مقایسه تاب آوری،ذهن آگاهی وخودکارآمدی در دانش آموزان مقطع دبیرستان دارای اضطراب امتحانی وبدون اضطراب امتحانی
چکیده
این تحقیق که با عنوان « مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و خودکارآمدی در دانش آموزان مقطع دبیرستان با اضطراب امتحانی و بدون اضطراب امتحانی» انجام شده است؛ از نظر هدف، کاربردی واز نظر شیوه گردآوری داده ها جزو مطالعات توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه ای ترکیبی مرکب از4 پرسشنامه «اضطراب امتحان اسپیلبرگ(1980)، مقیاس تاب اوری کائر و دیویدسون(2003)، پرسشنامه خود سنجی پنج وجهی ذهن آگاهی بایر و همکاران(2006) وآزمون خود کارآمدی عمومی شرر و همکاران(1982)» جمعآوری شدهاند. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پایه سوم دبیرستان های شهر پارس آباد در سال تحصیلی 93-92 تشکیل می دادند که تعداد آنها650 نفر بود. حجم نمونه نیز بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان و نیز فرمول حجم نمونه کوکران، شامل250 نفر بودکه به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. طبق یافته های تحقیق که با استفاده از آزمون t گروه های مستقل انجام شد مشخص شد که: تاب آوری، ذهن آگاهی و خودکارآمدی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان با تاب آوری، ذهن آگاهی و خودکارآمدی دانش آموزان فاقد اضطراب امتحان، تفاوت دارد. همچنین، بین اضطراب امتحان دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد.
اهمیت وضرورت موضوع
امتحانات و ازمونها یکی از بخشهای زندگی مدرن خصوصا در حیطه تحصیلی وارتقا می باشد که موجب ایجاد استرس و اضطراب در افراد می گردد . در ایالت متحده امریکا سالانه بیش از23میلیون نفر به آن مبتلا می گردند واز هر4 نفر یک نفر با ان دست وپنجه نرم می کنند (کارسون،2000) . براساس برآوردپژوهشهای مختلف،میزان شیوع اضطراب امتحان در دانش آموزان 10 تا30 درصد گزارش شده است ( مک رینولدز، موریس،کراچ دیل،1983 به نقل از ابولقاسمی ،بهرامی زاده،نجاریان،شکرکن،1383).
این برآورد در ایران برای دانش آموزان دبیرستانی 17.2 درصد گزارش شده است (ابوالقاسمی و مهرابی زاده،نجاریان،شکر کن ،1383) . بنابراین اضطراب امتحان به عنوان عامل بازدارنده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ودانشجویان است که هزینه های هنگفتی را بر جوامع تحمیل می کند .
با توجه به شیوع بالای اضطراب امتحان وهمچنین تاثیر منفی بر روی عملکرد تحصیلی ،تاکنون تحقیقات محدودی در این زمینه انجام گرفته است .به نظر می رسد این مسئله بایستی بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.ارزیابی ومقایسه عوامل تاثیر گذار بر اضطراب امتحان که در این تحقیق سه عامل تاب آوری ، ذهن آگاهی ، خودکارامدی می باشد موجب خواهد شد تا اطلاعات بیشتری نصیب محقق و جامعه تحقیقی گرددو راه را برای انجام تحقیقات ازمایشی بیشتر باز خواهد نمود.
همچنین بررسی علل دخیل در بروز اضطراب با عث می شود با آموزشهای مناسب به خانواده ها ودانش آموزان از مشکلات زیادی که تجربه مفرط اضطراب به وجود می آورد جلو گیری کرد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی
مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی وخودکارآمدی در دانش آموزان مقطع دبیرستان با اضطراب امتحانی وبدون اضطراب امتحانی
1-4-2- اهداف ویژه
- مقایسه مولفه های ذهن اگاهی دانش اموزان دارای اضطراب وفاقد اضطراب
- مقایسه تاب آوری دانش اموزان دارای اضطراب وفاقد اضطراب
- مقایسه خودکارامدی دانش اموزان دارای اضطراب وفاقد اضطراب
- مقایسه اضطراب امتحان دانش اموزان دختر وپسر دبیرستانهای پارس اباد
تعداد صفحات 103 word
فهرست مطالب
چکیده
فصل اول:کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
1-2- بیان مساله
1-3- اهمیت وضرورت موضوع
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی
1-4-2- اهداف ویژه
1-5- فرضیههای تحقیق
1- 6- تعاریف متغیرها
1- 6-1- تعاریف مفهومی
1- 6-2- تعاریف عملیاتی
فصل دوم: ادبیات وپیشینه تحقیق
1-2- مقدمه
2-2- مبانی نظری(ادبیات پژوهش)
2-2-1- اضطراب امتحان
2-2-2- تاب آوری
2-2-3- ذهن آگاهی
2-2-4- خودکارآمدی
2-3- پیشینه تجربی تحقیق
2-3-1- تحقیقات داخلی
2-3-2- تحقیقات خارجی
2-4- نتیجه گیری
فصل سوم:روش شناسی تحقیق
