دانلود مقاله تاریخچه علم ژنتیک

دانلود مقاله تاریخچه علم ژنتیک

فرمت فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 14

 

به عنوان مقدمه

دانش زیست شناسی یکی از قدیمی ترین علومی بوده که بشر به آن توجه داشته است. شواهد بسیار زیادی که طی کاوشهای باستان شناسی بدست آمده حکایت از آن دارد که انسانهای پیشین به دانش زیست شناسی توجه داشته اند و در این میان اصلاح نژاد دامها و پرورش گیاهان با باردهی بیشتر از دانش گذشتگان در مورد علم ژنتیک خبر می دهد. اما از حدود یک قرن پیش دانش زیست شناسی  وارد مرحله جدیدی شد که بعدا آن را ژنتیک نامیده اند و این امر انقلابی در علم زیست شناسی به وجود آورد. در قرن هجدهم ، عده ای از پژوهشگران بر آن شدند که نحوه انتقال صفات ارثی را از نسلی به نسل دیگر بررسی کنند؛ این بررسی ها به نتیجه قابل ملاحضه ای ختم نشد. دو دلیل مهم آن عبارت بودند از آگاهی نداشتن به ریاضیات و دلیل دوم انتخاب صفاتی بود که برای پژوهش های اولیه ژنتیک مناسب نبودند.

اولین کسی که توانست قوانین حاکم بر انتقال صفات ارثی را شناسایی کند، کشیشی اتریشی به نام گریگور مندل بود که در سال 1865 این قوانین را که حاصل آزمایشاتش روی گیاه نخود فرنگی بود، ارائه کرد.  این در حالی بودکه جامعه علمی آن دوران به دیدگاه ها و کشفیات او اهمیت چندانی نداد و نتایج کارهای مندل به دست فراموشی سپرده شد. و به نظر می رسید ، پرونده این دانش رو به بسته شدن است.  در سال 1900 میلادی کشف مجدد قوانین ارائه شده از سوی مندل ، توسط درویس ، شرماک و کورنز باعث شد که نظریات او مورد توجه و قبول قرار گرفته و مندل به عنوان پدر علم ژنتیک شناخته شود.

در سال 1953 با کشف ساختمان جایگاه ژنها (DNA) از سوی جیمز واتسن و فرانسیس کریک ، رشته ای جدید در علم زیست شناسی به وجود آمد که زیست شناسی ملکولی نام گرفت . با حدود گذشت یک قرن از کشفیات مندل در خلال سالهای 1971 و 1973 در رشته زیست شناسی ملکولی و ژنتیک که اولی به بررسی ساختمان و مکانیسم عمل ژنها و دومی به بررسی بیماری های ژنتیک و پیدا کردن درمانی برای آنها می پرداخت ، ادغام شدند و رشته ای به نام مهندسی ژنتیک  را به وجود آوردند که طی اندک زمانی توانست رشته های مختلفی اعم از پزشکی ، صنعت و کشاورزی را تحت الشعاع خود قرار دهد و دیدگاه های مختلف عصر حاضر را به خود اختصاص دهد.

اساس  مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی انتقال یک یا تعدادی از ژنهای یک ارگانیسم  به درون خزانه ژنتیکی  یک ارگانیسم دیگر است. به این ترتیب ارگانیسم جدید واجد ژنهایی خواهد شد که در گذشته فاقد آن بوده و اینک وادار می شود که در شرایط  محیطی مناسب اقدام به بیان آن ژن نماید که محصول آن می تواند منجر به بروز صفت خاص و یا تولید فراورده ای شود.

مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی در چند سال اخیر توانسته منشأ خدمات ارزنده ای برای نوع بشر باشد. از مهمترین دستاوردهای این دانش می توان تأثیر آن را حیطه های مختلف از جمله  صلاح نژادی حیوانات و گیاهان با هدف تولید فراورده های بیشتر،  تهیه داروها و هورمون ها با درجه خلوص بالا و صرف هزینه های پایین ، درمان بیماری های ژنتیکی با ایجاد تغییرات در سلول تخم و موار متعدد دیگر اشاره کرد. تشخیص قبل از بارداری بیماری های ژنتیکی ، تشخیص صحت رابطه فرزند با پدر و مادر و همچنین تکنیک شناسایی مجرمان از روی بقایای باقی مانده از بدن ، مو و یا خون آنها از جمله توانایی های دیگر ژنتیک مولکولی است.



