مقاله بکارگیری آسفالت های پلیمری – مهندسی عمران

توضیحات :

با توجه به اینکه استحکام و حفظ امنیت جای مسافران در احداث بزرگراه‌ها امری است که پیش از هر نکته دیگری حتی قبل از توسعه راه‌ها باید مورد توجه مسوولان ذیربط باشد، از این رو بکارگیری موادی که علاوه ‌بر استحکام موجب ماندگاری و صرفه‌جویی هزینه در زمان طولانی می‌شود، اهمیت می‌یابد چرا که در صورت ساخت راه‌ها بدون توجه به فن‌آوری‌های به روز موجب هدر رفتن انرژی، هزینه و زمان زیادی می‌شود.

 

فهرست مطالب :

مقدمهتعاریف اساسی روسازی و راهسازیمدیریت روسازی راهدلایل تخریب روسازی راهلایه های خاکی ، زیر اساس ، اساس ، رویه هاطراحی جاده ها در خاک های نمکیمشکلات ماسه های بیابانیعوامل موثر در انتخاب نوع آسفالتچرا استفاده از مواد و مصالح مرغوبتخریب و اصلاح سطوح آسفالتیروکش آسفالت خیابان هاروسازی مرکبدلایل اجرای روسازی مرکبتأثیر فناوری نانو بر آسفالتمصالح خرده سنگی در راه سازیقسمتهای مختلف یک راه…..

 

• این مقاله در 52 صفحه و در قالب فایل Word ارائه شده است.



خرید و دانلود مقاله بکارگیری آسفالت های پلیمری – مهندسی عمران


پایان نامه ی بررسی مولکول نگاری پلیمری سنتز و کاربرد آن در استخراج. doc

پایان نامه ی بررسی مولکول نگاری پلیمری سنتز و کاربرد آن در استخراج. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 255 صفحه

 

تئوری قفل و کلید:

مفهوم برهم کنش مولکولی بسیار قدیمی بوده و بوسیله مؤسسات یونانی و ایتالیایی استفاده شده است. در نیمه دوم قرن نوزدهم، ظهور نظریه‌های مدرن در مورد این برهم کنش‌ها از میان آزمایش‌های واندروالس در مطالعاتش پیرامون برهم کنش‌های مابین اتمها در حالت گازی آغاز شد و در سال 1894، فیشر نظریه مشهور «قفل و کلید »اش را در مورد‌روش برهم کنش سوبسترا با آنزیم ارائه‌کرد(شکل‌1-1).

براساس نظریه فوق، عمل خاص یک آنزیم با یک سوبسترا تنها می‌تواند با استفاده از تشبیه قفل به آنزیم و کلید به سوبسترا توضیح داده شود. فقط وقتی که کلید (سوبسترا) اندازه قفل باشد در درون سوراخ قفل (مکان فعال  آنزیم) جای می‌گیرد. کلیدهای کوچکتر، کلیدهای بزرگتر یا کلیدهایی با دندانه‌های نامشابه (مولکولهای سوبسترا با شکل و اندازه نادرست) در داخل قفل (آنزیم) جای نخواهند گرفت

 

فهرست مطالب:

فصل اول – مقدمه

۱-۱- تئوری قفل و کلید

۱-۲- تاریخچه مولکول نگاری

۱-۳- روش های مختلف مولکول نگاری

فصل دوم- اهمیت مولکولهای پذیرنده درعلم و تکنولوژی پیشرفته

۲-۱-مقدمه

۲-۲- پذیرنده های طبیعی

۲-۴- پذیرنده ها برای کاربردهای عملی

۲-۵- چرا روش مولکول نگاری اینقدر امید بخش است؟

مراجع

فصل سوم – اساس مولکول نگاری

۳-۱- مقدمه

۳-۲-ماکرومولکول ها (۱)