3-1- مقدمه
3-2- روش تحقیق
3-3- جامعه آماری وحجم نمونه
3-4- روش نمونه گیری
3-5- ابزارپژوهش
3-6- شیوه اجرا
3-7- روشهای آماری
فصل چهارم:تجزیه وتحلیل داده ها
4-1- آمارهای توصیفی
4-1-1- جنسیت
4-1- 2- وضعیت اضطراب
4-1-3- آمارهای مربوط به تاب آوری
4-1-4- آمارهای مربوط به ذهن آگاهی
4-1-5- آمارهای مربوط به خودکارآمدی
4-1-6- آمارهای مربوط به اضطراب امتحان
4-2- آمارهای استنباطی(آزمون فرضیات)
آزمون فرضیه اول
آزمون فرضیه دوم
آزمون فرضیه سوم
آزمون فرضیه چهارم
فصل پنجم:نتیجه گیری وپیشنهادات
5-1- مقدمه
5-2- بحث وبررسی یافته ها
5-2- 1- یافته های توصیفی
5-2-2- یافته های استنباطی5-3- بحث ونتیجه گیری
5-4- محدودیتهای تحقیق
5-5- پیشنهادات پژوهشی
5-6- پیشنهادات کاربردی
منابع
فهرست جداول
جدول 1-4- توزیع پاسخگویان برحسب جنسیت
جدول2-4- توزیع پاسخگویان برحسب وضعیت اضطراب جدول 3-4- توزیع پاسخگویان فاقداضطراب برحسب تاب آوری
جدول 4-4- توزیع پاسخگویان دارای اضطراب برحسب تاب آوری
جدول5-4- توزیع پاسخگویان فاقداضطراب برحسب ذهن آگاهی
جدول 6-4- توزیع پاسخگویان فاقد اضطراب برحسب ذهن آگاهی
جدول7-4- توزیع پاسخگویان دارای اضطراب برحسب ذهن آگاهی
جدول 8-4- توزیع پاسخگویان دارای اضطراب برحسب ذهن آگاهی
جدول 9-4- توزیع پاسخگویان فاقداضطراب برحسب خودکارآمدی
جدول 10-4- توزیع پاسخگویان دارای اضطراب برحسب خودکارآمدی
جدول 11-4- توزیع نمرات پسران برحسب دارابودن اضطراب امتحان
جدول 12-4- توزیع نمرات دختران برحسب دارابودن اضطراب امتحان
جدول 13-4- آزمون تفاوت یاعدم تفاوت بین تاب آوری دانش آموزان فاقد اضطراب امتحان با
تاب آوری دانش آموزان دارای اضطراب امتحان
جدول 14-4- آزمون تفاوت یاعدم تفاوت بین ذهن آگاهی دانش آموزان فاقد اضطراب امتحان با
ذهن آگاهی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان بااستفاده ازآزمون آنوا
جدول15-4- آزمون تفاوت یاعدم تفاوت بین خودکارآمدی دانش آموزان فاقد اضطراب امتحان با
خودکارآمدی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان
جدول16-4- آزمون تفاوت یاعدم تفاوت بین اضطراب امتحان دانش آموزان دختروپسر
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:23
فهرست و توضیحات:
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت مسئله
اضطراب امتحان
اضطراب امتحان چیست؟
اضطراب امتحان از دو کلمه اضطراب(ANXIETY) و امتحان(TEST) تشکیل شده است. منظور از اضطراب نوعی حالت هیجانی، ناخوشایند و مبهم است که با پریشانی، وحشت،هراس، تپش قلب، تعرق،سردرد، بی قراری،تکرر ادرار و تشویش همراه است . انچه این حالات را از هراس یا ترس شدید مجزا می کند این است که در اضطراب معمولا به طور دقیق منبع و علت اضطراب را نمی دانیم، اما در ترس شدید اغلب علت هراس برای ما مشخص است.
اما امتحان نوعی ارزشیابی است که طبق اصول معین انجام میگیرد و وسیله ای است برای توصیف و اندازه گیری تغییر رفتار دانش اموزان در جهت اهداف اموزش و پرورش و کمک به بهبود یادگیری انها. امتحان، به ویزه امتحاناتی که از دانش اموزان گرفته می شود معمولا دارای هفت هدف اساسی است:
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 129 صفحه می باشد.
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روان شناسی ،گرایش روانسنجی
فهرست مطالب
چکیده ۶
مقدمه ۷
بیان مسئله ۹
ادراک خود ۱۵
ضرورت پژوهش ۱۸
هدف پژوهش ۲۰
هدف فرعی پژوهش ۲۱
سئوال های پژوهش ۲۱
تعریف نظری اصطلاحات و متغیرهای پژوهش ۲۲
روایی و اعتبار ۲۲
ساختار عاملی ۲۳
اضطراب اجتماعی ۲۴
ادراک خود ۲۴
تعریف عملیاتی متغیرها ۲۵
مرور ادبیات و پیشینه پژوهش ۲۶
اختلال اضطراب اجتماعی ۲۸
تاریخچه اختلال اضطراب اجتماعی ۲۹
ویژگی های بالینی اختلال اضطراب اجتماعی ۳۰
علائم و اختلال های همراه ۳۳
همه گیری شناسی ۳۳
تفاوت های سنی و جنسی در اضطراب اجتماعی ۳۴
الگوهای نظری درباره سبب شناسی اختلال اضطراب اجتماعی ۴۴
دیدگاه رفتاری ۴۴
دیدگاه شناختی ۴۵
الگوی بک ؛ امری و گرین برگ ( ۱۹۸۵ ) ؛ باورهای ناکارآمد ۴۶
الگوی دپی و هیمبرگ( ۱۹۹۷) : تفاوت بین بازنمایی ذهنی از خود و استانداردهای مورد انتظار دیگران ۴۸
الگوی کلارک و ونر (۱۹۹۵؛نقل از ونروکلاک ؛۱۹۹۷؛کلارک وماتئوس ؛۲۰۰۲):تمرکز برخود ورفتارهای ایمنی ۵۰
درمان ۵۳
۱-نمایش درمانگری ۵۴
آموزش جرات ورزی ۶۰