خرید و دانلود دانلود مقاله تاریخچه علم ژنتیک


دانلود مقاله ترانسفورماتور های جریان Current transformer

دانلود مقاله ترانسفورماتور های جریان Current transformer

ترانسفورماتور های جریان Current  transformer

در پستهای فشارقوی به منظور اندازه گیری مقدار جریان و یا حفاظت تجهیزات توسط رله های حفاظتی الکتریکی ازترانسفورماتورهای جریان استفاده می شود که دارای دو وظیفه اصلی می باشند :
۱ـ پایین آوردن مقدار جریان فشار قوی بطوری که قابل استفاده برای اندازه گیری از قبیل آمپر متر و مگا واتمتر و کنتورهای اکتیو و راکتیو و همچنین رله های حفاظتی جریانی باشد
۲ ایزوله کردن و جدا کردن دستگاههای اندازه گیری و حفاظتی از ولتاژ فشار قوی در اولیه . بطور کلی ترانسفورماتور های جریان اولیه آنها در مسیر جریان مورد حفاظت و یا اندازه گیری قرار گرفته و در ثانویه آن ، با نسبتی معین جریانی متفاوت داریم مثلاً ترانس جریان با نسبت ۲۰۰/۱ یعنی ترانسی که بازای ۲۰۰  آمپر در طرف اولیه ۱ آمپر در طرف ثانویه ( به شرط برقراری مدار ) ایجاد می کند .
طبعاً هر قدر جریان اولیه تغییر کند جریان در طرف ثانویه نیز به همان نسبت تغییر می کند . ولی به خاطر محدودیت هسته ترانس جریان برای عبور خطوط قوای مغناطیسی این قاعده تا حد معینی از افزایش جریان ارتباط دارد . به خاطر حفاظت وسایل اندازه گیری در برابر ضربه های ناشی از اضافه جریان معمولاً ازترانس جریان نهایی استفاده می شود که هسته آنها خیلی زود اشباع می شود . برعکس برای اینکه سیستمهای حفاظتی دقیقتر عمل کنند به ترانس جریانهای احتیاج داریم که هر چه دیرتر اشباع بشوند مثلاً ده ، پانزده یا بیست برابر جریان نامی . طرز کار ترانس جریان نیز بدین صورت است که جریان مدار از اولیه آن عبور کرده و باعث ایجادخطوط قوای مغناطیسی می شود این خطوط قوا به نوبه خود درثانویه ایجاد جریان می کند . جریان موجود در سیم پیچ ثانویه خطوط قوای دیگری را در هسته بوجود می آورد که جهت آن مخالف جهت خطوط قوای اولیه بوده و آنرا خنثی می کند چنانچه مدار ثانویه ترانس جریان در حالی که ترانس در معرض جریان اولیه است باز شود . خطوط قوای مربوط به ثانویه صفر شده و در هسته فقط خطوط قوای مربوط به اولیه باقی می ماند که این خطوط قوای هسته را گرم کرده و باعث سوختن ترانس جریان می شود . لذا همیشه اخطار می شود که ثانویه ترانس جریان که درمدار قرار گرفته باز نشود یا به مداری با مقاومت بیشتر از حد مجاز متصل نشود…

35 صفحه فایل ورد قابل ویرایش

فهرست مطالب
ترانسفورماتورهای جریان
پارامترهای اساسی در Cotها
انواع ترانسهای جریان از نظر ساختمان
مشخصات الکتریکی ترانسهای جریان
ترانسفورماتورهای ولتاژ
خروج دستی ترانسفورماتورها جهت سرویس و تعمیرات
برقرار کردن ترانسفورماتور پس از پایان کار سرویس و تعمیرات
عملیات در پستهای فوق توزیع دارای با سبار ۶۳ کیلو ولت
بهره برداری از ترانسورماتورهای فوق توزیع



خرید و دانلود دانلود مقاله ترانسفورماتور های جریان Current transformer


دانلود مقاله منظومه ده نامه یا روضه المحبین

دانلود مقاله منظومه ده نامه یا روضه المحبین

فزمت فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 15

 

