مقاله ادبیات فارسی

مقاله ادبیات فارسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:9

 

ادبیات ایران پیش از اسلام

سامانی

 

آل بویه

غزنویان

 

سلجوقیان و خوارزمشاهیان

حمله مغول

تیموریان

صفویان

ادبیات مشروطه

شعر نو

 

شاعران زن ایرانی

ادبیات فارسی یا پارسی به ادبیاتی گفته می‌شود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفته اند.

 

آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفته است. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهره‌های شناخته شده ادبیات معاصر فارسی در جهان می توان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.

 

ادبیات ایران پیش از اسلام

 نوشتار اصلی را بخوانید: پارسی باستان

 نوشتار اصلی را بخوانید: پارسی میانه

در زمان بغتسما (۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق.) شاعری به نام حنظله بادغیسی (ف.۲۲۰) ظهور کرد. در عهد بغتسما محمد بن وصیف و فیروز مشرقی و ابوسلیک گرگانی به سرودن شعر پرداختند.

 

سامانی

در دوره سامانی شعر و نثر پارسی هر دو راه کمال سپرد. در شعر شهید بلخی، رودکی سمرقندی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی. در نثر رساله در احکام فقه حنفی تصنیف ابوالقاسم بن محمد سمرقندی، شاهنامه ابو منصوری، کتاب گرشاسب و عجائب البلدان هر دو تالیف ابو الموید بلخی، ترجمه تاریخ طبری توسط ابو علی بلعمی، ترجمه تفسیر طبری توسط گروهی از دانشمندان، حدود العالم (در جغرافیا)، رساله استخراج تالیف محمد بن ایوب حاسب طبری پرداخته شد.



خرید و دانلود مقاله ادبیات فارسی


مقاله زندگی نامه رودکی

مقاله زندگی نامه  رودکی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:7

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت مسئله

زندگی نامه :

رودکی

ویژگی سخن

رودکی شاعر قرن سوم و چهارم هجری است. نام و نسبش را ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی سمرقندی نوشته اند. وی در اواسط قرن سوم هجری در روستای بنج Banoj از قرای رودک سمرقند به دنیا آمده است و از این رو به رودکی معروف شده است. در خردسالی حافظه ای قوی داشت و گویند در هشت سالگی قران را حفظ کرد و به شاعری پرداخت. علاوه بر آن آوازی خوش داشت و بربط می نواخت. شاعران در اشعار خود او را استاد شاعران و سلطان شاعران خوانده‌اند. وی احتمالا مذهب شیعه اسماعیلی داشته است. رودکی از شاعران روزگار سامانیان و از خاصان امیر نصربن احمد سامانی (333 -301 هـ.ق) بوده است. درباره شمار اشعار وی اقوال مختلف وجود دارد، برخی تعداد اشعار وی را بیش از یک میلیون نوشته اند و برخی گفته اند صدهزاربیت یا صد دفتر بوده است. وی غیر از اشعاری که در قالب غزل، قصیده  و قطعه دارد کلیله و دمنه را هم به نظم در آورده بود که از آن ابیاتی پراکنده موجود است. گفته اند وقتی رودکی مثنوی کلیله و دمنه خویش را به امیر نصر هدیه کرد، گذشته از پادشاه که چهل هزار درم به وی بخشید، یاران و نام آوران درگاه نیز شصت هزار درم به وی دادند و در این سالها بود که رودکی به موجب روایات دویست غلام داشت و دویست شتر زیر بنه اش می رفت. بدینگونه جوانی شاعر در دربار بخارا، در صحبت زیبارویان و سیاه چشمان آن دیار همراه با نشید و مستی گذشت. عشق، موسیقی، شراب و طلا روزگار او را از شادمانی لبریز کرده بود و از غالب اشعارش روح طرب و شادی و بی توجهی به آنچه مایه اندوه باشد، مشهود است. وفات وی را به سال 329 هـ.ق نوشته اند. از آن همه آثار گرانبهای پدر شعر فارسی، امروزه فقط حدود 550 بیت از ماخذ کهن به دست آمده است.