پسایندهای تجربه اضطراب اجتماعی ۶۱
ارزیابی اضطراب اجتماعی ۷۰
مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان (SASA) (پاکلک، ۱۹۹۷) ۷۰
ادراک خود ۷۵
جمع بندی ۸۷
روش پژوهش ۹۰
جامعه آماری وگروه نمونه مورد مطالعه ۹۰
ابزار اندازه گیری ۹۰
روایی ابزار پژوهش ۹۲
روایی و اعتبار پرسشنامه ابعاد ادراک خود . ۹۵
روش گردآوری داده ها ۹۵
روش تحلیل داده ها ۹۶
تحلیل مولفه های اصلی ۹۷
عامل ۹۷
بار عاملی ۹۷
میزان اشتراک ۹۸
ماتریس عاملی ۹۸
چرخش متعامد ۹۸
چرخش متمایل ۹۸
میزان اشتراک ۹۹
یافته های پژوهش ۱۰۰
الف : توصیف داده ها ۱۰۱
تحلیل داده ها ۱۰۶
نتایج استنباطی ۱۰۶
ساختار عاملی ۱۰۶
اعتبار ۱۱۰
فرضیه دوم :رابطه ابعاد ادراک خود و اضطراب اجنماعی در دختران نوجوان معنادار است ۱۱۱
تبدیل نمره های خام به نمره های استاندارد ۱۱۳
بحث و نتیجه گیری ۱۱۶
سئوال اول : ضریب اعتبار مقیاس اضطراب اجتماعی برای نوجوانان چند است؟ ۱۱۷
سئوال دوم :مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان از چند عامل اشباع شده است ؟ ۱۱۸
فرضیه دوم ۱۱۹
محدودیت ها ی پژوهش ۱۲۳
پیشنهادات ۱۲۴
منابع فارسی ۱۲۵
چکیده
هدف پژوهش حاضر هنجار یابی و بررسی پایایی ،روایی تست اضطراب اجتماعی نوجوانان(SASA )و رابطه آن با ابعاد ادارک خود بر روی دختران نوجوان با گروه سنی ۱۷-۱۵سال شهرستان ساوه بود .پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی است .تعداد ۳۰۰نفر به روش نمونه برداری چند مرحله ای انتخاب شدند تا به دو مقیاس اضطراب اجتماعی و ابعاد ادراک خود پاسخ دهند .پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات نتایج زیر حاصل شد :جهت اعتبار یابی ابزار پژوهش از روش آلفای کرونباخ استفاده شد .ضریب فوق برای ۲۵ سئوال باقیمانده ۷۸/. برآورد گردید. روایی سازه ای تست با روش تحلیل مولفه های اصلی با چرخش ابلیمن مورد بررسی قرار گرفت .نتایج نشان داد تست از دو زیرمقیاس بیم و ترس از ارزیابی منفی و تنش و بازداری در برخورد اجتماعی اشباع شده است..نتیجه آزمون هبستگی پیرسون ،نشان داد که شایستگی رفتاری وتحصیلی با ترس از ارزیابی همسالان رابطه منفی دارد.از سوی دیگر ،شایستگی اجتماعی ،ورزشی وجسمی ،خود ارزشمندی کلی با تنش و ترس از روابط اجتماعی رابطه منفی دارد .
مقدمه
اختلال اضطراب اجتماعی[۱] (هراس اجتماعی )یکی از شایع ترین اختلالهای کودکی و نوجوانی است .این اختلال در ۱/۱ درصد تا ۷/۳ درصد از جمعیت کلی کودکان و نوجوانان دیده می شود(بنجامین کاستلوووارن ؛۱۹۹۰؛ورهوست ؛ونداند ؛فردنیا ندوکاسیوس ؛۱۹۹۷) وبین ۳تا۱۳درصد در جمعیت بزرگسالان ؛گزارش شده است (هورای ؛کوپر ؛کرسول ؛شوفیلد وسک ؛۲۰۰۷).
بطورکلی این اختلال در کودکان به عملکرد تحصیلی ضعیف (لاست ,هرسن ؛کاردین ؛اوروشل وپرین ؛۱۹۹۱) ومشکلات روان شناختی مانند افسردگی (اینوربیتزن ؛نولان وواترز؛۲۰۰۰)و سوءمصرف مواد (پاین ؛کوهن گرلی ؛بروک؛ وما ؛۱۹۹۸) منجر می شود.
افزون براین ؛نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی درخطر ناپختگی اجتماعی قراردارند ؛اختلالی که در درماندگی و اجتناب از روابط اجتماعی را در پی دارد (بیدل وترز ؛؛۱۹۹۸ایندربتیزن ؛نولان ؛واترزوباکوسکی ؛۱۹۹۷).و می تواند به نارساکنش وری اجتماعی وروان شناختی و حتی بروز شخصیت اجتنابی در بزرگسالی منتهی شود (پاین ودیگران ؛۱۹۹۸).این اختلال درکودکان با نشانه هایی مانند کم رویی افراطی ؛کناره گیری ازتماس با دیگران ؛عدم تمایل به بازی گروهی ظاهرمی شود.انجمن روانپزشکی امریکا ((APA اختلال اضطراب اجتماعی را یک الگوی پایدار ترس های اجتماعی می داند(DSM-IV1994)
بطور کلی اضطراب عبارت است ازترسی مقاوم وشدید از شیئ یا موقعیتی که در واقع خطرناک نیست . چنین ترسی به تمایل شدید برای اجتناب از موقعیتهای اضطرابی می انجامد ؛ با اینکه افراد به غیر منطقی بودن ترسها و اجتنابهایشان آگاهی دارند( دادستان ؛ ۱۳۷۶ ).
اضطرابها شایعترین اختلالهای طبقه اختلالات اضطرابی می باشند. در [۲]DSM-IV این اضطرابها به سه دسته عمده تقسیم می شوند؛(۱)گذر هراسی[۳] ۲)هراس خاص [۴]و(۳)اضطراب اجتماعی .
.اختلال اضطراب اجتماعی خود به دو نوع تقسیم می شود؛ نوع اول که با ترس از یک موقعیت اجتماعی همچون صحبت کردن درجمع یا روی صحنه ودر حضور دیگران عمل کردن مشخص میشود و نوع غیر فراگیر؛محدود یا خاص نام دارد .
