پایان نامه رشته روانشناسی بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر

پایان نامه رشته روانشناسی بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر

دانلود پایان نامه آماده

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 101

چکیده:

ما در این پژوهش به دنبال بررسی رابطة بین انتخاب رنگ و شخصیت برونگرا،درونگرای دانشجویان رشتة معماری مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر هستیم.فرض ما در این پژوهش این است که بین ترجیح رنگ و شخصیت افراد رابطة معناداری وجود دارد.برای بررسی فرضیة مورد نظر و آزمون متغییرهای پژوهش که شامل ترجیح رنگ و شخصیت برونگرا و درونگراست،از آزمون شخصیت آیزنگ (بزرگسالان) که شامل 57 سؤال است بر روی 120 دانشجوی معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر اجرا شده و برای انتخاب رنگ نیز از آزمون سی.آر.آر استفاده شده است. برای آزمون دو فرض ارائه شده در تحقیق از آزمون T برای گروههای مستقل استفاده شده است که با توجه به نتایج آماری این پژوهش چون TO محاسبه شده (201%) و (88%) کوچکتر از TC بدست آمده در جدول (645/1) در سطح معنی داری (5% = α) کمتر است.نشان  داد که بین انتخاب رنگ و شخصیت برونگرا – درونگرا رابطة معناداری وجود ندارد،به بیان دیگر فرضیه های ما تأیید نشد.

مقدمه:

شخصیت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روانشناسی دانست،زیرا محور اساسی بحث در زمینه هایی مانند:یادگیری،انگیزه،ادراک،تفکر،عواطف و احساسات،هوش و مواردی از این قبیل دانست.(شاملو،1370) صاحب نظران حوزة شخصیت و روانشناسی از کلمة شخصیت تعریفهای گوناگونی را ارائه داده اند.از نظر ریشه ای،گفته شده است که کلمة شخصیت برابر معادل کلمة Personality انگلیسی Personalite فرانسه است،در حقیقت ریشه در کلمة یونانی دارد و این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته می شود که بازیگران تئاتر در یونان قدیم به صورت خود می زدند.به مرور،معنای آن گسترده تر شد و نقشی را که بازیگر،ایفا می کند را در بر گرفت.بنابراین مفهوم اصلی و اولیة شخصیت،تصویری صوری و اجتماعی است و بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی می کند،ترسیم می شود.یعنی در واقع،فرد به اجتماع خود شخصیتی ارائه می دهد که جامعه بر اساس آن.او را ارزیابی می نماید.همین طور شخصیت را بر اساس صفت بارز یا مسلط و یا شاخص فرد نیز تعریف کرده اند و بر این اساس است که فرد را دارای شخصیت برونگرا یا درونگرا و یا پرخاشگر و امثال آن می دانند.(خسروی،1381) نظری اجمالی به تعاریف شخصیت،نشان می دهد که تمام معانی شخصیت را نمی توان در یک نظریة خاص یافت.بلکه در حقیقت،تعریف شخصیت بستگی دارد به نوع تئوری یا نظریة هر دانشمند،برای مثال کارل راجرز:«شخصیت را یک خویشتن سازمان یافتة دائمی می داند که محور تمام تجربه های وجودی ماست».یا آلپورت از شخصیت «به عنوان یک مجموعة عوامل درونی که تمام فعالیت های فردی را جهت می دهد» نام می برد.(شاملو،1370) جورج کلی یکی از روانشناسان شناختی «روش خاص هر فرد را در جستجو برای تفسیر معنای زندگی» شخصیت می داند و یا فروی عقیده دارد که «شخصیت از نهاد،خود و فراخود ساخته شده است» برداشت های متفاوت از مفهوم شخصیت به وضوح نشان می دهد که معنای شخصیت در طی تاریخ بسیار گسترده تر از مفهوم تصویر صوری و اجتماعی اولیه آن شده است.(شاملو،1370) در حال حاضر شخصیت به «روند اساسی و مداوم دربارة فرد انسان»،اطلاق می شود و تعریف آن از دیدگاه هر دانشمند،یا هر مکتب و گروهی به نظریه یا تئوری خاص آنها بستگی دارد.

فهرست مطالب:
عنوان                                        صفحه

چکیده
فصل اول(کلیات پژهش)
مقدمه2
بیان مسأله4
سؤال تحقیق6
اهمیت و ضرورت تحقیق7
اهداف تحقیق9
فرضیه های تحقیق10
تعریف نظری اصطلاحات11
تعریف عملیاتی اصطلاحات13
فصل دوم (ادبیات و پیشینة تحقیق )
 
تعریف شخصیت15
تاریخچة شخصیت 17
نظریه های صفات20
ریشه یابی مدل پنج عاملی(The Big Five Model) 25
برونگرایی و درونگرایی از دیدگاه یونگ 32
کارکردهای روانشناختی 33
هشت نسخ روانشناسی یونگ 34
ابعاد شخصیت از نظر آیزنگ 37
رابطة بین درونگرایی و برونگرایی 39
یافته های آیزنگ در زمینة مقایسة درونگرایان و برونگرایان از نظر ژنتیکی 40
اساس نوروفیزیولوژیک شخصیت از دیدگاه آیزنگ 41
رنگ چیست؟ 44
تأثیر روانشناختی رنگها 46
رنگهای سرد و گرم 48
هشت رنگ اصلی 49
مفاهیم رنگها 52
عوامل مؤثر در انتخاب رنگ ها  57
فصل سوم
حجم نمونه 59
ابزار پژوهش 60
روش پژوهش62
روش جمع آوری اطلاعات ها 63
فصل چهارم
جامعه آماری 65
نمونه آماری 65
برآورد حجم نمونه 65
روش و ابزار گردآوری داده ها 66
روشهای نمونه گیری 66
آزمون t با نمونه های مستقل 67
محاسبه میزان اثر آماری برای یک آزمون t با نمونه های مستقل 68
توزیع نرمال 71
نتایج آزمون برای فرض اول 72
نتایج آزمون برای فرض دوم 75
جدول داده های فرض اول 77
جداول تجزیه و تحلیل فرض اول 78
نمودار پراکندگی فرض اول 79
نمودار احتمال نرمال فرض اول 80
نمودار هیستوگرام فرض اول 82
نمودار دایره ای فرض اول 83
جدول داده های فرض دوم 84
جداول تجزیه و تحلیل فرض دوم 85
نمودار احتمال نرمال فرض دوم 86
نمودار پراکندگی فرض دوم 87
نمودار هیستوگرام فرض دوم89
نمودار دایره ای فرض دوم 90

فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری 92
محدودیت های تحقیق93
پیشنهادات تحقیق94
منابع و مآخذ 96
پیوست ها 99



خرید و دانلود پایان نامه رشته روانشناسی بررسی ارتباط بین درونگرایی – برونگرایی و انتخاب رنگ رشتة معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر


دانلود فایل پایان نامه رشته روانشناسی /بررسی عوامل موجه فشارهای عصبی و نقش فشارهای عصبی در کارآیی مدیران 137صفحه

تحقیقات انجام شده نشان می‌دهند که فشار عصبی امری اجتناب ناپذیر می‌باشد و هر فردی در هر زمانی ممکن است با فشارهای عصبی روبرو شود. حتی در عصر شکار نیز هنگامی که انسانها به شکار می‌رفتند و در معرض تهدیدات حیوانات وحشی قرار می‌گرفته‌اند دچار فشارهای عصبی روانی شدید می‌رفتند و در معرض تهدیدات حیوانات وحشی قرار می‌گرفته‌اند دچار فشارهای عصبی روانی شدید می‌شدند. اگر چه آن نوع تهدیدات قدیمی و عوامل ایجادکننده فشار عصبی در قدیم اکنون دیگر وجود ندارند ولی تهدیدهای دیگری که به مراتب اثرات بیشتری از آنها دارند اکنون جای آنها را گرفته‌اند. بیکاری و اخراج از کار، درگیری با همکاران در محیط کار و کار زیاد و غیره از جمله این عوامل می‌باشند.

اساساً منطق و فلسفه زندگی خود ایجادکننده فشار عصبی می‌باشد و بیشتر افراد در وضعیتهای زندگی و شغلی ایجادکننده فشار عصبی قرار دارند. عواملی همچون حوادث رانندگی انتصاب در پستهای جدید، قرارهای تلفنی مهم و ملاقاتهای مهم تماماً از عواملی هستند که ممکن است ایجاد کننده فشار عصبی باشند.[1]

با توجه به مطالب فوق اگر بتوان طرقی را ارائه نمود که میزان فشارهای عصبی را در حد متعادلی نگهداشت این امر یقیناَ عملکرد و کارآیی مدیران را در سازمان بهبود خواهد بخشید.


[1] - Stephen Robbins,”Organizational behavior”, Fifth Edition, Mc Graw Hill Book Co,1991,P:601



خرید و دانلود دانلود فایل پایان نامه رشته روانشناسی /بررسی عوامل موجه فشارهای عصبی و نقش فشارهای عصبی  در کارآیی مدیران    137صفحه


پایان نامه رشته روانشناسی مقایسه خلاقیت دانش آموزان خودشیفته و ناخودشیفته دختر و پسر در دبیرستانهای شهر تهران

پایان نامه رشته روانشناسی مقایسه خلاقیت دانش آموزان خودشیفته و ناخودشیفته دختر و پسر در دبیرستانهای شهر تهران

دانلود پایان نامه آماده

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی مقایسه خلاقیت دانش آموزان خودشیفته و ناخودشیفته دختر و پسر در دبیرستانهای شهر تهران با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 120

مقدمه

پیشرفت روزافزون تکنولوژی و اطلاعات باعث تغییرات بسیاری در عرصه حیات بشر شده است و این پیشرفت شتابنده تمامی جوانب زندگی انسانی را تحت الشعاع خود قرارداده است. آموزش هم یک امر جدائی ناپذیر از زندگی انسان است. پس این امر هم با دیگر عوامل تحت تاثیر این پیشرفتها و تحول ها قرارگرفته است. روزگار ما عصر تغییر و دگرگونی است! از خصوصیات این تغییرات شتابندگی، فراگیری و تاثیرگذاری است. بعبارت دیگر تکنولوژی جدید بر تمام عرصه های زندگی بشر نافذ و تاثیرگذار است (درانی، 1384 ).  ما می دانیم عصری که در آن قرارداریم، عصری ثابت و بی تحرک نیست. هرچند که انسان در طول حیات خود همیشه در حال تغییر و تحول بوده است اما تحولات آن دوران را هیچگاه نمی توان با تحولات سریع و شتابان این دوران مقایسه کرد ( همان منبع ).  می توان گفت حال که ارتباطات بر تمامی جوانب زندگی انسان تاثیر گذاشته است پس آموزش هم بی تاثیر نخواهدبود. می توان به جرات گفت در این عصر یکی از مهمترین نهاد اجتماعی که دستخوش تغییرات وسیع شده است. همین نهاد آموزش و یادگیری در سطح عمومی و عالی بوده است ( فقیهی ، 1383 ). 