آیا رودکی کور مادرزاد بوده است؟

از گوشه ها و کنایه هایی که شاعران نزدیک به روزگار او مثل دقیقی، ابوذراعه جرجانی و ناصر خسرو در باب این استاد شاعران آورده اند، پیداست که او را شاعری نابینا می شناخته اند. اما از سخن او ، آنچه هست، برنمی آید که همه عمر شاعر در آن تاریکیهای دنیای کوران گذشته باشد. نه فقط ادعای دیدن در اشعار او هست بلکه تشبیهات حسی نیز در سخنان او کم نیست.خاصه دنیای رنگ که بر کوران مادرزاد فروبسته است، در شعر او جلوه ای تمام دارد. به علاوه آن مایه عاشقیها و دلفریبیهای روزگار جوانی که یاد آن ایام پیری شاعر را گرم می کند، البته از یک مرد نابینا به سختی برمی آید.

 

حکیم فریدالدین ابوالحسن محمد عبدا و یا به روایت دیگر ابو عبدا جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن شاعر بزرگ اواسط قرن سوم است که او را استاد شاعران و پیش قراول شاعران فارسی زبان خوانده اند که در اواخر حکومت صفاریان در قریه رودک در ماورالنهر نزدیک سمرقند به دنیا آمد و به همین دلیل رودکی نامیده شد ولی برخی دیگر معتقد هستند که چون او اهل موسیقی بوده و سازی به نام رود را بسیار خوب و زیبا می نواخته به او رودکی گفتند که البته در این مورد جای تردید و شک است چون در این صورت باید به او رودی می گفتند نه رودکی . گفته شده است که او کور به دنیا آمده و همه عمر از روشنایی چشم محروم بوده و دلیل بر این مدعا آن است که گفته شده از او درباره رنگ سوال کردند که رنگ در نزد تو چگونه است گفت : مانند شتر ، شاعران بعد از رودکی نیز به کوری او اشاره داشته اند مانند : دقیقی، ناصر خسرو و فردوسی . از سرگذشت و زندگی او اطلاع کامل و دقیقی در دست نیست به جز اطلاعاتی پراکنده چنانچه محمد عونی گفته است که رودکی در دوران کودکی بسیار تیز هوش بوده به طوری که در 8 سالگی قرآن را حفظ کرده و هم چنین او دارای آواز و صوتی دلکش بوده و در موسیقی نیز استادی ماهر بوده است .

 

او در  دوران ظهور ادبی خود شهرت بسزایی پیدا کرد به طوری که به دربار امیر نصر سامانی راه پیدا کرد و شاعر دربار شد و به اوج ترقی رسید و ثروتی که در آن زمان سابقه نداشته به دست آورد ولی این ثروت را در دوران پیری از دست داد و با سختی زندگی می گذراند  که تاریخ نویسان در مورد سال وفات او اختلاف نظر دارند . برخی نوشته اند که او در سال 329 ﻫ .ق در محل تولد خود درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد و برخی دیگر سال وفات او را 343 ﻫ .ق نوشته اند .

 

 