بیش از ۲۰درصد از افراد در اکثر جوامع این نوع اضطراب اجتماعی را نشان می دهند .نوع دوم که نوع فراگیر این اختلال می باشد وافراد تقریبا در همه موقعیتهای اجتماعی اضطراب دارند . این نوع ازاختلال را به مشکل می توان از اختلال شخصیت اجتنابی[۵] تمایز داد . در موقعیتهای بالینی افراد مبتلا به هر اس اجتماعی بیشتر موقعیت اجتماعی را برای خود هراس آورگزارش میکنند.( سادوک و سادوک[۶] ؛ ۲۰۰۰ ).
بیان مسئله
باتوجه به این که اختلال اضطراب اجتماعی درجمعیت های بالینی ،۱۳تا۸ درصد ازاختلال های اضطرابی را تشکیل میدهد. ترس پایداروغیر منطقی همراه با میل قابل توجه برای اجتناب از موقعیتهایی که فرد در آنها ممکن است در حضور دیگران بصورت تحقیر آمیز وخجالت آور عمل کند ، همان طور که پیشتر اشاره شد اضطراب اجتماعی در تخریب یا مختل کردن روابط اجتماعی نوجوانان نقش مهمی دارد. به نظر می رسد که اضطراب اجتماعی به کناره گیری و اجتناب از تعاملات منجر گشته و افت، کاهش یا نقصان در عملکرد را به همراه می آورد. بر این اساس هنگامی که نوجوانان مضطرب اجتماعی تلاش می کنند که از مهارت های اجتماعی خود استفاده کنند و یا می کوشند با دیگران به شیوه مناسبی تعامل داشته باشند سطوح بالای اضطراب، عملکرد آنان را تضعیف و یا حتی تخریب می کند. لذا توجه به اضطراب اجتماعی به عنوان بخش جدایی ناپذیر ارزیابی کارکرد اجتماعی تلقی می گردد. علاوه بر شناسایی افکار اضطرابی پرسشنامه های بسیاری می تواند برای ارزیابی اجتماعی نوجوانان مورد استفاده واقع شود. این پرسشنامه ها شامل پرسشنامه نگرانی های اجتماعی (اسپنس، ۱۹۹۵) و مقیاس اضطراب اجتماعی کودکان (لاگریگا و استون، ۱۹۹۳) است.
از نگاهی دیگر ، نتایج مطالعات مختلف نشان داده است که دختران در مقایسه با پسران سطوح بالاتری از ترس از ارزیابی منفی گزارش کردند (ایندربیتزن ـ نولان و والترز، ۲۰۰۰؛ لاگرکا و لوپز، ۱۹۹۸؛ مالت و رودرگیوز ـ تام، ۱۹۹۹؛ پاکلک و ویدمار، ۲۰۰۰؛ پاکلک، ۲۰۰۴؛ پاکلک و ویدس، ۲۰۰۸).بنابراین معرفی دقیق مقیاسی که بتواند اضطراب اجتماعی نوجوانان با توجه به ساختار عاملی و ویژگی های روانسنجی این مقیاس به طور دقیق دنبال کند لازم وضروری است ..
اولین موردی که با اختلال هراس اجتماعی در متون گزارش شده است ؛ توصیفی می باشد که بقراط پزشک یونانی در قرن چهارم قبل از میلاد از یک فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی کلاسیک ؛ارائه کرده است که دارای این ویژگیها میباشد.
(( … در همه جا دیده نمی شود ؛زندگی در تاریکی را دوست دارد ؛و نمی تواند روشنایی را تحمل کند یا در مکانهای روشن بنشیند ؛ کلاهی چشمانش را پوشانده است ؛ نه می بیند ونه دیده می شود. اواز ترس اینکه مبادا در حرکات وگفتارها مورد سوء استفاده قرار گیرد ؛ مورد تعرض قرار گیرد ؛ پذیرفته نشود یا مریض شود؛ با هر کسی معاشرت نمیکند؛ او فکر می کند هرکسی او را می بیند…))( بورتون[۷]؛ ۱۶۲۱ ؛ ص ۲۷۲ ؛به نقل از روزنهان[۸])و سلیگمن[۹]۱۹۹۵ )
اضطراب اجتماعی برای نخستین بار در امریکا توسط بیرد)در فرانسه بوسیله ژانه توصیف شد .نخستین بار اصطلاح (( اضطراب اجتماعی[۱۰])) را مارکس گلدر[۱۱] ( ۱۹۶۶ ؛به نقل ازنویس [۱۲] و هاهن ساریک [۱۳] ؛ ۲۰۰۰ )برای این اختلال بکار بردند.این دو فردبر اساس یافته های خود مبتی بر اینکه اضطراب اجتماعی از نظر سن شروع از سایر هراسها متفاوت است ؛ این اختلال را از سایر هراس تمایز کردند ،که تاثیر به سزایی در تثبیت این واحد تشخیصی به عنوان یک اختلال مستقل داشت (مارکس ولگدر؛۱۹۶۶؛ به نقل از همان منبع).
این اختلال تا پیدایش راهنمای تشخیصی وآماری اختلالهای روانی ویرایش سوم ( DSM-III)در سال ۱۹۸۰ ؛ به عنوان یک اختلال یا نشانگان خاص قلمداد نمی شد.در این سال بود که این اختلال وارد نظام طبقه بندی اختلالهای روانی گردید و سیمایه های این اختلال دردو بازنگری DSM-III-Rو DSM-IVباوضوح بیشتری تعریف شدند
ویژگی یا سیمایه اساسی اضطراب اجتماعی در DSM-IV عبارت بود از ترس پایداروغیر منطقی همراه با میل قابل توجه برای اجتناب از موقعیتهایی که فرد در آنها ممکن است در حضور دیگران بصورت تحقیر آمیز وخجالت آور عمل کند. در DSM-III-R عنوان شد که فرد یا ازاین موقعیتهای هراسناک اجتناب می کند و یا با اضطراب شدیدی این موقعیت را تحمل می کندو این رفتار اجتنابی با کارکرد شغلی یا اجتماعی شخص تداخل می کند و از داشتن این ترس آشفته و ناراحت هستند. در ویرایش چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSM-IV ذکر گردید که شخص از افراطی یا غیر منطقی بودن هراس و ترس خود آگاهی دارد .