۳-۲-۱-ماکرومولکول های سنتزی

I-واکنشهای پلیمریزاسیون

A- پلیمریزاسیون رادیکالی

a- تحریکهای حرارتی

b- فعال کننده‌های فوتوشیمی

c- تشکیل مرحله اولیه بوسیله اجسام مولد رادیکالهای آزاد

:Bپلیمریزاسیون یونی

a- پلیمریزاسیون کاتیونی

-bپلیمریزاسیون آنیونی

g – خاتمه فعالیت با افزایش متوقف کننده ها

۳-۳-تکنیکهای پلیمریزاسیون

۳-۴-قواعد اساسی مولکول نگاری

۳-۵- روش‌های مختلف مولکول نگاری

۳-۶- مزایا و معایب منتقوش پذیری غیر کووالانسی و کووالانسی

مراجع

فصل چهارم – روشهای آزمایشگاهی

فرآیند های مولکول نگاری

۴-۱- مقدمه

۴-۲- واکنشگر ها و فرآیند های آزمایشگاهی

۴-۲-۱- مونومر های عاملی

۴-۲-۲- مولکول الگو

۴-۲-۳- عوامل اتصال دهنده عرضی

۴-۲-۶- تأثیر زمان

۴-۳-منقوش پذیری کووالانسی

۴-۳-۱- منقوش پذیری به وسیله استر های برونیک اسید

۴-۳-۳- منقوش پذیری با استالهاو کتالها

۴-۳-۴- منقوش پذیری با بازهای شیف

۴-۳-۵- منقوش پذیری با پیوندهای S-S

4-3-6- منقوش پذیری با پیوندهای کئوردینه شده

۴-۴- منقوش پذیری غیر کووالانسی

۴-۵- مولکول نگاری تصنعی

مراجع

فصل پنجم – روشهای تجربی درارزیابی کارآیی منقوش پذیری

۵-۱- مقدمه

۵-۲- آزمایشات کروماتوگرافی

۵-۳- آزمایشات پیوند الگو به روش نا پیوسته

۵-۴- تعیین ثابت اتصال الگو

مراجع

فصل ششم – مطالعه اسپکتروسکوپی واکنشهای مولکول نگاری

۶-۱-مقدمه

۶-۲-ساختار کمپلکس در مرحله پیش پلیمریزاسیون

۶-۳-بررسی برهمکنش های الگو- مونومر توسط روش های اسپکتروسکوپی

۶-۴-بررسی برهمکنش های الگو-  MIP

6-6- رابطه بین میزان K و کارایی مولکول نگاری

۶-۷ – ساختار سایت اتصال مولکول الگو

مراجع

فصل هفتم – شمایی از روش مولکول نگاری

۷-۱- مقدمه

۷-۲- انتخاب عوامل

۷-۲-۱- مونومرهای عاملی

۷-۲-۲-حلال پلیمریزاسیون

۷-۲-۳- عامل اتصال دهنده عرضی

۷-۳- پلیمریزاسیون

۷-۴ پرکردن ستون HPLC با پلیمر منقوش

۷-۵- ارزیابی کمی کارایی منقوش پذیری

مراجع

فصل هشتم- کاربرد های مولکول نگاری

۸-۱- کاربرد های مولکول نگاری

۸-۱-۲- تقلید گر های باند پادتن و پذیرنده

۸-۱-۳- کاربرد های کاتالیستی و آنزیمی

۸-۱-۴- حسگر های زیستی

۸-۱-۶- پلیمر های منقوش پذیر به عنوان غشاء های سلولی

۸-۱-۷- کاربرد مولکول نگاری در جذب انتخابی یون ها

۸-۱-۸- پلیمر های منقوش پذیر برای تغلیظ انتخابی یون ها

۸-۱-۹- کاربرد پلیمر های منقوش پذیر در جداسازی پپتیدها

۸-۲- مروری کلی بر کارهای انجام شده به روش مولکول نگاری

مراجع

فصل نهم – چالش ها و پیشرفت های اخیر

۹-۱- مقدمه

۹ -۲- مولکول نگاری در آب

۹ – ۳- استفاده از دو نوع مونومر عاملی برای شناسائی مشترک

۹-۴- ژل معدنی به عنوان بستری برای مولکول نگاری

۹-۴-۱- منقوش پذیری کووالانسی در ماتریس سیلیکا ژل

۹-۴-۲- فیلم فوق نازک TiO2 به عنوان ماتریس برای فرایند منقوش پذیری (۱۵و۱۶)

۹-۴-۳- سیلیکا ژل مارپیچ برای تکنیک مولکول نگاری (۱۷)

۹-۵- آنزیم های مصنوعی (کاتالیزور مولکولی ) برای تکنیک مولکول نگاری

۹-۵-۱- ترکیب سایت های کاتالیزوری و سایت های اتصال سابستریت

۹-۵-۲- پادتن کاتالیزی تهیه شده با استفاده از مرحله گذار آنالوگ

مثال ۹-۳: پادتن کاتالیزی به عنوان یک استرس مصنوعی

مراجع

 

منابع و مأخذ:

1- www.elmhurst.edu/~chm/vchembook/571lockkey.html

2- www.smi.tu-berlin.de/story/intro.htm

3- L. Pauling, JACS, 1940, 62, 2643.