منظومه ده نامه یا روضه المحبین

از ابن عماد خراسانی شیرازی
گرچه تحفه العشاق در مواردی از منظومه سلفش منطق العشاق تبعیت می‌نماید، لیکن موارد متفاوت با آن نیز در منظومه کم نیست. شاعر در اینجا عناوینی چون حکایت، تمامی سخن یا خلاصه سخن را حذف و گویی آنان را زاید می‌دانسته، یا محتمل است این عناوین و ابیات آنان جزو محذوفات کاتب بوده.
دیگر اینکه اوحدی روایت را به صورت نقل از کسی دیگر آورده، در حالیکه رکن‌الدین به گونه‌ای سروده که گویی از تجربیات عرفانی و عاشقانه خودش بوده است. چنین به نظر می‌رسد که واقعه در اوان جوانی خودش اتفاق افتاده و آن در نتیجه جدا ماندن از امیرزاده مذکور، امیر بهاءالدین بوده است:

مرا روزی هوای دلبـــــری بود نظر بر روی زیبا منـــــــظری بود
که از بهر رخش سرگشته بودم ز راه عافیت بــــــــــر گشته بودم
نه صبرم بود بی رویش نه آرام گذشته کــــــارم از آغــاز و انجام
نه او آگه ز آحوال درونـــــم که دور از روی او در موج خونم ….

که از آن احساس واقعی شاعر از دور ماندن از امیر بهاء الدین مشهود است. به بیان دیگر اگر اوحدی در منطق العشاق بنا بر درخواست ممدوحی منظومه را سروده،‌ در اینجا رکن صاین تنها و تنها از سوز درون دست به سرودن این منظومه زده .به تصریح خودش زمانی فکر سرودن این منظومه به ذهنش خطور کرده که شدیداً تحت تاثیر دوری از محبوب و لذا دوستی سرودن چنین منظومه را بدو پیشنهاد نموده

شبی با من رفیقی راز می‌گفت زهر معنـــــی حدیثی بــاز می‌گفت
حدیث عشقرا تقــریر می‌کرد وزان معنی چنین تفسیر مــــــی‌کرد
که کــــار عاشقی بادرد باشد همیشه روی عـــــــــاشق زرد باشد
اگر با او سخن گویی ندانــد سخــــــــــن جز از ره مستی نراند

گرچه تنظیم و ربط اجزاء این منظومه به نظم و قاعده منطق العشاق نیست، لکن مایه داشتن از عواطف شخصی شاعر و از آن بیشتر سلامت و روانی سخن او بیش از منظومه اوحدی بوده و جلوه خاصی بدان بخشیده. پایان سخن را بر درج غزلی از این منظومه قرار می‌دهیم که فرموده:

دلــــم زار ست و من زارم ز عشقـــت اسیـــــر رنج و بیمارم ز عشقت
علاجی کن که رفت از دست کــارم دوایی کن که بیـــمارم ز عشقت
ز عشقت نیست حاصل جز غم و درد بلی حاصل همیـن دارم ز عشقت
مرا درد دل از حد رفت لیــــــــــکن به درد دل گــــــرفتارم ز عشقت
اگر چه مـــــــــــــی‌کند آزار با من ولـــــــی هرگز نیازارم ز عشقت
مرا گفتی چرا گشتی گرفتـــــــــار گــــــرفتارم، گرفتارم ز عشقت

سومین ده نامه که ما از آن اطلاع داریم توسط «ابن نصوح فارسی» به نظم کشیده شده وعنوانش محبت نامه بوده است. ناظم یکی از معاصران رکن‌الدین صاین مذکور در فوق بوده و نام کاملش را خواجه کمال‌الدین فضل دانسته‌اند. زادگاهش چنانکه در عنوان منظومه مشهود است فارس، لیکن در تبریز توطن داشته. نامبرده چنانکه در منابع مربوط نوشته‌اند یکی از مریدان شیخ علاء الدوله سمنانی، عارف معروف این ادوار (متوفی به سال ۷۳۶ ه.) و در هنر شاعری استادش را شاعر معروف این دوران «سلمان ساوجی» دانسته‌اند.
ابن نصوح در آغاز شاعر دستگاه خواجه غیاث الدین رشیدی سابق‌الذکر بوده، یعنی همان کس که ممدوح رکن صاین چنانکه گذشت به شمار می‌رفته. لیکن بعداً به خدمت شاهان جلایری عراق عرب درآمده و مدح سلطان احمد جلایر (متوفی به سال ۸۱۳ هـ.) را گفته که همین سلطان به ظاهر بیشترین حمایت را از شاعر به عمل می‌آورده. وفات ابن نصوح به سال ۷۹۳ هـ . اتفاق افتاد.