خرید و دانلود مقاله زندگی نامه  رودکی


اشعار ایرانی

این مجموعه شامل اشعار شاعران برتر ایران عزیزمون میباشد



خرید و دانلود اشعار ایرانی


مقاله فارسی پیش

مقاله فارسی پیش

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:97

عنوان

صفحه

- به نام خداوند جان و خرد (شاهنامه فردوسی) 1

- فنا و بقا (دیوان عطار) ............ 3

- قسم به ساقی کوثر (دیوان صائب) ..... 4

- حجب روح انسان (مرصاد العباد) ...... 5

- از جمادی مُردم و نامی شدم (مثنوی معنوی مولوی) 6

- راز دانش (دیوان رودکی) ............ 7

- حکایت (گلستان سعدی) ............... 7

- تناسب آفرینش (حدیقه سنایی) ........ 8

- در وصف پیری (مخزن الاسرار نظامی) ... 9

- دیدة اشکبار (دیوان فخرالدین عراقی) 11

- پیل در خانة تاریک (مثنوی معنوی مولوی) 12

- مدینه (سفرنامه ناصرخسرو) .......... 13

- آب را گل نکنیم (سهراب سپهری) ...... 13

عنوان

صفحه

- شکایت پیرزن (پروین اعتصامی) ....... 16

- حکایت (چهار مقاله نظامی عروضی) .... 17

- می تراود مهتاب (نیمایوشیج) ........ 18

- آینة حسن (دیوان ادیب الممالک فراهانی) 20

- خواجگی دنیا (رسائل نثر سعدی) ...... 21

- چند رباعی (دیوان ادیب نیشابوری) ... 22

- در کوچه سار شب (هوشنگ ابتهاج ) .... 23

- در آیین و شرط پادشاهی (قابوس‌نامه) . 24

- زندگی زیباست (سیاوش کسرائی) ....... 25

- خادم خاص شیخ ابوسعید (اسرارالتوحید)    27

- حکایت (گلستان سعدی) ............... 28

- شرح پریشانی (دیوان وحشی بافقی) .... 30

- شوق درس خواندن (دیوان ایرج میرزا) . 33

- کوچه (فریدون مشیری) ............... 34

- در تفسیر آیه یا ایهاالناس التقوا ربکم (کشف الاسرار)   37

عنوان

صفحه

- حکایت (قابوس‌نامه) ................. 38

- آرزوی جنه المأوی برون کردم ز دل (دیوان جامی) 39

- توانگر شد آن کس که خرسند گشت (شاهنامه فردوسی)     40

- گفتگوی زاهد و مهمان (کلیله و دمنه) 42

- بار امانت معرفت (مرصاد العباد) .... 46

- وطن داری آموز از ماکیان (دیوان علی اکبر دهخدا)    47

- شهر خاموش (دکتر شفیعی کدکنی) ...... 48

- اشک حسرت (دیوان هاتف اصفهانی) ..... 49

- حکایت شاه و عاشق (منطق الطیر عطار) 50

- داستان زغن ماهیخوار با ماهی (مرزبان نامه) 52

- چند رباعی (رباعیات خیام) .......... 53

- نیکوکاری عمر بن عبدالعزیز (سیاست‌نامه) 54

- پیک دوست( دیوان حافظ) ............. 55

- حکایت (بوستان سعدی) ............... 56

- هر غزلم نامه ای است شرح غم عشق یار (غزلیات سعدی) 58

عنوان

صفحه

- حکایتی از شبلی (تذکرة الاولیاء عطار)    59

- در سیرت سلمان فارسی (جوامع الحکایات عوفی) 60

- سیل (تاریخ بیهقی) ................. 61

- حکایت (گلستان سعدی) ............... 63

- آنچه بدهد فلک تو را بستان (دیوان مسعود سعد سلمان)    64

- مرگ برگها (دیوان شهریار) .......... 65

- تف هجران (دیوان مشتاق اصفهانی) .... 66

 

به نام خداوند جان و خرد

به نام خداوند جان و خرد

 

کزین برتر اندیشه بر نگذرد

خداوند نام و خداوند جای

 

خداوند روزی ده و رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر

 

فروزندة ماه و ناهید و مهر

زنام و نشان و گمان برترست

 

نگارندة برشده گوهرست

به بینندگان آفریننده را

 

نبینی،مرنجان دو بیننده را

نه اندیشه یابد بدو نیز راه

 

که او برتر از نام و از جایگاه

سخن هر چه زین گوهران بگذرد

 

نیاید بدو راه جان و خرد

خرد گر سخن برگزیند همی

 

همان را ستاید که بیند همی

ستودن نداند کس او را چو هست

 

میان بندگی رابیایدت بست

خرد را و جان راهمی سنجد او

 

در اندیشة سخته کی گنجد او؟

بدین آلت رای و جان و زبان

 

ستود آفریننده را کی توان؟

به هستیش باید که خستو شوی

 

ز گفتار بیکار یک سو شوی



خرید و دانلود مقاله فارسی پیش