دانلود روش تحقیق شناخت نیازها و ارزیابی تأثیر نیازها در انگیزش کارکنان امور اداری شرکت ملی گاز تهران با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 81
مقدمه
نیروی انسانی موجود در هر جامعه عامل اساسی و تعیین کننده ای است که با شرکت مستقیم در تولید و خدمات یا به صورت اعمال تراوشات فکری در انواع فعالیتها موجبات توسعه و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی هر کشوری را فراهم می سازد. عملکرد نیروی انسانی به عنوان عامل اساسی بستگی به توانایی و انگیزش وی دارد.
توانایی ها و مهارتها تنها فرد را قادر می سازد، عملکرد نیروی انسانی به عنوان عامل اساسی بستگی به توانایی و انگیزش وی دارد.
توانایی ها و مهارتها تنها فرد را قادر می سازد که وظیفه اش را انجام دهد اما برای اینکه او کارش را به نحو مطلوب انجام دهد نیاز به انگیزش دارد (مقدمی پور، 1378، 189)
انگیزش به معنای تحرک درآوردن رفتار فعال برای ارضای نیاز است. بعضی از نیازها مانند احتیاح زیستی به آب و هوا، غذا، خواب، سرپناه جزو نیازهای اولیه است و سایر نیازها را می توان به عنوان نیازهای ثانویه تلقی کرد که مانند نیاز به قدر و منزلت، مقام، وابستگی به دیگران، محبت و. موفقیت و ... که درجه شدت این نیازها در اشخاص مختلف متفاوت است. (ایران نژاد، 1376، 376) در تحقیق حاضر به دنبال آن هستیم که نیازهای کارکنان شرکت را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم که مهمترین عامل مؤثر بر نظام انگیزش به شمار می رود. در سنجش نیازهای شدید کارکنان از مدل پنج طبقه ای سلسله مراتب نیازهای مازلو که به ترتیب عبارتند از نیازهای فیزیولوژیک، ایمنی، امنیت، اجتماعی و تعلق، احترام و خودشکوفایی و همچنین نیازهای آشکار ماری، تئوری دو عاملی هرزبرگ و تئوری مک کلند به عنوان الگو استفاده شده است.
ترکیب نیازهای شدید کارکنان وضعیت انگیزشی آنان را نشان خواهد داد و با مطالعه و بررسی بیشتر مشخص خواهد گردید که سازمان مذکور تا چه حد به ارضای این نیازها توجه جدی دارد.
1-1 بیان مسئله
سازمانها دیرزمانی است که منابع مالی و مادی خود را از دیدگاه بلند مدت مد نظر قرار داده اند، تنها در سالهای اخیر است که به طور جدی به کاربرد همین دیدگاه در زمینة منابع انسانی پرداخته اند. اکنون بسیاری از سازمانها مایلند که کارمندان خود را به صورت منابعی همانند یک بانک استعداد برای آینده پرورش دهند تا با پیشرفت و رشد آنان از این منابع انسانی بهره گیرند (ستیرز روپورتر، 1372، 5)
فلسفه وجودی شرکت مبنی بر دریافت، فروش و توزیع گاز شهری در محدوده فرمانداری های ری، تهران و شمیرانات می باشد. کارکنان میبایست در بالاترین سطح انگیزش جهت ارائه خدمات و ارضای منافع مردم (مشترکین) باشند و مدیریت می بایست در این راستا تمام امکانات خود را در جهت ارتقاء سطح انگیزش کارکنان به کار گیرد.
سطح انگیزش کارکنان در نحوه ارائه خدمت، نظم و انضباط حاکم بر فضای سازمان، میزان جابجایی و غیبت و ... منعکس می گردد. چنین به نظر می رسد که عوامل گوناگونی از قبیل پایین بودن حقوق و دستمزد، پایین بودن اضافه کاری، محیط فیزیکی کار، حجم بالای کار، تقسیم نادرست کار در به وجود آمدن مشکلات دخالت داشته است. نتیجتاً پیامدهایی که این کمبودها برای سازمان تحمیل می کند، می تواند مواردی از قبیل پایین بودن بهره وری، عدم رغبت به کار، کم کاری، افزایش غیبت باشد. با توجه به این واقعیت می توان دریافت که کارکنان در حد مطلوب انگیزش کار نمی کنند. جهت بررسی و ارزیابی علل ایجاد افت انگیزش محقق اقدام به تحقیق فوق نموده است.