آنچه مسلم است محبّت نامه تقدیم به خواجه غیاث الدین رشیدی وزیر گردیده. دولتشاه سمرقندی، صاحب تذکره الشعرا که این ده نامه را به ما شناسانده متذکر می‌شود که منظومه بسیار مورد توجه مردم و نیز اهل علم بوده است. ولی مؤلف آتشکده آذر، یعنی لطفعلی‌خان بیگلدلی بر عکس این نظر داده و ان را دور از دسترس همگان دانسته. ما نیز نظر به اینکه نسخه این ده نامه تا کنون به نظرمان نرسیده لذا قادر نیستیم قضاوتی در باب مضمون و هنر شاعری ناظم در آن بنمائیم.

چهارمین ده نامه که توسط خواجه عمادالدین فقیه سروده شده بر عکس موارد پیشین نشانی از ده نامه به معنی نامه های عاشقانه متعارف نداشته، بلکه این بار مضمون نامه‌ها خطاب به سلاطین معاصر شاعر چون امیر مبارزالدین مظفر و فرزندش شاه شجاع است. به عبارت دیگر این بار ده نامه منظوم مورد بحث مجموعه‌ایست از نامه‌های منظوم و در بحور و قالبهای شعری متفاوت که شاعر در زمانها و به مناسبهای مختلف برای وزرا و سلاطین وقت سروده و سپس بنابر قراین در اواخر عمر آنها را در مجموعه‌ای که عنوان کلی آن پنج گنج(به سبک نظامی) و یکی از گنجهایش همین ده نامه بوده جمع‌آوری و مقدمه منثوری نیز بر آن نوشته است.

قابل توضیح است که از همین شاعر و در مجموعه فوق‌الذکر منظومه دیگری به نام «محبت‌نامه» در موضوع عرفان ثبت است که در مواردی عنوان آن با ده نامه مورد بحث مشتبه شده. محبت نامه مذکور هشت فصل دارد با عناوینی چون: در بیان تعلق جوهر علوی و سفلی،‌در بیان تعلق جمادی به جمادی، در بیان تعلق جمادی با نباتی ….

قبل از بیان اشتباهی که در مورد این عمادالدین فقیه کرمانی و ابن عماد شیرازی، صاحب ده نامه بعدی توسط فهرست نویسان خارجی به عمل آمده، لازم می‌دانم اضافه نمایم که نام کامل عماد فقیه خواجه عمادالدین علی فقیه کرمانی بوده است. در مثنوی صفانامه، شاعر خود شرحی از احوالاتش آورده و گوید که زادگاهش کرمان، ‌پدرش از محرمان شیخ نظام‌الدین محمودعارف و او خود از شاگردان قطب الاقطاب زین الدین عبدالسلام کامویی(صوفی مشهوراین زمان) بوده است.ازقراین پدرشاعردستگاه ارشادوتکیه صوفیانه داشته بدین ترتیب که شیخ نظام الدین محمود به سال ۷۰۵ هـ . وفات یافته و به فاصله هفت روز مریدش، یعنی پدر شاعر نیز در گذشته و شاعر تصریح می‌کند که با صغر سن ناگزیر به جای پدر بر مسند شیخی خانقاه نشسته است.