  تفاوت هایی بین دانش آموزان قرن 21 با قرن 20-19 

گزارش کمیسیون (یادگیری : گنج درون) در برهه ای از تاریخ انتشار یافت که به نظر می آید جهان بین اهداف کوتاه مدت بلند مدت توسعه بشری و بین مادیات و معنویات در افسارگسیختگی بسر می برد. پیام این گزارش بطور کلی این است که فرد با نشانه گرفتن اهداف بلندمدت می تواند بهترین تلاش را در جهت نیل به نظرات کوتاه مدت انجام دهد. مفهوم یادگیری مادام العمر ما را توانا می سازد تا آموزش را در تمام ابعادش هم بعنوان ابزاری برای پیشرفت فردی و اجتماعی و هم بعنوان پایانی در خود مشاهده نماییم.     

شناخت جهان و شناخت دیگران 

یکی از اهداف اساسی تعلیم و تربیت کمک به تبدیل وابستگی متقابل به اتحادی است که آزادانه بتوان در آن وارد شد. برای رسیدن به این هدف باید مردم را قادر ساخت یکدیگر و دیگران را از طریق شناخت کلی جهان بشناسند.  اولین گام در جهت فهمیدن پیچیدگی های رو به رشد رویدادهای جهان و مبارزه علیه وضعیت نامعلوم آن، کسب معلومات، عینیت بخشیدن به حقایق و تعدیل نگرشی منتقدانه به جریان اطلاعات است. اینجاست که تعلیم و تربیت به عنوان عاملی جایگزین ناپذیر در پیشرفت قوه تشخیص بشر مطرح می شود و قدرت فهم واقعی رویدادها را ورای تصویر تحریف شده و کوتاهی که رسانه ها ارائه می دهند، تقویت می کند. تعلیم و تربیت آرمانی باید همه را یاری دهد تا شهروند دنیای متلاطم و در حال تغییری شوند که در مقابل چشمانشان تولد می یابد.



خرید و دانلود پایان نامه رشته روانشناسی مقایسه خلاقیت دانش آموزان خودشیفته و ناخودشیفته دختر و پسر در دبیرستانهای شهر تهران


دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج و عادی با آزمون MMPI با فرمت ورد

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج و عادی با آزمون MMPI  با فرمت ورد

 چکیده تحقیق:

در این تحقیق به بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج وعادی با آزمونMMPI پرداخته شد و پس از اینکه دو گروه 85 نفری نمونه های تحقیق، زنان سردمزاج و زنان عادی گزینش شدند آزمون MMPI مورد اندازه گیری قرارگرفت. در نهایت پس از محاسبه شاخص های آماری، از آزمون t استودنت گروههای مستقل استفاده به عمل آمد و به آزمون 8فرضیه تحقیق مبادرت ورزیده شد. با توجه به فرآیند آزمون فرضیه مشخص گردید که همه فرضیه های تحقیق رد و فرضیه های صفر تحقیق تایید گردیدند.

 1-1:مقدمه

بی تردید میتوان گفت یکی از رایج ترین مفاهیم روان شناسی در میان همگان شخصیت است. چنانکه با اندکی توجه در صحبت های روزمره متوجه فراوانی کاربرد این مفهوم می شویم. کاربردهایی که براساس معانی وتعابیر مختلف قرار دارند گاه دلالت بر صفات و ویژگی های بارز افراد اعم از مثبت معمولی و منفی می نمانید و گاه نشاندهنده مقام و مهارت های اجتماعی هستند.

کاربرد دیگر واژه شخصیت زمانی است که توانش های فرد برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران مورد نظر است.موارد ذکر شده غالبا قضاوت های سطحی و محدود در مورد افراد را بدنبال دارند.اما نظر خبرگان این زمینه یعنی روان شناسان چیز دیگریست.

در تعاریفی که از شخصیت شده تنوع و اختلاف بسیاری به چشم می خورد که ناشی از نظریه های گوناگونی است که نظریه پردازان درباره چگونگی تشکیل و تحول شخصیت و مفاهیم انگیزشی رفتار آدمی دارند(جمالفر،1373ص121)

ابتدا باید گفت تمام افراد صرفنظر از خصوصیات مطلوب و نامطلوبشان دارای شخصیت هستند. آنچه موجب تمایز آنها میشود چگونگی ومنحصر بفرد بودن شخصیتهاست. این تفاوت ها را با ابزارهای گوناگونی که در خود بحث خواهیم نمود میتوان شناسایی کرد.

شخصیت یک مفهوم انتزاعی است که معرف ترکیبی از اعمال افکار، هیجانات، و انگیزش های فرد به گونه ای بی همتاست و هیچ دو فردی دارای شخصیت یکسانی نیستند. هر چند که شخصیت افراد مختلف دارای وجوه اشتراکی نیز می باشند شخصیت یک فرد نسبتا ثابت باقی می ماند اما دو عامل رشد و تجربه می توانند آن را تغییر دهند.

شخصیت، مفهومی است که به ویژگی های مشخص و ملموس و واکنش های فرد در موقعیت های مختلف اطلاق می شود. واژه شخصیت ترجمه کلمه پرسونالیتی است که خود از پرسونا ی لاتینی به معنای ماسک اقتباس شده است نقابی که بازیگران تئاتر به فراخود نقش خود بر چهره می زده اند و بتدریج به خصوصیات اخلاقی و روانی افراد اطلاق شده است. در حالی که امروزه روانشناسان این مفهوم را به عنوان صفات معتبر و پایدار افراد آدمی به کار می برند.

منظور از شخصیت مجموع کیفیت های موروثی و اکتسابی است که خصوصیت فرد بوده و او را منحصر بفرد می‌کند. کیفیت های موروثی یا ذاتی تغییر ناپذیرند و فاقد جنبه اخلاقی بوده و مزاج نامیده می شوند در حالی که کیفیت های اکتسابی که منش می نامیم حاصل تجربیات فرد می بانشد و تاحدی تغییر پذیرند و تفاوت های این حوزه است که مشکلات اخلاقی را پدید می آورد و بیانگر مرحله ای است که فرد در هنر زیستن بدان رسیده است.