در این روند پایه اساسی پژوهش مبتنی بر نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو، نظریة نیازهای آشکار ماری، تئوری دو عاملی هرزبرگ، تئوری مک کلند می باشد تا بتوان ترکیب نیازهای شدید کارکنان را شناخت و بر اساس اهمیت نیازها به اولویت بندی آن نیازها پرداخت و از طریق راه کار مورد لازوم جهت ارضای نیازهای ضروری بر حسب اولویت آنها به مدیریت ارائه نمود تا مدیریت سازمان با استفاده از راه کار ارائه شده در جهت افزایش انگیزش کارکنان حرکت نموده و در نهایت انگیزش کل سازمان بهبود یابد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:20
فهرست و توضیحات:
مقدمه
واقعیت شناخت و شناخت شناسی
شناخت شناسی و شناختهای علمی
شناخت شناسی به عنوان یک علم که ناظر به احکام کلی و عام علوم و معارف انسانی است ، مشتمل بر قضایایی است که در مورد هر علم و از جمله در مرود معرفت و شناخت شناسی نیز از آن جهت که علم است صادق می باشد و این احکام در صورتی که از اصول موضوعه ما خوذ در شناخت شناسی نباشند از زمره مسائل سائر علوم نبوده ، قهرا در مقام داوری نسبت به موضوعات و مسائل سائر علوم نیز نمی باشند .
از جمله قضایا و مسائل اساسی و بنیادینی که در شناخت شناسی مطرح هستند عبارتند از :
اول ، راهی برای شناخت واقع هست و این قضیه بازگو کننده اصل واقعیت علم است و تردید در آن همان گونه که گذشت مجال کاوش و گفتگو را از بین برده راهی برای گریز از آن نیست چه این که تردید و انکار آن نتیجه ای جز سفسطه نمی دهد.
دوم ، راهی که به نام علم ، واقع را ارائه می دهد ، در ارائه خود نسبت به واقع معصوم است و این اصل ، لازم ضروری اصل پیشین است زیرا در صورتی که خاصه واقع نمایی و ایصال به واقع از علم گرفته شود چیزی جز جهل باقی نمی ماند.
سوم ، کسانی که از علم برای رسیدن به واقع استفاده می کنند ، گاه در مسیر آن گام نهاده و گاهی نیز از حدود و ضوابط علمی خارج شده و از وصول به واقع محروم می مانند و گرفتار خطا و اشتباه می شوند پس برخی از افراد که طالب حیات و زندگی علمی هستند در رسیدن به مقصود مصیب هستند و برخی دیگر از مسیر علمی منحرف می شوند و مخطی می باشند .
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته علوم اجتماعی شناخت و آگاهی با توانمندیها و کارکرد سازمانهای غیردولتی (NGOs) در جهت رشد اجتماعی جوامع، همگام با توسعه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در جهان امروزی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 349
پیشگفتار
مشارکت درجهان امروزه ، هرچند مفهوم تازه ای نبوده وبشر همواره به مشارکت فزآینده روی آورده است ، اما از نیمه دوم قرن بیستم ، مفهوم مشارکت ،با نگرشی نو به موضوعی کلیدی تبدیل شده است . واقعیت این است که انجام و اداره امور اجتماعی به شیوه مشارکتی و برنامه ریزی برای دستیابی به آن، ضروری واجتناب ناپذیر است ؛ زیرا، هم ظرفیت ها برای مشارکت بالا رفته است وهم مسائل وپدیده های اجتماعی ، پیچیده تر ازآن هستند که توسط تعداد معدودی از افراد جامعه قابل حل