموزان مبتلا به ناتوانی‌‌‌‌های یادگیری نسبت به توانایی‌‌‌‌های درسی خود ناامید هستند. کمتر در آنها انگیزه‌‌‌‌ای به وجود می‌‌‌‌آید و انگیزه‌‌‌‌هایی که در آنها دیده می‌‌‌‌شود به جای این که درونی باشد، جنبه خارجی دارند. آنان نمی‌‌‌‌توانند تصدیق کنند که اگر کار و کوشش بیشتری از خود نشان دهند، موفقیت‌‌‌‌هایشان زیادتر خواهد شد. به جای آن سعی دارند که شکست را به ناتوانی‌‌‌‌های خویش نسبت دهند. این حالت بدبینی درباره علل موفقیت‌‌‌‌ها و شکست‌‌‌‌هایشان در آنان حالتی به وجود می‌‌‌‌آورد که اصطلاحاً به آن درماندگی اکتسابی می‌‌‌‌گویند و این حالتی است که فرد فکر می‌‌‌‌کند هر اندازه کوشش کند، باز نتیجه‌‌‌‌ای جز شکست به بار نخواهد آورد.
تعریف اختلالات یادگیری
از بررسی تحقیقات و مطالعات پیشینیان چنین بر می آید که زمانی کودکان با نارسایی های یادگیری را در رده کودکان با آسیب مغزی طبقه بندی می کردند و زمانی آنان را کسانی با مشکلات خفیف مغزی می پنداشتند.اما در تازه ترین مطالعات دراین زمینه برای آنان اصطلاح "کودکان با نارسایی های ویژه یادگیری"گزیده شده است.شمار دانش آموزانی که دچار برخی از مشکلات رفتاری یا تحصیلی هستند قابل توجه است.اصطلاح کودکان دارای اختلال یادگیری به کودکانی اشاره دارد که در یک یا چند مورد از فرآیندهای اساسی روان شناختی از قبیل درک و فهم استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری اختلال دارند و این اختلال ممکن است خود را به صورت ناتوانی در شنیدن،فکر کردن،صحبت کردن،خواندن،نوشتن،هجی کردن یا محاسبات ریاضی نمایان سازد.بین معلولیت های بنیادین از قبیل بینایی،شنوایی،عقب ماندگی های ذهنی و حرکتی را شامل نمی شود.آمار دانش آموزانی که اختلال یاگیری به معنای خاص دارند بین 4 تا 12 درصد گزارش شده است.بی تردید شمار افرادی که دچار برخی مشکلات یادگیری هستند به مراتب بیشتراز این می باشد.مربیان مدارس و والدین کودکان غالبا برای حل مشکلات آنان از روش های قدیمی و گاه منسوخ کمک می گیرند که علاوه بر صرف انرژی و وقت فراوان،نه تنها حاصل چندانی به دنبال ندارد،بلکه ممکن است موجب یاس،دلزدگی،سرخوردگی وعصبیت والدین و خستگی و از دست رفتن علاقه دانش آموزان شده ونهایتا افت تحصیلی را به دنبال خواهد داشت.

اهمیت موضوع


از سال 1950 به بعد،توجه مربیان،روانشناسان و پزشکن به گروه خاصی از کودکان و آموزش آنان معطوف گشت که از نظر جسمی و مغزی دارای هیچگونه عارضه مشخصی نیستند،ولی دچار نارسایی های ویژه یادگیری و گاهی اوقات نابه هنجاری های رفتاری می باشند و نیز درمان آنان با روش های متداول امکان پذیر نیست.نارسایی های این کودکان با واژه های مختلف در کتابهای روانشناسی و علوم تربیتی نام گذاری شده. است.متداول ترین این واژه ها عبارتند از:ضایعات خفیف مغزی و آسیب های عصبی.
این اصطلاحات که در آنها ریشه اصلی نارسایی های یادگیری،عوامل بدنی شمرده شده است،با اعتراضات و انتقادات زیادی مواجه گشته است.متخصصان آموزشی با بسیاری از کودکان مواجه می شوند که دچار اختلالات یادگیری هستند ولی علم پزشکی هیچگونه علامتی از نابه هنجاری های عصبی یا ضایعات مغزی در آنها دیده نمی شود،در حالی که کودکان دیگیر هستند که دچار ضایعات مشخص شده مغزی هستند ولی هیچگونه مشکلی در یادگیری ندارند.بنابراین اصطلاحات ذکر شده در بالا اعتبار خود را از دست داده است.
اکنون لقب نارسایی های ویژه یادگیری را برای این گونه کودکان که با وجود هوش به هنجار در یک یا چند زمینه مانند:خواندن،نوشتن،سخن گفتن،فهم ریاضی و...دچار ناتوانی یا اشکال یادگیری هستند به کار می رود.