آلپورت که از او به نام بنیانگذار مطالعات نوین شخصیت نام می برند معتقد است شخصیت سازمان پویایی از سیستم های روان تنی فرد است که رفتارها و افکار خاص او را تعیین می‌کند.

گیلفورد، چنین اظهار می دارد که شخصیت الگوی منحصر بفرد صفات شخصیتی است. بالاخره کتل معتقد است که شخصیت امکان پیش بینی آنچه را که فرد در موقعیتی خاص انجام خواهد داد فراهم می‌کند. در مجموع باید گفت این سه به ترکیبی از اعمال ،افکار هیجانات وانگیزش های مشخص که در تعامل او با دیگران نمایان می شود توجه داشته اند.

در این باب هنری مورد نظری متفاوت ارائه داده است و به جای اینکه مانند آلپورت و آیزنک به صنعت و تیپ توجه نماید موضوع نیازهای را مطرح نموده و معتقد است آچه موجب شخصیت وپدیداری آن میشود انگیزه ها هستند که این انگیزه ها را می توانیم در باب نیازها بررسی کنیم.شخصیت یک سازه است که نمی توانیم آن را ببینم یا تعریف شخصی برایش ارائه دهیم اما با شناسایی عناصری که به میزان و کیفیت متفاوت آن را تحت تاثیر قرار می دهند و موجب تغییر و دگرگونی و رشد آن           می گردند می توانیم به سنجش این سازه بپردازیم. برای این کار از روش های مختلفی چون تست های فرافکن و روان تحلیلی و‌آزمون های صفات شخصیت و آزمون های عینی استفاده می شود. معروف ترین آزمون فرافکن در جهان تست رور شاخ می‌باشد که تاکنون بش از هزار اثر تحقیقی در مورد آن در دنیا انتشار یافته است.

این ابزارها در طی فرآیند شناخت شخصیت افراد و تفاوت های فردی همچنین میتوانند نشان دهنده موارد اختلال ونابهنجاری نیز باشند. زیرا در بعد شخصیت نیز چون دیگر ابعاد وجودی انسان گاه شاهد نابهنجاری ها واختلالاتی هستیم.

وقتی صفات شخصیتی انعطاف ناپذیر و ناسازگارانه بوده واختلال کارکردی قابل ملاحظه یا ناراحتی ذهنی بوجود می آورند تشخیص اختلال شخصیت گذارده می شود (سیاسی ،1371،ص 141)

بحث سبب شناسی و درمان و طبقه بندی اختلالات شخصیت در دیدگاههای مختلف تعابیر متفاوتی را داراست که در این مختصر نمی گنجد.

یکی از اساسی ترین مباحث روان شناسی نظریه های شخصیت است. تا نتوانیم یکی الگویی برای انسان ارائه دهیم نمیتوانیم روی آن کار کنیم. شخصیت یک سازه است که میتوان آن را در بطن نظریه های دیگر نگاه کرد و به همین دلیل براساس رویکردهای مختلف تعاریف متفاوتی هم برای آن ذکر کرده اند.

در اینجا تنها از نظریاتی چند از جمله فروید می گوئیم که شاید اولین واستوارترین ونافذترین تئوری منش را به منزله یک سیستم کوشش ها که ماخذ رفتار است پایه گذاری کرد.

دیدگاه روان کاوی بنا به شرایط خاص آن زمان که دوران اتمیزم یا تجربه گرایی بود شخصیت را به شکل تفکیک شده وعناصر متشکله مورد بررسی قرار داده است. فروید ابتدا شخصیت را متشکل از سه جزءخود آگاه، نیمه خود آگاه وناخودآگاه دانسته و سپس تجدید نظر نموده و آن را شامل سه ساخت بنیادی به نام های نهاد ، خود و فراخود عنوان کرد. هر یک از این بخش ها وظیفه خاصی را به عهده دارد. اما تاثیر متقابل آنها در یکدیگر مهمترین عامل در تعادل شخصیت است وتعامل و تعارض پویای این سه ساخت تعیین کننده رفتار است(قرچه داغی، 1372،ص 98)

مروری گذرا نیز به دیدگاه رفتار گرایی داریم: الگویی که رفتارگرایان بر آن اساس شخصیت را توجیه می کنند همان الگوی یادگیری محرک-پاسخ و الگوی محرک-ارگانیزم-پاسخ است. در الگوی اول شخصیت فرد را صرفا ذاییده نوع پاسخ هایی می دانند که فرد در قبال محرک های مختلف محیطی از خود نشان می‌دهد. در الگوی دوم نوع تعبیر و تفسیر و برداشت فرد از محرک ها عامل مهمی در تعیین نوع پاسخ ها و چگونگی رفتار و شخصیت او به شمار می آید. در قالب نظریه رفتاری محرک ها وعوامل محیطی نقش قاطع و تعیین کننده ای در تغییر و تکوین شخصیت دارند و شخصیت افراد تابع محیطی قرار می گیرد که در آن رشد می یابند.