هفتصد و پنج ز هجرت چو رفت وز صفر از روز همانا که هفت
منزل او روضة فـــــردوس گشت نامة شادی دلــــــــم برنوشت
تکیه به فرزند و برادر گـــذاشت آه، چو فرزند گرامیش داشت
محرم خاصش پــــــدر این گـدا رفت همــــــان هفته زدار فنـا
بندة بی تو شه در این گوشه ماند کشته درودند همین خوشه ماند…
اما آغاز ده نامه عماد الدین فقیه چون دیگر ده نامه‌ها با ستایش خداوند است
به نام آنکه معجز نــــامه اوست حروف کائنات از خامة اوست

محقق شد که بی‌نامش ز خامه نمی‌آید برون فرخنده نـــــامه
تعالی الله حکیم حکمت آموز که در لعلی نهد در شب افروز…
سپس در سبب تألیف کتاب گوید:
چنین گوید فقیر خستـــه خــاطر مشوش باطــــن شوریـــده ظاهر
که در بـــــاب بیان اهـــل معنـی سرافـرازان ملـــک نکته دانـــی
که گوی دانش از اقـــران ربودند دراین میدان یــــد بیضا نمــودند

به دیوان در یکی ده نــــامه دارند که از وی گـــــرمی هنگامه دارند
که باید ز در قم ده نامــــــه‌ای را ز نو اصلاح کـــــردن خامه‌ای را
گرایشان جمله بر یک وزن گفتند جواهر هم سَره هم سنگ سفتند
تو طرزی نو برون آور ز خاطـــر که گردد صورتش نقش ضمایر

اگر هر نامه در وزنی دهد دست بر ارباب معـانی رخصتی هست …
لازم به توضیح است از ده نامه موصوف عماد فقیه سه نامه خطاب به شاه شجاع، یعنی جلال الدین ابوالفوارس حاکم فارس و شیراز مظفری است. چنانکه شاعر در الطاف او گفته:
مرا لطفش ز خاک راه بـــــرداشت کز آب چشم گریانم خبر داشت

همان لطف از کرم با جان من کرد که باران بهاری با چمـــــن کرد
مرفه خاطرم اکنون و خــــــــــــّرم ندارد آشنایی با دلــــــــــم غم …
دیگر نامه‌ها خطاباتی است به امیر مبارز الدین مظفری پدر شاه شجاع، ‌غیاث الدین محمد وزیروخواجه قوام الدین صاحب عیارممدوح خواجه حافظ
گرچه خود سراینده، چنانکه گذشت، معترف است که شیوه ده نامه او با دیگر منظومه‌های مشابه از حیث قالب شعری و مضمون متفاوت است،مضافاً به اینکه این ده نامه به اعتراف گوینده به گونه ای سفارشی وکمترازمکنونات ذهنی شاعرنشان دارد.وسرانجام اینکه برخلاف دیگرده نامه هاخطابات ومجادلاتی است باشاهان وقت، معهذا دیده می‌شود که چون ده نامه‌های پیشین در بین مثنویهایش قطعات غزلیات لطیفی هم ثبت است:

کسی با بیدلان خواری نکرد دست عزیزان را جگر خواری نکرده است
دل صاحبدلان را صید کــــــردن نداند هر که دلــــداری نکرده است
چه داند سرّ ســــــــــودای زلیـخا که یوسف را خریداری نکرده است
دلا پیوسته در دور طلب بــاش که عاشق جز طلبکاری نکرد است



خرید و دانلود دانلود مقاله منظومه ده نامه یا روضه المحبین


دانلود مقاله نونی (NONI) معجزه طبیعت

دانلود مقاله نونی (NONI) معجزه طبیعت

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 8

 

نونی (NONI)معجزه طبیعت

میوه شفابخش ، شگفت انگیز و موهبتی خدادادی:

