پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی
موضوع:
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و بکارگیری فناوری اطلاعات و درادارات آموزش و پرورش شهر تهران(ICT) ارتباطات
همراه با پرسشنامه
چکیده
فرهنگ سازمانی، نوعی برنامه ریزی اندیشه جمعی است که در سالیان اخیر به عنوان یک تفکر غالب در عرصه سازمانهای مطرح بوده است. این اندیشه جمعی، متمایز کننده اعضا از یک گونه به گونه دیگر است. هر کس به نوعی با جمع و گروههای انسانی کارکرده باشد، از وجود این پدیده مهم سازمانی آگاه است. این پژوهش به منظور بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در ادارات آموزش و پرورش شهر تهران انجام شده است.
روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است، جامعه آماری کلیه کارکنان اداری آموزش و پرورش به تعداد 2659 نفر دارای تحصیلات دیپلم تا دکتری در نظر گرفته شدند و تعداد نمونه به روش تصادفی طبقه ای 330 نفر انتخاب گردیده است، ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ سازمانی بر مبنای ویژگیهای هفت گانه رابینز و پرسشنامه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مبنای مهارتهای هفتگانه ICDL بوده است. اعتبار پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای فرهنگ سازمانی 90/0 و اعتبار پرسشنامه فناوری اطلاعات و ارتباطات 86/0 تعیین گردیده است.
برای تجزیه و تحلیل سوالات پرسشنامه و بررسی سؤالهای علاوه بر آمار توصیفی، آزمون t با دو نمونه مستقل، آزمون خی دو و آزمون ضریب همبستگی پیرسون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از سؤالات پژوهش به شرح زیر است:
بین فرهنگ سازمانی و بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات رابطه وجود دارد.میزان بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین کارکنان سازمان پایین می باشد.بین ویژگیهای فرهنگ سازمانی (نوآوری و ریسک پذیری، توجه به افراد، توجه به گروه، تهور طلبی) با بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات رابطه معناداری وجود دارد ولی بین سه ویژگی دیگر از ویژگیهای فرهنگ سازمانی (شامل توجه به جزئیات، نتیجه محوری و ثبات و حفظ وضع موجود) با بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات رابطه معناداری وجود ندارد.میزان بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در بین کارکنان زن و مرد یکسان می باشد.1- مقدمه
مدیریت و یا عامل انسانی مهمترین دلیل تحولاتی است که امروز بشر در همه زمینهها و به هر شکلی در جوامع گوناگون شاهد آن است. در واقع عامل انسانی است که تفاوتهای فاحش امروز زندگی بشر با شرایط گذشتهاش را رقم زده است. اگر این عامل از زندگی روزمره حذف شود در واقع توسعه و پیشرفت از زندگی انسان حذف میشود. برای تغییر و حرکت بسوی شرایط بهتر علاوه بر عواملی چون سرمایه، مواد اولیه و غیره مهمترین و اصلیترین عامل نیروی انسانی است. در واقع ثروت و دارایی هر جامعهای تنها و تنها نیروی انسانی است. این دیدگاه شاید افراطی بنظر برسد ولی واقعیتهای پیشرو در جوامع گوناگون این امر را ثابت میکند. اگر یک جامعه را با همه امکانات مادی و ثروتهای بیکران با جامعهای که از همه این امکانات بیبهره است مقایسه کنیم و مشاهده کنیم که جامعه فاقد ثروت از توان و قدرت بالاتری برخوردار است تنها عاملی که این مسئله را ایجاد کرده باید عامل انسانی باشد در زمینه امور اقتصادی و تجاری مانند همه دیگر بخشهای اجتماعی عامل انسانی مهم و حیاتی است. مقاله حاضر نگاهی دارد به یکی از دیدگاههای جدید در زمینه مدیریت تجاری.
نخستین توجهی که در عرصه مدیریت و تجارت به صورتی جدی به رفتار مناسب با عوامل انسانی مبذول گشت به التون مایو استاد دانشگاه هاروارد مربوط میشود. وی در تحقیقاتی که در شرکت برق وسترن انجام داد و به تحقیقات هاتورن معروف شد به این نتیجه مهم رسید که توجه به عامل انسانی مهم ترین ابزار در رشد انگیزش و بهرهوری سازمانها و کارکنان آنها است. در واقع بعد از آنکه تیلور اصول مدیریت علمی خود را منتشر و اجرا نمود انقلابی در بهرهوری سازمانها رخ داد، اما به همان نسبت اداره سازمانها را به سمت شیوههای مکانیکی که موجب کاهش رضایت کارکنان میشد سوق داد. تلاشهای التون مایو که در واقع آغازگر جنبشی نوین در عرصه مدیریت بود و به مکتب رفتارگرایان معروف گشت باعث شد مدیران و نخبگان تجاری توجهی ویژه به عامل روحیه انسانی در داخل و خارج از سازمان نمایند. شکوفایی شیوه رفتارگرایان مربوط به سالهای ۱۹۳۰ میشود با این وجود تا به حال این بینش اعتبار خود را حفظ نموده است. طوری که حالا در تقسیمبندیهایی که برای نگرش مدیریتی مدیران به کار میرود آنها را به دو دسته کارمندگراها و کارگراها تقسیم میکنند که در واقع تمایزی است بین کسانی که اولویت و تمرکز خود را بر انجام کار بدون توجه به روحیه دیگران میدهند و کسانی که روحیه کارکنان و انگیزش آنان را در نظر میگیرند. ناگفته پیداست بهترین شیوه روشی است که هر دو وجه را یعنی کارگرایی و کارمند گرایی را در اوج دارا باشد.