جدای از تعاریفی که برای شخصیت ارائه شده در پاره ای دیدگاههای به طبقه بندی هایی نیز بر می خوریم که در اینجا برای رعایت ایجاز تنها به نمونه هایی بسیار اندک بسنده می کنیم. این تقسیم بندی ها گاه دارای پیشینه تاریخی کهنه هستند. از این جمله تقسیم بندی بقراط است که همان چهار مزاج معروف دموی،صفراوی، سوداوی و بلغمی می‌باشد. پس از وی جالینوس نیز بر همین پایه به نتایجی رسید. پس از بقراط معروف ترین طبقه بندی ها از آن کرچمر وشلدن می‌باشد. این تحقیقات همه مبتنی بر مشاهده تفاوت های فردی در ساختار بدنی وتلاش برای ارتباط دادن این تفاوت ها با شخصیت است. رویکرد دیگر مشاهده خصایص شخصیتی افرادد مختلف و تلاش برای طبقه بندی آنها بر اساس سنخیتشان بدون توجه به خصوصیات بدنی آنهاست. تقسیم بندی یونگ که مبتنی بر تیپ درونگرا و برونگرا است و تقسیم بندی آیزنگ که شخصیت فرد را در دو بعد درونگرایی-برونگرایی واستواری- نااستواری هیجانی تحلیل می‌کند از این دست می باشند.فروم،شخصیت را متشکل از دو عنصر مزاج و منش     می داند و چنین عنوان می‌کند که قضاوت ارزشی در مورد مزاج ها تابعی است از متغیر سلیقه در حالی که منش ها جنبه اخلاقی دارند و چنانچه معتقد به نسبی گرایی باشیم خواهیم دید که تفاوت های منشی نیز مربوط به سلیقه اند و تفکیک میان این دو از اهمیت خاصی برخوردار است. فروم سنج های شخصیتی فوق را که هر یک دارای ویژگی های خاصی هستند مطرح می‌کند: تیپ پذیرا تیپ استثمارکننده،تیپ بازاری، تیپ احتکاری، تیپ مولد، و تیپ ناشیستیک. او معتقد است که شکل های مختلفی از این سنخ ها را ممکن است افراد داشته باشند اما یک تیپ بیشتر عمل می‌کند وآن شکل شخصیتی را می سازد. گوناگونی شکل های شخصیتی معلول عوامل چندی است این عوامل موجب دگرگونی و رشد شخصیت می شوند.

آدمی، تکامل و رشد خود را به صورت تغییرات محسوس یا نامحسوس نشان می‌دهد. انسان ها در اثر گذشت زمان و تبدیل موقعیت ها تغییر می کنند. دگرگونی هایی را که در اثر مرور زمان به وقوع می پیوندد به رشد نسبت می دهیم اما تغییراتی که در اثر موقعیت های گوناگون در انسان به وجود می آید نشان دهنده انعطاف پذیری شخصیت می‌باشد و سازگاری نام دارد(قرچه داغی، 1372،ص99)

رشد در اثر دگرگونی و شدن حادث می گردد و ما آنگاه می توانیم صحبت از رشد شخصیت نمائیم که به تغییر وانعطاف پذیری آن قائل باشیم. پس ابتدا می پردازیم به مسا له ثبات در برابر انعطاف پذیری.دو دسته اعتقاد هست که یکی ثبات شخصیت را مطرح می‌کند و معتقد است شخصیت فرد از همان کودکی شکل می گیرد مانند نظریات فروید. اما گروه دیگری هستند که انعطاف پذیری را قبول دارند و می گویند شخصیت ثبات ندارد مثل اریکسون که قائل به رشد در طول زندگی است.

رشد شخصیت از نظر بسیاری از دانشمندان متفاوت است.مثلا از دیدگاه فروید شخصیت به وسیله رویدادهای گذشته زندگی تعیین می شود واما یونگ اعتقاد د ارد که رویدادهای گذشته در تاریخچه نژادی و نوعی فرد و در زندگی او موثر بوده و به شخصیتش شکل می بخشد و نه تنها شخصیت انسان را محصول گذشته می داند بلکه آینده را با تمام اهداف و آرزوهایش در آن موثر می داند و به نظر او انسان همیشه در حال رشد بوده وکوشش وی جهت رسیدن به چیزی در آینده است(پارسا ،1371،ص107)

در مبحث عوامل بر شخصیت باز شاهد همان بحث قدیمی وراثت و محیط هستیم. از یک طرف وراثت گرایان هستند که می گویند نود درصد رفتارهای مان منتج از ژن های ماست که منظور اطلاعاتی است که از طریق DNA انتقال پیدا می‌کند یعنی سلول های متفاوت جنسی و در انتها ساخت یک انسان جدید و نمودار شدن یک صفات مشخص. از طرف دیگر محیط گرایان هستند و رفتارگرایان مانند واتسون که معتقدند هر چه هست محیط است و این ذهن لوح سفیدی است که به مرور به واسطه تاثیرات محیطی نقوشی روی آن بسته می شود. گفتنی است این گروه اختلالات شخصیتی را نیز نتیجه عوامل نامساعد محیطی و نابهنجاری های جامعه می دانند. این دو دیدگاه افراط و تفریط دارند ودیدگاه درست تر این است که تعامل بین این دو موجب می شود یک سری صفات از راه وراثت منتقل شوند و در اثر میان کنش با محیط شخصیت ساخته شود. از میان معتقدان به تعامل محیط و وراثت ریموند. بی .کتل را می توان نام برد.

شخصیت سازه ای است که با بالا رفتن سن آدمی پیچیدگی بیشتری می یابد به طوری که هر چه زمان می گذرد رفتارها و واکنش های کلی کودک شکلی اختصاصی تر به خود می گیرند و نهایتا شخصیت سازمانی پویا و پایدار می شود که حاکم بر رفتار فرد است و به نسبت انسجام و وحدت درونی خود در موقعیت های مختلف واکنش های مقتضی از خود نشان می‌دهد(شفیع آبادی، 1373،ص115)

در این فرآیند رشد و تحول عوامل بسیاری دخلیند که در بحث وراثت می توان مفاهیمی چون:هوش ،استعداد،یادگیری ،حافظه ،خلاقیت ،انگیزش پذیری و… را مطرح نمود.همچین نحوه عملکرد غدد درون ریز از اهمیت بالایی برخوردار است. در مجموعه عوامل محیطی، ابتدا محیط قبل از تولد را داریم که تحت تاثیر عواملی چون رحم مادر، تغذیه و بهداشت تن و روان مادر قرار دارد. سپس به محیط بعد از تولد می رسیم که عناصری چون: والدین، خانواده، تغذیه، مدرسه، فرهنگ و وضعیت اقتصادی اجتماعی را در بر می گیرد.