بطور کلی سیمایه اصلی هراس اجتماعی یک ترس آشکار ویاپدار از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی است واز این باورفرد ناشی می شود، که او دراین موقعیتها به شکل خجالت آوری یا تحقیر آمیزی رفتار خواهد کرد . درضمن این افراد هر گاه امکان داشته باشد از موقعیتهای ترس آور اجتناب خواهند کرد؛ در غیر اینصورت فرد بایستی فشار و ناراحتی قابل توجهی را در موقعیت تحمل کند. برای بعضی از افراد فقط بخش کوچکی از موقعیتهای اجرایی یا عملکردی همچون نوشتن در جمع یا سخنرانی برای گروهی از شنوندگان ترس آوراست و عده ای دیگر از دامنه گسترده ای از عملکرد عمومی یا موقعیتهای تعامل اجتماعی می ترسند. در هر کدام از موارد ؛ اضطراب اجتماعی زمانی بعنوان یک تشخیص مطرح می گردد که این گونه ترسها بطور معناداری عملکرد روزمره شغلی یا اجتماعی فرد را مختل می کند. اضطرابهای اجتماعی شایع شامل، ترس از صحبت کردن یا غذا خوردن در جمع ؛ ادرارکردن در توالتهای عمومی ؛ نوشتن در حضور دیگران ؛ سرخ شدن ؛ استفراغ کردن در حضور افراد دیگر و یا گفتن چیزهای احمقانه در موقعیتهای اجتماعی می باشد( سادوک و سادوک ؛ ۲۰۰۰)
علامتهای شایع همراه با اضطراب اجتماعی مشتمل است بر حساسیت زیاد نسبت به انتقاد ؛ ارزیابی و طرد ؛ مشکل در ابراز وجود ؛ عزت نفس پایین و احساس حقارت ؛ آنها مهارت اجتماعی ضعیف همچون تماس چشمی ضعیف وعلائم اضطراب را نیز نشان می دهند .این افراد اغلب دارای شبکه های حمایت اجتماعی ضعیف هستند و کمتر ازدواج می کنند. پاسخ به درمان خوبی دارند، ولی مراجعات کمی برای درمان دارند زیرا مشکل خود را نوعی خجالتی بودن می پندارند که نیاز به درمان ندارند .معمولا” این افراد در موقعیتهای بالینی همواره شاکی هستند که از چند موقعیت اجتماعی می هراسند ( نویس و هاهن – ساریک ؛ ۲۰۰۰؛ سادوک و سادوک ؛ ۲۰۰۰) . هراس اجتماعی ممکن است با اختلال وحشتزدگی[۱۴] ؛ گذرهراسی ؛ اختلال وسواسی – اجباری[۱۵] ؛ اختلال های خلقی ؛ اختلال های وابستگی به مواد و … همراه باشد.
طبق یک مطالعه بین فرهنگی در کشورهای آمریکا؛کاندا ؛وکره بالاترین میزان شیوع اضطراب اجتماعی در ایالات متحده با ۳/۱۳% در کره با ۵/۰% پایین ترین شیوع مشاهده شد (سادوک وسادوک ؛۲۰۰۰).
میانگین سن شروع این اختلال از اواسط نوجوانی تا اواخر ۲۰ سالگی می باشد که اغلب سن متوسط شروع اضطراب اجتماعی را ۱۶ سال گزارش می کنند .
مطالعات مختلف در بررسی عوامل زمینه ساز برنقش بااهمیت عوامل جمعیت شناختی سن وجنس تاکید قابل ملاحظه ای داشته اند .
رفتارگرایان عقیده دارند که افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی ؛ نخست از راه شرطی شدن ترس را می آموزند وسپس اجتناب از پاره ای از اشیاء ؛ موقعیتها یا رویدادها فرا می گیرند.
نظریه های شناختی پیرامون اختلالات اضطرابی مبتنی بر این انگاره می باشند که عوامل شناختی همچون باورهای ناکارآمد و افراد غیر منطقی نقش به سزایی در سبب شناسی و تداوم اضطراب بازی می کنند .
در حوزه علت شناسی و درمان گری اختلال اضطراب اجتماعی در کودکان ، تنوع و تعدد دیدگاه های نظری و به تعاقب آن شیوه های درمان گری بسیاری است .
دیدگاه های فرهنگی – اجتماعی ، رفتاری نگر ، شناختی ، رفتارشناسی طبیعی و زیستی – رفتاری ، زیست شناسی و تبین های روان پویشی هر یک از منظری به این اختلال نگریسته و بر مبنای روی آورد خود، به تدوین طرح های درمان گری خاص پرداخته اند .آنچه در همه این روی آوردها مورد تاکید قرار گرفته است تشخیص زودهنگام و سپس انتخاب شیوه درمان گری متناسب در کودکان و نوجوانان به منظور پیشگیری از آسیبهای وخیم در بزرگسالی است .
ادراک خود [۱۶]
بیرن[۱۷] (۱۹۸۴)در مورد الگوهای نظری مفهوم خود بحث کرده است .او به سه الگو بیشترین توجه خود را اختصاص داده است .الگوی نخست ،بیانگر تک بعدی بودن مفهوم خود است .الگوی دوم بیانگر این است که مفهوم خود از جنبه های نسبتامتمایزی ساخته شده است .الگوی سوم ،بیانگر یک الگوی سلسله مراتبی است ،محسنی (۱۳۷۵) معتقد است ادراک خود ،مفهومی شناختی –اجتماعی است و کوشش در جهت متما یز ساختن خود از دیگری است .در این ارتباط ،هارتر (۱۹۹۹) براین باور است اگر کودکان در محیطی پذیرا زندگی کنند ،به طوری که مجبور به انجام تکالیفی نشوند که برای انجام آن آمادگی ندارند ،ادراک آن ها از لیاقت های شناختی خود آسیب نمی بیند .