4- G. Wulff. R. Grobe-Einsler, A. Sarhan, Makromol. Chem., 1977, 178, 2817.

5- K. J. Shea, T. K. Doughertly, J. Am. Chem. Soc., 1986, 108, 1091.

6-R. Arshady, K. Mosbach, Macromol. Chem., 1981, 182, 687.

7- G. Vlatakis, L I. Andersson, R. Muller. K. Mosbach, Nature. 1993, 361, 645.

8- M. J. Whitcombe, M. E. Rodriguez, P. Villar, E. N. VulfsonJ. Am. Chem. Soc., 1995, 117, 7105.

 

1-         L Stryer, Biochemistry, 3rd edn, W. H. Freeman and Co., New York, 1988.

2-         J.-M. Lehn, Supramolecular Chemistry. VCH, Weinheim. 1995.

3-         Rebek, J. Jr et a\.,J. Am. Chem. Soc. 1987, 109, 5033.

4-         (a) D. B. Amabilino, J. F. Stoddart, Chem. Rev. 1995. 95, 2725. (b) T. R. Kelly. H. Silva, R. A. Silva, Nature 1999, 402, 150. (c) N. Koumura, R. W. J. Zijlstra, R. A. Delden, N. Harada. B. L Feringa, Nature 1999, 40J, 152. (d) H. Shigekawa, K. Miyake, J. Sumaoka, A. Harada, M. Komiyama, J. Am. Chem. Soc. 2000, 122, 5411.

5-         H. Asanuma, T. Hishiya, M. Komiyama, Adv. Mater. 2000, 12, 1019.

 

1-         سنتز پلیمر، پول رمپ و ادوارد مویل، ترجمه دکتر غلامحسین ظهوری انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، نشر رز، 1377

2-         Molecular imprinting, M. Komiyama, et al. Wiley-vch, 2003

3-         L. Wu and Y. Li, Anal. Chim. Acta, 482 (2003) 175

4-         P. Turkewitsch, B. Wandelt, G. D. Darling, and W. S. Powell, Anal. Chem., 70 (1998) 2025.

5-         K. Haupt and K. Mosbach, Chem. Rev., 100 ( 2000) 2495.

 

1-         P. A. G. Cormack and A. Z. Elorza, J. Chromatography B, 804 (2004) 173.

2-         1 G. Wulff. W. Vesper. R. Grobe-Einsler, A. Sarhan, Makromol. Chem., 178, 2799 (1977).

3-         A. Kugimiya, J. Matsui, T. Takeuchi. K.Yano, H. Muguruma, A. V. Elgers-ma, I. Karube, Anal. Lett., 28, 2317 (1995).

4-         M.J. Whitcombe, M. E. Rodriguez, P. Villar. E. N. Vulfion.J. Am. Chem. Soc., 117, 7105 (1995).

5-         G. Wulff, J. Vietmeier, Makromol. Chem., 190,1717 (1989).

6-         T. Mukawa, T. Goto, H. Nariai, Y. Aoki, A. Imamura, T. Takeuchi, J. Pharm. Biomed. Anal., in press.

7-         T. Takeuchi, T. Mukawa, J. Matsui, M. Higashi, K. D. Shimizu, Anal. Chem., 73, 3869 (2001).

8-         J. Matsui, I. A. Nicholls. I. Karube, K. MosbachJ. Org. Chem., 61, 5414 (1996).

9-         K. Haupt, A. Dzgoev, K. Mosbach, Anal. Chem., 70. 628 (1998).

10-       K. Tanabe, T. Takeuchi, J. Matsui, K. Ikebukuro. K. Yano, I. Karube, J. Chem. Soc. Chem. Commun., 1995, 2303.