. نونی میوه ای است از درختی بنام مورینداسیتریفولیا  (Morinda Citrifolia  ) و از خانواده روبیاسه (Rubaiceae )که در میان مردم حاشیه جنوبی اقیانوس آرام ازسابقه ای طولانی برای درمان دردهای گوناگون برخوردار است و از گیاهان وحشی وبومی در جزائر کارائیب ،هاوائی وپولینزی محسوب میشود.مردم پولینزی حداقل 2000  سال است که از نونی ، این میوه شفا بخش استفاده میکنند که بتدریج در مالزی ، اندونزی ، تایوان ، فیلیپین ، ویتنام ، هندوستان ،آفریقا  یافت و مصرف می شده است .نونی دارای دانه های قهوه ای رنگ بیشماری است که می تواند در آب شناور بودهوانتقال یابد و بدینگونه است که این گیاه در سایر مناطق گرمسیری که در حاشیه آبهای اقیانوسی قرار دارند ، یافت میشود .درخت نونی در تمام ایام سال میوه میدهد و همواره در دسترس مردمی  است که ایندرخت در محل سکونت آنها می روید ، نونی از نظر مردم پولینزی مقدس شمرده می شودو یکی از روشهای اصلی گیاه درمانی و از جمله نیازمندیهای واجب آنها به شماررفته و میرود . مردمان بومی که در روشهای گیاه درمانی خود از نونی  استفاده می کنند هرگز میوه آنرا خشک نمی کنند ، آنها همیشه عصاره این میوه یا خود آنرا می خورند و همچنین از برگ ، ساقه و ریشه نونی نیز استفاده می کنند . درخت نونیدارای برگهای بزرگ و گلهای سفید رنگ کوچک است و خود میوه نونی دارای سطحی برآمده و فرورفته است ، اهالی پولینزی نونی را هدیه شفابخش و جالب خداوند تلقی می کنند .نونی در طی سالیان دراز اثبات کرده است که یک نوشداروی حقیقی برای درمان بسیاری از ناراحتی ها میباشد که کاملاً طبیعی بوده و موجب محافظت بدن از آلودگیها و سموم ، جلوگیری از ابتلای زودرس بیماریهایی مانند آرتروز ، نارسائی قلبی وکلیوی ، دیابت ، آسم و غیره میگردد و همچنین باعث پیشگیری از ابتلا به سرطان ونیز تسهیل در گوارش و جذب و تحلیل صحیح غذا و پاکسازی روده از مواد مضر شده ، بدون اینکه عوارض جانبی خطرناکی که بعضی داروهای شیمیایی دارند را داشته باشد ، ضمن اینکه استمرار مصرف نونی موجب برطرف شدن و رو به بهبود گذاشتن بیماری میگردد.طی تحقیقات و مطالعات محققین بر روی بیماران نشان داده شده است که عصاره نونیبر روی پروتئینهای گوی مانند ( Globular Proteins  ) اثر کرده و کمک میکند تا بهتر و با دقت بیشتر عمل کنند.  این پروتئینها بمنزله پادتن (Antibody ) در بدن ما هستند که بایستی همگی با هم و بطور گروهی و تیمی کار کنند.



خرید و دانلود دانلود مقاله نونی (NONI) معجزه طبیعت


دانلود مقاله زن در ایران باستان

دانلود مقاله زن در ایران باستان

فرمت فایل : ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 36

 

فهرست مطالب:

مقام زن در ایران باستان
آزادی و تساوی زنان با مردان
تحصیلات علمی دختران
لباس و ارایش زنان
مسئله حجاب در ایران باستان
 منظور و هدف از زناشویی
 شرایط زناشویی
انواع ازدواج
حقوق و روابط زوجین
حقوق مقایسه در دوره ساسانی
بعضی مقررات ازدواج نزد ملل همجوار در دوران باستان
طلاق
زن و موسیقی
منابع:

 