باشند برای مثال ،دربرنامه های توسعه روستایی، باید مردم درمراحل مختلف تصمیم گیری ، برنامه ریزی واجرا ، مشارکت کنند و مراقبت از امکانات عمومی روستا را برعهده گیرند، ویا درامور پزشکی، مردم باید خود مراقب سلامتی شان باشند وطوری عمل کنند که سالم بمانند وچنانچه بیمار شدند، درمعالجه وبهبود خود سهیم شوند . دربخش محیط زیست نیز، مشارکت مردم درکاشت نهال ، رسیدگی به فضای سبز وپاکیزه نگهداشتن محیط زندگی ، نمود پیدا می کند . گسترش وتعمیق مشارکتهای مردمی ، نیازمند سازماندهی ، نهادسازی وایجاد شرایط ساختاری مناسب است .باوجود آنکه، مشارکت الزاماً درچارچوب سازمان ها و تشکلها صورت نمی گیرد ، بااین وجود تشکلها وسازمان های مردمی آن را نهادینه می کنند. امروزه نقش نهادهای مختلف در جوامع وکشورها با سرعتی شگرف درحال تغییر ودگرگونی است. دولت ، نهادهای مدنی ، موسسات بین المللی و شرکت های تعاونی وخصوصی ، به دنبال توسعه نقش روز افزون تکنولوژی ارتباطات وتعامل روز افزون دانش ، هریک ، به نوعی نقش وجایگاه جدیدی یافته اند . دراین میان ، جامعه مدنی که خود از نهادهای گوناگونی همچون احزاب ، سندیکاها ، تعاونی ها وسازمان های غیر دولتی داوطلبانه تشکیل می شود ، باافزایش ناتوانی دولت ها برای پاسخگویی به انتظارات ومطالبات روبه افزایش اقشار مختلف جامعه ، رشد وپویایی بیشتری یافته است . امروزه ارتباط مردم با دولت ، مراکز ودستگاههای دولتی و رشد و توسعه مشارکتهای هرچه بیشتر آنان ، ازطریق نهادها ، تشکلها وسازمان هایی صورت می گیرد که به سازمان های غیر دولتی (NGOs) معروف شده اند . سازمان غیردولتی به عنوان بخشی از جامعه مدنی ، امروزه هم ازنظر تعداد وهم ازنظر تنوع خدمت رسانی وکیفیت خدمات ، رشد وتوسعه یافته است ؛ به طوریکه برآورد می شود در سطح جهان بیش از سه میلیون تشکل وسازمان مردمی وجود دارد؛ درحالی که تعداد این سازمان ها درابتدای دهه 1990 حدود سی هزار سازمان غیر دولتی بوده است . درواقع با آغاز روند خصوصی سازی ، آزادسازی اقتصادی وکاهش حجم فعالیت های تصدی گری دولت ها ، برسرعت مشارکت های مردمی در قالب سازمان های غیردولتی ، برای جبران خلاء عدم حضور دولت ها وجایگزینی بهینه آن ها افزوده شده است . وجه تمایز سازمان های غیر دولتیNGOs) ) ، از سازمان های دولتی (GoS)، درنداشتن وابستگی به ساختار دیوانسالارانه ومنابع عمومی دولت ، داوطلبانه ودموکراتیک بودن آنهامی باشد . درحال حاضر، سازمان های غیر دولتی، به عنوان نهادها ومؤسساتی کارآمد ومکمل بخش دولتی درتامین اهداف توسعه ، جایگاه ویژه ای یافته اند .این سازمان ها به علت مردمی بودن از نفوذ اجتماعی قابل توجهی برخوردارند واین امتیازی است که دستگاههای دولتی به آسانی ، قادر به کسب آن نیستند .