مفاهیمی مانند حرمت خود [۱۸]خودپنداشت [۱۹]،ادراک شایستگی [۲۰]و ادراک خود در ادبیات مربوط به علوم شناختی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده اند .ادراک شایستگی اساس پیدایش و سلامت روانی [۲۱] در نظریه اریکسن (۱۹۵۰)است .در این نظریه ادراک شایستگی عبارت است از احساس توانمندی برای انجام موفقیت آمیز تکالیفی که مستلزم برخورداری از مهارتهای معینی است که از طریق تعامل با محیط اجتماعی و فیزیکی بوجود می آید .
اضطراب چیست ؟ سطو ح آن کدامست ؟ چه نشانه و انواعی دارد ؟ چگونه رفتارها را تحت تاثیر خود قرار میدهد و چگونه میتوان آن را ارزیابی کرد ؟
سوالهای فوق از محورهایی است که درمانگر باید اطلاعاتی را درباره آنها به مراجع انتقال دهد تا مراجع و درمانگر قبل از شروع شیوه های مداخله در آنها با یکدیگر همسو شوند و مفاهیم آنها یکسان گردد این یکسانی و تفاهم میتواند زمینه تاثیر روشها را گسترش داده دقت کاربرد آنها را کاملا ً تحت تاثیر قرار دهد و انتظارات همسانی در طرفین شکل گیرد
اضطراب مفهومی است چند بعدی و دارای سطوح مختلف که به عنوان پدیده ای بدنی ، شناختی ، عاطفی وبین فردی جلوه گر میشود اضطراب یک علامت هشدار دهنده است و باید خاطر نشان ساخت که اندکی اضطراب برای ادامه بقا و حفظ فرد از خطرات تهدید کننده و حراست از خود لازم است اما با وجود اینکه نوعی عامل انگیزشی محسوب میشود وقتی از حد میگذرد عامل اغتشاش و فروریختگی سازمان رفتارها میگردد بنابراین اضطراب ممکن است ما را از مسیر زندگی خارج کند به نحوی که مهار زندگی را از دست بدهیم براساس یافته های جدید میتوان چنین نتیجه گرفت که تمامی هیجانهای منفی از جمله اضطراب سطوح مختلف و چرخه ای را طی میکنند که میتواند معیوب و آسیب زا باشد
روان درمانگری تعاملی انسان بین درمانگر و مراجع یا مراجعین است هدف این تعامل کمک به مراجعی است که مشکل دارد اختلال رفتاری ، اختلال هاطفی اختلال تفکر و غیره یا مجموعه ای ازآنها حوزه هایی هستند که ممکن است مشکل افراد در آنهاباشد درمانگر بر اساس شناخت خود از شخصیت آدمی حوزه های تخصصی و فرایند روان درمانگری به فرد کمک میکند تا کنش وری خود را بهبود بخشد در هر حال روی آورد درمانگر برای کمک به مراجعین باید از نظر علمی ، اخلاقی و منطقی متناسب باشد .
فایل ورد 79 ص
فرمت فایل:word
تعداد صفحات:107
فهرست مطالب
عنوان
تشکر و قدردانی :
چکیده :
فصل اول : مقدمه
1ـ1ـ بیان مسئله
1ـ2ـ اهمیت مسئله
1ـ3ـ اهداف تحقیق
بیان فرضیه
1ـ4ـ فرضیه تحقیق
1ـ5ـ اصطلاحات مهم و تعاریف عملیاتی متغیرها
1ـ افسردگی
2ـ شیوع
3ـ دانشجوی بومی و غیر بومی
فصل دوم : مرور بر ادبیات تحقیق
2ـ1ـ افسردگی
2ـ2ـ نشانه های افسردگی
2ـ3ـ طبقه بندی
2ـ4ـ نظریه های افسردگی
2ـ5ـ درمان اختلالات خلقی
2ـ6ـ تحقیقات انجام شده درمورد افسردگی دانشجویان
فصل سوم: طرح تحقیق
3ـ1ـ توصیف روش تحقیق
3-2ـ جامعه تحقیق
3-3- روش نمونه گیری
3ـ4ـ متغیرها و کنترلهایی که اعمال شده است
3ـ5ـ روش جمع آوری داده ها
3ـ6ـ ابزار اندازه گیری
3ـ7ـ روش آماری
فصل پنجم : خلاصه و نتیجه گیری
5ـ1ـ توصیف روش های مورد استفاده در تحقیق
5ـ2ـ نتیجه گیری
5ـ3ـ توجیه و تفسیر نتایج
5ـ4ـ توصیه برای پژوهشهای بعدی
5ـ5ـ محدودیتها
منابع فارسی
منابع انگلیسی
پیوستها
چکیده :
همانطور که می دانیم افسردگی و مانیا یکی از اختلالت خلقی شایع می باشند که بیشتر اختلالات عاطفی نامیده می شوند . اختلالات خلقی گروهی از بیماریهای روانپزشکی می باشند که به شکل خلق پایین و تصورات ذهنی ناهنجار بروز می نمایند .
نمای بالینی افسردگی می تواند بصورت خلق افسرده ، احساس ناامیدی ، احساس غم ، بی ارزشی ، آشفتگی خواب و اشتها و یا فقدان انرژی و میل جنسی بروز کند . این اختلالات می توانند منجر به مشکلاتی در عملکرد شغلی ـ تحصیلی ـ اجتماعی و روابط بین فردی گردند . بدین منظور و جهت شناخت بیشتر وضعیت و شیوع افسردگی تحقیقی را بر روی دانشجویان پسر بومی و غیر بومی دانشگاه تربیت معلم تهران واحد حصارک کرج انجام دادیم . مطالعه با استفاده از تست بک (BDI) بر روی 280 نفر از دانشجویان پسر انجام گردیده است .