شرح مختصر : هدف پژوهش حاضر بررسی میزان سلامت اجتماعی می باشد که در این زمینه جامعه آماری از بین کارمندان آموزش و پرورش منطقه 11 شهر تهران انتخاب شده است. جامعه آماری 40نفری تحقیق شامل 20زن و 20مرد از بین کارمندان آموزش و پرورش منطقه 11 که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند می باشد. پژوهش حاضر از از نوع پیمایش و با ابزار پرسشنامه می باشد که با بررسی پرسش نامه های پاسخگویان میزان سلامت اجتماعی در بین آنان سنجیده می شود. پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق بر مبنای طرح آقای کییز در بنیاد علمی مک آرتور ایالات متحده آمریکا می باشد که دارای دو بخش اطلاعات فردی و سوالات پرسشنامه می باشد. همچنین در این پژوهش به اهدافی در دو سطح کلی و جزئی و سوالات پیرامون سلامت اجتماعی پاسخ داده و همچنین با ارائه جدول و نمودار یافته ها و فرضیه های تحقیق مورد ارزیابی توصیفی و استنباطی قرار خواهند گرفت.
فهرست :
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت موضوع
اهداف تحقیق
سوالات تحقیق
فرضیات تحقیق
فصل دوم: ادبیات و پیشنیه تحقیق
ادبیات نظری
سلامت اجتماعی
سلامت روانی
نظریات اسلام
نظریه های جامعه شناسی
دیدگاه ساخت یابی در تبیین نابرابریهای سلامت اجتماعی با تاکیید بر جنسیت
نظریه های روانشناسی
نظریات نوین مبتنی بر شناخت درمانی
پیشینه تحقیق
تاریخچه اقدامات صورت گرفته پیرامون بهداشت روانی به عنوان مقدمه سلامت اجتماعی افراد در ایران
مطالعات صورت گرفته پیرامون سلامت اجتماعی در ایران
چارچوب نظری
فصل سوم: روش تحقیق
تعریف مفاهیم نظری
روش تحقیق
تعاریف عملیاتی
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
آمار توصیفی (تجزیه و تحلیل داده ها)
آمار استنباطی (آزمون فرضیات)
فصل پنجم: نتیجه گیری
خلاصه یافته ها ی پژوهش
بحث و نتیجه گیری
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادات تحقیق
منابع
ضمائم
چکیده: هدف از اجرای این تحقیق با توجه به این موضوع است که ماهیت کارکردی بنگاه های کوچک و متوسط نکته قابل توجه در فعالیت
های بازاریابی آنها، وجود اقدامات غیر مدون و برنامه ریزی نشده است که همین موضوع سبب آسیب پذیر شدن آنها در محیط های پر تلاطم
کنونی می شود. دلیل عمده این نقصان را می توان در مشکلاتی مانند محدودیت مالی در گسترة شبکة بازاریابی، وجود اقدامات غیر سلیقه ای
و غیر نظام مند و اتکای بیش از حد بر شایستگی های ذاتی مدیر در امر بازاریابی و فروش، جستجو کرد. قابل ذکر است که این تحقیق از جمله
تحقیقات کاربردی است که بر پایه آمادگی الگوی بازاریابی کارآفرینانه در کسب و کارهای کوچک صنعتی بنا شده است. به طور کلی هدف
اصلی این تحقیق بررسی تأثیر استقرار الگوی بازاریابی کارآفرینانه در موفقیت کسب و کارهای کوچک صنعتی استان کردستان می باشد.
تکنیک آماری مورد استفاده در این پژوهش استفاده از آزمون فرض آماری میانگین با استفاده از متغیر استاندارد z و همچنین استفاده از آزمون
کولموگوروف- اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع داده های جمع آوری شده در تحقیق است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر استقرار
الگوی بازاریابی کارآفرینانه در موفقیت کسب و کار های کوچک صنعتی استان کردستان مؤثر است.
چاپ شده در کنفرانس ملی رویکردهای نوین در مدیریت کسب و کار
فرمت: word
3 فایل
انگیزه را این گونه تعریف می کند:
میل به کوششش فراوان در جهت تامین هدفهای سازمان به گونه ای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود.
یکی از فعالیتهای مدیر این است که موجبات انگیزش کارکنان را در سطح بالایی از عملکرد فراهم سازد بدین معنی که اطمینان یابد که افراد کار می کنند بطور منظم سر کار حاضر می شوند و سهم مثبتی در رسالت سازمان دارند عملکرد شغلی به توانایی محیط و همچنین انگیزش مرتبط است. (محمد زاده – مهروژان ، 1375 ،121-120)