مقام زن در ایران باستان
    در ایران باستان، زن مقام ارجمندی را دارا بوده است.زن یکی از اعضای خانواده محسوب می شده و در تمام شئون زندگی با مرد برابری می کرده است و برای اثبات این موضوع، شواهد بسیار است:
     در اوستا همه جا نام زن و مرد در یک ردیف ذکر شده و در کارهای دینی که زنان باید انجام دهند و دعاهائی که باید بخوانند، زن را با مرد برابر شمرده هست و حتی در صورتی که موبد حاضر نبود، ممکن بود زن به مقام قضا برسد ونیز در تاریخ می بینیم که زنانی مانند همای و پوراندخت و آذرمیدخت به مقام پادشاهی رسیده اند.
    سن بلوغ برای مرد و زن، یکسان بوده هست و گروهی از فرشتگان مانند آناهیتا(ناهید) زن هستند.در میان امشاسپندان، امرتات(مرداد) وهوروتات(خرداد) و سپنتاارمئیتی(سپندارمز) مونث هستند به خصوص سپندارمزنماینده زمین است و این سپندارمز(یعنی فروتنی مقدس) یکی از صفات اهورامزداست و در جهان مادی پرستاری زمین با اوست و به همین جهت دختر اهورامزدا خوانده شده است.
   آنچه در اوستا راجع به زن و مرد می باشد، متضمن برابری حقوق است.زنان و مردان پارسا من باب تقدیس باهم ذکر شده اند و چون زن موجب احترام و سربلندی مقام خانه است، اندیشه نیک و گفتار و کردار خوب و فرمانبرداری از شوهر در اوستا برای زن از صفات خوب و پسندیده و برجسته شمرده شده است.               بعدها در حقوق ساسانی به خصوص تغیراتی به نفع زنان پیدا شد و اعمال خودسرانه مردان نسبت به زنان، که وجدان حقوق جدید عصر ساسانی را جریحه  دار می ساخت، موجبات حمایت قانونی از زن را فراهم آورد.مثلاً بر خلاف گذشته، پدریا رئیس خانواده، اموالی را که قبلاً در وصیت نامه برای زن و فرزند خود تعیین می کرد، دیگر نمی توانست به رهن داده یا بفروشد و اگر چنین موردی پیش می آمد، آنها می توانستند از وی شکایت کنند و در این صورت به حکم دادگاه، اموال از پدر یا رئیس خانواده گرفته می شد و به زن و فرزند مسترد می گشت و یا در صورت صغیر بودن کودکان، اموال تا زمان بلوغ آنها نگهداری می شد.
   ذکر این نکته لازم است که اجرای وصیت نامه کتبی مردی که در آن وصیت نامه وظایف بعدی و آینده زن و کودکان خود را تعیین کرده بود، پس از مرگ وی از نظر حقوقی برای بازماندگانش الزامی نبود.
   رفورم انوشیروان نیز از شدت و خشونت قانون اوستا کاست و فکر اقتصادی و نفع اجتماعی را منظور داشت به علاوه در اجرای مجازات، سن مجرم و زن و مرد بودن او هم در نظر گرفته می شد.
   هر چند در حقوق قدیم، زن از حق معامله و عقد قرارداد محروم بود ولیکن در حقوق عملی جدید ساسانی، این رسم کهن نیز از اعتبار افتاد و زن در عقد قرارداد اختیار پیدا کرد و می توانست در دادگاه به نفع خود اقامه دعوی کند ویا دیگری علیه وی دادخواهی نماید و نیز ممکن بود که شوهر حق تصرف در اموال خود را به زن بدهد و بالاخره شایان توجه است که اگر شوهر می خواست زن خود را به اتهام نافرمانی و نا شایستگی طرد کرده و اموالش را ضبط کند زن می توانست علیه شوهر خود به دادگاه شکایت کند و با اثبات عدم صحت اتهام شوهر خود، اموال خود را شخصا متصرف شود.
   از نسک های داتیک، نیکاتوم نسک، هوسپارم نسک، اصول مهمی برای حقوق مالکیت زنان استخراج می شود و به موجب  همین نوشته ها زنان حق مالکیت داشته و خود میتوانستند دارائی خویش را ضبط و اداره نمایند.
آزادی و تساوی زنان با مردان
   در امپراطوری ساسانی بنابر قوانین متداول ازقدیم، زن شخصیت حقوقی نداشت یعنی زن شخص فرض نمی شد به عبارت دیگر زن، شخصی که صاحب حقی باشد، به شمارنمی رفت وبه طور خلاصه زن دارای حقوقی نبود.
   زن از هر لحاظ در تحت سرپرستی و قیمومیت رئیس خانوار که "کتک ختای" (کدخدا) نامیده می شد، قرار داشت. این رئیس خانوار ممکن بود که پدر یا شوهرو  یا در صورت مرگ آنها جانشین انها باشد. اختیارات این قیم یا رئیس خانوار، کمتر محدودیتی داشت و تمام هدایائی که احیاناً به زن یا کودکان داده می شد و یا آنچه که آنها بر اثر کار و غیره آن را تحصیل می کردند، عینا مانند درآمدهای اکتسابی همه متعلق به این رئیس خانوار بود.



خرید و دانلود دانلود مقاله زن در ایران باستان