روش تحقیقی که از آن استفاده شد ، روش تحقیق یا علّی ـ مقایسه ای با روش آماری مقایسة بین میانگین دردو گروه مستقل و بااستفاده از فرمول t بوده است . روش نمونه گیری نیز بطور تصادفی ساده و با مراجعه به جدول اعداد تصادفی و به تعداد 140 نفر از هر گروه بوده است . روش جمع آوری اطلاعات نیز با بهره گیری از تست افسردگی بک صورت گرفته است . با قرار دادن نمرات خام درفرمولt وبا سطح اطمینان 90% و در سطح به علت کوچک تر بودن عدد بدست آمده از عدد جدول فرض تحقیق معنی دار نیامد و می توان گفت که « تفاوت معنی داری بین میانگین شیوع افسردگی در دو گروه دانشجویان بومی و غیر بومی وجود ندارد .»
فصل 1
مقدمه
خلق یا Mood مایة هیجانی یک وضعیت عاطفی پایدار است که در طول طیفی بهنجار از غم وشادی تجربه می شود . اختلالات خلقی با احساسهای نابهنجار افسردگی یا سرخوشی مشخص می شوند که در برخی موارد شدید با خصوصیات پسیکوتیک همراهند . اختلالات خلقی به انواع اختلالات دو قطبی و اختلالات افسردگی تقسیم می شوند . این علائم در برخی گروههای خاص از نظر جنس و سن و وضعیت روانی اجتماعی افراد متفاوت می باشد .
در این پژوهش افسردگی نه بعنوان یک بیماری ، بلکه بعنوان واکنشی روانی در مقابل مسائل و مشکلاتی که دانشجویان با آنها گریبانگیر هستند ، مطرح است .
بیشتر دانشجویان بخاطر تحصیل دردانشگاه از خانواده و شهر یا روستای خود جدا شده ، در محیط جدیدی قرار گرفته اند که احیاناً ازنظر عاطفی مشکلاتی برایشان بوجود می آید . این مشکلات روانی و عاطفی موقعی تشدید پیدا می کند که آنان نتوانند خود را با محیط جدید دانشگاه تطبیق دهند .
عدم سازگاری با محیط آموزشی دانشگاه ، محیط سکونت در خوابگاه و قرار گرفتن در شبکة جدید روابط ، برخی عکس العملهای عاطفی از جمله افسردگی را بدنبال دارد .
1ـ1ـ بیان مسئله:
شاید کمتر کسی باشد که در طول زندگی خود لحظاتی از نگرانی و افسردگی را احساس نکرده باشد . افسردگی یک اختلال شایع عاطفی است . اگر شدت اینحالت از حد معمول بگذرد ، عرصة زندگی را بر فرد تنگ کرده او را از همه چیز حتی از خودش بیزار می کند . بنظر می رسد ادعای اینکه اصولاً افسردگی جزئی از زندگی بشر است زیاد مشکل نباشد .
تورو می گوید :« اکثر مردم عمرشان در افسردگی خاموش می گذرد » و شوپنهاور چنین نوشت :« زندگی انسان بین ملال و اندوه نوسان دارد ».
دراین تحقیق افسردگی عبارت از واکنشی است در برابر عوامل اجتماعی و محیط .
بعبارت دیگر حالتی است عاطفی به نحوی که فرد قدرت و توانایی لازم و کافی برای انجام امور و تکالیف عادی روزمرةخود را ندارد و کاهش چشمگیر در فعالیتهای سازندة وی دیده می شود .
افراد افسرده گرایش دارند به اینکه به تشریح درونی شکستها و تشریح بیرونی موفقیت هایشان بپردازند ، بعبارت دیگر به بروز و بیان شکست هایشان و عدم بروز موفقیت هایشان می پردازند . امروزه دانشمندان رشتة روانشناسی و روانپزشکی انسان را بعنوان مجموعه ای متشکل از واحدهای زیستی ، روانی ـ اجتماعی می شناسند .
( نور بالا ، احمد ، رابطة بین مذهب و بهداشت روانی از دیدگاه اسلامی ـ دارو و درمان ، 1371 ، تهران ).
بین انسان و محیط زندگیش کنش و واکنش مداوم وجود دارد بطوری که رفتار در کشاکش بین نیروهای محیط و عکس العمل های فرد شکل می گیرد . عواملمحیطی نقش مهمی درنوع رفتار او به عهده دارند . مسئله تحقیق حاضر در اینجا بیان این موضوع است که آیا تغییر و تحول در محیط فرد می تواند عاملی برای تغییر خلق و عاطفة وی قلمداد گردد . به عبارتی دیگر آیا استرس های ناشی از قرار گرفتن در محیط فیزیکی جدید با انتظارات و مسئولیتهای جدید می تواند عامل بروز تغییرات عاطفی ـ روانی در فرد گردد .سؤال پژوهش حاضر در این زمینه مطرح می شود که آیا ارتباطی بین میزان شیوع افسردگی و بومی یا غیر بومی بودن دانشجویان وجود دارد یا خیر ؟ و اگر ارتباطی وجود دارد آیا این ارتباطات فقط تحت تأثیر همین تغییر در شرایط محیط زندگی است یا اینکه عوامل و فاکتورهای متعدد و متنوع دیگری در این زمینه دخیلند ؟ عواملی مثل زمینة زیستی ویا دلواپسی های آنان از آیندة شغلی و اقتصادی ، همراه با وجود ابهام در این زمینه ها می تواند درفرد درجاتی از پایین بودن خلق و افسرده خویی را ایجاد نماید .
1ـ2ـ اهمیت مسئله :
مسئله حاضر از این جهت حائز اهمیت می باشد که با بررسی این مطلب آیا تفاوتی بین میزان افسردگی دانشجویان بومی وغیر بومی وجود دارد یا خیر ؟ اگر این تفاوت چشمگیر باشد باید از مسئولین مربوطه انتظار بهبود و رفع معضلات ناشی از شرایط زندگی و تحصیل این قبل دانشجویان را داشته باشیم .