11-       P. Turkewitsch, B. Wandelt, G. D. Darling, W. S. Powell. Anal. Chem.. 70, 2025 (1998).

12-       J. Matsui, K. Fujiwara, T.Takeuchi, Anal. Chem., 72,1810 (2000).

 

D. Spivak et al.,J. Am. Chcm. Soc. 1997,119, 4388-4393.H. Asanuma et al., Anal. Chim. Acta. 2001,435, 25-33.

 

1-K. Karim, F. Breton, R. Rouillon, E. V. Piletska, A. Gueerreiro, I. Chianella, S. A. Piletsky, Advanced drug Delivery Reviews 57 (2005) 1795-1805.

2- B. Sellegren, et al., J. Am. Chem. Soc., 1988, 1 JO, 5853-5860.

3- H. Asanuma et al., Supremo/. Sci., 1998,5,41721.

4- Takeuchi et al.,y. Chcm. Soc. Chem. Commun. 1995, 2303-2304.

5- D. f. Duffy et al., Polym. Mater. Sri. Eng., 2000, 82. 69-70.

6- D. Y. Sasaki et al., Chem. Mater. 2000, 12, 1400-1407.

7-. Matsui et al.. Anal. Chem., 1995. 67, 4404-4408.

8- H. Asanuma, T. Hishiya, M. Komiyama, Adv. Mater., 2000, 12, 1019-1030.

9- H. Hishiya, H. Acanuma, M. Komiyama, J. Am. Chem. Soc., 2002, 124, 570-575.

 

1- J. Matsui etal., Anal. Chem. 1995, 67, 4404- 4408.

 

 

Ensing, K., Berggren, C., Majors, R. E., LCGC, 19 (2001) 9-16.Kempe, M., Anal. Chem., 68 (1996) 1948-1953.Fujimoto, Ch., Anal. Sci., 18 (2002) 19-25.Andersson, L. I., J. Chromat. B, 745 (2000) 3-13.Yoshikawa, M., Yonetani, K., Desalination, 149 (2002) 287-292.Huang X., Zou, H., Chen, X., Luo, Q., Kong., J. Chromat. A, 984 (2003) 273-282 .Lai, E., Future drug Discovery, 2002, 92-95.Zhu, L., Xu, X., J.Chromat. A, 991 (2003) 151-158.Kriz, D., Ramstrom, O., Mosbach, K., Anal. Chem., 69 (1997) 349.Piletsky, S. A., Piletska, E. V., Bossi, B., Karim, K., Lowe, P., Turner, A. P. F., Biosensors & Bioelectronics, 16 (2001) 701-707.Taba, M., Lwasawa, Y., J. Mole. Catal. A: Chem.,

         199(2003), 115-137.

Batra, D., Shea, K. J. Cur. Opin Che.Bio., 7 (2003) 434-442.Boer, T. de., Selectivity Enhancement in Capillary Electrokinetic Separations via chiral and Molecular Recognition, Enschede, 2001.Alexander, C., Davidson, L., Hayes, W., Tetrahedron, 59 (2003) 2025-2057.Bradley, R., Shea, J., J. Am. Chem. Soc., 123 (2001) 2072-2073.Mathew- Krotz, J., J. Am. Chem. Soc., 118 (1996) 8154-8155.Ramstrom, O., Nicholls, I.A. and Mosbach, K., Tetrahedron Asymmetry, 5 (1994) 649-656.Yano, K. Nakagiri, T., Takeuchi, T., Matsui, J., Ikebukuro, K. and Karube, I., Anal. Chim. Acta, 357 (1997) 91-98.B. A. Rashid, R. J. Briggs, J. N. Hay, and D. Stevenson,Commun., 34 (1997) 303.M. Walshe, J. Howarth, M. T. Kelly, R. Okennedy and M. R. Smyth, J. Pharm. Biomed. Anal., 16 (1997) 319.A. Zander, P. Findlay, T. Penner, B. Sellergren and A. Swietlow, Anal. Chem., 70 (1998) 3304.W. M. Mullett and E. P. C. Lai,Anal. Chem.70(1998) 3636.C. Baggiani, G. Giraudi, C. Giovannoli, A. Vanni and F. Trotta, Anal. Commun., 36 (1999) 263.W. M. Mullett, and E. P. C. Lai B. Sellergren, Anal. Commun. 36 (1999) 217.J. Olsen, P. Martin, I. D. Wilson and G. R. Jones, Analyst,

       124 (1999) 467.