همچنین ، با توجه به جایگاه خاص سازمان های غیر دولتی به عنوان ابزارهای دموکراتیزه شدن ورونق جامعه مدنی ، این سازمان ها از طریق فراهم ساختن بسترهای ارتباط ومشارکت مردمی، قدرت دولت را محدود نموده ، زمینه گسترش تکثرگرایی رافراهم می سازند و ازحقوق بشر حمایت می کنند . از جمله نقش های سازمان های غیردولتی می توان به تجهیز امکانات دولتی و غیردولتی برای پیشبرد اهداف توسعه ، اجرای پروژها به دور از دیوانسالاری دولتی،تسهیل ارتباطات مردم و حکومت ،کمک به سازمان های محلی ، تحقیق وارزشیابی ، رسیدگی به فقرا وخدمت در نقاط دورافتاده اشاره نمود . حوزه فعالیت سازمان های غیردولتی در زمینه ها و موضوعات محیط زیست ، حقو ق بشر ، توسعه اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی ، زنان ، کودکان و جوانان ، بهداشت وجمعیت ، علوم وتکنولوژی ، توسعه روستایی ، توسعه پایدار ، مقابله با بحران های اجتماعی واعتیاد ،آموزش وتحقیقات ، خدمات مالی واجتماعی به اقشار آسیب پذیر و...ازتنوع بسیاری برخوردار است . در حال حاضر در حدود سه هزار سازمان غیردولتی در جهان ، دارای مقام مشورتی درمجمع عمومی سازمان ملل متحد هستند . آنچه اصطلاحاً درکشور ما «سازمان غیردولتی» خوانده می شود ودرباره آن داوری می گردد ، نزد همگان ، تصویردقیق وروشنی ندارد، هرچند که در متون علمی در رشته هایی مانند جامعه شناسی یا علوم اداری نیز از تعاریف مشخصی تبعیّت نمی شود . درایران، نهادهای مشارکتی سنتی در زمینه های مختلف اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی، پیشینه ای طولانی داشته اند.شاید بتوان اندیشه ایجاد و تاسیس نهاد های مشارکتی رسمی رادرجریانهای فکری انقلاب مشروطه بویژه طرح تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی آن دوران ریشه یابی نمود . دردهه 1340 شمسی نیز با تاسیس نهادهای دیگر ، نظیر تعاونیهای روستایی و انجمن های ده مواجه هستیم . پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، مشارکتهای مردمی به شکل شوراهای مردمی از سطح ده تا استان درقانون اساسی مصوب سال 1358 پیش بینی شد ؛ لذا حضورمردم درفعالیتهای اجتماعی واقتصادی ومیزان مشارکت در تشکیل سازمان های غیردولتی بیشتر شده وبه خصوص پس از سال 1376 وطرح جامعه مدنی وتوسعه مشارکت های داوطلبانه مردمی وکاهش تصدی گری دولت ، زمینه های مناسبی برای رشد و توسعه تشکل های داوطلب مردمی فراهم شده است . بیشترین گرایش به سوی تمرکززدایی ومشارکتهای مردمی درقانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی ( 1383-1379) دیده می شود . تحولات مزبور همراه با اعتقادات وباورهای ملی ومذهبی مردم ایران برای انجام امور خیر و یاری گری ، تعاون ، کمک به بحران ها و معضلات اجتماعی و رشد و توسعه پایدار و... زمینه ساز افزایش تشکل های داوطلب مردمی درایران بوده ، به طوریکه که برآورد می شود در حال حاضر بیش از پانزده هزار سازمان غیردولتی (NGOs) درایران فعال هستند و خدمات داوطلبانه ای را ارائه می دهند . این سازمان ها حدود 5/0 درصد از سازمان های غیردولتی فعال در جهان را تشکیل می دهند .باتداوم برنامه اصلاحات اجتماعی ، اقتصادی وتوسعه سیاسی در کشور ودر چارچوب قانون برنامه های سوم و چهارم توسعه ، انتظار می رود که هم تعداد و هم تنوع فعالیت های سازمان های غیر دولتی در ایران طی سال های آینده توسعه بیشتری یابد.