وقتی عوامل موثر بر شخصیت را در بعد محیط بعد از تولد مورد بررسی قرار دهیم بی شک یکی از برجسته ترین عناصر مسائل جنسی است و ما بنا داریم از میان این عوامل با تاکید بیشتری به این بخش بپردازیم:

بی تردید تمایلات جنسی شخص، چنان با کل شخصیت او در هم آمیخته و بر برداشت او از خود روابط او با دیگران والگوهای کلی رفتار او اثر می گذارند که صحبت از شخصیت منهای مسائل جنسی به عنوان پدیده ای مستقل در واقع غیرممکن است. تمایلات جنسی هر شخص بستگی به سه عامل پیوسته به هم دارد: هویت جنسی او، جنسیت او، و رفتار جنسی او. این عوامل که در رشد، پیشرفت، وعملکرد شخصیت و تاثیرپذیری آن توسط تمایلات جنسی، تاثیر می گذارند مجموعه عوامل روانی-جنسی نامیده می شوند. واضح است که تمایلات جنسی چیزی بیشتر از سکس فیزیکی، خواه با مقاربت و خواه بدون آن و چیزی کمتر از تمام وجوه رفتار معطوف به کسب لذت است. رفتار جنسی انسان گوناگون است و تحت تاثیر متقابل عواملی پیچیده قرار دارد.

رفتار جنسی را میتوان در دو حوزه بهنجار و نابهنجار بررسی نمود هر چه تعریف دقیق هر یک از این دو شکل به نظر می رسد اما رویهمرفته رفتار جنسی نابهنجار را آسان تر می توان توصیف نمود: یعنی رفتار جنسی که برای خود یا دیگری مخرب است قابل هدایت به سوی یک شریک جنسی نیست تحریک اعضا جنسی اولیه را مستثنی میدارد به طور نامتناسبی با اضطراب و احساس گناه همراه است و حالت جبری دارد. با این حال تعیین مرزی دقیق و قاطع خالی از اشکال نیست. مثلا گاه روابط جنسی خارج از محیط زناشویی.خود ارضایی، وانواع مختلف تحریکات جنسی که به اعضای غیر از از دستگاه جنسی اولیه مربوط می گردد، بسته به زمینه کلی، باز هم ممکن است در محدوده بهنجاری قرار بگیرد.

در طبقه بندی نابهنجاری های رفتار جنسی ابتدا پارافیلیاها و سپس اختلالات کنشی جنسی و سایر اختلالات جنسی هستندکه در فصول بعدی به تفصیل مورد بحث قرار خواهند گرفت.



خرید و دانلود دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج و عادی با آزمون MMPI  با فرمت ورد


دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - تاثیر مهد کودک بر رشد هوش علمی کوکان با فرمت ورد

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - تاثیر مهد کودک بر رشد هوش علمی کوکان با فرمت ورد

چکیده

این تحقیق به منظور بررسی تأثیر مهد کودک در بالا بردن هوش عملی مقاطع اول و دوم و سوم ابتدایی که قبل از ورود به مدرسه دوره مهد کودک و پیش دبستانی را طی کرده اند انجام گرفته است .

برای نمونه برداری از بین دانش آموزان شهرستان ابهر ، ناحیه یک آموزش و پرورش این شهر تعداد 96 نفر در مقاطع تحصیلی اوّل ، دوّم ، سوّم به طور تصادفی خوشه ای گزینش شدند که از این تعداد نیمی پسر و نیمی دختر هستند .

فرضیه های اساسی این پژوهش عبارتند از :

ـ رشد هوش عملی کودکان برخوردار از آموزش های مهد کودک بیش از رشد عملی کودکان محروم از آموزشهای مهد کودک است .

ـ بین کودکان دختر و پسر برخوردار از آموزشهای مهد کودک بر رشد هوش عملی تفاوت معناداری وجود دارد .

ـ نتایج بدست آمده از تحقیق حاکی از آن بود که تفاوت بین دو گروه معنادار نبود .نتایج حاصل از آزمونt محاسبه شده مربوط به نمره های حاصل ازمکعبهای کهس نشان داد که فرض ضر بدردو گروه از پسران و دختران تایید می شود و فرض خلاف رد می شود این بدان معنا است که رشد هوش عملی در دو گروه مهد رفته یا نرفته معنی دار نبود به عبارت دیگر فرضیه پژوهش مبنی بر تفاوت این گروه تاکید نمی شود.در کل یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزشهای مهد کودک بر رشد هوش عمل تاثیری ندارد و بین رشد هوش عمل کودکان مهد کودک رفته و نرفته تفاوت معنا داری وجود ندارد.

فصل اوّل

مقدمه

همه روزه در روزنامه ها آگهی تشکیل دوره هایی را می خوانیم که ادعا می شود گذراندن آنها موجب بالا رقتن نمره های داوطلب در آزمونهایی نظیر استعداد تحصیلی ، آزمون ورودی دوره های بعد از لیسانس و …… می شود .