W. M. Mullett and E.P.C.Lai,Microchem. J., 61 (1999) 143.W. M. Mullett and E. P. C. Lai, J. Pharm. Biomed. Anal.

       21 (1999) 835.

A. Kugimiya and T. Takeuchi, Anal. Chim. Acta, 395

        (1999) 251.

B. Bjarnason, L. Chimuka and O. Ramstroen, Anal. Chem.,

       71 (1999) 2152.

C. Berggren, S. Bayoudlay, D. Sherrington and K. Ensing, J. Chromatogr. A, 889 (2000)105.L. I. Anderson, Analyst, 125 (2000) 1515.P. Martin, I. D. Wilson and G. R. Jones, J. Chromatogr. A,

       889 (2000) 143.

P. Martin, I. D. Wilson and G. R. Jones, Chromatographia,

       25 (2000) s19.

W. M. Mullett, M. F. Dirie, E. P. C. Lai, H. Guo and X. he, Anal. Chim Acta, 414 (2000) 123.J. Matsui, K. fujiwara, S. Ugata and T. Takeuchi, J. Chromatogr. A, 889 (2000) 25.I. Ferrer, F. Lanza, A. Tolokan, V. sellergren, G. Horvai and D. Barcelo, Anal. Chem. 72 (2000) 3934.N. Masque, R. M. Marce, F. Borrull, P. A. G. Cormack and D. C. sherrington, Anal. Chem. 72 (2000) 4122.M.Zi-Hui andL. Qin, Anal. Chim. Acta, 435 (2001) 121.K.Adbo and I.A.Nicholls,Anal. Chim. Acta, 435(2001) 115.G. Brambilla, M. Fiori , B. Rizzo, V. Crescenzi and G. Masci, J. Chromatogr. B, 759 (2001) 27.T.Pap, V. Horvath, A. Tolokan, G. Horvai, B. Sellergren, J. Chromatogr. A, 973 (2002) 1.G. Theodoridis, A. Kantifes, P. Manesiotis, N. Raikos and H.Tsoukali-Papadopoulou,J.Chromatogr.A, 987 (2003) 103.R. Say, E. Birlik, A. Ersoz, F. Yilmaz, T. Gedikbey and A. Denizli, Anal. Chim. Acta, 480 (2003) 251.V. M. Biju, J. M. Gladis and T. P. Rao, Anal. Chim. Acta,

       478 (2003) 43.

E. Caro, R. M. Marce, P. A. G. Cormack, D. C. Sherrington

       and F. Borrull, J. Chromatogr. A, 995 (2003) 233.

G. Theodoridis, C. K. Zacharis, P. D. Tzanavaras, D. G. Themelis and A. Economou, J. Chromatogr. A, 1030 (2004) 69.F. Chapuis, V. Pichon, F. Lanza, B. Sellergren and M. C. Hennion, J. Chromatogr. B, 804 (2004) 93.R. Kala, J. M. Gladis and T. P. Rao, Anal. Chim. Acta, 518

       (2004) 143.

P. D. Martin, G. R. Jones, F. Stringer and I. D. Wilson, J. Pharmaceutical and Biomedical Analysis, 35 (2004) 1231.X. Dong, N. Wang, S. Wang, X. Zhang and Z. Fan, J. Chromatogr. A, 1057 (2004) 13.L. I. Andersson., E. Hardenborg, M. Sandberg-Stall, K. Moller, J. Henriksson, I. Bramsby-Sjostrom, L. Olsson and M. AbdeRehim, Anal. Chim. Acta 526 (2004) 147.E. Caro, R. M. Marce, P. A.G. Cormack, D. C. Sherrington and F. Borrull, J. Chromatogr. B, 813 (2004) 137.S. Hu, L. Li and X. He, J. Chromatogr. A, 1062 (2005) 31.S. Hu, L. Li and X. He, Anal. Chim. Acta, 537 (2005) 215.X. Zhu, J. Yang, Q. Su, J Cai and Y. Gao, J. Chromatogr. A, 1092 (2005) 161.S. Daniel, P. E. J. Babu and T. P. Rao, Talanta, 65 (2005)M. Khajeh et al. Anal. Chim. Acta, 581 (2007) 208