مقدمه
دیدگاه جامعه شناسان، تنها مؤسسات اجتماعی مهم در جوامع امروزی گروههای نخستین و سازمانهای بوروکراتیک نیستند، بلکه انواع سازمانهای داوطلبانه، مؤسسات خیریه و سازمانهای خودیاری که علاوه بر سازمانهای دیگر زمانی دراز وجود داشتهاند، جزء مؤسسات مهم اجتماعی به شمار میآیند. برای مثال در دوران اولیهی صنعتی شدن، بسیاری گروههای کارگران، مانند باشگاههای کارگرانیا مؤسسات آموزش کارگران تأسیس گردیدند. براساساین دیدگاه باید توجه داشت که سازمانهای خودیاری و داوطلبانه اغلب به طور آشکار با سیستمهای بوروکراتیک فرق دارند. تعداد و انواع سازمانهای خودیاری به طور کلی اساساً در طول قرن گذشته افزایشیافته است. انجمنهای مسکن، گروههای باز پروری معتادان و صدها سازمان خودیاری دیگر به وجود آمدهاند ؛ معدودی از آنها تاریخ پیوستهای دارند کهیک صد سالیا بیشتر از آن میگذرد، در حالی که دیگران نسبتاً به سرعت به وجود می آیند و از میان میروند. در گذشته حق تشکیل سازمانهای خودیاری به هیچ وجه همیشه در قانون پذیرفته نشده بود. در بسیاری از کشورها نخستین اتحادیههای کارگران با واکنشهای خصمانهی مقامات مسئول روبه رو شدند و گاهی ممنوع گردیدند. حق تشکیل سازمانها بر طبق منافع و هدفهای آزادانه ی انتخاب شده، حقی بود که در بیشتر جوامع برای آن میبایست مبارزه کرد. سازمانهای داوطلبانه از افرادی تشکیل میشوند که در وضعیت مشابهی قرار دارند و برای کمک بهیکدیگر در دنبال کردن منافع مشترکیا رویارویی با مسائل مشترک گرد هم میآیند. این گونه سازمانها معمولاً غیرسلسله مراتبی و مشارکتی بوده و فاقد موقعیتهای ثابت مرتبط با بوروکراسیها هستند. آنها غالباً دارای اعضای شناوری هستند مثلاً افراد ممکن است براییکیا چند بار گرد همآیند و سپس گروه را ترک کنند. این گونه سازمانها معمولاً یا به پولی که توسط اعضاء گردآوری میشود و یا به هدایا وابستهاند و شکلهای درآمد ثابتی ندارند. اگر کارکنان حقوق بگیری وجود داشته باشند، در مقایسه با همتایانشان در سازمانهای رسمیمعمولاً حقوقهای پایینی دارند. معمولاً نوعی آرمان اخلاقی، اعضای سازمانها را بهیکدیگر پیوند میدهد. بدینسان میتوان شکل اولیه و اصلی سازمانهای غیردولتی (NGOs) را همان سازمانهای داوطلبانه و خودیاری دانست، که براساس اصول داوطلبی، استقلال طلبی و داشتن اهداف و منافع مشترک تشکیل میگردد. در طی سالهای اخیر سازمانهای غیردولتی به بازیگران مهمیدر حیات بشر در سطوح مختلف تبدیل شدهاند. به نحوی که میتوان به طور منطقی استدلال کرد که ظهور سازمانهای غیردولتی موجب تحولاتی بنیادین در روابط بین دولتها و جوامع در سراسر جهان شده است. سازمانهای غیردولتی حتی بهیکی از بازیگران مهم در روابط بین دولتها (سیاست بین الملل) تبدیل شدهاند و انتظار میرود که به تبع، روابط بین دولتها را نیز بطور قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد. اما چگونه میتواناین رشد را تشریح کرد؟ چگونه میتوان سازمانهای غیردولتی را درک و تحلیل کرد؟یا به طور بنیادی تر ، معنای واقعییک سازمان غیردولتی چیست؟ چه رابطهای بین دولتها و سازمانهای غیردولتی و بین آنها با آن چه امروزه توسعه اجتماعی نامیده میشود وجود دارد؟ چه تفاوتهایی بین سازمانهای غیردولتی وجود دارد؟یا به عبارتی گونههای مختلف سازمانهای غیردولتی چیست؟ گونههای مختلف سازمان غیردولتی را چگونه میتوان تشریح کرد؟ مهمترین حوزهها و عرصههای فعالیت سازمانهای غیردولتی کدامند؟ منابع تأمین مالی فعالیتهای سازمانهای غیردولتی کدامند و سازمانهای غیردولتی برای بقا و ادامه فعالیتهای خود معمولاً از چه منابعی استفاده میکنند؟ چه ویژگیهایی ساختار سازمانی سازمانهای غیردولتی را توصیف میکند؟ رهبران و مدیران سازمانهای غیردولتی از چه خصوصیاتی برخوردار هستند؟ چه عواملی در شیوه مدیریت سازمانهای غیردولتی را به شیوههای مدیریتی در دولتها و بخش اقتصاد متمایز میکند؟ چه رابطهای بین سازمانهای غیردولتی و سازمانهای بین المللی بین دولتی مانند سازمان مللیا بانک جهانی و غیره وجود دارد؟ چه چالشها و نویدهایی فراروی سازمانهای غیردولتی وجود دارد؟ فهم سازمانهای غیردولتی نیازمند پاسخ بهاین سؤالها است. به عبارت دیگر پاسخ بهاین سؤالات، اطلاعات پایهای را فراهم میکند که برای آشنایی با ماهیت سازمانهای غیردولتی ضروری است. اما به سختی میتوان اثری علمیپیدا کرد که در آناین سؤالات به طور سیستماتیک پاسخ داده شده باشند. به همین علت امروزه با آن که عبارت سازمانهای غیردولتی (NGOs) به طورمکرر توسط افراد در محاورات و گفتگوها مورد اشاره قرار میگیرد، اما آنها قادر نیستند به طور قانع کنندهای بهاین سؤالات پاسخ دهند. حتی بسیاری از افرادی که در سازمانهای غیردولتی کار میکنند ممکن است درک روشنی از بسیاری ازاین ابعاد و جنبههای پایه سازمانهای غیردولتی نداشته باشند. ازاین رو اقدام به پژوهشی برای فراهم ساختن و ارایه اطلاعات پایه در مورد سازمانهای غیردولتی برای آشنایی بااین سازمانها ضروری است. دراین پژوهش سعی بر آن استیک فهم از ماهیت سازمانهای غیردولتی،اندازه، قلمرو و اهمیت سازمانهای غیردولتی بدست آوریم. امید استاین تحقیق به پر کردن شکاف در دانش ما در باره سازمانهای غیردولتی کمک نماید.
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته روانشناسی بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان جنگ تحمیلی در شهر تهران با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 328
چکیده تحقیق
حاضر با عنوان بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان جنگ تحمیلی در شهر تهران، سال (84-1383) با هدف شناسایی بهتر و رفع مشکل یا دگرگونی در ارزش های حاکم مردم و مسئولین در قبال جانبازان شکل گرفته است. پیری اجتماعی مترادف واژه هایی نظیر: طرد اجتماعی، از کارافتادگی، انزواطلبی و یا عدم توجه و حمایت خانواده، مسئولین وسایر افراد جامعه نسبت به فرد و یا گروه خاصی از اجتماع میباشد. در این تحقیق بیشتر مفهوم طرد اجتماعی مدنظربوده است ، که رابطه آن با متغیرهایی از قبیل: سن، وضعیت تأهل، درصد جانبازی، تعداد سالهای خدمت در جبهه و … سنجیده شده است. در این راستا سوالات تحقیق نیز عمدتاً مربوط به نوع یا میزان رابطه این مفاهیم با میزان و سطح طرد شدگی اجتماعی جانبازان از صحنههای سیاسی- اجتماعی می باشد. جمعیت نمونه این تحقیق حدود 150 نفر از جانبازانی است که از نواحی مختلف شهر تهران با روش نمونهگیری تصادفی ساده و سیستماتیک به طور تلفیقی انتخاب شده اند. روش پژوهش با توجه به معیارهای کلی از نوع مقطعی، توصیفی و در برخی محورها بصورت تبیینی بوده و در چارچوب ابزارهای غالب از روش اسنادی وپیمایشی به صورت همزمان، بهره گرفته هم چنین فن پرسشنامه تؤام با مصاحبه عمقی به عنوان ابزار تکمیلی استفاده شده است. پرسشنامه شامل 30 سؤال باز و 2 سوال بسته در دو بخش شناسایی و طیفی (لیکرت) تدوین گردیده است. پس از جمعآوری اطلاعات با بهرهگیری از روشهای آمار توصیفی و استنباطی همراه با آزمونهای کای اسکوئر ، وی کرامرز . دیسامرز و رواسپیرمن ، یافتهها در قالب 17 جدول یکبعدی و 16 جدول دو بعدی ارائه شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که 60 درصد جمعیت نمونه دارای پیری اجتماعی زیادی بوده است. جالب توجه آنکه موضوع مورد بررسی با متغیرهایی نظیر: میزان مزایا، امکانات هنگام جنگ یا قبل از آن، میزان ساعات تنهایی و قضاوت جامعه، رابطه معنادار و مستقیمی داشته است. یعنی با کاهش یا افزایش متغیرهای مذکور، پیری اجتماعی نیزهم جهت با آنها تغییر می یابد.