آماده سازی داوطلبان برای گذراندن اینگونه آزمونها به کسب و کار سوادآوری تبدیل شده است که نوعی از آن را می توان در مهد کودک مشاهده کرد . براساس تجربیات و بررسیهای روان شناختی و تربیتی ، سال های اولیه زندگی کودکان نقش اساسی در رشد و پرورش آنان ایفا می کند چرا که 80 درصد شخصیت کودک ظرف 6 سال اولیه حیات شکل می گیرد و بر این اساس آموزش و پرورش پیش دبستانی از اهمیت ویژه ای برخوردار بود . و تلاش عمده دولت ها براین بوده است که هر روزه تعداد بیشتری از کودکان تحت پوشش آموزشهای این دوره قرار گرفته و با توجه به ویژگیها و نیازهای فردی از آموزشهای مناسب و سازنده برخوردار گردند . اینکه آماده سازی تا چه حد می تواند نمره های آزمونها را بهبود بخشید خود مسله بحث انگیزی است (مفیدی ، 1368) ؟

اگر بخواهیم در قرن 21 که قدرت کشورها در نیروی انسانی نهفته است به پیشرفت همه جانبه در زمینه های فردی ، اجتماعی ، اقتصادی ، صنعتی ، علمی و فرهنگی نایل شویم به شخصیت های رشد یافته انسان های متفکر و دست های ماهر و توانا نیازمندیم و چنین شخصیت هایی به جهت بالندگی همه جانبه باید تربیت شوند . (اشتری ـ 1383) .

انسان از بدو تولد تا شش ـ هفت سالگی حساس ترین و مهمترین مراحل رشد خود را طی می کند این سالها مرحله شکل گیری شخصیت است که با حساسیت زیاد کودک نسبت به پیرامون خود شخص می شود و زمان آموزش قبل از دبستان است نفوذ تأثیر این منطقه می تواند دائمی باشد . ثابت شده است کودکانی که مراکز پیش دبستانی را طی کرده اند آسان تر از کودکانی که از این امتیاز محروم بوده اند وارد دبستان و مرحله بعدی تحصیل می شوند بنابراین گذراندن دوره پیش دبستانی عامل مهمی در موفقیت تحصیلی به حساب می آید هرگاه مراکز پیش دبستانی نظیر مهد کودک ها یا کودکستانها دارای برنامه های با کیفیت بالا باشند کمی ضروری برای خانواده ها در دنیای امروزی به شمار می آید . (باز اللهی ـ 1381) .

لذا کودکانی که از حدود سه تا شش سالگی به مراکزی می روند که در آنجا بازی ـ تفریح و آزمایشات هوشی بر روی آنها انجام می شود ، با این فرض ها باید دارای معلومات و تواناییهای بیشتری باشند .

در این تحقیق ، بررسی تأثیر آموزشهای مهد کودک بر رشد کودکان به عنوان اصلی در پژوهش حاضر است .

 بیان مسئله : (سوال پژوهشی)

متخصصان عقیده دارند که شخصیت هر انسان در شش سال اول زندگی شکل می گیرد و لذا سال های اولیه زندگی کودک از نظر تعلیم وتربیت بسیار پر اهمیت می باشد که کوتاهی در مورد آن زیان بار است . امروزه جهت رشد و بالندگی بهتر کودکان از مراکزی نظیر مهد کودک ها استفاده می شود که هدف از ایجاد این مراکز کمک به رشد جسمانی ، ذهنی ، عاطفی و اجتماعی کودکان و در نهایت کمک به شکوفایی استعدادها و علایق آنان می باشد . (پارسا و 1374) .

از طرفی آموزش و پرورش هم مانند بسیاری دیگر از امور زندگی پیوسته در حال تغییر و تحول است از این رو مسئولان تعلیم و تربیت یک جامعه بخصوص معلمان و مربیانی که با کودکان در ارتباط هستند باید به تحولات تعلیم و تربیت و روش های پیشرفته تر آگاهی یافته و روش کار خود را اصلاح و تغییر دهند . (برقک ، 1372) .

تنها با تشخیص مراکز توجه و کانون ررغبت کودک می توانیم مطلب مورد نیاز او را به وی بیاموزیم ، می توان فعالیت هایی که در برنامه روزانه ، هفتگی و ماهانه کلاس های آمادگی و یا ضمیمه مهد کودک ها پیش بینی شده است را نظیر فعالیت های زبان آموزی ، آموزش مفاهیم و علوم اجتماعی ، دینی و اخلاقی و هر نوع فعالیت را که در اطراف یک موضوع متمرکز شده را مرکز فعالیت کودکان قرار دهیم (برقک ، 1372) .

لذا با توجه به آنچه توصیف شده در این پژوهش سعی می شود بررسی شود که آیا بین کودکانی که از آموزش های مهد کودک برخوردار بوده اند با کودکانی که از این آموزشها برخوردار نبوده اند تفاوت معناداری در رشد هوش عملی وجود دارد ؟ .

آیا بین کودکان دختر و پسر برخوردار از آموزش های مهد کودک بر رشد هوش عملی تفاوت معناداری وجود دارد ؟ .

هدف پژوهش

هدف اصلی پژوهش پی بردن به تأثیرات آموزش های مهد کودک بررشدهوش عملی کوکان است .

در واقع در این پژوهش سعی می شود بررسی صورت گیرد در بین کودکانی که به مهد کودک رفته اند و آموزش دیده اند با کودکانی که سابقه رفتن به مراکزی مثل مهد کودک ها را ندارند و مشخص شود که بین این 2 گروه چه تفاوت هایی می تواند در خصوص رشد هوش عملی در آنان وجود داشته باشد ؟ آیا کودکان در این مراکز فقط به بازیهای ساده و حفظ شعر می پردازند یانه در کنار آن به کسب تجارت و هوش عملی مثل : بازی با خمیر و درست کردن اشیا و بازیهای ابتکاری و بازیهای خلاقیت را می آموزند ؟ آیا این آموزشها باعث بالا رفتن هوش عملی کودکان در آینده می شود ؟

اهمیت پژوهش

امروزه آموزش پیش از دبستان در کشورهای در کشورهای توسعه یافته در زمره بخش های اساسی آموزش عمومی به شمار می رود در این گونه کشورها از سالیان دور برای توسعه آموزش پیش دبستانی سرمایه گذاری شده است . تأثیر آموزش های کودک در سنین زیر شش سال برهمگان آشکار است و از زمانهای دور اندیشمندانی چون افلاطون ارسطو ، کمینوس ، شروع تعلیم وتربیت را از دامان مادر واوان کودکی پیشنهاد نموده اند . اندیشمندان حوزه تعلیم وتربیت دوره‌ معاصر همچون فردبل ، ردسود پستالوزی و … نیز بر این امر تأکید نموده و معتقدند سال های اول زندگی و تجربیات یافته های این دوره پایه و اساس یادگیری و موفقیت های آینده کودکان به شمار می رود .