 

Allender, C.J.; Brain, K.R.; Heard, C.M. «Progress in Medicinal Chemistry», P.235, Elsevier Science, Oxford (1999).Bender, M. L.; Komiyama, M.« Cyclodextrin Chemistry», springer- verlag, Berlin (1978).Asanuma, H.; Akiyama, T.; Kajiya, K.; Hishiya, T.; Komiyama, M. Anal. Chim. Acta., 2001, 435, 25-33.Akiyama, T.; Hishiya, T.; Asanuma, H.; Komiyama, M. J. Inclu. Phenom. Macrocyclic Chemistry, 2001, 41, 149-153.Hart, B.R.; Shea, K.J.J.Am. Chem. Soc., 2001, 123, 2072-2073.Kurihara, K.; Ohto, K.; Honda, Y.; Kunitake, T.J.Am. Chem. Soc. 1991, 113, 5077-5079.Matsumoto, J.; Ijiro, K.; Shimomura, M. Chem.Lett., 2000, 1280-1281.Ijiro, K.; Matsumoto, J.; Shimomura, M. Studies in Surface Science and Catalysis, 2001, 132, 481-484.Takeuchi, T.; Mukawa T.; Matsui, J.; Higashi, M.; Shimizu, K.D. Anal. Chem. 2001, 73, 3869- 3874.Matsui, J.; Higashi, M.; Takeuchi, T.J.Am. Chem. Soc. 2000, 122, 5218-5219.Dickey, F.H. Proc. Natl. Acad. Sci, 1949, 35, 227-229.Morihara, K.; Takiguchi, M.; Shimada, T. Bull. Chem. Soc.Jpn. 1994, 67,1078-1084.Wulff, G.Angew. Chem. Int. Ed. Engl. 1995, 34, 1812-1832.Katz, A.; Davis, M.E. Nature, 2000, 403, 286-289.Lee. S-W,; Ichinose, I.; Kunitake, T. Langmuir, 1998, 14,2857-2863.Ichinose, I.; Kikuchi, T.; Lee, S.W.; Kunitake, T. Chem. Lett. 2002. 104-105.Jung, H.J.; Ono, Y.; Shinkai, S. Chem. Eur.J.2000, 6, 4552-4557.Takeuchi, T.; Fukuma, D.; Matsui, J.; Mukawa, T.Chem. Lett.2001, 530-531.Matsui, J.; Miyoshi, Y.; Doblhoff Dier, O.; Takeuchi, T. Anal. Chem. 1995, 67, 4404-4408.Pauling, L. Am. Sci. 1948, 36,51.Lerner, R.A.; Benkovic, S.J.; Schultz, P.G. Science, 1991, 252, 659-667.Matsui, J.; Nicholls, I.A.; Karube, I.; Mosbach, K.J. org. Chem. 1996.61, 5414-5417.Morihara, K.; Kurihara, S.; Suzuki, J. Bull. Chem. Soc. Jpn. 1988, 61, 3991-3998.Kawanami, Y.; Yunoki, T.; Nakamura, A.; Fujii, K.; Umano, K.; Yamauchi, H.; Masuda, K. J. Mol. Catal. A 1999, 145,107-110.Markowitz, M.A.; Kust, P.R.; Deng, G.; Schoen, P.E.; Dordick, J.s.; Clark, D.S.; Gaber, B.P. Langmuir, 2000, 16, 1759-1765.Wulff G.; Gross T.; Schonfeld, R. Angew. Chem. Int. Ed. Engl. 1997, 36, 1962-1964.