1ـ3ـ اهداف تحقیق :
دانشجویان به اقتضای سن و موقعیتی که در آن قرار دارند در معرض ابتلاء به انواع اختلالات عاطفی می باشند بیشتر آنان از یکطرف بخاطر تحصیل دردانشگاه از خانواده و شهر خود جدا شده و در محیط جدیدی قرار گرفته اند که باید با مشکلات خود مبارزه نمایند . از طرف دیگر با توجه به اینکه دانشجویان باید در حین فراغت از تحصیل و یا پس از فراغت از تحصیل ، خود را برای تشکیل خانواده و زندگی جدید آماده نمایند و نیز شغل مطلوب خود را بدست آورده و وارد بازار کار شوند ، این مسائل خواه ناخواه نوعی اضطراب و نگرانی در آن ها فراهم می آورد .
یکی از زمینه های مشکلات روحی دانشجویان مسئله انتخاب شغل و حرفه و به مفهوم گسترده تر امنیت شغلی است ، دانشجویان وقتی از سال اول پا به دانشگاه می گذراند یکی ازمسائلی که دائماً ذهن آنها را به خود متوجه می کند اینست که آیا پس از اتمام این دوره تحصیل ، قابلیت کافی برای آن وظیفه و شغل و حرفه ای که در نظر دارم پس از اتمام تحصیلات به آن بپردازم ، در من پدید می آورد ومسائلی از این قبیل موجبات اغتشاش ذهنی آنها را فراهم می آورد .
زمینة دیگر مشکلات دانشجویان تمایل شدید به ازدواج در برابر موانع و مقتضیاتی که از انجام آن جلوگیری می کند می باشد خود این مسئله نگرانی و اضطراب شدیدی را در دانشجویان فراهم می کند .موقعیت سنی و مرحلة رشد ایجاب می کند که در فکر ازدواج باشند ، یاحداقل درمورد انتخاب های خود جدی تر بیندیشند .
مورد بعدی به دلیل جوان بودن ودارا بودن توانائیهای جسمانی و انرژی ، دانشجویان تمایل به تفریحات سالم اجتماعی دارند . این تمایل به خودی خود اشکال ندارد اما وقتی که این تمایل در برابر ضرورت و تمایل زیاد به درس خواندن قرار می گیرد قضیه را دشوار می کند .
در اینجا وجود یک برنامه ریزی درست برای پاسخگویی به نیازهای جسمانی و روانی و ذهنی می تواند یک راه حل باشد ـ مورد دیگر که زمینة مشکلات و نگرانی های دانشجویان را فراهم می کند نیاز مبرم به پیشرفت دردروس است .احساس بی کفایتی، عدم فهم دروس و گرفتن نمرات کم زمینة یکسری اضطرابها و نگرانی ها را دردانشجویان فراهم می کند .
با توجه به اینکه دانشجویان در هر جامعه ای آینده سازان و برنامه ریزان و مدیران آن جامعه خواهند بود سلامت روانی آنان می تواند نقش مؤثری در فرآیند توسعه داشته باشد . در صورتی که آنان از بهداشت روانی برخوردار نبوده و به خاطر مشکلاتی که ذکر آن رفت دچار اختلالات روحی و عاطفی از جمله افسردگی شوند ،نه تنها خود دراین جریان ضربه می بینند ، بلکه در نهایت جامعه نیز متضرر می گردد . شناخت عواملی که مشکلات روانی دانشجویان را فراهم می آورد مستلزم مطالعات علمی است. از طریق شناخت این عوامل است که می توان به برنامه ریزی در جهت مرتفع ساختن مشکلات عاطفی دانشجویان همت گماشت و بهداشت روانی آنان را تأمین کرد . تا زمانی که بهداشت روانی درمیان دانشجویان وجود نداشته باشد نه تنها انواع اختلالات روحی از جمله افسردگی ، از خود بیگانگی و … گریبان گیر آنها خواهد شد، بلکه این امر منجر به افت تحصیلی و هدر رفتن سرمایه گذاریهایی خواهد شد که در این راه به کار گرفته شده است .
بیان فرضیه
1ـ4ـ فرضیه تحقیق :
میزان افسردگی در بین دانشجویان پسر غیر بومی نسبت به دانشجویان پسر بومی بالاتر است .
1ـ5ـ اصطلاحات مهم و تعاریف عملیاتی متغیرها :
1ـ افسردگی :
افسردگی اصطلاحی وسیع و مبهم است . برای شخص عادی حالتی مشخص با غمگینی و گرفتگی و بیحوصلگی و برای پزشک گروه وسیعی از اختلالات عاطفی با زیر شاخه های متعدد را تداعی می کند . ( پور افکاری 1373)
خصوصیت اصلی و مرکزی حالات افسردگی کاهش عمیق میل به فعالیتهای لذت بخش روزمره ، مثل معاشرت ، تفریح ، ورزش ، غذا و سکس است . این ناتوانی برای کسب لذت حالتی نافذ و پایدار دارد . 0 پور افکاری 1364)
اصطلاح افسردگی بوسیلة لویس (1934) درتوصیف طبقه ای حالتهای افسردگی در مطالعه بر روی 61 مورد بکار رفته است . به این دلیل مطالعات بعدی نیز از این وضعیت تأثیر پذیرفته اند . (سمیز 1995)
افسردگی هر چند از شایعترین اختلالات روانی انسان است معهذا شاید بیش از هر اختلال روانی دیگر ناشناخته مانده یا در تشخیص آن اشتباه می شود . یکی از علل پنهان ماندن و عدم تشخیص افسردگی در آمیختن آن با غمگینی معمولی است . در زندگی هرکس موقعیتهایی پیش می آید که خواه ناخواه او را غمگین می سازد ، اما این حالت با آشفتگی روانی واقعی و تقلیل بینش معنوی شخص همراه نیست .