تحقیقات انجام شده از تأثیر نگرش اولیا بر تعلیم وتربیت کودکان گواهی می دهند چنان که اولیا آگاه و علاقمند به رشد کودک در پرورش کودکان خود موفق تر بود . و کودکانی شاد ، سالم و پویا به جامعه تحویل داده اند . خانواده هایی که به سرنوشت کودک خود می اندیشند قطعاً با به کارگیری همه امکانات به منظور رسیدن به وضعیت مطلوب با تصویرهای ذهنی مثبت برای کودک خویش گام بر می دارند . این گونه اولیا با آگاهی ازاین که آموزش پیش از دبستان (دوره 3 تا 6 سال ، نقش بسزایی در رشد پرورش و خلاقیت و توانمندی ها و شخصیت کودک در فرهنگ پذیری و جامعه پذیری دارد در تلاش برای شناسایی مراکزی هستند که بدون هیچ گونه فشار روانی آنهارا با نقش های گوناگون افراد و تأثیر آن بر زندگی آشنا نمایند و با دقت و توجه به نیازهای کودکان زمینه کسب تجربیات کودک را فراهم آورند . ) (اشتری ـ 1383) .

از طرفی هزینه کردن در این مقطع سنی با برنامه ها و آموزشهای صحیح برای کودکان سبب می شود بستر فرهنگی مناسبی برای تغییر بسیاری از عادات غلط باشد ، تأثیر آموزشهای مستقیم در این دوران چندین برابر آموزشهای غیر مستقیم نظیر رسانه های گروهی است و نیز از لحاظ حقوقی هم پرداختن به آموزش کودکان یعنی حمایت از حقوق شناخته شده آنان . (اللهیاری و همکاران 1380) .

ـ اما اینکه مهد کودک (این آموزش ها) تا چه حد بر روی هوش عملی کودکان مؤثر است نیازمند بررسی و مطالعه بیشتر است ؟

«تاریخچه مهد های کودک»

روزگاری بشر ساده وآسان زندگی می کرد و چندان نیازی به آموزش های تخصصی نداشت . همه امور در جهت تأمین نیازهای اساسی بود و مشاغل نیز بر اساس طرح ریزی می شدند و از شکل بسیار ساده برخوردار بود ند . با افزایش جمعیت و بالا رفتن سطح آگاهی و اطلاعات انسان ها و نیز ارتباط جوامع مختلف با یکدیگر ، سطح توقع و نیازها و تنوع طلبی که بر خاسته از ذات انسان است روبه افزونی می نهاد . بتدریج سکان داران و عرصه زندگانی کسانی شدند که تخصص و خلاقیت خود را در همه امور به کار گرفتند و زندگی را از سادگی به شکل پیچیدگی در آوردند تا بااین تغییر نمود عینی توانایی های خود را بروز دهند . (اشتری ، 1382) .

در گذشته عمدتاً مراکز پیش از دبستان به عنوان مکانی برای نگهداری کودکان والدینشاغل به مشار می رفت و والدین غیر شاغل کمتر فرزندان خود را به این مراکز می سپردند ولی امروزه به جهت افزایش آگاهی والدین و درک اهمیت آموزش و پرورش پیش از دبستان بر سطوح دیگر آموزش ، علیرغم اینکه رشد جمعیت در اکثر کشورهای دنیا خصوصاً کشور ما در حال کاهش می باشد . تقاضا برای ورود به مقاطع پیش دبستانی رو به افزایش است (طالب زاده 1385) .سابقه آموزش (1) و نگهداری (2) از آنان به قدمت تاریخ بشری است اما با توسعه صنعتی و اوج گیری نقش زنان در جامعه و نیاز به حضور آنان در همه  عرصه های اجتماعی فعالیت مراکز نگهداری (1) از کودک به شکل گسترده آغاز گردید .

این مراکز در ابتدا به جنبه های آموزشی کودکان کمتر توجه داشتند و در ازای دریافت وجهی در ساعت هایی معین صرفاً به نگهداری از کودکان می پرداختند . در چنین شرایطی دغدغه های فکری اولیا نسبت به تربیت فرزندان هم چنان باقی بود تا این که با توسعه و پیشرفت جوامع و احساس نیاز روز افزون به وجود یک محیط امن که هم به نگهداری از کودکان بپردازد و هم در ارتقای سطح آگاهی و دانش آنان گام بردارد و ضروری می نمود . بدین ترتیب مهد کودک ها به شکل کنونی شکل گرفت و قسمتی از مسئولیت تربیت و آموزش کودکان زیر شش سال به این مراکز واگذار گردید . در این مراکز علاوه بر آشناسازی کودکان باارزش ها و ایجاد ارتباط اجتماعی رشد آن ، گام های اولیه در جهت تکوین شخصیت کودک و بالا بردن سطح مهارت های او برداشته شد (طالب زاده 1385) .

این مراکز در چند دهه گذشته به ویژه با آغاز زندگی آپارتمان نشینی و فضاهای محدود و بسته صتامت آن عدم دسترسی کوکان به فضاهای لازم برای بازی با همسالان و بازی های پرتحرکی چون دویدن ، پریدن و … بیش از پیش اهمیت یافتند . (طالب زاده 1385) .



خرید و دانلود دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - تاثیر مهد کودک بر رشد هوش علمی کوکان با فرمت ورد