جمع آوری و تجزیه تحلیل اطلاعات


   پس از مشورت با مدیر و معلمان جلسه ای با حضور اولیاء دانش آموز و دانش آموزان مشابه به صورت جمعی برگزار کردم. در آن جلسه نحوه برخورد با مسائل آموزشی و عاطفی را به فرزندان خود بیان کرده و بعد هم جلسه های خصوصی با اولیاء این دانش آموزان مخصوصا دانش آموز نامبرده شده و در آخر امیر را به مرکز اختلالات یادگیری شهرستان  معرفی کردم . او به صورت مداوم در این جلسات شرکت می نمود.
 در ارزیابی حافظه شنیداری و توالی شنیداری  که از امیر گرفتم مشخص شد دارای مشکل است. او در مرحله پنج کاراکتری ها توقف داشت همچنین اعداد و کلمات را جابجا می گفت نایج ارزیابی حافظه در جدول ذیل آمده است.  اما در آزمون وپمن که برای ارزیابی حساسیت شنیداری گرفته شد مشکلی نداشت



خرید و دانلود گزارش تخصصی معلمان چگونگی برطرف کردن مشکلات روانخوانی و اختلالات یادگیری دانش آموزان


چگونه توانستم ضعف درسی هنرجویانم را در دروس تخصصی برطرف نمایم؟

 چگونه توانستم ضعف درسی   هنرجویانم را   در دروس تخصصی   برطرف نمایم؟

 دانلود  چگونه توانستم ضعف درسی   هنرجویانم را   در دروس تخصصی   برطرف نمایم؟  بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 22

اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد

بیان مسئله

یکی از مشغله های اصلی بشریت در تمام دوران ، توانا ساختن نسل آینده در اداره امور خویش و سپردن میراث فرهنگی بوده است . قسمت اعظم این وظیفه ، در ابتدا توسط خانواده انجام می شد . همزمان با گسترش جوامع و تقسیم کار اجتماعی و اقتصادی وظیفه تعلیم و تربیت به نهاد آموزش و پرورش محول گردید . این نهاد به طور رسمی عهده دار این امر گشت تا بر اساس اصول و اهداف مورد قبول جامعه ، توانایی ها و استعدادهای نوجوانان را شناسایی نماید و به منظور اجتماعی شدن و به عهده گرفتن مسئولیت های آتی تعالیم لازم را به آنان بیاموزد . امروزه دیدگاه مردم در مورد آموزش و پرورش به گونه ای است که استفاده از امکانات تربیتی جامعه را حق طبیعی و مسلم خود می دانند . دلیل عمده این امر آن است که تعلیم و تربیت با سرنوشت انسان در زندگی آینده پیوند خورده است . در عصر حاضر بسیاری از امکانات مادی و نیروهای انسانی در خدمت تعلیم و تربیت قرار گرفته است . همچنین تعلیم و تربیت در بسیاری از جوامع یک سرمایه گذاری بلند مدت محسوب می شود . که به بهای چشم پوشیدن و صرف نظر کردن از رشد کوتاه مدت دیگر امکانات جامعه حاصل می شود . بنابراین اگر تعلیم و تربیت نتواند نیروهای انسانی تحت آموزش خود را در قالب انواع تخصص ها و مهارتهای مکمل و مورد لزوم جامعه درآورد و بدین ترتیب نتواند به ایفای نقش خود در زمینه شکوفایی جامعه بپردازد ، در واقع باید گفت که این امکانات و نیروها به هدر رفته است . لذا تفکر عاقلانه حکم می کند که سرمایه ها و نیروهای به کار گرفته شده در تعلیم و تربیت به گونه ای برنامه ریزی و سازماندهی شود تا بتواند به اهداف مورد نظر خویش دست پیدا کند . نوجوانان در دوران تحصیل ، نگرش مثبت یا منفی نسبت به خود و محیط پیرامون بدست می آورند این مسأله به مقدار زیاد به تجارب موفق یا ناموفق دانش آموزان در دوران تحصیل بستگی دارد . آنها در هنرستان در مسیر رشد و بالندگی قرار می گیرند . در حقیقت در طول بهترین سالهای عمرخود با عوامل مختلف مؤثر بر تحول شناختی ، عاطفی و اجتماعی به کنش متقابل می پردازند . آنها با پیشرفت در تحصیلات و افزایش میزان یادگیری علاوه بر رشد علمی به سلامت روانی نیز دست پیدا می کنند . بر عکس در صورت عدم موفقیت تحصیلی و فشارهای روانی ناشی از آن ، بهداشت روانی شان برهم خورده و بدین گونه خسارتهایی متوجه آنها و جامعه می شود . به همین دلیل باید به مقوله بالا بردن اعتماد به نفس و یاد گیری دانش آموزان و بالا بردن میانگین نمرات آنان توجه بیشتری نمود تا بتوان با شناخت آن ، توانایی ها و شایستگی های نوجوانان را بارور کرد . هرکدام از نهادهای اجتماعی مانند خانواده و مدرسه و مراکز ورزشی و غیره ابتدا باید در مورد نوجوانان مطالعه نمایند و با استفاده از شیوه های صحیح تربیتی، باورهای صحیح را آموزش دهند تا نوجوان در طی مراحل رشد خود به اعتماد به نفس کامل دست یابد و بدین ترتیب جامعه ای با انسان های منطقی با باورهای صحیح و عملکرد های استاندارد داشته باشیم.   اعتماد به نفس عامل اکتسابی است که از بدو تولد پایه های آن در ذهن هر یک از انسانها گذاشته و با مرور زمان این امر گسترده تر و عمیق تر می شود. متاسفانه در بسیاری از خانواده های سنتی چون مهمترین مساله برای والدین حرف شنوی و تسلیم بله بودن فرزندان می باشد ، اغلب با ایجاد محدودیتهای غیر ضروری و مشکل آفرین ، مانع رشد اعتماد به نفس در کودکانشان شده که همین امر در بزرگسالی باعث عدم خودباوری و اتکای به نفس در ایشان میشود. مسئله اصلی در این اقدام پژوهی ضعف دو هنرجو به نام های طاهره و هاجر در رشته امور اداری است که در سه درس تخصصی این رشته به نام های بایگان،سرپرست دبیرخانه و مسئول دفتری دارای ضعف هستند. 