مقدمه
پیری پدیده ای است جسمانی اما عوامل اجتماعی می تواند در تسریع آن موثر افتد. بدین معنی که چیزی از خارج بر فرد تحمیل شده و ناراحتی های جسمانی و روانی را برای شخص در پی دارد. بدین ترتیب می توان اذعان نمود که پیری امری نسبی بوده و در آن علاوه بر شاخص جسمانی، عوامل روانی و اجتماعی نیز، موثر می باشند. چنانچه پیری را مسامحتا با دید اجتماعی بررسی نمائیم، در اینصورت دریچه ای فراخناک به پهنای تاریخ زندگانی انسان بر روی کره زمین در پیش روی هر محققی گشوده خواهد شد. با توجه به وسعت مفهوم پیری در نظرگاه اجتماعی، این پدیده میتواند گربیان گر اقشار کثیری از جامعه گردد. یکی از گروههایی که این پدیده در مورد آنها به وقوع پیوسته، قشر جانباز می باشد. با عنایت به اینکه، جانبازان در کشورما گروهی هستند که به منظور دفاع از مرز و بوم کشور بذل جان نموده و در عین از دست دادن بخشی از سلامت جسمانی خود، از لحاظ ویژگی های روحی و روانی نیز دستخوش تغییراتی گشته اند، لذا در پژوهش حاضر این قشر ایثارگر که در معرض آسیب بیشتری بوده اند مورد توجه قرار گرفته اند. بنابراین با توجه به مفهوم پیری اجتماعی می توان گفت: این پدیده در قشر جانبازان، افرادی را شامل می شود که علی رغم از خودگذشتگی شان در دفاع و یا ارتقا کشور،جامعه آنها را به وادی فراموشی سپرده و مورد بی مهری قرار داده است که از عوارض آن : انزوا، گوشه نشینی، احساس تنهایی می باشد. براین اساس به پیرامون اهداف تحقیق، اهمیت موضوع، فرضیات و محدوه مطالعه پژوهش پرداخته شده از آنجا که پژوهش حاضر، تجربه ای دو سویه است ،امیدواریم برای خوانندگان نیز متقابلا رضایت بخش باشد.
دانلود مقاله ی ترجمه شده ی رشته ی حسابداری شناخت ریسک و بازده ، CAPM و مدل سه عاملی فاما – فرنچUnderstanding Risk and Return, the CAPM, and the Fama-French Three-Factor Modelفایل ترجمه با فرمت ورد وقابل ویرایش میباشد
برای دریافت رایگان اصل مقاله اینجا کلیک کنید
ریسک و بازده:
مفهوم عمومی: انتظار بازده بالاتر داشتن مستلزم پذیرش ریسک بیشتر است. بسیاری از سرمایه گذاران به این نکته توجه دارند که پذیرش ریسک بالاتر برای دریافت بازده های بالاتر الزامی است. در این مقاله ما دو مدل مهم را برای توضیح این رابطه بکار گرفته وآنها را توضیح می دهیم. آنگاه توضیح خواهیم داد که چگونه این ابزارها می توانند بوسیله سرمایه گذاران برای ارزیابی داراییهایی همانند اوراق قرضه مورد استفاده قرار گیرند. چرا باید شرکتهای با ریسک بالاتر درآمدهای بالاتری هم داشته باشند ؟ مسلمً یک سرمایه گذار به ازای پذیرش ریسک بالاتر ، نیاز به بازده پیش بینی شده بالاتری دارد. و ما در واقع این ارتباط را با بررسی بازده های بلند مدت تاریخی سهام، اوراق قرضه و داراییهای با ریسک کمتر ، همانگونه که در اولین نمودار آمده است ، مشاهده می کنیم. برای درک این مطلب ، فرض کنید که یک سرمایه گذاری که پیش بینی شده است یک میلیون دلار را بطور مستمر و سالانه ایجاد کند ، انجام گرفته است. یک فرد برای یک چنین دارایی چقدر حاضر است بپردازد؟ پاسخ به نامشخص بودن یا ریسک پذیری گردش وجوه نقد بستگی دارد. با مشخص بودن کامل شرایط که در آن گردش وجوهخ نقد بهنگام قرارداد کاملاض مشخص می شود ، یک سرمایه گذار دارایی را با نرخ بدون ریسک در نظر خواهد گرفت . همچنانکه میزان نا مشخصی افزایش می یابد ،بازده مورد نیاز برای جبران ریسک افزایش می یابد و در نتیجه در قیمت پایینتری سرمایه گذار مایل به سرمایه گذاری است ، زیرا ریسک بالاتر مستلزم دادن تخفیف است. بعلاوه اقتصاد دانان فرض می کنند که سرمایه گذاران ریسک گریز هستند ، به این معنا که آنها حاضرند از بخشی از بازده چشم پوشی کنند ( و حتی حاضرند کمتر از ارزش فعلی بازده آتی پیش بینی شده را دریافت کنند ) تا ریسک را کاهش دهند. اگر این فرض درست باشد،انتظار داریم سرمایه گذاران برای جبران ریسک اضافی پذیرفته شده بواسطه نگهداری داراییهای ریسک پذیرتر ، بازده بیشتری را تقاضا کنند. بی ثباتی شاخصی برای ریسک: یکی از معیارهای کاملاً پذیرفته شده برای ریسک ، بی ثباتی ، یعنی میزان تغییر بازده دارایی در دوره های زمانی موفق ، است که عموماً به صورت انحراف استاندارد بازده ها بیان می شود. یک دارایی که دارای نوسانات شدید است ، انتظار میرود که دارای ریسک بالاتری باشد ، زیرا ارزش دارایی در زمانی که سرمایه گذار می خواهد آنرا بفروشد کمتر از آنچه است که پیش بینی شده بود. بعلاوه ، بی ثباتی بالاتر از نظر آماری، به معنی این است که ارزش آتی و بالقوه یک دارایی که بی ثباتی بالایی دارد در رنج وسیعتری افت می کند. متنوع کردن و ریسک سیستماتیک: البته از نظر قانونی ، بی ثباتی یک سهام خاص مربوط به خودش است و بهنگام بررسی ریسک اصلاً اهمیتی ندارد.وضعیتی را در نظر بگیرید که یک سرمایه گذار بدون اینکه متحمل هزینه اضافی گردد ، بی ثباتی مربوط به پورتفولیو ی داراییهای خود را کاهش دهد. این کار معمولاً از طریق متنوع کردن انجام می شود. فرض کنید به جای یک نوع سهام ، دو نوع سهم با بازده های پیش بینمی شده برابر نگه داری می شوند. از انجاییکه بازده سهام هیچ همبستگی با هم ندارند ، غیر ممکن است که در یک زمان هر دو حرکات شدیدی را تجربه کنند و در نتیجه بی ثباتی کل پورتفولیو را کاهش می دهند. چون داراییها در یک ارتباط محدود با یکدیگر حرکت نمی کنند (البته نسبت به هم کمی همبستگی مثبت دارند ) ، بی ثباتی کل بدون آنکه بازده مورد انتظار کاهش یابد و با توزیع پول در بین چند دارایی ،کاهش می یابد . این مفهوم متنوع کردن یکی از مهمترین اصول پورتفولیو ی مدرن است ، بی ثباتی با اضافه شدن داراییهای بیشتری به پورتفولیو کاهش می یابد. اگرچه این نکته را باید متذکر شد که ، نرخ کاهش بی ثباتی بر اثر اضافه شدن داراییها در صورتی که تعداد داراییها در پورتفولیو افزایش یابد ، کاهش پیدا می کند. همانگونه که نمودار زیر برای یک سناریوی خاص نشان می دهد (%20 بی ثباتی برای هر دارایی و کووراریانس صفر بین داراییها) ، قاعده کلی این است که یک پورتفولیو که شامل حداقل 30 % دارایی است ، به خوبی متنوع شده است.