خرید و دانلود پایان نامه ی بررسی مولکول نگاری پلیمری سنتز و کاربرد آن در استخراج. doc


بهبود خواص آسترهای رسی ژئوسنتتیکی GCL با استفاده از بنتونیت پلیمری نانوکامپوزیت

بهبود خواص آسترهای رسی ژئوسنتتیکی GCL با استفاده از بنتونیت پلیمری نانوکامپوزیت

نویسنده: [ امیر صمدی ] - استادیار گروه مهندسی آب دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه بین المللی امام خمینی ره

خلاصه مقاله:

بیش از سه دهه از کاربرد استرهای رسی ژئوسنتتیکی توسط مهندسان طراح و پیمانکاران به عنوان گزینه ای مناسب در مقابل پرده های آب بند خاکی سپری شده ایت اخیرا به منظور کاهش هدایت هیدرولیکی استرهای GCL محققان با پولمریزاسیون اسید اکریلیک در مقیاس نانو و درون گل بنتئنیت نوع جدیدی از پنتونیت را معرفی نمودند پنتونیت لیمری نانو کامپوزیت BPN بدست آمده در معرض جریان هوا خشک شده و برای شبیه سازی توزیع اندازه ذرات استرهای رسی ژئوسنتتیکی GCL تشکیل شده از پنتونیت دانه ای آسیاب شده است آزمون های شاخص تورم و هدایت هیدرولیکی نشان داد که BPN نسبت به پنتونیت دانه ای آسیاب شده است آزمون های شاخص تورم و هدایت هیدرولیکی نشان دادند که BPN نسبت به پنتونیت دانه ای آسیاب شده است آزمون های شاخص تورم و هدایت هیدرولیکی نشان دادند که BPN نسبت به پنتونیت سدیم طبیعی در محلول های آبکی، پتانسیل تورم بیشتری دارد اما هدایت هیدرولیکی آن به مراتب کمتر می باشد به عنوان مثال، پنتونیت سدیم طبیعی که ضریب هدایت هیدرولیکی آن بیش از 4 برابر میباشد. (cm/s k>2*10-5) تقریباً 30 میلی لیتر در آب یون زدایی شده متورم می شود در حالی که BPN به میزان 70 میلی لیتر در محلول مشابه متورم می شود. در نتیجه آسترهای رسی ژئو سنتتیکی که در ترکیبات آنها از BPN استفاده می شود نسبت به انواع سنتی آن مقاوم تر هستند. هدف از ارائه این مقاله بررسی آخرین دستاوردهای محققان در زمینه بهبود خواص آستر های رسی ژئوسنتتیکی برای کاربرد بعنوان یک عایق زیست محیطی مناسب می باشد .

کلمات کلیدی:آستررسی ، بنتونیت ، نانو ، تورم ، ژئوسنتتیک

خرید و دانلود بهبود خواص آسترهای رسی ژئوسنتتیکی GCL با استفاده از بنتونیت پلیمری نانوکامپوزیت


پوشش های پلیمری هوشمند خود تمیز شونده و خود ترمیم شونده

پوشش های پلیمری هوشمند خود تمیز شونده و خود ترمیم شونده

تعداد صفحات: 72

فرمت محتوا: Word

 

 

 

 

 در این بخش پروژه های آماده رشته پلیمر برای سهولت و کاهش در اتلاف وقت دانشجویان و محققان محترم مهندسی پلیمر و عدم نیاز ایشان به انجام مجدد کلیه مراحل انجام پروژه های پلیمر و دانلود پروژه های مهندسی پلیمر  قرار داده شده است. امیدواریم که پروژه های رشته مهندسی پلیمر قرار داده شده در این بخش برای عزیزان مفید فایده باشد. ضمناً مراجعه کنندگان محترم می توانند از این قسمت لیست کامل پروژه های کارشناسی رشته پلیمر، بانک گزارش کارآموزی مهندسی پلیمر و نیز فهرست کلیه پایان نامه های کارشناسی ارشد مهندسی پلیمر را مشاهده نمایند.