  توصیف وضع موجود 

اینجانب   با شماره پرسنلی   مدت 10 سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت هستم و دارای مدرک لیسانس   هستم. هنرستانی که در آن در حال تدریس می باشم هنرستان.......است. هنرستان کار و دانش دخترانه .... دارای 11 کلاس,.5 کلاس سوم و شش کلاس سوم, 191 دانش آموزمی باشد که دارای پایه های دوم و سوم رشته های نگارگری, خیاطی, تصویرسازی, اداری,گردشگری و معماری است. این هنرستان دارای 16 هنرآموز , 9 دبیر و 12 نفر کادر اجرایی می باشد که  در سال72 تاسیس شده و دولتی و ثابت صبح است.   از ابتدای سال تحصیلی در موارد متعدد متوجه شدم که آزمون های بسیاری که به عمل می آوردم و روش تدریس های متعدد و فعال که به کار می گرفتم دو نفر از هنر جویانم به نام های طاهره و هاجر در دروس  بایگان،سرپرست دبیرخانه و مسئول دفتری نمرات پائین تر از حد انتظار کسب می کنند و شدیداً دچار افت تحصیلی هستند.این دانش آموزان حتی سرکلاس هنگام تدریس علاقه ای از خود نشان نمی دادند و من نیز مجبور به استفاده از راه حل های موقت جهت جلب توجه آنها نسبت به درس بودم . هر بار پس از تصحیح  برگه های امتحانی واقعاً نگران می شدم و به این فکر می کردم که چرا اینگونه است ؟ و چگونه می توانم این وضعیت نامطلوب را تغییر دهم .       برای یادگیری بهتر گاهی امتحانات شفاهی برگزار می کردم و ابتدا افراد داوطلب را برای پاسخ دهی می آوردم ، سپس با هر گروه این هنرجویان ضعیفم را نیز صدا می زدم اما باز می دیدم که نتیجه ی آن چنان مطلوب حاصل نمی شود .     بعد از امتحانات کتبی از دانش آموزان می خواستم که به عنوان تکلیف جواب سؤالاتی را که پای تخته نوشته می شد پیدا کنند و بیاورند ، باز هم این دو نفر تلاش برای پیدا کردن جوابهای صحیح نمی کردند .      یا اینکه کلاس را به گروه هایی 4 نفره تقسیم بندی کرده بودم آنها در گروه کاری انجام نمی دادند و کارهای خارج از کلاس را انجام نمی دادند و همیشه داد سر گروه را در آورده بودند .      در مصاحبه هایی که با خود دانش آموزان داشتم آنها اظهار می کردند که قبل از امتحانات درس        می خوانند ولی فراموش می کنند . ولی در صحبت با والدین آنها متوجه شدم که آنها نیز از نحوه ی درس خواندن و انجام تکالیف فرزندشان و نمرات امتحانی آنان ناراضی بودند .       مسئله را که با تعدادی از هنرآموزان در میان گذاشتم آنان نیز عقیده داشتند که دانش آموزان به دلیل مشکلات زیادی که دارند قدرت تمرکز در کلاس را ندارند .  معاون هنرستان که بیشتر با دانش آموزان این هنرستان سر و کار داشته است نیز اظهار داشتند که باید قبل از امتحانات ترم اول مشکلات و مسایل آنان شناسایی شود و راه حلی مناسب پیدا کنیم که تا حدودی پیشرفت در وضعیت درسی آنان ایجاد شود  دوست داشتم کاری کنم که این دو نفر نیز به دانش آموزان فعالی تبدیل شوند و سطح نمراتشان روز به روز بالاتر برود و بدین ترتیب تصمیم گرفتم با تحقیقات مناسب و مطالعه کتابهای مرتبط با این موضوع در این وضعیت تغییری دهم و بدین ترتیب پژوهش من شروع شد .



خرید و دانلود  چگونه توانستم ضعف درسی   هنرجویانم را   در دروس تخصصی   برطرف نمایم؟