عنوان پروژه

پوشش های پلیمری هوشمند خود تمیز شونده و خود ترمیم شونده

چکیده

یکی از کاربردهای فناوری نانو، ایجاد سطوحی با هدف خود تمیز شوندگی و آسان تمیز شوندگی می باشد. سطح خود تمیز شونده به سطحی گفته می شود که نیاز به تمیز کردن آن از سوی انسان نیست. فرآیند خود تمیز شوندگی با دو ویژگی آبگریزی و آبدوستی سطوح در ارتباط است. داستان مواد خود تمیز شونده با الهام گیری از برگ نیلوفر آبی در طبیعت آغاز شده است. اثر خود تمیز شوندگی نیلوفر آبی از آبگریزی شدید سطح این گیاه نشات می گیرد. دسته دیگری از پوشش های هوشمند شامل پوشش های خود ترمیم شونده است. پوشش های پلیمری جهت حفاظت از سطح فلز در برابر مواد خورنده بروی فلزات اعمال می شوند اما با ایجاد یک ترک و یا نقص در پوشش منطقه ترک تبدیل به آند موضعی شده و فلز به سرعت خورده شده و خوردگی حفره ای رخ می دهد.پوشش های خود ترمیم شونده به عنوان نسل جدیدی از پوشش های هوشمند به حل مشکل پرداخته و با مخلوط نمودن کپسولهایی در ابعاد نانو و میکرو در ماتریس رنگ و اعمال آنها به روی سطح فلز ، به محض ایجاد ترک به روی پوشش،کپسولها نیز شکسته شده و ماده خود ترمیم شونده کاملا پلیمریزه شده و سطح ترک را می پوشاند و یا به عبارتی مانع از ارتباط سطح فلز با محیط خورنده می گردد. به همین علت به این پوشش ها،پوشش های خود ترمیم شونده ضد خورندگی نیز می گویند.

 



خرید و دانلود پوشش های پلیمری هوشمند خود تمیز شونده و خود ترمیم شونده


مقاله با عنوان اصلاح خواص قیر با استفاده از پلیمر استایرن - بوتادین – استایرن

مقاله با عنوان اصلاح خواص قیر با استفاده از پلیمر استایرن - بوتادین – استایرن که در چهارمین کنگره ملی مهندسی عمران ارائه شده است، آماده دانلود می باشد.

سال برگزاری:1387

محل برگزاری:تهران - دانشگاه تهران

محتویات فایل: فایل زیپ حاوی یک pdf

نویسندگان: 
[ سیدمهدی ابطحی ] - استادیار دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی اصفهان
[ احمد گلی ] - دانشجوی کارشناسی ارشد عمران - راه و ترابری، دانشگاه علم و صنعت ایران

چکیده

قیر با توجه به خواص فیزیکی و مکانیکی محدود خود از قابلیت کاربردی محدود و زمان سرویس دهی مشخص برخوردار است . پوشش راهها به دلیل عبور ترافیک سنگین، شرایط جوی و ... دچار استهلاک و تغییر خواص و تخریب تدریجی روکش راه ها می گردد . تکرار پوشش ( آسفالت مجدد ) نیز دارای هزینه بالا و دردسرهای خاص خود میباشد . 
پلیمرها به عنوان مهمترین خانواده اصلاح کننده قیر، به منظور بهبود عملکرد و افزایش کارایی قیر به آن اضافه می شوند که درمیان انواع پلیمرهای موجود، پلیمر استایرن - بوتادین - استایرن ( 
SBS ) ازجمله بهترین مواد اصلاح کننده قیر به شمار میرود . 
دراین پژوهش، پلیمر SBS به عنوان یکی از اصلاح کننده های الاستومر - ترمو پلاست با درصدهای وزنی مختلف( 2 تا 5 درصد ) با قیر 60/70 پالایشگاه اصفهان مخلوط شده و تأثیر آن برخواص مختلف قیر مورد بررسی قرارگرفته است . افزایش این پلیمر موجب بهبود خصوصیات و کارایی قیر دردماهای بالا و پایین می شود و تغییر درصد این پلیمر تأثیر زیادی بر خواص مخلوط دارد به طوری که افزایش 3 تا 5 درصد وزنی این پلیمر به قیر باعث کاهش قابل توجه درجه نفوذ و افزایش نقطه نرمی قیر میشود.

نقطه شکست فراس قیرها با افزایش درصد پلیمر SBS کاهش می یابد ( منفی تر می شود ) ، علاوه بر آن باعث کاهش درصد افت وزنی قیر می شود . همچنین افزایش پلیمر SBS به قیر باعث میشود شاخص نفوذپذیری قیر به عدد ایده آل (+1) نزدیکتر شود که نشان دهنده کارایی بهتر آن درمصارف راهسازی است .


 



خرید و دانلود مقاله با عنوان اصلاح خواص قیر با استفاده از پلیمر استایرن - بوتادین – استایرن